تخلف تغییر کاربری |
استفاده از زمین یا ساختمان به نوعی غیر از آنچه در محتوای طرح ها و پروانه ساختمان قیدگردیده و یا استفاده و بهره برداری از اراضی خارج از شهرها و شهرک ها بر خلاف قانون، تخلف تغییرکاربری محسوب می شود. براین اساس موارد زیر تحت عنوان تخلف تغییرکاربری شمرده می شود:
ساختمان واجد پروانه، تمام یا قسمتهایی ازآن، به گونه ای احداث شود،که قابل استفاده پیش بینی شده در نقشه مصوب نباشد؛ مانند تبدیل پارکینگ منزل به مغازه.
ساختمان واجد پروانه، مطابق پروانه احداث می گردد، اما کاربری عملی آن بعد از احداث تغییر داده می شود؛ مانند تبدیل ساختمانهای مسکونی به اداری و دفترکار.
ساختمان، بدون پروانه احداث و بر خلاف نوع کاربری منظور در طرح ها ازآن استفاده می شود.[۱]
گفتار سوم : رابطۀ تراکم و کاربری اراضی
مطابق مقررات طرح های مصوب راجع به شهرسازی، در مناطق هر شهر که نوع کاربری زمین در منطقه با سایر مناطق متفاوت است حجم و ارتفاع ساختمان نیز تفاوت پیدا می کند. این تفاوت ها و اعمال محدودیت ها در حجم و ارتفاع ساختمان ها که به گونه ای تحدید تصرفات مالکانه نیز محسوب می شود؛ بر اساس قوانینی صورت می گیرد که منشاء وضع آنان رعایت مصالح اجتماعی در جوانب مختلف است.به این معنا که عدم رعایت و توجه به این موضوع در طراحی ضوابط شهری موجب از بین رفتن باغات و کاهش فضای سبز شهری، پایین آمدن ظرفیت و کشش معا بر، کمبود خدمات شهری و اختلال در تاسیسات زیر بنایی، ایجاد انواع آلودگی های زیست محیطی و بصری و … می گردد.
به عنوان مثال شبکه دسترسی پیرامون بلند مرتبه ها با توجه به حجم تقاضای سفر توسط ساکنین آنها، همیشه تحت تاثیر فشار ترافیکی قرار دارد؛ لذا براساس آیین نامه طراحی راه های شهری، اگر بخواهند هر نوع بنایی را به خیابانی که عملکرد آن شریانی است؛ متصل کنند باید تاثیرات ترافیک آن را بسنجند و یا با توجه به اینکه ارقام مربوط به سطوح زیر گروه خدمات، اعم از آموزشی، فرهنگی، تجاری، ورزشی، اداری، تجهیزات شهری، بهداشتی- درمانی و خدمات شهری، تابعی از تعداد جمعیت ساکن است و با افزایش طبقات و در نتیجه افزایش جمعیت ساکن، سطح مورد نیاز برای خدمات نیز به همان نسبت افزایش پیدا می کند؛ باید برنامه ریزی کاربری زمین برای تامین سرانه های استاندارد جهت جمعیت جدید صورت گیرد.[۲]
گفتار چهارم: نقش قوانین در تعیین کاربری اراضی و مراجع مربوطه
بر اساس اصل ۷۱، ۷۳، ۸۵، ۱۳۸ قانون اساسی، مجلس شورای اسلامی در عموم مسائل به وضع قانون می پردازد و در تفسیر قوانین عادی و نظارت بر مصوبات هیات دولت نقش داشته و هم چنین شورای نگهبان مطابق با اصل چهارم همان قانون با بررسی قوانین و انطباق آنها با موازین اسلامی در اعتبار بخشی یا عدم اعتبار قوانین موثراست و مجمع تشخیص مصلحت نظام نیز مطابق با اصل ۱۱۲ قانون اساسی از طریق رفع اختلاف (بین مجلس و شورای نگهبان) و مشاوره با رهبری نقش خود را در خصوص وضع قوانین ایفا می کند و در این بین هیات وزیران نیز بر اساس اصل ۷۴ و ۱۳۸ قانون اساسی با تهیه و ارائه لوایح قانونی به مجلس و هم چنین تصویب آیین نامه های اجرایی قوانین در بحث قوانین نقش خود را ایفا می نماید.[۳] به صورت خاص بیشترین تأثیر را در بحث قوانین مربوط به برنامه ریزی شهری ایفا می نماید، شورای عالی شهرسازی و معماری، کمیسیون ماده پنج قانون تأسیس شورای عالی شهرسازی و معماری ایران و شورای شهر می باشد.
