کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


دی 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30          


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



جستجو


 



کردوا و اسکات (۲۰۰۱) به منظور سهولت در مشاهده امنیت عاطفی در تحقیقات تلاش کردند که آن را با واژه‌های رفتاری تعریف کنند. آن‌ها امنیت عاطفی را به عنوان نتیجه تعاملات بین زوج‌هایی که رفتارهای صمیمانه و احساسات مثبت را در روابطشان تجربه می‌کنند، مفهوم سازی می‌کنند. این احساسات، تجربیاتی درونی هستند که در طول زمان به علت صمیمیت و پاسخ‌گویی عاطفی زوجین به یکدیگر بر انگیخته می‌شوند و حاصل آن‌ها احساس آرامش و امنیت عاطفی است. اگر تجارب انباشته شده در طول زمان در یک رابطه صمیمانه غنی باشد، سرانجام امنیت عاطفی بوجود می‌آید (آسایش در مورد آسیب‌پذیر بودن به جای ترس از ضربه خوردن یا طرد شدن از سوی همسر) (کردوا و اسکات، ۲۰۰۱).
اولسن (۲۰۰۶) امنیت عاطفی را به احساس امنیت فرد در یک رابطه عاطفی تعریف می‌کند و آن را به عنوان ملاک صمیمیت در نظر می‌گیرد. بعضی از محققان به توضیح این موضوع پرداخته‌اند که چگونه امنیت عاطفی که یک زوج در رابطه‌شان تجربه می‌کنند، به میزان مهارت‌های هیجانی آن‌ها مربوط می‌شود. در این دیدگاه امنیت عاطفی به عنوان پدیده‌ای اکتسابی در نظر گرفته می‌شود که بیشتر به رضایت افراد از رابطه‌شان نزدیک است (دوریان و کردوا،۲۰۰۴). آن‌ها یک نظریه رفتاری از صمیمیت را ارائه دادند که روشن می‌کرد چگونه سطوح بالای مهارت‌های هیجانی درون یک رابطه، رابطه را برای طرفین از این نظر که از دیگری آسیب نبینند، ایمن می‌کند و رضایت و امنیت عاطفی را به ارمغان می‌آورد. از سوی دیگر امنیت عاطفی نقش مهمی در حفظ و بالا نگه داشتن رضایت زناشویی دارد (سیمپسون، هاگ و اشنایدر،۲۰۰۶).

۲-۳-۳٫ عوامل تاثیرگذار بر امنیت عاطفی

به صورت کلی، ایجاد امنیت عاطفی منوط به شکل‌گیری اعتماد بین‌فردی در رابطه زوجین است، به گونه‌ای که اولا زوجین طرف مقابل را در زندگی خود شریک بدانند، دوما رابطه زوجین به گونه‌ای باشد که وابستگی ایمنی بین طرفین بوجود آید و سوما اینکه تعهد و وفادرای فزاینده‌ای که همراه با تقویت‌های مثبت است، در زوجین مشاهده شود (گریف و مالهرب،۲۰۰۱).

از جمله موضوع های شناخته شده که می‌تواند بر امنیت عاطفی زوجین تاثیرگذار باشد عبارتند از: رابطه جنسی، رابطه خویشاوندی، دوستان، فرزندان، مصرف مواد مخدر، نحوه صرف اوقات فراغت، اختلافات مذهبی، خیانت جنسی، به پایان رسیدن عشق متقابل، مشکلات عاطفی، مشکلات مادی، سوء استفاده بدنی (مانند کتک زدن)، مشکلات ارتباطی، (گفت و شنود)، ازدواج در سنین پایین، درگیری های شغلی (ومبل[۱]، ۱۹۶۹، پیتمن[۲]، ۱۹۸۹؛ به نقل از سیمپسون و همکاران،۲۰۰۷).

عواملی که در ایجاد و میزان امنیت عاطفی در رابطه زناشویی موثر است به شرح زیر می‌باشد:

۲-۳-۳-۱٫ ویژگی‌های شخصیتی

درک افراد از همسرشان با توجه به رفتارها و ویژگی‌های شخصیتی او که شامل مواردی نظیر بدخلقی، کله شقی، افسردگی، لجبازی، حسادت، اجتماعی بودن، منزوی بودن و… می شود، می تواند ازعواملی باشد که امنیت عاطفی را درهمسرتحت تاثیر قرار دهد.معمولا اختلافات شخصیت افراد با چشم‌اندازهای متفاوت آنان ارتباط دارد.هرکدام از همسران خود را منطقی وانعطاف ‌ذیر ودیگری را غیرمنطقی و سرسخت می‌پندارد. بسیاری از برخوردها ناشی از طرز تلقی شخصیتی زن وشوهراست.یکی باعینک شفاف خوش‌بینی به حوادث می‌نگرد و دیگری با عینک تار بدبینی. شخص مستقل پیشنهاد کمک را نشانه تحقیر یا فقدان اعتماد می‌داند، حال آنکه انسان وابسته آن را به حساب توجه و علاقه می‌گذارد. انسان مستقل جدایی را مترادف با آزادی می‌داند و حال آنکه برای انسان وابسته، جدایی نشانه انزوا و تنها ماندن است. همه این موارد به طرق مختلف امنیت عاطفی زوجین را تحت‌الشعاع قرار می‌دهد (ناوک،۲۰۰۷).

۲-۳-۳-۲٫ ارتباط

رابطه خوب وسالم زناشویی مبتنی برعشق است. عشقی مسئولانه که بدنبال رابطه ای مسئولانه ایجاد می‌شود. رابطه‌ای مبتنی بر مساوات و برابری دو انسان که هردو سعی‌شان فراهم کردن امکانات رشد و شکوفایی دیگری است. بطور کلی برقراری رابطه به دو صورت کلامی و غیر کلامی است.ارتباطات کلامی، بخش عمده‌ای از ارتباطات را شامل می‌شود. بسیاری از زوج ها در انتقال امیال و احساسات خود به یکدیگر با دشواری روبرو هستند و خواسته هایشان را طوری به طرف مقابل منتقل می‌کنند که گویی به دو زبان متفاوت صحبت می‌کنند. در این شرایط هرگز عجیب نیست که دچار سوء تفاهم شوند (میرجین،۲۰۰۳). زوج هایی که از زندگی زناشویی خوبی برخوردار نیستند، در مقایسه با زوج‌هایی که زندگی زناشویی موفقی دارند، در درک نقطه نظرات واقعی یکدیگر با دشواری بیشتری روبرو هستند. با آنکه هردو خواهان تشریک مساعی هستند، ناتوانی در مبادله و انتقال پیام، آنها را در رسیدن به توافق‌های مهمی نظیر تقسیم وظایف و رسیدگی به فرزندان محروم می‌کند. در مواقعی می‌توان ریشه‌های مشکل را در حساسیت بی حد و روحیه تدافعی جستجو کرد. افراد با گرفتن حالت تدافعی، از دیدن و یا شنیدن آنچه دوست ندارند مصون می‌مانند. در نتیجه قادر نخواهند بود به ارتباط سالم برسند و این نهایتا باعث نا امنی در زندگی زناشویی می شود (بک، ۱۹۸۷، به نقل از روشنی،۱۳۹۰).

جزییات بیشتر درباره این پایان نامه  :

 

 

پایان نامه رابطه مهارت‌های هیجانی و امنیت عاطفی با کیفیت زندگی زناشویی زوجین

 
۲-۳-۳-۳٫ حل تعارض

در یک ازدواج موفق، زن و شوهر متعهدند که بر سر تفاوت‌های خود به توافق برسند، در تضاد و اختلاف باقی نمانند و بجای بحث و مخالفت برای مصالحه و صمیمیت تلاش کنند. با هم گفتگو کردن بخشی از تماس و مصالحه است. زوج‌های موفق نیز باهم درگیر می‌شوند اما با اختلافات خود برخورد منصفانه می‌کنند. ظرفیت قبول اختلاف، نشانه صمیمیت و نشانه یک خانواده سالم است. اختلاف سالم و خوب، سازنده است. در خانواده های مساله دار، مسائل را انکار می‌کنند و یا می‌پذیرند که با هم مخالفت نکنند و یا اینکه لب از سخن می‌بندند و منزوی می‌شوند. از آنجا که هر شخص، انسان منحصر به فردی است و از آنجا که مقررات نظام هر خانواده متفاوت است، اختلاف امری نا گزیر است و صد البته که نحوه برخورد با این تفاوت‌ها و حل تعارضات، در میزان امنیت عاطفی بسیار موثر است (برادشاو، ۱۹۹۹، به نقل از میرجین و کردوا،۲۰۰۷).

۲-۳-۳-۴٫ مسائل مالی

مسائل مربوط به دخل و خرج هم اغلب موجبات نا امنی در روابط را فراهم می کند. با توجه به نقش دخل و خرج می‌توان انتظار داشت که فعالیت مشترک زن و شوهر در تحصیل اسباب معاش و پرداخت هزینه ها بر وحدت و یکپارچگی میان آنان بیافزاید. در زمینه دخل و خرج، اغلب با انواع مشغله‌های ذهنی در خصوص انصاف، کنترل و رقابت و سایر مبانی سمبلیک که به فعالیت های مشترک لطمه می‌زند، برخورد می‌کنیم (هیل،۲۰۰۵). بسیاری از زوج ها بر سر چگونگی مخارج با یکدیگر اختلاف دارند. زن و شوهر باید در کار بودجه بندی و خرج درآمد های خانواده از سیاستی استفاده کند که بر اساس آن از بروز لجبازی و اقدامات تلافی جویانه اجتناب شود (باکوم و اپستین،۱۹۹۰).

