تعریف و ضرورت توسعه نهاد فرزندخواندگی |
فرزندخواندگی یا تبنی آن است که شخص یا اشخاص دیگری را که فرزند طبیعی او نیست به فرزندی خود بپذیرد. فرزندخواندگی در صورتی که به رسمیت شناخته شده باشد، نوعی قرابت ایجاد میکند؛ قرابتی که صرفاً حقوقی است نه طبیعی، به عبارت دیگر با قبول فرزندخواندگی، قانون یک رابطه مصنوعی پدر-فرزندی یا مادر – فرزندی بین دو نفر ایجاد میکند[۱].
فرزندخوانده فرزندی است که از طریق رابطه حقوقی فرزندخواندگی، عنوان فرزند یافته است؛ رابطهای که بین فرزندخوانده و خانواده سرپرست وجود دارد یک رابطه حکمی است و این رابطه ممکن است در اثر فوت یکی از طرفین به هم خورد، در صورتی که رابطه فرزند واقعی و طبیعی با والدین هیچگاه قطع نمیشود.
با توجه به افزایش روزافزون تعداد کودکان بیسرپرست و بدسرپرست در کشور، ضرورت توسعه نهاد فرزندخواندگی احساس میشود. فرزندخوانده، موجب گرمی بخشیدن به زندگی زوجین فاقد فرزند شده و به تجربه ثابت شده است که کودک در محیط و فضای خانوادگی سالم، بهتر رشد میکند و تکامل و تعالی مییابد و فرزندانی که در محیط خالی از عشق و دلبستگی خانوادگی تربیت و بزرگ شوند در معرض بحرانهای عاطفی و روحی بسیاری قرار خواهند گرفت.
دین اسلام به سرپرستی و نگهداری ایتام بسیار سفارش کرده و آن را امری نیکو دانسته است. برای مثال:آیه ۹ سوره مبارکه ضحی میفرماید:”فَأَمَّا الْیَتِیمَ فَلَا تَقْهَر”و آیه ۸۳ سوره مبارکه بقره”وَإِذْ أَخَذْنَا مِیثَاقَ بَنِی إِسْرَائِیلَ لا تَعْبُدُونَ إِلا اللَّهَ وَبِالْوَالِدَیْنِ إِحْسَانًا وَذِی الْقُرْبَى وَالْیَتَامَى وَالْمَسَاکِینِ” “به یاد آورید زمانی را که از بنیاسرائیل پیمان گرفتیم که جز خداوند یگانه را پرستش نکنید و به پدر و مادر و خویشاوندان و یتیمان و بینوایان نیکی کنید”.
نیز سفارشهای بسیار پیامبر که از جمله فرمودند:”خَیْرُ بَیْتٍ فِی الْمُسْلِمِینَ بَیْتٌ فِیهِ یَتِیمٌ یُحْسَنُ إلَیْهِ وَ شَرُّ بَیْتٍ فِیهِ یَتِیمٌ یُسَاءُ إِلَیْهِ؛ ترجمه:بهترین خانهها آن خانهایست که در آن یتیمی احسان شود و بدترین خانههای شما خانهایست که با یتیمی بد رفتار گردد[۲]”. و نیز فرمودند:”مَنْ عَالَ یَتِیماً حَتَّى یَسْتَغْنِیَ أَوْجَبَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ لَهُ بِذَلِکَ الْجَنَّهَ کَمَا أَوْجَبَ لآِکِلِ مَالِ الْیَتِیمِ النّارَ؛ هرکس یتیمی را سرپرستی کند تا آنکه بینیاز شود، خداوند به سبب این کار، بهشت را بر او واجب میسازد؛ همچنان که آتش دوزخ را بر خورنده مال یتیم واجب ساخته است[۳]”.
همچنین حضرت علی در نامه خود به مالک اشتر دستور میدهند تا مواظب یتیمان باشد و به وضع آنان رسیدگی کند و نیز در وصیتنامه خویش به حسنین (ع) سفارش میفرمایند:”در مورد یتیمان از خدا بترسید نکند آنها را گرسنه بگذارید و در اثر بیسرپرستی ضایع و تباه گردند. و”الله، الله فی الایتام، فلا تغبّوا افواههم و لایضیعوا بحضرتکم، خدا را خدا را در مورد یتیمان، نکند آنها گاهی سیر و گاهی گرسنه بمانند، نکند آنها در حضور شما در اثر عدم رسیدگی از بین بروند…[۴]”.
