کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


آذر 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



جستجو


 



۲-۳-۱- تعریف نگرش
معادل واژه Attitude در فارسی، نگرش، ایستار، طرز رفتار، طرز تلقّى، پنداشت، طرز تفکر بر اساس مفروضات پیشین و مانند آن­ها ترجمه شده است. (آذربایجانی ۱۳۸۲، ۱۳۶)، در اصطلاح، تعاریف بسیاری در مدیریت و روان­شناسی از نگرش شده است که در ذیل به برخی از آنها اشاره می­شود: نگرش یا طرز تلقی عبارت از آمادگی برای واکنش ویژه نسبت به یک فرد، شیء، فکر یا وضعیت است. (رضاییان ۱۳۸۹، ۲۰۲)، نگرش مجموعه ­ای از اعتقادات، عواطف و نیات رفتاری نسبت به یک شیء، شخص یا واقعه است. به عبارتی تمایل نسبتاً پایدار به شخصی، چیزی یا رویدادی است که در احساس و رفتار نمایان می­شود (قلی‌پور ۱۳۸۶، ۱۰۸). نگرش ارزیابی یا برآوردی است که به صورت مطلوب یا نامطلوب درباره شی یا فرد یا رویدادی صورت می­گیرد. نگرش بازتابی از شیوه احساس فرد نسبت به یک چیز یا یک فرد است. مثلا هنگامی که می‌گوییم «کارم را دوست دارم» نگرش خود را درباره کار ابراز می­نماییم (رابینز ۱۳۷۶، ۴۰). به حالتى ذهنى یا عصبى حاکى از تمایل، که از طریق تجربه سازمان­یافته و بر پاسخ­هاى فرد به تمامى موضوعات و موقعیت­هایى که با آن در ارتباط است، تأثیرى جهت­دار یا پویا دارد، نگرش گفته می­شود. (برگ ۱۳۷۸، ۵۳۸)، نگرش نشان‌دهنده‏ی اثر شناختی و عاطفی به جای تجربه‏ی شخصی از شی­ء یا موضوع اجتماعی مورد نگرش و یک تمایل به پاسخ در برابر آن شی‏ء است. نگرش در این معنی یک «مکانیسم پنهانی» است که رفتار را هدایت می‌کند (کریمی ۱۳۸۷، ۱۶۲). نگرش، نظری است که درباره افراد، چیزها یا رویدادها ابراز می­گردد. و منعکس­کننده نوع احساس فرد درباره آن است (رابینز ۱۳۸۷، ۲۸۰). نگرش­ها، با توجه به تعاریف مزبور، در زمینه­سازى و شکل­دهى به رفتارها، ایجاد انگیزش­ها، ارضاى نیازها و جهت‌دهى به گرایش­ها تأثیرى جدّى دارند. به همین دلیل، مطالعه آن­ها بخش عمده­اى از روان­شناسى اجتماعى را به خود اختصاص داده است (آذربایجانی ۱۳۸۲، ۱۳۷)، هیچ مفهوم مجرّدى نتوانسته است همچون مفهوم «نگرش»، موقعیت عمده­اى در روان شناسى اجتماعى کسب کند. (روش بلاو و نیون ۱۳۹۰، ۱۱۹).

جزییات بیشتر درباره این پایان نامه :

 

پایان نامه اثربخشی شناخت درمانی در کاهش نگرش‌های ناکارآمد و باورهای مرتبط با مواد در افراد دچار سوء مصرف مواد مخدر

 

 

 

۲-۳-۲- عناصر نگرش
نگرش­ها دارای سه بعد شناختی، عاطفی و رفتاری بدین شرح می­باشند:

بخش شناختی آن عبارت از باورها و ارزش­ها و اطلاعات درباره هدف شناخته شده به وسیله فرد است.
بخش عاطفی آن شامل احساس­ها و عواطف درباره هدف، فرد، فکر، رخداد یا شیء است.
بخش رفتاری آن از نگرش سرچشمه می­گیرد و به نیت «رفتار به صورت معین» بر می­گردد.
این اجزاء جدای از یکدیگر نیستند. (رضاییان ۱۳۸۹، ۲۰۲)، جِرد هم معتقد است عناصر تشکیل­دهنده نگرش از همین سه عنصر می­باشد اما با این بیان:

مولفه­های شناختی عبارت است ­از آگاهی، فهم و دانش نسبت به وجود محصول.
مولفه­های عاطفی عبارت ­است ­از ارزیابی، دوست داشتن و ترجیح دادن یک محصول بر محصول دیگر.
مولفه­های رفتاری عبارت­ است ­از گرایش، میل، قصد خرید و آزمایش کردن یک محصول (بُهنر و وانِک ۱۳۸۴، ۱۷).
 

