در این فصل به مسائل مهمی از جمله مقایسه عدالت کیفری و ترمیمی و آثار آنها پرداخته شده و همچنین موضوع عدالت ترمیمی در لایحه جدید آیین دادرسی کیفری مورد بررسی قرار گرفته و نگاهی انداخته شده به عدالت ترمیمی در برخی از کشورها که مجموعاً در شش مبحث مورد بررسی قرار گرفته است.
گفتار اول: جهات تشابه عدالت کیفری و عدالت ترمیمی
پیشگیری از وقوع جرم
مهم ترین جهت تشابه در عدالت کیفری و ترمیمی پیشگیری مجدد از وقوع جرم می باشد به طرفداران عدالت کیفری معتقدند که حقیقت و قطعیت مجازات و سرعت در اجرای آن جنبه بازدارنده دارد یعنی از یک سو بزهکاران بالقوه را می ترساند و آنان را از ارتکاب جرم منصرف می کند و از سوی دیگر نتیجه های مادی- روانی را که ارتکاب جرم برای بزهکاران به ارمغان آورده است از رهگذر رنج و عذاب مجازات خنثی می کند چنان که دیگر مرتکب جرم نشوند.

بنابراین در رویکرد سزادهنده عدالت کیفری عقیده بر آن است که نقض قاعده اجتماعی موجب ورود خسارت به جامعه می شود.

جامعه نسبت به خساراتی که متحمل شده است با تحمیل رنج و خسارت دیگری به مقصد از یک سو و ترمیم خسارت وارده از سوی دیگر برقراری نوعی تعادل در جامعه را دنبال می کند بنابراین کیفر همواره وظیفه سزادهی را ایفا می کند.

لازم است که هر مجازات آن گونه انتخاب و اجرا شود که برای دیگران عبرت باشد و کارکری پیشگیرانه و مفید را ایفا کند، مجازات باید کمک کند تا جرمی که واقع شده دوباره چه خود مجرم (پیشگیری خاص) و چه سایر افراد جامعه (پیشگیری عام) آن را تکرار نکنند. کیفر تحمیلی باید برای دیگران درس و الگویی نجات بخش محسوب شود. کیفر باید طوری انتخاب و اعمال شود که موجب عدم سرایت جدی به دیگران شود. تنبیه بزهکار باید کسانی را که وسوسه ی تقلید از او را در سر می پرورانند به تأملی مفید وادارد.

در نظام عدالت ترمیمی هم دقیقاً یکی از اصول مورد تأیید پیشگیری از وقوع مجدد جرم می باشد که البته در مکتب اخیر این امر به طور کلاسیک تر انجام می شود و جهت این امر از نهادهایی مثل شرمساری بزهکار، جلسه های گروهی خانوادگی و هیأت حال بزه دیده و بزهکار، استفاده می شود.

یکی از نهادهای پیشگیری در عدالت ترمیمی شرمساری بزهکار می باشد که از طریق مواجه حضوری بین بزهکار و بزه دیده انجام می شود چنانچه بین مواجهه حضوری بزهکار، بزه دیده گفتگوی آنان و توضیحات داده شده در مورد زیان های وارده به بزه دیده که به دنبال جرم ارتکابی از سوی بزهکار حاصل شده برای بزهکار روشن کند وی در عمل ارتکابی خود تصور کرده وی می تواند در وهله اول با عذر خواهی خود از بزه دیده که ضمانت اجرای ترمیمی تلقی می شود و منتهی به فراهم شدن موجبات تشفی خاطر بزه دیده و تسکین آلام وی می شود زمینه حصول سازش و آشتی با بزه دیده را فراهم کند. اگر چنین عذرخواهی با توجه به انتظارات بزه دیده و میزان پاسخگویی بزهکار نسبت به عمل ارتکابی خود کافی به نظر نرسد بزهکار ممکن است با انجام کاری که مطلوب بزه دیده اش است رضایت خاطر او را جلب کند وی حتی ممکن است این کار را به طور علنی انجام دهد تا رنجیدگی خاطر دیگران و احساس عدم امنیت و ترس ناشی از بزه دیده واقع شدن احتمالی که در آنان ایجاد شده را نیز برطرف کند.

یکی دیگر از نهادی جلوگیری از تکرار جرم در مکتب عدالت ترمیمی نشست های گروهی خانوادگی می

مقاله - متن کامل - پایان نامه

 

باشد که در جهت عدم تکرار بزه و خسارات وارده به بزه دیده می باشد.

