کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


دی 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30          


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



جستجو


 



روش‌های پایدارسازی دیوارهای گود با توجه به  شرایط و جنس خاک، عمق گودبرداری، ابعاد گود، سطح آب زیرزمینی، موقعیت و نحوه‌ قرارگیری محل گود، لرزه‌خیزی منطقه، نحوه کنترل و نظارت سازمآن‌های مسئول، پوشش‌های بیمه‌ای و از همه مهم‌تر تفکر و نگرش دست‌اندرکاران امر ساختمان به حقوق و سلامت دیگران و ریسک‌پذیری آن‌ها انتخاب می‌گردد.
انتخاب هریک از این روش‌ها یا ترکیبی از آن‌ها، به پارامترهای مختلفی بستگی دارد که از جمله می‌توان موارد زیر را برشمرد:

۱- حجم کار

۲- عمق گود

۳- شرایط قرارگیری طرح: الف- داخل شهر یا خارج آن  ب- شلوغی یا خلوتی محیط طرح

۴- موقعیت اطراف طرح: الف- زمین بایر و احتمال کاربری آن ب- معبر و عرض آن ج– ساختمان و تعداد طبقات آن

۵- شیب زمین

۶- ماشین‌آلات موجود

۷- نیروی انسانی موجود

۸- قوانین و ضوابط اداری و فنی

۹- شرایط اقتصادی

 

 

علت‌های گسیختگی در گودبرداری‌های عمیق
بطور کلی دلائل ریزش گودبرداری به صورت زیر دسته بندی می شود:

الف-گودبرداری باز

کمبود مطالعات ژئوتکنیکی، انتخاب نامناسب پارامترهای خاک و سنگ و شرایط آب زیرزمینی
بی‌توجهی طراح به اثر نشست بر ساختمان‌های مجاور
عدم درک طراح و پیمانکار به اثرات هوازدگی و زمان، بر مقاومت برشی خاک
ب- گودبرداری با المان‌های سازه‌ای

کمبود مطالعات ژئوتکنیکی، انتخاب نامناسب پارامترهای مقاومتی خاک و سنگ و شرایط آب زیر زمینی
کیفیت نامناسب جزئیات سازه‌ای
نا‌هماهنگی بین طراح و پیمانکار
نا‌آگاهی طراح از محدودیت‌های روش‌های خاص مهارگذاری، پایدارسازی از قبیل تزریق با فشار بالا و …..
بی‌توجهی طراح به اثر تغییر شکل در سیستم‌های سازه‌ای نگه دارنده خاک و توده خاک
تغییر بارگذاری از شرایط متعارف از قبیل نوسانات آب، درجه حرارت و بی‌توجهی پیمانکار به اثر این عوامل
تغییر شرایط ژئوتکنیکی خاک و سنگ و بی‌توجهی پیمانکار به اثر آن بر پایداری
بارگذاری‌های غیرمتعارف موقتی بر سیستم‌های حائل خاک
کیفیت پائین عوامل اجرایی در انجام فعالیت‌های جزئی
 

 

مقایسه هزینه اجرای سیستم‌های مختلف پایدارسازی گود
شکل (۲-۲) هزینه تمام شده اجرای ده سیستم مختلف به ازای هر متر مربع پایدارسازی، که در سال ۲۰۰۱ در ایالات‌متحده اجرا شده است را نشان می‌دهد. طی بررسی‌های به عمل آمده مشخص شد که سیستم نیلینگ می‌تواند حدود ۱۰ الی ۳۰ درصد در کاهش هزینه‌ها موثر واقع شودSabatini) et al, 1997). البته باید توجه گردد که برای مناطق و زمان‌های مختلف، ممکن است نتایج متفاوتی بدست آید. از طرفی با توجه به محدودیت‌های محیط‌های شهری، سیستم‌های شماره ۱ تا ۵ این شکل کارایی چندان زیادی در مناطق شهری ندارند.

 

شکل۲-۲- مقایسه هزینه اجرای سیستم های مختلف پایدارسازی گود

 

بسته به وجود یا عدم وجود آب‌های زیرزمینی، روش‌های ارزان و قابل رقابت در محیط‌های شهری به دو دسته تقسیم می‌شوند:

الف- با آب زیرزمینی زیاد

اختلاط عمقی خاک
ستون‌های تزریق با فشار بالا
دیواره دیافراگم
شمع‌های هم‌پوشان
ب- بدون آب زیرزمین و یا با آب کم و قابل زهکشی

میخ‌گذاری
شمع مجزا با مهاری و پوشش داخلی
بلوک با مهاری
 

 

روش‌های آنالیز پایداری گودها
پایداری گودها یکی از مسائلی است که از زمان‌های گذشته مطرح بوده است. آنالیز پایداری گودها معمولاً برای ارزیابی ایمنی شیب‌های طبیعی، حفاری‌ها، خاکریزها، سدهای خاکی، خاکبرداری‌ها و … انجام می‌گیرد. همگام با پیشرفت روش‌های پایدارسازی گود در سال‌های اخیر آنالیز پایداری جداره گودها نیز پیشرفت‌هایی داشته و به مرور از انجام محاسبات دستی به راه حل‌های کامپیوتری و آنالیزهای احتمالاتی تغییر رویه داده اند. در ادامه روشهای آنالیز پایداری شیب مورد بررسی قرار گرفته اند.

 

 

 

روش‌های سنتی و مرسوم آنالیز پایداری گودها
امروزه روشهای زیادی برای ارزیابی ایمن بودن شیبهای طبیعی، گودبرداری ها، خاکریزها، سد خاکی و … وجود دارد که مرسوم ترین آنها استفاده از معادلات تعادل نیرو و لنگر در محدوده گوه گسیختگی و همچنین کاربرد مفهوم ضریب اطمینان می باشد. روش تعادل حدی مهم ترین روشی است که اساس کار آن حل معادلات تعادل نیرو و لنگر می باشد. حل این معادلات در برخی موارد بسیار پیچیده و زمانبر بود. همین پیچیدگی معادلات و زمانبر بودن محاسبات محققان را برآن داشت تا فرضیات و ساده سازی هایی جهت سهولت محاسبات در نظر گیرند. بدین ترتیب تفاوت در فرضیات باعث گردید در طول سالها روشهای تعادل حدّی بسیاری برای آنالیز پایداری شیب معرفی شوند.  از جمله این روشها می توان به روش معمولی (فلنیوس، ۱۹۳۶)، روش اصلاح شده بیشاپ (۱۹۵۵)، روش جانبو (۱۹۶۸)، روش مورگنسترن-پرایس (۱۹۶۵) و روش اسپنسر (۱۹۶۷) اشاره کرد. چهارچوب کلی این روشها با وجود تفاوت و اختلاف در روند تحلیل و نتایج بدست آمده، یکسان بوده و مبنای نظری آنها استفاده از قطعه های عمودی برش خورده از سطح لغزش شیروانی می باشد که هر روش با توجه به فرضیه ها و اصول خود به تحلیل پایداری قطعه ها بر اساس تعادل های گشتاور و نیرو و همچنین چگونگی تأثیر نیروهای افقی (برشی) و قائم در روند محاسبات می پردازد. در روش حدی پایداری شیب به وسیله ی ضریب اطمینان اندازه گیری می شود که بصورت نسبت بین  مقاومت برشی خاک به تنش برشی لازم جهت تعادل بیان می شود.(Duncan 1996) در حال حاضر نیز مبنای نرم افزارهای کامپیوتری مورد استفاده در آنالیز پایداری شیب بر روشهای تعادل حدّی استوار است. که اغلب برای آنالیز اولیه یا مقدماتی  و تخمین سریع پایداری شیب بسیار مفیدند.