۲-۳-۳-۵٫ فعالیت اوقات فراغت

بسیاری از زوج ها از این شکایت دارند که به قدر کافی با هم وقت صرف نمی کنند. مشکل اصلی در واقع مدت با هم بودن نیست، بلکه مسئله این است که فرصت با هم بودن چگونه می‌گذرد، کم توجهی زن و شوهر به راضی کردن یکدیگر، برای زندگی مشترک بسیار مضر است. زن و شوهر از همدیگر انتظاراتی دارند. انتظار اینکه اوقاتی را نیز به همدیگر اختصاص دهند. عدم توجه به این مسئله عاملی برای ایجاد احساس ناامنی عاطفی در زوج ها می‌شود (بک، ۱۹۸۷، به نقل از فابرت و شولی،۱۹۹۶).

۲-۳-۳-۶٫ رابطه جنسی

به اعتقاد بسیاری، رابطه جنسی زن و شوهر یکی از مهم ترین علل تعیین کننده امنیت عاطفی بین آن‌ها است. در هیچ بخشی از روابط زناشویی، معنای سمبلیک آن تا این اندازه فعال و نقش آفرین نیست. اختلاف میان زن و شوهر، در زمان و کیفیت این رابطه نمایان است. احساس صمیمیت و مورد پذیرش بودن که در رابطه جنسی تجربه می‌شود، تضعیف کننده ناامنی عاطفی روابط زناشویی است. از سوی دیگر، کاهش میل جنسی و در نتیجه عملکرد جنسی ممکن است به حساب تخفیف عشق و محبت گذاشته شود، در نتیجه دایره بسته‌ای شکل می‌گیرد که از یک سو این پیام را به طرفین می‌دهد که مانند قبل برای دیگری جذاب نیستند و از سوی دیگر باعث فاصله بیشتر زوجین شده و امنیت عاطفی آن‌ها را کاهش می‌دهد  (دوریان و کردوا،۲۰۰۴).

۲-۳-۳-۷٫ نقش‌های مربوط به برابری زن و مرد

اعتقادات، احساسات و نگرش‌های افراد، سهم و نقش‌های مختلف زناشویی در خانواده را نشان می‌دهد. کار بسیاری از زوج‌ها بر تقسیم وظایف و اینکه زن و شوهر هر کدام موظف به انجام چه مسئولیت هایی هستند به اختلاف برمی‌خورند. با بی اعتبار شدن تدریجی نقش‌های سنتی زن و مرد، تعیین مسئولیت های زن و شوهر در قبال هم دشوار است. از دیرباز بر اساس یک رسم متداول نقش مرد در خانواده، تحصیل درآمد و نقش زن انجام کارهای خانه و نگهداری از بچه‌ها بوده است. اما وقتی هر دو بیرون از منزل کار می کنند، زن اغلب مسئولیت دوگانه ای پیدا می‌کند. با توجه به تحولات تدریجی و موقعیتی که امروزه فراهم آمده، زن و شوهر در کار تامین درآمد و انجام وظایف خانه داری باهم مشارکت می‌کنند. این تحول با آنکه در زمینه‌هایی اسباب تحکیم پیوندهای زندگی زناشویی را فراهم کرده، در بعضی زمینه‌ها و بخصوص در مواردی که نقش‌ها نامشخص و درهم شده اند، اشکالاتی بوجود می‌آورد. گاه زن و شوهر در انجام وظایف و مسئولیت ها کارشان به بحث و اختلاف می کشد و یکدیگر را به زیر پا گذاشتن پیمان نامه ازدواج متهم می کنند که این خود امنیتی که آن‌ها در رابطه‌شان تجربه می‌کنند را زیر سوال می‌برد (ویتاکر،۱۹۹۳؛ نقل از هیل،۲۰۰۵).

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[یکشنبه 1399-01-31] [ 03:32:00 ق.ظ ]




۲-۳-۴-۱٫ دیدگاه رشدی[۱] فارمن[۲]
طبق نظر فارمن در مورد امنیت عاطفی توانایی برای کسب امنیت عاطفی از طریق یک فرایند مطالبه کردن تسهیل می­شود. انتظارات مربوط به خود و رابطه و الگوهای ویژه روابط اولیه منجر به شکل خاصی از درگیر شدن با افراد و اشیا می‌شود. توانایی برای تجربه امنیت عاطفی یک پدیده رشدی است. البته امنیت عاطفی ویژگی‌های فوری نیز دارد که کاملا بوسیله توانایی‌های اولیه مشخص نمی‌شود. اما از پیش زمینه‌های اولیه از طریق مجموعه‌ای از انفعالات ناشی می‌شود. در هر مرحله از زندگی کودکی، تجربه با والدین و همسالان ساختارهای زیربنایی که توانایی رفتار صمیمانه با بزرگسالان است را شکل می‌دهد. خودافشایی و امنیت عاطفی در بزرگسالی نتایج کیفی دوران کودکی هستند. هیچ چیز در کودکی بطور مستقیم این توانایی ها را ایجاد نمی‌کند اما رویکرد رشدی به ما اجازه می‌دهد بین کودکی یا تجارب اولیه با همسالان و امنیت عاطفی در بزرگسالی ارتباط برقرار کنیم. یک دیدگاه رشدی همچنین جنبه های پیچیده صمیمیت رفتاری، هیجانی و انگیزش را در نظر می گیرد (فارمن،۲۰۰۲؛ نقل از باگاروزی،۱۳۸۷).

فرد بزرگسال برای تجربه امنیت عاطفی باید بتواند هیجانات شدید که بخش غیرقابل تفکیک یک رابطه نزدیک است را آزادانه در میان بگذارد. سرانجام فرد باید توانایی خودافشایی، تقابل بالغانه، حساسیت نسبت به احساسات دیگران و علاقه به خوب بودن دیگران را داشته باشد. هر یک از این جنبه های امنیت عاطفی از ترکیب تجارب خانوادگی و همسالان در مراحل اولیه رشد ناشی می‌شود. کودک باید نزدیکی، تقابل و حل تعارض بین گروه‌های همسال را نیز تمرین کند. دیدگاه رشدی از دو بعد توانایی تجربه امنیت عاطفی را بررسی می کند:

الف) روابط اولیه و توانایی برای نزدیکی: از نظر فارمن روابط در کودکی با سه جزء نزدیکی، تعامل و نهایتاً محبت ارتباط دارد. اول: رابطه با مراقبین اولیه که تاریخچه پاسخ دهی و در دسترس بودن منجر به انتظارات مثبت درباره تعاملات با دیگران می‌شود. دوم: این روابط زمینه ای برای یادگیری تعامل با همسر را آماده می‌کند. سوم: از طریق یک تاریخچه مراقبت مسئولانه و حمایت برای استقلال کودک یک حس خود ارزشی را رشد می‌دهد. این ویژگی‌ها احتمالاً زیربنای رفتارهایی است که احتمالاً با الگوهای بعدی مثل خود اطمینانی ارتباط دارد. این تجارب همچنین کودک را به پذیرش و انتظار انواع خاصی از واکنش‌ها از سوی دیگران هدایت می کند.

ب) حساسیت نسبت به طرد و روابط رمانتیک: شواهد تجربی نیز ارتباط این رشد دلبستگی و نزدیکی را نشان می‌دهد. آنچه افراد از روابط قبلی می‌آورند ممکن است روابط رمانتیک را تحت تاثیر قرار دهد. براساس رویکردهای بین فردی کلاسیک (باولبی، اریکسون، هورنای و سالیوان) یک راه کلیدی برای بررسی تاثیر روابط گذشته بر روابط رمانتیک بررسی اثر این روابط روی انتظارات دریافت پذیرش و پرهیز از طرد است. بزرگسالی که انتظارات دفاعی طرد را بعنوان نتیجه طرد از والدین یا همسالان رشد داده، نسبت به طرد همسرش حساس خواهد بود. حساسیت نسبت به طرد یک فرایند شناختی- هیجانی است که از تجربه طرد ناشی می‌شود. بطور خلاصه حساسیت نسبت به طرد این موضوع را مطرح می‌کند که افراد چگونه فکر کردن، احساس کردن و رفتار کردن در رابطه رمانتیک و تصمیم گیری برای تداوم رابطه رمانتیک یا پایان آن را بر اساس تجارب اولیه انتخاب می کنند (فارمن، ۲۰۰۲؛ نقل از باگاروزی، ۱۳۸۷).

 

دو نوع ارتباط بین ظهور روابط رمانتیک و تغییرات مربوط به قدرت در روابط خانوادگی در خلال دوره انتقال بزرگسالی اولیه وجود دارد. اول رشد علاقه رمانتیک به وظایف جدایی و تفرد مربوط می شود. ظهور فعالیت رمانتیک در نوجوانی می‌تواند بعنوان بخشی از فرآیند کلی رشد استقلال هیجانی در بافت خانواده در نظر گرفته شود. دوم: درگیر شدن نوجوان در روابط رمانتیک همراه با تغییراتی در موقعیتهای بین فردی یا خانواده و وسیله جدا شدن نوجوان از خانواده در ابعاد مختلف اقتصادی و اجتماعی است. یکی از مسائل مهم در روابط بین فردی حفظ استقلال و فردیت در عین نزدیکی، قرابت و دلبستگی است که تجارب اولیه دوران کودکی و نوجوانی در رشد این توانایی می تواند نقش اساسی داشته باشد (فالون[۳]و اسکوپر[۴]،۱۹۹۷؛ به نقل از سامانی،۱۳۸۶).

