کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


فروردین 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
            1
2 3 4 5 6 7 8
9 10 11 12 13 14 15
16 17 18 19 20 21 22
23 24 25 26 27 28 29
30 31          


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



جستجو


 



– طولانی بودن وقت دادرسی
 

– پیچیدگی برخی پرونده ها و طولانی شدن روند تحقیقات مقدماتی.

 

– عدم همکاری شهود در پرونده هایی که تنها دلیل و استناد بزه دیده شهادت شهود می باشد.

 

– تراکم شدید پرونده ها در محاکم دادگستری.

 

– تعلل در ارسال مدارک و اسناد مورد نیاز از جانب سازمانها و ارگانها.

 

هرچند در بسیاری از مواقع رفع چنین موانع و مشکلاتی امکان پذیر نمی باشد اما تلاش در جهت رفع این مشکلات تا حد امکان میتواند سهم مهمی در کاهش صدمات مادی و معنوی بزه دیده داشته باشد، اصولاٌ به هر اندازه در احقاق حقوق بزه دیده تلاش و تسریع بیشتری شود از میزان تحقیر و تنزل جایگاه و موقعیت وی کاسته می شود. و بالعکس به هر میزان زمان دادرسی طولانی شود میزان اعتماد مردم به ویژه بز دیده به اجرای عدالت از سوی دستگاه قضایی کاهش یافته که این امر از یک سو سبب کاهش نتیجه مثبت دادرسی و احقاق حق و از سوی دیگر هزینه های مادی و معنوی بیشماری به طور نا خواسته به بزه دیده تحمیل می شود.

 

 

 

بند پنجم: لزوم جبران خسارت بزه دیده

 

در صورتی که شوهر همسر و فرزندان خود را ترک کرده و از لحاظ مالی در مضیغه قرار دهد زن در گذراندن زندگی خود و فرزندان دچار مشکلاتی خواهد شد و این مشکلات بدان حد تأثیر گذار است که یکی از مهم ترین دلایل زنان برای پس گرفتن شکایت یا خوداری از شکایت می باشد به هرحال تأمین هزینه های پزشکی، خوراک و پوشاک زن و فرزندان از عمده نیازهای زن خشونت دیده محسوب می شود ماده ۵ اعلامیه اصول اساسی عدالت برای بزه دیدگان و قربانیان سوء استفاده از قدرت از مراجع قضایی و اداری دولتها می خواهد در راستای قادر ساختن بزه دیدگان جهت دریافت خسارت از طریق تشریفات رسمی و غیررسمی که باید منصفانه و سریع و قابل دسترسی باشد ترتیبات لازم را اتخاذ نماید، ماده ۱۲ این اعلامیه نیز اعلام می دارد که در جایی که جبران خسارت بزه دیده به صورت کامل از سوی بزهکار یا سایر منبع عمل نشده باشد دولتها باید جهت جبران خسارت اقدام کنند این جبران خسارت تا جایی اهمیت می یابد که سازمانها و نهادهای غیر دولتی نظیر بیمه های خصوصی و منابع غیر رسمی اجازه مداخله و حمایت از بزه دیده داده می شود هر چند بنظر نمی رسد حمایتهای مالی دولت از بزه دیدگان در ایران به دلیل شرایط اقتصادی قابلیت اعمال داشته باشد بنابراین جبران خسارت بزه دیده در تبدیل واکنش سرکوبگرانه به مصالحه و قطع خصومت و

دانلود پایان نامه

 

نهایتاٌ غیر قضایی ساختن دعاوی نقش بسزایی دارد لکن این مطلب دستاویزی جنبشی شود که برای الغاء حقوق کیفری مبارزه کند و به عبارت دیگر تأمین خسارت نمی تواند به تنهایی زایل کننده مسئولیت کیفری بزهکار باشد.

 

یک موضوع اساسی در بحث جبران خسارت این است که در برخی از موارد اصولاٌ فرد مشخص به عنوان بزهکار معرفی نمی شود همچنین در برخی از موارد بزهکار متواری یا مخفی شده و تا مدتها پس از وقوع جرم امکان دسترسی به او فراهم نمی شود نکته مهم آنکه در بسیاری از موارد علیرغم شناختن و دسترسی به مجرم حجم بالای هزینه ها و فقر و تنگدستی وی عملاٌ او را نسبت به تأمین خسارتها ناتوان می سازد در چنین شرایطی مسئول پرداخت ضرر و زیان کیست؟ آیازندانی کردن مجرم به خاطر عجز از پرداخت ضرر و زیان مشکل راه حل می نماید و یا ایجاد مشکل می نماید از سوی دیگر رها کردن بزه دیده یا ضرر و زیانهای جبران نشده و یا توصیه به صبر و انتظار امری غیر منطقی و خلاف انسانیت است به نظر می رسد در مواردی که تأمین ضرر و زیان وارد بر بزه دیده از سوی بزهکار غیر ممکن باشد باید منابع جایگزین عهده دار این امر مهم شوند.[۱]

 

اولین طرح جبران خسارت در سال ۱۹۶۲ در زمانی وجود پیدا کرد که نیوزیلند یک طرح پرداخت خسارت توسط دولت را تأسیس نمود با این فرض که نیاز بزه دیده برای اتکا برتوانایی مالی مرتکب را از بین ببرد یک سال بعد بریتانیا با یک طرح دولتی جبران خسارت برای بزه دیدگان جرایم خشونت آمیز از آن کشور دنباله روی کرد این یک طرح مبتنی بر قانون نبود و تنها در قانون عدالت جزایی ۱۹۸۸ به صورت قانون رسمیت یافت بموجب این طرح بزه دیده هیچ حقی برای خسارت ندارد و پرداخت خسارت مطابق صلاحدید هیأت جبران خسارتهای جنایی می باشد.[۲]

 

در کشورهای دیگر همانند آلمان لزوماٌ جبران خسارت در سطح بیشتری آشکار شده است زیرا بزه دیده در مورد برخی جرائم نه چندان شدید که توسط قانون احصاء شده اند می توانند از قاضی کیفری درخواست جبران خسارت کند حقوق بزه دیده بعنوان مدعی خصوصی در طول دعوای کیفری در حد زیادی مورد حمایت قرار گرفت این است موقعیت بزه دیده بعنوان جزئی از جامعه که می تواند به گونه ای در برقراری نظم عمومی مشارکت جوید. با این حال وجود پیشرفت روند جبران خسارت بزه دیده همراه با عقب نشینی دولت بعنوان تأمین کننده مال ممکن عقب نشینی بزه دیده در دعوای کیفری را به دنبال داشته باشد، جبران خسارت جمعی ویژگی فرعی و جانبی بودن خودش را از دست داده و بزه دیده در امر جبران خسارتش از بزهکار دور افتاده است. در این روند نمی توان انکار کرد که بسیاری از بزه دیدگان تنها بخاطر مجازات بزهکار شکایت نکرده بلکه علاوه بر آن جبران نقدی خسارت را نیز در نظر دارند.[۳]

 

 

 

گفتار سوم: میانجیگری

 

اصولاٌ میانجیگری میان مجرم و مجنی علیه در خصوص جرائم سبک، غیرعمدی، مالی و بالاخص در مواردی که میان آن دو رابطه فامیلی، همسایگی یا حتی دوستانه وجود داشته باشد هم به مصلحت بزه دیده و هم به صلاح جامعه است از این رو میانجیگری ممکن است به عنوان راهی برای از بین بردن یا کاهش دشمنی بین مجنی علیه و مرتکب بکار برده شود این راه با دیدار آنها برای پایان دادن به اختلافاتشان صورت می پذیرد این روش: غالباٌ متضمن برخی اشکال بازسازی توافقی است و زمانی که استفاده می شود معمولاٌ با کمک یک میانجی مثل یک مددکار اجتماعی بر سر آن توافق می گردد چنین توافقی ممکن است بعداٌ به وسیله قرار دادگاه قدرت قانونی پیدا کند. لذا قبل از اینکه چنین اقدامی مد نظر قرار گیرد پلیس و یا دادگاه بایستی با بزه دیده مشورت نماید، منافع احتمالی برای بزه دیدگان مثل انجام یک کار تشفی خاطر از اینکه مرتکب در برابر جرم خود چیزی را باز پرداخت کرده است کوچک هستند ولی غیر قابل توجه نیز نیستند همچنین آگاهی به اینکه آنها در تصمیم اتخاذی در برخورد با بزهکار نقشی را ایفا کرده اند می توانند برای برخی بزه دیدگان پر اهمیت جلوه کند در عین حال منافع آنها برای مرتکبین ممکن است بیشتر باشد به خاطر اینکه توافق بر بازسازی ممکن است مجازات آنها را کاهش دهد و منافع چنین کاری برای دولت یا کاهش احتمالی جمعیت زندان همزمان با اینکه مرتکب وادار به پرداخت بیشتری می شود حتی از این همه بیشتر است.[۴]

