مقایسه اعلامیه جهانی حقوق بشر با اعلامیه حقوق بشر اسلامی |
۳-۴-۱- اشتراکات اعلامیه جهانی حقوق بشر و اعلامیه اسلامی :
دو اعلامیه از جنبههای مختلفی با هم مشابه و یکسان می باشند که به نظر نگارنده مهمترین این تشابه ها شامل موارد ذیل می شود :
۱ ـ ممنوعیت برده داری : برده داری به طور صریح در اعلامیه حقوق بشر اسلامی ممنوع
شده است ، ماده ۱۱ بند الف می گوید : « انسان آزاد متولد می شود و هیچ کس حق ندارد
او را به بردگی بکشد یا ذلیل و مقهور خویش نماید یا از او بهره کشی نماید و بندگی جز
برای خداوند متعال وجود ندارد » . البته ممنوعیت بردگی در ماده ۴ اعلامیه جهانی حقوق
بشر هم تصریح شده است ، آنجا که بیان می کند : « احدی را نمی توان در بردگی نگاه
داشتو داد و ستد بندگان به هر شکلیکه باشد ممنوع است». نکته جالب این است که
این موضوع در اعلامیه حقوق بشر اسلامی با تفصیل و توضیح بیشتری آمده است .
جزییات بیشتر درباره این پایان نامه :
دانلود پایان نامه : مجازات بدنی در نظام حقوق کیفری ایران با تکیه بر موازین حقوق بشری
۲ ـ شناسایی حق مالکیت ادبی : حق دیگر ، حق مالکیت ادبی یا استفاده از دستاوردهای علمی ، ادبی ، هنری و تکنولوژی است . این حق در اعلامیه اسلامی به رسمیت شناخته شده است، آن جا که در ماده ۱۶ مقرر می دارد : « هر انسانی حق دارد از ثمره های دستاورد علمی یا ادبی یا هنری یا تکنولوژی خود سود ببرد و حق دارد از منابع ادبی و مالی حاصله از آن حمایت نماید و … » . البته این حق در بند ۲ ماده ۲۷ اعلامیه جهانی نیز تصریح شده که :
« هرکسی حق دارد از حمایت معنوی و مادی آثار علمی ، فرهنگی یا هنری خود برخوردار
شود » .
۳-۴-۲- افتراقات و تضادهای اعلامیه جهانی حقوق بشر و اعلامیه حقوق بشر اسلامی :
۳-۴-۱-۱ برابری در حقوق :
تفاوت عمده اعلامیه حقوق بشر اسلامی با اعلامیه جهانی حقوق بشر این است که اعلامیه ی جهانی نسبت به مذهب بصورت کلی اشاره می نماید ، اعلامیه جهانی به جنبه عملی و کاربردی توجه دارد و اگر در مقدمه و ماده ی اول به اصل فلسفی کرامت و حیثیت ذاتی انسان و یکسان آفریده شدن آنها اشاره می کند ، برای این است که بر مبنای آن اجرای حقوقی را بیان کند که برای همه ، بدون هیچ تبعیض اساسی اجرا شود و بهانه ایی برای قیام و شورش وجود نداشته باشد و صلح ، امنیت و نظم زندگی به خطر نیفتد ، بنابراین به تأمین زمینه های ارتقاء روحیه ی ایمانی و حفظ دین و عقیده صحیح کاری ندارد و تکالیف را هم برای انسان برنمی شمرد ، چون خواهی نخواهی انسانی که در جامعه و تحت حکومت زندگی می کند ، مشمول مقررات الزام آور حکومت است ، ولی آنچه دغدغه ی خاطر تدوین کنندگان اعلامیه جهانی بوده ، روشن نبودن و عدم رعایت حقوق انسان هاست که خود را ملزم به تبیین و تشریح آنها دانسته اند ، مقایسه بین ماده ۲ اعلامیه جهانی حقوق بشر و ماده ۱ حقوق بشر اسلامی ، این تفاوت دو دیدگاه را به خوبی نشان می دهد . ماده ی ۲ اعلامیه جهانی می گوید :