۲-۳-۳- اهمیت شناخت نگرش
در ذیل، به برخى کارکردها و آثار مترتب بر شناخت نگرش­ها اشاره مى­شود:

امکان پیش­بینى رفتار: آگاهى از نگرش­ها تا حد زیادى فرد را قادر به پیش بینى رفتارها مى­سازد. البته روشن است که رفتارها از عوامل متعددى ناشى شده و شرایط و موقعیت­هاى گوناگونى در شکل گیرى و تعدد آنها مؤثر است. اما همه این عوامل و شرایط، رفتار را در بسترهایى همساز با نگرش­ها جهت مى­دهند و با مرور زمان و استمرار عمل برخى از تعارضات بدوى نیز، که معمولاً میان این دو واقع مى­شود، جاى خود را به سازگارى و التیام مى­دهند، اگرچه بعید نیست که در برخى افراد یا گروه­ها بر اساس بعضى رفتارها و تحت شرایط و اوضاع و احوال خاص فرهنگى ـ اجتماعى، این تعارض میان رفتار و نگرش­شان به صورت ریشه­اى همواره باقى بماند. در حقیقت، امکان پیش بینى درست رفتار بر اساس نگرش، به میزان همسازى میان این دو بستگى دارد. به عنوان مثال، در جایى که میان باورها (عناصر شناختى) و نگرش­ها (عناصر هیجانى) ناهمسازى وجود داشته باشد، از نگرش نمى­توان به عنوان یک مبناى مطمئن در پیش­بینى رفتار استفاده کرد. به اعتقاد برخى، بسیارى از عواملى که پیش­بینى رفتار را از روى نگرش­ها امکان­پذیر مى‌سازند در یک چارچوب نظرى در هم بافته شده ­اند و پیش­بینى تنها با درک آن مجموعه امکان­پذیر خواهد بود. قابل ذکر است که نگرش­ها نیز همچون پاسخ­هاى مربوط به محرّک­هاى رفتارى باید ارضا کننده باشند و به پاسخ­هایى منجر شوند که به طور مستقیم، در شخص ایجاد خرسندى مى­کنند. در هر صورت، اگرچه رابطه میان برخى نگرش­

دانلود مقاله و پایان نامه

 

ها با نظام احتیاجات فرد، گروه یا جامعه دقیقاً مشخص نیست، اما مى­توان ارتباطى هر چند مبهم یا با واسطه میان آنها پیدا کرد. صاحب‌نظران، مطالعه نگرش را برای درک رفتار اجتماعی، حیاتی می‌دانند. بخشی از این اهمیت، بر این فرض استوار است که نگرش‌ها تعیین‌کننده رفتارها هستند و این فرض به‌طور ضمنی دلالت بر این امر دارد که با تغییر دادن نگرش‌های افراد می‌توانیم رفتار آنان را پیش‌بینی کنیم یا بر رفتار آنان کنترل داشته باشیم. (خواجه سروی و همکاران ۱۳۸۷، ۱۲)، البته باید مدنظر داشته باشیم که برای تغییر رفتار، باید به تغییر نگرش آنها پرداخت. تحقیقات فراتحلیل اخیر نشان می­ دهند که یک میزان بالای تغییر در نگرش، گاهی منجر به میزان پایینی تغییر در رفتار می­شود (اربنت و کاترین[۱] ۲۰۰۹، ۱۵۳).
شناخت شخصیت افراد: از جمله امورى که در توصیف و تشریح شخصیت فرد دخالت تام دارد نگرش­ها مى­باشند. اهمیت نگرش­ها، که خود ناشى از به کار بردن نظام ارزش­هاى فرد هستند، اگر بیش­تر از نظام ارزش­هاى مولّد خود نباشد، دست کم، به اندازه آن در شناخت فرد مؤثر است.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[یکشنبه 1399-01-31] [ 06:37:00 ق.ظ ]




نگرش ناکارآمد در واقع‌ جزیی از باورهای واسطه‌ای ناکارآمد است که در کنار افکار خود کار در نظام شناختی فرد بر رفتار او تأثیر می‌گذارد. این اعتقادات واسطه‌ای ناکارآمد، با نظرات منفی پیش بین (یو[۱] ۲۰۰۲) همراه‌ است. نگرش‌های ناکارآمد، نگرش‌ها و باورهایی هستند که فرد را مستعد افسردگی و یا به ‌طور کلی‌ آشفتگی روانی می‌کند. این باورها که در اثر تجربه نسبت به خود و جهان کسب می‌شوند، فرد را آماده می‌سازند تا موقعیت‌های خاص را بیش از حد منفی و ناکارآمد تعبیر کنند. از نظر بک‌ نگرش‌های ناکارآمد معیارهایی انعطاف‌ناپذیر و کمال گرایانه هستند که فرد از آن برای قضاوت‌ درباره‌ی خود و دیگران استفاده می‌کند. از آنجا که این نگرش‌ها انعطاف ‌ناپذیر، افراطی و مقاوم‌ در مقابل تغییراند، ناکارآمد یا نابارور قلمداد می‌شوند (دیویدسون، نیل و کرینگ[۲] ‌۱۹۹۸). در واقع نگرش‌های ناکارآمد که بنیادهای آشفته‌کننده‌ی افراد را تشکیل می‌دهند، دو ویژگی‌ اساسی دارند (الیس ۱۹۹۱)؛ اولاً آن‌ها در درون خود توقعات خشک، جزیی و قدرتمندی دارند که‌ معمولاً در قالب کلماتی چون باید، حتماً، الزاماً و ضرورتاً بیان می‌شوند، ثانیاً موجب انتساب‌های‌ بسیار نامعقول و تعمیم مفرط و فاجعه‌آمیز می‌شوند. پژوهش‌ها نشان می‌دهد که شانس بروز اختلالات روانی طی یکسال، در صورت‌ افزایش نمره‌های نگرش ناکارآمد به‌طور معناداری افزایش می‌یابد (ویچ[۳]‌ و همکاران ۲۰۰۳). به‌ این ترتیب، چون نارسایی عملکرد تفکر از مهم‌ترین علل آشفتگی‌‌هاست (والن‌[۴]و همکاران ۱۹۹۲) هرچه نگرش‌های ناکارآمد و باورهای غیر منطقی افراد بیشتر سود آشفتگی‌های هیجانی نیز بیشتر خواهد شد (اسمیت و هوستنکنت[۵] ‌۱۹۸۳؛ واتسون[۶]‌ و همکاران ۱۹۹۸).
جزییات بیشتر درباره این پایان نامه :