۲-۳-۴-۲٫ دیدگاه ترکیبی وارینگ[۵]

وارینگ (۱۹۸۰، ۱۹۸۳؛ نقل از الیس،۲۰۰۴) امنیت عاطفی بین همسران را به عنوان ترکیبی از هفت عنصر زیر تعریف می‌کند:

محبت یا هیجان:[۶] میزانی که احساسات نزدیک هیجانی بوسیله همسر بیان می­شود. وقتی احساسات نزدیک هیجانی و محبت بین همسران ابراز می­شود، امنیت عاطفی ایجاد می­شود.

بیانگر بودن[۷] و خودافشایی[۸]: میزانی که افکار، عقاید، گرایشات و احساسات در درون رابطه بیان می­شود. خودافشایی با امنیت عاطفی ارتباط مثبت دارد؛ وقتی خودافشایی در رابطه زناشویی تسهیل می­شود، امنیت عاطفی افزایش می­یابد.

تطابق[۹] : میزانی که همسران می­توانند با یکدیگر بصورت راحت کار و تفریح داشته باشند. تطابق، امنیت عاطفی را به وسیله افزایش زمان با هم بودن در فعالیت­های مشترک ایجاد می­ کند.

همبستگی[۱۰] و تعهد[۱۱]: میزان تعهد همسران نسبت به رابطه است. تعهد شرط ضروری برای امنیت عاطفی است، زیرا اطمینان و اعتماد در رابطه را تسریع می کند.

روابط جنسی[۱۲]: میزانی که نیازهای جنسی مبادله و ارضاء می شود، ارضاء جنسی منعکس کننده بیشتر  با هم بودنهای شدید است که یک زوج تجربه می کنند.

تعارض[۱۳]: میزان آسانی حل عقاید متفاوت بین همسران است. مهارتهای حل تعارض بعنوان یک پیش بینی کننده سطح نهایی امنیت عاطفی در نظر گرفته می شود.

اختیار:[۱۴] میزان روابط مثبت همسران با خانواده و دوستان است. اختیار مربوط به استقلال در برقراری روابط هیجانی قوی با افراد دیگر مانند خانواده اصلی است که به زوج اجازه یک فضای هیجانی که برای رشد امنیت عاطفی نیاز است، را می‌دهد.

۲-۳-۴-۳٫ دیدگاه دلبستگی[۱۵] جانسون و ویفن[۱۶]

جانسون و ویفن (۲۰۰۳) معتقدند مسئله اساسی در زوج‌هایی که امنیت عاطفی را تجربه نمی‌کنند، دلبستگی نا امن[۱۷] است و نحوه ایجاد این نا امنی و تداوم آن و همچنین تغییر سبک دلبستگی زوجین را تبیین می‌کنند. این رویکرد به درمانگر برای درک و تغییر عملکرد خانواده که منبع درد است اما می‌تواند منبع لذت و رضایت شود کمک می کند.

این دیدگاه معتقد است بسیاری از مشکلات و علائم مراجعین انعکاس مشکلات ناشی از دلبستگی ناامن است، زیرا نامنی دلبستگی، روابط را ناایمن می‌کند و آشفتگی هیجانی ایجاد می کند. دلبستگی ناامن وقتی رشد می‌کند که یک مظهر دلبستگی (مثل مادر یا همسر) از نظر هیجانی غیرقابل دسترس باشد. عدم دسترسی به مظهر دلبستگی به دلایل مختلف می‌تواند بروز کند. اول بخاطر اینکه این مظهر دلبستگی خودش دلبستگی ناامن دارد و از نزدیکی در رابطه اجتناب می‌کند. افرادی که از نزدیکی اجتناب می‌کنند برای صمیمی بودن با دیگران احساس عدم صلاحیت می‌کنند و وقتی دیگران نیاز به دلبستگی به آنان دارند، تمایل به طرد دیگران دارند. غیرقابل دسترس بودن به ویژه در لحظات بحرانی می‌تواند این پیام را ایجاد کند که نیازمند بودن شرم آور است و احتمالاً پرهیز از تماس با دیگران را تسریع می‌کند. غیرقابل دسترس بودن همچنین وقتی اتفاق می‌افتد که مظهر دلبستگی در هیجانات منفی مثل احساس خشم و افسردگی، غوطه ور باشد. این هیجانات منفی بر توانایی فرد برای در دسترس بودن هیجانی اثر می‌گذارد، زیرا درگیری عاطفی باعث می‌شود فرد در تشخیص و درک نیازهای هیجانی فرد دیگر مشکل دشته باشد. این افراد همچنین ممکن است در پاسخ به نیازهای دیگران حتی وقتی نیاز دیگران را تشخیص می‌دهند، صلاحیت نداشته باشند. نیازهای دلبستگی در روابط بزرگسالی مانند روابط والدین و فرزندان در کودکی است و مسائلی مانند نیاز به دانستن این که همسر دوست داشتنی، در دسترس، حمایتگر و ثابت است را شامل می‌شود. بنابراین احساس امنیت عاطفی، به حس اطمینان با توجه به در دسترس بودن و پاسخگو بودن مظهر دلبستگی و احساس خود ارزشی و عدم طرد و غفلت اشاره می کند.

طرحواره‌های مربوط به دلبستگی نوعاً مربوط به ترس از طرد بوسیله همسر و آرزو برای نزدیکی یا صمیمیت بیشتر با همسر است، و ترس از اینکه همسر وقتی به حمایت نیاز است غیرقابل اعتماد یا غیرقابل دسترس باشد. در روابط زناشویی غیرقابل دسترس بودن هیجانی همسر، دلبستگی ناامن را ایجاد می کند و دلبستگی ناامن منجر به افسردگی و خشم می‌شود. همین طور دلبستگی امن سازگاری را تسهیل می‌کند و آشفتگی هیجانی را کاهش می‌دهد، در حالی که دلبستگی ناامن هم ناامنی عاطفی ایجاد می‌کند و هم روی توانایی فرد برای سازگاری در رابطه اثر می‌گذارد. به منظور اطمینان از این‌که نیاز به دلبستگی ارضا می‌شود، بزرگسالان در دسترس بودن همسر و توانایی او برای ارضاء نیازها را بازنگری می‌کنند. شواهد دال بر غیرقابل دسترس بودن همسر، فقدان حمایت، فقدان عشق و صمیمیت یا طرد منجر به آشفتگی و رشد مشکلات ارتباطی می‌شود (بتانی و لورن[۱۸]،۲۰۰۸).

جزییات بیشتر درباره این پایان نامه  :

 

پایان نامه رابطه مهارت‌های هیجانی و امنیت عاطفی با کیفیت زندگی زناشویی زوجین

 
بنابراین اگرچه مشکل ظاهرا ناشی از مشکلات ارتباطی است اما مشکل زیربنایی تهدید دلبستگی امن[۱۹] است. دلبستگی امن فراتر از فقدان ناامنی و ترس از طرد است و شامل یک باور مطمئن نیز می‌شود که مظهر دلبستگی هم می‌تواند و هم از نظر هیجانی در دسترس و پاسخگو خواهد بود (جانسون و ویفن، ۲۰۰۳).

۲-۳-۴-۴٫ دیدگاه ترکیبی جسلسن[۲۰]

جسلسن به ۸ مقوله یا بعد امنیت عاطفی زوجین همراه با آسیب شناسی آن اشاره می کند:

علاقه یا نگاهداری[۲۱]: اولین تجربه میان فردی ما بعنوان یک انسان نگاه داشته شدن است. نظریه‌های رشدی و روابط شیء متناسب با این مرحله یا بعد امنیت عاطفی است. دنیل استرن[۲۲] می­گوید امنیت عاطفی، صمیمیت و همدلی از گهواره آغاز می­شود. مشاهدات استرن از کنش‌های متقابل والدین و کودک نتایجی را برای امنیت عاطفی بزرگسالان ارائه می‌کند. اگر امنیت عاطفی، صمیمیت و همدلی واقعیت طفولیت را می‌سازند، پس باید در تصور درونی والدین پیگیری شود تا واقعیت طفولیت را شکل دهد. پس در بزرگسالی نیز امنیت عاطفی در تجربه ارتباط با دیگران ایجاد می‌شود. استرن همچنین پیشنهاد می‌کند که مرحله کودکی پیش کلامی یک مرحله رشدی ضروری برای یادگیری رفتارهای پیچیده تعامل غیرکلامی انسان هاست. فرا ارتباط در تقاضاهای غیرکلامی کودک برای نگاهداری بنا نهاده می‌شود (استرن، ۱۹۹۰، به نقل از الیس،۲۰۰۴).

