کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


تیر 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
            1
2 3 4 5 6 7 8
9 10 11 12 13 14 15
16 17 18 19 20 21 22
23 24 25 26 27 28 29
30 31          


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

distance from tehran to armenia


جستجو


 



جزییات بیشتر درباره این پایان نامه ها  :

پایان نامه : بررسی جامعه ­­شناختی مهارت­های اجتماعی و ارتباطی مؤثر بر بازدارندگی رفتارهای پرخطر جوانان
این نظریه عموماً به عنوان نظریه­ خود-کنترلی[۵] شناخته شده است. خود-کنترلی به عنوان گرایش افراد به اجتناب از انجام اعمال مجرمانه، زمانی که شرایط برای ارتکاب این اعمال فراهم است، تعریف می شود(گاتفریدسون و هیرشی، ۱۹۹۰: ۸۷). از نظر گاتفریدسون و هیرشی، تمایل به ارتکاب جرم بستگی به سطح خود-کنترلی دارد. مفهوم اصلی این دیدگاه خود-کنترلی پایین[۶] است(بارت، ۲۰۱۵: ۱۴۷). اشخاصی که خود-کنترلی پایین دارند، دارای ویژگی­های متفاوتی هستند:

اول: تکانشی بودن؛ به این معنی که آن­ها به دنبال خشنودی فوری یا یک نگرش اینجا و اکنونی هستند. در مقایسه، خود-کنترلی بالا[۷] با توانایی به تعویق انداختن خشنودی همراه است. دوم: خطرجویی؛ به این معنی که آن­ها نیازهای­شان را با ارتکاب به جرم که با خطرپذیری، چالاکی، هیجان و فریب­کاری همراه است، برطرف می­ کنند. در مقایسه، اشخاصی که خود-کنترلی بالا دارند به احتیاط، اندیشیدن و استدلال گرایش دارند. سوم: ساده بودن؛ افرادی که خود-کنترلی پایین دارند از شیوه ­های آسان یا ساده برای برآوردن خواسته­ های­شان استفاده می­ کنند تا اینکه دنبال شیوه ­های پیچیده باشند. جرم، پول بدون زحمت و ارضای جنسی سریع و بدون مقدمه(عشق بازی) را برایشان فراهم می کند. چهارم: برآشفته و خشمگین  یا دارای تحمل ناکامی کم و دمدمی مزاج؛ اشخاصی که خود-کنترلی پایین دارند دارای پایداری کمی در زندگی هستند. به علت جرایم، پایداری در کار یا حرفه، دوستی­ها یا زندگی خانوادگی ندارند. برای انجام جرم نیاز به توانایی و برنامه ریزی بلندمدت که نیاز به صبر و حوصله داشته باشد، نیست. بنابراین، اشخاصی که خود-کنترلی پایین دارند، به دنبال کسب مهارت­های فکری و عملی نیستند. پنجم: خودمحور بودن؛ به این معنی که اشخاصی که خود-کنترلی پایین دارند خودمحور، بی تفاوت و بدون حساسیت به رنج و نیازهای دیگران هستند. ششم: فیزیکی بودن؛ افراد با خود-کنترلی پایین تحمل کمی نسبت به ناکامی دارند و گرایش به پاسخ فیزیکی به شرایط دارند نه شیوه­ی معنوی و روانی. این افراد برای درگیری در فعالیت­های بزهکارانه در سراسر زندگی شان مستعدتر از افرادی هستند که خود-کنترلی بالا دارند(گاتفریدسون و هیرشی، ۱۹۹۰: ۹۱؛ ازبنسن و همکاران، ۲۰۱۰: ۱۷).

خود-کنترلی پایین با فرصت­های جرم اثر متقابل دارد. زمانی که فرصت ارتکاب جرم وجود دارد، شخصی که خود-کنترلی بالا دارد، مستعد ارتکاب به این عمل نیست، اما یک فرد با خود-کنترلی پایین مستعد تسلیم شدن است. گاتفریدسون و هیرشی ادعا می کنند که نظریه­ آنها یک نظریه­ عمومی است که همه­ی جرم ها را در تمام زمان­ها تببین می کند(گاتفریدسون و هیرشی، ۱۹۹۰). آن­ها معتقدند که جرم سبب ارضای خاطر سریع و آسان فرد کجرفتار می­گردد و کسی مرتکب جرم می­شود که به دنبال ارضای خاطر سریع است و اهداف کوتاه مدتی در زندگی دارد و تمایل بیشتری به مصرف الکل و سیگار دارد(جلایی پور و حسینی نثار، ۱۳۸۷: ۸۲).

از این دیدگاه، علل اساسی خود-کنترلی ضعیف در اعمال تربیت نامناسب و نادرست کودکان است. خود-کنترلی ضعیف در مراحل اولیه­ی کودکی بسط یافته و در سراسر دوران نوجوانی ثابت باقی می ماند(پارکر و موون، ۲۰۱۵: ۷۹). به عبارت دیگر، زمانی که والدین نمی­توانند رفتار فرزندان خود را کنترل و نظارت کنند، بنابراین نمی توانند رفتار مشکل دار فرزندان شان را شناسایی نموده و به شکل مؤثر با این رفتار برخورد نمایند. این وضعیت باعث می شود که فرزندان نتوانند خود-کنترلی را رشد و توسعه دهند(ازدمیر و همکاران[۸]، ۲۰۱۳: ۶۶-۶۷).

 

 

۳-۲-۴-۴-۲-۳- نظریه­ پتانسیل ضد اجتماعی شناختی تلفیقی دیوید فارینگتون
 

 
دیوید فارینگتون[۹] در این نظریه بیان می کند که افراد طیفی از پتانسیل ضد اجتماعی[۱۰] را دارا می­باشند که منجر به ارتکاب اعمال ضد اجتماعی می گردد. پتانسیل ضد اجتماعی می تواند هم به عنوان یک پدیده­ کوتاه مدت و هم دراز مدت ملاحظه شود.  افراد دارای سطوح بالایی از پتانسیل ضداجتماعی دراز مدت در معرض خطر انجام تخلف در دوره­ی زندگی هستند؛ در حالی که افراد دارای سطوح پایین پتانسیل ضداجتماعی دارای زندگی معمولی و متعارفی می­باشند. با وجود این، سطوح پتانسیل ضداجتماعی در همه­ی زمان ها ثابت نیست، در سنین نوجوانی به خاطر اثرات عوامل بلوغ مانند تأثیر بیشتر گروه همسالان و کاهش نفوذ و اثرگذاری خانواده به اوج خود می رسد، که مستقیماً بر روی نرخ جرم تأثیر می گذارد. پتانسیل ضداجتماعی دراز مدت می تواند از طریق رخدادهایی که در زندگی اتفاق می افتد مانند ازدواج کاهش یابد. همین طور، اتفاق های زندگی ممکن است موقعیت افراد در پیوستار پتانسیل ضداجتماعی را تغییر دهد: یک شخص با پتانسیل ضداجتماعی درازمدت ممکن است از تقویت موقتی رنجیده خاطر شود، زمانی که آشفته، مست و ناامید است. مطابق با نظریه­ پتانسیل ضد اجتماعی شناختی تلفیقی، ارتکاب تخلف و دیگر انواع اعمال ضداجتماعی بستگی به تعامل بین فرد(همراه با سطح فوری پتانسیل ضداجتماعی او) و محیط اجتماعی(به ویژه فرصت های مجرمانه و بزه دیدگان) دارد(سیگل، ۲۰۱۱: ۲۴۰).

