این پروژه که جامعترین پروژه مطالعاتی شهرداری تهران در ارتباط با مسئله شهروند محوری میباشد، با تلاش مرکز مطالعات و برنامه ریزی شهر تهران و معاونت اجتماعی و فرهنگی شهر تهران به انجام رسیده است و هم اکنون در مرحله نهایی تحویل پروژه میباشد. پروژه فوقالذکر برای پاسخگویی به این سؤال اساسی تنظیم شده است که وضعیت مشارکت شهروندان در امور شهری تهران چگونه است؟ نقاط قوت و ضعف، فرصتها و تهدیدهای مشارکت شهروندان کدامند؟ چه الگوهایی را میتوان درخصوص عملیاتی کردن مشارکت در بین شهروندان به کار بست؟
برای پاسخ به این سه سؤال در درجه اول مطالعات نظری پیرامون مشارکت، فرآیند تاریخی آن و ارائه مدل نظری و چارچوب نظری تحقیق انجام گرفت. براساس این چارچوب، جامعه آماری از مناطق ۲۲گانه شهر تهران در قالب حجم نمونه انتخاب و مورد بررسی قرار گرفت. نتایج این بررسی در قالب جداول، نمودارها و تحلیلهای آماری گزارش تفصیلی ارائه شده است. از سوی دیگر جهت بررسی عمیق موضوع مطالعه حوزههای اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی، سیاسی- مدیریتی، قانونی- حقوقی و فضایی- کالبدی مشارکت شهروندان به صورت مطالعه عمیق انجام گرفت. این مطالعه در کنار پیمایش تحقیق به برنامهریزان شهری امکان میدهد تا در برنامههای کوتاهمدت، میانمدت و بلندمدت به تدوین چشماندازها، اهداف، راهبردها، سیاستها و الگوهای مشارکت شهروندان در امور شهری بپردازند.
مطالعه به روش کمی (پیمایش) و کیفی (مصاحبه عمیق) انجام شده است. اطلاعات در قالب سؤالات بسته، باز و نیمه باز از طریق پرسشنامه و مصاحبه عمیق و به منظور دستیابی به تجزیه و تحلیل راهبردی (SWOT) نقاط قوت، ضعفها، فرصتها، و تهدیدهای اجتماعی- فرهنگی، اقتصادی، سیاسی- مدیریتی، قانونی- حقوقی و فضایی- کالبدی مربوط به مشارکت شهروندان در امور شهری به دست آمده است.
نتایج نشان داد که مشارکت شهروندان به طور اعم در ایران و به طور اخص در تهران دارای موانع ساختاری، اجتماعی– فرهنگی، سیاسی- مدیریتی، حقوقی و فضایی است. الگوهای مشارکت بسته به شدت و ضعف هر یک از این عوامل متفاوت است. در برخی موارد علی رغم تاکید مدیریت ارشد شهرداری تهران بر ضرورت مشارکت شهروندان در امور شهری، این ضرورت از سوی مدیران شهری و شهروندان پیگیری نمیشود و مشارکت شهروندان عمدتاً صوری، سمبلیک و نمادین است.
با توجه به اهمیت اطلاع مدیران محترم از یافتههای تحقیق، به طور خلاصه نقاط ضعف و قوت، فرصتها و تهدیدها شهروند محوری و مشارکت شهروندی در ابعاد اجتماعی- فرهنگی، اقتصادی، سیاسی- مدیریتی، قانونی- حقوقی و فضایی- کالبدی بیان میگردد.
جزییات بیشتر درباره این پایان نامه :
دانلود پایان نامه ارشد: مدیریت پایدار شهری با تاکید بر مشارکت شهروندان
۱- حوزه اجتماعی- فرهنگی
نقاط قوت:
سرمایه اجتماعی یکی از مهمترین نقاط قوت یک جامعه است که عامل کنترل اجتماعی نیز محسوب میشود. احساس شهروندی ظرفیتهای مردم را در بهبود امور شهری به کار میگیرد. تقویت این سرمایه منوط به رشد تشکلهای غیردولتی، نهادها و شورایاریها در سطح محلی و منطقهای است.