سولومن[۲۳] (۱۹۸۹) معتقد است که ازدواج در بهشت یا آسمان ایجاد نمی­ شود، بلکه در تعاملات پویای اولیه بین والدین و کودک ساخته می‌شود که مکرراً در بزرگسالی دوباره فعال می‌شود. از دیدگاه جسلسن اگرچه نگاه داشتن به عنوان پیش مرحله ای برای وظایف توسعه یافته بعدی و موفقیت در امنیت عاطفی بزرگسالی است، اما افراد می‌توانند مسئولیت روابط شان در زمان حال را به عهده بگیرند (نقل از الیس،۲۰۰۴).

دلبستگی: در این مرحله کودک بین مادر و سایر افراد تمایز قائل می‌شود. قبلاً کودک فردی بود که مورد علاقه بود، اما در این مرحله کودک می‌تواند به مادرش علاقه داشته باشد. رفتار دلبستگی در طول زندگی ادامه می‌یابد. افراد دلبستگی به افراد و اشیاء را در طول زندگی در تلاش برای رهایی از درد و تنهایی جستجو می‌کنند. از این طریق کودک روابط اجتماعی را مطابق با انتظار پاسخ دهی و در دسترس بودن دیگران در کودکی شکل می‌دهد. همین اصل در بزرگسالی ادامه می‌یابد. شیوه دلبستگی افراد ریشه در تجربه آنان با دلبستگی اولیه شان دارد و این انتظارات روی چگونگی انتظارات افراد از روابط اثر می­گذارد. مارگارت ماهلر[۲۴] (۱۹۷۵) رفتار دلبستگی را ناشی از مرحله جدایی- فردیت می‌داند. این مرحله از سن سه ماهگی تا شش ماهگی اتفاق می‌افتد و وظیفه نهایی این مرحله برای کودک درونی کردن حضور شخص مادر است. این دیدگاه اهمیت انتقال روابط در رشد کودک را خاطرنشان می‌کند. لاکار[۲۵] (۱۹۹۲) دو نوع انتقال انحرافی و سالم را مطرح می‌کند. حرکت انتقالی انحرافی پیچیده است و امنیت عاطفی را محدود می‌کند، در حالی که انتقال سالم رشد ارتباط افراد را تسهیل می کند. انتقال می‌تواند امنیت عاطفی رابطه و درک را افزایش دهد یا مانع شود (نقل از الیس،۲۰۰۴).

هیجان[۲۶] یا شهوت: سومین بعد امنیت عاطفی تجربه هیجان یا شهوت است. در حالی که علاقه و دلبستگی آرام و درونی است تجربه هیجانی پرسر و صدا و توجه برانگیز است. جسلسن یک درک روان تحلیلی از ارتباط انسان مبتنی بر غرایز لیبدویی فروید را خاطرنشان می‌کند و مثال فروید از عقیده اودیپال را مطرح می‌کند. اریکسون[۲۷] (۱۹۸۲) یک نظریه آلتی از صمیمیت یا ازدواج را مطرح می‌کند. جسلسن می‌گوید غریزه جستجوی لذت ما را برای غلبه بر فضای بین ما از طریق رابطه جنسی یا لمس تحریک می‌کند و این تجربه هیجانی فضای بین مردم را عایق می‌شود. موضوع دیگر در ارتباط تجربه هیجانی به عنوان کاهش دهنده تنش است. جسلسن می‌گوید ما از کودکی به دنبال کامروایی بوده‌ایم و ارضاء می‌تواند به عنوان کاهش تنش تلقی شود. به هر حال تجربه هیجانی سهم مهمی در هماهنگی صمیمیت و جدایی دارد (الیس،۲۰۰۴).

تصدیق یا اعتباربخشی چشم به چشم: تصدیق یا انعکاس تجربه درونی مطابق با فلسفه من- تو مارتین بوبر[۲۸] است. تجربه تماس جنسی یا ارتباط چشمی برای غلبه بر فضای بین افراد صورت می‌گیرد. در رابطه چشمی یا صمیمی است که ما خودمان را بیدار می‌کنیم و می‌توانیم نتیجه گیری کنیم که ما در حضور دیگری و به خاطر دیگری با ارزشیم و وجود داریم. این بعد صمیمیت مطابق با روانشناسی خود کوهات[۲۹] (۱۹۷۷) نیز هست. کوهات از آیینه یا انعکاس برای توصیف اینکه کودک وقتی شخص دیگر در دسترس باشد یاد می‌گیرد تا آنچه می‌خواهد را بفهمد، استفاده می کند. انعکاس یا همدلی یک ابزار ضروری برای رشد مفهوم خود سالم است. در کودکی ما آگاه می‌شویم که پدر و مادر اشخاص جدایی از ما هستند. کودک شروع به استفاده از لغت دیگری می‌کند و واکنش‌هایش به عنوان یک انعکاس است که می‌تواند به کودک درباره تجربه خود یاد بدهد. بنابراین انعکاس در چشم‌های مادر یعنی آن چیزی که مرکز حس کودک از خود می‌شود در بزرگسالی نیز ادامه خواهد یافت (نقل از الیس،۲۰۰۴).

هویت‌یابی یا کمال طلبی: همان طور که کودک رشد می‌کند، می‌فهمد که دیگران به ویژه بزرگسالان بزرگتر و قوی‌تر از او هستند. هویت یابی و کمال طلبی فرد را به این افراد قدرتمندتر مربوط می‌کند و به فرد کمک می‌کند بیشتر شبیه این افراد شود. این با مفهوم آدلر[۳۰] که می‌گوید برتری طلبی روانشناختی مربوط به نیاز به غلبه بر احساس حقارت در شخص است قابل مقایسه است. در نیاز ما به شبیه شدن به یک فرد یا حتی کنترل روی دیگران ما به شکلی عملی می‌کنیم تا بر فضای بین خودمان غلبه کنیم. ما نردبانی را برای ارتقای جستجو می کنیم تا بر روی آن بایستیم یا با کفش‌های دیگران و در جای دیگران راه می رویم.

تقابل و بازآوایی یا تشدید: تقابل تصویر دو انسان که در کنار یکدیگر با تعادل راه می‌روند را نشان می‌دهد. این مرحله مشابه مرحله صمیمیت در مقابل انزوای اریکسون است و به معنای تناسب با دیگران است.

احاطه شدن: احاطه شدن به معنای تعلق به گروه، شغل، مذهب و خانواده است. مردان به طور سنتی توسط شغل و زنان توسط خانواده یا کودکانشان احاطه می شوند. هر فرد محیطی را جستجو می‌کند تا فرصت پیدا کند نیازهایش را از دیگران بگیرد. تجربه احاطه شدن یک پیش درخواست تکامل از بعد ارتباطی است. این مرحله با مرحله تولید کردن اریکسون منطبق است.

مراقبت: در طول رشد شخص یاد می‌گیرد که دیگران نیز نیازهایی دارند و ما می‌توانیم به وسیله توجه به نیازهای دیگران بر فضای بین خودمان فائق آییم و نیازهای دیگران را به نیازهای خودمان ترجیح دهیم. این مرحله مشابه با عشق رولومی[۳۱] است. مراقبت به عنوان منبعی از آرزوها است، یعنی وقتی ما از دیگران مراقبت می کنیم خودمان را در ارتباط با دیگران کامل می‌بینیم و در بعد عمیق انسان بودن حرکت می کنیم  (الیس،۲۰۰۴).

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 03:32:00 ق.ظ ]




نوعی از تحلیل ها که برای برنامه ریزان درسی ، مولفین و تصمیم گیرندگان برنامه درسی بسیار مفید و ضروری است ، تحلیل محتوا است . این نوع تحلیل ها کمک می کند تا مفاهیم ، اصول ، نگرشها ، باورها و کلیه ی اجزا مطرح شده در قالب دروس کتاب مورد بررسی عملی قرار گرفته و با اهداف برنامه ی درسی ، مقایسه و ارزشیابی شوند برای مثال ممکن است محتوا و یا کتاب درسی ، نگرش یا حالت هایی را تشویق کند که با اهداف برنامه ، تناسب چندانی نداشته باشد(همان منبع،۲۶۶).
یک تحلیل گر محتوا یا یک برنامه ریز درسی از طریق محتوا می تواند پیام های نهفته در داستان های ساده یا متون کتاب درسی را با اهداف برنامه مورد بررسی قرار دهد و از طرف دیگر می تواند از طریق تحلیل محتوا گرایش ها یا جانداری های پنهان و آشکار را در متون برنامه تعیین کند .عده ای روش تحلیل محتوا را در زمره پژوهش های توصیفی قلمداد کرده و آن را تکنیکی از روش تحقیق توصیفی دانسته اند فعالیت هایی را که در تحقیق توصیفی انجام می شود ممکن است به صورت شناخت مسئله ، تنظیم فرضیه ، نمونه گیری و مشاهده منظم روابط میان متغیرها که ممکن است به تعمیم بینجامد طبقه بندی کرد . از این رو با روابط میان متغیرهای دست کاری نشده در موقعیت های طبیعی و نه موقعیت های ساختگی سروکاردارند . از آنجا که وقایع با شرایطی که قبلا اتفاق افتاده اند یا هم اکنون موجودند ، پژوهشگر متغیرهای مناسب را برای تحلیل روابط آنها انتخاب می کند ( جان بست،شریفی،طالقانی ۱۳۷۶ ، ص ۱۴۲ ) .