شورای عالی شهرسازی، مهم ترین مرجع تولیدکننده مقرراتی است که به نحوی باعث تحدید حقوق مالکانه می شود. هدف از تشکیل این شور ا برنامه ریزی شهری و تصمیم گیری های شهرسازی درکشور می باشد.از لحاظ جایگاه قانونی، این شور ا باتصویب قانون تاسیس شورای ۲۳/۱۱/۱۳۵۱ توسط مجلس کار خود را آغاز نمود. در۱۶/۴/۱۳۵۳ تصویب طرح های شهرسازی و معماری در۱۷/۱/۱۳۷۶ نیز با تصویب قانونی، تغییراتی در خصوص ترکیب اعضای آن صورت گرفت. طرح این موضوع از آن جهت حائز اهمیت است، که طرح جامع شهری که از سوی این شورا تصویب می شود، بیشترین نقش را در تحدید حقوق مالکانه در زوایای مختلف از قبیل استفاده از سطح و فضای قابل اشغال، میزان تراکم، کاربری، تفکیک و تجمیع فضاهای عمومی و غیره دارد و مصوبات آن برای اشخا ص و _ شهرداری ها لازم الاجراست.
جزییات بیشتر :
پایان نامه حقوق گرایش خصوصی: بررسی نقش و تأثیر کاربری املاک به عنوان عامل تحدید مالکیت در حقوق ایران
کمیسیون مادۀ ۵ نیز با بررسی و تصویب طرح تفصیلی، در تعیین میزان تراکم، سطح اشتغال و تعیین کاربری بر حقوق مالکانه افراد اثرگذار می باشد؛ … و قبل از بررسی مراتب در این مرجع و تصویب مورد پیشنهادی، نمی توان کاربری محلی را تعیین شده یا تغییر داده شده، محسوب نمود.[۴] شورای شهر نیز علاوه برآنکه درتصویب طرح های عمرانی دارای نقش و اثر است، در مرحله اجرای طرح( طبق بند ۳ مادۀ ۷۱ قانون تشکیلات، وظایف و انتخابات شوراهای اسلامی کشور و انتخاب شهرداران، نظارت بر حسن اجرای طرح
های مصوب در امور شهرداری، با شورای شهر است. همچنین بند ۲۳ همان ماده نیز نظارت بر اجرای طرح های مربوط به ایجاد و توسعه معابر، خیابان ها، میادین، فضای سبز و تأسیسات عمومی شهر، طبق مقررات موضوعه با شورای شهر است.) نیز دارای وظایف و اختیاراتی است که بر حقوق مالکانه افراد تاثیرگذار می باشد. به عنوان مثال چنانچه شهرداری بخواهد با دارنده حقوق مالکانه واقع در طرح، در خصوص قیمت حقوق آنها توافق کند و این مبلغ از یک میلیون ریال بیشتر باشد، در چنین حالتی باید قیمت مورد _ توافق شهرداری و دارنده حق و نیز انجام معامله به تصویب شورای شهر برسد.
گفتار پنجم : نقدی کوتاه بر برخی قوانین و تغییرکاربری اراضی
حیثیت و شرافت حقوق مالکانه و اقبال مشهور به اولویت و بقای این حقوق در تنازع با حقوق عمومی، می طلبد که قبل از هر گونه تغییر و تحدید در این حقوق، با طرحی دقیق و نقشه ای که حد و حدود مالکانه در آن به طور شفاف ترسیم گردیده، سعی نمود تا در عین حفظ مناسبات شهری، کمترین خسارت به حقوق مالکانه تحمیل گردد. این در حالی است که عدم شناخت جایگاه و انجام خود سرانه و خارج از حیطه قوانین برخی مراجع(رجوع شود به آراء وحدت رویه مربوطه مبنی بر ابطال مصوبات شورای عالی شهرسازی و معماری و کمیسیون تبصره مادۀ ۵)، عدم توجه و جبران هزینه های تحمیلی به اشخاص جهت وصول به حقوق عمومی(بند ۹ مادۀ ۵۰ قانون برنامه و بودجه کشور مصوب ۱۰/۱۲/۱۳۵۱ « اراضی واقع درخارج از محدودۀ شهرها که در مسیر راه های اصلی یا فرعی با خطوط مواصلاتی و برق و مجاری آب و لوله های نفتی و گاز قرار می گیرد با رعایت حریم مورد لزوم که از طرف هیات وزیران تعیین خواهدشد، از طرف دولت مورد استفاده قرار می گیرد و از بابت این حق ارتفاقی وجهی پرداخت نخواهد شد.»