کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


فروردین 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
            1
2 3 4 5 6 7 8
9 10 11 12 13 14 15
16 17 18 19 20 21 22
23 24 25 26 27 28 29
30 31          


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



جستجو


 



جزییات بیشتر درباره این پایان نامه ها :

پایان نامه بررسی اصول ،احکام ، مبانی و ماهیت قراردادهای دولتی و مقایسه آن با قراردادهای خصوصی

 

پایان نامه قراردادهای پیمانکاری خصوصی و دولتی و بررسی حقوقی مناقصه و مزاید

دولت به مفهوم نهاد نهادها، گسترده ترین کلیتی است که هم میدانگاه حقوق اساسی و هم موضوع بررسی آن است. دولت جامعه سیاسی سازمان یافته و نهادبندی شده ای است که از سایر جوامع متمایز بوده و شخصیت مشخص و متمایزی از عناصر ترکیبی خود دارد. سایر نهادهای سیاسی از آن ناشی شده اند و در غالب این مفهوم وسیع جای دارند. (قاضی شریعت پناهی، 1388، ص 54)
بنابراین، دولت را می توان مجموعه ای از نهادها و مؤسسات در یک واحد جغرافیایی دانست، که کارگزار قدرت سیاسی است، به دلیل دارا بودن همین قدرت سیاسی در کشورهای مختلف به اشکال گوناگون مانند امپراتوری، پادشاهی، دولت و… ظهور پیدا می کند.

به نظر روسو مردم در همبستگی با یکدیگر برای حفظ جان، مال و آزادی خود یک جامعه سیاسی تأسیس می کنند که در واقع همان دولت منظور است و حافظ منافع افراد است، اما تشکیل این جامعه سیاسی موجب از دست دادن آزادی نا محدودی است که شخص در کسب اشیاء دارد، اما در ازاری تشکیل این جامعه سیاسی، حق مالکیت و تصرف نسبت به همه چیزهایی که در تصرف اوست پیدا می کند. در دولت از نگاه روسو مردم تابع قوانینی که خود تهیه می کنند هستند و نمایده ای را از طرف خود و به عنوان امین انتخاب می نمایند که حافظ منافع افراد باشد. (جونز، 1370، ص 354)

روسو با تایید حق حاکمیت آن را از سلطان و پادشاه به ملت انتقال داده و اراده عموم را قائم مقام اراده  فرد می داند. از نظر وی فرمانروا باید پاسخگوی اعمال خود باشد و مجمعی به عنوان نماینده مردم از وی پاسخ بخواهد.

هابز نیز بر این باور است که: از آنجایی که اقدام اصلی انسانها به تاسیس دولت، میل آنها به زندگی در صلح و امنیت است، حاکم انتخابی باید برای تحقق این هدف به قدر کافی از قدرت برخوردار باشد تا بتواند با هراسی که در دل انسانها ایجاد می کند، اراده آنها را به صورت واحد در آورد، این موضوع نه تنها نقض کننده حق تعیین سرنوشت خود توسط فرد نیست، بلکه تأیید ایده خودمختاری مطلق فرد است. از طریق قرارداد است که همه افراد تحت قیومیت یک حاکم مطلقه و یا مجمعی از افراد قرار می گیرند. این موضوع از دیدگاه هابز به معنای تحقق واقعی آزادی فردی است. بنابر این دولت با قدرت انحصاری اش به منظور حفظ یکایک افراد و تنظیم روابط انسانی اصول برابری و مساوات فردی را عملاَ تحقق می بخشد، چنانچه از قانون طبیعی انتظار می رود. در واقع هابز تنها وظیفه دولت را ایجاد امنیت و آسایش برای ملت می داند. او میگوید دولت هنگامی برپا می شود که مردم قدرتشان را تسلیم فرمانروایی کنند. (توحید فام، 1381،ص151)

هگل محتوای دولت خود را در ایجاد نوعی حق و آزادی می داند. هگل معتقد است تا وقتی که حق نباشد اخلاق و تعهد معنا ندارد. رابطه حق و وظیفه (اخلاق) بنیان رابطه سیاسی مد نظر هگل را تشکیل  می دهد، به طوری که فلسفه سیاسی او با حق شروع می شود و سعی دارد شکاف حق و وظیفه را از میان بردارد، لذا از یک سو وجود یک نظم اخلاقی و قانونی ضرورت دارد زیرا شرط آزادی فردی، بیرونی کردن آن است و از سوی دیگر انسان غیر آزاد فاقد شخصیت قانونی است. کسی دارای شخصیت حقوقی است که بتواند حق را در بیرون اعمال کند، حق باید متقابلاَ در بیرون به رسمیت شناخته شود، پس اینجا حقوق مطرح می شود نه حق.‍(احمدوند، 1386،صص 8 و9)

اینکه روسو فرمانروا را در برابر مردم پاسخگو بداند نظریه درستی است و از سوء استفاده در اعمال قدرت جلوگیری می شود اما آرمانهای روسو آیا در زندگی اجتماعی قابل اجراست در یک جامعه افراد مختلفی حضور دارند و نظریه روسو بر این مبناست که همه افراد فراتر از همبستگی که دارند از خود اطاعت کنند که این ایجاد هرج و مرج می کند و این امکان که همه افراد جامعه از حاکم رضایت داشته باشند غیر ممکن است، هابز حق افراد در خصوص وضع قوانین سلب می نماید و می گوید بهترین دولت، دولتی است که افراد قدرت خود را تسلیم یک قدرت حاکم نمایند و علت اصلی هابز برای پیشنهاد این نظریه، می تواند حفظ نظم جامعه و جلوگیری از بروز اختلافات در جامعه باشد، اما ایراد این دولت نیز واگذاری تمامی اختیارات به قدرت حاکم است که ممکن است زمینه سوء استفاده از قدرت را فراهم سازد، دولت هگلی نیز ایجاد دولت مدرن را مد نظر دارد و هدف او ورود اشخاص به حوزه حقوق عمومی و ایجاد همبستگی میان دولت و مردم است. به نظر می رسد بهترین روش در تشکیل یک دولت پیروی از نظریه هگل باشد، اما در کنار ورود افراد به حقوق عمومی یک قدرت حاکم نیاز است تا نظم جامعه     برهم نخورد در واقع اداره دولت به وسیله شخص حاکم و اشخاص جامعه انجام گیرد.