جزییات بیشتر درباره این پایان نامه  :

 

 

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 03:31:00 ق.ظ ]




(( و ا لله اخرجکم من بطون ا مها تکم لا تعلمون شیئا وجعل لکم السمع والا بصاروالافعده لعلکم تشکرون ))   ( قرآن کریم،سوره نحل،آیه ۷۸ )
” وخداشما راازبطن مادران برون آورد درحالیکه هیچ نمیدانستیدوبه شماچشم ،گوش وقلب (بتدریج)  عطا کرد،تا مگرشکر(این نعمتها)رابه جای آرید .

تعلیم وتربیت فرایندی کمکی در رشد و  تکامل انسان است ،وتعلیم وتربیتی از نظر دین مبین اسلام ،مورد قبول است که پویا ،مبتنی برتحقیق،تفکر ،تعقل و استدلال باشد ،که انسان بر خواسته از آن،چشم و گوش بسته وپذیرای هر چیز نخواهد بود . بلکه انسانی است صا حب خرد که دارای استقلال عقل وفکر است وقدرت تجزیه وتحلیل مسائل را دارا می باشد، (مطهری،۱۳۷۰ ،ص ۲۷۱).

انسان برای رشد و اعتلای خود وساختن آینده ای بهتر،ناگزیربه استفاده ازتجربه های دیگران بخصوص درقالب کتاب وکتابت است وکشورهای مختلف برای بیان برنامه درسی ازکتاب درسی استفاده میکنند ودرموردخط مشی کلی رهنمودهایی می دهند،( مرکزتحقیقات آموزشی،۱۳۷۲،ص ۳ ).

ازجمله دغدغه های اصلی نظام آموزشی در هر جامعه ای تدوین برنامه های درسی وکتابهای درسی مطلوب برای تحقق اهداف آموزشی است،که برنامه درسی د رپی آنست که شرایط ،موقعیّت ووسایل مورد احتیاج رادر حیطه تعلیم وتربیت برای فراگیران با شرایط فعلی ونیازهای مشخص آنان فراهم سازد وزمینه تربیت و رشد همه جانبۀ آنان مهیا گردد. به عبارتی طرح برنامه درسی دریک نگاه متفاوت،هستۀ مرکزی تربیت راشکل می دهد ومؤثرترین وسیله جهت هدایت رشد همه جانبه افراد وتغییردرنگرشها ورفتارهاست،(سلیما نپور،۱۳۸۴ ،ص ۴۷).

درکشورمانیزبرنامه های تحصیلی درقالب کتاب درسی دراختیارمعلمان قرارمی گیرد ودراغلب اوقات معلمان برنامه درسی را همان کتاب درسی می دانند، (شعاری نژاد،۱۳۶۷،ص ۶۰۴).

نقشی که کتابهای درسی در برنامه درسی ایفا می کنندبسیار حائزاهمیّت می باشد،چراکه کتابهای درسی به عنوان وسیله ای درجهت رسیدن به اهداف آموزشی به کاربرده می شود،بنابراین کتابها باید به گونه ای طرح ریزی شده باشد که بتواند تمام نیازهای آموزشی روبه شکوفایی وتفکرخلاق یادگیرنده سوق دهند،پس محتوای آنها باید برای فراگیرنده قابل فهم ودرک وحس پژوهشی اورا فعال کندوبه هدف مورد نظردر برنامه درسی برسد. کتابهای درسی دارای محتوایی به شکل مکتوب  می با شند پس محتوا نقش اساسی در کتابهای درسی دارد .

محتوا،”مجموعه مفاهیم،مهارتهاوگرایشهایی که ازسوی برنامه ریزان انتخاب وسازماندهی میشود.درعین حال محتوا آثارحاصل ازفعالیت های یاد دهی یادگیری رانیزدربرمی گیرد”(ملکی،۱۳۸۳،ص ۵۰).

برای رسیدن به اهداف کلی آموزش نیازبه تحلیل محتوا درکتاب درسی داریم،ازعینیت بخشیدن ،کمی کردن،وسنجش پذیری پیام هاازطریق نمادهای مشخص است.تحلیل محتوا،غالبأ به منظور شناسایی ،تحلیل،ضبط محتوای منابع چاپی وغیرچاپی مورداستفاده قرارمیگیرد.

دراین روش،میتوان مجموعه ای ازاسنادیامتون رااستخراج ،شمارش وطبقه بندی کرد،

(معروفی،یوسف زاده،۱۳۸۸،ص۱۵).

محتوای برنامه ی درسی همان موضوعات درسی است که ازآن به عنوان وسیله ای برای رسیدن به اهداف استفاده میشود،(اوبری،۱۹۹۱،ص ۳۰۳( .

دانلود پایان نامه

 

یکی ازاصول کلی آموزش شرکت فعال یادگیرنده درامریادگیری است،به نحوی که بتواندبا محتوای کتابهای درسی خود درگیرشودوواکنشی فعال در فرایند یادگیری باشد.محتوای فعال،هرگاه محتوای برنامه درسی به گونه ای ارائه گردد که یاد گیرنده رابا محتوای داده شده درگیرسازد،یعنی اولاًسعی کند یادگیرنده راواداربه استفاده ازتجربیات قبلی خود نماید وثانیاً اورابه تجزیه وتحلیل مطالب ارائه وادارکند .زمانی که نتیجه برعکس داشته باشد یادگیرنده نتواندهیچ گونه ارتباط معنایی ویا فکری وتحلیل محتوای بامتن ،تصاویر،وپرسشها درخود ایجاد کنددر اینجا نوع فعالیت به نوع محتوای غیرفعال  بوده است،(موسی پور،۱۳۸۲،ص۱۲۷).

ویلیام رومی برای سازماندهی برنامه درسی فراینده زیر را مطرح  مینماید :

«مشاهدات وحقایق —-مفاهیم،تعمیم هاواصول—-طرحهای مفهومی » Romey;1968;p12

اوطرح مفهومی را این گونه تعریف می کند:«یک طرح مفهومی در«تئوری وعمل» ،به عنوان یک «ایده بزرگ»یا سیستمی از حقایق ،اصول ومفاهیمی که می تواند دریک توالی عمیق یادگیری از ساده به پیچیده سازماندهی شوند.نحوه سازماندهی محتوا،با روش های آموزشی مرتبط است .سازماندهی وارائه محتوایی که رومی پیشنهاد میکند ،شیوه هاوراهبردهای فعال آموزش را می طلبد.او آموزش بخصوص آموزش علوم را  جریانی اکتشافی در نظر می گیرد ،وپیوسته تأکید مینماید که نحوه آموزش باید فعال باشد.به نظر او اولین کار معلم ،جلب توجه و انگیزش دانش آموزان است.

بالدوین ویلیامز درکتاب «یادگیری فعال » ،یادگیری فعال را این گونه تعریف می کنند :«یادگیری فعال عبارتست از یادگیری اثربخشی که یادگیرنده به صورت فعالی درجریان درگیر است وامریادگیری  تحت کنترل خود اوست ».

بیان مسأله:
تعلیم و تربیت محور  همه ی فعالیت ها ی کشور است در صورت ناوطلوب بودن آثار نظام تربیتی ، همه ی بخشهای نظام آسیب می بینند برای جلوگیری از این آسیب باید برنامه داشت . گفتنی است که برنامه ریزی با شناسایی نقاط آسیب زا امکان فرصت مقابله با آنها را به وجود می آورد.

در آموزش و پرورش برنامه ریزی های گوناگون وجود دارد که هرکدام برای هدفهای خاصی انجام می گیرد هر یک از این انواع که زمینه ی مخصوص و مشخص دارد از یکدیگر تمیز داده شوند تصمیمات دقیق تری اتخاذ می شوند. از این برنامه ریزی ها برنامه ریزی درسی می باشد که این نوع برنامه ریزی با یادگیری ارتباط نزدیک تری دارد و به طراحی عناصر و عوامل مختلف آن مربوط می شود فرایند یادگیری تابع عوامل گوناگون است که هر یک در جریان و چگونگی یادگیری تاثیر دارند : استعدادها و تواناییهای و وسایل آموزشی این عوامل باید به صورت مجموعه ی به هم پیوسته عمل کنند وهر عامل جزئی از کل محسوب شود. (ملکی ، ۱۳۸۶ ص ۲۱،۲۰)

برنامه درسی به عنوان مجموعه ای از تجارب یادگیری به گونه ای که دانش آموزان مهارتهای عمومی و دانش لازم در زمینه های مختلف را کسب کنند، و برای دستیابی برنامه درسی احتیاج به کتابهای درسی داریم وسیله ای برای تحقیق هدفهای برنامه درسی است و به دانش   سازمان یافته و اندوخته شده اصطلاحات واقعیات ، حقایق ، قوانین اصول روش ها ومفاهیم ، تعمیمها ، پدیده ها و مسائل مربوط به یک موضوع علمی ، محتوا گفته می شود (همان منبع ص ۸۶)

محتوای برنامه درسی عبارت از موضوع درسی است که از آن به عنوان وسیله ای و جهت رسیدن به اهداف برنامه درسی استفاده می شود(obevg.1991T,p303).