 

پایان نامه اثربخشی شناخت درمانی در کاهش نگرش‌های ناکارآمد و باورهای مرتبط با مواد در افراد دچار سوء مصرف مواد مخدر

 

 

 

۲-۳-۶- الگوهای شناختی و نظریات نگرش‌های ناکارآمد
الگوی شناختی سالکووسکیس: جامع‌ترین الگوی شناختی را سالکووسکیس[۷] (۱۹۸۵) بر مبنای الگوی شناختی افسردگی و اضطراب بک پیشنهاد کرده است. براساس این الگو، افکار، تجسمات و تکانه‌های مزاحم معمولی، زمانی به اغتشاش می‌انجامند که برای فرد مهم باشند و با افکار خودکار منفی مرتبط گردند. او همچنین بر جداسازی افکار خودکار از افکار مداخله گر تأکید داشت. برطبق نظریه سالکووسکیس (۱۹۸۵٫ ۱۹۸۹) افکار مزاحم ناخواسته، اغلب خودکار، منفی و ملالت آور می‌باشند (به نقل از حسن شاهی ۱۳۸۲، ۵۰).
نظریه آلیس: از نظر الیس[۸] (۱۹۷۳) انسان‌ها، گرایش نیرومندی برای کژفکری دارند. از این نظر، عقاید نامعقول و نگرش‌های ناکارآمد، به بنیان‌های آشفته‌کننده‌ی رفتار تبدیل می‌شوند. این فلسفه، از یک طرف‌ اندیشه‌ای الزام ‌آور است که در نوع خود قدرتمند، خشک و جزمی است و از طرف دیگر، به‌ استنباط‌های فاجعه‌آمیز منجر می‌شوند (الیس ۱۹۹۱؛ الیس و درایدن[۹] ۱۹۹۶). الیس (۱۹۷۳) تأیید این فرایند را در یک چرخه‌ی معیوب توضیح داده است؛ از نظر او افراد، خود را به خاطر اینکه از لحاظ هیجانی ناراحت هستند سرزنش می‌کنند، سپس خود را به خاطر سرزنش کردن

دانلود مقاله و پایان نامه

 

پیوسته‌ی‌ خود ملامت نموده و از اینکه درصدد روان درمانی برآمده‌اند مجدداً سرزنش کرده و سپس نتیجه‌ می‌گیرند که به طرز نا امید کننده‌ای مشکل دارند و کاری نمی‌توان برای آنها انجام داد.
نظریه بک(۱۹۷۶): بک هر چند با مفاهیمی متفاوت، نقش نگرش‌های ناکارآمد و شناخت‌های ناسازگارانه را در ایجاد رفتارهای ناسازگارانه مورد تأکید قرار داده است. از نظر او ابتدا، مراجعان باید از آنچه که به‌ آن فکر می‌کنند آگاه شوند، در گام دوم، باید افکار غلط خود را شناسایی کنند و در ادامه با جایگزین کردن قضاوت‌های درست به جای قضاوت‌های نادرست و دریافت بازخورد لازم که‌ بیانگر درست بودن تغییرات آنهاست دوره‌ی درمان را به سرانجام برسانند. نقش باورها، نگرش‌ها و فرایندهای ذهنی دیگر در بسیاری از اختلالات و مشکلات رفتاری نشان داده شده و معلوم شده است‌ که باورهای غیرمنطقی می‌توانند، رنج‌های افراد را تشدید کنند (الیس ۲۰۰۴؛ ملمد[۱۰] ۲۰۰۳؛ سیاروچی‌[۱۱] ۲۰۰۴؛ رایس و دلو[۱۲] ۲۰۰۱؛ ویب و مک کاب[۱۳] ‌۲۰۰۲، ۴). مفهوم نگرش‌های‌ ناکارآمد[۱۴] (DA) اولین بار توسط بک (۲۰۰۶، ۱۹۷۵ و ۱۹۷۹) در توصیف افکار بیماران افسرده و به عنوان مفهوم اصلی مرکزی ایجاد و پایایی اختلال افسردگی مطرح شد.
دیدگاه آسیب‌پذیری – تنیدگی الیور[۱۵] و همکاران: از نظر الیور و همکاران (۲۰۰۷) آسیب‌پذیری شناختی در قالب دیدگاه آسیب‌پذیری – تنیدگی بر مبنای دو نظریه‌ی ناامیدی و نظریه‌ی بک به صورت سبک شناختی منفی و نگرش ناکارآمد، مفهوم‌ سازی شده است. تلفیق این دو دیدگاه در مفهوم الگوی شناختی ناسازگارانه که شامل سبک‌ شناختی منفی و نگرش‌های ناکارآمد است می‌تواند در طول فرایند رشد پدید آید (الوی[۱۶]‌ و همکاران ۲۰۰۰) و موجب اختلالات رفتاری مختلف شود (وایزمن[۱۷] ‌و بک ۱۹۷۸؛ هفل[۱۸]‌ و همکاران ۲۰۰۳).
 