1-1-1- دولت به معنای کشور

همانگونه که ذکر گردید، واژه دولت می تواند دارای معانی و مفاهیم مختلفی باشد در معنای بسیار

 

وسیع، دولت مجموعه ی متمایز و مشخصی است که هم شامل هیأت حاکم و دستگاه حکومت و فرمانروایان است و هم شهروندان و فرمانبران را در بر می گیرد.

دولت-کشور، جامعه سیاسی متشکلی است که در آن هم قدرت سیاسی و هم سرزمین و هم جمعیت یافت می شود و کلیتی را متصور می سازد که جهان امروز ما به این نوع واحدها تقسیم گردیده است.       (همان ، 1383،ص 133)

بدین ترتیب، اگر بخواهیم درمورد یک قدرت سیاسی یا مجموعه ای از نهادها که در یک محدوده جغرافیایی مشخص قرار دارد و سرزمین معینی که در آن افراد انسانی قرار دارند و برای اجرای درست قوانین و رعایت حقوق افراد جامعه توسط شخصی اداره می شود صحبت کنیم، دولت-کشور به ذهن متبادر می شود. ( همان ، 1383،ص 134)

دولت-کشور یک کلیت تشکیل شده از انواع نهادها است و به عنوان نهاد برتر اداره کننده سایر نهادهای وابسته به خود شناخته می شود، در جامعه بین الملل رابطه بین دولتها از طریق همین کلیت انجام می گیرد . ( همان ، 1383،ص 134)

در این مفهوم، سه عامل تشکیل دهنده دولت عبارتند از جمعیت، سرزمین و نیروی برتر فرمانروایی، جمعیت یک دولت-کشور، گروههای مختلف مردم و نیروی انسانی آن است که به یکدیگر وابستگی مادی و معنوی داشته و نسبت به سرزمین خود احساس تعلق می کنند وسرنوشت کشور خود را وابسته به هم  می دانند.

سرزمین نیز محدوده ی جغرافیایی مشخص با مرزهای سرزمینی مشخص است که جمعیت مردم با وابستگی مادی و معنوی نسبت به سرنوشت کشور خود در این محدوده استقرار دارند. حال این سرزمین وگروهای مردمی ساکن در آن برای اداره بهتر امور نیاز به یک شخص حاکم دارند تا از آن تابعیت نموده و قوانین نظام مند جامعه را زیر نظر قدرت حاکم انجام دهند، هرچه جامعه متحول تر باشد حاکمیت شکل سازمان یافته تری به خود خواهد گرفت.( همان، 1383،ص 60)

دولت به معنی کشور، مانند قانون استخدام کشوری سال 1344 که در متن آن چنین آمده است: «شرکتهای دولتی از شمول این قانون (قانون استخدام کشوری) مستثنی است». پس با توجه به این قانون یکی از معانی دولت همان کشور است و واژه کشور اعم از واژه دولت شناخته می شود.

1-1-2- دولت به معنای حکومت

در مفهوم مضیق تر این واژه جهت اطلاق به فرمانروایان و دستگاه هیأت حاکمه در برابر شهروندان و فرمانبران به کار می رود، به عبارت دیگر در این برداشت دولت در برابر مفهوم مردم و ملت قرار می گیرد.

در این مفهوم دولت می تواند به عنوان یک قدرت واحد مانند پادشاه باشد که بر مردم حکومت       می کند، یا کلیه سازمانها و نهادهایی باشد که مجری قانون هستند که بر مردم اعمال قدرت می کنند. (قاضی  شریعت پناهی، 1388،ص 55).

دولت به معنای حاکمیت، قدرت برتر است که بر مردم و بخشها و نهادهای مختلف دولت، حکومت می نماید، قدرت حاکمیت نشانه اقتدار و عدم وابستگی یک دولت است. (قاضی شریعت پناهی، 1388 ،ص 71)

1-1-3- دولت به معنای قوه مجریه یا ریاست جمهور و هیأت وزیران

در مضیق ترین مفهوم، دولت به معنای قوه مجریه متشکل از رئیس جمهور و هیأت وزیران به کار میرود. دولت به مفهوم قوه مجریه چند بخش دارد، یکی ریاست جمهور که در عالی ترین جایگاه          قوه مجریه قرار دارد که تعیین آن بسته به نوع قانون اساسی است که در هر کشور اجرا می شود. در کشور ما انتخاب ریاست جمهوری از طریق رای مردم انجام می گیرد، در بعضی کشورها این انتخاب به صورت موروثی و پادشاهی است، کلیه امور مملکتی در یک حوزه جغرافیایی بر عهده شخص رییس جمهور است. (قاضی شریعت پناهی ، 1388، ص 238).

در این پایان نامه منظور از دولت همان مفهوم اعمال حاکمیت در کنار تصدی گری است و در ماده 135 قانون برنامه چهارم توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی چنین تعریف شده است:

«1- امور حاکمیتی

امور حاکمیتی دولت، که تحقق آن موجب اقتدار حاکمیت کشور است و منافع آن بدون محدودیت شامل همه اقشار جامعه می‌گردد و در زیر اموری را که در حوزه حاکمیتی در قانون مذکور بیان گردیده و با این رساله نیز مرتبط می باشد بیان می گردد:

1-1- سیاستگذاری، برنامه‌ریزی و نظارت در بخشهای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی.

1-2- ایجاد فضای سالم، برای رقابت و جلوگیری از انحصار و تضییع حقوق مردم.

1-3- فراهم نمودن زمینه‌ها و مزیتهای لازم، برای رشد و توسعه کشور و رفع فقر و بیکاری.»