۴-۲- فرزندخواندگی در حقوق ایران
۴-۲-۱- فرزندخواندگی در قانون ایران
اجرایی شدن قوانین مربوط به فرزندخواندگی تحت هر عنوانی، فرزندخواندگی و یا حمایت از کودکان بیسرپرست و بدسرپرست، میتواند در راستای استحکامبخشی به مهمترین عنصر جامعه یعنی خانواده گام بردارد و موجب گرمتر شدن کانون خانوادههای بدون فرزند و
پررنگتر شدن زندگی کودکان بیسرپرست و روشنتر شدن آیندهشان شود.
بر اساس فقه اسلامی و به تبع آن قانون مدنی ایران، فرزندخواندگی مورد قبول واقع نشده است و به جز در موارد اقلیتهای مذهبی آن را به رسمیت نمیشناسد، ولی با تصویب قانون حمایت از کودکان بیسرپرست مصوب ۱۳۵۳، تا حدی نقیصه قانون مدنی در مورد فرزندخواندگی رفع گردید؛ اما در کشورهایی چون فرانسه، فرزندخواندگی سابقه دیرینه دارد و در مجموعه قوانین مدنی فرانسه[۵] به آن اشاره شده است. نهاد سرپرستی در ایران بسیار شبیه فرزندخواندگی ساده در فرانسه است[۶].
در حقوق فرانسه این نهاد در صد ساله اخیر تحولات گستردهای داشته است. فرزندخواندگی اگر چه از سال ۱۸۰۴ وارد قانون مدنی فرانسه شد، ولی تا مدتها یعنی اصلاحات ۱۹۲۳، کارکردی نداشت. پس از جنگ جهانی دوم به دلیل نیاز جامعه فرانسه و آوره شدن میلیونها کودک، فرزندخواندگی کارکرد “حمایت از اطفال یتیم” را بر عهده داشت و با آسان شدن شرایط فرزندخواندگی و با افزایش آثار آن تا جایی پیش رفت که فرزندخوانده در حکم فرزند مشروع شد و نوعی نسب مصنوعی ایجاد کرد[۷].
با تجدیدنظر در مقررات و شرایط فرزندخواندگی، آثار حقوقی بیشتری بر آن مترتب گردید که این نهاد را وسیلهای برای بدست آوردن فرزند برای خانوادههای بدون اولاد، حتی افراد مجرد، قرار داد.
جلوگیری از حاملگی، کاهش میزان زاد و ولد و سقط جنین، سبب شد تعداد اطفال رها شده کاهش یابد و فرزندخواندگی بینالمللی و تجارت اطفال در جهت ارضاء غریزه پدر و مادری در کنار روشهای تلقیح مصنوعی، به کمک خانوادههای فرانسوی بیاید؛ بهگونهای که در حال حاضر فرزندخواندگی به دو صورت کامل و ساده وجود دارد. حقوقدانان فرانسوی فرزندخواندگی کامل را به عنوان فرزند قانونی چنین توصیف میکنند:فرزندخواندگی کامل جدایی کامل کودک از خانواده اصلیاش (غیر از نسب و همسر) و پیوستن به خانواده دیگری است. به علاوه فرزندخواندگی کامل تمام روابط فرزندخوانده را از اولیاء اصلیاش به اولیاء فرزندخواندگی منتقل میکند (غیر از رابطه بیولوژیکی و نسب).
جزییات بیشتر درباره این پایان نامه :
دانلود پایان نامه ارشد:بررسی حقوقی فرزندخواندگی با تکیه بر قوانین حمایت از کودکان در ایران
در ایران سال ۱۳۵۳، با اقتباس از حقوق کشورهای اروپایی به خصوص کشور فرانسه، قانون فرزندخواندگی به تصویب رسید؛ اما چون پس از انقلاب اسلامی قانون کشور ما برگرفته از فقه شیعه بوده و اسلام فرزندخواندگی به صورتی که در نظام حقوقی فرانسه متدوال است، مجاز نمیشناسد، در نتیجه نام آن را “قانون حمایت از کودکان بیسرپرست” گذاردند و این نهاد اخیراً در موارد زیادی با کنوانسیون حقوق کودک هماهنگ است.
