گرینکر[۵](۱۶۶۷) اهمیت الگوهای ارتباط رادرحفظ رفتارتوصیف کرد.درحالی که کار ویرجینیاستیر [۶](۱۹۶۴) درتغییرجهت ازفردبیمار،به تعامل بین زن وشوهریا افراد خانواده راهگشا بود.ستیر برمحوریت ارتباط به عنوان تمرکز بردرمان تاکید،ودراین جهت تمام افراد خانواده را به عنوان یک سیستم در جلسات درمانی ملاقات می کرد.ستیر مانند راش برنکات جزئی تعامل بین فرستنده وگیرنده تاکیدکرد؛پیامی که فرستاده وپیامی که دریافت می شود.اوبرنامه درمانی منسجمی رابراساس مفهوم مرکزیت مشکلات ارتباطی درخانواده پریشان تدوین کرد(کروم،ریدلی،۱۳۸۴).
والترلاویک[۷] وهمکاران(۱۹۶۷) بیان کردند که انسان بدون ارتباط نمی تواند وجود داشته باشد.درحالی که هیلی مطرح کرد که الگوهای ارتباط،سیستمی ازقوانین رادرطول زمان شکل می دهد.برطبق نظر هیلی این قوانین هم آشکار وهم ناآشکار[۸] است که چگونگی ارتباط بین زن وشوهررامشخص می کنند. برن[۹](۱۹۶۴)تحلیل تبادلی[۱۰] رابه عنوان چارچوبی فرضی تبیین کردکه به افراد دیکته می کندکه ازجایگاه بزرگسالان،کودک،یا والد با یکدیگر ارتباط برقرار کنند(والترلاویک وهمکاران،۱۹۶۷).

 

جزییات بیشتر درباره این پایان نامه :

 

پایان نامه رابطه بین مؤلفه‌های جنسی و مهارت‌های ارتباطی با رضایت زناشویی

 

۲-۲۰-مهارتهای ارتباطی ورضایت زناشویی

رفتارگرایانی مانندویس(۱۹۷۸)،الری وترک ویتس[۱۱](۱۹۸۷) آموزش ارتباط را در روندکلی درمان خود وارد کردند،وگامهای حساسی در جهت روشن سازی بیشتردر رابطه زن وشوهر،یاافراد خانواده شکل دادند. همچنین به تدریج برنامه پیشرفت ارتباط  به شکل خودیاری طراحی شد تا زوج های بدون مشکل بتوانند توانایی ارتباط موثر با یکدیگر را بهبود بخشند(الری،ترک ویس،۱۹۸۷).

السون وهمکاران(۱۹۸۳)اظهار می دارندکه: مهارتهای ارتباط مثبت (برای مثال همدلی،گوش کردن دقیق،نظرات حمایت کننده)خانواده وزوج را دربیان نیازهای درحال تغییر ونیز اولویت های آنان درارتباط با همبستگی وانطباق پذیری توانامی کند.مهارتهای ارتباطی منفی(برای مثال،بن بست دوسویه ،انتقادات ) توانایی زن وشوهر،واعضای خانواده را برای بیان احساسات به حداقل می رساند،در نتیجه حرکت آنان را در این ابعاد محدود می کند(السون وهمکاران،۱۹۸۳).

هدف اصلی ازدواج ارتباط است، ارتباط به زن و شوهر این امکان رامی دهد که با یکدیگر به بحث وتبادل نظر بپردازند و از نیازهای هم آگاهی یابند، روابط زوجین درواقع با هدف ارضای تمام سطوح نیازها صورت می گیرد به همین دلیل است که شایع ترین مشکلی که توسط زوجین ناراضی مطرح می شود، عدم موفقیت در برقراری رابطه است(یانگ و لانگ[۱۲]،۱۹۹۶،به نقل از ادیب راد و مهدوی،۱۳۸۴).