اعمال حاکمیت ناشی از قدرت عمومی، در انحصار دولت و دارای خصیصه اقتداری و الزامی است، در این خصوص صلاحیت دولت در مفهوم کلی، ذاتی، عام و مطلق است. هر قراردادی در راستای اعمال حاکمیت نیز یک طرفه و به صورت ایقاع در شکل و قالب احکام و فرامین حکومتی ظاهر می شود. مانند اتخاذ تصمیم در مورد امنیت ملی، برنامه ریزی اقتصادی، سیاستهای بانکی و پولی، مالیاتها، وظایف اجتماعی، بهداشت، درمان و غیره، قراردادهای حاکمیتی عموماَ به شکل الحاقی مانند پیمانهای استفاده از خدمات آب، برق، گاز و یا ارشادی مانند قراردادهای بیمه بانکی و غیره تنظیم می گردد. (حسینی، 1387،ص18)

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[یکشنبه 1399-01-31] [ 09:14:00 ق.ظ ]




هدف اصلی این پژوهش تعیین روابط متغییرهای تنظیم شناختی هیجان، ذهن آگاهی و کمال گرایی با اضطراب امتحان دانش آموزان سال سوم دبیرستان شهرستان بابلسر می باشد.
هدف های فرعی این پژوهش عبارتند از:

بررسی و تعیین رابطه بین تنظیم شناختی هیجان و اضطراب امتحان دانش آموزان.
بررسی و تعیین رابطه بین ذهن آگاهی و اضطراب امتحان دانش آموزان.
بررسی و تعیین رابطه بین کمال گرایی و اضطراب امتحان دانش آموزان.
بررسی احتمال پیش بینی کنندگی هر یک از مؤلفه های کمال گرایی، تنظیم شناختی هیجان و ذهن اگاهی در اضطراب امتحان دانش اموزان. جزییات بیشتر درباره این پایان نامه ها :

 

 

پایان نامه نقش تنظیم شناختی هیجان، ذهن آگاهی و کمال گرایی در پیش بینی اضطراب امتحان دانش ­آموزان پسر سال سوم دبیرستان
سؤال های پژوهش

آیا بین تنظیم شناختی هیجان و اضطراب امتحان دانش آموزان رابطه معنادار وجود دارد؟
آیا بین ذهن آگاهی و اضطراب امتحان دانش آموزان رابطه معنادار وجود دارد؟
آیا بین کمال گرایی و اضطراب امتحان دانش آموزان رابطه معنادار وجود دارد؟
آیا کمال گرایی،تنظیم شناختی هیجان و ذهن آگاهی در پیش بینی اضطراب امتحان دانش آموزان نقش دارد؟
فرضیه های پژوهش

فرضیه اول: بین تنظیم شناختی هیجان و اضطراب امتحان دانش آموزان رابطه معنادار وجود دارد.

فرضیه دوم : بین ذهن آگاهی و اضطراب امتحان دانش آموزان رابطه معنادار وجود دارد.

فرضیه سوم: بین کمال گرایی و اضطراب امتحان دانش آموزان رابطه معنادار وجود دارد.

فرضیه چهارم : از روی نمره های کمال گرایی، تنظیم شناختی هیجان و ذهن آگاهی می توان اضطراب امتحان دانش آموزان را پیش بینی نمود.

تعاریف مفاهیم پژوهش

تعریف نظری مفاهیم

اضطراب امتحان

اضطراب امتحان ، نوع شایعی از اضطراب عملکرد است که ده تا بیست درصد دانش آموزان و دانشجویان به آن دچار می شوند. اضطراب امتحان، اصطلاحی کلی است و به نوعی از اضطراب یا هراس اجتماعی اطلاق می شود که فرد را درباره ی توانایی هایش دچار تردید می سازد و پیامد آن کاهش توان مقابله با موقعیت های امتحان است، موقعیت هایی که فرد در معرض ارزشیابی قرار می گیرد و مستلزم حل مشکلات یا مسئله است. بنابراین، می توان چنین بیان کرد که فرد دچار اضطراب امتحان، پاسخ سؤالات درسی را می داند، اما شدت اضطراب امتحان مانع از آن می شود که وی از معلومات خود استفاده کند( سرگلزایی و همکاران،1382).

کمال گرایی

دانلود مقاله و پایان نامه

 

کمال گرایی به منزله تمایل پایدار فرد به وضع معیارهای کامل و دست نیافتنی و تلاش برای تحقق آنهاکه با خود ، ارزشیابی های انتقادی از عملکرد شخصی همراه است، تعریف شده است ( فراست و همکاران ،1998 ).کمال گرایی تمایل در جهت بی نقص بودن است وکمال گرایان افراطی مردمی هستند که می خواهند در همه جنبه های زندگی شان بی عیب باشند( هویت و فلت ،2002).

تنظیم شناختی هیجان

تنظیم شناختی هیجان می تواند به عنوان مدیریت  اطلاعات برانگیخته شده هیجانی با راهبردهای شناختی هشیار تعریف شود(زلومکی و هان ،2010). تنظیم هیجان، به  فرایندهایی اشاره می کند که به وسیله ی آن ما بر این که چه هیجاناتی را تجربه کنیم، چه موقع آنها را تجربه کنیم و چگونه آنها را بیان کنیم  تأثیر  می گذارد (سزیگیل، بوزنی و بازینسکا ،2014) و به عنوان ساختار وسیعی تصور می شود که تعدادی از فرایندهای تنظیمی مثل تنظیم تجربه هیجانات و خصیصه های زیربنایی و اساسی هیجانات مثل واکنش پذیری فیزیولوژیایی، اجتماعی، رفتاری و فرایندهای شناختی را شامل می شود (زلومکی و هان ، 2010).

