تکنیک های متداول در تحلیل کتابهای درسی : |
الف ) ابزارهای فهرستی [۱]
این روش تحلیل گر را متوجه موارد دیگری که توسط فرمول های خوانایی اندازه گیری نمی شود می کند . بدین ترتیب پرسش های این فهرست نظر خواننده را به مواردی از کتاب درسی مانند به کار بردن وسایل کمک آموزشی دیداری ، جهت گیری های فرهنگی ، کتاب راهنمای معلم ، کیفیت کار ، کیفیت سواد ، هزینه ها و کیفیت نوشتار جلب می کند.(همان منبع،ص۱۴۳ ).
ب ) فرمول های خوانایی [۲]از فرمول های ذیل برای تعیین درجه پیچیدگی زبانی متن کتاب یا به عبارت دیگر درجه خوانایی متن استفاده می شود:
۱ ـ روش کلوز [۳]( ۱۹۴۳ ) : این روش بر کل نگری تاکید دارد و یک روش گشتالتی محسوب می شود.بااین روش می توان به سطوح متن کتابها از نظرآموزش ومستقل (خودآموزی)سطح فشارروانی وسطح آموزشی پی برد،مراحل این روش عبارتند از: انتخاب چند متن از قسمتهای متفاوت کتاب(قسمتهای که فراگیران هنوزآنها رانخوانده اند.اولین جمله هر متن را به صورت اولیه خودش می نویسیم.پنجمین کلمه هریک ازمتن ها راحذف می کنیم وبه جای آنهانقطه چین می گذاریم.متن های نقطه چین شده رابه دانش آموزان سطح مورد نظر ارائه می دهیم تا مناسب ترین مفهوم را در جای خود بنویسند.جوابها را تصحیح کرده وبه درصد تبدیل می کنیم (همان منبع،ص۱۴۴).
۲ ـ روش فلش [۴]( ۱۹۴۸ ) : در این روش دو عامل زبانی معینی طول متوسط جمله و تعداد هجاهای هر نمونه محاسبه می شود.انتخاب نمونه : سه نمونه یکصد کلمه ای از نوشته مورد ارزیابی را مشخص کنید یک نمونه از ابتدا یک نمونه از وسط و یک نمونه از آخر نوشته و انتخاب کنید .تعداد هجاهای هر نمونه را بشمارید تا طول کلمه مشخص شود.(هجاهای ارقام و علائم را به همانگونه که اغلب به تنهایی خوانده می شود بشمارید).با تقسیم تعداد کلمه ها هر نمونه به تعداد جمله ها کامل همان نمونه ، تعداد متوسط کلمه ها در جمله را حساب کنید. اعداد به دست آمده را از دو مورد فوق را در فرمول درجه سطح خوانایی قرار دهید و مشخص شده را انجام دهید.محاسبات را برای دو نمونه دیگر هم انجام دهید و متوسط نتایج حاصل از سه نمونه را محاسبه کنید با مقایسه متوسط به دست آمده از محاسبات زیر و اعداد مشخص شده در جدول درجه خوانایی متن مشخص می شود.(یارمحمدیان،ص۱۶۴).
جزییات بیشتر درباره این پایان نامه :
پایان نامه بررسی تحلیل محتوای کتب علوم تجربی دوره ابتدایی به روش ویلیام رومی
۳ ـ روش فرای[۵] ( ۱۹۵۱ ) : روش تصویری یا نموداری محسوب می شود .دراین روش اعتقاد بر این است که هر قدر طول جمله کوتاه باشد به همان میزان قدرت خوانایی بیشتراست(تاکید برطول جمله ها وکلمه ها)این روش بر اساس دواقدام ساده ریاضی میباشد.انتخاب نمونه : حداقل سه نمونه متفاوت را از بخشهای مختلف متن مورد ارزیابی را انتخاب کنید . هر نمونه باید دقیقا یک صد کلمه داشته باشد. ( اسامی خاص را در شمارش حساب نکنید). شمارش جمله ها: تعداد جمله های موجود در هر یک از نمونه ها را بشمارید اگر یکصدمین کلمه در قسمتی از جمله غیر از انتهای آن قرار داشت ،تعداد کلمه های جمله را بشماریدومخرج کسر قرار دهیدکه صورت آن تعداد کلمه های است که نمونه را به عدد صد رسانده است .شمارش هجاها :تعداد هجاهای موجود در هرنمونه را بشمارید.(هجاهای اسامی خاص را نشمارید )میانگین
تعداد هجاهای هر سه نمونۀ یک صد کلمه ایرا محاسبه کنید. تعیین سطح خوانایی:برای تعین سطح خوانایی متن مورد ارزیابی،میانگین جمله ها را روی محور تعداد جمله هاومیانگین هجاها را روی محور هجاها مشخص کنید .محل تلاقی خطوطی که از این نقاط به موازات محور کشیده میشود مشخص می کند که سطح خوانایی متن ازچه درجه سادگی یا دشواری بر خوردار است .(یارمحمدیان ،ص۱۶۱-۱۶۰).