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[یکشنبه 1399-01-31] [ 03:23:00 ق.ظ ]




 
راهبرهای درمانی نظریه انتخاب:
سوال کردن:سوالات به چهارشیوه واقعیت درمانگرها را کمک می کند.ورودبه دنیای مراجعان جمع آوری اطلاعات دادن اطلاعات و کمک به مراجعان برای کنترل زندگی(وابولدینگ،۱۹۸۸)

مثبت بودن:درمانگرروی کاری که مراجع می تواند انجام دهد متمرکز می شوند. ولی فرصت هایی جهت تقویت اعمال مثبت و برنامه سازی سازنده فراهم می آورند و در برابر بدبختی و شکوه های مراجعان اظهارارات مثبتی می کنند.

شوخی:چون تفریح یک نیازبنیادی است گاهی باید آن را در حین درمان قدری برطرف کرد درمانگر و مراجع با شوخی توازن در قدرت ایجاد و نیازخودشان به تفریح رابرطرف می کنند.شوخی نیاز به تعلق خاطررا نیز برآورده می کند.

رویارویی:چون واقعیت درمانگرها هیچ عذرو بهانه ای را نمی پذیرند و به راحتی تسلیم نمی شوند.رویارویی دردرمان اجتناب نا پذیراست.

فنون تناقض:دراین فنون، دستورالعملهای متناقض به مراجعان داده می شود که اگرمراجع آنگونه که درمانگر گفته اشتباه کند روی مشکلش کنترل پیداکرده است و اگرهم دربرابر مشاورمقاومت کند، مقاومتش کنترل و رفع خواهدشد(شارف،باترجمه فیروزبخت، ۱۳۸۴).

جزییات بیشتر درباره این پایان نامه ها  :

 

 
فرآیند درمان:
در نظریه انتخاب ،اصطلاح بیمار به کسی اطلاق می شود که نتواند نیازهای اساسی خود را در حیطه ی واقعیت،پذیرش مسؤولیت و تشخیص موارد درست و نادرست ارضائ کندپس دارای هویت ناموفق است.از احساس تنهایی و بی ارزشی رنج می برد و رفتار غیر مسئولانه او موجب اضطراب ،رنج و ناراحتی می شود.بنابراین ،در فرآیند درمان تمرکز بر مسؤولیت،هسته ی اساسی روان درمانی است و پذیرش آن به منزله ی نشانه بارز سلامت روان تلقی می شود(شفیع آبادی،۱۳۸۴).

نظریه انتخاب ساختاری را برای کمک به مراجعین ارائه می دهد  تا به طور اثربخش تری نیازهای شان را ارضاء  کنند و دیگر هدف مهم  پرورش ،پذیرش مسؤولیت در فرد و ایجاد هویتی موفق است در فرآیند درمان ،درمانگر اصولی را به کار می گیرد تا به هدف درمان برسد این اصول شامل:

۱-ارتباط و درگیری عاطفی: که معمولا مشکل ترین مرحله ی درمان است زیرا مهمترین اصل نظریه انتخاب ایجاد رابطه حسنه انسانی، واقع بینانه و خالص بین دوطرف است.درمانگر باید مراجع را در آغاز درمان به همان صورتی که هست بپذیرد و در مقابل رفتار غیر عادی او ایستادگی کند.در طول زمان ایجاد رابطه عاطفی با مراجع ،تابعی از میزان مسؤولیت در مراجع است یعنی هرچه سطح مسؤولیت پذیری در راجع پایین تر باشد زمان طولانی تری برای برقراری رابطه ی عاطفی لازم خواهد بود.ایجاد رابطه ی عاطفی ممکن است یک تا چند جلسه  مشاوره را به خود اختصاص دهد که این نیز به مهارت درمانگر و مقاومت مراجع بستگی دارد.درک و تفاهم و گرمی لازم است تا دو فرد با هم درگیری عاطفی  برقرر کنند.گلاسر معتقد است باید نشان دهد  که دلسوز مراجع است و دوست دارد در مورد هر چیزی که لازم است تغییر کند  با مراجع صحبت کند (شفیع آبادی،۱۳۸۴).

دانلود پایان نامه

 

ووبولدینگ  نیز در مورد برقراری ارتباط عاطفی و دوستانه با مراجع به بیان اهمیت نقش رفتارهای حاکی از توجه می پردازد.ازجمله این رفتارها عبارتند از:راحت نشستن،نگاه کردن مناسب و تشریح گاه به گاه صحبت ها.شروط مهم رابطه ی درمانی هم عبارتند از:رعایت ادب،اشتیاق،علاقه مندی و خلوص در جریان درمان،گوش دادن مداوم به شکایت های مراجع می تواند او را به رفتار غیر مسئولانه سوق دهد بنابراین ،درمانگر نباید بیش از حد به شکایات مراجع گوش دهد و پذیرای آن ها باشد تا از این طریق بتواند رفتار مسئولانه را هرچه زودتر در او به وجود آورد(شارف،ترجمه فیروز بخت).

مراجع باید به رفتارش  با دید انتقادی بنگرد و ببیند  که آیا  آن رفتار بهترین انتخاب او هست یا نه؟ درمانگر در مورد رفتار مراجع قضاوت نمی کند بلکه مراجع را هدایت می کند تا رفتار خودش را از طریق ارتباط و درگیری با درمانگر ارزشیابی کند (شفیع آبادی،۱۳۸۴).

۲- طرح ریزی: وقتی مراجع دست به قضاوت ارزشی می زند لازم است تا برای عملی کردن آن،به او کمک شود تا نقشه های واقعی بریزد و برای این کار لازم است اطلاعات لازم را در اختیار او گذاشت(شفیع آبادی،۱۳۸۴).

۳-تعهد به طرح: برای آن که مراجع به طرح تدوین شده به خوبی عمل نماید،لازم است از تو تعهد گرفته شود.این تعهد می تواند به شیوه کتبی یا شفاهی باشد که تعهد کتبی انگیزه بیشتری ایجاد می  کند(شفیع آبادی،۱۳۸۴).

۴-عدم پذیرش عذر و بهانه و امتناع از تنبیه: هرگاه مراجع به تعهد خود عمل نکند لازم است تا قضاوت ارزشی او که قبل از طرح ریزی صورت گرفته است،مجددا مورد بررسی قرار گیرد.درمانگر نمی تواند مراجع را از راه قانونی و یا تنبیه  متعهد نگه دارد ونیز نمی تواند از آن عقب نشینی کند.هرگونه اظهار نظر و گفته ی منفی و تحقیر کننده از طرف مشاور در حکم تنبیه است.تنبیه نکردن به اندازه ی نپذیرفتن عذر و بهانه اهمیت دارد. زیرا تنبیه به رابطه حسنه  لطمه می زند و تعهد و مسؤولیت را از افراد سلب می کند و موجب تقویت هویت ناموفق می شود.هرگاه تنبیه می کنیم،به قضاوت ارزشی دست زده ایم و به فرد اجازه نمی دهیم تا رفتارش را خود ارزیابی کند.