مدیریت شهری با ایجاد کانونهای مشارکتی و کارگاهها، همایشها و سمینارهای آموزشی از پتانسیل زنان و بازنشستگان در بهبود مدیریت شهری استفاده کند. احساس توانمندی، احترام و پرستیژ اجتماعی این اقشار را تقویت کند. از این تجربیات در بهبود امور محلهای میتوان کمک فراوانی گرفت و با تقویت اثرگذاری آنان، از بروز افسردگیها و احساس پوچی و ناتوانیشان نیز جلوگیری نمود.
مشارکت جوانان، عامل مهمی در بهبود نارساییها و مشکلات است. جوانان در امور فرامحلهای تلاش قابل ملاحظهای دارند. ناپختگی و تجربه کم آنان را با بهرهگیری از تجربیات بزرگان، بزرگسالان و بازنشستگان میتوان جبران کرد. مدیریت شهری میتواند با تشکیل اتاق فکر مشاوران جوان و تقویت تعامل آنان با اقشار مجرب، ضمن ایجاد احساس تعهد و مسئولیتپذیری، افراد را به کنترل رفتارهای خود و دیگران وادار سازد و از نظرات و دیدگاههای آنان در بهبود زندگی اجتماعی و امور شهری بهره گیرد.
نقاط ضعف:
مهمترین نقطه ضعف موجود، فقدان سرمایه اجتماعی است. تغییرات مدیریتی در سطوح کلان، منازعات کسب قدرت و نادیده گرفته شدن منافع ملی، خصلت اثرگذاری گروههای مختلف جامعه را خنثی میسازد. توسعهنیافتگی یک جامعه رابطه مستقیمی با سیاسی شدن آن و پراکندگی و تضاد نیروهای سیاسی اجتماعی دارد. مخل ایجاد ثبات و آرامش در جامعه بوده و مشارکت همه جانبه و پایدار را بر نمیتابد.
نبود مکانیزم روشن مشارکت و نحوه عمل افراد و گروهها در امور مشارکتی نقطه ضعف دیگری است. علی رغم شعار مردم محوری در مجموعه کلان مدیریت شهری، هنوز دیوان سالاری حاکم است و مشارکت به سوی عملیاتی شدن گام برنداشته است. بین مدیران شهری و شهروندان نسبت به حقوق و تکالیف یکدیگر شناخت درست و متقابلی وجود ندارد. تکیه مدیریت شهری بر منابع و بودجههای عمومی بوده است. ضعف در اولویتبندی تخصیص اعتبارات و هزینهکرد آنها بر بیاعتمادی و فقدان همدلی میافزاید.
فقدان اطلاع شورایاریها و شوراهای شهر به وظایف و اختیارات قانونی خود در مدیریت شهری موجب ایجاد تداخل و تعارض با مدیران شهری در انجام وظایف شده است. در مواردی مدیران شهری خود را در جایگاه قانونگذاری قرار میدهند و شوراها نیز در امور اجرایی دخالت میکنند.
فرصتها:
در سالهای اخیر رویکرد مدیریت شهری مشارکتی تقویت شده است. رویکرد مشارکت محوری با ایجاد سامانههای ۱۳۷ و ۱۸۸۸، نظارت مردم را بر مدیریت شهری به رسمیت شناخته است. مدیران شهری با حضور در رسانهها، گفتگو و ملاقات با مردم، ایجاد کانون مشاوران جوان، تشکیل کمیسیونهای تخصصی سمت و سوی مشارکتی شهروندان را تقویت مینمایند. گرایش به پاسخگویی و پذیرش نظارت مردم در بین مدیران شهری تقویت شده است. کمک گرفتن از منابع غیررسمی مورد وثوق مردم مانند تشکلها، ائمه جمعه و جماعات و معتمدین محل به جهت جایگاه ارزشی و معنوی آنان، فرصتی است که میتواند در اصلاح دیدگاهها نسبت به مدیریت شهری و جلب مشارکت واقعی و هدفمند شهروندان مؤثر واقع شود.