۴ ـ شاخص سطح خوانایی گانینگ [۶]( ۱۹۵۱ ) : این روش دو عامل زمانی یعنی طول جمله و طول کلمه را محاسبه می کند دراین شاخص،کلمه ها دشوارآنهایی هستند که از سه یا بیشتر از هجا تشکیل شده باشند این شاخص بر اساس ،انتخاب نمونه ؛تعداد جمله های هر نمونه را بشمارید؛کلمه های سه هجایی یا بیش ازسه هجایی رابشمارید تا تعدادکلمه های دشوار مشخص گردد.میانگین نتایج نمونه ها؛تعداد کلمه های دشوار(بیش ازسه هجا)را با تعداد متوسط کلمه هادر جمله ها جمع کنید وعدد حاصل رادر۴/۰ضرب کنیداین شاخص گانینگ معادل کلاسهای آموزش رسمی است. اعداد,۴,۳,۲٫٫٫معادل کلاسهای دوم ،سوم،چهارم…است(همان منبع،ص۱۶۶).
۵ ـ روش فرمول مک لافلین[۷] ( ۱۹۶۸ ) : در این روش طی پنج مرحله میزان خوانایی متون را مورد ارزیابی قرار می دهد .که عبارتند از،انتخاب نمونه ؛ده جمله متوالی در ابتدا،ده جمله متوالی در وسط و ده جمله متوالی در انتهای یک نوشته را انتخاب کنید.جمله از مجموعه کلمه هایی است که با نقطه(.)،علامت سؤال(؟)،علامت تعجب (!)،و یا علامت نقطه بند(؛)پایان میابد.در این نمونه ۳۰جمله ای تمام کلمه هادارای سه هجا یا بیشتررا شمارش کنید.جمع کلمه های چند هجایی رابه دست آورده وسپس جذرآن رابگیرید.اضافه کردن عدد۳رابه جذربدست آمده برای تعیین عددتوانایی خواندن شاگردرا ازنظر کلاسی.اضافه کردن عدد۵ به جذرو عدد بدست آمده عدد سنی شاگرددرمورد فهمیدن متن مورد نظر.(یارمحمدیان،ص۱۶۴).
۶ ـ روش ویلیام رومی[۸] ( ۱۹۶۸ ) : در این روش فعال یا غیر فعال بودن محتوا را مورد بررسی قرار می دهد.در این روش فعال بین(۴/۰, ۵/ ۱)برای یادگیرنده مفید بوده وفراگیر را به فعالیت ویادگیری وادار مینماید.(معروفی،یوسف زاده،ص۱۹۴).
۷ ـ مدل طراحی و طبقه بندی هدف های آموزشی مریل(۱۹۹۴) : در این روش سطوح عملکرد مورد انتظار از شاگرد رادر پایان آموزش مورد بررسی قرار می دهد.تئوری توصیفی مریل از دانش ،مبتنی بر دو نوع طبقه بندی شامل نوع محتوا و سطوح عملکرد است .عناصر محتوا در این تئوری شامل حقایق ،مفاهیم،روش کار واصول وقوانین است وسطوح عملکرد ، شامل یادآوری (موردی وکلی) ،کاربرد وکشف وابداع یک موردجدید است. بعلاوه تئوری مریل دو راهبرد اساسی شامل اشکال ارائه اولیه واشکال ارائه ثانویه و روابط بین آنها را ترسیم نموده است.اشکال ارائه اولیه شامل تعمیم بیانی(توضیحی)،بیان مثال(نمونه)،تعمیم سوالی وبیان سوالی است.اشکال ارائه ثانویه شامل شرح وبسط زمینه ای به منظور تسهیل یادگیری وکمکبه تمرکز توجه ،شرح وبسط حافظه ای وشرح بازخورد می باشد .تعامل اشکال ارائه اولیه وثانویه با همدیگر از توالی خاصی شامل مثال،غیر مثال،مثال های همگراو واگرا وطیفی از پیچیدگی مثال پیروی می کند .برای هرطبقه از محتواو عملکرد ،مؤلفه های تئوری ،ترکیبی از اشکال ارائه اولیه وثانویه وتعامل آنهارا ارائه می کند به نحوی که از طریق آن کارآترین واثر بخش ترین راهبردآموزشی شکل می گیرد.(معروفی ،یوسف زاده،ص۱۷۸ ).