ذهن آگاهی

به نظر لانگر(1989)، ذهن آگاهی یک فرایند شناختی خلاق و سازنده است و زمانی که یک فرد سه ویژگی کلیدی زیر را به کار می گیرد، آشکار می شود. آن سه ویژگی عبارتند از:

خلق یک طبقه بندی جدید

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:13:00 ق.ظ ]




علاقه همزمان به تنظیم هیجان، همچنین پیشنهاد کاربردهایی در زمینه آسیب­شناسی روانی، نوید بخش بهبود دیدگاه­هایی نوین در عرصه رشد هیجانی است (تامپسون، 1994). ریشه­های پژوهش در این باره به مطالعه دفاع­های روانشناختی (فروید، 1956-1926)، استرس و مقابله روانشناختی (لازاروس، 1966)، نظریه دلبستگی (بالبی، 1969) و البته نظریه هیجان (فریجدا، 1986) بر می­گردد (به نقل از گراس و تامپسون، 2007). علی­رغم توافق همگانی آشکار درباره فقدان تعریف جامعی در زمینه تنظیم هیجان، هنوز گوناگونی قابل توجهی در تعریف ضمنی این مفهوم مشاهده می­شود که توسط نظریه­پردازان و پژوهشگران مختلف ارائه می­شود (تامپسون، 1994).
تنها توجه به این جنبه که تنظیم نامناسب هیجان، ناسازگارانه و بر عکس، تنظیم مناسب آن سازنده است، بیش از حد ساده­انگارانه است. ارزش مفهومی تنظیم هیجان وسیله­ای است برای فهم اینکه چگونه هیجان­ها توجه و فعالیت را سازماندهی و کنش­های راهبردی، دیرپا یا قدرتمند را تسهیل می­کنند تا بر موانع فایق آیند، مسائل را حل کنند و همزمان منجر به حفظ بهزیستی شوند؛ همان­طور که در عین حال ممکن است استدلال و برنامه­ریزی را دچار نقص کنند؛ تعاملات و روابط بین فردی را بغرنج ساخته و سلامت را به مخاطره اندازند (گراس و مونیاس، 1995).

 

جزییات بیشتر درباره این پایان نامه ها :

 

 

پایان نامه نقش تنظیم شناختی هیجان، ذهن آگاهی و کمال گرایی در پیش بینی اضطراب امتحان دانش ­آموزان پسر سال سوم دبیرستان

تامپسون (1994) تنظیم هیجان را چنین تعریف می­کند: تنظیم هیجان در برگیرنده فرایندهای درونی و بیرونی است که مسئول نظارت، ارزیابی و تعدیل واکنش­های هیجانی، به خصوص اشکال شدید و زودگذر برای نیل به اهداف فردی هستند. این تعریف در برگیرنده چندین مشخصه فرایند تنظیم هیجان است. اول این که، همسو با گفته مسترز[1] (1991) تنظیم هیجان می­تواند به ابقا و تقویت برانگیختگی هیجانی و همچنین بازداری یا آرام­سازی آن منجر شود. اغلب نظریه­پردازان اعتقاد دارند در فرهنگ­هایی که بازداری، هیجان را تنظیم می­کند، مهارت­های تنظیم هیجان منجر به فرونشینی برانگیختگی هیجانی می­شوند. اما حتی در فرهنگ­هایی که این چنین القا می­کنند، راهبردهای مدیریت هیجان اغلب به ابقا و تقویت برانگیختگی هیجانی منجر می­شوند، مانند زمانی که افراد برای خودشان احساس تاسف می­کنند، یا زمانی که بزرگسالان درباره احساسات گناه، خشم یا شرم در پاسخ به بی­عدالتی اجتماعی نشخوار می­کنند. دوم این که، تنظیم هیجان نه تنها راهبردهای خود مدیریتی اکتسابی را شامل می­شود، بلکه تنوعی از تأثیرات بیرونی را به وسیله نوع هیجانی که تنظیم می­شود، در بر می­گیرد. علت این امر آن است که میزان قابل توجه فرایند تنظیم هیجان از طریق مداخله­های دیگران رخ می­دهد. برای مثال در نوزادی، مراقبان کوشش قابل ملاحظه­ای برای نظارت، تفسیر و تعدیل حالت­های انگیختگی نوباوگان اختصاص می­دهند، به بیان دیگر، هیجان­های آنها را تنظیم می­کنند. همزمان با رشد فرزندان، والدین از مداخله ­های مستقیم و غیرمستقیم استفاده می­کنند. والدین این عمل را هم برای بهزیستی روانشناختی کودک و هم برای اجتماعی کردن رفتار هیجانی انجام می­دهند، طوری که با انتظارات مرتبط با احساسات و تجلی آنها منطبق باشند (سارنی، به نقل از تامپسون، 1994).

علاوه بر این، روابط والد- فرزند و دیگر وابستگی­های اجتماعی معنادار بر مطالبه­های تنظیم هیجان و کارایی راهبردهای مدیریت انگیختگی که کودکان در سایه این ارتباطات فرا می­گیرند، اثر می­گذارد. افراد در بزرگسالی و در شرایط ناکام­کننده، با همدلی یا با استفاده از حس شوخی تلاش می­کنند تا مکرراً هیجان­های دیگران را تنظیم کنند. بنابراین، رشد مهارت­ها مستلزم مدیریت هیجان خود فرد است که در بافت اجتماعی رخ می­دهد و به طور معناداری مدیریت انگیختگی کودکان را از طریق تأثیرات تنظیم کننده بیرونی شکل می­دهد. سوم این که، اگرچه تنظیم هیجان برخی مواقع هیجان گسسته تجربه شده توسط فرد را تحت تأثیر قرار می­دهد (برای مثال، برانگیختگی گناه یا شرم به جای خشم، هنگام اتهام ناعادلانه)، به احتمال زیاد این فرایند اشکال زودگذر و شدید آن هیجان را تحت تأثیر قرار می­دهد. به عبارت دیگر، جنبه­های مدیریت هیجان، شدت هیجان تجربه شده را کاهش می­دهد یا تقویت می­کند؛ آغاز یا بهبود آن را به تأخیر می­اندازد یا سرعت می­­بخشد؛ دوام آن را محدود یا تقویت می­کند؛ میزان یا تغییرپذیری هیجان را کاهش یا افزایش داده و سایر اشکال کمی پاسخ هیجانی را تحت تأثیر قرار می­دهد. در نهایت این که تنظیم هیجان باید از نظر عملکرد مرتبط باشد، طوری که در مسیر اهداف تنظیم برای موقعیت ویژه­ای باشد. این اهداف ممکن است گوناگون و متغیر باشند و آنها چیزی بیش از ابقا ساده خلق مثبت در خود یا دیگری است (تامپسون، 1994). ارائه و توسعه تعریف جامع و واضحی درباره این پدیده نیازمند کوشش بیشتری از سوی پژوهشگران است.