 

در حقوق ایران میتوان تکلیف مقرر برای دادگاه در ماده ۱۹۵ قانون آئین دادرسی کیفری را که به موجب آن در اموری که ممکن است با صلح طرفین قضیه خاتمه پیدا کند دادگاه کوشش و جهد کافی در اصلاح ذات البین به عمل آورد و چنانچه موفق به برقراری صلح نشود رسیدگی و رأی مقتضی صادر خواهد نمود، دوایر مشاوره و مدد کاری مستقر در برخی کلانتریها را که قبل از به جریان انداختن شکایت عملاٌ در جهت ایجاد صلح و سازش بین مرتکبان و بزه دیدگان جرایم قابل گذشت تلاش می کنند می توان تا اندازه ای از مصادیق میانجیگری قلمداد کرد.[۵]

 

نتیجه و پیشنهادها

 

خشونت علیه زنان امری پنهان است زیرا بسیاری از زنان در جوامع مختلف به دلایلی همچون مجازات سخت و عدم حمایت های قانونی از ابراز آن خودداری می کنند. خشونت علیه زنان مرز نمی شناسد، محدود به جوامع عقب مانده نیست. در همه جای دنیا زنان کم و بیش مورد انواع خشونت های جسمی، جنسی و کلامی واقع می شوند.

 

متأسفانه در مورد ایران هرگز آمار درست و مشخصی در مورد خشونتی که در خانه بر زنان اعمال می شود منتشر نشده … از طرفی باورهای مردسالار به نوعی این خشونت را طبیعت مرد می داند و سعی می کند آن را توجیه کند و به زنان می قبولاند که زن با لباس سفید به خانه بخت می رود و هر چه که بر سرش آید باید با کفن سفید از آن بیرون بیاید.

 

خشونت علیه زنان جا و مکان خاصی ندارد. در خانه یا خیابان یا محل کار زنان با انواع خشونت روبرو هستند. در خانه از سوی پدر، همسر و برادر خود مورد کتک و فحاشی قرار می گیرند.در بسیاری از کشورها مراکزی به نام خانه های امن وجود دارد که زن خشونت دیده تا زمانی که خطر تهدیدش می کند به آنها پناهنده می شود ولی در ایران هنوز چنین خانه های امنی وجود ندارد که بتوان به آن پناهنده شد. تأثیری که خشونت بر روی زن می گذارد بیش از آنکه جسم را بخراشد روح را جریحه دار می کند و به او احساس موجودی بی اراده و مفعول و منفعل می دهد. متأسفانه در ایران مرکزی برای ترمیم جراحت های این زنان وجود ندارد.

 

عوامل خشونت علیه زنان

 

عامل اصلی خشونت علیه زنان را می توان در تبعیضی یافت که مانع از برابری زن با مرد در همه سطوح زندگی می شود. خشونت هم در تبعیض ریشه دارد و هم به آن دامن می زند.
از آنجایی که بسیاری از دختران و زنان حاضر نیستند خشونت خانگی را به پلیس گزارش دهند یا نیروی قضایی در برخی کشورها به شکایات در این زمینه ترتیب اثر نمی دهد و آنها را موضوعی خصوصی قلمداد می کند، آمار خشونت خانگی دقیق و منعکس کننده واقعیات نیست. با این حال آمار جمع آوری شده همچنان تکان دهنده است. به گفته سازمان عفو بین الملل خشونت در خانواده بیش از ابتلا به سرطان و تصادفات جاده ای عامل مرگ یا معلولیت جسمانی زنان اروپایی در گروه سنی ۱۶ تا ۴۴ سال است. اما برخی کشورها با کمک سازمان های بین المللی مدافع حقوق بشر دست به ابتکارات تازه ای برای مهار این روند کرده اند. مثلاً به تازگی دولت اسپانیا برای مقابله با خشونت خانگی سیاست هایی را اتخاذ کرده که براساس نظرات جمع آوری شده از زنان آسیب دیده تدوین شده است. قوانین جدید برای سازمان بهزیستی و پلیس اسپانیا قدرت بیشتری در نظر گرفته تا از رفتار خشونت آمیز مرد پیش از خطر آفرینی جلوگیری کنند. این قوانین همچنین از قربانیان خشونت خانگی بیشتر پشتیبانی می کند تا احساس تنهایی نکنند.

 

[۱]. رمضانی مهر، محبوبه، همان منبع ، دی۱۳۸۶٫

 

[۲]. صفاری، علی، تأملی بر بزه دیدگی و انواع آن، مجله تحقیقات حقوقی،شماره ۳۸،بی تا، تهران، انتشارات دانشگاه شهید بهشتی، ص ۲۹۵٫

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[یکشنبه 1399-01-31] [ 09:41:00 ق.ظ ]




۲) بررسی اصطلاحی: معنای اصطلاحی این کلمه خود از همین معنای لغوی گرفته شده است درهمین راستا کنوانسیون بین المللی درمقام تعریف قاچاق مقرر می دارد: «اصطلاح قاچاق عبارت از تقلب گمرکی است که شامل گذراندن مخفیانه کالا به هر طریقی ازمرزهای گمرکی می باشد که بدان وسیله شخصی موجب اغفال گمرک وفرار از پرداخت تمام یا بخشی از مالیات وعوارض مربوط به ورود یا صدور شده یا اجرای ممنوعیت ها ومحدودیت های موضوع قانون امور گمرکی را نادیده گرفته ویا منافعی مغایر با قانون امور گمرکی بدست آورد. [۳]
 

در ترمینولوژی حقوقی، قاچاق اینگونه تعریف شده است:  حمل و نقل کالا از نقطه ای به نقطه دیگر (خواه داخل کشور باشد که به آن قاچاق داخلی، خواه یک نقطه در داخل ویک نقطه در خارج باشد که به آن قاچاق خارجی گویند ) بر خلاف مقررات مربوط به حمل ونقل، به طوری که این عمل ناقض ممنوعیت یا محدودیتی باشدکه قانوناً مقرر شده است (خواه عمل مذبور ناقض امتیاز یا انحصاری باشد) مثلا صدورو ورود اجناس مجاز بدون عوارض گمرکی قاچاق عوارض گمرکی است [۴] وحمل ونقل اجناس در داخل کشور بدون دادن عوارض بلدی، عنوان قاچاق عوارض بلدی رادارد[۵] اعمال صدور اجناس مذبور هم عنوان قاچاق را دارد. [۶] همچنین خرید، فروش یا نگهداری اجناس مذکور فوق[۷] در ضمن اجناس مذکور فوق که مورد فعل قاچاق قرار می گیرند نیز عنوان قاچاق را دارند. [۸]

 

۳) بررسی قانونی: در قوانین کشور ما از قاچاق تعریف مشخصی ارائه نشده است. ولی با در نظر گرفتن مجموع مقررات مربوطه می توان گفت وارد کردن اشیاءممنوع الورود، حمل ونقل وتجارت این اشیاء یا وساطت در این امرجهت خارج کردن اشیاء ممنوع الصدور از مملکت با علم به ممنوعیت آن از تسلیم اشیاء موصوف به متصدی حمل ونقل قاچاق می باشد، علاوه بر وارد کردن اشیاء ممنوع الورود وخارج کردن اشیاء ممنوع الصدور، از ورود وصدور کالا به کشوربدون پرداخت حقوق قانونی دولت یا بدون رعایت مقررات و ضوابط گمرکی به عنوان قاچاق می توان نام برد ماده ۴۵قانون مجازات مرتکبین قاچاق اشعار می دارد، مقصود از قاچاق اسلحه وارد کردن به مملکت ویا صادر کردن از آن یا خرید یا فروش ویا حمل ونقل ویا مخفی کردن ویا نگاه داشتن آن است در داخل مملکت مقصود از قاچاق اشیاء ممنوع الورود یا ممنوع الصدور وارد کردن اشیاء ممنوع الورود است به خاک ایران به هر نقطه از مملکت که اشیاء کشف شود ویا خارج کردن اشیاء ممنوع الصدور و یا تسلیم آن است به متصدی حمل ونقل و یا هر شخص دیگری برای خارج کردن ویاهر نوع اقدام دیگری برای خارج کردن از مملکت.