بدین ترتیب فرمول های خوانایی به تجزیه و تحلیل محتوای یک نوشته یافتن ، برای اندازه گیری درجه خوانایی آن می پردازد و همچنین درجه تناسب نوشته یا سطح خوانایی متن را مشخص می کند .
این فرمول ها انواع متعددی دارد که در قسمت فوق به طور اختصار هریک از آنها توضیح داده شد ولی در فصل بعدی ، روش ویلیام رومی به طور کامل مورد بررسی قرار خواهد گرفت زیرا ارتباط کار محقق و روش رومی نیز با این پایان نامه روشن است از این رو روش رومی وسیله تحلیل محتوا در این پایان نامه می باشد و هدف اساسی این مجموعه نیز نشان دادن حقانیت روش رومی به عنوان یک تکنیک موثر ارزشیابی ارائه فعال با زیر بنای تئوریک بسیار قوی می باشد .در قسمت بعدی برخی از تحقیقات انجام شده در مورد روش ویلیام رومی و سایر روش ها و نیزتحقیقات انجام شده درباره کتاب های درسی علوم ابتدایی در ایران و برخی از تحقیقات انجام شده درباره موضوعات علوم تجربی در جهان بیان شده است .
تعریف و مفهوم محتوا :
ابتدا چند تعریف اساسی از صاحب نظران برنامه ریزی درسی ذکر می شود و سپس با یک جمع بندی از تعاریف ارائه شده یک تعریف جامع و کامل ارائه می شود . سیلور و الکساندر[۹] این تعریف را ارائه می دهند:
« حقایق ، مشاهدات ، داده ا ، دریافت ها ،تشخیص ها ، حساسیت ها ، طرح ها و راه حل های برگرفه از آنچه که ذهن انسان ها درک کرده اند و آن بناهای ذهنی که این محصولات تجربه را درون دانش ، ایده ها ، مفاهیم ، تعمیم ها ، اصول ، طرح ها و راه حل ها ، دوباره سازمان و نظم می دهد » ( ملکی ۱۳۸۰ ، ص ۶۳ ) .
این تعریف وسیع است و کلیه ی عوامل شکل دهنده محتوا را در بر می گیرد ولی مهارت ها و عواطف را شامل نمی شود .
اورنستین و هانگنیز [۱۰]( ۱۹۹۳ ) بر این باورند :
محتوا خلاصه ای از « حقایق [۱۱]» ، « مفاهیم و تعمیم ها [۱۲]» اصول و نظریه های مشابه دانش در رشته مورد نظر است ( میرزا بیگی ۱۳۸۰ ص ۱۶۱ ) .
به طور کلی می توان نتیجه گرفت :
محتوا عبارت است از مجموعه مفاهیم ، مهارت ها و گرایش هایی که از سوی برنامه ریزان انتخاب و سازماندهی می شود و در عین حال محتوا آثار حاصل از فعالیت های یاددهی و یادگیری معلم و شاگرد را نیز در بر می گیرد(طالعی فرد۱۳۸۳،ص۶۲).
تعریف تحلیل محتوا
تعریف های تحلیل محتوا به مرور زمان و با توسعه فنون و بکارگیری ابزار موجود برای مطالعه مسائل جدید و مطالب گوناگون دچار تغییر شده است .
کارت رایت[۱۳] ( ۱۹۵۳ ) بر این باور است :
« تحلیل محتوا روشی است برای « توصیف عینی [۱۴]» ، « منظم [۱۵]» و کمی رفتارهای نمادی طرح می شود ( هولستی،سالارزاده امیری ۱۳۷۳ ، ص ۱۳ ) .
براکوس[۱۶] ( ۱۹۵۹ ) معتقد است :
« تحلیل محتوا روش کاملا علمی است و با وجود جامع بودن از نظر ماهیت ، نیازمند تحلیل دقیق و منظم است » ( همان منبع ص ۱۳ ) .