 

فارینگتون با اشاره به دو دسته متغیرهای پیش بین[۱۱] و هم بسته­ی[۱۲] ارتکاب جرم، عوامل خطرساز و کلیدی مرتبط با حضور این پدیده در میان جوانان و نوجوانان را به شرح زیر مطرح می کند:

– دوران پیش از تولد و دوران تولد(برای نمونه، آثار باروری یا زایمان نخستین، مصرف مواد مخدر در دوران حاملگی توسط مادر یا کمبود وزن نوزاد هنگام تولد).

– بیش فعالی(برای نمونه، اختلال بیش فعالی – برانگیخته رفتاری، کمبود توجه و درماندگی روانی).

– هوش و اکتساب(برای نمونه، پایین بودن سطح هوش غیرکلامی، ویژگی تفکر انتزاعی یا دو نوع اختلال شناختی و عصبی – روانی).

– نظارت، انضباط و رهیافت های والدین(برای مثال، شیوه های انضباطی نامتعادل یا سخت گیرانه ی پدر و مادر، رفتارهای خشونت بار آنان یا مردود شمرده شدن رهیافت های آن دو در نگاه فرزند).

– خانواده­ی از هم گسیخته(برای مثال، محرومیت از پدر یا مادر یا وجود اختلاف میان آنها).

– بزهکاری والدین(برای نمونه، زندانی بودن پدر و مادر یا نظارت ضعیف آنها).

– تعداد زیاد اعضای خانواده(مثلاً، ناکافی بودن توجه پدر و مادر یا شلوغ بودن خانه).

– محرومیت اقتصادی و اجتماعی(برای نمونه، پایین بودن سطح درآمد خانواده).

– نفوذ و تأثیر همالان(برای مثال، رفتارهای گروهی جنس مذکر، دوستان بزهکار).

– نفوذ و تأثیر مدرسه(برای مثال، به کار گیری تحسین و مجازات و مدیریت کلاس درس).

– نفوذ اجتماع(برای نمونه، بالا بودن سطح تحرک محل سکونت، بی سازمانی محله، وخامت اوضاع مادی آن، شلوغی محیط یا نوع مسکن).

– نفوذهای موقعیتی(برای نمونه، فرصت های خاص، منافعی که بر هزینه های پیش بینی شده می چربد و هیجان طلبی)(وایت و هینز، ۱۳۹۰: ۱۶۵-۱۶۶).

ترکیب این عوامل می تواند در میزان آمادگی افراد برای ارتکاب رفتارهای بزهکارانه و پرخطر تأثیر فراوانی داشته باشد.

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...

[یکشنبه 1399-01-31] [ 03:12:00 ق.ظ ]




دو منبع برای اجبار وجود دارد: بین شخصی و غیرشخصی. اجبار بین شخصی مستقیم است و شامل استفاده یا تهدید به وسیله­ی زور و ارعاب از سوی والدین، همسالان و دیگران مهم می باشد. اجبار غیرشخصی شامل فشار ورای کنترل فردی مانند فشار اقتصادی و اجتماعی که به وسیله­ی بیکاری، فقر یا رقابت بین بازرگانان یا دیگر گروه ها به وجود می آید. سطوح بالای اجبار باعث وقوع جرم و بزهکاری می شود، به ویژه زمانی که فرایند رفتار مبتنی بر اجبار متناقض و تصادفی می باشد، زیرا این مسئله به مردم یاد می دهد که آن ها نمی­توانند زندگی خود را کنترل نمایند. متخلفان مزمن در خانه هایی بزرگ شده اند که والدین شان از کنترل غیرمعقول و نامنظمی استفاده می کردند و آن را به شیوه­ی ناجوری به کار می­بردند(کالوین، ۲۰۰۰: ۱۳۹-۱۴۲).
جزییات بیشتر درباره این پایان نامه ها  :

 

پایان نامه : بررسی جامعه ­­شناختی مهارت­های اجتماعی و ارتباطی مؤثر بر بازدارندگی رفتارهای پرخطر جوانان
 

 

۳-۲-۴-۴-۲-۵- نظریه تعادل کنترل چارلز تیتل
 

 
مفهوم انحراف، تنها با طرح نظریه برچسب زنی  در دهه ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰، به مفهومی محوری در جرم‌شناسی تبدیل شد. این مفهوم، در دوره های بعد هیچگاه نقش مهمی را در تحولات نظری جرم‌شناسی ایفا نکرد. با این وجود، با انتشارکتاب چارلز تیتل[۳] با عنوان تعادل کنترل[۴](۱۹۹۵) مفهوم انحراف مجدداً در مباحث جرم‌شناسی اهمیت یافت. نظریه­ تیتل نیز همانند نظریه­ خود-کنترلی گاتفریدسون وهیرشی، بدنبال طرح نظریه ای عمومی درباره موضوعات مورد مطالعه خود می باشد. با توجه به این امر، عنوان فرعی این کتاب “به سوی یک نظریه عمومی انحراف[۵]” است. تیتل در این نظریه تلاش می کند تا نظریه های مختلفی همانند، نظریه همنشینی افتراقی، آنومی، مارکسیسم/ تضاد، کنترل اجتماعی، برچسب زنی، انتخاب عقلانی و فعالیت های روزمره را با یکدیگر تلفیق نماید(بیرن و مزراشمیت، ۲۰۱۱: ۱۷۸).

     تیتل، نظریه­ خود را با پذیرش فرض اصلی دیگر نظریه های کنترل آغاز می کند. بر اساس این فرض، مهمترین متغیر در تبیین رفتارهای انحرافی و جرم، میزان کنترلی است که می توان بر توانایی و قابلیت فرد درانجام رفتارهای انحرافی تحمیل نمود. برمبنای فرض اصلی این نظریه، از طریق میزان کنترلی که بر فرد اعمال می شود، می توان میزان احتمال وقوع رفتارهای انحرافی را تعیین نمود(همان: ۱۷۸). از نظر تیتل، مفهوم کنترل دو عنصر متمایز دارد: مقدار کنترلی که توسط دیگران بر روی یک فرد اعمال می شود، و مقدار کنترلی که فرد می تواند بر روی دیگران اعمال کند. این مسأله نسبت کنترل[۶] نام دارد. زمانی که این دو عنصر در حالت تعادل باشند، همنوایی اتفاق می افتد. عدم تعادل کنترل موجب وقوع رفتارهای بزهکارانه و مجرمانه می گردد(سیگل، ۲۰۱۲: ۳۰۹).