  ۲-۱-۱- در حوزه تمایز یافتگی

تاریخچه خانواده درمانی
آغاز نهضت خانواده درمانی  اواخر دهه ی۱۹۴۰ و اوایل دهه ی۱۹۵۰ یعنی بعد از جنگ جهانی دوم و گردهمایی خانواده بعد از جدائی هاست.با این حال،نظرات درباره ی ریشه ها و سرچشمه ها ی این نهضت به قبل از این دوران برمی گردد.ناتان آکرمن[۱] می گوید ماهیت شفادهندگی خانواده همگام قوانین اساسی کردار انسان بوده و احتمالا قدمت آن به اندازه خود خانواده است.به نظرکریستال بیلز[۲] از جمله ریشه ها و سرچشمه های خانواده درمانی “مردم شناسی ” و “روان کاوی است. ریشه های این ایده به سخنرانی های مارگارت مید مردم شناس معروف در دهه های اول قرن جاری برمی گردد.از سویی دیگر بسیاری از بنیان گذاران نهضت خانواده درمانی جزو تربیت یافتگان مکتب روان کاوی و یا متاثر  از نظریه ها و روش های آن بوده اند آکرمن،موری بوئن [۳]، لیدز[۴]،مینوچین[۵]  و سایرین از آن جمله  اند.به نظر آکرمن شروع واقعی نهضت خانواده در کارهای او و همکارانش در “جنبش راهنمایی کودک”نهفته است؛جنبشی که تحت الشعاع گزارشات مربوط به خانواده ی اسکیزوفرنیک قرار گرفته است(هی لی[۶]، ترجمه ثنایی،۱۳۸۳).

در سال ۱۹۷۰ طرفداران نظریه سیستم ها در اقلیت بودند،ولی دو کانون عمده رشد دیده می شد:کار نظریه پردازان ارتباطات و موری بوئن. نظریه سیستمی بوئن متمرکز بر مفاهیم مربوط به روان کاوی و اسکیزوفرنی است.بوئن در دهه ی۱۹۷۰ در مورد اختلافات  عاطفی،به ایجاد یک نظریه جامع،گسترده ومبتنی بر سیستم روی آورد.حیطه  کار او سه تا چهار نسل را در برمی گیرد(هی لی ترجمه ثنایی،۱۳۸۳).

درمانگران خانواده در آستانه قرن ۲۱ و جستجوی راهبردهایی که کارایی آنان را تضمین کند.باید با واقعیت های جدیدی روبرو شوند از جمله ی آنها این که زندگی خانوادگی شامل درهم شکستن سلسله مراتب ها، افزایش در تعداد و انواع شکل های خانواده و تمرکز بر چند فرهنگی بودن است.بنابراین  کار تخصصی خانواده درمانی نیز تغییر خواهد کرد زیرا درمانگران با گروه های ناهمگون تری از مراجعان کار خواهند کرد(کارلسون[۷] و همکاران،ترجمه نوابی نژاد،۱۳۸۴).

خانواده درمانی سیستمی
نظریه عمومی سیستم ها نخستین بار توسط زیست شناسی به نام   برتالانفی [۸] دردهه ی۱۹۴۰ پیش کشیده شد.این نظریه کوششی است برای ارائه ی یک الگوی نظری جامع که تمامی نظام های زنده را در بر بگیرد،این الگو به کار تمامی علوم رفتاری می خورد.سهم عمده برتالانفی فراهم ساختن چهارچوبی است برای توجه به پدیده های به ظاهر بی ربط و درک اینکه آنها چگونه در کنار یکدیگر مولفه های به هم پیوستن یک نظام بزرگتر را تشکیل می دهد(هی لی ،ترجمه ثنایی،۱۳۸۳).

از نظریه سیستم ها می کوشد تا نظام ها را با توجه به شیوه ی سازمان دهی و نیز همبستگی متقابل اجزای آن طبقه بندی کند.خانواده درمانگرهایی که نظریه عمومی سیستم ها را اتخاذ کرده اند،فرد را موجود پیچیده ای می دانند که در داخل یک نظام عمل می کند و مفاهیمی چون بیمار یا سالم را اموری بی ارتباط می داند،نشانه ای که در یک شخص پدیدار شده است صرفا بدان معناست  که نظام مذبور (خانواده،محله یا کل جامعه) دچار اختلال و بد کارکردی  شده است.در خانواده درمانی تاکید بر علیت چند گانه در سطوح مختلف است،نه بر تعارضات درون روانی ناگشوده یک فرد،در اینجا تاکید بر زمان حال است نه گذشته (گلدنبرگ وگلدنبرگ،ترجمه شاهی برواتی و همکاران۱۳۸۷).

در رویکرد سیستمی تمایز فرایند [۹] و محتوا[۱۰]  در پویایی گروهی تاثیر بزرگی بر درمان دارد.درمانگران مجرب یاد می گیرند تا توجه کنند که چطور خانواده ها در مورد محتوی مسائل بحث می کنند. بالبی[۱۱] در سال ۱۹۶۹ ،به طور اساسی، مفهوم دلبستگی[۱۲]  و تعلق را مطرح کرده است. وی به تمایل مادر-کودک اشاره می کند و نتیجه عمده آن را به وجود آمدن نوعی دلبستگی بین آنان می داند.وجود این پیوند سبب می شود که کودک به دنبال آسایش حاصل از وجود مادر باشد به خصوص زمانی که احساس ترس و عدم اطمینان می کند(کلی نژاد،۱۳۸۰).

دلبستگی کودک به والدینش نقش مهمی در رشد بهنجار کودک دارد و رشد جسمی،ذهنی،عاطفی و اجتماعی کودکان متاثر از نوع دلبستگی به مادر است(بالبی به نقل از معتمدی،۱۳۸۶).

از نظراریکسون   [۱۳]کودکان در ماه های وسا لهای نخست زندگی یا به این نتیجه می رسند که دنیا محل خوب و مناسبی برای زندگی است یا محل رنج و عذاب و ناکامی است و از آنجایی که فرزندان تا مدتها وابسته و محتاج به دیگران هستند ،باید شرایط اتکا به دنیای خارج برای آنها فراهم شود در این دوران ایجاد حس اعتماد به دنیا که از محبت به والدین و ارضای نیازهای کودکان نشات می گیرد و مهمترین تکلیف است و بی اعتمادی به دیگران و احساس ناامنی،مشکلات هیجانی خاصی را در پی خواهد داشت(هربرت[۱۴] به نقل از سلطانی،۱۳۸۷).

“کوهات [۱۵] ”  در سال ۱۹۷۱،بهترین نوع هویت را،خودمختار می داند که عزت نفس و خویشتن باوری از ویژگی های آن هستند.فردی که در این هویت احساس امنیت می کند بیش از دیگران  وابسته نخواهد بود و صرفا هم کپی والدین نیست.بهترین وضعیت برای کودکان این است که از طریق  تعامل با والدین”نیاز به منعکس شدن[۱۶]” و نیاز به کمال گرایی خود را برآورده سازند.اگر والدین  نیازهای خود را به درخشیدن و موفق شدن را پذیرفته باشند، پس خودانگاره فرزندان آنها نیز پذیرفته و منعکس خواهد شد. اگر والدین عزت نفس کافی داشته باشند،می توانند از نیازهای فرزندشان به کمال گرایی آسوده خاطر باشند.اگر والدین نتوانند در مراحل رشد خود ،نیازهای کودک به منعکس شدن  و کمال گرایی را برآورده سازند،هویت آشفته ای پرورش خواهند داد(پروچسکا[۱۷] و نورکراس[۱۸] ،ترجمه سید محمدی،۱۳۸۵).