۲-۳-۷- نقش افکار و باورها در مصرف مواد بر مبنای دیدگاه­‌های شناختی
طبق دیدگاه­‌های شناختی، وجود برخی افکار و باورهای غیر منطقی بر روی خلق اثر مستقیم دارند. الیس اعتقاد به ۱۱ باور غیر منطقی را علت آشفتگی روانی مثل اضطراب، افسردگی و دلیل شاد نبودن فرد، می‌داند. الیس و بک (۱۳۸۰) معتقدند که در افراد سوء مصرف کننده مواد، وجود چند نگرش و باور غیر منطقی رایج، منجر به تحمل پایین ناکامی و در نتیجه احساسات منفی مثل خشم و غمگینی می‌شوند. یکی از این باورهای غیر منطقی، این است که «امور همیشه باید بر وفق مراد باشد» زمانی که فرد انتظار دارد همه چیز باید بر وفق مرادش باشد، مواجهه با کوچکترین مانعی او را تحریک پذیر و آشفته می‌کند و شیوه‌های دیگر رسیدن به هدف را نادیده می‌گیرد، در چنین شرایطی فرد برای مقابله با مشکل و کاهش تنش به سوء مصرف مواد اقدام می‌کند. بنابراین، خلق منفی بالا که زمینه ساز گرایش به سو‌ء مصرف مواد است، با احساس درماندگی، ساختار انگیزشی غیر انطباقی و باورهای غیرمنطقی و ناکارآمد، رابطه مستقیم دارد. نتایج تحقیقات نشان می‌دهد که تعدیل خلق منفی می‌تواند گرایش به رفتارهای اعتیادی را کاهش دهد (کولو[۱۹]و همکاران ۲۰۰۵؛ به نقل از رسولی ۱۳۸۶). در مورد سوء مصرف مواد، نظریه‌های مختلفی مثل شناختی-رفتاری، روان تحلیلی و انگیزشی مطرح می‌شوند که هر کدام با توجه به دیدگاه خود به اعتیاد، راهکار درمانی ارائه می‌کنند. دیدگاه شناختی-رفتاری و تمام رویکردهای درمانی در این حوزه، بر اهمیت افکار، احساسات و رفتار در اختلال مصرف مواد توجه دارند و با روش اصلاح الگوی شناختی فرد یا بازسازی شناختی، آموزش مهارت‌های اجتماعی و مقابله‌ای به درمان آن اقدام می‌کنند

۲-۳-۸- ارتباط نگرش و باور با مصرف مواد بر اساس نظریه یادگیری اجتماعی
از دیدگاه یادگیری اجتماعی، انتظارات مثبت از مصرف مواد سبب ادامه‌ی مصرف و بازگشت به مصرف می‌شود، در حالی که انتظارات منفی از مصرف مواد جلوگیری می‌کنند (جونز و مک ماهون[۲۰] ۲۰۰۱). در همین چارچوب، براساس نظر بک اکثر بیماران سو مصرف‌کننده‌ی مواد دارای مجموعه‌ای از باورها و نگرش‌های مثبت نسبت به مواد هستند که وقتی تصمیم به توقف مصرف می‌گیرند، فعال می‌شوند. در این هنگام چون فرد تصور می‌کند قادر به کنترل تمایلات خود نیست، احتمال کمی وجود دارد که برای کنترل آن تلاش کند. از این دیدگاه، یک محور مانع عمده در ترک مصوف مواد یا مصرف الکل، شبکه عقایدی ناکارآمدی است که بر محور داروها و مواد متمرکز است و نیز یکی از دلایلی که سبب می‌شود فرد سو مصرف‌کننده‌ی مواد هم‌چنان تمایل قوی به مصرف مواد داشته باشد، این است که عقاید اساسی او نسبت به مزایا و معایب مواد، اساساً تغییر نکرده است (گودرزی ۱۳۸۴).

[۱] Liu

[۲] Davison, Neale & Kring

[۳] Weich

[۴] Walen

[۵] Smith & Houstonkent

[۶] Watson

[۷] Salkovskis

[۸] Ellis

[۹] Dryden

[۱۰] Melmed

[۱۱] Ciarrochi,

[۱۲] Rice & Dellwo

[۱۳] Wiebe & Cabe

[۱۴] Dysfanctional Attitude

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 06:37:00 ق.ظ ]