ب) کالا
 

واژه کالا که در بند های یازده گانه ماده ۲۹قانون امور گمرکی سال۱۳۵۰ و آیین نامه اجرایی آن مصوب سال ۱۳۵۱به دفعات مورد استفاده قانونگذارقرار گرفته است عبارت است از هر شیء خارج از وجود انسان که نیاز بشر را برآورده می کند وقابلیت مصرف ومبادله را دارد.

 

کالا در یک تقسیم بندی کلی به کالای طبیعی شامل آنچه که درجریان فعل وانفعال طولانی در طبیعت تولید می شود نظیر مواد معدنی، قارچ طبیعی، عسل ومروارید طبیعی است ودیگری کالای مصنوعی شامل آنچه ساخته و پرداخته قدرت ذهن بشر و دست های اوست مانند ماشین آلات صنعتی، لوازم صوتی وهمچنین اشعار، سخنرانی ها، دفاع شفاهی وکلای دادگستری، ازطرف دیگر کالا رامی توان بر اساس تقسیم بندی کالا به اعتبار قانون ومقررات صادرات و واردات [۹] به کالای مجاز مثل اکثر لوازم صوتی تصویری خارجی، کالای مشروط مثل داروی خارجی وکالای ممنوع مثل مشروبات الکلی تقسیم بندی نمود. [۱۰]

 

تعریف کالا در لایحه:  هر شئی که در عرف ارزش اقتصادی دارد.

 

 

ج) ارز
 

تعریف ارز درعرف بانکداری: واژه ارز در لغت به معنی قیمت، بها و نرخ است. در اصطلاح بانکداری واژه ارز به معنی پول خارجی است که در داخل یک کشور با بهره گرفتن از پول داخلی خریدوفروش می شود، اطلاق می شود، در کشورما سابقا به جای کلمه ارز ازواژه اسعار که جمع سعر است استفاده می شد که به معنی پول های خارجی و بیگانه است.

 

امروزه در عرف بانکداری، ارز به مفهوم وسیع تری استعمال میگردد. دراین معنای عام ارز نه تنها شامل اسکناس منتشره توسط بانکهای مرکزی کشورهای خارجی اطلاق میگردد بلکه شامل اسناد تجاری، برات، سفته و چکهایی که در انجام معاملات بین المللی نیز به کار می رود، می شود. یا به سخن کوتاه، هرگونه سند تجاری که ارزش آن به پول خارجی معین شده باشد، ارز تلقی می شود. و از شاخصه های مهم ارز نخست، قابلیت خریدوفروش و مبادله آنها با پول داخلی در یک کشور است و دیگری تعیین نرخ ارز است.

 

 

مراد ازتعیین نرخ ارز عبارت است از تعیین رابطه برابری قیمت پول داخلی با پول بیگانه است.

 

در گذشته و در زمانی که پشتوانه طلا، یا(نظام پایه نرخ طلا)  در جهان حاکم بود، نرخ ارز یا تبدیل قیمت دو پول داخلی و خارجی عبارت بود از مقایسه محتوای پایه طلای دو پول داخلی و خارجی با یکدیگر، لیکن در حال حاضر بر طبق اساسنامه جدید صندوق بین المللی پول کشورهای عضو این صندوق مکلف به تعیین ارزش پول خود بر طبق نظام پایه طلا، نیستند. بلکه هر کشوری با توجه به مقتضیات ورعایت سیاست ملی و در چارچوب قانون مدون، روش تبدیل پول داخلی با پول خارجی را معین می کند. نقطه مقابل واژه ارزاست که میان عده ای از کشورها به عنوان پول واحد تعیین و مبنای انجام معاملات و دادوستد واقع می شود مثل یورو که در برخی کشورهای خارجی متداول و رایج است.

 

 

 

تعریف ارز در قوانین ایران

 

قانونگذار در بند ۱ از ماده ی ۲ قانون اجازه تفتیش و نظارت بر خریدوفروش اسعار خارجی مصوب اسفندماه ۱۳۰۸ تعریفی بدین نحو نموده است:

 

“ارز اعم از نقود فلزی یا کاغذی خارجی اعم از اینکه به طریق انتقال تلگرافی یا طریق دیگر به شکل برات تجاری یا نوشته اعتباریاچک یا هرنوع اوراق تجارتی دیگر باشد”

 

متعاقبا در تبصره یک قانون معاملات اسعار خارجی مصوب اسفندماه۱۳۱۴ نیز آماده است نقود خارجی اعم از فلزی یا کاغذی اسعار(ارز) محسوب می شود.

 

به علاوه قانونگذار در قانون پولی و بانکی کشور مصوب تاریخ ۱۸تیرماه ۱۳۵۱ که هم اکنون نیز معتبر وبه قوت خود باقی است و حاکم بر مسائل پولی و بانکی در کشور است در ماده۷ این قانون دارائی های ارزی کشور را به ترتیب زیر احصاء کرده است.

 

الف – اسکناس های خارجی قابل تبدیل که مورد قبول بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران باشد.

 

ب- مطالبات ارزی که به سر رسید آنها بیش از شش ماه نمانده باشد.

 

ج- هرگونه پرداخت بابت سهمیه ویا سرمایه به صندوق بین المللی پول یا بانک بین المللی ترمیم و توسعه ویا موسسات مشابه یا وابسته به آنها طبق قوانین مربوطه.

 

د- اسناد صادره یا تضمین شده از طرف سازمانهای رسمی بین المللی و موسسات وابسته به آنها.

 

ه- اسناد صادریا تضمین شده از طرف دولتهای خارجی.

 

و- مطالبات ارزی یا مطالبات ریالی قابل تبدیل به ارز از خارجه که بر اثر اجرای  موافقتنامه های بین المللی یا پرداخت پایاپای حاصل شده باشد تا حدود پیشبینی شده در موافقتنامه های مزبور.

 

ز- اسناد بازرگانی عهده اشخاص حقوقی خارجی به ارز قابل تبدیل و دارای سه امضای معتبر که یکی از آنها امضا بانک واگذارکننده باشد و سررسید آنها بیش از شش ماه نمانده باشد.

 

ح- اوراق و اسناد بهادار خارجی قابل تبدیل به ارزهای مورد قبول بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران.

 

ط- موجودی حساب حق برداشت مخصوص در صندوق بین المللی پول طبق قوانین مربوط.

 

ضمنا ارزها و اسناد و مطالبات ارزی مذکور در این ماده باید از نوع ارزهای قابل تبدیل مورد قبول بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران باشد.

 

بنابراین و با توجه به مفاد ماده مذکور می توان تعریف ارز را بدین نحو استنتاج نمود:

 

ارز عبارت است از کلیه اسناد و اوراق بهادار و روشها و ابزاری است که در مناسبات و معاملات بین المللی از آنها برای پرداخت بهای خدمات یا کالاها، استفاده می شود و به وسیله آنها پرداخت دین یا انتقال وجه به نفع شخص حقیقی یا حقوقی صورت می گیرد.[۱۱]

 

ارز در لایحه چنین تعریف شده است: « پول رایج کشورهای خارجی، اعم از اسکناس، مسکوکات، حوالجات ارزی و سایر اسناد مکتوب، الکترونیکی است که در مبادلات مالی کاربرد دارد. و بجای ارز را نرخ بازار آزاد ارز اعلامی توسط بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران در زمان کشف اعلام خود است».

