مفهوم حقوقی حضانت |
نویسندگان کتب حقوقی، تعاریفی از حضانت نمودهاند که در اینجا به بیان برخی از آنها میپردازیم: «حضانت یا نگهداری اطفال حق و تکلیفی است که پدر یا مادر نسبت به طفل خود دارند.
این تعریف از جهاتی قابل اشکال است: اولاً صرفاً ماهیت حقوقی حضانت را بیان نموده است و ثانیاً مصادیق حضانت را بیان ننموده است.
برخی دیگر در تعریف حضانت گفتهاند: «حضانت عبارت است از اقتداری که قانون به منظور نگهداری و تربیت اطفال به پدر و مادر آنان اعطا کرده است».
از آنجایی که بر محیط خانوداه روابط بر مبنای عاطفه است اولاً بهتر است در تعریف حضانت کلمهی اقتدار را که تداعی نامطلوبی در ذهن ایجاد میکند بکار نبریم و ثانیاً در تعریف بالا حدود و دامنهی اختیارات والدین بیان نشده است.
تعاریف دیگری در مورد حضانت آمده است ازجمله: «الف: حضانت عبارتست از نگهداری مادی و معنوی توسط کسانیکه قانون مقرر داشته است ب: حفظ مادی (جسم) و تربیت اخلاقی و معنوی طفل مناسب شئون او».
«حضانت نگاهداشتن طفل و مراقبت او و تنظیم روابط او با خارج است با رعایت حق ملاقات که برای خویشان نزدیک طفل شناخته شده است».
به موجب این دو تعریف، حضانت مخصوص خویشان نزدیک طفل و پدر و مادر بیان شده است در حالیکه بنا بر مادهی ۱۱۷۳ ق.م: «هر گاه در اثر عدم مواظبت یا انحطاط اخلاقی پدر یا مادری که طفل تحت حضانت اوست، صحت جسمانی و تربیت اخلاقی طفل در معرض خطر باشد دادگاه میتواند به تقاضای اقربای طفل یا به تقاضای رئیس حوزهی قضایی هر تصمیمی را که برای حضانت فرزند مقتضی بداند اتخاذ کند.» و همچنین با توجه به مادهی ۲۹ قانون حمایت خانواده مصوب ۱۳۹۱ که اظهار داشته است: «در کلیه مواردی که گواهی عدم امکان سازش صادر میشود دادگاه ترتیب نگهداری اطفال و میزان نفقهی ایام عده را با توجه به وضع اخلاقی و مالی طرفین و مصلحت اطفال معین میکند و اگر قرار شود فرزندان نزد مادر یا شخص دیگری بمانند ترتیب نگهداری و میزان هزینه آنان را مشخص می کند…» ملاحظه میشود که افراد دیگری غیر از پدر و مادر و خویشان نزدیک طفل نیز میتوانند عهدهدار امر حضانت گردند.
جزییات بیشتر درباره این پایان نامه :
پایان نامه : اثر توافق زوجین بر حضانت فرزندان
با مراجعه به مواد قانون مدنی مربوط به حضانت و قانون حمایت خانواده میتوان حضانت را اینگونه تعریف کرد: «حضانت عبارت است از نمایندگی که از طرف قانون جهت پرداختن به امور مادی (جسمی) و معنوی (تربیت روحی و اخلاقی) طفل به قدر متعارف، مطابق مصلحت وی به دارندگان حضانت اعطا شده است». با توجه به این تعریف اولاً حضانت نوعی نمایندگی است که از طرف قانون به دارندگان حضانت داده شده است نه اینکه اقتدار و سلطهای باشد که پدر و مادر بر فرزند خود داشته باشند ثانیاً حضانت طفل مخصوص کسانی است که قانون معین نموده است ثالثاً مصلحت طفل در نظر گرفته شده است و حضانت کننده دارای اختیار مطلق نیست یعنی باید به گونهای عمل کند که صحت جسمانی و تربیت اخلاقی و روحی طفل در معرض خطر نباشد چنانکه از مفهوم
مادهی ۱۱۷۳ ق.م این نکته به خوبی برمیآید. رابعاً: شیوهی نگهداری طفل به قدر متعارف و متناسب با موقعیت و امکانات دارنده حضانت میباشد چنانکه مادهی ۱۱۷۸ق.م در این باره میگوید: «ابوین مکلف هستند که در حدود توانایی خود به تربیب اطفال خویش بر حسب مقتضی اقدام کنند و نباید آنها را مهمل بگذارند». یک جنبهی تکلیفی پدر و مادر که در این ماده بیان شده است این است که آنها اگر در تربیت طفل خویش کوتاهی کنند و از این حیث خسارتی به دیگران وارد شود، پدر و مادر مسئول جبران این خسارت هستند.
فرم در حال بارگذاری ...
[یکشنبه 1399-01-31] [ 04:53:00 ق.ظ ]
|