نقش نگرش مثبت به مواد مخدر به قدری از اهمیت برخوردار است که آلبرت الیس معتقد است که تفکر و نوع نگرش افراد معتاد است که آن‌ها را به سوی مصرف مجدد سوق می‌دهد و یا آن‌ها را برای همیشه از مصرف دور می‌سازد. نوع نگرش معتاد نسبت به مواد مخدر نوعی تفکر است که ممکن است منطقی یا غیر منطقی باشد و اغلب خودبخود، ناهشیار و دایمی است و به راحتی نمی‌توان این نوع نگرش را تغییر داد؛ ولی یکی از شیوه‌هایی که به معتاد کمک می‌کند تا به شناخت خود برسد بررسی نوع نگرش و ایجاد نگرش منفی نسبت به اعتیاد است (الیس ۲۰۰۳). از میان عوامل محافظت کننده و عوامل خطر آفرین سوءمصرف مواد مخدر، نگرش افراد نسبت به مصرف مواد مخدر از مهم ترین عوامل همبسته با مصرف و یا عدم مصرف مواد به حساب می‌آید که هم مورد تایید روان شناسان و هم مورد تاکید جامعه شناسان است (کوپر، فران، روزل و مودر[۱] ۱۹۹۷؛ کروگلانسگی و هیگینز[۲] ۲۰۰۷) نتایج برخی تحقیقات نشان می‌دهد که قصد افراد برای سوءمصرف مواد، دست کم در دفعات اولیه مصرف تحت تاثیر نگرش آنان به سوءمصرف مواد قرار دارد (مک کالر، سوسمن، دنت و ترن[۳] ۲۰۰۱). نتایج پژوهش جاجری (۱۳۸۶) نیز بیانگر آن است که اکثر مراجعان معتاد به مراکز ترک اعتیاد نسبت به اثرات استفاده از مواد مخدر و تمایل به مصرف مواد مخدر نگرش مثبت داشته اند (بهرامی و همکاران ۱۳۹۲، ۵۹). شناسایی نگرش مثبت در افراد معتاد و تبدیل این نگرش به نگرش منفی نسبت به مصرف مواد می‌تواند گامی مهم در کاهش مصرف مواد و بازگشت به زندگی طبیعی قلمداد شود؛ زیرا نگرش دارای یک بعد عاطفی و یک بعد رفتاری است و نگرش‌های قوی و با بار عاطفی زیاد به سود یک موضوع و یا عل یه آن، به خوبی می‌توانند رفتارهای گرایشی و اجتنابی را پیش بینی کند. البته به این نکته نیز باید توجه کرد که همیشه نگرش به رفتار منجر نمی شود و سایر عوامل اجتماعی و تاثیرات آنها نیز دخیل است. به طور کل، فروشندگان مواد به این نکته پی برده اند که با ایجاد نگرش مثبت نسبت به مواد مخدر و شیوع باورهای غلط در میان افراد جامعه، می‌توانند بازار مصرف خوب و سودآوری را به دست آورند یکی از دلایل اساسی مشکل اعتیاد، خطر هنجار شدن مصرف مواد مخدر و نگرش مثبت به مواد مخدر و آثار آن است همچنین، گرایش به مصرف مواد مخدر با این باور غلط که «مصرف گهگاهی و تفریحی مواد فرد را معتاد نمی‌کند» فزونی یافته است. در حال حاضر، این باورهای غلط در بین جوانان و نوجوانان شایع شده است و مسلماً داشتن چنین نگرش‌هایی، موجب گرایش و افزایش مصرف مواد مخدر در میان این گروه‌ها می‌شود (ابادینسکی[۴] ۲۰۰۵)
جزییات بیشتر درباره این پایان نامه :

 

پایان نامه اثربخشی شناخت درمانی در کاهش نگرش‌های ناکارآمد و باورهای مرتبط با مواد در افراد دچار سوء مصرف مواد مخدر

 

 

 

 

۲-۴- مفهوم باورها و باورهای مرتبط با مواد مخدر
 

۲-۴-۱- تعریف باور
واژه «Belief» در فارسی به باور، عقیده، ایمان و اعتقاد ترجمه شده است (آریان‌پور و دیگران ۱۳۸۵، ۲۰۱). این واژه از اصطلاحات مربوط به حوزه روان‌شناسی اجتماعی است که مباحث مربوط به پدیده روانی اعتقاد را از این حیث که دارای رفتارسازی اجتماعی است مطالعه می‌کند. در یک تعریف ساده و رسا، «باورها یا عقیده‌ها، اندیشه‌هایی هستند که فرد به درستی و حقانیت آن‌ها اعتقاد دارد» (پارسا ۱۳۸۳، ۳۱۲). «کرچ و کرچفلید» باور را چنین تعریف کرده‌اند:‌ «باور، سازمانی باثبات از ادراک و شناختی نسبی درباره جنبه خاصی از دنیای یک فرد است». برای مثال، ‌اعتقاد به بابانوئل که مفاهیم گوناگون به آمیخته‌ای همچون: جنبه جسمانی، ‌لباس و نوع پوشش، جنبه کارکردی آن را دربر می‌گیرد. در مفهوم وسیع‌تر، باورها دربرگیرنده شناخت یا دانسته‌ها، ‌عقاید یا آیین است» (آن ماری و اُدیل ۱۳۸۱، ۱۲۴).