« هر کس می تواند بدون هیچ گونه تمایز ، مخصوصاً از حیث نژاد ، رنگ ، جنس ، زبان ، مذهب ، عقیده سیاسییاهر عقدیه دیگر و همچنین ملیت ، وضع اجتماعی ، ثروت ، ولادت یا هر موقعیت دیگر . از تمام حقوق و کلیه آزادی هایی که در اعلامیه حاضر ذکر شده بهره مند گردد … » . ولی ماده ۱ اعلامیه حقوق بشر اسلامی به تساوی اصل شرافت انسانی برای همه و برابری در تکلیف و مسئولیت اشاره می کند و در واقع عدم تبعیض را در تحمل تکلیف مورد تصریح قرار داده است ، نه در برخورداری از حقوق ، بند الف ماده ۱ بدین شرح است : « بشر به طور کلی ، یک خانواده می باشد که بندگی نسبت به خداوند و فرزندی نسبت به آدم آن ها را گرد آورده و همه ی مردم در اصل شرافت انسانی و تکلیف و مسئولیت برابرند ، بدون این که هیچ تبعیضی از لحاظ نژاد ، رنگ ، زبان ، جنس ، اعتقاد دینی ، وابستگی سیاسی ، وضع اجتماعی و غیره وجود داشته باشد » و بعد اضافه می کند : « ضمناً عقیده صحیح ، تنها تضمین برای رشد این شرافت از راه تکامل انسان می باشد » . یعنی با این که همه انسان ها در اصل شرافت و مخلوق بودن یکسان هستند ولی آنها که عقیده صحیح دینی را به دست می آورند بیشتر کسب شرافت می نمایند و در شرافت اکتسابی از دیگران جلو می افتند ، اعلامیه جهانی حقوق بشر به این مسئله کاری ندارد و نفی و اثباتی بر این امر نمی نماید ، ولی بر این امر اصرار دارد که بین دو انسان دارای عقیده ی متفاوت ( ولو یکی صحیح و دیگری فاسد ) باید از لحاظ حفظ حیات و حق دارا شدن مال و شرکت در اداره امور کشور و احراز مناصب و مشاغل و غیره یکسان رفتار شود(گروهی از نویسندگان ، حقوق بشر از دیدگاه اسلام ، آراء دانشمندان اسلامی ، انتشارات هدی ، ۱۳۸۰ ،ص ۱۶۷ ) .
۳-۴-۱-۲ کرامت و حیثیت :
کرامت و حیثیتی که در اعلامیه جهانی حقوق بشر از آن سخن می گوید ، هیچ پشتوانه منطقی و فلسفی ندارد و مشخص نکرده است که چرا انسان دارای این وضف شده است ، ولی در اعلامیه اسلامی ، اساس این کرامت را مقام جانشینی خداوند « خلیفه ا… » می داند که آفریدگار جهان به او اعطا کرده است . و دیگر این که اعلامیه اسلامی به تربیت روحی و بالابردن سطح اخلاق و معنویات و فضایل انسانی پرداخته که اعلامیه جهانی در مورد آن سکوت نموده است .(همان منبع )
۳-۴-۱-۳ نقش مذهب :
نقش مذهب در اعلامیه اسلامی پررنگ تر شده ، این در حالی است که اعلامیه جهانی حقوق بشر به آن توجهی ننموده است و در ماده ۱۸ گفته است : « هرکس حق دارد که از آزادی فکر ، وجدان و مذهب بهره مند شود ، این حق متضمن آزادی تغییر مذهب یا عقیده و همچنین متضمن آزادی اظهار عقیده و ایمان است … » . این در حالی است که اعلامیه اسلامی در ماده ۱۰ بیان می کند : « اسلام دین فطرت است و به کار گرفتن هرگونه اکراه نسبت به انسان با بهره برداری از فقر یا جهل انسان جهت تغییر این دین به دینی دیگر یا به الحاد ، جایزنمی باشد » . که این ماده در تعارض آشکار با اعلامیه جهانی می باشد ، زیرا اعلامیه اسلامی ، دین اسلام را اصل و پایه و اساس تمامی اصول حقوقی دین می داند
۳-۴-۱-۴ منشأ قدرت حکومت :
تفاوت دیگر در مورد حکومت و منشاأ اقتدار بین دو اعلامیه مشاهده می شود ، اعلامیه جهانی حقوق بشر در بند ۳ ماده ۲۱ صریحاً می گوید : « اساس و منشأ قدرت حکومت ، اراده مردم است ، این اراده باید به وسیله انتخاباتی ابراز گردد که از روی صداقت و به طور ادواری صورت پذیرد ، انتخابات باید عمومی و با رعایت مساوات باشد … » .