نظریه “ارتباط شیء[۱۹] ”  بیشتر بر روابط میان فردی با اشیا تمرکز دارند.منظور از شیء؛هر شخص یا فعالیتی است که می تواند یک غریزه را ارضاءکند.بنابراین ممکن است انرژی روانی را صرف افرادی مثل مادرمان کنیم که توانایی ارضای نیازهای اساسی ما را دارند.این نظریات، بر روابط مادر – کودک تاکید خاصی دارند و موافقند که موضوع مهم در رشد شخصیت کودک برای مستقل شدن از شی اصلی اش،یعنی مادر است. (شولتز[۲۰] و شولتز ،ترجمه سید محمدی،۱۳۸۶).

“بوئن” نیز مشاهده کرد که بعضی از مردم نمی تواند خودشان را از یک رابطه جدا کنند تا یک سطح رضایت بخش از خود را کسب کنند.او عقیده داشت که این فرایند به زودی در زندگی آغاز می شود.یک کودک،منبعی از نیرو برای والدینی است که “خود” را از  کودک قرض می گیرند و آن کودک به طور عاطفی  وقسمت ایگو با والدینش پیوند خورده است.این آمیختگی  باخانواده است که زمینه را مساعد می کند . تا آن کودک بیش از اندازه حساس به نیروی باهم بودن،به جای صرف نیرویش به طرف فردیت  باشد(بوئن۱۹۶۵ به نقل از گیبسون[۲۱] ،ترجمه ثنایی و همکاران،۱۳۸۲).

یک خانواده نا کارآمد در فراهم کردن محیط طبیعی و امن برای کودک ناتوان است و با یک مجموعه از قوانین محدود کننده از رشد عاطفی و اجتماعی هر یک از اعضاء به خصوص بچه ها جلوگیری می کند و جدایی از یک نیاز برای زنده ماندن،اعضای خانواده یاد می گیرند تا واقعیت درونی شان را کاهش دهند . “براون[۲۲] “در سال۱۹۸۸،در توصیف و رشد “وابستگی متقابل” را مشاهده کرد که  کودک سعی می کند تا از نظر رفتاری شناختی و عاطفی،وابستگی اش را به شخصیت والدین مقتدر حفظ کند. اشخاص با سطوح بالاتری از تمایز یافتگی رشد کردن را جدا از والدینشان در کودکی شروع کرده اند.والدینشان،آنها را به استقلال و خود مختاری تشویق کرده اند.این افراد می توانند با پذیرش ریسک نارضایتی دیگران،تصمیم بگیرند.آنها کاملا مطمئن به خود هستند و عمل کردنشان تحت تاثیر ستایش یا انتقاد دیگران نیست.با توانایی برای حفظ عملکرد عاطفی کنترل شده در حد و مرزشان می توانند روابطی بدون نیاز به دیگران – که اغلب عملکرد را معیوب می سازد- داشته باشند(براون،۱۹۸۸،به نقل از گیبسون ،ترجمه ثنایی و همکاران،۱۳۸۲).

این افراد با عنوان “هویت از دست رفته”مشخص می شوند.آنها هویتشان را برای هرکس یا هرچیزی فدا می کنند.در واقع  کنترل مناسب خودشان را از دست می دهند و به جای عمل کردن با یک حس پرشور از ذوق و استعدادهای  خود ؛در یک حس  خود ارزشمندی ضعیف عمل می کنند(فیشر[۲۳] به نقل از پاپکو،۲۰۰۶).

هرچند بوئن در سال ۱۹۸۸ بر این عقیده بود که هم وابستگی ،بخشی از رشد انسانی است و ذاتا منفی و ناکارآمد نیست اما در وابستگی متقابل ادغام با دیگران و اجتناب از تعارض و کوچک شمردن تفاوت ها،موضوعات اساسی هستند.بوئن معتقد بود که در خانواده ناکارآمد هیچ اساسی برای رشد خود مختاری و هیچ همکاری در تمرین برای ایجاد تعادل بین رشد خود مختاری، وابستگی،وابستگی متقابل با دیگران وجود ندارد(گیبسون، ترجمه ثنایی و همکاران،۱۳۸۲).

به عقیده بوئن هریک از ما نیازمند همنشینی،و مقداری استقلال هستیم.با وجود آنکه هیچ کس به تاثیر سازنده ی خانواده شک ندارد،بسیاری از افراد تصور می کنند که وقتی آنها خانه را ترک می کنند  بزرگسالانی بالغ و مستقل،و حداقل از تاثیر والدینشان آزاد هستند.برخی افراد به فردیت بها می دهند و آن را به عنوان علامت رشد برای جدا شدن از والدینشان  در نظر می گیرند.سایرین آرزو می کنند می توانستند به خانواده هایشان نزدیکتر باشند،اما دیدار را بسیار دردناک می یابند،و بنابراین دور می مانند تا خود را از ناامیدی و آسیب  حفظ کنند.اما همان گونه که بوئن دریافت ،هر کجا که رویم   خانواده با ما می ماند .واکنش پذیری هیجانی برطرف نشده نسبت به والدینمان ،مهمترین موضوع  ناتمام زندگی مان خواهد شد(نیکولز و شولتزترجمه دهقانی و همکاران ۱۳۸۷).

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 03:23:00 ق.ظ ]




نظریه فعلی بوئن راجع به خانواده در قالب یک نظام ارتباطی عاطفی، متشکل از هشت مفهوم به هم پیوسته است. از این میان، شش مفهوم قبل از ۱۹۶۳ تدوین شده اند و فرآیندهای عاطفی ای را نشان می دهند که در خانواده هسته ای و گسترده، در جریانند. دو مفهوم آخر، یعنی گسلش عاطفی و واپسروی اجتماعی، در ۱۹۷۵ اضافه شدند و راجع به فرآیند عاطفی ای هستند که بین نسل ها در یک خانواده یا در جامعه وجود دارند (پاپرو، ۱۹۸۳)، تمامی سازه های بوئن از این لحاظ به هم پیوسته اند که هیچ کدام را نمی توان بدون درک سایر موارد به طور کامل فهمید. زیر بنای نظری همه این مفاهیم آن است که تصور می شود همیشه نوعی اضطراب مزمن در زندگی وجود دارد. این اضطراب مزمن بخش اجتناب ناپذیری از طبیعت به شمار می آید، هر چند امکان دارد به شیوه ای متفاوت و به درجات مختلف، بسته به موقعیت خاص خانواده و ملاحظات فرهنگی متعدد، خود را متجلی سازد. به نظر او، اضطراب مزمن از طریق نسل های قبل، که تأثیر و نفوذشان کماکان در حال حاضر وجود دارد، منتقل می شود، بدین شکل که خانواده دائماً در حال کشمکش بر سر متعادل سازی میان احساس با هم بودن و وحدت و تفکیک خود[۱] در اعضاست. به نظر بوئن، اضطراب مزمن مبنای اصلی تمامی نشانه ها بیمارگون است، تنها پادزهر این وضعیت، رسیدن به افتراق و تفکیک است ، فرآیندی که در اثر آن، فرد یاد می گیرد مسیر حرکت خویش را ترسیم کند نه آنکه دائماً از رهنمودهای خانواده با یکدیگر تبعیت نماید(گلدنبرگ،ترجمه برواتی  همکاران،۱۳۸۲).
به نظر بوئن، هشت نیرویی که کارکرد خانواده را شکل می دهند عبارتند از:

تفکیک خویشتن
مثلث ها
نظام عاطفی خانواده هسته ای
فرآیند فرافکنی خانواده
گسلش عاطفی
فرآیند انتقال چند نسلی
جایگاه همشیره ها
واپسروی اجتماعی
 

·       تفکیک خویشتن
سنگ بنای نظریه خوش ساخت و دقیق بوئن عقیده او راجع به نیروهایی است که در درون خانواده جای دارند و در پی وحدت و با هم بودن یا برعکس، فردیت هستند. به نظر بوئن، درجه ظهور تفکیک خویشتن در هر فرد بیانگر میزان توانایی او برای تمییز فرآیند عقلی از فرآیند احساسی (عاطفی) است که وی تجربه می کند، یعنی، درجه توانایی فرد برای اجتناب از تبعیت خودکار رفتار از احساسات، بیانگر میزان تفکیک خویش است(گلدنبرگ،ترجمه برواتی  و نقش بندی ،۱۳۸۲).

در اینجا، کمال مطلوب آن نیست که فردی سرد و بی روح، شدیداً عینی گرا، یا بی احساس باشیم، بلکه قرار است در پی توازن و تعادل بوده و به یک تعریف یا هویت شخصی[۲] دست یابیم، اما نه به بهای از کف دادن قابلیت ابراز ارتجاعی و خود انگیخته عواطف. بوئن چنین فرض نمی کرد که باید احساسات را فدای رفتار عقلانی کرد، همین طور اعتقاد نداشت که لازم است ابراز عواطف را سرکوب کرد. او نگران این مسأله بود که آدمیان تحت تأثیر احساساتی باشند که از آن درک درستی ندارند. هدف اصلی تفکیک خویشتن، توازن میان احساسات و شناخت است. تفکیک در معنای بوئنی آن، بیشتر یک فرآیند است تا هدفی دست یافتنی- تفکیک در حکم مسیر زندگی است نه یک حالت وجود یا بدون (فریدمن،۱۹۹۱ به نقل ازپاپکو،۲۰۰۶).

وقتی این قبیل دلبستگی های عاطفی خودکار در برابر خانواده دست نخورده باقی می مانند،فرد در تفکیک خویش از خانواده و تبدیل شدن به موجودی برخوردار از کارکرد مؤثر باز می ماند. (این عقاید من است … این من هستم که… کاری که می خواهم بکنم این است که… و این طور نیست که…)، عقاید محکم و باورهای کاملاً مشخصی را مطرح می سازد. به قول بوئن، چنین شخصی  خویشتن مستحکم[۳] را به نمایش می گذارد. او به خاطر سعادت زناشویی، خشنودی والدین، دستیابی به هماهنگی خانواده، یا به خاطر زور دست به مصالحه بر سر هویت خویش نمی زند. اشخاصی که در قطب پایین این مقیاس قرار دارند، کسانی هستند که عقل و عاطفه شان چنان در هم آمیخته است که زندگیشان تحت اختیار احساسات اطرافیانشان قرار دارد. در نتیجه، آنها به سادگی دچار بدکاری می شوند. آنها به خاطر آنکه اشخاصی ترسو و به لحاظ عاطفی نیازمند هستند، فردیت خود را فدای کسب اطمینان از سوی دیگران می کنند. به نظر بوئن، سطوح تفکیک هر کس بیانگر سطح استقلال عاطفی وی از خانواده و نیز اشخاص بیرون از گروه خانوادگی است. میزان تفکیک در سطوح متوسط تا بالای این مقیاس باعث می شود که فرد امکان تعامل با دیگران را بدون ترس از امتزاج (از دست رفتن هویت در آن رابطه) داشته باشد. با اینکه تمامی روابط، از موارد ضعیف گرفته تا آنهایی که به خوبی تفکیک شده اند، در حالت تعادل پویا به سر می برند، هر چه تفکیک کمتر می شود انعطاف پذیری نیز کاهش می یابد. (گلدنبرگ،ترجمه برواتی  ونقش بندی ،۱۳۸۲).

·       مثلث ها
در نظریه بوئن علاوه بر علاقه ای که به درجه وحدت و یکپارچگی خویشتن وجود دارد، بر تنش عاطفی درون فرد یا تنش های ناشی از روابط آن فرد با دیگران نیز تأکید می شود، مثلاً وقتی همسران سعی می کنند نیاز خویش برای صمیمیت را با نیاز به تفرد متعادل سازند، امکان دارد در یکی از طرفین یا هر دو اضطراب به وجود آید. هر چه امتزاج آنها بیشتر باشد، یافتن تعادل استواری که هر دو را خشنود سازد، دشوارتر می شود. یک راه حل برای چنین رابطه دو نفره ای در خانواده آن است که دست به مثلت سازی[۴] بزنیم، یعنی، یک عضو مهم خانواده را وارد معرکه کنیم تا تعاملی سه نفر شکل بگیرد. سنگ بنای اصلی در نظام عاطفی خانواده به نظر بوئن عبارت است از مثلث. در خلال دوره هایی از سطح اضطراب پایین و شرایط بیرونی آرام است، نظام دو نفره یا جفتی می تواند به تبادل متقابل و آسوده احساسات

 

مبادرت کند. اما اگر یکی از طرفین یا هر دو دچار پریشانی یا اضطراب شوند، ثبات این موقعیت به خطر می افتد، خواه به خاطر فشار روانی درونی باشد یا ناشی از فشار روانی بیرون. وقتی اضطراب به سطح متوسط رسید، یکی از آنان یا هر دو، یک شخص ثالث آسیب پذیر را وارد معرکه می کنند. بعضی واقع، چنین مثلث سازی هایی ممکن است از خانواده فراتر رفته و نهایتاً موسسات اجتماعی یا دادگاه ها را نیز شامل خود کنند  (گلدنبرگ،ترجمه برواتی و نقش بندی ،۱۳۸۲).

جزییات بیشتر درباره این پایان نامه ها  :

 

 
یک گروه سه نفره لزوماً یک مثلث نیست . در یک گروه سه نفرۀ کارآمد، هر دو نفر می توانند یک به یک تعامل داشته باشند . هر شخصی، اختیاراتی برای رفتارش دارد؛ وهر کسی می تواند بدون تلاش برای تغییر دو نفر دیگر « موضع من » بگیرد . این مبادله بی ضرر به نظر می رسد . چیزی که مثلث ها را مسأله ساز می سازد، آن است که آنها تمایل دارند همیشگی شوند و رابطۀ اصلی را مخدوش کنند . مثلثی شدن، بخار را آزاد می سازد اما تعارض را سر جای خود منجمد می کند(نیکولز و شولتزترجمه دهقانی و همکاران ۱۳۸۷).