۲-۴-۲- باور و حالات بازنما
یک باور همواره درباره وضع اموری است[۵]. یک حالت ذهنی به دلیل همین ویژگی «درباره چیزی بودن» است که حالت التفاتی یا به تعبیر ساده‌تر، معنا‌دار می‌شود. همان گونه که معنای یک جمله به وسیله گزاره‌ای تامین می‌گردد که آن را بیان می‌کند، معنای حالت ذهنی نیز، همانند باور به وسیله وضع امور یا گزاره‌ای تامین می‌شود که می‌بایست به خاطر آن صادق باشد. با توجه به همین ویژگی التفاتی است که باورها بازنما بوده و همچون نقشه‌هایی عمل می‌کنند که ما از روی آنها جهان را جهت‌یابی می‌کنیم (فعالی ۱۳۸۹، ۹۰)، البته باید توجه داشت که انسان حالات ذهنی و روانی غیرباوری هم دارد و تمام حالات روانی و ذهنی او از سنخ باور نیستند. ما امیال، آمال، ترس و دیگر حالات گزاره‌ای نیز داریم. تمام این حالات به این اعتبار که نوعی نقشه از قسمتی از جهان در اختیار ما می‌گذارند بازنما هستند. برای مثال ترس از وجود ماری در چمن‌زار، ترس از آن است که جهان به گونه خاصی است؛ یعنی چون جهان به گونه خاصی می‌باشد، ماری در چمن زار وجود دارد. بازنمایی، جزء جدایی ناپذیری از حیات ذهنی ماست (شمس ۱۳۸۲، ۱۰۳؛ فعالی ۱۳۸۹، ۹۰). ولی این مستلزم آن نیست که همه حالات روانی و ذهنی ما از سنخ

آدرس سایت برای متن کامل پایان نامه ها

 

باور و یا حتی به صورت گزاره‌ای باشد.

۲-۴-۳- منابع باورها
باورها از کجا شکل می‌گیرند؟ منابع شناختی و عاطفی و بینشی شکل‌گیری باورها چیست؟ برخی از روان ‌شناسان اجتماعی به این نتیجه رسیده‌اند که «باورها سه ریشه اصلی دارند: تجربه شخصی، ‌اطلاعات حاصل از دیگران و استنتاج، حتی ممکن است باورها محصول همزمان این سه منبع باشند. مثلاً، ممکن است شخصی نوار جدید آقای X را خیلی خوب توصیف کند زیرا شخصاً به آن گوش داده است. همچنین نوار مزبور ممکن است به این علت خیلی خوب به نظر برسد که فردی مورد اعتماد آن را تعریف کند یا در روزنامه‌ها راجع به آن مطالب مثبت زیادی نوشته شده باشد. در حالت اخیر، باور شخص بر اطلاعات حاصل از دیگران استوار خواهد بود. بالاخره، ‌احتمال دارد که شخص اصلاً به نوار گوش نداده باشد و کسی هم درباره آن با او صحبت نکرده باشد اما باور او و محصول این استنتاج باشد: چون نوارهای آقای X خیلی خوب است، پس نوار جدید او نیز به احتمال نزدیک به یقین خیلی خوب خواهد بود» (بدار و همکاران ۱۳۸۹، ۹۲).

۲-۴-۴- رابطه باور و نگرش

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 06:36:00 ق.ظ ]