به موجب بند دوم از اصل بیست و یکم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، دولت موظف به حمایت از مادران و کودکان بیسرپرست گردیده و قانون حمایت از کودکان بدون سرپرست مصوب ۱۳۵۳ نیز به منظور تأمین منافع مادی و معنوی آنان، شرایط خاصی را برای خانوادههایی که میخواهند سرپرستی اطفال بدون سرپرست را به عهده بگیرند، وضع نموده است. این قانون شامل ۱۷ ماده وچندین تبصره است.
ماده ۱ این قانون یکی از ملاکهای سرپرستی را اقامت در ایران لحاظ کرده است و ماده ۱۱ قانون مذکور، وظایف و تکالیف سرپرست طفل تحت سرپرستی او را از لحاظ نگاهداری و تربیت و نفقه و احترام، نظیر حقوق و تکالیف اولاد و پدرو مادر، قرار داده است.
بنابر بند ۱ ماده ۱۶ قانون مذکور نیز، در صورتی که سوءرفتار یا عدم اهلیت و شایستگی هر یک از زوجین سرپرست برای نگاهداری و تربیت طفل تحت سرپرستی محرز باشد، به تقاضای دادستان، سمت سرپرستی قابل فسخ است. ماده ۱۴ قانون مذکور مقرر میدارد: «مفاد حکم قطعی سرپرستی به اداره ثبت احوال ابلاغ و در اسناد سجلی زوجین سرپرست و طفل درج و شناسنامه جدیدی برای طفل فقط با مشخصات زوجین سرپرست و نام خانوادگی زوج صادر خواهد شد». همچنین به موجب ماده واحده مصوب ۶۲/۸/۱ {قانون تأمین زنان و کودکان بیسرپرست}، دولت نسبت به تضمین بیمه و رفاه زنان وکودکان بیسرپرست، مکلف گردیده است.
صدور حکم قطعی سرپرستی و حتی صدور شناسنامه جدید برای طفل با مشخصات زوجین سرپرست و نامخانوادگی زوج، موجب قطع رابطه خویشاوندی طفل با پدر و مادر واقعی وی نخواهد شد، بلکه، بند ۳ از ماده ۱۶ این قانون، امکان فسخ سرپرستی در اثر توافق با پدر و مادر واقعی طفل را مطرح نموده است. بنابراین حکم سرپرستی به هیچ وجه آثار قرابت کودک با ابوین و بستگان واقعی وی را زایل نمیسازد و تمام آثار قانونی قرابت واقعی از قبیل منع ازدواج با اقارب نسبی و رضاعی و ارث بردن فرزند از ابوین واقعی و اقارب و متقابلاً ارث بردن نامبردگان از فرزند، همچنان باقی خواهد بود.
[۱] صفائی وامامی، حقوق خانواده، ۱۳۷۴، ص۲۳
[۲] غریب، فهیمه، زوجین نابارور وفرزند خواندگی از دیدگاه فقه شیعی، دو فصلنامه بانوان شیعه، شماره۱۶، تابستان۱۳۸۷، ص۱۶۷٫
[۳] صادقی مقدم، محمدحسن و صادق شریعتی نسب، مطالعه تطبیقی انفاق در فرزندخواندگی در حقوق ایران و فرانسه، نامهی مفید حقوق تطبیقی، ۹۴، ج ۸، شماره ۲، ۱۳۹۱، ص۵۱
[۴] عالمی طامه، حسن، عقد فرزندخواندگی، فصلنامه تخصصی فقه و حقوق، شماره۲۰، سال پنجم، بهار ۱۳۸۸، ص۶
فرم در حال بارگذاری ...
[یکشنبه 1399-01-31] [ 06:01:00 ق.ظ ]
|