 

 

د) گمرک
 

کلمه ای ترکی است و این کلمه از ریشه لاتین کومرسیوم[۱۲] اتخاذ شده است ودر زبان های فرانسه و انگلیسی هم کومرس[۱۳]از همان ریشه به معنی تجارت به صورت متداول است که اصطاحا بر حقوقی که از مال التجاره اخذ می شود اطلاق می گردد، کلمه گمرک اکنون در کشورهای ایران، ترکیه، مصر، افغانستان و پاکستان بکار برده می شود. [۱۴]

 

 

گفتار دوم:  مبانی
 

با نگاهی به قوانین و مقررات مربوط به قاچاق کالا، هرچند از گستردگی فراوانی برخوردار است و در برخی موارد انسجام و نظم خاصی در آن مشاهده نمی گردد و در مواردی فراوان تناقضاتی در آن آشکار است، لیکن می توان گفت قانونگذار، در تبیین این قوانین اهدافی را مدنظر داشته است و این اهداف در اشکال مختلف سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و امنیتی متبلور گردیده و به طور کلی قانونی که بدون توجه به اهداف موردنظر از تدوین آن به تصویب رسد، قانونی عبث و بیهوده و بی معنا می باشد. در این مبحث در پی آن هستیم تا اهدافی را که قانونگذار از جرم انگاری قاچاق کالا در جستجوی آن بوده است را مورد بحث و بررسی قرار دهیم.

 
 

۱- Contrebande

 

۲-عمید، حسن، فرهنگ عمید، تهران، انتشارات امیرکبیر چاپ بیست دوم۱۳۶۲، ص۸۸۹٫

 

۳-کنوانسیون بین المللی متقابل اداری به منظور پیشگیری، تجسس وجلوگیری از تخلفات گمرکی مصوب اکتبر۱۹۷۷شورای همکاری گمرکی

 

۱-ماده۳۴قانون مجازات مرتکبین قاچاق مصوب ۱۳۱۲

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:41:00 ق.ظ ]




عشق یکی از عالی ترین و مهم ترین موضوعات شعر فارسی است. هرچند شکل پرداختن به آن در ادوار گوناگون شعر فارسی، بنا به شرایط خاص اجتماعی، متفاوت بوده، اماادبای زبان فارسی هیچ گاه از شرح و توصیف آن غافل نبوده اند.
دراین پژوهش، نخست مفهوم عشق در لغت، عرفان، رواشناسی و فلسفه تبیین شده است؛ سپس نمود عشق در ادوار مختلف شعر فارسی مورد مطالعه قرار گرفته و ویژگی ها و جایگاه عاشق و معشوق در هر یک از این دوره ها بررسی شده است. در این راستا از شعرکلاسیک، آثاربرجسته ی هر دوره و از شعر معاصر ، آثار پنج شاعر نامی: نیما یوشیج، احمد شاملو، فروغ فرخزاد،سهراب سپهری و مهدی اخوان ثالث، مورد تحقیق قرار گرفته است.
پاره ای از مهم ترین نتایج پژوهش، چنین است : ادوار شعر فارسی، هیچ گاه از حضور عشق خالی نبوده است؛ مقوله ی عشق در هر دوره، ویژگی ها و خصایص متفاوتی داشته است؛ شرایط خاصّ اجتماعی، به همراه دیدگاه شخصی شعرا، در ایجاد این تفاوت ها تاثیر گذار بوده است؛ از جمله این تفاوت ها، می توان به فراز و فرود های جایگاه عاشق و معشوق در هر دوره، تغییر ماهیّت معشوق به زمینی یا آسمانی وتغییر دیدگاه شعرای معاصر در عشق ورزی، از عشق به فردی خاص، به مفاهیمی چون انسانیت و عشق به وطن اشاره کرد.
کلید واژه: عشق، شعر کلاسیک، شعر معاصر، تحلیل، مقایسه

فصل اوّل
کلیّات تحقیق

1-1 مقدمه
عشق از قدیم ترین دوره تا کنون، همواره از مضامین پر کاربرد شعر فارسی بوده است و درون مایه ی بخش گسترده ای از شعر شاعران پارسی زبان را به خود اختصاص داده است؛ البته، شکل پرداختن به آن در دوره های مختلف تفاوت داشته است.
با بررسی تاریخ ادبیات ایران، در می یابیم که شعر سبک خراسانی اساساً بر محور عشق نمی گردیده است؛ زیرا شعرا عموماً مدیحه سرا و قصیده گو بوده اند. در حقیقت، عشق به عنوان یک عنصر فرعی مورد توجه قرار گرفته، و زمینه را برای مدح فراهم می کرده است. عشق این دوره جسمانی است. در این دوره رابعه ی قُزداری، تنها شاعری است که عشق را اصلی ترین درون مایه ی ¬سروده هایش قرار می دهد؛ امّا اغلب شعرای این دو قرن، چنین نیستند و عشق را در حاشیه قرار می دهند. فردوسی که شرایط اجتماعی- سیاسی دوره، او را به حفظ اسطوره ها، تاریخ ایران باستان و حماسه سرایی ترغیب می کرد، از عشق در متن حماسه استفاده کرده است.فردوسی عشق و حماسه را ترکیب کرده و نقشی فعال برای عاشق و معشوق در متن روایات و داستان ها قائل شده است. نقشی که در ویس و رامین گرگانی و با تفاوت هایی درمنظومه های نظامی نیز شاهد آن هستیم.
به طور کلی عشق در سبک خراسانی چند ویژگی عمده دارد: عشق کاملا زمینی، مادی و انسانی است؛ وصال میّسر است، عشق با لذّت همراه است و به همین جهت سوز و گدازی در شعر این دوره دیده نمی شود. همین امر به شعر این دوره، شادی و نشاط بخشیده است. و نکته ی قابل ذکر دیگر به جهت زمینی و انسانی بودن و در دسترس بودن معشوقه ها، تسلّط عاشق بر معشوق است و نکته ی آخر، وجود معشوق مذکّر است.
در قرن ششم، با ورود عرفان و تصّوف در سبک عراقی، چهره ی عشق دگرگون می گردد. عوامل گوناگونی چون شکست ها و سرخوردگی ها و ناامنی های پیش آمده در ایران، نگرش عمومی به عشق و معشوق را دگرگون کرد. عاشق از زمین مأیوس شده؛ بنابراین به آسمان پناه می برد. از قرن شش به بعد، به ویژه از قرن هفت، عشق به آسمان می رود و معشوق که پیش از این به نوعی پست بوده، متعالی می-گردد و آسمانی می شود

آدرس سایت برای متن کامل پایان نامه ها

 

