روابط با همسالان در سالهای پیش دبستانی |
در اواسط کودکی، اجتماع همسالان بستر بسیار مهمی برای رشد به شمار می رود. تماس با همسالان، نقش مهمی در درک دیگران و آگاهی از خود ایفا میکند. این تحولات به نوبه خود به کیفیت تعامل با همسالان کمک میکند و در سالهای پیش دبستانی، بیشتر نوعدوستانه میشود در راستای این تغییر، پرخاشگری مخصوصاً حملات بدنی کاهش مییابد (هارو، ۱۳۶۸).
کودکان در پایان اواسط کودکی میل زیادی به تعلق گروهی نشان میدهند. آنها با هم ارزشها و معیارهای منحصر به فردی را برای رفتار تعیین میکنند. آنها نوعی ساختار اجتماعی نیز برای رهبران و پیروان به وجود میآورند که تضمین کننده برآورده شدن اهداف گروه خواهد شد. زمانی که این ویژگیها وجود داشته باشند، گروه همسالان شکل گرفته است. اعمال این گروه های غیررسمی به نوعی فرهنگ همسالان میانجامد که معمولاً از واژگان تخصصی، لباس و محلی برای پاتوق در طول ساعات فراغت تشکیل میشود. این سنتهای خاص، همسالان را به یکدیگر نزدیک میکند و نوعی احساس هویت گروهی به وجود میآورد. کودکان در گروه مهارتهای اجتماعی با ارزشی را فرامیگیرند که همکاری، رهبری دنبالهروی و وفاداری نسبت به اهداف جمعی از جمله آن هستند (برک، ۱۳۸۱).
دوستیها نیز در این دوره تحول پیدا میکند دوستی دیگر مثل گذشته این نیست که کودکان به فعالیتهای مشابهی بپردازند بلکه دوستی نوعی رابطه متقابل صمیمانه است که براساس اعتماد متقابل، علایق مشترک، تقابل، پاسخ به نیازهای یکدیگر و داشتن خصوصیات مطلوب مانند مهربانی و ملاحظه کار بودن شکل میگیرد. کودکان مدرسهای دوستانی از جنس، سن و نژاد خود مییابند و دوستان علائق، نگرشها و جهتگیریهای اجتماعی و ارزشهای مشترکی دارند .
روابط دوستانه کودکان دبستانی بیشتر گزینشی است و آنها تعداد معدودی از افراد را دوست خود میدانند و اغلب یکی از آنها را بهترین دوست خود میدانند. دخترها به ویژه در روابط دوستیشان انحصاری هستند، زیرا بیشتر از پسرها انتظار صمیمیت دارند. از این گذشته کودکان گرایش دارند دوستانی را انتخاب کنند که از نظر سن، جنس، نژاد، قومیت و مرتبه اجتماعی شبیه خود آنها باشند. دوستان از نظر شخصیت معاشرتی یا پرخاشگر بودن محبوبیت در بین همسالان و پیشرفت تحصیلی نیز به یکدیگر شباهت دارند (ماسون و همکاران، ۱۳۸۰).
جزییات بیشتر درباره این پایان نامه :
پایان نامه تاثیر آموزش پیش دبستانی بر یادگیری مهارتهای روانی – حرکتی و سازگاری اجتماعی
پذیرش همسالان به دوست داشتنی بودن اشاره دارد. مقدار ارزشی که همسالان یک کودک به عنوان شریک اجتماعی برای او قائل هستند. پژوهشگران پذیرش همسالان را با آزمونهایی میسنجند که از همکلاسیها میخواهند دوست داشتنی بودن یکدیگر را ارزیابی میکنند. کودکان چهار طبقه متفاوت را تشکیل
میدهند. کودکان طرد شده مورد نفرت همسالان هستند، کودکان محبوب رای
مثبت زیادی کسب میکنند. کودکان مورد بیتوجهی واقع شده به ندرت انتخاب میشوند و کودکان جنجالی رای مثبت و منفی زیادی کسب میکنند. دو سوم کودکان در یکی از این طبقات جای میگیرند. بقیه از نظر پذیرش همسالان متوسط هستند .پذیرش همسالان، پیشبین قدرتمندی برای سازگاری روانی است. کودکان طرد شده ناخشنود و منزوی هستند، پیشرفت تحصیلی و عزت نفس کمی دارند. معلمان و والدین، آنها را مبتلا به مشکلات هیجانی و اجتماعی ارزیابی میکنند. طرد همسالان در اواسط کودکی، با عملکرد تحصیلی ضعیف، ترک تحصیل، رفتار ضد اجتماعی و بزهکاری در نوجوانی و مجرمیت در اوایل بزرگسالی نیز رابطه نیرومندی دارد (بگ ول، نیوکام و بوکوسکی، ۱۹۹۸؛ پارکر و همکاران، ۱۹۹۵ به نقل از برک ۱۳۸۱).
برای بررسی رفتار ناسازگار، ملزم به دانستن اصول حاکم بر تحول بهنجار هستیم. برای درک تحول بهنجار بهتر است مفاهیم «آستانه مقاومت» و «زمینه» مدنظر قرار گیرند.
برای روشن شدن «آستانه مقاومت» می توان از یک الگوی پزشکی استفاده کرد. از زمانی که مساله ضربه روانی یا تکان در حوزه درمان رخنه کرده است این نکته مبرهن گشته که ممکن است یک حالت تشنجی در فرد به وجود آورد یعنی می توان مغز یک فرد را تحت تاثیر تحریک قرار داد و به گونه ای که حالت تشنجی اختیاری کامل در وی بوجود بیاید. عملاً برای بوجود آوردن این حالت، درجه شدت تحرک لازم برای افراد مختلف، متفاوت است. یعنی ممکن است بتوایم یک فرد را با تحریک کمتر به حالت صرعی درآوریم، در حالی که در مورد فرد دیگر تحریک شدیدتری لازم باشد. پس به این نتیجه می رسیم که افراد در مقابل تحریکات مختلفی که بر ارگانیزم آنها وارد می شود، متفاوتند و آستانه مقاومتشان یکسان نیست. مفهوم دوم، مفهوم «زمینه» است. برای روشن شدن این مفهوم بهتر است از یک الگوی طبیعی استفاده کرد. همانطور که یک زمین حاصلخیز، در واقع از خاکی تشکیل شده که خود از نرم شدن صخره حاصل شده است و شامل بقایای مواد آلی، مواد آتشفشانی و بقایای گیاهانی است که تخم آنها در آن ریخته شده و تغییراتی در آن بوجود آورده، زمینه روانی انسان نیز بی شباهت به چنین زمینی نیست. افراد در برابر عوامل مختلف، واکنش یکسان از خود نشان نمی دهد و آستانه مقاومتشان نیز یکسان نیست (منصور، ۱۳۵۶).
در حقیقت، تعریف سازگاری اجتماعی را می توان به نوعی با مفهوم ناسازگاری اجتماعی روشنتر ساخت. اکثر متخصصان حوزه آسیب شناسی روانی بر این اعتقادند که معیارهایی نظیر رفتار خارج از محدوده ، زیر پا گذاشتن معیارهای اجتماعی، ناراحتی شخصی، آسیب به دیگران، ناتوانی در انجام وظایف و کارکردهای روزمره، غیرمنطقی بودن، غیرقابل پیش بینی بودن و کنترلناپذیری به عنوان شاخص رفتار ناسازگاری در نظر گرفته می شوند
فرم در حال بارگذاری ...
[یکشنبه 1399-01-31] [ 07:30:00 ق.ظ ]
|