مدل­های تنظیم هیجان

پژوهش در مورد تنظیم هیجان منجر به ظهور رویکردهایی در زمینه وحدت یا جدایی دو پدیده هیجان و

دانلود پایان نامه

 

تنظیم هیجان شده است. گروهی عنوان می­کنند که هیجان به طور ذاتی نظم­دهنده است و این که این دو مفهوم نمی­توانند مجزا شوند (برای مثال، استنسبری و گانر، 1994؛ به نقل از کول، مارتین و دنیس[2]، 2004)، گروهی دیگر ادعا می­کنند که این اصطلاح به طور ضمنی به دو پدیده اشاره دارد – یکی در بر گیرنده فرایندهای مرتبط با تولید هیجان است و دیگری شامل مجموعه گسترده­ای از فرایندهایی است که به دنبال هیجان فراخوانده شده، ظاهر شده و درگیر مدیریت یا سوء مدیریت هیجان تولید شده می­گردند. سردمدار این مدل دو عاملی، پژوهش کول و همکاران (2004) است که در آن رویکردهای پژوهشی تشویق به اتخاذ این موضع شده­اند که در ابتدا هیجان تولید شده را در نظر گرفته و سپس به این موضوع بپردازند که چگونه فرایند تنظیمی منجر به تغییر حالت هیجانی فراخوانده شده می­شود. یکی از فرض­های آنها در مورد مجزا بودن این دو سازه این است که هیجان­ها بسته به این که چگونه تنظیم می­شوند دارای تاثیرات مختلف هستند. در واکنش به این پژوهش، کمپوس، فرانکل و کمرز[3] (2004) رویکرد واحدی را به هیجان و تنظیم هیجان اتخاذ کرده­اند. در این جا هدف ارائه دلایل آنها در تبیین چگونگی واحد بودن این دو پدیده نیست؛ به طور خلاصه آنها معتقدند که به نظر می­رسد در دنیای واقعی فرایندهای زیربنایی هیجان و تنظیم هیجان یکسان است، در واقع پدیده­های واحدی هیجان­ها را تولید می­کنند و همین فرایندها توجیه کننده تنوع تجلی و ابراز هیجان هستند (برای مثال، آنها را تنظیم می­کنند).

در تنظیم هیجان چه چیزی تنظیم می­شود؟

شاید اساسی­ترین معما در تعریف تنظیم هیجان با این مسأله سروکار دارد که هنگام مدیریت هیجان چه چیزی تنظیم می­شود. به دلیل این که هیجان پدیده­ای چند وجهی است (شامل برانگیختگی فیزیولوژیکی، کنش­وری عصب­شناختی، ارزیابی شناختی، فرایندهای توجهی و تمایلات پاسخ­دهی)، راه­های گوناگونی برای مدیریت هیجان­ها وجود دارد. ملاحظه این راه­ها نشان می­دهند که اصطلاح تنظیم هیجان به پدیده واحدی اشاره ندارد، بلکه این پدیده تحت عنوان مفهوم گسترده­ای است که حوزه­ای از فرایندهای به نسبت مرتبط را شامل می­شود (تامپسون، 1994). در نقطه ثقل این فرایندها، سازماندهی سیستم عصبی قرار دارد که درگیر تنظیم برانگیختگی هیجانی از طریق فعل و انفعالات درونی و بیرونی است. ظرفیت­های تنظیم هیجان و خود مدیریتی، بخشی بر پایه مؤلفه­های عصبی- فیزیولوژیکی استوارند که در طول سال اول ظهور می­کنند و مبنایی برای اشکال پیچیده­تر مدیریت هیجانی در سال­های بعد فراهم می­نمایند. در واقع فرایندهای عصبی- فیزیولوژیکی زیرساخت انگیختگی هیجانی و مدیریتی، بخشی است از آنچه که تنظیم می­شود. مدیریت درون دادهای مربوط به اطلاعات از نظر هیجانی برانگیزاننده، روش دیگری است که هیجان از طریق آن می­تواند تنظیم شود. فرایندهای توجهی از همان اوایل زندگی، عهده­دار کارکردی برای تنظیم هیجان هستند. به این صورت که در برخی از موقعیت­ها، تمرکز توجه و درون­دادهای اطلاعاتی که موقعیت هیجانی فرد را تحت تأثیر قرار می­دهند، تنظیم می­شوند. در مواقع دیگر، هیجان­ها از طریق مؤلفه­های دیگر فرایند اطلاعاتی تنظیم می­شود. در این روش به جای محدود کردن درون­دادهای مربوط به اطلاعات از نظر هیجانی برانگیزاننده، افراد از طریق تغییر تفسیر یا تحلیل این اطلاعات، هیجان­های خود را تنظیم می­کنند (تامپسون، 1994).