و دیگر دست یافتنی نیست. عشق بر خلاف دو قرن گذشته، از دسترس انسان دور می شود و این بار معشوق بر عاشق تسلّط پیدا می کند. این معشوق است که برای عاشق شرط می گذارد و از او فاصله می گیرد. عاشق همواره در هجر معشوق می گدازد.
معشوق این دوره، فردی خون ریز، بی رحم و بی وفاست. البته گاهی گوشه چشمی به عاشق دارد؛ ولی هیچ تعهّدی نسبت به او احساس نمی کند. عاشق برای وصال معشوق دست به هرکاری می زند. از خود بی خود شده و همه چیز را در راه معشوق فدا می کند.
عشق در این دوره به جهت مسائلی که ذکر شد، با لذّت جسمانی همراه نیست. زیرا وصالی صورت نمی گیرد. البته عاشق موظّف است در راه وصال معشوق تلاش داشته باشد؛ امّا در نهایت آن چه اهمیّت دارد، عنایت معشوق است.
پس از قرن دهم و با شکل گرفتن مکتب وقوع، تحّولی در شعر فارسی از نظر روابط عاشق و معشوق روی داد؛ مقوله اعراض معشوق از عاشق، جای خودش را به اعراض عاشق از معشوق داده و از مقام معشوق کاسته شد. در مکتب وقوع، شعر سری به زمین می زند و در نهایت با توجه به شرایط اجتماعی، به معشوق مذکّر ختم می شود و در سبک هندی، مضمون سازی شعرا عشق را درگیر الفاظ می کند و البته شرایط اجتماعی- سیاسی بازهم عشق را از زمین جدا کرده و به آسمان می برد. این سبک را می توان دنباله ی سبک عراقی دانست.
مفهوم عشق با همین دو شکل تا زمان مشروطه ادامه پیدا کرد. در دوره ی مشروطه وطن جایگزین معشوق گردید. در حقیقت در این دوران شاهد یک نوع انقلاب ادبی در ادبیات فارسی هستیم. شعر مجدداً از آسمان به زمین برمی گردد، و این بار عشق به وطن، مضمون اصلی محسوب می شود. دوره ی مشروطه، دوره ی خودآگاهی و بیداری است. می توان شعر معاصر را میراث دار دوره مشروطه دانست. در عاشقانه های معاصر انسان، نقش اساسی ایفا می کند؛ بنابراین نمی توان او را از مناسبات بین عاشق و معشوق حذف کرد. عشق زمینی شده است؛ عاشق و معشوق دو انسان با هویّت فردی و مشخص هستند؛ عاشق دیگر خودباخته نیست. مشخصه ی اصلی شعر عاشقانه دراین دوره، دو سویه بودن عشق است. عاشق و معشوق هر یک تلاش در جلب رضایت طرف مقابل دارند. عشق در شعر معاصر عموماً به سلطه عاشق و یا معشوق نمی انجامد.
و نکته ی قابل ذکر درباره عشق در شعر معاصر، توجه شعرا به اجتماع و مردم است. در شعر معاصر، شاعر حتی در عاشقانه هایش دغدغه های اجتماعی و دردهای مردم را بیان می کندو در این مسیر از عشق به انسانیّت سخن می گوید.
در این رساله به بررسی تطبیقی مفهوم عشق در شعر کلاسیک و معاصر و دگرگونی این مضمون، در ادوار شعر فارسی پرداخته شده است. در این راستا، مضمون عشق و حالات عاشق و معشوق و دگرگونی های آن در ادبیّات حماسی، غنایی و عرفانی مورد بررسی قرار گرفته است.
بخش اصلی رساله ، بررسی این مضمون در شعر معاصر با تکیه بر پنج شاعر بزرگ این دوره ؛نیما یوشیج، احمد شاملو، فروغ فرخزاد، سهراب سپهری و مهدی اخوان ثالث است.
با بیان ویژگی های عشق ، در شعر این شاعران وجوه تشابه و تمایز این مفهوم در شعر معاصر و کلاسیک نشان داده شده است.
تدوین رساله در پنج فصل ، به شرح زیر می باشد:
فصل اول: با عنوان کلیات تحقیق، شامل: مقدمه، بیان مساله، سوالات تحقیق، اهمیّت و ضرورت تحقیق، پیشینه، اهداف و … است.
فصل دوم : در این فصل با عنوان موضوع تحقیق، مفهوم عشق در لغت بررسی شده و همچنین به بیان تعریف عرفانی ازاین واژه پرداخته شده و دیدگاه عرفای بزرگ دراین زمینه مورد مطالعه قرار گرفته است. همچنین انواع عشق و چگونگی تجلّی عشق در ادبیات عرفانی مورد بررسی قرار گرفته است. در ادامه جایگاه این مفهوم در دین، فلسفه و روانشناسی مورد مطالعه بوده است.
فصل سوم: به بررسی مفهوم عشق در ادوار شعر فارسی اختصاص داده شده است. در این راستا ابتدا ویژگی های عشق در ادبیات حماسی، ادبیات غنایی و ادبیات عرفانی بررسی شده و در گام بعدی، به جایگاه این مقوله در مکتب وقوع و دوره مشروطه پرداخته شده است.
فصل چهارم: این فصل، با عنوان عشق در شعر معاصر، نام گداری شده است که به مطالعه و بررسی این مفهوم، در شعر پنج شاعر برجسته ی معاصر؛ نیما یوشیج، احمد شاملو، فروغ فرخزاد، سهراب سپهری و مهدی اخوان ثالث پرداخته است. دراین فصل، ضمن معرفی و شرح زندگی و آثار هر یک از این شعرا، جایگاه عشق در شعر آنان بررسی شده، ویژگی ها و مختصات عشق در شعر هر یک از این شعرا، مورد مطالعه قرار گرفته است.
فصل پنجم: در این مفهوم عشق در شعر کلاسیک و معاصر مورد مقایسه قرار گرفته و وجوه تشابه و تمایز آن بیان گردیده است.
لازم به ذکر است، ارجاعات شعری شاعران کلاسیک، به صورت نام شاعر، سال انتشار کتاب و شماره صفحه بوده است در خصوص پنج شاعر معاصر بررسی شده در پژوهش به صورت نام شاعر، شماره صفحه ارائه گردیده است. در مواردی که امکان دسترسی به دیوان کامل نبوده، به دفترهای شعری آنان استناد گردیده، نام شاعر، نام دفتر شعر و شماره صفحه نگاشته شده است.
1-2 بیان مسأله
این رساله به بررسی تطبیقی مفهوم عشق در شعر کلاسیک و معاصر می پردازد. نخست رویکرد شاعران کلاسیک نسبت به مفهوم عشق تشریح می شود، سپس چرخش مفهومی عشق در شعر معاصر با تأکید بر سروده های «نیما یوشیج، احمد شاملو، فروغ فرخـزاد، سهراب سپهری و اخـوان ثالث» مورد بررسی قرار می گیرد.
لازم به ذکر است که اگرچه مفهوم عشق در شعر کلاسیک نسبت به دوره های تاریخی چرخش معنایی داشته است، امّا این دگرگونی معنایی در ریزگفتمان ها بوده و در کلیّت این مفهوم تا قبل از مشروطه و پیدایش شعر نو معنای تقریباً یگانه ای داشته است.
بی گمان در توصیف چرخش ساختی و مفهومی این مقوله، عوامل تأثیرگذار گفتمانی، تاریخی، اجتماعی، فرهنگی و فردی نیز مورد تدقیق و بررسی قرار می گیرد.
1ـ3 سؤالات تحقیق
1ـ عشق در شعر کلاسیک فارسی از چه جایگاهی برخوردار است؟
2ـ رویکرد شاعران کلاسیک نسبت به مفهوم عشق چگونه است؟
3ـ آیا مفهوم عشق در شعر معاصر نسبت به گذشته دگرگونی معنایی یافته است؟
4ـ روند دگرگونی مفهوم عشق در شعر معاصر نسبت به شعر کلاسیک چگونه است؟
5ـ دگرگونی معنایی این مفهوم تحت تأثیر چه عواملی بوده است؟
6ـ ویژگی های عشق در شعر معاصر فارسی چیست؟
1ـ4 ضرورت و اهمیّت تحقیق
تفاوت شعر معاصر، خصوصاً شعر نو با شعر کلاسیک تنها در ساختار، شکل بیرونی و فرمی نیست. بلکه فرم و ساختار شکلی اثر، ناشی از تغییر در گفتمان های فرهنگی، تاریخی و اجتماعی است.
در این پژوهش با استناد به اشعار شاعران نامی معاصر چون نیما یوشیج، فروغ فرخزاد، احمد شاملو، سهراب سپهری و مهدی اخوان ثالث، در حد توان تلاش شده است، ضمن تبیین، توصیف و تعریف عشق، ماهیت و مصادیق آن، به عنوان یکی از مهم ترین و کاربردی ترین مضامین شعری، به بررسی مقایسه ای تحوّلات معنایی این مقوله نسبت به شعر کلاسیک پرداخته شود.
1ـ5 پیشینه ی تحقیق
عشق از جمله مفاهیمی است که از دیرباز مورد نقد و بررسی قرار گرفته است و دامنه ی پژوهش ها در این زمینه بسیار گسترده است. از جمله قدیمی ترین آثاری که در این باب سخن گفته اند می توان به کتب زیر اشاره کرد:
رساله¬ مهمانی افلاطون
سوانح احمد غزالی
عبهرالعاشقین روزبهان بقلی شیرازی
در دوران معاصر نیز آثار زیر قابل ذکر است:
«عشق صوفیانه» و «پیوند عشق میان شرق و غرب» از آثار جلال ستّاری که به تحلیل و بررسی مفهوم عشق پرداخته است.
«عشق در ادب فارسی» اثر ارژنگ مدّی که تحلیلی است بر عشق در شعر پارسی.
«قمار عاشقانه» از عبدالکریم سروش
«هفتاد سال عاشقانه» از محمد مختاری که در حقیقت تحلیلی ست از ذهنیت غنایی معاصر.
«عاشقانه ترین ها» از علی باباچاهی که به بررسی شعر معاصر و مفاهیم عاشقانه پرداخته است.
همچنین کتب تحلیلی که بر آثار شعرای نامی معاصر (نیما، شاملو، فروغ، سهراب و اخوان) نوشته شده است. مانند:
تاریخ تحلیلی شعر نو از شمس لنگرودی
راهنمای ادبیات معاصر از سیروس شمیسا
نام همه شعرهای تو، از ع. پاشایی، تحلیل زندگی و شعر شاملو
امیرزاده کاشی ها اثر پروین سلاجقه، بررسی زندگی و شعر شاملو
«از مصاحبت آفتاب» بررسی زندگی و شعر سهراب سپهری از کامیار عابدی
«پریشاندخت شعر» تحلیل زندگی و شعر فروغ فرخزاد اثر م. آزاد
«درباره ی هنر و شاعری» از سیروس طاهباز پیرامون شعر نیما یوشیج
«نیما و شعر کلاسیک فارسی» اثر محمود کیانوش، بررسی رمز و رازهای شعر نیما
«آواز چگور» از محمدرضا محمدی آملی، تحلیل پیرامون زندگی و شعر مهدی اخوان ثالث