حکم این ماده بر این واقعیت نشأت می گیرد که انسان چون موجودی اجتماعی است به ناچار باید با توافق و مساعی با هم زندگی اجتماعی خود را اداره نماید و بهترین راه رسیده به این هدف شرکت افراد آن جامعه در انتخابات آزاد و انتخاب افرادی به نمایندگی از مردم می باشد . ولی اعلامیه حقوق بشر اسلامی در بند الف ماده ۲۳ می گوید : « ولایت ( حکومت ) امانتی است که استبداد و سوء استفاده از آن شدیداً ممنوع می باشد ، زیرا که حقوق اساسی انسان از این راه تعیین می شود » . در این ماده قدرت حکومت به امانتی تعبیر شده که به حاکم واگذار شده و شایسته نیست که حاکم امانتدار نبوده و یا از آن سوء استفاده نماید .
۳-۴-۱-۵ حقوق خانواده :
از دیگرتفاوتهای بیندو اعلامیه ، راجع به حقوق خانواده می باشد ، بند ۱ ماده ۱۶ اعلامیه جهانی حقوق بشر می گوید : « هر زن و مرد بالغی حق دارند بدون هیچ گونه محدودیت از نظر نژاد ، ملیت یا مذهب ، با همدیگر ازدواج نموده و تشکیل خانواده دهند ، در تمام مدت زناشویی و هنگام انحلال آن ، زن و شوهر در کلیه امور مربوط به ازدواج دارای حقوق مساوی می باشند » .
ولی اعلامیه حقوق بشر اسلامی در ماده ۶ خود می گوید : « الف ) در حیثیت انسانی ، زن با مرد برابر است و به همان اندازه که زن وظایفی دارد ، از حقوق خود نیز برخوردار است و دارای شخصیت مدنی و ذمه مالی مستقل و حق حفظ نام و نسب خویش را دارد . ب ) بار نفقه خانواده و مسئولیت نگهداری آن از وظایف مرد است » .
۳-۴-۱-۶ حق تابعیت جهانی :
حق تابعیت جهانی در اعلامیه جهانی تصریح شده است ، آنجا که بیان می کند :
« هر کسی حق دارد که دارای تابعیت باشد و احدی را نمی توان خودسرانه از تابعیت خود یا از حق تغییر تابعیت محروم کرد » . ولی در اعلامیه حقوق بشر اسلامی به لحاظ این که دارالاسلام کشور و وطن همه مسلمانان از هر قوم و رنگی و نژاد می باشد ، اصلاً مطلبی در این خصوص نیامده است .( دیاری ، کمال ، مقاله حقوق بشر اسلامی و عربی برگرفته از سایت www.Kaml-diyari.blogfa.com 25/2/89 )
بند سوم ـ مواردی که در اعلامیه حقوق بشر اسلامی قید شده ولی در اعلامیه جهانی مسکوت می باشد :
الف ) حق فضل و کرامت ناشی از عمل و عقیده که در بند الف ماده ۱ آمده است : « … و همه مردم در اصل شرافت انسانی و تکلیف و مسئولیت برابرند بدون هرگونه تبعیضی از
لحاظ نژاد ، رنگ ، جنس ، اعتقاد دینی ، وابستگی سیاسی یا وضع اجتماعی و … » .
گرچه این موضوع به صورت پراکنده و عام در بعضی از مواد اعلامیه جهانی قید شده
ولی اعلامیه اسلامی بطور وسیع به آن پرداخته است .
ب ) حرمت اقدام به کاری و یا پناه بدن به وسیله ای که باعث به فنا رفتن نوع بشری شود
این موضوع در بند ب ماده ۲ آمده است که : « زندگی موهبتی الهی و حقی است که
برای هر انسانی تعیین شده است ، و بر همه افراد و جوامع و حکومت ها واجب است که
فرم در حال بارگذاری ...
[یکشنبه 1399-01-31] [ 04:37:00 ق.ظ ]
|