ظاهراً روش هم اندیشی یا کنفرانس برای نخستین بار در قالب قانونی با عنوان قانون اطفال نسبت به اطفال نوجوان و خانواده ی آنان در زلاندنو مطرح شد. هدف آن بود که به جای این که دادگاه و پلیس با بزهکاری اطفال برخورد کند، خانواده طفل نیز در نشست های هم اندیشی با حضور بزه دیده با سایر گروههای محلی گرد هم جمع شوند و در مورد پاسخ ترمیمی به اختلاف ناشی از جرم ارتکابی بحث و گفتگو کنند. نهاد هم اندیشی را قانونگذار زلاندنو و از قومی بومی به نام مائوری الهام گرفته است. مائوری ها به لحاظ روابط قومی مستحکم و نیز همبستگی های خانوادگی در چارچوب اجلاسیه های خانوادگی سعی در حل و فصل مسائل مربوط به نوجوانان داشتند علت آنکه نهاد پیش گفته جنبه قانونی به خود گرفت این بود که قضات دریافتند که هرگاه نوجوانان مائوری مرتکب جرمی می شدند و فرآیند قضایی رسیدگی در جرم در دادگاه پیگیری می شد والدین از کمک به قاضی دادگاه به منظور پرداختن به علل جرم و پیشگیری از تکرار جرم استنکاف می کردند. بی اعتنایی قوم مائوری نسبت به دادگاه اطفال از یک سو و عدم موفقیت نظام قضایی زلاندنو در برخورد مناسب با نوجوانان این قوم به علت عدم دخالت والدین از سوی دیگر سبب شد که قانون گذار زلاندنو مقرر کند که در تصمیم گیری در مورد جرائم اطفال، دادگاه مکلف است. از خانواده های آنان دعوت کرده و با حضور آنان تکلیف پرونده را روشن کند.

جلسه یا نشست های گروهی خانوادگی ابتدا در نیوزلند آغاز شد و سپس در آمریکا و کانادا رواج یافت. در نیوزلند و استرالیا از این فرآیند بیشتر وقت ها به عنوان روشی برای قضازدایی از فرآیند رسیدگی به بزهکاری اطفال استفاده می شد. در جلسه های هم اندیشی، بزه دیده و بزهکار و وابستگان آنان حضور پیدا می کنند و با مشارکت خود در مقام ایجاد فرصتی برای بزه دیده هستند تا به طور مستقیم و به عنوان کنشگری فعال در جریان بحث هایی درباره جرم و تصمیم گیری در مورد ابزار واکنش مناسب نیست به بزهکار شرکت کند. همچنین هدف دیگر برگزاری جلسه های برگزاری گروهی در کنار آگاهی وی به بزهکار در مورد آثار ضرب و زیانبار جرم ارتکابیش ایجاد مسئولیت کامل نزد گروههای حمایت کننده بزهکار به عنوان درگیر کردن آنان در فرآیند ترمیم آثار جرم و شکل دادن به رفتار بزهکار در آینده است.

ویژگی های جلسه های هم اندیشی این است که به دنبال رایزنی ها ومذاکرات صورت گرفته در طی آنها بزهکار از سوی اختیار مجرمیت خود را می پذیرد و یا دست کم آن را انکار نمی کند، کنفرانس برای احراز مجرمیت نیست، بلکه برای پذیرش آن است. در طی کنفرانس فرصت گفتگو و صحبت در مورد اوضاع و احوال حاکم بر جرم، وضعیت پیش جنایی و میزان آسیب هایی که در نتیجه وقوع جرم، بزه دیده متحمل شده است به طرفین شرکت کننده در جلسه داده می شود.

بزهکار شرح ماوقع را ارائه می دهد و بزه دیده خواسته های خود را ارائه می دهد و همچنین بزه دیده و بزهکار از خانواده ها و اعضای جامعه محلی که در جلسه حضور پیدا کرده اند سؤالاتی می کنند در پایان اطراف درگیر در جرم با دستیابی به تفاهمی ترمیمی و پس از حصول توافقی اجماعی، راه حل مرضی الطرفین را برای خسارت زدایی و نیز رفع خصومت و کدورتی که با وقوع جرم بین آنان به وجود آمده است انتخاب می کنند. نشستهای گروهی خانوادگی به حمایت از بزهکاران به منظور قبول مسئولیت و تغییر رفتار آنان تمرکز می کنند. حضور و مشارکت خانواده ی بزهکار و بزه دیده و سایر اشخاص مربوط به جامعه ی محلی در این نشست ها مهم است.[۱]

هیأت ها به بزه دیدگان که از جرمی خاص متضرر شده اند بزهکاران که همان جرم خاص را مرتکب شده اند اجازه می دهد تا روبروی هم قرار بگیرند و در مورد جرم ارتکابی و آثار آن مذاکره کننده و عواقب زیانبار جرم و اشخاص دیگر ملاحظه کرده و به ویژگی های آنان پی ببرند؛ ظهور هیأت های پیش گفته به عنوان فرآیند ترمیمی، ناشی از جنبش بزه دیدگان است و در وهله نخست برای مقابله با رانندگی های در حال مستی و پیشگیری از بزه دیدگی نسبت به جرم پیش گفته به وجود آمده اند. هدف از این هیأت ها این بود که هزینه انسان رانندگی در حال مستی را برای بزهکاران، بزه دیدگان و خانواده های آنان را مشخص کند.

