رقابت با ایران و تغییر در موازنۀ قدرت منطقه ای |
تحولات اخیر در خاورمیانه را می توان به عنوان محور اصلی تغییر در موازنۀ قدرت منطقه ای دانست. هر گونه جابه جایی در ساخت قدرت سیاسی کشورهای منطقه، دارای پیامدهای راهبردی برای کشورهای مختلف خواهد بود. به عبارتی دیگر، جا به جایی قدرت و رهبران سیاسی در خاورمیانه نه تنها منجر به ایجاد خلاء قدرت در سطح منطقه ای می شود بلکه می توان آن را زمینه ساز دگرگونی های بنیادی تری در حوزۀ امنیت منطقه ای دانست. بنابراین تحولات مربوط به بهار خاورمیانه بر معادله قدرت و موازنه منطقه ای خاورمیانه تأثیر گذار خواهد بود. در همین راستا، تحولات و ناآرامی های سوریه فرصتی برای عربستان سعودی به منظور تضعیف موقعیت ایران در موازنه قدرت منطقه ای است(مصلی نژاد،۱۳۹۱: ۳۵). عربستان سعودی نظم منطقهای شکل گرفته پس از تحولات جهان عرب در راستای منافع موجود را قبول ندارد و این توازن قدرت منطقهای را در تقابل با نگاه و سیاست های خود ارزیابی می کند. به همین دلیل آل سعود در پی آن هستند تا با بهرهگیری از بحران ها و فرصت های موجود، نظم و توازن قدرت موجود منطقه ای را به نفع خود تغییر دهند.
عربستان سعودی از جمله کشور های عربی است که به ویژه بعد از سرنگونی صدام در عراق خود را در رقابت جدی با ایران قرار داده است و تلاش دارد در برابر ایران نوعی توازن برقرار کند و از رشد روز افزون قدرت ایران جلوگیری کند به همین خاطر است که به نسبت دیگر کشور های عربی منطقه رفتاری کاملا تهاجمی نسبت به سیاست ایران در منطقه دارد(نادری نسب، ۱۳۸۶: ۳۳۲). با توجه به الزامات قدرت منطقه ای بودن- که هدف اصلی عربستان سعودی در منطقه خاورمیانه است- این کشور توجه فراوانی به افزایش توان نظامی خود داشته است. خرید تسلیحاتی عمده و توسعه زیر ساخت های نظامی از جمله فعالیت های عربستان در این زمینه است(صادقی و احمدیان، ۱۳۸۹: ۱۵۱). اختصاص بودجه ای قابل توجه از کل بودجۀ این کشور برای امور نظامی و خرید تسلیحات پیشرفته، در راستای رقابت و فائق آمدن بر قدرت های منطقه ای اتخاذ می شود.
همچنین سیاست فعالانه این کشور نسبت به تحولات جهان عرب به ویژه در مورد مصر، بحرین و سوریه، نشانگر تلاش عربستان برای ایفای نقش فعالانه در منطقه با هدف تغییر توازن قوای منطقه ای از دست رفته به سود خود است. بنابراین تغییر موازنه قوای منطقه ای به سود ایران و شیعیان، مهم ترین عامل تغییر سیاست کلان عربستان سعودی در منطقه بوده است. از سوی دیگر، تحولات جهان عرب نیز اولین محل نمایش سیاست جدید عربستان سعودی و تلاش این کشور برای تغییر توازن قوای منطقه ای به سود خود محسوب می شود. سعودی ها سوریه و تغییر رژیم در این کشور را به عنوان نقطه آغازی برای بر هم زدن موازنه قوای منطقه ای نگاه می کنند. عربستان سعودی احساس می کند که به واسطه تحولات یک دهه گذشته در منطقه خاورمیانه، موازنه قوای منطقه ای به ضرر این کشور به هم خورده است و به ویژه با گسترش جنبش های مردمی در جهان عرب و فروپاشی رژیم های محافظه کار عربی مانند رژیم مبارک موازنه ی قوا به صورت جدیدتری در حال تغییر به زیان این دولت است. از این رو عربستان با توجه به تحولات و ناآرامی های سوریه تلاش می کند که بحران سوریه را به نقطه آغازی برای بر هم زدن و تغییر موازنه قوا به گونه ای معکوس با یک دهه گذشته تبدیل کنند و باعث ایجاد نظم منطقه ای نوینی شود که عربستان در آن نقش کانونی را داشته باشد. رویکرد سعودی ها به تحولات سوریه، تلاش برای تبدیل بحران سوریه به عنوان عامل یا تحولاتی بازدارنده در مقابل جنبش های مردمی جهان عرب است.