برلسون[۱۷] ( ۱۹۷۵ ) اظهار داشت :
« تحلیل محتوا ، تکنیکی پژوهشی برای « توصیف عینی » ، « منظم » و کمی محتوای آشکار به کار می رود » ( باردن،سرخابی ۱۳۷۵ ، ص ۳۵ ) .
از تعاریف چنین برداشت می شود که از نظر سابقه تاریخی در روان شناسی اجتماعی ، اهمیت دادن به جنبه عینی و عملی تحلیل محتوا در درجه اول قرار دارد . البته اهمیت امر عینی بودن تحقیق در علوم انسانی را که پیوسته با ارزش است ، نمی توان انکار کرد ولی در ضمن باید توجه داشت که این امر تنها هدف تحلیل محتوا نیست بلکه علاوه بر توصیف کمی و محتوای آشکار پیام ، توصیف کیفی و همچنین محتوای پنهان پیام نیز مدنظر قرار می گیرد و از سوی دیگر تحلیل محتوا باید پیش بینی کننده چیزی باشد که اساسا قابل مشاهده است یا به تصمیم گیری یا کمک به مفهوم سازی آن بخشی از واقعیت که به نوشتار مورد تحلیل کشیده است کمک کند بدین منظور هر تحلیل محتوایی باید در رابطه با متن داده ها انجام شود و بر حسب آن توجیه گردد(طالعی فرد۱۳۸۳،ص۷۵).
براساس بحث فوق ، تعریف گسترده روش تحلیل محتوا چنین خواهد بود : روش تحلیل محتوا فنی برای یافتن نتایج از طریق تعیین عینی و منتظم ویژگی های مشخص پیام هاست
ویژگی های تحلیل محتوا :
روش تحلیل محتوا دارای ویژگی های ذیل می باشد :
۱ ـ منظم باشند : در تحلیل محتوا همانند سایر روش های پژوهشی دیگر باید از هر گونه انتخاب خودخواهانه که در آن تنها به عناصر قابل انطباق با نظرات تحلیل گر توجه می شود ، اجتناب گردد بنابراین مقوله ها بر طبق قواعد مشخصی انتخاب شوند .
۲ ـ عینی بودن : شرط عینی بودن باعث می شود که هر محقق با بهره گرفتن از همان روش ، بتواند به نتایج مشابهی دست یابد .
۳ ـ متناسب باشد : یعنی منطبق با هدف و محتوا باشد .
۴ ـ عمومیت داشته باشد : یافته های ناشی از تحلیل محتوا می بایست با هم ارتباط نظری داشته باشد .
۵ ـ آشکار بودن : آنچه که واقعا در متن محتوا بیان شده است و از بررسی و تحلیل حدسی خودداری شود ؛ البته باید توجه داشت که در اینجا منظور این نیست که تحلیل گر از هر گونه نتیجه گیری کلی درباره محتوا اجتناب ورزید ( شعبانی ۱۳۷۱ ، ص ۲۰۱ ) .
۶ ـ مقداری بودن : خصلت مقداری بودن ، در واقع بودن در واقع جانشین جنبه های ذهنی و استنباطی بررسی ها و تحلیل های نظری است که با مقیاس دقیق ، قابل ارزیابی نیستند از لحاظ بررسی مقداری هر متن ترکیبی از عناصر قابل تجزیه به شمار می رود که می توان آن واحدها و مقوله های خاص طبقه بندی و با شیوه های خاص ارزیابی کرد . در تحلیل مقداری ، تحلیل گر باید معلوم کند چه کلمات ، مضامین و نمادهایی پیش از همه در متن تکرار شده است(همان منبع،ص۲۰۱).
۷ ـ کمی و کیفی بودن : از این رو ، تحلیل گر محتوا باید از روش های کمی و کیفی ، برای تکمیل یکدیگر توامان استفاده کند و از این ویژگی چنین برداشت می شود که نباید تصور کرد که روش های کیفی دارای بصیرتند و روش های کمی صرفا روش های رسیدگی فرضیه ها هستند بلکه ارتباط بین این دو روش ، ارتباط « دورانی » است که هر یک از آنها بینشی را شکل می دهند تا دیگری از آن تغذیه کند(همان منبع،ص۲۰۱).
اهداف تحلیل محتوا
در تجزیه و تحلیل محتوا اهداف ذیل را می توان برشمارد :
فرم در حال بارگذاری ...
[یکشنبه 1399-01-31] [ 03:29:00 ق.ظ ]
|