هیأت های بزه دیده بزهکار درصددند که بزهکاران در برابر بزه دیدگان ناشناس قرار بگیرند و به صحبت های آنان گوش دهند در این جلسه ها بزه دیدگان اعتراف ها، مطالبات و مراتب درد و رنج خود را بیان می کنند. ویژگی بارز این هیأت ها این است که بزه دیدگان و بزهکاران که تمایل ندارند با بزهکاران خود روبرو شوند با اشخاصی روبرو می شوند که آن جرم را مرتکب شده اند. هیأت های پیش گفته، مرکب از سه یا چهار بزه دیده است و یک ناظر هم برای کنترل هیئتها منصوب می شود. ناظر خطوط راهنما را قبل از شرکت در جلسه ها برای طرفین به منظور برگزاری مفیدتر و مناسب تر هیأت، تبیین و تشریح می کند در این گونه هیأت ها محوریت با آموزش دهی افرادی است که حضور یافته اند و به نوعی در مقام پیشگیری از جرم هستند از آنجا که حاضران در هیأت با هم خصومت مستقیم ندارند با هم در جلسه شرکت می کنند در واقع در این هیئت ها بزهکار با مشاهده لمس درد و رنج بزه دیدگانی که از چنین جرمی متضرر شده اند به نوعی ارتکاب درباره ی جرم منحصر می شود و بنابراین در آینده درصدد ارتکاب جرم برنخواهد آمد بدین سان می توان گفت که این روش نوعی پیشگیری ترمیمی است. کارکرد پیشگیرانه این هیئت ها باعث می شود تا عدالت ترمیمی حتی در جاییکه در مقام حل و فصل اختلاف است به موازات آن نوعی پیشگیری را نیز دنبال کند.

[۱] – زهر، هوارد، کتاب کوچک عدالت ترمیمی ترجمه حسین غلامی- تهران، انتشارات مجد، ۱۳۸۲، ص ۷۵.

جبارن خسارات وارده به افراد (بزه دیده)
دومین وجه تشابه بین عدالت کیفری و عدالت ترمیمی جبران وارده به بزه دیده و افراد جامعه می باشد، نکته قابل توجه این می باشد که در عدالت کیفری جبران وارده به افراد توأم با مجازات می باشد به عنوان مثال در جرم سرقت، بزهکار را محکوم به حبس شلاق و جزای نقدی و رد مال می نماییم و یا این که جبران خسارات وارده به افراد یا جامعه به نوعی در دل مجازات نهفته است یعنی ممکن است شخصی بابت جرمی محکوم به حبس شود همان حبس ممکن است به نوعی جبران خسارات وارده به افراد یا جامعه باشد علی ایحال در تمامی موارد حقوق کیفری همراه با مجازات جنبه جبران خسارات وارده و ضرر و زیان در نظر گرفته می شود، اما در عدالت ترمیمی جبران خسارات وارده به بزه دیده به عنوان یک اصل مستقل مطرح شده و نسبت به مجازات مقدم تر می باشد همان طور که ذکر شد در مکتب عدالت ترمیمی با تشکیل حلقه ها یا محافل، هیأت های بزه دیده و بزهکار شرمساری بزهکار و همچنین در نشست ها هدف اصلی تمامی اینها آگاه کردن مجرم از اعمال ارتکابی خود و به نوعی جبران خسارات وارده می باشد.

زمانی که ما اقدام به نشست های خانوادگی می نماییم هدف این است که خانواده بزهکار در امر حقوقی یا کیفری دخالت کنند و جهت جبران خسارات وارده متهم را همراهی کنند و یا زمانی که شخص از عمل ارتکابی خود شرمنده می شود به هر حال همین شرمندگی باعث جبران خسارات وارده می شود. علی ایحال در هر دو مکتب عدالت کیفری و ترمیمی جبران خسارات به وضوح دیده می شود هرچند در مکتب ترمیمی جنبه بیشتری دارد.

 

جزییات بیشتر درباره این مطلب را در دو پایان نامه زیر می توانید بخوانید:

 

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...