پتانسیل بالای جوانان و زنان تحصیل کرده دانشگاهی فرصتی است که میتواند مشارکت و استفاده بهینه از نیروی فعال و با انگیزه آنان را در تحقق منافع جمعی فراهم کند. مدیریت شهری با بهرهگیری از مراکز علمی و دانشگاهی در حوزههای مختلف علمی به تبیین علمی مشارکت و راهکارهای عملیاتی کردن آن پرداخته و به تدوین اساسنامه و منشور قانونی – اخلاقی مشارکت شهروندان اقدام نماید. اعلام سیاستهای اجرایی اصل ۴۴ فرصتی است در جهت جلب مشارکت و تعامل میان بخشهای سهگانه اقتصادی، که میتواند مشارکت مردم را در تصدیگری و نظارت بر جامعه و اقتصاد شهری افزایش دهد.
تهدیدها:
ایجاد تردید نسبت به اهداف مدیران شهری در جلب مشارکت یکی از تهدیدات موجود است. ایجاد بیاعتمادی نسبت به مدیران شهری، شهروندان را از مشارکت نا امید میسازد. بعضاً مدیریت شهری به ویژه در سطوح خرد و عملیاتی اعتقادی به اثرگذاری مشارکت شهروندان ندارد. مشارکت موجب معطل شدن کارها و طولانی شدن روند امور دانسته شده و این مدیران نسبت به محدود شدن اقتدار واکنش نشان میدهند.
عملکردهای بعضاً نادرست گذشته باعث شده که مردم از مشارکت، تلقی هزینه کردن صرف را داشته باشند. توزیع نامناسب امکانات فرهنگی به منظور گذران اوقات فراغت در مناطق و محلات شهر تهران، یأس و نامیدی جوانان و پناه بردن به دامن انحرافات و اعتیاد و… از دیگر تهدیدات است.
اسکان غیررسمی مهاجران یکی از تهدیداتی است که شهر تهران را تهدید میکند. حاشیهنشینی، تنوع فرهنگی و قومی، آبستن ناهنجاریها و معضلات اجتماعی، اقتصادی و اخلاقی است که تهران را تهدید میکند. سرمایه اجتماعی به شدت کاهش یافته و جو بیاعتمادی افزایش یافته است. مجتمعهای مسکونی، آپارتمانی و شهرکها و… ارتباط ارگانیکی با هم ندارند. روحیه بیاعتمادی به بیتفاوتی اجتماعی دامن زده است. افزایش خانوارهای تک نفره، دوگانگی رفتارها و روند کاهشی سطح اعتماد موجب گسترش فردگرایی در میان ساکنان شهر شده است. مردم به طور مرموزی با یکدیگر ارتباط برقرار میکنند و من واقعی خود را از دیگران پنهان میسازند.
۲- حوزه اقتصادی
نقاط قوت:
تأمین منابع مالی مهمترین بخش از طرح و برنامه است. هیچ برنامهای حتی اگر به بهترین نحوی تدوین شده باشد، بدون منابع مالی قابل اجرا نیست. مدیران شهری بستری فراهم کنند که هر شهروند مطابق با توان و امکانات خود به بهبود کیفیت امور شهری کمک کند. شهرداریها میتوانند ضمن تفویض امور اجرایی از طریق مزایده و مناقصه با ایجاد رقابت بین بخشهای مردمی و خصوصی به تقویت نظارت، کنترل و سیاستگذاری برنامههای شهری بپردازند. مدیریت شهری با جلب حمایت اقتصادی در سطح ملی و بینالمللی به تقویت توان مالی خود پرداخته و در جهت کاهش هزینههای مردمی اقدام کند.