براین اساس چنانچه به علت احداث جاده های برون شهری تصرفی به عمل آید، هیچ گونه خسارتی به مالک تعلق نخواهد گرفت. رأی شمارۀ ۱۵۳ – ۱۷/۴/۱۳۷۴ هیات دیوان عدالت اداری نیز مؤید این مطلب می باشد. در این راستا می توان به مادۀ ۱۱ لایحۀ قانونی نحوۀ خرید و تملک راضی و املاک برای اجرای برنامه های عمومی، عمرانی و نظامی دولت و همچنین مادۀ ۱۰۱ قانون شهرداری اشاره نمود.)، محوریت حقوق عمومی در وضع قوا نین، عدم امنیت حقوق مالکانه به علت وجود مراجع متعدد با اختیارات و هویت مبهم،[۵] – در جهت تحدید حقوق مالکانه- اتحاد مدعی علیه و قاضی در برخی صور قیمت گذاری، عدم نظارت دقیق برتملک حقوق مالکانه و تعیین محدوده این تملیک، تبعیض قانون در جعل یک سویه امتیاز برای دستگاه های عمومی و عدم تعیین رویه مشخص در رجوع به مراجع قضایی برای دارندگان حقوق مالکانه در برابر دستگاه های عمومی، همگی نقش به سزایی در تضییع حقوق مالکانه داشته اند. در این بین تعیین و تغییرکاربری نیز علاوه بر ابتلا به برخی آفات عمومی تحدید حقوق مالکانه، به گزندهای اجرایی و تقیینی خاص خود نیز دچار شده است که به دلیل طولانی شدن بحث، تنها به ذکر چند نمونه اکتفا می شود:
بند اول : استثنایی به تعیین کاربری اراضی
بر اساس تبصره بند۲۴ مادۀ۵۵ قانون شهرداری ها(…دائر کردن دفتر وکالت و مطب و دفتر اسناد رسمی و ازدواج و طلاق و دفتر روزنامه و مجله و دفتر مهندسی به وسیله مالک، ازنظر این قانون استفاده تجاری محسوب نمی شود.)و ماده واحده مورخ ۲۰/۱۰/۱۳۹۴ قانونگذار با استثناء برخی مشاغل چون مطب پزشکان و حرفه های وابسته به آنها و اعلام غیر تجاری بودن آنها فعالیت این مشاغل در ساختمان های مسکونی و تجاری ملکی و اجاری را بلا مانع دانسته است. با صرف نظر از اینکه قانون گذار در وضع این استثناء، نظر به ماهیت غیر تجاری و ترجیح جانب علمی و معنوی آنان داشته و یا عوامل دیگری چون نیاز مبرم جامعه و تسهیل کار برخی مشاغل را ملحوظ نموده است، باید عنوان نمود که علاوه بر عدم قدرت و توجیه لازم و آشکار وجه استثناء، باید توجه داشت که تعیین و تغییر کاربری در فضای حقوق مالکانه ای موجودیت یافته که ماهیتاً تشکیک بردار و اولویت ساز نیست. لذا در یک آپارتمان با تعداد زیادی از واحد های مسکونی تبدیل یک واحد به مطب رادیولوژی و یا سایر مشاغل مرتبط، که روزانه تعداد زیادی از بیماران با انواع بیماری های قابل سرایت درآن رفت وآمد می نمایند؛ یا پرتوهایی که در بهترین حالت ممکن برای ساکنین ایجاد دغدغه می کند، امنیت جسمی و فکری وآرامش دیگران را به مراتب بیشتر از یک واحد کارگاهی به خطر می اندازد و نه تنها با هدف و فلسفه تعیین کاربری یعنی حل مشکلات موجود شهری همسو نمی باشد، بلکه اساساً در ضدیتی آشکار قرار دارد.