افرادی که احساس کمبود کنترل[۷] دارند، سه شکل از رفتار را انجام می دهند تا تعادل خود را باز یابند:

الف- تجاوزگری[۸] شامل اشکال مستقیم خشونت فیزیکی مانند سرقت، تجاوز جنسی و یا دیگر اشکال تجاوز می باشد.

 

ب- تمرد و خودسری[۹] مکانیسم های کنترل را به چالش می کشد اما آسیب جسمی را مانع می­شود: برای مثال، ویرانگری، نقض منع رفت و آمد و رابطه­ جنسی غیرمتعارف.

ج- تسلیم و انقیاد[۱۰] شامل فرمانبری منفعلانه نسبت به نیازها و تقاضاهای دیگران مانند تسلیم سوء استفاده­ی جسمی یا جنسی بدون واکنش می باشد.

از طرف دیگر، کنترل مازاد[۱۱] می تواند منجر به وقوع اشکالی از جرم به شکل زیر شود:

الف) استثمار[۱۲]، که استفاده از دیگران برای ارتکاب جرم مانند قاتلان قراردادی یا فروشندگان سیار مواد مخدر می باشد.

ب) غارت[۱۳]، که شامل استفاده از قدرت بدون توجه به دیگران مانند ارتکاب جرایم خشن یا آلوده کردن محیط می باشد.

ج) فساد و انحطاط[۱۴] که شامل اعمال غیرمنطقی مانند ایجاد مزاحمت برای کودکان یا تحقیر دیگران به خاطر سرگرمی می باشد(همان: ۳۰۹).

تحت چه شرایطی افرادی که دارای عدم تعادل کنترل هستند، برای انجام انحراف برانگیخته می­شوند؟ تیتل، معتقد است که عوامل انگیزشی دو دسته اند: عوامل گرایشی[۱۵] و عوامل موقعیتی[۱۶]. عوامل گرایشی شامل امیال و نیازهای جسمی و روانی، تمایل به داشتن استقلال و عدم وابستگی که غالبا آنها در سنین اولیه را فرا می گیریم و همچنین نسبت کنترل که در بین افراد متفاوت است و به عواملی مانند سن، طبقه، جایگاه، نژاد و جنسیت بستگی دارد. عوامل موقعیتی مؤثر بر انگیزه­ی انحراف، شامل تحریک نمودن دیگران از طریق خشونت کلامی[۱۷] یا تهمت های نژادی[۱۸] یا نشان دادن نقاط ضعف دیگران می باشد. تیتل، دو عامل دیگر را به این نظریه­ پیچیده اضافه نمود. سومین عامل، محدودیت[۱۹] است که به احتمال یا احتمال دریافت شده که کنترل واقعاً اعمال خواهد شد، اشاره دارد. در نهایت چهارمین عامل، فرصت[۲۰] است. واضح است که فرد برای اینکه به فرد دیگری تجاوز کند، باید به او دسترسی داشته باشد و یا برای این که اموال فرد دیگری را مورد سرقت قرار دهد، باید به آن­ها دسترسی داشته باشد(بیرن و مزراشمیت، ۲۰۱۱: ۱۷۹).

 

۳٫ Colvin
۱٫ Differential Coercion Theory
۲. Tittle
۳٫ Control Balance
۴٫ Toward a General Theory of Deviance
۱٫ Control Ratio
۲٫ Control Deficit
۳٫ Predation
۴٫ Defiance

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...

 [ 03:12:00 ق.ظ ]




در واقع، مسیرهای مختلفی در رابطه با حرفه­ی جنایی وجود دارد. افراد در سطوح مختلفی تخلف می­ کنند، انواع مختلفی از جرایم را مرتکب می شوند و توسط نیروهای خارجی گوناگونی تحت تأثیر قرار می­گیرند(همان: ۳۱۶). سه نمونه از نظریه های خط سیر در زیر مورد بررسی قرار می گیرند.
 

 

۳-۲-۴-۴-۳-۱- نظریه مسیرهای بزهکاری رالف لوبر
 

رالف لوبر و همکارانش[۲] (۱۹۹۸؛۱۹۹۹) یک مدل خط سیر سه گانه ای را ارائه دادند که هم مشکلات رفتاری قبل از بزهکاری و هم اعمال بزهکارانه را باهم ترکیب می کند تا توصیف نماید که کدام گروه از جوانان در معرض بیشترین خطر تبدیل شدن به متخلفان حرفه ای و مزمن قرار دارند.

۱- مسیر تضاد اقتدار[۳] در سنین ابتدایی با رفتار لجوجانه و مخالفت با والدین شروع می شود. این رفتار منجر به مقاومت و دفاع(انجام دادن کارها به شیوه ی خاص خود یا نافرمانی) و سپس به اجتناب از اقتدار(بیرون ماندن تا دیروقت، فرار از مدرسه و فرار از خانه) منتهی می شود.

۲- مسیر پنهان[۴] که با رفتارهای پنهانی مانند(دروغگویی، سرقت از فروشگاه) شروع شده و به خسارات مالی مانند (ایجاد آتش سوزی و خرابکاری) منجر می شود و سرانجام با افزایش سریع و جدی اشکال خلافکاری مانند سرقت تفننی اتومبیل، جیب بری، دله دزدی، کشیدن چک بی محل، استفاده از کارت های اعتباری دزدی، سرقت ماشین، قاچاق مواد مخدر و شکستن و وارد شدن خاتمه می یابد.

۳- مسیر آشکار[۵] با اعمال پرخاشگرانه و خشن مانند(آزار و اذیت دیگران، زورگویی) شروع می­شود و منجر به درگیری فیزیکی و سپس خشونت مانند(حمله به دیگران، دزدی مسلحانه) می­گردد(سیگل، ۲۰۱۲: ۳۱۷).

از نظر لوبر، رشد افراد می تواند در بیشتر از یک مسیر اتفاق بیفتد و برخی از جوانان در هر سه مسیر می توانند ترقی کنند. به علاوه، بیشتر متخلفان افرادی هستند که در مسیرهای مختلف و چندگانه، به ویژه در قالب نمایش رفتارهای آشکار و پنهان قرار می گیرند(پیکوئرو و همکاران، ۲۰۰۷: ۳۲).