نقاط ضعف:
شهر تهران به شدت طبقاتی است. پایگاه اقتصادی اجتماعی متنوع، مسائل اجتماعی، تضاد نسلی، خانوارهای تک نفره و ناهمگونی جنسی و… در تهران متمرکز است. رشد روزافزون هزینههای زندگی، تورم، کاهش درآمد و افت کیفیت زندگی مردم و پرداخت هزینههای شهری موجب نارضایتی از سیستم خدمات شهری شده است. تلقی دولتی بودن شهرداری نیز تمایل به مشارکت را کاهش میدهد. عدم وجود یک سیستم مالیاتی عادلانه از دیگر ضعفهای موجود است. نوعی گریز از مالیات و عوارض به ویژه از سوی صاحبان مشاغل و شرکتهای سود ده و استفادهکنندگان از رانتهای مالی، مالیاتی، حقوقی و… وجود دارد. برداشت سلیقهای و دخالت عوامل غیراقتصادی (روابط و مناسبات فردی و گروهی و جناحی و…) در محاسبات مالیاتی و… منجر به ایجاد نارضایتی در بخشهای مختلف اقتصادی شده است. تشویق دولت به سیستم خوداظهاری و بخشودگی مالیاتها برای شرکتها و مشاغل پردرآمد و… نیز به فرار مالیاتی دامن زده است.
فرصتها:
رویکرد دولت در اصلاح نظام مالیاتها و افزایش درآمدهای مالیاتی فرصتی است تا براساس آن به تدوین آئیننامهها، طرحها و برنامههای مورد نیاز به منظور جلب مشارکت مردم، تأمین هزینههای امور شهری و تبیین نقش اقتصادی مردم در بهبود مدیریت شهری توجه شود. شهرداری میتواند با ایجاد کانونهای اشتغال و ساماندهی تخصصهای جوانان، زنان و بازنشستگان و قبول بخشی از هزینههای راهاندازی مشاغل و فعالیتها، رضایتمندی و افزایش قدرت اقتصادی مردم را تقویت کند. مدیریت شهری میتواند با مدرنیزه کردن فرایند تهیه و توزیع کالاها و خدمات با محوریت محلیگرایی در این زمینه رقابت اقتصادی ایجاد نماید. شهرداری میتواند با بهره گرفتن از سرمایه صندوق ذخیره ارزی ضمن کمک به اشتغال، درآمدزایی و توسعه شهری، اصل و سود حاصله را نیز به دولت بازگرداند. همچنین امکان استفاده از یارانههای صرفهجویی شده در بخش انرژی که به ویژه در دو سال اخیر در اثر سهمیهبندی بنزین حاصل شده فرصتی است که در اختیار مدیریت شهری قرار دارد.
تهدیدها:
تهران منشاء توزیع نامناسب درآمدهاست. اقتصاد بدون برنامه یا اقتصاد روزانه دچار تورم فزاینده یا رکود دهشتناک میشود. جایگزین شدن برنامههای اجرایی روزانه به جای برنامههای راهبردی، به توزیع نامناسب ثروت و تورم منجر میشود. نبود برنامه مدون اقتصادی یا عدم پایبندی به برنامههای کارشناسی در زمانی که افزایش درآمد حاصل میشود، به توزیع نامناسب ثروت، فقر گسترده و تورم منجر میشود. تزریق امکانات مالی به جامعه برای کسب رضایتمندی عمومی در کوتاهمدت و نبود سیاست بلندمدت برای افزایش درآمدها، حاصلی جز توزیع نامناسب ثروت، فقر نسبی گسترده و افزایش تورم نداشته و نارضایتی مردم را موجب میشود. توهم رشد از طریق تزریق پول، تفکر بسیار رایج در اقتصاد کشورمان است. این توهم وجود دارد که از میان عوامل تولید، مهمترین عامل، سرمایه و پول است که موجب رشد اقتصادی میشود و به سایر عوامل تولید، همچون مدیریت و فناوری، بهای اندکی داده میشود. دولت با تزریق درآمدهای نفتی به بودجه، بینیازی به قدرت مشارکت مردم را به نمایش میگذارد.
۳- حوزه سیاسی- مدیریتی
نقاط قوت: