رابطه بین فردی، از مهمترین مولفه های زندگی از آغاز تولد تا هنگام مرگ است. هیچ یک از توانمند- یهای بالقوه انسان جز در سایه روابط فردی رشد نمی کند. فراگیری روابط بین فردی صحیح ، اهمیتی بسزا در ایجاد سلامت روانی ، رشد شخصی ، هویت یابی ، افزایش بهره روری شغلی ، افزایش کیفی زندگی ، افزایش سازگاری و خود شکوفایی دارد. افرادی که از مهارت های ارتباطی ضعیف تری برخوردارند کمتر از سوی اطرافیان خود پذیرفته می شوند و با مشکلات کوتاه مدت و بلند مدت زیادی روبرو هستند . پیامد چنین ارتباطی در بیشتر موارد تنهایی ، مشکلات خانوادگی ، عدم صلاحیت و نارضایتی شغلی ، فشارروانی بیماری جسمی و حتی مرگ خواهد بود برای رهایی از چنین مشکلاتی باید با مجموعه ای از مهارت ها آشنا شد؛ یعنی ، هر فرد باید دانش و مهارت لازم برای برقراری ارتباط سالم و سازنده با دیگران را کسب کند (حویزاوی،۱۳۹۲).
مهارت های ارتباطی مجموعه ای از فعالیت ها و تعاملات است که موجب وتامین نیازهای افراد می گردد و به عنوان یک نیاز انسانی بین انسان هایی که با هم زندگی می کنند پدیدار می شود.در نتیجه ی برقراری روابط انسانی پس از تامین نیازها، زمینه های پیدایش انگیزش، رشد، احساس سودمندی، رضایت ،درک متقابل و اعتماد فراهم می شود. این نتایج، نشانه های مثبت حیات را پدید می آورد، و هر یک در پیدایش حالات مثبت بعدی مؤثر واقع می شود.طبق وتعریفی که محققان از مفهوم مهارت های ارتباطی ارائه داده اند، این مهارت ها عبارتنداز توانایی رابطه برقرار کردن با دیگران به شکل کارآمد و مؤثر. این رابطه در عین اینکه برای خود شخص مفید است برای شخص مقابل هم منافع یکسانی را در بر دارد. مهارت در روابط بین فردی به معنای دست یافتن به اهدافی است که بابرقراری وتعامل مورد نظر در صدد دست یافتن به آنها هستیم. ارتباطات به گونه ای و سیع و گسترده (تسهیم تجارب) نیز تعریف شده است. در این معنی هر موجود زنده ای تجارب و آنچه در درون خود دارد با دیگران، چه همنوعان خود و چه با انواع دیگر درمیان می گذارد . آنچه ارتباطات انسانی را از دیگر موجودات زنده متمایز و مشخص می سازد توانایی بسیار زیاد انسانها در خلق واستفاده ی نمادها است. براساس این توانایی است که انسانها مستقیما و بی واسطه و یا غیر مستقیم و باواسطه، تجارب خود را با دیگران درمیان می گذارند. ازاین روست که برخی انسان را (حیوانی نمادساز)می دانند.مهمترین و سیله برای دستیابی به نتایج مثبت ، ارضای نیازها و وتحقق بخشیدن آرزوهای ما در برقرار کردن ارتباط می باشد.دنیای امروز دنیای ارتباطات است.ما بخش عمده ای از زندگی خود را در ارتباط با دیگران سپری می کنیم و یا در فکر آن به سرمی بریم.اگر چه برقراری ارتباط به نظر ساده می آید ولی مستلزم بکارگیری نکاتی  است که اگر درست و به موقع بکار گرفته نشود ارتباط مؤثری برقرار نخواهد گردید. مؤثر بودن یعنی پیام با احتمال بیشتری به مخاطب انتقال یافته و بنحوی در وی وتاثیر گذاشته و عکس العمل او را در پی داشته باشد.در واقع مهارت های ارتباطی ما بیانگر میزان توانایی و اعتماد به نفس ما بوده و باعث افزایش میزان ارزش واحترام ما نزد دیگران می گردد. این مهارتها، درپیشرفت و مسئولیت و مسیر شغلی ما وتاثیر مستقیم داشته  وبر میزان حمایت وکمکی که از دیگران دریافت می کنیم اثر می گذارد و حتی ما را قادر می سازد تا بتوانیم دیگران را متقاعد نموده و آنها را به اجرای خواسته های خود ترغیب نمائیم. نتایج حاصل از ضعفهای ارتباطی زیاد می باشد که می توان به چند مورد ازآن اشاره داشت ازجمله: فقدان شور واشتیاق در انجام کار ، نداشتن حوصله، از دست دادن کار، عدم حسن نیت، کاهش حس همکاری، دلسردی ازکار، فقدان خلاقیت، بروز اشتباهات، فقدان روحیه اجتماعی،

مقاله - متن کامل - پایان نامه

 

ناامیدی و خصومت که این نتایج نه تنها مورد نظر یک ارتباط مؤثر نمی باشد بلکه مانع وتحقق اهداف مطلوب افراد هم می گردد(عطاری،حسین پور، راهنورد، ۱۳۸۸).

جزییات بیشتر درباره این پایان نامه :

 

پایان نامه رابطه بین مؤلفه‌های جنسی و مهارت‌های ارتباطی با رضایت زناشویی

 

۲-۱۵-انواع ارتباط

کلامی: شامل نشانه یا علامتی است که دلالت بر موضوع و یا کسی و یا چیزی دارد و طبق آداب و رسوم اجتماعی ابداع شده ولی در صورتی که فرد برداشت ویژه ای کند معمای آن  تغییر می کند

غیر کلامی:مربوط به حرکات سرو بدن هستند که قسمتی از اطلاعات را تشکیل می دهند .

 

۲-۱۶-محتوی کلام (موضوع گفتگو)

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...