پاسخ دیگر به این سؤال که چه چیزی تنظیم می­شود، این است که افراد معمولا رمزگردانی نشانه­های درونی انگیختگی هیجانی را هنگام تنظیم هیجان، مدیریت می­کنند. به عبارت دیگر، برانگیختگی هیجانی نه تنها از طریق تفسیر چرخه­های برانگیزاننده هیجان، بلکه از طریق تفسیر شاخص­های درونی انگیختگی هیجان مانند ضربان سریع قلب، افزایش میزان تنفس (یا تنفس منقطع و کوتاه)، عرق کردن و دیگر ملازمات انگیختگی هیجان، نیز مدیریت می­شود. تنظیم هیجان از طریق تسهیل دسترسی فرد به منابع مقابله­ای نیز رخ می­دهد، در این صورت میزان دسترسی­پذیری حمایت بیرونی برای مدیریت برانگیختگی هیجان، چیزی است که تنظیم می­شود. پاسخ دیگر به این سؤال این است که تنظیم هیجان معمولاً در برگیرنده پیش­بینی و کنترل ملازمات هیجانی در موقعیت­هایی است که افراد معمولاً با آنها مواجه می­شوند. یعنی تجربه هیجانی همان طور کنترل می­شود که فرد رویدادهای زندگی دارای مطالبه­های هیجانی کنترل­پذیر را انتخاب می­کند و می­آفریند. مثل دیگر سبک­های مدیریت هیجان، تنظیم مطالبه­های هیجانی موقعیت­های خانوادگی، روشی است که والدین از بیرون تجربه هیجانی فرزندان را مدیریت می­کنند (تامپسون، 1994).

به طور مختصر، مسیرهای رشدی گوناگونی برای تنظیم هیجان وجود دارند که از کوشش عوامل خارجی به منظور مدیریت هیجان­های کودکان و گنجایش رشدی کودک برای خودتنظیمی نشأت گرفته­اند. این­ها بر پایه­های عصبی- فیزیولوژیکی برای تنظیم انگیختگی، کنترل فرایندهای توجهی، تحلیل­های جایگزین برای موقعیت­های از نظر هیجانی برانگیزاننده، تغییر رمزگردانی محرک­های هیجانی درونی، افزایش دسترسی به منابع مقابله­­ای، تنظیم مطالبه­های هیجانی موقعیت­های خانوادگی و انتخاب سبک­های انطباقی برای تجلی هیجان مبتنی هستند. هر یک از این مسیرها پاسخ­های متفاوتی برای پاسخ به این سؤال که چه چیزی تنظیم می­شود، فراهم می­کنند. بنابراین، تنظیم مؤثر هیجان می­تواند هر یک از این فرآیندها را به صورت مجزا یا ترکیبی از هم در بر گیرد (تامپسون، 1994).

تفاوت­های فردی در تنظیم هیجان

به دلیل اینکه تنظیم هیجان در بر گیرنده فرآیندهای رشدی نامتجانس است، احتمالاً تفاوت­های فردی در تنظیم هیجان به جای محور واحد، در طول ابعاد چندگانه رخ می­دهد. برای مثال، احتمالاً افراد در دانش خود درباره نیاز به تنظیم هیجان در موقعیت­های خاص، در آگاهی آنها درباره راهبردهای جایگزین؛ در انعطاف­پذیری در به کار بستن راهبردهای تنظیمی مختلف؛ و دیگر مؤلفه­های کنترل هیجان متفاوت هستند. این که چرا افراد باید در تمام جنبه­های تنظیم هیجان یا در همه موقعیت­ها نقص نشان دهند، نیازی به دلیل ندارد؛ ممکن است الگوهای فردی مهارت، دشواری و جبران حکم فرما باشند. آنچه که نیاز به تعریف روشن دارد، تنظیم بهینه هیجان است. تنظیم بهینه هیجان می­تواند برای اهداف بالینی یا پژوهشی به عنوان یک فرایند یا برون­داد تعریف شود. بسیاری از صورت­بندی­های تنظیم هیجان به تنظیم بهینه از  جنبه برون­دادهای آن می­نگرند: فرد توان آن را دارد که هیجان­ها را تحت کنترل مطلوب در آورد تا از این طریق فرصتی برای رابطه بین­فردی و معاشرت­پذیری، پیش ­قدم شدن برای روابط اجتماعی در وقت مناسب، همدلی نسبت به دیگران، جرأت­مندی هنگام نیاز و یا سایر نشانه­های عملکرد موفق فراهم آورد. اعتقاد بر این است که تنظیم مؤثر هیجان ترکیبی از این رفتارها باشد و نشانه­های “نارسا تنظیم­گری هیجان”[4] معمولاً در غیاب این توانایی­ها ظاهر می­شوند. اما از سوی دیگر، تنظیم بهینه هیجان می­تواند به عنوان یک فرایند در نظر گرفته شود: به کارگیری راهبردهایی که منجر به بازارزیابی سریع و انعطاف­پذیر موقعیت­های برانگیزاننده هیجان، دسترسی به طیف وسیع هیجان­ها و جهت­یابی مطلوب هدف می­شوند. در این خصوص، تنظیم هیجان از جنبه­های کیفیت هیجانی صرف­نظر از سایر نتایج رفتاری آن تعریف می­شود. باید به خاطر داشته باشیم که تنظیم بهینه هیجان (نارسا تنظیم­گری هیجان) برای افراد مختلف، در موقعیت­های مختلف و با هدف­های مختلف متغیر است (تامپسون، 1994).

گراس و تامپسون (2007) هیجان را مجموعه ای از حالت های حادی که در پاسخ به محرک های خاص رخ می دهند، نامیدند. با استناد به این گفته، می توان فرض کرد که افراد دچار اختلالات خلقی، هیجان های ناخواسته را تشدید کرده و روی تجربه این هیجان ها پافشاری می کنند (در واقع تنظیم هیجان غیر مؤثر را به کار می برند). می توان فرض کرد که افراد دچار اختلالات هیجانی، برای مدت مدیدی از راهبردهای غیرانطباقی برای اداره ی عواطفی که با خلق منفی آنان مربوط است، استفاده کرده اند. مطالعات اخیر نیز نشان داده اند که افراد دچار اختلالات خلقی و هیجانی، در نحوه برخورد با هیجان هایشان با دیگر افراد تفاوت دارند. از جمله، در درک هیجان ها، واکنش های منفی تر به تجربه هیجانی، دشواری بیشتر در اصلاح هیجان های منفی بیش از کنترل آن (منین، هیمبرگ، تورک و فرسکو[5]، 2005).اختلالات خلقی و هیجانی با تجارب هیجانی منفی و شدید تشخیص داده می­شوند که شامل تنظیم افزاینده ی هیجان های منفی و تنظیم کاهنده ی هیجان های مثبت است. بر این اساس، پژوهش های اولیه روی تنظیم هیجان چشم انداز جدیدی در درمان اختلالات خلقی و هیجانی ارائه می دهد. به ویژه، دراین پژوهش ها سعی شده است در دومینوی درمان مشکلات هیجانی، حلقه های خالی شناسایی شده و تکمیل گردد (کمپبل و بارلو، 2007).