اگرچه برخی از متخلفان پایدار ممکن است در یک نوع از رفتار حرفه ای شده باشند، سایرین در اعمال مجرمانه و رفتارهای ضداجتماعی متنوعی درگیر می شوند. نوجوانان و جوانان ممکن است در امتحانات تقلب کنند، در محیط مدرسه دیگران را تهدید نمایند، مواد مخدر مصرف نمایند، مرتکب دزدی شوند، ماشین سرقت کنند، و سپس از مغازه نیز دزدی کنند. بعداً که بزرگ شدند، برخی در یک عمل مجرمانه­ی خاص مانند قاچاق مواد مخدر حرفه ای شوند، در حالی که بقیه در یک عمل بزهکارانه­ی دیگر مانند دزدی درگیر شوند. ممکن است چندین خرده گروه حرفه ای مجرمانه وجود داشته باشد(برای مثال فاحشه ها، قاچاق­چیان مواد مخدر) که هر کدام دارای مسیر حرفه ای متمایز و خاص خود هستند(سیگل، ۲۰۱۲: ۳۱۸).

فرضیه­ی کلیدی مدل لوبر این است که رفتار در یک حالت منظم و نه تصادفی اتفاق می­افتد. به عبارت دیگر، افراد از مراحل پایین تر نظم به مراحل بالاتر آن پیشرفت می­ کنند(پیکوئرو و همکاران، ۲۰۰۷: ۳۲).

 

 

۳-۲-۴-۴-۳-۲- نظریه­ تاکسونومی دوگانه­ی تخلف تری موفیت
 

تری موفیت[۶] در سال ۱۹۹۳ نظریه ای را مطرح نمود که نه فقط مفاهیم گرفته شده از زیست­شناسی، روانشناسی و جامعه شناسی را باهم تلفیق می کند، بلکه همچنین تبیین بزهکاری و جرم را از منظر رویکرد تکاملی به هم نزدیک می کند.

از نظر موفیت همه­ی مجرمین، رفتار مجرمانه را از سنین اولیه شروع نمی کنند. برخی از آن­ها تا سنین نوجوانی شان از قوانین سرپیچی نمی کنند و آدم های سر به راهی هستند. حتی برخی رفتار ضداجتماعی و بزهکارانه را از دوره­ی بزرگسالی شروع می کنند. وی به بررسی این مسأله پرداخت و مطالعاتش نشان داد که متخلفان به دو دسته تقسیم می شوند: متخلفان پایدار در دوره­ی زندگی(متخلفان دائمی)[۷] و متخلفان محدود به دوره­ی نوجوانی[۸](سیگل و ولش، ۲۰۱۱: ۱۲۳).

     متخلفان دائمی، کسانی هستند که تخلف را از اوایل زندگی شروع کرده، در دوره­ی نوجوانی آن را با شدت بیشتری ادامه داده و در دوره­ی بزرگسالی نیز این روند را پی می گیرند، یعنی همواره اثری از جرم و بزهکاری در زندگی آنها ملاحظه می گردد. متخلفان محدود به دوره­ی نوجوانی، در طول دوره­ی نوجوانی اقدام به انجام تخلف نموده، برای دوره­ی زمانی کوتاهی این کار را انجام داده و وقتی که وارد دوره­ی بزرگسالی شدند آن را کنار می گذارند. در حالی که دوام و پایداری برای فهم تخلف پایدار دوره­ی زندگی مهم است، انفصال و ناپیوستگی مفهوم کلیدی در فهم تخلف محدود به دوره­ی نوجوانی است. موفیت با مطرح کردن این دو نوع تخلف، استدلال می کند که هر دو نوع تخلف برای تبیین نظری اش ضرورت دارند(ترنر و بلوینس، ۲۰۰۹: ۳۴۳).

علل نظری تخلف پایدار از اوایل دوره­ی زندگی شناسایی شد. به طور خاص، موفیت بیان کرد که هم وقوعی تولد فرد با نقص های روانی-عصبی و ناتوانی والدین در انجام مسؤولیت های والدگری

آدرس سایت برای متن کامل پایان نامه ها

 

شان(ضعف جامعه پذیری والدین) این احتمال را افزایش می دهد که افراد مسیر تخلف پایدار دوره­ی زندگی را شروع نمایند. قابل ذکر است که تجربه کردن یکی از این عوامل خطر به تنهایی، احتمالاً فرد را در مسیر تخلف پایدار قرار نمی دهد؛ در عوض، وجود این دو عامل باهم است که احتمال شروع مسیر تخلف از ابتدای زندگی را ممکن می سازد(همان: ۳۴۳). به علاوه، خزانه یا منبع اعمال خلاف این گروه، متنوع و شامل خشونت بین شخصی نیز می شود(پیکوئرو و همکاران، ۲۰۰۷: ۳۱).

جزییات بیشتر درباره این پایان نامه ها  :

 

پایان نامه : بررسی جامعه ­­شناختی مهارت­های اجتماعی و ارتباطی مؤثر بر بازدارندگی رفتارهای پرخطر جوانان
در مقایسه با متخلفان دائمی، متخلفان محدود به دوره­ی نوجوانی شایع تر و در عین حال نوع کم خطر متخلفان هستند. از آن جایی که شروع تخلف در بین متخلفان محدود به دوره­ی نوجوانی از نوجوانی آغاز می شود، موفیت عوامل خطر در طول این مرحله­ی رشد را به عنوان عوامل علی اولیه شناسایی کرد. این عوامل شامل شکاف بلوغ(برای مثال شکاف بین بلوغ زیستی و بلوغ اجتماعی) و تشویق و ترغیب همسالان می باشد. موفیت پیش بینی کرد که تخلف های عمده­ی این گروه محدود به رفتارهایی مانند دزدی، سیگار کشیدن، خرابکاری و مصرف مواد و نه اعمال خشن می باشد. برای اکثریت این گروه، مهارت های اجتماعی و نگرش­های­شان به آن­ها کمک می کند تا از تجربه­ی بزهکارانه جدا شده و زمانی که به سن بزرگسالی رسیدند، دست از اعمال خلاف خود بردارند(همان: ۳۰). به طور خلاصه، متخلفان محدود به دوره­ی نوجوانی عمدتاً تخلف را در نتیجه­ی علل محیطی بزهکاری شروع می­ کنند(ترنر و بلوینس، ۲۰۰۹: ۳۴۳).

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...

 [ 03:11:00 ق.ظ ]




 
استرس می تواند به مشکلات زندگی روزمره از مصرف روزانه هر خانه تا یک بیماری مزمن یا مرگ یکی از والدین مربوط شود. مصرف مواد یا هرگونه رفتار پرخطر ممکن است به عنوان روشی برای فرار یا فاصله گرفتن شخص از خود در اثر تعارض مداوم به کار رود. این مسأله همچنین می تواند خشم و ناامیدی در اثر استرس روزمره را منعکس سازد (والنسیا و کرامر، ۲۰۰۰: ۵۵).

مدل استرس اجتماعی در واقع، بیانگر تأثیر مسائل اجتماعی، سیاسی و اقتصادی بر رفتار نوجوانان و جوانان می باشد.

 

 

 

 

 

۳-۳- نظریه­ های مهارت­های اجتماعی و ارتباطی
 

نظریه­ های مرتبط با مهارت­های اجتماعی و ارتباطی محدود بوده و در دو بعد روانشناختی و اجتماعی مطرح می شوند. برای تبیین نظری مهارت­های اجتماعی در چارچوب نظری و مدل مفهومی نیز از نظریه­ یادگیری اجتماعی بندورا استفاده شده است.

 

 

۳-۳-۱- نظریه­ های روانشناختی مهارت اجتماعی و ارتباطی
 

در نظریات روانشناختی بر روی فرآیندهای ذهنی که رفتارهای ارتباطی را دربرمی­گیرند، تأکید می­شود. این نظریات از یک طرف بروی پردازش پیام متمرکز می شوند که چگونه افراد، رفتار خود و دیگران را تفسیر و ارزیابی می کنند. از طرف دیگر، بر روی تولید یا ایجاد پیام تأکید می­ کنند که چگونه افراد رفتار ارتباطی را به وجود می آورند تا از این طریق به اهداف خود برسند(ویلسون و سابی[۳]، ۲۰۰۳: ۱۰).

نظریات روانشناختی شامل نظریات انتظار[۴]، اسنادی[۵] و سلسله مراتبی[۶] هستند. در نظریه­ انتظار، بر این نکته تأکید می شود که چه چیزی از ارتباط انتظار می رود و انتظارات مرتبط با رفتار کلامی و غیرکلامی چه چیزی هستند(همان: ۱۱). در نظریه­ اسنادی، افراد در مورد موقعیت ها خوشبین هستند. آنها شکست یا موفقیت خود را به عوامل مختلف نسبت می دهند. در واقع، نسبت دادن یک نوع قضاوت علی درباره رفتار یا حوادث می باشد. وینر[۷] واکنش افراد نسبت به موفقیت یا شکست را تبیین می کند. برای مثال فردی که در آزمون نمره خوب نگرفته است، ممکن است عدم موفقیت خود را به عدم آمادگی خود یا سخت بودن آزمون نسبت دهد. البته افراد زمانی که موفقیت خود را به عوامل درونی نسبت می دهند، احساس سربلندی و غرور می کنند(همان: ۱۵-۱۶). در نظریه­ سلسله مراتبی افراد درگیر ارتباط، برنامه های کنش را ماهرانه انجام می دهند. با ارجاع به نظریه کنترل سیبرنتیک[۸]، بر روی نظام­های خودتنظیم گر[۹] تأکید می شود. بر این اساس، افراد با توجه به بازخوردی که از دیگران در رابطه با رفتار خود می بینند، سعی در تنظیم رفتار و ارتباطات خود دارند(همان: ۲۴).

 

 

۳-۳-۲- نظریه­ های اجتماعی مهارت اجتماعی و ارتباطی
 

رویکردهای روانشناختی کیفیت هایی را برجسته می کنند که افراد را قادر می سازد تا به شکل شایسته ای ارتباط برقرار نمایند. در مقابل، رویکردهای اجتماعی به جای تأکید بر فرد به عنوان واحد تحلیل، بر روی روابط شایسته و با صلاحیت، گروه ها یا تعاملات تمرکز می کنند. نظریه دیالکتیک رابطه ای[۱۰] باکستر و مونتگمری[۱۱](۱۹۹۶) یکی از نظریات اجتماعی است که بر مبنای ایده­های میخائیل باختین[۱۲]، فیلسوف روسی ترسیم شده است. ایده هایی که مرکزیت دیالوگ و مکالمه را در زندگی اجتماعی نشان می دهد. نظریه­ دیالکتیک رابطه ای بیان می­ کند کنش­ها نسبت به نیازها و تناقض ها حساس هستند. (ویلسون و سابی، ۲۰۰۳: ۲۹-۳۰).

مفاهیم اساسی در نظریه­ دیالکتیک رابطه ای شامل تناقض، تغییر، کل گرایی، چندصدایی و مکالمه گرایی و الگوهای پراکسیکال می باشند. این نظریه بر روی روابطی تأکید می کند که حول فعل و انفعال پویای تمایلات متضاد، زمانی که آنها در کنش متقابل به نمایش در آیند، سازمان می یابند. تناقضات به نیروهای ناسازگار کارکردی اشاره دارد که هرکدام از آن­ها برای ایجاد و نگهداری روابط ضروری هستند، اما همچنین هریک دیگری را خنثی می­ کنند. تناقضات به عنوان نشانه ای از مشکلات رابطه ای دیده نمی شوند، بلکه آن ها ذاتی زندگی اجتماعی هستند. به علاوه، تغییراتی را در روابط ایجاد می کنند. باکستر و مونتگمری مدل های مراحل خطی که در آن، روابط از حالت جدایی به ارتباط نزدیک یا از روابط بسته به روابط باز توسعه پیدا می کنند را رد می کنند. همچنین روابط در یک وضعیت ثابت بین تکامل و زوال شان باقی نمی مانند. تغییر و ثبات، خودشان به شکل دیالکتیکی به هم مرتبط هستند(همان: ۳۰).

کل گرایی بر این نکته تأکید می کند که جهان اجتماعی مجموعه ای از تناقضات به هم مرتبط است. تنش های درونی بین اعضای یک گروه دو عضوی رخ می دهد، تنش های بیرونی زمانی اتفاق می افتد که اعضای یک گروه دو نفره با واحدهای اجتماعی بزرگتر تماس برقرار می­نمایند. بنابراین، این تنش ها(درونی و بیرونی) در خلأ به وجود نمی آید. لذا، در چنین شرایطی، شاهد چندصدایی و مکالمه گرایی هستیم. در واقع، هر اظهارنظر یا نطقی در یک مذاکره گویای صداهای مختلف است(چندصدایی) که پیوندی را در زنجیره­ی گفتگو و مذاکره نشان می دهد. و در نهایت، پراکسیس بر شیوه های عینی و محسوسی تمرکز می کند که به وسیله­ی آن، افراد به تناقضات زندگی اجتماعی پاسخ می دهند(همان: ۳۰-۳۱).

جزییات بیشتر درباره این پایان نامه ها  :

 

پایان نامه : بررسی جامعه ­­شناختی مهارت­های اجتماعی و ارتباطی مؤثر بر بازدارندگی رفتارهای پرخطر جوانان
معنای صلاحیت ارتباطی در نظریه­ دیالکتیک رابطه ای چیست؟ باکستر و مونتگمری تلقی خود از صلاحیت و شایستگی را براساس دو نکته از رویکردهای پیشین متمایز کردند. اول، دیالکتیک رابطه ای، صلاحیت و شایستگی را به عنوان یک ارزیابی اجتماعی قلمداد می کند که دربرگیرنده­ی دیدگاه های چندگانه و اغلب متناقض است. دوم، دیالکتیک رابطه ای صلاحیت را به عنوان قضاوت درباره­ی تعامل ملاحظه می کند. آن ها چهار اصل مکالمه ای را برای ارزیابی وتشخیص صلاحیت و کفایت تعاملی در روابط مطرح کردند. اول، تعامل شایسته و با کفایت، تناقض را تبدیل به ماده می کند. در واقع، شایستگی و کفایت هر رفتاری باید براساس زوج مقابل آن(نقطه مقابل آن) ارزیابی شود. دوم، تعامل با کفایت برای چندصدایی ارزش و احترام قایل است. سوم، تعامل شایسته و با صلاحیت دیالوگ و مکالمه­ی سیال را می پذیرد. رفتارهایی که از وقوع مکالمه جلوگیری کنند، با کفایت قلمداد نمی شوند. چهارم، تعامل با کفایت و شایسته خلاقیت را تقویت می کند. ماهیت دیالکتیکی زندگی اجتماعی ایجاب می­ کند که طرفین رابطه افرادی بسیار فعال، برخوردار از تخیل قوی و پرتحرک باشند(همان: ۳۱-۳۲).

۱٫ Social Stress
۲٫ Rhodes
[۳] . Wilson & Sabee

[۴]. Expectancy Theory

[۵] . Attribution Theory

[۶] . Hierarchical Theory

[۷] . Weiner

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...

 [ 03:11:00 ق.ظ ]




 
در این پژوهش نظریه های کنترل اجتماعی(نظریه­ بازداری ریکلس، نظریه­ پیوند اجتماعی هیرشی و نظریه­ خود-کنترلی گاتفریدسون و هیرشی) و همنشینی افتراقی ساترلند در رابطه با رفتارهای پرخطر و یادگیری اجتماعی بندورا در رابطه با مهارت های اجتماعی و ارتباطی بعنوان چارچوب نظری منتخب برگزیده شده است. تفوق نظریه­ کنترل اجتماعی نسبت به دیدگاه­های دیگر در این حوزه این است که نظریات دیگر بیشتر مربوط به بزهکاری جوانان طبقات پایین است، اما نظریه­ کنترل اجتماعی بر این پیش­فرض استوار است که رفتار بزهکاران متعلق به همه طبقات اجتماعی است و جنبه عمومی و جهان­شمول دارد. همچنین نظریه­ کنترل اجتماعی تأکید بیشتری بر عوامل اجتماعی و جامعه­پذیری دارد تا ویژگی‌های فردی. علاوه براین، نظریه­ کنترل اجتماعی بیشتر بر دلایل همنوایی به جای دلایل ناهمنوایی تأکید دارد. در نهایت، نظریه­ کنترل اجتماعی بیشتر به نقش بازدارندگی و نظارتی عوامل اجتماعی در ارتباط با رفتارهای بزهکارانه و پرخطر پرداخته است. نظریه­ همنشینی افتراقی هم تأثیر همنشینی با دوستان را در بروز رفتارهای پرخطر و نظارت والدین بر فرزندان را مورد تأکید قرار می دهد. یکی از گروه­های تأثیرگذار بر جوانان، گروه دوستان و همسالان هستند که تأیید و پذیرش جوانان از طرف آن­ها از اهمیت زیادی برخوردار است. ضمن اینکه، در این نظریه تعامل بین والدین و فرزندان و نظارت بر رفتار فرزندان نیز مورد توجه قرار گرفته است. از طرف دیگر، مهارت های اجتماعی در ارتباط با دیگران آموخته می شوند، و نظریه­ یادگیری اجتماعی بندورا نیز به خوبی این مسأله را مورد توجه قرار داده است.

نظریه­ کنترل اجتماعی، ارضا نشدنی بودن ماهیت انسان را مورد تأکید قرار می دهد. این نظریه بر این باور است که افراد دارای قابلیت بهنجار بودن یا نابهنجار بودن هستند و این رفتار بهنجار یا نابهنجار در درون جامعه معنی پیدا می­ کند. آنچه که در این نظریه مورد توجه قرار می گیرد این است که چه عواملی باعث محدود شدن رفتار می گردد. یا به عبارت دیگر به جای اینکه بپرسیم چرا کجرفتاری واقع شده، باید سؤال کنیم که چرا همه­ی مردم هنجارشکنی نمی­کنند؟(ممتاز، ۱۳۸۱: ۱۱۹)

دو نوع کنترل اجتماعی رسمی و غیر رسمی وجود دارد. قوانین بعنوان پدیده‌ای اجتماعی، شکل رسمی کنترل اجتماعی هستند، و کنترل اجتماعی غیررسمی شامل روابط خانوادگی، دین و غیره است(بیرن و مزرشمیت، ۲۰۱۱: ۶۹).

نظریه­ کنترل اجتماعی بر این پیش فرض مبتنی است که برای کاستن از تمایل به رفتار بزهکارانه و مجرمانه، همه ی افراد باید کنترل شوند. این نظریه بر عمومی و جهانشمول بودن رفتار انحرافی تأکید نموده و آن را نتیجه­ی کارکرد ضعیف سازوکارهای کنترل اجتماعی و کنترل شخصی و درونی می داند. بنابراین، بزهکاری و جرم، از یک سو محصول عوامل فردی کنترل مانند خودپنداره­ی منفی[۱]، ناکامی، روان پریشی و اعتماد به نفس[۲] پایین است، و از طرف دیگر، نظام های کنترل ناقص اجتماعی و فقدان تقید و تعهد نسبت به نهادهای اجتماعی مانند خانواده و مدرسه به رفتار انحرافی منجر می شود(احمدی، ۱۳۸۴: ۸۶). نظریه­پردازانی مانند ریکلس بر عوامل کنترل شخصی و هیرشی بر عوامل کنترل اجتماعی تأکید می ورزند.

والتر ریکلس با مطرح کردن نظریه­ بازداری[۳]، بیشترین توجه را به عوامل فردی بزهکاری معطوف داشت. بازدارنده یا کنترل های درونی به توانایی های درونی برای نظارت بر خود شخص مرتبط می شود. خودانگاره[۴]، خودپنداره و خودادراکی[۵] از مؤلفه های توانایی های درونی است که زمینه برای برای مسؤولیت پذیری فرد فراهم نموده و در نتیجه مرتکب رفتار انحرافی نشود(همان، ۸۷). این نظریه بر این پیش فرض مبتنی است که بزهکاری نتیجه­ی خودپنداره­ی ضعیف است(شرودر، ۲۰۱۵: ۲۲۱). بر اساس این دیدگاه که خودانگاره های منفی را در بزهکاری دخیل می داند، پسرانی که دیدگاه و تصور مثبتی نسبت به خودشان دارند، علیه فشارها و نیروهایی که آنها را به سوی بزهکاری می کشاند، مقاومت می کنند. جهت گیری به سوی اهداف مورد تأیید اجتماع، آستانه­ی تحمل ناکامی بالا و سطح بالایی از پایبندی به هنجارها، از بزهکاری جلوگیری می کند(شومیکر، ۱۳۸۹: ۲۶۱-۲۶۳).