باورهای غیرمنطقی، خود دو ویژگی اصلی دارند: ۱٫ توقعات خشک و تعصب آمیزی هستند که معمولاً با کلمات باید و حتما بیان می‌شوند ۲٫ فلسفه‌های خود آشفته ساز، که معمولاً حاصل این توقعات هستند و انتساب‌های بسیار نامعقول و بیش از حد تعمیم یافته ایجاد می‌کنند. در مورد باورهای غیر منطقی تقسیم‌بندی‌های مختلفی وجود دارد و در یک نوع آن ده باور غیر منطقی آمده است که عبارتند از توقع از دیگران، انتظارات بیش از حد از خود، سرزنش کردن، واکنش درماندگی به ناکامی، بی‌مسئولیتی عاطفی، نگرانی زیاد توأم با اضطراب؛ اجتناب از مشکل، باور غیرمنطقی وابستگی، درماندگی برای تغییر و کمال‌گرایی. برنارد باورهای غیرمنطقی را خواست‌ها و هدف‌هایی می‌داند که به صورت اولویت‌هایی ضروری در می‌آیند، به طوری که اگر برآورده نشوند، موجب آشفتگی می‌شوند. از نظر الیس فرد ضمن قبول نکردن واقعیت و جذب نشدن در فرآیند افکار غیر منطقی در برتری جویی مفرط خود مبتلا به عوارض نسبتاً شدید می‌شود که اغلب آن را اختلال عاطفی می‌نامند. به عقیده وی توسل به این عقاید به اضطراب، اختلالات عاطفی و ناراحتی روانی منجر می‌شود. از این رو تا زمانی که تفکر غیر منطقی جریان دارد اختلالات عاطفی نیز به قوت خود باقی خواهد بود. فردی که خود را اسیر و گرفتار افکار غیر منطقی خود می‌کند احتمالاً خود را در حالت احساس خشم، مقاومت، خصومت، دفاع، گناه، اضطراب، سستی و رخوت مفرط، عدم کنترل و ناچاری قرار می‌دهد. به طور خلاصه می‌توان گفت که تصورات کاملاً غلط و اشتباه درباره امورات روزمره باعث به وجود آمدن باورهای غیر‌منطقی و غیر واقعی خواهند شد و افرادی که بر باورهای غیر‌منطقی تأکید می‌کنند در زندگی با مشکلات چندی روبه رو خواهند شد و برای آن‌ها دشوار است که به خشنودی دست یابند. از سوی دیگر اگر فرد در برخورد با رویدادهای زندگی توانایی شناسایی شیوه‌های رویارویی سالم را نداشته باشد، در واکنش فعال نسبت به چالش‌های زندگی با دشواری روبه رو خواهد شد و برای حل مشکلات زندگی خود به رفتارهای انحرافی از جمله اعتیاد پناه می‌برد. نینن در تحقیقی نشان داد که باورهای غیر منطقی می‌توانند اثرات مخرب جدی در خانه، محیط آموزشی یا محل کار داشته و در برخورد فرد با محیط اثر بگذارند. باورهای غیر‌منطقی روی سلامتی هیجانی تأثیر می‌گذارند و افسردگی، غمگینی، خود آزاری و خود سرزنشی، پشیمانی و سایر اثرات عمیق هیجانی را به دنبال دارد. نیک سرشت (۱۳۸۰) نیز به این نتیجه رسید که باورهای غیر منطقی پسران بزهکار بیشتر از پسران عادی است و باورهای غیر منطقی دختران بزهکار بیشتر از دختران عادی است. لیرد (۱۹۹۹) بیان می‌کند افرادی که دارای باورهای غیر منطقی هستند معمولاً به شیوه اجتنابی با تعارضات ارتباطی برخورد می‌کنند. همچنین نتایچ پژوهش محمودی (۱۳۹۲) نشان داد که بین باورهای غیرمنطقی با تاب‌آوری و نگرش به مواد مخدر رابطه معناداری وجود دارد، به این صورت که کسانی که باورهای غیرمنطقی بالاتری دارند تاب آوری پایین‌تر دارند و نگرش مثبت‌تری به مصرف مواد مخدر دارند نتایج پژوهش امین‌پور و حمدزاده (۱۳۸۹)، نشان داد که بین میانگین باورهای غیر‌منطقی افراد عادی و افراد معتاد تفاوت معناداری وجود دارد و نمره‌های باورهای غیرمنطقی در افراد معتاد از افراد عادی بالاتر است. باور‌های غیر منطقی در افراد معتاد ناشی از شرمساری، احساس گناه و تقصیر بین فردی است. ناتوانی در ابراز همدلی، نبود درک نسبی زمان و عدم احساس مسئولیت در تصمیم‌گیری از ویژگی‌های افراد معتاد است. به نظر می‌رسد که باورهای غیر‌منطقی و اراده مختل نتیجه اختلال شناختی است که ناتوانی در انتخاب عمل مناسب و اثرات منفی رفتارهای افراد معتاد را افزایش می‌دهد. آنچه به نظر می‌رسد این است که افراد معتاد

 

با توجه به داشتن رفتارهای تکانش‌گری و پر خطر، داشتن بیماری‌های روانی، اعتماد به نفس پایین‌تر، عدم ابراز وجود، عدم توانایی نه گفتن در مقابل فشار همسالان و دوستان، تزلزل در تصمیم گیری، گوشه‌گیری و انزواطلبی، عدم مسئولیت‌پذیری، عدم تحمل ناامنی و شکست، عدم پایبندی مذهبی و باورهای نادرست در مورد مصرف مواد و سایر رفتارها در مقایسه با افراد عادی، بیشتر در معرض باورهای غیر منطقی قرار می‌گیرند و به سوی اعتیاد گرایش پیدا می‌کنند. بنابراین با توجه به تحقیقات ذکر شده از یک دیدگاه می‌توان با برگزاری کارگاه‌های آموزشی به افراد کمک کرد تا باورهای سالم، منطقی و انعطاف پذیرانه را جایگزین باورهای معیوب و غیر سالم شان کنند و به این ترتیب می‌توان از گرایش به اعتیاد پیشگیری کرد.
جزییات بیشتر درباره این پایان نامه :

 

پایان نامه اثربخشی شناخت درمانی در کاهش نگرش‌های ناکارآمد و باورهای مرتبط با مواد در افراد دچار سوء مصرف مواد مخدر

 

 

 