جزییات بیشتر درباره این پایان نامه  :

 

پایان نامه بررسی تحلیل محتوای کتب علوم تجربی دوره ابتدایی به روش ویلیام رومی

 
به عبارت دیگر اصطلاح محتوای برنامه درسی به حقایق ، عقاید، اصول و مسائل ویژه بر می گردد که در یک منبع از اطلاعات ( یعنی کتاب درسی ) ملحوظ می باشد. به عبارت ساده تر محتوای برنامه درسی چیزی است که دانش آموز در صدد آموختن و یادگرفتن آن بر می آید.(connellyan clan dinin 1991 p 330)

استاد برل برلسن تحلیل محتوا را چنین تعریف کرده است : ((یک روش پژوهش برای توصیف عینی ، منظم وکمی محتوای ظاهری ارتباطات است)).(یار محمدیان۱۳۸۶ ،ص۱۴۹).

تدوین وتأ لیف کتابهای درسی باید به شیوه ای تنظیم وسازماندهی شودکه فراترازانتقال دانش ومعلومات به ذهن شاگرد،آنهارادرجریان یادگیری فعال کند.

تحلیل محتوای کتاب علوم تجربی دوره ی ابتدایی از نظر میزان توجه به تحقیق گرایی و پرورش مهارت های لازم برای پژوهش است ، یکی از نیازهای مبرم هر نظام آموزشی بازنگری و به روز آمد محتوای کتابهای درسی است . بازنگری ، اصلاح و تجدید نظر اصولی و علمی در برنامه و محتوای کتابهای درسی ، مستلزم توجه به نقش های جدید یادگیرنده در فرایند یادگیری است . ( فصل نامه مطالعا ت برنامه ، سال ۱۳۸۷ ، ص ۱۳۳ ،   پژوهشگری صداقت تحقیقی به عنوان ارزشیابی شیوه ارائه محتوای کتاب های علوم تجربی پایه اول و دوم ابتدایی با بهره گرفتن از روش ویلیام رومی در سال تحصیلی ۱۳۷۵-۱۳۷۴ انجام داده است که نتایج پژوهش بدین شرح است که پرسشهای علوم تجربی پایه اول و دوم ابتدایی و تصاویر کتاب سال اول ابتدایی به صورت غیر فعالی ارائه شده اند و تصاویر علوم تجربی سال دوم  و متن کتاب تجربی سال دوم نیز به صورت فعال ارائه شده است. پژوهش گردیگری فتحی واجارگاه با عنوان ارزشیابی شیوه ارائه محتوای کتب علوم تجربی دوره ابتدایی پایه های دوم تا پنجم سال تحصیلی ۱۳۷۲-۱۳۷۱ با بهره گرفتن از روش ویلیام رومی انجام داده است و نتایج حاصله نشان می دهد متن کتب علوم تجربی و تصاویر و نمودار این کتب دارای ضرایب مطلوبی نبوده و به صورت غیر فعال ارائه شده اند. پرسش ها و تکالیف آخر فصل از لحاظ ارائه فعال در وضع بهتری بوده،پژوهش دیگر که در مورد تحلیل محتوای کتاب هدیه های آسمان و کتاب کار پایه دوم دبستان چاپ سال ۱۳۸۱ در مقایسه با تعلیمات دینی چاپ سال ۱۳۸۰ می باشد که تحلیل محتوای آنها با روش تجزیه وتحلیل ویلیام رومی پرداخته اند . در این تجزیه و تحلیل محتوای متن پرسشها و تصاویر کتابها از طریق میزان ضریب درگیری دانش آموزان به کتابها پرداخته شده است آنچه از تحلیل محتوای کتاب دینی ( چاپ ۱۳۸۰) و کتاب هدیه های آسمانی و کتاب کار (چاپ۱۳۸۱)  پایه دوم ابتدایی بدست آمده ، حاکی از این است که ضریب درگیری دانش آموزان با متن و تصاویر در کتاب تعلیمات دینی و کتاب هدیه آسمانی و کتاب کار پایین است و منجر به درگیری دانش آموزان و تصاویر نمی شود اما ضریب درگیری را در پرسشها بیانگر این امر است که کتاب قبلی در این زمینه ضعیف است . به طور کلی ضریب درگیری دانش آموزان با محتوای کتاب تعلیمات دینی ۴۱/۰ وبا کتاب هدیه آسمان و کتاب کار ۲/۱ است. نتیجه اینکه کتاب جدید موجب درگیری بیشتر دانش آموزان با محتوا شده و کتاب قبلی ضریب درگیری پایینی داشته است.(ایمانی،مظفر،۱۳۸۳).

تحقیق حاضر نیز که با بهره گرفتن از روش تجزیه و تحلیل محتوا صورت پذیرفته است تاثیر محتوا را بر میزان فعالیت یادگیرینده در فرایند یادگیرنده اندازه گیری نماید . به عبارت دیگر پژوهشگر به بررسی میزان به کارگیری روش فعال در ارائه تحلیل محتوا ی کتاب های درسی علوم تجربی اول تا پنجم مقطع ابتدایی با روش ویلیام رومی می پردازد. ودر پایا ن این مسئله مورد سوال است که آیاافراد متخصص و برنامه ریز توانسته اندموارد تغییر از لحاظ محتوایی و متن و تصاویر و سئوالات به طور کلی روش فعال را توانسته اند پیاده کنند یا نه ؟ آیا فراگیران در امر پژوهشی و کاوش و تحقیق به صورت فعال بوده و یا به صورت تحمیلی یا غیر فعال هنوز می باشد ومورد تحلیل قرار می دهد.

اهمیت و ضرورت مساله:
محتوای برنامه درسی به لحاظ نقشی که در تحقق اهداف برنامه بازی می کند از اهمیت خاصی برخوردار است کتاب درسی در کشور ما در واقع سمبل محتوای کتبی برنامه درسی می باشد و نقش محوری و مهمی را در جریان آموزشی کودکان دبستانی ایفا می نمایند و در کشور ایران به دلیل کمبود منابع اطلاع رسانی دیگر  برای کودکان و وجود مقدار زیاد دانش آموزان در مقطع ابتدایی این اهمیت بیشتر می شود.

کتاب درسی عمده ترین منبع یادگیری دانش آموزان است و در صورتیکه محتوای کتاب  های درسی معمولی ارتباط مستقیم با اهداف برنامه درسی نداشته باشد تحقیق آنها نیز غیر ممکن خواهد بود برای رسیدن به اهداف آموزش علوم تجربی دوره ابتدایی که شامل قدرت تجزیه  وتحلیل آشنایی با روش علمی حل مسائل ،رشد قوه تفکر، و… میباشد نیازمند محتوای غنی تر وارائه آن به شکل فعالی هستیم،(صفوی،۱۳۶۵،ص۲۴).

استفاده از شیوه های ارائه فعال در آموزش علوم دارای اهمیت زیادی میباشد و هرگاه محتوا فقط منتقل کننده حقایق و واقعیات علمی باشد جز حفظ طوطی وار مفاهیم علمی نتیجه ای نخواهد داشت و لازم است دانش آموزان را به گونه ای با رآوریم که به نوعی روش خود آموزی و یادگیری خودکار برسند.(یونسکو،۱۳۶۹،ص۱۰۸).

کتابهای علوم عمدتا درصد انتقال مفاهیم حقایق علمی به دانش آموزان بود ه اند با توجه به اینکه کتابهای علوم مسائل جدیدی را به دانش آموزان مطرح می نماید و مقداری حقایقی که یک کتاب می تواند به دانش آموز انتقال دهد کاملا محدود میباشد در حالیکه اطلاعات و معلومات در هر دهه دو برابر می شود لذا لازم است کتابهای درسی به شیوه فعال طراحی گردند تا دانش آموزان بتواند با درگیر شدن در کتابها خود شیوه پژوهش و یادگیری را یاد بگیرند و به اصطلاح سواد علمی کسب نمایند.(همان منبع،ص۱۰۸).

بنابراین یافته های این پژوهش می تواند مورد مولفان کتابهای درسی علوم ابتدایی به منظور اصلاح و بهبود کیفیت آنها قرار گیرد علاوه بر این روش پژوهش می تواند الگویی جهت پژوهشگران در بررسی و تحلیل سایر کتابهای درسی و غیره باشد.

اهداف تحقیق :
 

الف- اهداف کلی تحقیق :
دراین پژوهش محقق با پذیرش این پیش فرض اساس که روش یادگیری فعال نسبت به روش غیر فعال کارایی و اثر بخشی بیشتری دارد و منجر به یادگیری توام با درک پایداری می شود و با توجه به روش پیشنهادی «ویلیام رومی » می توان محتوا کتاب را به نحو فعال ارائه داد با توجه به این پیش فرض  اهداف کلی پژوهش عبارتند از:

۱)بررسی میزان بکارگیری شیوه ارائه فعال در محتوای کتابهای علوم تجربی دوره ابتدایی پایه های اول تا پنجم در ایران.

۱)ارائه پیشنهادات و راهنمایی های لازم به برنامه  ریزان و دست اند کاران به منظور اصلاح و بهبود کتب علوم تجربی دوره ابتدایی پایه های اول تا پنجم.