پایان نامه ها:
ـ بررسی عشق و دیدگاه مولوی، سعدی، حافظ (احمد زحمتکش، پایان نامه کارشناسسی ارشد، 1382، دانشگاه فردوسی مشهد)
ـ مفهوم عشق در فلسفه ی ابن سینا، نیچه و شوپنهاور (حمید کلاهدوز، کارشناسی ارشد، 1380، دانشگاه آزاد اسلامی واحد خوراسگان)
ـ تجلّی عشق و محبّت خدا در قرآن، روایات و ادعیه (سپیده سالاری شهر بابکی، کارشناسی ارشد، 1387، دانشگاه آزاد واحد تهران مرکز)
طبق بررسی های صورت گرفته هنوز اثری به شکل تمرکز یافته و مفصّل با موضوع عشق و دگرگونی مفهومی آن تألیف نشده است.
1ـ 6 اهداف تحقیق
1ـ بررسی تحلیلی و توصیفی و تاریخی مفهوم عشق در شعر فارسی
2ـ بررسی مقوله عشق در منظومه های حماسی
3ـ بررسی مقوله عشق در ادب غنایی
4ـ آشنایی با نظرات فلاسفه، روان شناسان در باب عشق
5ـ بررسی مفهوم عشق در ادبیات عرفانی
6ـ آشنایی با نظرات عرفا پیرامون عشق
7ـ بررسی تجلّی مفهوم عشق در اسلام (ادیان)
8ـ آشنایی با دیدگاه شعرای نامی معاصر (نیما، فروغ، شاملو، سهراب و اخوان) پیرامون مقوله عشق
9ـ بررسی وجوه اختلاف و اشتراک دیدگاه های شعرای کلاسیک و معاصر پیرامون عشق
1ـ 7 فرضیه های تحقیق
1ـ کلیّت مفهوم عشق تا پیش از مشروطه و شعر نو معنای یگانه ای داشته است.
2ـ شاعران کلاسیک عشق را با دو عنوان مجازی و عشق حقیقی می شناختند و عشق مجازی مقدّمه ای برای رسیدن به عشق حقیقی دانسته می شد.
3ـ مفهوم عشق در دوره های تاریخی چرخش معنایی داشته است.
4ـ دگرگونی این مفهوم تحت تأثیر عوامل تاریخی، اجتماعی و فرهنگی بوده است.
5ـ مفهوم عشق در شعر معاصر با توجه به تحوّلات اجتماعی و فرهنگی دستخوش تغییر گشته است.
6ـ عشق در دوران معاصر به سمت فردگرایی و شخصی سازی پیش رفته است.

1ـ 8 تعاریف واژه های تحقیق
عشق:در لغت نامه دهخدا، ذیل مدخل «عشق» چنین آمده است:«شگفت دوست به حُسن محبوب، یا درگذشتن از حدّ دوستی، و از آن عام است که در پارسایی باشد یا در فسق. یا کوری حس از دریافت عیوب محبوب، یا مرضی است وسواسی که می کشد مردم را به سوی خود جهت خلط و تسلیط فکر بر نیک پنداشتن بعضی صورت ها» (دهخدا. «عشق»).
در فرهنگ معین «عشــق» بدین گونه تعـریف شده است:«دوستی مفـرط و محبّت تام و آن در روان-شناسی یکی از عواطف است که مرکّب است از تمایلات جسمانی، حسّ جمال، حسّ اجتماعی، تعجّب، عزّت نفس و غیره. علاقه ی بسیار شدید و غالباً نامعقولی است که غالباً جزو شهوات به شمار می آید» (معین. «عشق»).
معشوق: معشوق در لغت کسی است «که بدو شیفته شده باشند» (دهخدا: معشوق).«آن چه عاشق بدان عشق ورزد و خواهان وصـال آن شود. در فلسفه ی الهی، علّت غایی، و هدف همه ی حرکات و متحرّکات جهان وجود است. معشوق حقیقی ذات حق است که موجد همه ی حرکات عالم است. در عرفان هم مراد از معشوق، حق تعالی است، از آن رو که تمام موجودات به جلوه هایی انوار وجودی او حیرانند و فقط اوست که از جمیع جهات، سزاوار دوستی است» (سجادی، 1389: 733).
عاشق: «آنکه در دوستی کسی یا چیزی به نهایت رسیده باشد، دل شیفته» (دهخدا.«عاشق»).«در زبان عارفان، جوینده ی حق تعالی را با وجود طلب وجد تمام، عاشق گویند که غیر محبوب حقیقی کسی را نخواهد و نجوید» (سجّادی، 1389: 556).
تحلیل: «تحلیل در لغت به معنای حل کردن است و در اصطلاح نقد ادبی، مطالعه دقیق عناصر گوناگون و بررسی رابطه میان آن ها را با یکدیگر در اثر ادبی گویند» (داد، 1387: 115).
1ـ 9 حدود و قلمرو تحقیق
محدوده ی تحقیق در این پایان نامه، در آثار کلاسیک؛ شاهنامه فردوسی، ویس ورامین فخر الدین اسعدگرگانی، مثنوی مولانا، خمسه ی نظامی است و در دوره¬¬ی معاصرآثار منظوم پنج تن از شعرای معاصر است؛ تمامی سروده های موجود در دیوان نیما یوشیج، پدر شعر نوی فارسی، همچنین اشعار احمد شاملو، فروغ فرخزاد، سهراب سپهری و مجموعه¬¬ی اشعار مهدی اخوان ثالث مورد بررسی قرار گرفته است.