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 03:23:00 ق.ظ ]




در درمان مبتنی بر نظریه بوئن اهمیت ندارد که ماهیت مشکل بالینی حاضر چه چیزی است و همیشه دو هدف اصلی حاکم بر آن است:
کاهش اضطراب و رهایی از نشانه ها
۲٫افزایش سطوح تفکیک در هر عضو حاضر در جلسه به منظور بهبود انطباق او(کر و بوئن، ۱۹۸۸) (گلدنبرگ،ترجمه برواتی  وهمکاران،۱۳۸۲).

فنون عمده در درمان بوئنی عبارتند ار نمودار های نسلی، پرسش های مربوط به فرایند، آزمایش های ارتباط، مثلث زدایی، تعلیم دادن،اتخاذ«موضوع من»، و داستان جابجایی . چون دیدن نقش خود یک فرد در مشکلات خانوادگی و نیز اینکه آن مشکلات چگونه در تاریخچۀ خانوادۀ گسترده ریشه دارند، در درمان بوئنی بسیار حائز اهمیت هستند، ارزیابی در این رویکرد، تقریباً از هر چیز دیگری مهم تر است . درمانگران بوئنی اعتقاد دارند فهمیدن اینکه نظام های خانواده چگونه عمل می کنند مهمتر از این یا آن فن است . خود بوئن با اکراه از «فن» صحبت می کرد، و از دیدن درمانگران متکی بر مداخلات فرمولی ناراحت می شد(نیکولز و شولتزترجمه دهقانی و همکاران ۱۳۸۷) .

درمان بوئنی با زوج ها
جوهرۀ زوج درمانی، آن است که با هر دو طرف در تماس بمانید بدون اینکه به آنها اجازه دهید شما را در درون مثلث خویش بکشند . در عمل، بوئن با هر فرد به طور جداگانه در ارتباط خواهد بود، هر بار یکی اغلب با کسی که کارکرد بهتر یا انگیزۀ بیشتری دارد،شروع می کند. هدف او فراخوانی وشنیدن ادراکات و عقاید هر همسر بدون جانبداری از هر یک از آنها بود . جانبداری کردن، افراد را از آموختن کنار آمدن با یکدیگر دور می کند(نیکولز و شولتزترجمه دهقانی و همکاران ۱۳۸۷) .

بارها پیش می آمد که بوئن یکی از همسران را، معمولاً کسی که پخته تر و تفکیک یافته تر است، بر می گزید و مدتی با آن فرد کار می کرد. تصور می رفت که این شخص عضوی است که بهتر می تواند الگوهای کهنه و قدیمی درگیری عاطفی در تعامل ها را به هم بریزد. وقتی او موفق به اخذ موضع شخصی می شد، بوئن چنین استدلال می کرد که به زودی سایرین نیز مجبور به تغییر شده و متعاقباً در مسیر خودشان به حرکت در می آیند هر کدام از طرفین به جای گفتگوی مستقیم با طرف مقابل، با درمانگر حرف می زند. از مواجهه[۱]  میان طرفین احتراز می شود تا واکنش عاطفی میان آنان به حداقل ممکن برسد. در عوض، افکار هر کدام در حضور طرف مقابل برون ریخته می شود. از تفسیر اجتناب می شود. طرح آرام و ملایم سؤالات موجب کاهش هیجانات شده و طرفین تحریک می شوند درباره موضوعاتی که مشکلات آنها را به وجود آورده، فکر کنند. به جای آنکه به زوجین اجازه داده شود یکدیگر را ملامت کنند یا از هول صمیمیت، اختلافات خود را نادیده بگیرند، اصرار می شود که هر کس توجه خود را به نقشی که در مشکلات ارتباطی دارد، معطوف سازد. بر خلاف باور رایج، زوج ها مشکلات را تنها با صحبت کردن راجع به آنها حل نمی کنند . اگر آنها را به حال خود بگذارید، مایلند به طور بی ثمری بحث کنند، مسؤولیت را به گردن هم بگذارند، و به جای مذاکره، شکایت کنند . تغییر، مستلزم صحبت کردن  وگوش کردن است.فنون خاصی لازم است تا به اعضای خانواده کمک شود به فرایند تعاملاتشان توجه کنند، نه فقط به محتوای آن ها؛ تا نقش خویش را در این فرایند دریابند و فقط دیگران را سرزنش نکنند؛ و سرانجام تغییر کنند (نیکولز،۱۹۹۵)  (نیکولز و شولتزترجمه دهقانی و همکاران ۱۳۸۷) .

جزییات بیشتر درباره این پایان نامه ها  :

پایان نامه

 

 

 
هر کدام از طرفین به جای گفتگوی مستقیم با طرف مقابل، با درمانگر حرف می زند. از مواجهه[۲]  میان طرفین احتراز می شود تا واکنش عاطفی میان آنان به حداقل ممکن برسد.از تفسیر اجتناب می شود. طرح آرام و ملایم سؤالات موجب کاهش هیجانات شده و طرفین تحریک می شوند درباره موضوعاتی که مشکلات آنها را به وجود آورده، فکر کنند. به جای آنکه به زوجین اجازه داده شود یکدیگر را ملامت کنند یا از هول صمیمیت، اختلافات خود را نادیده بگیرند، اصرار می شود که هر کس توجه خود را به نقشی که در مشکلات ارتباطی دارد، معطوف سازد (گلدنبرگ،ترجمه برواتی وهمکاران ،۱۳۸۲).

گوئرین (۱۹۷۱)، «داستان جابه جایی»[۳] را به عنوان وسیله ای برای کمک کردن به اعضای خانواده برای دستیابی به فاصلۀ کافی توصیه کرد تا نقش های خود را در نظام خانواده دریابند . گورئین، همچنین از فیلم ها در زمینۀ توضیح مواد جابجایی استفاده می کند . درمانگر که به دانش مثلث ها اشراف دارد، کوشش می کند تا بی طرفی و عینی بماند . این مستلزم یک سطح بهینۀ فاصلۀ هیجانی است، همچنان که همسران صحبت می کنند، درمانگر بر فرایند تعاملشان تمرکز می کند نه بر جزئیات مورد بحث . تمرکز بر محتوای یک بحث، علامتی است که درمانگر به طور هیجانی، در مشکلات یک زوج دیگر می باشد .اما شغل یک درمانگر، حل و فصل مشاجره ها نیست، بلکه کمک کردن به زوج ها در انجام آن است.استعاره های مکمل برای مشخص ساختن فرایند زیربنایی محتوای تعاملات خانواده سودمند می باشند. برای مثال، فوگارتی (b1976) پویایی «تعقیب کننده- فاصله گیرنده» را میان زوج ها توصیف کرد. هر چه یک نفر برای ارتباط و با هم بودن، بیشتر فشار می آورد فرد دیگری بیشتر دوری می کند.شوهران معمولاً خودشان را از لحاظ هیجانی دور می کنند اما از لحاظ جنسی تعقیب می کنند . بنا به گفته فوگارتی، حقه این است :«هرگز یک فاصله گیرنده راتعقیب نکنید » در عوض، به تعقیب کننده کمک کنید به خلاً درونی خودش پی ببرد. درمانگر سودمند است که یک «موضع من»[۴] بگیرد (گوئرین، ۱۹۷۱) . هر چه درمانگری، یک موقعیت خودکار را در رابطه با خانواده اتخاذ کند، برای اعضای خانواده، تعریف کردن خودشان برای یکدیگر راحت تر خواهد بود . اعضای خانواده به تدریج می آموزند با آرامش، باور ها و اعتقاداتشان را بیان کنند وبه درون حمله به دیگران و شدیداً ناراحت شدن بیش از حد توسط پاسخ هایشان، به این باور ها عمل کنند . پس از اینکه با پیش روی به سوی  تمایز خویشتن، هماهنگی کافی بدست می آمد، بوئن به زوج ها می آموخت نظام های هیجانی چگونه عمل می کنند و آنها را به کشف شبکه های ارتباط در خانواده های خودشان تشویق می کرد (بوئن،۱۹۷۱) . کر (۱۹۷۱) پیشنهاد می کند که وفتی مشکلات ارتباطی در خانوادۀ هسته ای مورد بحث قرار می گیرد، درمانگران باید گهگاه سؤالاتی راجع به الگو های مشابه در خانوادۀ پدری بپرسند .اگر اعضای خانواده بتوانند ببینند که در حال تکرار الگو های اولیه هستند، بیشتر احتمال دارد که واکنش دهی هیجانی خود را تشخیص دهند(نیکولز و شولتزترجمه دهقانی و همکاران ۱۳۸۷).