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:13:00 ق.ظ ]




گراس (2003) براساس مدل کیفیت تولید هیجان ، مدل فرایند تنظیم هیجان را ارائه کرد. مدل اولیه شامل پنج مرحله (شروع، موقعیت، توجه،ارزیابی و پاسخ) است. به اعتقاد گراس هر مرحله از فرایند تولید هیجان، یک هدف تنظیمی بالقوه دارد و مهارت های تنظیم کننده ی هیجان می توانند در نقاط مختلف این فرایند اعمال شوند (گراس و تامپسون، 2007). گراس براساس مدل اولیه، مدل فرایند تنظیم هیجان را طراحی کرد و پنج نقطه از مراحل تولید هیجان را مشخص کرد که هر نقطه، محل اعمال یک خانواده از فرایندهای تنظیم هیجان است. در شروع یک هیجان یا انتخاب موقعیت عواملی وجود دارد که فرد را در موقعیت برانگیختگی هیجانی قرار می دهد و یا او را از آن موقعیت دور می کند (اجتناب). در مرحله دوم (موقعیت) از طریق اصلاح موقعیت می توان در فرایند تولید هیجان تغییراتی ایجاد کرد. در این مرحله، یکی از راهبردهای تنظیم کننده ی هیجان، خود- اظهاری است. در مرحله سوم (توجه) یکی از راههای ایجاد تغییر و تنظیم هیجان، تغییر جهت و یا گسترش توجه می باشد. سه شیوه گسترش توجه شامل حواس پرتی، تمرکز و نشخوار فکری است(گراس و تامپسون، 2007). از بین این فنون، حواس پرتی یکی از فنون فراشناختی تنظیم کننده هیجان به حساب می آید (پاپاجورجیو و ولز[1]، 2004؛ ترجمه یوسفی، بهرامی و برکتین، 1386). فرد با تمرکز، توجه خود را تماماً روی موقعیت یا جنبه خاصی از آن تشدید می کند و نشخوار فکری شامل تمرکز توجه روی احساسات و پیامدهای آن است. در چهارمین مرحله از مراحل تولید هیجان (ارزیابی)، ایجاد تغییرات شناختی، وظیفه تنظیم بخشی در این مرحله است و یکی از راهبردهای آن، باز ارزیابی شناختی[2] است (گراس و تامپسون، 2007). آخرین مرحله از تولید هیجان، مرحله پاسخدهی است و تعدیل پاسخ آخرین بخش از فرایند تنظیم کننده هیجان را تشکیل می دهد.
 

جزییات بیشتر درباره این پایان نامه ها :

 

پایان نامه نقش تنظیم شناختی هیجان، ذهن آگاهی و کمال گرایی در پیش بینی اضطراب امتحان دانش ­آموزان پسر سال سوم دبیرستان

در مدل کیفیت هیجان پنج نقطه از فرایند تنظیم هیجان وجود دارد که پنج خانواده از فرایندهای تنظیم هیجان را معرفی می کنند: انتخاب موقعیت[3]، اصلاح موقعیت[4]، گسترش توجه[5]، تغییر شناختی[6] و تعدیل پاسخ[7]. این پنج خانواده به وسیله نقاط مختلف فرایند تولید هیجان از همدیگر متمایز شده اند. این خانواده ها به منزله مجموعه هایی از فرآیندها هستند. به چهار خانواده اول از تنظیم هیجان پیشایند محور گفته می شود چرا که آنها قبل از اینکه ارزیابی ها منجر به برانگیختگی و اوج گرفتن تمایلات پاسخدهی شوند، رخ می­دهند. در مقابل این چهار خانواده،تنظیم هیجان پاسخ محور قرار دارد که مربوط به آخرین مرحله ی تنظیم هیجان است. این دسته از راهبردها بعد از اینکه پاسخ ها تولید شدند رخ می دهد (گراس و موناز، 1995).

[1]. Papageorgiou & Wells

دانلود پایان نامه

 

[2]. cognitive reappraisal

[3]. situation selection

[4]. situation modification

[5]. attentional deployment

[6]. cognitive change

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:12:00 ق.ظ ]




برخی از ویژگی ها و صفات هستند که در افراد ایجاد اضطراب می کنند، که عبارتند از :
الف) کمال گرایی

افراد کمال گرا در سال های زندگی خود آموخته اند که فقط در صورتی دوست داشتنی ومورد قبول هستند که کارها را صد در صد کامل انجام دهند. بنابراین احساس خود ارزشمندی و عزت نفس آن ها بر اساس معیارهای بیرونی و قضاوت افراد دیگر پایه ریزی شده است. چنین نگرشی فرد را نسبت به نقطه نظرها و انتقادات دیگران آسیب پذیر و به شدت حساس می سازد به همین دلیل این افراد دائماً از بازنده بودن و اشتباه کردن می ترسند، نقایص خود را از همه پنهان می کنند ، تفکر همه یا هیچ دارند و بر روی بایدهای غیر ممکن به شدت تأکید می کنند . وقتی هدفی بالاتر از توان شما باشد، تلاش در جهت رسیدن به آن به شکست منتهی می شود و شکست های پی در پی منجر به اضطراب می شود. سعی کنید فردی منطقی با اهداف معقول باشید.