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:35:00 ق.ظ ]




آثار حماسی که جایگاه بیان دلاوری ها و جنگ های یک ملّت محسوب می شود نیز، به مناسبت، گریزی به یک ماجرای عشقی زده می شود. در تعریف این نوع آثار می خوانیم: «آثار حماسی انتقال دهنده ی خاطرات جمعی یک ملّت است که در یک فرآیند دراز مدّت تاریخی شکل گرفته است. شخصیت ها و قهرمانان آثار حماسی معمولاً ابرمردهایی هستند که برای دفاع از ارزش های موجود در یک جامعه با نیروی اهریمنی و شر نبرد می کنند و برای پیشرفت و پیروزی نیروهای اهورایی و خیر، همه ی نیروی خود را به کار می گیرند» (باباصفری، 1388: 114).
در حقیقت می توان گفت حماسه درباره ی کنش های بیرونی انسان ها گفت و گو می کند. حال آن که عشق و عاطفه کنشی درونی محسوب می گردد و در حوزه ی ادب غنایی جای می گیرد. در ادبیات «گاه دو عرصه ی شعر حماسی و شعر غنایی، به بیان دیگر، دو عرصه ی عشق و حماسه، با یکدیگر درآمیخته-اند و ترکیب زیبایی از کنش ها درونی و رفتارهای بیرونی را به نمایش گذاشته اند» (همان: 115).
آمیخته گی دو حوزه ی حماسه و غنا در ادبیات اکثر ملل دیده می شود: «در آثار حماسی جهان، نشانه-های عشق و افکار غنایی، بسیار دیده می شود و این دسته از کنش های حماسی، این گونه کتب را رونق و شکوه و جلالی خاص بخشیده است. زیرا در آنها تناوری و دلاوری پهلوانان و زیبایی و لطافت زنان و عواطف دقیق به هم درمی آمیزد و از آن میان، عشق به همان درجه از قوت آشکار می شود که طنطنه و شکوه پهلوانی و رزم آرایی» (صفا، 1387: 250).
دکتر صفا در این باره می گوید: «ما همیشه در بهترین منظومه های حماسی جهان، آثار بیّن و آشکاری از افکار و اشعار غنایی درمی یابیم: در شاهنامه، داستان های عشق بازی زال و رودابه، تهمینه و رستم، سودابه و سیاوش، بیژن و منیژه و … از بهترین اشعار غنایی و در عین حال حماسی فارسی است. در گرشاسپ-نامه، داستان عشق بازی جمشید با دختر کورنگ شاه، در سام نامه عشق بازی سام با پریدخت، در برزونامه داستان عاشقی سهراب و شهرو، از بدایع اشعار غنایی فارسی شمرده می شود» (همان: 35).
3-1-1 عشق در شاهنامه فردوسی
فردوسی در شاهنامه علاوه بر توصیف میدان های جنگ، وصف یلان، دلاوران و گردان، بیان تضادّ بین نیکی و بدی، نور و ظلمت، شادی و غم، و نبرد علیه اهریمنان، به مفهوم «عشق» نیز پرداخته است. ظرافت و قدرت عشق در شاهنامه از آن جهت است که در دل حماسه قرار گرفته و با ایجاد شادی و امید در دل پادشاهان، جنگاوران و پهلوانان شاهنامه به پیشبرد جریان حماسه کمک می کند. فردوسی، عشق را در متن داستان ها قرار داده و نقشی یکسان و فعّال را برای زن و مرد در متن روایت های عشقی قائل شده است.
هر چند عشق در مقایسه با رزم، بخش کوچکی از شاهنامه را در برمی گیرد، امّا همین بخش کوچک از حسّاس ترین و در عین حال زیباترین قسمت های آن محسوب می شود.
3-1-1-1 مختصات عشق در شاهنامه
به طور کلّی می توان ویژگی های عشق در شاهنامه را در موارد زیر مورد بررسی قرار داد:
الفـعشق در خدمت مصالح ملّی
ب ـ عشق از نوع زمینی است
ج ـ عشق طربناک و خالی از سوز و گداز است
د ـ اظهار عشق اغلب از طرف زنان صورت می گیرد
ه ـ بهار، موسم عشق ورزی است
الف ـ عشق در خدمت مصالح ملّی
عشق در شاهنامه غالباً در خدمت مصالح ملّی است. این عشق مقدمه ای برای وقوع جریانات سیاسی، جنگ های بزرگ و یا تولّد پهلوانی نام آور برای حفظ منافع ملّی است؛ عشق کاووس به سودابه، زمینه ساز جنگ بزرگ رستم با شاه هاماوران، دلدادگی سودابه به سیاوش، سبب کینه و جنگ میان ایران و توران و در نهایت سرنگونی سلطنت افراسیاب و عشق گلنار کنیزک اردوان به اردشیر زمینه ساز فرار او و ایجاد سلطنت ساسانیان می باشد. عشق زال به رودابه، مقدّمه تولّد رستم و عشق تهمینه به رستم با این نیّت شکل می گیرد که پسری از نژاد رستم بتواند در توران همان نقشی را بازی کند که رستم در ایران. «هر یک از ماجراهای عاشقانه ی شاهنامه، به رویداد دیگری راه می گشاید و اگرچه خود چون عشق رودابه از عمق و شفّافیّتی ظریف نیز بهره ور است، باز هم حضور تبعی است و در حقیقت حضور فردی برای ماجرایی عمومی» (مختاری، 1379: 140).
عشق ورزی پادشاهان شاهنامه با شکوه و جلال شاهانه و گاه با جنگ همراه است: در عشق پادشاهان شاهنامه «جز حوادث رسمی درباری واقعه ای نمی یابیم. کاووس چون شیفته دختر هاماوران گشت او را به زنی از پدر بخواست؛ بهرام دختران برزین دهقان یعنی فرانک و ماه آفرید و شنبلید و همچنین چهار دختر آسیابان را به میل پدر و به آیین کیومرث و هوشنگ به زنی گرفت و در همه این مراسم مذهبی و درباری و آیین و جلال مرئی است» (صفا، 1387: 202).
امّا در مورد پهلوانان تا حدودی ماجرا متفاوت است: «پهلوانان ایرانی، به عشق گرفتار می شوند و به سبب آن در پی تغییر روابط و رفتارها برمی آیند؛ امّا نه رقیبی در این عشق ها در میان است و نه خود عاشق با چنان سدّی روبروست که برای از میان برداشتنش به نبرد برخیزد» (مختاری، 1379: 139).

جزییات بیشتر

https://fekreshad.ir/%D9%BE%D8%A7%DB%8C%D8%A7%D9%86-%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87-%D8%A7%D8%B1%D8%B4%D8%AF-%D9%81%D8%B1%D8%A7%D8%B2-%D9%88-%D9%81%D8%B1%D9%88%D8%AF-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%AC%D8%A7%DB%8C%DA%AF%D8%A7%D9%87/

 

در مورد سنجش پهلوانان با شاهان در عرصه ی عشق می توان اینگونه گفت: «بی تردید در تمام دوره ی

دانلود پایان نامه

 