به نظر بوئن این مراجعه به خانه است که موجب افزایش تفکیک خویش می شود، نه مواجهه، تصفیه حساب های قدیمی، با توافق و آشتی بر سر اختلاف های دیرپا، برقراری مجدد تماس با خانواده مبدأ گام مهمی برای کاهش اضطراب باقیمانده درمانجو در اثر گسلش عاطفی است، و همچنین به لحاظ مثلث زدایی از اعضای آن خانواده، و نهایتاً دستیابی به تفکیک خویش بدون درگیری با مطالب فلج کننده گذشته و حال اهمیت دارد(گلدنبرگ،ترجمه برواتی  همکاران،۱۳۸۲).

بوئن اعتقاد داشت که جلسات محدود نه تنها ممکن بلکه مطلوب هستند (۱۹۷۶) . داشتن جلسات کمتر اغلب افراد را مجبور می سازد بیشتر چاره جو شوند(نیکولز و شولتزترجمه دهقانی و همکاران ۱۳۸۷).

ارزشیابی درمان، نظریه ونتایج
چیزی که نظریه بوئن را تا این حد سودمند می سازد این است که این نظریه، نیروهای هیجانی را توصیف می کند که چگونگی در ارتباط قرار گرفتن ما را با دیگران تنظیم می نمایند . تنها و بزرگترین مانع برای درک دیگری، تمایل ما برای واکنشی شدن به هیجانی و پاسخ دادن با حالات دفاع به جای گوش کردن و شنیدن یکدیگر می باشد .نظریۀ بوئنی، منشاء این واکنش دهی را در فقدان تمایز خود قرار می دهند، و توضیح می دهد که چه با پرورش دادن روابط به طور گسترده در خانواده و آموختن گوش دادن بدون حالت دفاعی، یا بی وفا شدن به باور های یک فرد، هیجانی بودن را کاهش داده و به طرف بلوغ در خویشتن داری حرکت می کنند . در نظریۀ بوئنی، همه چیز با اضطراب توجیه می شود که یادآور نظریۀ تعارض فرویدی است(که همه عالم را ناشی از مسایل جنسی و پرخاشگری می داند).دومین مفهوم فراگیر در نظام بوئنی، تمایز است . عمده ترین نقطه ضعف رویکرد بوئنی آن است که در تمرکز بر افراد و روابط خانوادۀ گسترده شان ، از قدرت کارکردن به طور مستقیم با خانوادۀ هسته ای غفلت می کند . در بسیاری از موارد، مستقیم ترین راه برای حل مشکلات خانوادگی، دور هم جمع کردن همۀ افراد در یک خانوادۀ یکسان و تشویق کردن آنها به روبرو شدن با یکدیگر و گفتگو کردن دربارۀ تعارضاتشان می باشد . این بحث ها  ممکن است داغ و دامنه دار شوند، اما یک درمانگر ماهر می تواند به اعضای خانواده کمک کند که بفهمند چه کار دارند سعی می کنند و آنها را به سوی تفاهم، سوق دهد. وضعیت درمان و نظریه نظام های گسترده نه بر پژوهش تجربی بلکه بر ظرفیت نظریۀ بوئن ، گزارش های بالینی درمانی موفقیت آمیز و تجربه شخصی کسانی که بر تمایز یک خود، در خانواده های پدری شان کار کرده اند، متکی است . پژوهش اصلی بوئن با خانواده های مبتلا به اسکیزوفرنی، بیشتر مشاهدۀ بالینی بود تا آزمایش کنترل شده . در واقع بوئن از روی عمد به پژوهش تجربی بی میل بود تا آزمایش کنترل شده .در واقع بوئن از روی عمد نسبت به پژوهش تجربی بی میل بود(بوئن،۱۹۷۶) به جای آن، ترجیح می داد نظریه و عمل را بیرون کشیده و ادغام کند (نیکولز و شولتزترجمه دهقانی و همکاران ۱۳۸۷).

۲-۱-۳-در حوزه ی صمیمیت:

          دیکشنری آمریکایی هرتیج[۵](۱۹۷۰)صمیمیت رااین چنین تعریف می کند:

باآشنایی نزدیک، پیوند یا فامیلی نشان داده می شود.
وابسته به ویاحاکی از، ویاطبیعت عمیق فرداست.
ضروری وژرف ترین
مشخص کردن بوسیله غیررسمی بودن وخصوصی ومحرمانه.یک دوست نزدیک یا محرم اسرار
بسیارشخصی ،محرمانه،نهایی
صمیمیت ازواژه لاتین intimate می آید وبه معنای کنارآمدن و ارائه کردن
صمیمیت توجه واهمیت اعضای خانواده برای یکدیگرتعریف شده عاملی که نزدیکی عاطفی در

قالب مهر،ازخودگذشتگی، خرسندی، رضایت را شامل می شود.

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 03:22:00 ق.ظ ]




موضوع مهم دیگر درزمینه عوامل اجتماعی تاثیرگذاربرصمیمیت زوج ها،بنابه گفته چرلین[۲] (۱۹۹۲)این است که بیشترجوانان امروزی به طورمعناداری دیرترازوالدینشان ازدواج می کنند و چون جنبش زنان،استرس های اقتصادی ،افزایش فرصت های شغلی برای زنان و… سن ازدواج وچگونگی آن راتحت تاثیرقرارداده است;به طوری که درسال۱۹۹۸میزان مردانی که درسن ۲۰تا۲۴بودند وهنوزازدواج نکرده بودند،حدود۷۸%گزارش شده بود و این میزان۲۳%  بیشتر ازآماردرسال۱۹۷۰برای مردان بود(گادلین، ۲۰۰۰ ،به نقل از مظلومی ،۲۰۰۶ )
به گفته چرلین،(۱۹۹۲)تفاوت سن کم بین زنان و مردان ،این موضوع از آن جهت قابل توجه است که امکان دارد انتظارات آنها رابرای داشتن شادی بیشتر درنقش های دوطرف وقدرت تصمیم گیری بالاترببرد ودرنتیجه ،این موضوع مشکلاتی رادرروابط همسران زمینه سازشود که بهبودآنها به تغییرسنت ،قوانین اجتماعی و یادگیری مهارت های ارتباطی خاصی وابسته باشد. موضوع مهم دیگر تغییرنقش ها خانواده است.ازدواج شامل وظایف ونقش هایی است که به لحاظ  فرهنگی برای هرعنصرتعریف وتوصیف شده اند( اسپری و جانسون[۳]۱۹۹۱،نقل ازنظری،۱۳۸۳).