وظیفه اولیه خانواده برقراری ارتباط است و عملکرد خانواده منجر به رفع نیازهای اجتماعی و فردی خانواده می شود. به این دلیل موجب رشد و تکامل، اعتمادبه نفس و اجتماعی شدن اعضاء خانواده می گردد . ارتباط روشن و مؤثر بین افرادخانواده موجب رشد احساسات و ارزشها می شود. ارتباط مؤثر سنگ

دانلود پایان نامه

 

زیربنایی خانواده سالم و موفق است به عبارتی دیگر وقتی اعضای خانواده ای از الگوهای ارتباطی مؤثراستفاده می کنند، انتقال و درک واضحی از محتوا و قصد هر پیامی دارند، نیازهای روانی اعضا خانواده را ارضا می کنند و ارتباط و شرکت در اجتماع را تداوم می بخشند . نوع نظام خانواده و الگوهای ارتباطی آن اثر مهمی بر اعضا خانواده دارد، زیرا شخصیت، یادگیری، اعتماد به نفس، قدرت انتخاب و تصمیم گیری منطقی افراد خانواده، همه به نوع اطلاعات و نحوه انتقال آن بین اعضای خانواده وابسته است(اولیور و میلر[۱۳]،۱۹۹۴).

پژوهشها موید وجود تفاوتهایی بین دو جنس در موضوع خودابرازی است .تمرکز بیشتر زنان بر زبان و بیان کلامی باعث می شود آنها در مقایسه با مردان،به خصوص هنگام ناکامی، اطلاعات شخصی و محرمانه بیشتری را آشکار کنند(برگ وگروس[۱۴]،۱۹۹۷)

طی سه سال گذشته، دانشمندان علوم رفتاری فرایند ارتباط انسانی را به دقت مطالعه و کشف کرده اند که رفتارهای خاص موجب نتایج قابل پیش بینی تر می شود .مهارت ها و فرایندهای رفتاری خاص،افراد را قادر می سازدکه پیام ها را با دقت بیشتر،مؤثرتروکارآمدتررد وبدل کنند .علاوه بر آن مطالعات نشان می دهندزوجهایی که می آموزند چگونه تعارضها و اختلافات خود را به طور مؤثر و کارآمد حل و فصل کنند،بیشتراززوج هایی که فاقد چنین مهارتهایی هستند، می توانند به زندگی مشترک ادامه بدهند(میلر[۱۵]و همکاران، ۲۰۰۱،ترجمه بهاری، ۱۳۸۵).

به نظرون جلیستی در تحقیقات باید تلاش کنند تا راههایی متنوع را آزمایش کنند که در آن نشان دهد ارتباطات چگونه  بر رضایت زناشویی تأثیر می گذارد. نتایج تحقیق آنها نشان می دهد که زمانی که نحوه ارتباطات دو نفر مثل هم نیست، احتمالا ایجاد نارضایتی بیشتر می شود(ون جلیستی و الکس[۱۶]،۲۰۰۰ ). همچنین تحقیقاتی دراین خصوص که چه نوع روابطی باعث رضایت بیشتری میشوند، نیاز است تحقیقات نشان می دهد کسانی که ارتباطاتی باز دارند، تمایل دارند که خانواده ای داشته باشند که در آن اعضاء دارای ارتباطات بازرضایت مندانه باشند .همچنین این توضیح دربرگیرنده این موضوع نیزهست افرادمتأهل با برقراری رابطه خوب تمایل دارند که همسرشان دارای رفتارهای مثبتی باشد تا اینکه ویژگیهای شخصیتی مثبت داشته باشد(میلر، کاگلین و هوستن[۱۷]،۲۰۰۰).

ازدواج یکی از مهم ترین حوادثی است که در زندگی رخ می دهددر حالی که بعضی ازدواج ها موجب رشد و شکوفایی زوجین است، بسیاری اززن و شوهرها نیز می توانند به مصیبت هایی در مقابل یکدیگر بدل شوند، ایجادو حفظ روابط صمیمانه و ارضای نیازهای عاطفی و روانی درجریان ازدواج، هنر و مهارتی است که علاوه برسلامت روان و تجارب سالم اولیه، نیازمندداشتن وکسب نگرشهای منطقی،مهارتهای ارتباطی،مهارتهای زندگی و انجام وظایف خاص خویش است (اعتمادی، نوابی نژاد، احمدی و فرزاد، ۱۳۸۵).

برنامه ی ارتباط زوجین[۱۸] در اواخر دهه ی ۱۹۶۰ توسط میلر و همکاران در دانشگاه مینه سوتا در مرکز مطالعات خانواده پایه ریزی شد (خوشکام، ۱۳۸۶ ). این برنامه ی آموزشی به منظور تقویت روابط زوجین، طراحی شده و می تواند موجب افزایش سطح تعادل زندگی زناشویی و در نتیجه افزایش بهزیستی روان شناختی، هیجانی و اجتماعی اعضای خانواده در دراز مدت شود. مهارتهایی که در این برنامه آموزش داده می شود عبارتند از مهارتهای صحبت کردن، مهارتهای گوش دادن موثر، مهارتهای حل تعارض و روابط بین فردی. هدف از آموزش برنامه ی ارتباط زوجین، آموزش آن دسته اصول و مهارتهایی است که منجر به روابط رضایتمند، حمایتگر و پایدار می شود (هاوارد و مارکمن [۱۹]، ۲۰۰۵ ).