ب) نیاز شدید به تأیید شدن

اگر شما ارزشمند بودن خود را مبتنی به نحوه ی رفتار دیگران بدانید، اشتباه بزرگی مرتکب شده اید. اگر مردم با شما خوب برخورد نکنند . احساس افسردگی و خشم می کنید. اگرچه آن ها در حال حاضر با شما خوب هستند. ولی ممکن است در آینده این گونه نباشند. همه ی ما ترجیح می دهیم دیگران ما را دوست داشته باشند ، و با ما خوب رفتار کنند. ولی نمی توانیم ارزشمند بودن خود را در گرو اعمال آن ها نسبت به ما که اغلب نیز غیر قابل پیش بینی است بدانیم.

ج) بی توجهی به علائم جسمی و روانی استرس

بخش مهمی از کنترل ، آگاهی از وضعیت روانی و جسمی خود است. زمانی که شما به طور مرتب دچار استرس می شوید باید سعی کنید از همان ابتدا جلوی استرس بیهوده را بگیرید ، زیرا همین استرس های مداوم است که سبب بروز اضطراب می شود.

د) نیاز شدید به کنترل مسائل زندگی

افرادی که میل شدید مسائل دارند همانند افرادی که نیاز شدید به تأیید شدن توسط دیگران دارند در دام اضطراب می افتند. این افراد وقتی که روی مسائل کنترل ندارند، احساس وحشت و ناکامی می کنند و وقتی کنترل دارند چون نمی دانند این کنترل تا چه مدت ممکن است دوام یابد مضطرب هستند. باید این حقیقت را پذیرفت که اگر خداوند متعال بر وقوع حادثه ای صحه بگذارد حتماً آن قضیه اتفاق می افتد، حتی اگر طالب آنی نباشید. زیرا خداوند همواره صلاح بنده را می خواهد هرچند ممکن است انسان آن را مشکل فرض کند. ولی در آینده پی خواهد برد که آن اتفاق به صلاح او بوده است. البته این سخن بدان معنا نیست که انسان دست روی دست بگذارد و بگوید هر چه پیش آید خوش آید. بلکه منظور این است که شاید همواره باید در تمامی مراحل زندگی تلاش کنید تا هر چه بهتر زندگی کنید.

بنابراین آرامش و امید ، تلاش و زندگی کردن بهتر از ناراحت و مضطرب بودن است. سعی کنید در زندگی تا حدی شوخ طبع باشید، یعنی به مسائل با دیدی مثبت و امیدوار نگاه کنید زیرا شوخ طبعی تا حد زیادی حالت وحشت و اضطراب را در شما کاهش می دهد(کلی اینک،1998).

 

جزییات بیشتر درباره این پایان نامه ها :

 

 

پایان نامه نقش تنظیم شناختی هیجان، ذهن آگاهی و کمال گرایی در پیش بینی اضطراب امتحان دانش ­آموزان پسر سال سوم دبیرستان

پیامدهای اضطراب

پروفسور رأس در کتاب خود تحت عنوان روانشناسی شخصیت نحوه تأثیر اضطراب بر عملکرد فرد را مورد سؤال قرار می دهد و اظهار می دارد که تأثیر اضطراب بستگی به شدت اضطرابی دارد که فرد تجربه می کند. در اشکال خفیف، اضطراب ممکن است خاصیت انطباقی داشته باشد، به طور مثال اضطراب خفیف برای یک دانش آموز چه بسا که موجب آمادگی او برای امتحان شود. معهذا در شکل های شدید، اضطراب ممکن است ناتوان کننده باشد. اضطراب شدید ممکن است سبب شود که همان دانش آموز، کنترل حواس، حافظه و حتی صدای خود را از دست دهد. بنابراین به نظر می رسد که سطوحی از اضطراب موجب عملکرد مناسب فرد می- شود. به گفته رأس ، اضطراب از این نظر به صورت یک انگیزش عمل می کند. یعنی برای بروز یک عملکرد ، وجود چنین انگیزشی ضرورت دارد. در حالی که فقدان آن مانع بروز عملکرد شده و یا اضطراب بیش از اندازه باعث از هم پاشیدگی عملکرد شود(به نقل از جمال فرد،1384).

این که اضطراب چگونه روی عملکرد یک فرد تأثیر می گذارد، بستگی به شدت اضطرابی که فرد تجربه می- کند دارد. اضطراب خفیف یا اضطراب در سطح پایین قبل از یک کار یا یک وظیفه تهدید کننده همچون امتحان، برعملکرد فرد تأثیر منفی دارد. در حالی که داشتن اضطراب شدید یا اضطراب در سطح بالا ، عملکرد انسان را مختل می نماید. به نظر می رسد اضطراب در سطح نه خیلی شدید و نه خیلی ضعیف می تواند

 

عملکرد وجود چنین انگیزشی ضرورت دارد و این در حالی است که فقدان انگیزشی مانع بروز یک عملکرد شده و بیش از اندازه بودن آن نیز باعث از هم پاشیدگی عملکرد می شود. دو نفر از روانشناسان آلبرت[1](1980)، و هابر (1993)، بین دو نوع اضطراب تفاوت قائل شده اند. اضطراب سریع کننده و اضطراب ناتوانی زا. آن ها مدعی هستند که جنبه هایی از اضطراب وجود دارند که کارکرد افراد را در موقعیت های پیشرفت معینی بهبود می بخشند، در حالی که جنبه های دیگر اضطراب عملاً بازدارنده هستند. بیش تر پژوهش گران در این زمینه توجه خود را به جنبه های ناتوانی زای اضطراب معطوف کرده اند. شواهد موجود حاکی از آن است که سطوح معینی از اضطراب می تواند کارکرد را بهبود بخشد. اگر اضطراب به عنوان جنبه ای از سطح فعال سازی به شمار آید، بنابراین برای تحریک عملکرد، مطمئناً حداقلی از سطح فعال سازی و یا اضطراب سودمند است. در این دیدگاه به اضطراب به عنوان نوعی نیروی فعال سازی نگریسته می شود که در آن شدت اضطرابی که فرد تجربه می کند، نه نوع آن ، تعیین کننده اصلی اثر آن است.

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:12:00 ق.ظ ]