ب-اهداف ویژه (جزئی) تحقیق :
این پژوهش دارای اهداف ویژه (جزئی ) زیر می باشد:

۱-برسی میزان بکارگیری شیوه فعال در متن کتب  علوم تجربی دوره ابتدایی

۲- بررسی میزان برکارگیری فعال در  سووالات کتب علوم تجربی دوره ابتدایی

۳-بررسی میزان بکارگیری شیوه فعال در اشکال ، تصاویر جداول و نقشه های کتب علوم تجربی دوره ابتدایی

.فرضیه ها و سوال ها:
سوال اصلی:

آیا محتوای کتب علوم تجربی ابتدایی به شیوه فعال تنظیم شده است؟

به صورت سوال های ویژه:

آیا متن کتب علوم تجربی دوره ابتدایی به شیوه فعال تنظیم شده است؟

آیا تصاویرو جداول کتب علوم تجربی دوره ابتدایی به شیوه فعال تنظیم شده است؟

آیا پرسشهای کتب علوم تجربی دوره ابتدایی به شیوه فعال تنظیم شده است؟

به صورت فرضیه های ویژه:

بین فعالیت دانش آموز و متن کتب علوم تجربی رابطه معناداری وجود دارد.

بین فعالیت دانش آموز و پرسش کتب علوم تجربی رابطه معناداری وجود دارد.

بین فعالیت دانش آموز وتصویر وکتب علوم تجربی رابطه معناداری وجود دارد.

.

چهارچوب نظری تحقیق:
 

تعاریف نظری و عملیاتی متغیرها:
 

تعاریف نظری:
برنامه درسی :طرحی جهت آماده نمودن مجموعه ای از فرصتهای یادگیری برای افراد تحت تعلیم می باشد ( گالن سیلور ،خوی نژاد ۱۳۷۶ ، ص ۴۰ ) .

محتوا: کلیه اطلاعات ، دانش و مفاهیم و نگرش هایی که در کتاب به یاد گیرنده ارائه می گردد . به عبارت دیگر مجموعه ی دانش سازمان یافته و اندوخته شده ، اصطلاحات ، اطلاعات ، واقعیات ، قوانین ، اصول ، روش ها ، مفاهیم ، تعمیم ها ،پدیدههاومسائل مربوط به همان ماده درسی است ( فتحی و اجاره گاه ۱۳۷۷،ص ۱۱۷).

تحلیل محتوا:

یک روش پژوهشی منظم برای توصیف عینی و کمی محتوا ی کتابها و متون برنامه درسی و یا مقایسه پیام ها و ساختار محتوا با اهداف برنامه درسی می باشد . ( یارمحمدیان ، ۱۳۷۷ ، ص۱۵۰)

تعاریف عملیاتی :
در این تحقیق از روش تحلیل محتوا با روش ویلیام رومی استفاده می شود . در این روش تحلیل محتوای یک کتاب در متن ، پرسش ها وتصاویر و جداول و نظریه های آن انجام میگیرد. هر کدام از اجزا ی محتوا به صورت مقوله های جمله ای ،پرسشی و تصویری در می آید ،و پس با بهره گرفتن از مقوله های آنها را تحلیل می کند . هدف در این روش آن است که بررسی کنیم تا چه حد مقولات اشاره شده دا نش آموزان رانسبت به فراگیری متن، پرسشها و تصاویر جذب نموده و ضریب درگیری دانش آموزان با متن ، پرسش ها و تصاویر تا چه اندازه است . پس این روش برسر مقوله متن ، پرسشها و تصاویر استوار که هرکدام از این بخش ها مقوله هایی دارد به دوبخش فعال و غیر فعال تقسیم می شود و آنگاه میزان توجه آنها به فعالیت دانش آموز فعال کرده او بررسی و تحلیل می شودو ضریب درگیری شاخصی است که میزان فعالیت دانش آموزان در فرایند یادگیری از محتوای کتاب درسی را محاسبه می کند . این ضریب که از تقسیم مقوله های فعال بر مقوله های غیر فعال بدست می آید ، عددی است بین صفر و بی نهایت اما میزان و مقدار مطلوب آن از نظر ویلیام رومی بین ۰٫۴ تا۵/۱ متغیر است.

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 03:31:00 ق.ظ ]




بنابراین نحوه ارائه محتوا عامل مهمی در میزان یادگیری و نیز چگونگی یادگیری است ، یادگیری در نتیجه رفتار فعال یادگیری انجام می گیرد ( تایلر،تقی ورظهیر ۱۳۷۷ ، ص ۷۸ ) .
بر این اساس از دو نوع شیوه ارائه محتوای برنامه درسی می توان سخن گفت :

الف ) شیوه ارائه غیر فعال

هرگاه اطلاعات و معلومات جدید به شکل مشخص و کاملا آماده در اختیار یادگیرنده قرار گیرد و دانش آموز به حفظ کردن آنها قناعت خواهد کرد . زیرا موقعیتی برای فعالیت و تجربه کردن او فراهم نیامده است ، مطالب کاملا به صورت سطحی در ذهن یادگیرنده جا خواهد گرفت . در چنین شرایطی نه تنها آموخته های فرد او را در تفکر کردن کمک نمی کند ، بلکه حتی فرد امکان استفاده صحیح از آنها را نیز نخواهد داشت ، زیرا آموخته های جدید در صورتی می تواند به خوبی در آینده مورد استفاده فرد واقع شود که دارای « ساخت[۱] » باشند و این ساخت زمانی حاصل می شود که فرد در جریان یادگیری ، فعالانه دخالت داشته باشند . به طور کلی در شیوه غیر فعال بیشترین تاکید بر حافظه پروری است و نهایتا به خمودگی فکر منجر خواهد شد و یادگیرنده نقش فعال در جریان یادگیری ندارد(طالعی فرد۱۳۸۳،ص۶۳).

ب ) شیوه ارائه فعال

در شیوه ی ارائه فعال محتوا به صورتی عرضه می شود که فراگیر را وادار به تفکر ، اندیشیدن و تحلیل نماید. به عبارت دیگر در این شیوه یادگیرنده کاملا با محتوای ارائه شده درگیر است یعنی اولا سعی می کند یادگیرنده را وادار به استفاده از تجربیات قبلی خود نماید و ثانیا او را به تجزیه و تحلیل مطالب ارائه شده وادار کند ، در او قدرت تفکر و تعلق را پرورش خواهد داد زیرا یادگیرنده را به معنای دقیق کلمه وادار به تجربه کردن نموده و او را به فعالیت واداشته است(همان منبع،ص۶۴).

به طور کلی شیوه ارائه ی فعال مطالب به فعالیت های اکتشافی ، پژوهشی و خلاق دانش آموز اهمیت داده می شود لذا در این شیوه به درگیری دانش آموز با محتوای کتاب و تفکر و فعالیت او می انجامد و از این طریق می توان یادگیری دانش آموزان را توسعه داد .

طراحی برنامه های درسی فعال از دیدگاه صاحب نظران
 

ژان ژاک روسو[۲] ( ۱۷۷۸ ـ ۱۷۱۲ ) میلادی
روسو استفاده از روش های فعال را در آموزش مورد تاکید قرار می دهد و بیشتر نظراتش در کتاب « امیل » آمده است ، وی در این کتاب ، اصول و روش های تربیت را که باید در تربیت امیل به کار رود ، مطرح ساخته است و این نقطه عطفی در تاریخ تحولات نگرشی به روش های تدریس و شیوه های ارائه فعال محتوا به دانش آموزان است .

در بخشی از کتاب خود به فعال بودن امیل در جریان آموزش اشاره می کند و می گوید : نباید غیر از دنیای واقعی و غیر از حوادث معلمی داشته باشیم ، از این رو نخستین کار مربی باید شناختن کودک و قوانین طبیعی رشد وی باشد . و از سوی دیگر کاری کنید که شاگرد شما در تحولات طبیعت دقت کند ، تا از این طریق کنجکاویش برانگیخته شود اما برای تحریک حس کنجکاوی او هرگز در ارضای آن عجله نکنید ، مسائل را در دسترس او قرار دهید ولی بگذارید خودش آن را حل کند ، نباید چیزی را به گفته ما قبول کند بلکه باید خودش آن را دریابد نباید علوم را بیاموزد ، بلکه باید آن را کشف کند ، اگر در مخیله ی او نفوذ کلام را جایگزین عقل سازید دیگر تعقل نخواهد کرد و بعدها هر روز تابع عقیده تازه ای خواهد شد ،  ( روسو،صفاری ۱۳۸۰،ص۱۸۸).

بدین ترتیب دانش آموزی که همیشه تحت یک آموزش اجباری قرار دارد تا دستوری نگیرد ، کاری انجام نمی دهد ، وقتی گرسنه است جرات خوردن ندارد وقتی شاد است جرات نمی کند بخندد و وقتی غمگین است جرات گریه کردن ندارد ، لذا وقتی به جای او به همه چیز فکر می کنید انتظار دارید خودش به چه فکر کند شما که مراقب تمام اعمال و کردارش هستید . دیگر چه احتیاجی دارید خودش مواظب چیزی باشد و از این رو چنین کودکی هرگز احتیاج نخواهد داشت در مورد چیزی قضاوت کند اگر بعدها در زندگی با مسئله مشکل دار مواجه گردد به کلی گیج و درمانده خواهد شد ( آرمند ۱۳۷۲ ، ص ۱۳ ) .

بی شک به رغم همه اینها باید او را کمی راهنمایی کرد ، ولی خیلی کم و بدون اینکه متوجه شود .