آموزش برنامه ی ارتباط زوجین به همسران، در برقراری و تداوم یک ارتباط باز و سالم و ایجاد توانایی زوج ها در توضیح و تصریح نیازها، خواسته ها، تمایلات و نیز توانایی ، توجه کردن به دیگران و دعوت از آنان برای روشن سازی مطالب و موقعیتها کمک می کند (بری[۲۰]، ۱۹۹۵ ).

با آموزش مهارتهای ارتباطی به برخی خانواده ها نشان دادندکه آموزش مهارتها منجر به افزایش رضایتمندی، افزایش ارتباط باز، بهبود مهارتهای حل مساله و افزایش همدلی شده است. هالفورد مارکمن و استنلی (۲۰۰۳) در پژوهشی، ۱۲ برنامه ی آموزش ارتباط بر مبنای مهارت آموزی را با پیگیری ۶ ماه بعد مورد بررسی قرار دادند. تحلیل و مرور این نتایج نشان داد که آموزش ارتباط تاثیر مثبتی بر الگوهای ارتباطی زوجین داشته است(عطاری، حسین پور، راهنورد،۱۳۸۸).

ما هر روز به گونه های مختلف با هم در ارتباطیم تا اندیشه ها، احساسات و تمایلات خود را به یکدیگرمنتقل کنیم، میزان علاقه و احترام خود را نشان دهیم و رنج، اندوه، شادمانی، خرسندی، شک و دودلی خود را با دیگران در میان بگذاریم. هر نوع ارتباط اعم از ساده و پیچیده، عمدی و یا غیر عمدی، کلی یا طرح شده برای یک منظور خاص، فعال یا غیرفعال، عمده ترین وسیله برای دستیابی به نتایج مثبت و ارضای نیازها و تحقق بخشیدن به آرزوهای ماست. مهارتهای ارتباطی ما بیانگر میزان توانایی و اعتماد به نفس، ما بوده، همچنین باعث افزایش میزان احترام و ارزش ما نزد دیگران میشود (کول[۲۱] ترجمۀ کارکیا، ۱۳۷۹).

مهارتهای ارتباطی، توانایی اختصاصی به شمار می آیند. این مهارتها برای ایجاد رابطه ضروری هستند، به طوری که انسان میتواند با بهره گرفتن از آنها در زمان انتقال پیام به شخص دیگر (یعنی همسر به همسر)، به شکلی کامل و کافی عمل کنند، بنابراین درمانگر باید به ارزیابی رفتار بپردازد، یعنی موقعیتها، مهارتها و یا نقصهای مهارتی را که پیوسته به مشکلات ارتباطی زوجها مربوط هستند تعیین کند(برنشتاین؛ ترجمۀ سهرابی، ۱۳۷۷).

ارتباط صحیح کلامی و غیرکلامی اساس یک زندگی زناشویی موفق است. زن و مردی که از داشتن، یک ارتباط صحیح با یکدیگر و دیگر افراد خانواده محروم هستند، دارای نشانه های رفتاری ویژه ای می باشند که از جمله آن ها می توان به موارد زیر اشاره کرد: یاس، نومیدی و درماندگی زن یا شوهر، وجود تعارض بین زن و شوهر،داشتن انواع مشکلات در زمینه های مالی، جنسی، رفتاری، نرخ پایین تقویت یکدیگرنبود رضایت و خشنودی از زندگی زناشویی شکایت و انتقاد از یکدیگر و غیره که سرانجام سلامت روانی افراد خانواده را مورد تهدید قرار می دهد(نوابی نژاد، ۱۳۷۶).

[۱] -Ruesch

[۲] -Florentine Nicclo Machiaveli

[۳]-Double bind

[۴] -Bateson,G.,Jackson,D.D.,Haley,J.Weakland,j.

[۵] -Grinker

[۶] -Satir

[۷] -Waltz lawick

[۸] -Explicit,Implicit

[۹] -Berne

[۱۰] -Transactioral analysis

[۱۱] -Turkweitz

[۱۲] -Yong long

[۱۳] -Oliver & Miller

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...