ریکلس برای عوامل درونی مانند احساسات شخصی، وسواس، خودپنداره، ناکامی و اعتماد به نفس اهمیت بیشتری نسبت به عوامل اجتماعی قائل است. وی معتقد است که همچنان که فشارهای خارجی نظیر فقر، بیکاری، شرایط زندگی، تبعیض نژادی، قومیت، خرده فرهنگ ها و جذابیت رسانه های گروهی می توانند در کاهش کنترل افراد در گرایش به رفتار بزهکارانه تأثیرگذار باشند، فشارهای درونی مانند تنش ها، لذت جویی های آنی، احساس بی کفایتی، ترس و ضایعات مغزی نیز در این زمینه مؤثر هستند(احمدی، ۱۳۸۴: ۸۷-۸۸).

از میان متغیرهای درونی، خودپنداره از اهمیت بیشتری برخوردار است. مطالعات مختلفی تأثیر خودپنداره­ی ضعیف بر گرایش به جرم و بزهکاری را مورد تأیید قرار داده اند(کاپلان و همکاران[۶]، ۱۹۸۶؛ ون ولزنیس[۷]، ۱۹۹۷). خودپنداره­ی منفی به دلیل عدم پذیرش و طرد خود، همراه با تجارب شکست در خانه و مدرسه یا در اجتماع، موجب آمادگی برای بزهکاری یا گرایش به بزهکاری می شود(شومیکر، ۱۳۸۹: ۲۶۷). از طرف دیگر، خودپنداره به معنی تصور مثبت فرد از خودش بعنوان یک نیروی کنترل درونی در مقابل فشارها و عواملی که می خواهند فرد را به سوی رفتار بزهکارانه و مجرمانه هدایت کنند، عمل می نماید. فردی که خودپنداره­ی مثبت دارد و به منظور تأیید خود رفتار می کند، معمولاً از اعتماد به نفس بالا و موفقیت های

پایان نامه - مقاله - متن کامل

 

بیشتری در زندگی برخوردار است، در نتیجه کمتر برای دستیابی به اهدافش از راه های غیرقانونی استفاده می کند(احمدی، ۱۳۸۴: ۸۸).

علیرغم اینکه تحقیقات تجربی، بازدارنده های شخصی و درونی را در رفتار انحرافی، به ویژه در بزهکاری جوانان مؤثر می دانند، ولی در شرایطی که عوامل اجتماعی و محیطی نظیر خانواده، مدرسه و گروه های همسالان نقش فعالی را ایفا می کنند، عوامل درونی و شخصی به تنهایی قادر به کنترل رفتار فرد نیستند. بنابراین، در پاسخ به این سؤال که چه عواملی باعث می شود که جوانان مرتکب رفتار بزهکارانه گردند، برخی از نظریه پردازان کنترل براساس میزان تعلقات و تقیدات جوانان نسبت به نهادها و سازمان های اجتماعی مانند خانواده، مدرسه و گروه های همسالان، این نوع رفتار را تبیین می نمایند(همان: ۸۹-۹۰).

تراویس هیرشی مهمترین پایه گذار نظریه­ کنترل اجتماعی است. وی موضوع پیوند اجتماعی را مطرح می سازد. هیرشی بر این باور است که کجرفتاری زمانی واقع می شود که پیوند میان فرد و جامعه ضعیف باشد یا گسسته شود(هیرشی، ۱۹۶۹: ۱۶). این نظریه که پیوستگی اجتماعی نیز نامیده شده است، اساساً برای تبیین بزهکاری نوجوانان تدوین شده است، گرچه در سایر مطالعات مربوط به رفتارهای بزهکارانه به ویژه مصرف مواد مخدر و مصرف الکل نیز به طور گسترده به کار گرفته شده است(طالبان، ۱۳۸۳: ۵).

هیرشی در نظریه­ خود، نقش سازمان های کنترل اجتماعی مانند خانواده و مدرسه را مورد تأکید قرار می دهد و بر این باور است که چون برخی از نیروهای اجتماعی بازدارنده و کنترل کننده ی انحراف اجتماعی از بین رفته یا کارکرد آنها ضعیف شده است، جوانان مرتکب رفتار بزهکارانه می شوند(احمدی، ۱۳۸۴: ۹۰). نظریه­ کنترل اجتماعی می خواهد به این سؤال اساسی پاسخ دهد که چرا اکثر مردم درگیر فعالیت های مجرمانه نمی شوند؟ به عبارت دیگر، اگر انحراف طبیعی است، پس همنوایی غیرطبیعی است و لذا نیازمند تبیین می باشد. عمل طبیعی انسان ها مسأله ای نیست که نیاز به تبیین داشته باشد، بلکه مسأله اصلی این است که چرا اکثر مردم رفتارهای انحرافی انجام نمی دهند(شرودر، ۲۰۱۵: ۲۲۰). پاسخ هیرشی به این سؤال این است چون جرأت این کار را ندارند، رفتارهای انحرافی انجام نمی­دهند(هیرشی، ۱۹۶۹).

وقتی کنترل های اجتماعی ضعیف یا غایب باشند، افراد آزادی عمل بیشتری برای زیر پا گذاشتن قوانین دارند. پیوستگی ضعیف افراد به نهادهای اجتماعی آنها را بیشتر ترغیب به انحراف از قانون می کند، در حالی که وقتی بین فرد و نهادهای اجتماعی پیوستگی و پیوند قوی و محکمی وجود داشته باشد، رفتار غیرقانونی و نامشروع، شبکه­ی مناسبات اجتماعی و تصویر مثبت فرد نزد دیگران وی را تهدید می کند. بنابراین، بستگی ها یا قیود اجتماعی از طریق افزایش هزینه های پیش شده­ی کجروی، احتمال وقوع آن را کاهش می دهد(اریکسون و همکاران[۸]، ۲۰۰۰).