حمایت های سیاسی، امنیتی و ژئوپلیتیکی آمریکا از عربستان محور اصلی شکل گیری تضادهای ژئوپلیتیکی جدید و برهم خوردن توازن قدرت منطقه ای محسوب می شود. الگوی رفتاری عربستان نشان می دهد که دولت آن کشور قصد ندارد تا اجازه بدهد که تحول قدرت منطقه ای ایران ادامه پیدا کند و یا اینکه ارتقاء نقش منطقه ای ایران به سکوت بگذرد. بنابراین از الگوی تهاجمی استفاده می نماید. چنین الگوهایی دارای ماهیت رسانه ای، دیپلماتیک و امنیتی است (ترابی، ۱۳۹۰: ۱۶۰-۱۵۸).
بر این اساس این کشور در تلاش است با اقدامات مختلف سیاسی، امنیتی و مالی و در هماهنگی با سایر کشورهای مخالف سوریه به تغییر رژیم این کشور کمک کند. مقامات عربستان سعودی در اجلاس های مختلف برگزار شده به خصوص اجلاس موسوم به دوستان سوریه و اجلاس اتحادیه عرب نقش فعال داشته اند و مواضعی رادیکال برای تغییر رژیم سوریه اتخاذ کرده اند. عربستان ضمن تلاش برای تغییر رژیم در سوریه سعی دارد از این موضوع اطمینان یابد که پس از سقوط دولت حاکم سوریه حکومتی دوست در این کشور شکل خواهد گرفت (اسدی،۱۳۹۱: ۱۵۸). مقامات سعودی بر این باورند که حمله آمریکا به افغانستان و عراق باعث برکناری رژیم های ضدایرانی و قدرت یابی جمهوری اسلامی ایران در این دو کشور شده است. این حملات به شکلی عراق و افغانستان را از موقعیت تهدید خارج و آن ها را تبدیل به فرصتی مناسب برای ایران نموده و توازن قوای منطقهای را به ضرر عربستان و سایر کشورهای عربی تغییر داده است. از سوی دیگر با به قدرت رسیدن شیعیان در عراق و موفقیت های حزب الله در لبنان، روند قدرت یابی ایران و شیعیان در منطقه سرعت بیشتری یافته است. (برزگر،۱۳۹۲: ۲۲۹) برای سعودیها تحولات سوریه دارای ارزش استراتژیکی است و سعی در تداوم یا تشدید بحران سیاسی جاری سوریه از طریق مداخلههای مالی و نظامی دارند؛ چرا که از نقطه نظر آنان، تغییر رژیم سوریه نقطه آغازی برای بر هم زدن موازنه قوای منطقهای به نفع عربستان است. سوریه به دلیل برخورداری از موقعیت ژئوپلیتیکی و استراتژیکی از اهمیتی ویژه ای در منطقه برخوردار است؛ به همین دلیل آینده این کشور می تواند توازن قوا را در منطقه به شکل جدیدی تعریف کند. از همین رو عربستان به دنبال نفوذ در کشور دیگر و برقراری توازن قدرت در منطقه با ایران بوده است. در واقع کمک عربستان به معارضان سوری و دخالت آشکار در امور داخلی این کشور در چارچوب موازنه قدرت با ایران صورت می پذیرد.
۴-۱۳- چالش ها و فرصت های عربستان سعودی نسبت به رویکرد خود در تحولات سوریه
در تبیین تأثیرات بحران سوریه بر منافع و امنیت ملی و منطقه ای عربستان می توان به تأثیرات کوتاه و بلند مدت اشاره کرد. در کوتاه مدت بحران سوریه از چند منظر برای امنیت و منافع دولت سعودی مفید و مطلوب است. اما در بلند مدت این بحران پیامدهای منفی قابل توجهی برای سعودی ها خواهد داشت.
فرم در حال بارگذاری ...
[یکشنبه 1399-01-31] [ 06:47:00 ق.ظ ]
|