زمانی قواعدازدواج تا حدزیادی به نقش های جنسی وابسته بود،درقرن بیستم نقش های سنتی مردان شامل شوهر،پدر،نان آور،فعال جنسی،پرخاشگرجنسی،برنامه ریزمالی ومکانیک خانگی بود و نقش های سنتی زن شامل همسر،مادر،آماده کننده خانه،منفعل جنسی،مراقبت کننده ازبچه ها وخدمت گزار خانه می شد . تعریف نقش،روشن و مبتنی بر جنسیت بود و کمک هرعضوبرای رسیدن به اهداف خانواده به الگوهای نقش سنتی زن ومردمبتنی بود.اما با تغییراتی که به تدریج به علت صنعتی شدن ودرنتیجه شهرنشینی ایجادشد،مانند اشتغال زنان در بیرون ازمحیط خانه،تحصیلات زنان،هسته ای شدن نظام خانواده و… مدل جدیدی از ازدواج ظهورکردکه به عوض اینکه صرفا “بروظیفه ومسؤولیت مبتنی باشد، صمیمیت، همراهی وهمکاری مبتنی بود وانتخاب همسربراساس عشق،شور ودوستی صورت گرفت و این تغییرات یک دگرگونی های بنیادی وارد ارزشهای اجتماعی قرن نشان می دهد که دقت درچگونگی روابط،تقسیم وظایف و داشتن دیدگاهی انسان مدارانه را درخانواده می طلبید(اعتمادی ،۱۳۸۴).

جزییات بیشتر درباره این پایان نامه ها  :

 

 
ب)عوامل روانشناختی موثر برصمیمیت زوج ها

اریکسون(۱۹۶۳)می گوید:دوست داشتن دیگری به جای فراموش کردن خود نیازمند این است که یک نفر خودش وتوانایی هایش را برای رشد دادن دیگری گسترش دهد. بااعتقادبه این موضوع که روابط صمیمانه ایجاد نمی شوند،مگراین که افراد درابتدا توانمندی لازم را برای ایجاد این رابطه ،درخود داشته باشند،این قسمت به بررسی توانایی های خاص شخصیتی و فکری توجه دارد که خود زیربنایی برای ایجاد صمیمیت درروابط محسوب می شوند.این توانایی های فردی درچندمقوله مورد بررسی قرار گرفته اند که عبارتنداز:

نیازبه صمیمیت

سبک های دلبستگی

تمایزیافتگی

اسطوره ها

باورهای غیرمنطقی

عزت نفس

 

مواضع نظریه پردازان در رابطه با صمیمیت:
   صمیمیت از دیدگاهاسترنبرگ[۴]

براساس نظریه استرنبرگ(۱۹۹۶)عشق سه قسمت است:میل[۵] ،صمیمیت و تعهد.

استرنبرگ این سه جزءعشق راس مثلث قرار می دهد،تا بدین وسیله بتواند هفت نوع مختلف عشق را تشریح کند.اوباتوجه به این که این سه جزءعشق چگونه با همدیگرهمراه می شوند و این که کدامیک در رابطه نقش کمتر یا بیشتری دارد،گونه های مختلف عشق را تشریح کرد و اذعان داشت،میزان احساس عشق ورضایتی که یک شخص در رابطه با همسرش تجربه می کند می تواند برگرفته از دو عامل باشد،اول:میزان قدرت این سه بعد دررابطه ودوم :میزان خواسته ونیازشخص ازوجود هربعد دررابطه اش. اوبرای مثال،عشق مشفقانه [۶] را رابطه ای حاکی از عشق بیان کرد که حاصل صمیمیت وتعهد است و عشق تهی[۷] را رابطه ای دانست که درآن نه تنها تعهد وجود دارد وهردو رادر روابط زناشویی طولانی مدتی گزارش داد که درآنها میل تاحدودی تقلیل یافته باشد،همچنین عشق ابلهانه [۸]را شامل رابطه ای حاکی ازمیل وتعهد وخالی از صمیمیت دانست که نیازها وعواطف دو شخص با هم به خوبی دریک موضوع هماهنگی دارند،مانندوقتی که دوفرد بدون اینکه شناخت کافی ازهمدیگر به دست آورده باشند تنها به این علت که درگذشته شکست عاطفی راتجربه کرده اند تصمیم به ازدواج یا زندگی مشترک و متعهدبودن به همدیگر می گیرند. درفرهنگ آمریکا برای نام گذاری انواع عشق به آن رابطه عاشقانه ای که بعد صمیمیت را شامل می شود نام های مثبت می دهند و نام منفی را برای آن نوع روابط عاشقانه ای درنظر می گرند که صمیمیت درآنها وجود

 

ندارد،مثل عشق بی اساس که شامل میل و تعهد است وهوس که میل تنها راشامل می شود (نشریه پیام  ، مشاوردانشگاه تهران،۱۳۸۴).

باتوجه به مثلث استرنبرگ،می توان روابط صمیمانه و رضایت مند را تاحدودی توجیه کرد،به این ترتیب که بنابرتحقیقات او،احساس رضایت افراد ازرابطه بستگی به این دارد که تاچه اندازه تجربه واقعی یک شخص ازاین سه عامل (صمیمیت،میل،تعهد)درزندگی به ایده آل های ذهنی و انتظارات او نزدیک است (به نقل ازمظلومی،۱۳۸۹).

 عشق به مثابه یک قصه عشق[۹]

در بررسی های استنبرگ همواره  این سوال بدون پاسخ ماند که چرا من  و نه کس دیگری عاشق این فرد خاص می شود نه فرد دیگری.لذا در میانه دهه ی۹۰   نظریه عشق به مثابه یک قصه مطرح شد.در این دیدگاه فرض بر این است که ما انسان ها گرایش داریم بر کسی عاشق شویم که قصه هایش با قصه ی ما در مورد عشق  یکی و یا مشابه باشد .نقش این فرد در قصه ها مکمل نقش ماست. برای شناخت رفتار هر یک از زوجین یک راه وجود دارد و آن هم اینکه دریابیم روایت هریک از زوجین از  قصه عشق چیست و از آن چه برداشتی دارند. گاه روایت زوجین از عشق متقارن و همگن است وگاه چنین نیست.ناهمگن بودن قصه ها منتهی به شکست  ونارضایتی  از رابطه می گردد و کم کم شکست در رابطه به نشانگان اضطراب، افسردگی، بی قراری و… می انجامد.در مقابل  هنگامی که قصه های زوجین بیان گر جهان بینی  و فرض های مشترک در باب رابطه است،امکان موفقیت و رابطه با همسر بیشتر است.دیدگاه قصه عشق برای  بهسازی به شیوه های بازسازی قصه عشق می پردازد.یعنی عشق چیست وبه چه وسیله ای می توان آن را ارضاء کرد(استنبرگ،ترجمه  بهرامی.۱۳۸۲).

[۱]-Gadlin

[۲]-Cherlin

[۳]-Spray & Johnson

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 03:22:00 ق.ظ ]
 
مداحی های محرم