هیرشی از چهار عنصر اصلی صحبت می کند که باعث پیوند فرد و جامعه می شوند. این عناصر شامل تعلق و وابستگی[۹]، تعهد[۱۰]، شمول و درگیری[۱۱] و اعتقاد[۱۲] می باشند(هیرشی، ۱۹۶۹؛ استولی[۱۳]، ۲۰۰۵: ۱۱۵-۱۱۶). منظور از تعلق این است که فرد نسبت به افرادی که برایش مهم هستند و با آنان پیوندهای نزدیکی دارد دارای عواطف و احساساتی است که موجب می شود نسبت به قضاوت های آنان و آنچه که درباره­ی رفتارش می اندیشند مراقب باشد، بنابراین، کنترل بزهکاری با تعلقات جوانان نسبت به والدین شان، دوستان صمیمی و افراد مهم دیگر پیوند می خورد. منظور از تعهد، به سرمایه گذاری هایی اشاره دارد که فرد در جامعه انجام داده است. هرچه قدر سرمایه گذاری های مردم در تحصیلات، سوابق شغلی و سایر دارایی های خود بیشتر باشد، دلیل بیشتری دارند که همنوا باشند تا بتوانند از دستاوردهای خود محافظت کنند. بنابراین، به خاطر از دست ندادن سرمایه گذاری های خود، از قانون پیروی نموده و از بزهکاری و جرم اجتناب می کنند. منظور از شمول و درگیری این است که وقت و انرژی افراد محدود است و لذا افراد بیشتر مشغول فعالیت های متعارف زندگی مانند کار، درس و یا زندگی خانوادگی هستند، بنابراین فرصت کمی دارند که در اعمال بزهکارانه مشارکت نمایند. اما کسانی که وقت آزاد بیشتری دارند، فرصت بیشتری برای انجام دادن رفتارهای بزهکارانه دارند. منظور از اعتقاد و باور، وفاداری فرد به ارزش ها و اصول اخلاقی یک جامعه می باشد. بدین ترتیب، فرد به این باور می رسد که قواعد و قوانین حاکم بر جامعه صحیح است و خود را ملزم به پیروی از آنها می داند. بنابراین، هرچه شخص کمتر به هنجارهای عادی معتقد باشد، احتمال بیشتری وجود دارد که هنجارها را نقض و مرتکب رفتار بزهکارانه شود(احمدی، ۱۳۸۴؛ شومیکر، ۱۳۸۹؛ ممتاز، ۱۳۸۱؛ طالبان، ۱۳۸۳).

در دهه های اخیر گاتفریدسون و هیرشی (۱۹۹۰) با طرح نظریه خود-کنترلی[۱۴]، رابطه ویژگیهای شخصیتی فرد را با انحراف، بزهکاری و آسیب های اجتماعی مورد بررسی قرار داده­اند. آنان در تبیین ماهیت جرم، به جای جرم مفهوم مجرمیت[۱۵] را مطرح نمودند که به تمایل شخص به ارتکاب جرم برمی گردد. مجرمیت به عنون بخشی از ویژگی شخصیتی فرد ارتباط معناداری با میزان خودکنترلی وی دارد. اشخاص با خودکنترلی ضعیف در جستجوی کامروایی آنی بوده و به دنبال راه های ساده و آسان برآوردن امیال و آرزوهای شان هستند. رفتارهای انحرافی مانند کسب پول بدون کار، رفتار جنسی بدون ازدواج و ارتکاب رفتار جنایی به دلیل هیجان انگیز و پرشوق و شعف و مخاطره­آمیز بودن آن از فعالیت های افراد با خودکنترلی پایین است(احمدی، ۱۳۸۴: ۹۳).

بر اساس نظریه­ همنشینی افتراقی، رفتار انحرافی آموختنی است و در فرایند رابطه با افراد دیگر، به ویژه در گروه­های کوچک و غیررسمی آموخته می شود. ساترلند با طرح نظریه­ همنشینی افتراقی، رفتار انحرافی را براساس یادگیری اجتماعی تبیین می کند(همان: ۹۴-۹۵). یادگیری به عنوان وسیله برقراری ارتباط و تعامل با محیط و کسب اداها، تعاملات کلامی، روش‌ها و الگوهای متفاوت زندگی نقش مهمی در نظریه او دارد(محسنی،۱۳۸۶: ۷۲). همنشینی افتراقی بر این پیش فرض بنا شده است که رفتار انحرافی موروثی نیست و به همان روشی یاد گرفته می شود که هر رفتار دیگری آموخته می شود. در فرایند یادگیری، معاشران فرد قواعد حقوقی را به عنوان امور مناسب یا نامناسب تعریف می کنند و فرد این تعاریف را از آنان یاد می­گیرد. فرد به دلیل اینکه در معرض تعاریفی قرار می گیرد که قانون شکنی را بر احترام به قانون ترجیح می دهند، بزهکار یا جنایتکار می شود. واضح است که همه مردم با این گونه تعاریف برخورد دارند، اما مسأله­ اساسی میزان برخورد است(احمدی، ۱۳۸۴: ۹۵). فرد در صورتی تبدیل به بزهکار و کجرفتار می شود که تعاریف موافق قانون شکنی فراوانی بیشتری از تعاریف مخالف قانون شکنی داشته باشند. فراوانی معاشرت از نظر دفعات وقوع، مدت، ارجحیت و شدت می تواند متفاوت باشد(ممتاز، ۱۳۸۱: ۹۱).

ساترلند معتقد است انواع الگوهای درستکاری و انحراف اجتماعی در جامعه وجود دارد، اما توزیع آنها و احتمال برخورد افراد با آنها به نظارت اجتماعی بستگی دارد. برای مثال، هنگامی که به علت مهاجرت و تحولات شهرنشینی، جابه جایی مکانی و اجتماعی و بیگانگی در جامعه­ی شهری گسترش می یابد، احتمال بیشتری وجود دارد که فرد با الگوهای انحراف اجتماعی برخورد کند و آنها را بیاموزد. در حالی که این احتمال در اجتماعات کوچک که در آنها نظارت اجتماعی شدید است، کمتر وجود دارد(احمدی، ۱۳۸۴: ۹۵-۹۶).

نظریه­ یادگیری اجتماعی[۱۶] بندورا[۱۷] برای تبیین مهارت های اجتماعی به عنوان متغیر مستقل اصلی انتخاب شده است. این نظریه مجموعه ­ای از مشاهدات و اصول، درباره­ی رشد طبیعی و یادگیری رفتار اجتماعی است. براساس این نظریه، رفتارهای اجتماعی حاصل آمیزه­­ای از مشاهده­ اعمال دیگران و پیامدهای طبیعی اعمال خود فرد است. نظریه­ یادگیری اجتماعی متکی بر کارهای اولیه­ی اسکینر[۱۸] درباره­ی اثر پیامدهای مثبت و منفی(شرطی شدن عامل[۱۹]) بر رفتار است(بلاک و همکاران[۲۰] ، ۱۳۹۱: ۸۸).

بندورا در نظریه­ خود بیان می­ کند که رفتار در نتیجه­ی کنش متقابل بین شناخت و عوامل محیطی به وجود می آید، یعنی مفهومی که تأثیر متقابل نامیده می شود(احمدی، ۱۳۸۴: ۹۴). از نظر وی، تمامی رفتارها به جز رفلکس­های اولیه مانند پلک زدن آموختنی هستند. این یادگیری از طریق مدل­سازی و تقلید رفتارهای بزرگسالان مانند والدین، معلمان یا همسالان صورت می­گیرد. کودکان در دوران کودکی مانند والد همجنس خود راه می­روند و صحبت و رفتار می­ کنند. اما بعدها گویش همسالان خود را یاد می­گیرند و در صحبت از آنها پیروی می­ کنند(هارجی و همکاران، ۱۳۹۲: ۱۴).

جزییات بیشتر درباره این پایان نامه ها  :

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...

 [ 03:10:00 ق.ظ ]