کاربرد نظریات روسو در طراحی برنامه های درسی فعال
۱ ـ تعلیم و تربیت طبق نظر روسوتا ۱۳ سالگی باید جنبه سلبی داشته باشد و اجازه دهید تا طبیعت نقش آزاد خود را ایفا کند.او صحنه ها و تجربیات مناسبی را در زمینه شرایط صحیح رفتار شاگرد و آمادگی او برای زندگی فراهم می سازد در نتیجه در دوره کودکی ، بچه یاد می گیرد که چگونه حواس خود را از طریق تماس با محیط رشد دهد . و اولین مفاهیم پیچیده تر در حیات انسانی و خصوصیات اخلاق را باید از طریق سوق دادن کودک به موقعیت هایی که چنین تجربیاتی به طور طبیعی در آنها ظاهر می شوند ، به وجود اورد ( اولیچ،شریعتمداری ۱۳۷۵ ، ص ۱۳۶ ) .

۲ ـ بعد از سال یازدهم زندگی ، نوع حسی تعلیم و تربیت راه را برای نوع عقلانی تر هموار می سازد و عناصر جغرافیا ، ستاره شناسی و علوم به او ارائه می شود ( همان منبع،ص ۱۲۲ ) .

بنابراین لازم است آن چیزهایی را که قرار است به او بیاموزیم انتخاب شود . نباید هرچه هست به او

 

تعلیم داد ، بلکه فقط آنچه را که مفید است به او آموخت . کلیه ی حقایقی را که فهم آن احتیاج به عقل کامل و فکر پخته دارد ، بگذارید برای بعد ، زیرا نادانی هیچ وقت آسیب نمی رساند ، فقط خطاست که سبب بدبختی می شود ( روسو،صفاری ۱۳۸۰ ، ص ۱۸۷ ) .

لذا باید نخست به تعلیم محسوسات پرداخت که در بدو امر بیشتر در خور توجه است زیرا علوم نظری به هیچ وجه برای کودکان مناسب نیست و معارف نظری بعد از دوره ی جوانی سودمند هستند ( شاتو،شکوهی ۱۳۷۲ ، ص ۲۰۶ ) .

بدین ترتیب پر کردن ذهن خردسالان از مطالبی که با فکر آنها متناسب نیست باعث می شود که آنها مانند طوطی آنچه را که آموخته اند تکرار کنند و این امر موجب کسالت می شود و نمی تواند در سازندگی انها مفید واقع می شود .

۳ ـ پرورش حواس از راه تجربه و وقت در طبیعت را برای کودکان پیشنهاد می کند و توصیه می کند اگر دانش آموز از شما سوال کرد ، طوری پاسخ دهید که کنجکاوی او تحریک شود و بگذارید خودش مسائل را کشف کند و او بر این باور است :

« اجازه دهید طفل خود حقایق را کشف کند ، زیرا اگر منبع اطلاعات را در ذهن وی جانشین استدلال کنید دیگر استدلال نخواهد کرد » ( همان منبع ۱۹۶ ) .

او اهمیت فعال بودن کودک در حل مسائل و برخورد با آنها را مورد تاکید قرار داده است و از سوی دیگر پیوسته یادآور می شود که آنچه مهم است برداشتن قدم های نخستین است و فرض آن است که به کودک روش کسب علم را وقتی بدان نیاز دارد یاد بدهد او را به جایی برساند که ارزش علم را به درستی درک کند و آنچه در علم حائز اهمیت است روش آن است(همان منبع،ص۱۹۶).

۴ ـ تفکر و ابتکار ، استقلال فکری ، خلاقیت و اتکا به نفس از طریق پرورش و احترام به شخصیت کودک به وجود می آید و او می گوید :

« عشق و احترام به کودک و شخصیت در حال رشد او ، تربیت او دور از تاثیر محیط شهرنشینی که او را به فساد می کشاند ، موجب بیدار شدن استعدادهای ذاتی و تقویت نیروی ابداع و ابتکار او می گردد » ( فرجاد ۱۳۷۳ ، ص ۴۹ ) .

۲ ـ جان دیویی[۳] ( ۱۹۵۲ ـ ۱۸۵۹ ) میلادی
فلسفه جان دیویی بر اساس پراگماتیسم بنا شده است طبق نظر او انسان از راه تجربه به شناخت عالم دست می یابد .تاثیر فلسفه او در تعلیم و تربیت ، تحولات عمیقی در محتوای کتابهای درسی روش های تدریس و آموزش و کلا در برنامه درسی به وجود آورده است .

به نظر دیویی اولین ملاک تشخیص یک هدف و تربیتی معتبر آن است که زاینده فعالیت های فعلی و جاری باشد یک چنین رابطه ای نزدیکی متضمن چند فایده است از یک طرف ؛ اگر کودک یاد بگیرد که در عالم تصور نتایج احتمالی آنچه را که انجام می دهد ، یا به فکر انجام دادن آن است پیش بینی کند ، تا اندازه ای در انتخاب و کنترل جریان حوادث آینده مختار خواهد بود .از طرف دیگر وقتی راهی را انتخاب نمود وسیله ای خواهد داشت تا معلوم کند آیا شرایط موجود در محیط ، تحقق طرح عملی او را تسهیل خواهد کرد یا بالعکس در راه آن سدی ایجاد خواهد نمود . بالاخره،انتخاب هدف معین نظم و ترتیبی را که باید برای یادگیری رعایت کند به او خواهد آموخت( شاتو،شکوهی۱۳۷۲ ،ص ۳۰۳ ).

بدین ترتیب برنامه درسی مناسب برای تحقق هدفهایی که دیویی در نظر داشته ، ضرورتا یک برنامه تجربه است چنین برنامه ای باتبع شامل دو جنبه تجربه یعنی عمل و احساس نتایج ان خواهد بود و اولین نشانه یک برنامه خوب و نخستین دلیل اینکه متوجه هدفی معتبر می باشد این است که با مقاصد تجربیات شخصی کودک رابطه مستقیم داشته باشد.نشانه دوم این است که کودک با عمل کردن روی این برنامه در عین حال که بر حسن تاثیر اقدامات خود می افزاید نسبت به تجربه اش دیده روشن تری کسب نماید به عبارت دیگر ، معلم دانش آموز ، و والدین برنامه را بر اساس کارآمدی ان ارزشیابی می کنند و هر تجربه به تربیتی جدید ، فرصت تازه ای برای ارزشیابی مجدد مواد آموختنی با توجه به هدفهای معینی که در آن موقعیت خاص مورد نظر است می باشد .دیویی در این رابطه می گوید :

« کودک موجودی است فعال و کنش گر که در محیط خود دخالت می کند و با آن وارد عمل متقابل می شود و او از طریق فعالیت خویش می آموزد و ذهن خود را از طریق رفتاری که در آن مشارکت می ورزد می سازد » ( کانل،افشار ۱۳۶۸ ، ص۷۰) .

بدین ترتیب بهترین روش آموزش ، به کار بردن روش حل مسئله یا پژوهش می باشد . همان روشی که پژوهشگر برای رسیدن به پاسخ یک مساله در پیش می گیرد پس از رو به رو شدن با یک سوال مبهم ، سوال تحقیق خود را مشخص می کند و سپس به جمع آوری اطلاعات برای ساخت فرضیه می پردازد پس از فرضیه سازی آن را اجرا کرده تا از صحت و سقم آنها اطمینان حاصل نماید و بعد از آن به نتیجه گیری و تعمیم آن می پردازد(همان منبع،ص۷۰).

دیویی بر این باور است :« پژوهش فرآیند بررسی دقیق و فعال می باشد و این فرآیند منجر به دستیابی به نتایجی فراتر از آنچه که آن عقیده یا اطلاع به دست می دهد می شود »                       ( Massials , 991 , p24) .

روش مساله در دو مرحله اول خود عملا این نتیجه را تامین می کند زیرا با یکی از فعالیت های جاری کودک شروع می شود و کودک نسبت بدان علاقه مند می شود . چون فرضی بر این است که خود خواهان ادامه این فعالیت می باشد و هر حادثه ای که تحقق بعدی هدف او را به خطر اندازد سبب خواهد شد که وی کوشش های جدی برای غلبه بر موانعی که در پیش است از خود نشان دهد و این نشانه ی علاقمندی کودک به ادامه فعالیت می باشد و از طرف دیگر کودک در این روش شدیدا احساس مسئولیت شخصی می نماید . بدین ترتیب از روش حل مسئله در آموزش علوم نباید غفلت کرد ، زیرا این رویکرد دانش آموزان را با پژوهش های معتبر علمی درگیر می سازد و باعث رشد خلاقیت دانش آموزان می شود و یادگیری را برای او معنی دارتر و جذاب تر می کند(طالعی فرد ۱۳۸۳،ص۶۶).

به طور کلی رهنمودهای اساسی این رویکرد در زمینه ی برنامه ریزی درسی به خصوص ارائه فعال محتوا به شرح ذیل می باشد :

۱ ـ یادگیری بر اساس عمل : بنابراین محتوا باید به گونه ای طرح ریزی شود که دانش آموزان را با مسائل درگیر کند و آنها را به فعالیت وادار نماید به گونه ای که خود مطالب را کشف کنند و به پاسخ برسند(همان منبع،ص۶۷).

۲ ـ ارائه محتوا با تاکید بر روش «  حل مسئله » این روش راه حلی برای مشکل دیرین یاددهی ـ یادگیری که فراهم آوردن انگیزه برای تحصیلی باشد را فراهم می کند و از طرف دیگر کودک در آن شدیدا احساس مسئولیت شخصی می نماید و آنها را به فعالیت وادار می کند(همان منبع،ص۶۷).

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 03:31:00 ق.ظ ]
 
مداحی های محرم