بند دوم : نگاه های متضاد حقوقی به موضوع تعیین کاربری اراضی
برای درک بهتر نسبت به ابهام جایگاه حقوق مالکانه و موارد محدود کننده ای چون تعیین کاربری و نگاه های مضطرب حقوقی به آن، تنها به یکی از مسائل مطرح شده در خصوص استثنائات تغییر کاربری توجه نمایید.مالکی که از قدیم در منطقه ای با کاربری غیر تجاری(فرضاً مسکونی) واحدی تجاری داشته باشد، در هنگام بازسازی ساختمان، به او اجازه داده می شود به اندازه مساحت واحد تجاری سابق، در ساختمان جدید نیز واحد تجاری احداث و از آن بهره بردای نماید. حال در برخورد با مالکی که به هر دلیلی اعم از بی اطلاعی نسبت به قانون، فراموشی و یا قصد فرار از پرداخت عوارض تجاری، هنگام درخواست پروانه بازسازی، واحد تجاری را ملحوظ ننموده و نهایتا پس از احداث ساختمان، خود راساً بدون توجه به نقشه و پروانه مصوب، با تغییراتی واحد تجاری قبلی را با همان مساحت مجددا ایجاد نموده است؛ برخی بر این باورند که صرف نظر از انگیزه مالک،(در ارائه نقشه ، بدون درخواست واحد تجاری که منجر به احداث بنایی با کاربری غیرتجاری گردیده است)این عمل، نشانگر اقدام ایشان علیه خود و صرف نظرکردن از حقوق مالکانه می باشد. لذا با از بین رفتن این حق چنان چه در مرحله بعد(پس از احداث) بخواهد با انجام تغییراتی این حق را احیاء نماید، مطابق تبصره ذیل بند۲۴ مادۀ۵۵ قانون شهرداری تقاضای تعطیلی واحدهای تجاری خلاف و تبدیل آن مطابق آنچه در نقشه و پروانه مشخص شده، تقاضا می شود. این در حالی است که گروهی دیگر بر این عقیده اند که اعراض از حقوق مالکانه نیازمند دلائل متقن است. خصوصاً در جائی که سند ثبتی موجود باشد، این اعراض باید به صورت رسمی صورت گیرد، و با تکیه بر قرائن سست نمی توان حقوق مالکانه را به آسانی ویران ساخت. لذا نهایت اقدامی که می تواند صورت گیرد، این است که به بقای واحدهای تجاری احداث شده مشروط به پرداخت جریمه حکم نمود. در همین زمینه نظرات متفاوت دیگری نیز بیان گردیده که همگی بیانگر عدم ترسیم شفاف حد و مرز حقوق مالکانه، نگاه سلیقه ای به قوانین، عدم توجه به فلسفه اموری چون تعیین کاربری و موارد متعدد دیگری است که عامداً یا سهواً در تقنین و اجرا لحاظ گردیده است.
بند سوم : ابهاماتی در خصوص ارزش افزوده ملک بر اثر تغییر کاربری از مسکونی به تجاری
یکی از مسائلی که می تواند در جهت دستیابی به معیار مشخصی جهت رفع تقابل حقوق مالکانه و مسائلی چون تغییر کاربری مفید باشد؛ این است که آیا اساساً هرگونه ارزش افزوده ای که درملک ایجاد گردد؛ مطلقاً منحصر به مالک است یا در مواردی با در نظر گرفتن برخی ملا ک ها می توان قائل به عدم انحصار یا تشریک گردید؟ به عنوان نمونه مالکی که با تغییر کاربری ملک خود از مسکونی به تجاری، بر ارزش ملک خود افزوده است آیا منحصراً خود مالک این ارزش افزوده است یا شهرداری نیز می تواند با عناوین مختلف در این ارزش افزوده شریک گردد؟ برای درک بهتر ابهام در انحصار یا تشریک ارزش افزوده می توان به قوانین و نظراتی که در خصوص حق مرغوبیت یا تشرف مطرح شده است؛ پرداخت. حقی که شهرداری نسبت به ارزش افزوده حاصل از اجرای طرح های احداث، اصلاح و توسعه معابر نسبت به املاک واقع در طرح های جدید کسب می کند، حق مرغوبیت یا تشرف نامیده می شود؛ در سال۱۳۶۰ تشریک در ارزش افزوده به موجب قانون لغو حق مرغوبیت کاملاً منتفی شد. وزارت کشور در پی احیای حق تشریک در ارزش افزوده در سال۱۳۶۸ بر اساس نامه ای از محضر رهبر انقلاب کسب تکلیف نمود و طی آن سوال نمود که آیا تفاوت ارزش ایجاد شده بالفعل به صورت دارایی(ثروت) یا بالقوه به صورت اجاره بها و سرقفلی متعلق به مالک است یاعموم مردم شهر(شهرداری به نایب منابی مردم که پرداخت کننده تمام هزینه ها بوده اند) با این عنوان که بتواند قسمتی از هزینه های مصروفه را جبران کند؟
فرم در حال بارگذاری ...
[یکشنبه 1399-01-31] [ 03:53:00 ق.ظ ]
|