پهلوانی، این پهلوانانند که ماجراهای پرشکوه عاشقانه را پدید می آورند، نه شاهان. در برابر، تصاحب به نیروی زور یا جاه، ازدواج های سیاسی و مصلحتی یا معاشقات هوسبازانه یکسره از جانب شاهان بوده است. بیشتر پهلوانان بزرگ با عشقی پرشور و سرشار از بیم و امید و فراز و نشیب ازدواج می کنند» (حمیدیان، 1387: 208).
ب ـ عشق زمینی است
عشقی که در شاهنامه وصف می شود؛ بر خلاف عشق در دوره های بعد، از نوع عشق افلاطونی نیست که در آن «سالک راه عشق را که جاویدانی است، نخست از عشق صورت شروع می کند و اندام های زیبا را طالب است. آن گاه از عشق صورت های فردی می گذرد و به عشق صورت زیبا به کلّی دل می بندد. از این مرحله نیز که گذشت به زیبایی های جان دل می دهد» (افلاطون، 1389: 58). بلکه عشقی طبیعی است و با مشارکت جسم و جان. عاشق و معشوق رنگ و بوی زمینی دارند. عاشق چنان بی پرواست و جسـورانه، پرشـور و با صـلابت داستـان را پیش می برد که می توان گفت در عشـق ورزی نیز حمـاسه
می آفریند.
به نظر می آید فردوسی نمی خواهد وارد مباحث نظری این مفهوم شده و درباره ی چیستی آن سخن بگوید. او واقعیت جسمانی عشق را می بیند و آن را وصف می کند. عشق در شاهنامه نمونه ی کامل عشق زمینی و مهیّج سبک خراسانی است که از بدبینی های دوره و سبک عراقی در آن خبری نیست.
تمامی عشق ها در شاهنامه (غیر از عشق سودابه به سیاوش و شیرویه به شیرین) به وصل می انجامند. در شاهنامه با عشق به عنوان یک واقعیّت جسمانی، که در تن انسان تجسّم یافته، مواجه هستیم. معشوق کاملاً زمینی و دست یافتنی است و هرگز سخنی از معشوق آسمانی و صعب الوصـول که برای رسیدن به آن باید راه های پرخطری را سپری کرده و عاقبت به خیالی از او دل خوش نمود، نیست. دکتر صفـا در این باره می نویسد: «اصولاً باید دانست که در عاشقی های شاهنامه، زبونی و شیفتگی عشّاق که به ضعف تن و پریشانی فکر و خفّت عقل کشد، وجود ندارد و پهلوانان عاشـق تا آخرین نفس سجـایای پهلوانی و مـردانگی خود را نگاه می دارند» (صفا، 1387: 251).
ج ـ عشق طربناک و خالی از سوز و گداز است
در شاهنامه؛ تحمّل سختی ها و ناملایمات در راه عشق، دفع موانع و وصال را در پی دارد. در نتیجه اثری از سوز و گدازهای عاشقانه، گله و شکایت هجران و بی وفایی معشوق ـ که در مضمون های عاشقانه دوران بعد یافت می شود ـ وجود ندارد. و این امر را در حقیقت می توان از برجسته ترین ویژگی های اشعار غنایی شاهنامه دانست.
«زال و رودابه، بیژن و منیژه و سایر عشّاق شاهنامه، پس از تحمّل ناملایمات و برطرف کردن موانع، در نهایت طعم وصال و شیرینی کامجویی را می چشند. تنها در دو داستان سیاوش و سودابه و شیرین و شیرویه که اتفاقاً یکی نگاتیو دیگری است، فرجام دلدادگی، ناکامی است. قهرمانان زن هر دو داستان به ناکام یکی به دست چهان پهلوان و دیگری به دست خویش کشته می شوند. و در هر دو داستان مایه ی اصلی عشق حرام است، عشقی میان فرزند و زن پدر. در یکی زن پدر عاشق است و فرزند معشوق. و در دیگری بعکس فرزند عاشق است و زند پدر معشوق» (سرّامی، 1388: 82). البتّه نباید از یاد برد که متن حماسی است و همه چیز در خدمت حماسه قرار می گیرد. به عنوان مثال در داستان بیژن و منیژه هر چند وصال صورت می پذیرد، در پایان آنچه برجسته می شود؛ پهلوانی رستم است. و یا ماجرای سودابه و سیاوش زمینه ساز درخشش رستم می شود.
بین عشق در شاهنامه و واساساً شعرهای سـروده شده در حد فاصل قرن 4 تا قرن 6 و عشـق در دوره-های بعد و مشخصاً در غزل فارسی، تفاوت های عمده ای وجود دارد: «مضامین و مفاهیم شعر این دوره در رهگذر پند و اندرز و توصیف طبیعت و حماسه آفرینی، به روشنی نماینده ی گونه یی

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:35:00 ق.ظ ]




د ـ اظهار عشق اغلب از طرف زنان صورت می گیرد
در ماجرای دلباختن تهمینه به رستم؛ این تهمینه است که نیمه شب بر بالین رستم می رود و عشق خود را به او اظهار می کند. همچنین در ماجراهای سودابه و سیاوش، گلناز و اردشیر، آرزو دختر ماهان گوهرفروش و بهرام گور، زنان در ابراز عشق پیشگام هستند.
در سایر موارد، این مرد است که معشوق را از عشقی که در دل دارد، آگاه می سازد؛ در ماجراهای عاشقانه زال و رودابه، شیرویه و شیرین و همچنین در عشق کوتاه سهراب به گردآفرید شاهد پیشگامی مردان در ابراز عشق هستیم.
ه ـ بهار، موسم عشق ورزی است
با اندکی تأمّل در عاشقانه های شاهنامه، درمی یابیم که اکثر ازدواج ها و صحنه های عاشقانه در فصل بهار رخ داده است.
داستان های دلدادگی زال و رودابه؛ رستم و تهمینه؛ سهراب و گردآفرید؛ سیاوش و فرنگیس؛ بیژن و منیژه همگی در فصل بهار صورت گرفته است.
3-1-1-2 آغاز عشق در شاهنامه
نکته ی قابل ذکر در ماجراهای عاشقانه شاهنامه اینکه عشق عموماً به دو صورت اتّفاق می افتد:
الف ـ شنیدن وصف معشوق
«یکی از جنبه های سنّتی عشق که به ویژه در عالم داستان های شرقی زیاد دیده می شود، دل باختن پیش از دیدن دلدار است» (حمیدیان، 1387: 207). در شـاهنامه گاه عشّاق با شنیدن وصف زیبایی ها، پهلوانی ها و دلاوری های طرف مقابل به او دل می بندند. داستان دلـداگی «زال» پسر سام نریمان و «رودابه» دختر مهراب کابلی به یکدیگر که همه سنّت های موجود را زیر پا می نهـد؛و یکی از زیباترین داستان های عشقی ـ حماسی ادبیات فارسی را رقم می زند، بدین صورت شکل می گیرد. آنجا که زال به کابل سفر کرده و با مهراب امیر آن دیار هم نشین می شود و در همان جا وصف زیبایی دختر او را شنیده و دلش به مهر رودابه می جنبد:
پس پـرده او یکـی دختـــر است که رویش زخورشید روشن تر است
ز سـر تا به پایش به کـردار عـاج به رخ چون بهشت و به بالای ساج
برآن سفت سیمینش مشکین کمند سـرش گشته چـون حلقـه ی پایبند
بـر آوردمر زال را دل بجــوش چنان شد کـزو رفـت آرام و هوش
(فردوسی، 1379: 320ـ313)
رودابه نیز با شنیدن وصف زال از زبان پدر شیفته و دلباخته ی او می شود:
رخــش پـژمـراننـده ی ارغـــوان جـوانسـال و بیـداد و بختش جوان
به کین اندرون چون نهنگ بلاست به زین اندرون تیز چنگ اژدهاست…
از آهو همان کش سپید است موی نگـوید سخـن مـردم عیب جــوی
سپیــدی مـــویش بـزیبد همــی تو گـویی که دل هـا فـریبد همــی
چـو بشنید رودابه آن گفت و گـوی برافروخت و گلنارگون گشت روی
دلش گشت پر آتش از مهــر زال ازو دور شـد خـورد و آرام و هـال
(همان: 374ـ363)
تهمینه، دختر شاه سمنگان، نیز پس از آن که نیمه شب بر بالین رستم می آید، اعتراف می کند که صفات رستم را شنیده و عاشق شده است و با پروردگار خود عهد کرده که غیر از او جفت نگیرد:
به کـردار افسـانه از هــر کسـی شنیـدم همـی داستانت بسـی
…چون این داستـان ها شنیدم ز تو بسی لب ز دندان گـزیدم ز تو
بجستم همی کفت و یال و برت بدین شهر کرد ایزد آبشخورت
تو را ام کنـون گـر بخواهی مـرا نبیند جز این مـرغ و ماهی مرا
یکـی آنک بر تو چـنین گـشته ام خــرد را ز بهـر هـوا کـشته ام
و دیگـر که از تـو مگـر کـردگار نشــاند یکـی پورم اندر کنـار
(همان:: 85ـ69)
در داستان عاشقانه ی بیژن و منیژه، پهلوان ایرانی نیز پس از شنیدن سخنان گرگین در وصف

پایان نامه - مقاله - متن کامل

 

بزمگاه منیژه و جمال و کمال او، به او دل می بازد و این آغازی است برای گرفتای بیژن در چاه، وفاداری منیژه و در نهایت نجات بخشی رستم:
… پـری چهـر بینی همه دشت و کوه ز هر سـو نشسسته بشـادی گروه
منیــــژه کجــا دخــت افــراسیاب درفشــان کند باغ چـون آفتــاب
همـه دخــت تـوران پوشیــده روی همه ســرو بالا همه مشــک بوی
همه رخ پر از گل، همه چشم خواب همه لب پر از مـی ببـوی گـلاب…
چو گــرگین چنین گفت بیژن جوان بجــوشیدش آن گوهــر پهلــوان

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:34:00 ق.ظ ]