۲-۴-۹- باورهای فراشناختی و اعتیاد
در پژوهش‌های مرتبط با وابستگی به مواد، علاوه بر تبیین ابعاد گوناگون این مشکل، سعی شده است متغیرهایی که این اختلال را پیش‌بینی می‌کنند نیز کشف شود. یکی از متغیرهای مهم، عوامل فراشناختی است. با وجود تأکید تحقیقات قدیمی‌تر بر تأثیر عوامل شناختی بر اختلال وابستگی به مواد، با مطرح شدن ابعاد فراشناختی و نظریه عملکرد اجرایی خودتنظیمی در تحقیقات جدیدتر، معلوم شده است که باورهای فراشناختی در آسیب‌پذیری نسبت به اختلال وابستگی به مواد نقش دارند و زمینه‌ساز آسیب‌پذیری افراد در وابستگی به مواد می‌باشند. در زمینه سوءمصرف و وابستگی به مواد، مانند همه اختلالات روانی، نظریات سبب‌شناسی اولیه از مدل‌های روان‌پویشی مایه گرفته‌اند و مدل‌های بعد از تبیین‌های رفتاری، ژنتیک و شناختی استفاده کرده‌اند. برخی نظریات روان‌شناختی درباره مصرف مواد بر ویژگی‌های شخصیتی افراد تمرکز دارند اما در نظریات دیگری چون نظریه ‌شناختی- رفتاری فرض عمده این است که وابستگی به مواد، یک رفتار یادگیری شده است که از طریق شرطی‌سازی ابزاری و کلاسیک و واسطه‌های شناختی کسب می‌شود. مداخلات شناختی نیز برای وابستگی به مواد عمدتاً بر دو حیطه از واسطه‌های شناختی تمرکز دارند: ۱٫ شناسایی و اصلاح تجربیات مرتبط با مواد ۲٫ استخراج و بازسازی باورها و شناخت‌ها. اما رویکرد شناختی دارای محدودیت‌هایی است که از آن جمله می‌توان به تأکید آن بر محتوای باورها (شناخت‌ها) و نادیده گرفتن فرایندهای پویا و باورهای فراشناختی اشاره کرد. یکی از رویکردهای جدید در زمینه سبب‌شناسی و درمان بسیاری از اختلالات روانی مدل فراشناختی ولز است و نخستین مدل جهت مفهوم‌سازی عوامل چندگانه فراشناختی به حساب می‌آید. مدل فراشناختی یک چارچوب فراشناختی کلی در مفهوم‌سازی آسیب‌پذیری، ایجاد و حفظ اختلالات روانی ارائه می‌دهد. این مدل پیشنهاد می‌کند که اختلالات روانی (اختلال خلقی، اختلال وابستگی به مواد و…) از طریق الگوهای پایدار تفکر (نگرانی یا نشخوار فکری)، راهبردهای توجهی مرتبط با نظارت و تهدید، اجتناب و سرکوب فکر ایجاد و حفظ می‌شوند که مجموع این فاکتورها به تشکیل یک سندرم شناختی– توجهی می‌انجامد و این سندرم باعث شکست در اصلاح باورهای ناسازگار با خود و افزایش دسترسی اطلاعات منفی درباره خود می‌گردد. به عبارتی سندرم شناختی توجهی شامل یک الگوی تفکر پایدار و شامل نگرانی یا نشخوار فکری، توجه متمرکز بر تهدید و رفتارهای مقابله‌ای غیرمفید از جمله وابستگی به مواد، اجتناب و… می‌گردد که نتیجه عکس می‌دهند. یک اصل اساسی مدل عملکرد اجرایی خودتنظیمی این است که باورهای فراشناختی که جزء دانش فراشناختی به حساب می‌آید، باعث شکل‌گیری و فعال شدن سندرم شناختی- توجهی می‌گردند و سندرم شناختی- توجهی از طریق چند گذرگاه یا مکانیزم ویژه و آشکار تداوم می‌یابد و تجربه هیجانی منفی را تشدید می‌سازد؛ از این رو افراد برای کاهش و تنظیم هیجانات منفی از راهبردهای خاص همچون وابستگی به مواد، سرکوب فکر، اجتناب و… استفاده می‌کنند و به این صورت اختلالات روانی به دلیل الگوی تفکر شخص و راهبردهای ناکارآمد وی حفظ می‌شود. چنانچه ذکر شد سندرم شناختی- توجهی از باورهای فراشناختی ناشی می‌شود و به واسطه آن سبب حفظ اختلال وابستگی به مواد می‌گردد. مثلاً وابستگی به مواد در کوتاه مدت به عنوان یک راهبرد مقابله‌ای سازگارانه برای تنظیم هیجان عمل می‌کند، ولی در بلندمدت ناسازگارانه محسوب می‌شود، زیرا در بلندمدت باعث ایجاد وابستگی و تولید هیجانات منفی می‌گردد. از این رو باورهای فراشناختی عوامل میانجی‌گر رابطه بین هیجان و وابستگی به مواد هستند. تحقیقات نشان داده‌اند که باورهای فراشناختی (ابعاد فراشناختی) با دسته وسیعی از اختلالات روانی ارتباط دارد که از میان آن­ها می‌توان به موارد زیر اشاره کرد: اختلال اضطراب فراگیر، علائم وسواس فکری- عملی، خود بیمارانگاری، اضطراب امتحان، اهمال‌کاری، اختلال استرس پس از سانحه، سایکوز و افسردگی. در رویکرد فراشناختی، باورهای فراشناختی، کلید و راهنمایی است که شیوه پاسخ‌دهی افراد به افکار منفی، باورها، علایم و هیجان‌ها را تحت تأثیر قرار می‌دهد و نیروی محرکه‌ای در پس الگوی تفکر مسموم (سندرم شناختی- توجهی) است که به رنج روانی و هیجانی می‌انجامد. دو مورد مهم از باورهای فراشناختی که به تداوم الگوی سندرم شناختی- توجهی کمک می‌کند عبارتند از: ۱٫ باورهای فراشناختی مثبت ۲٫ باورهای فراشناختی منفی. باورهای فراشناختی مثبت به سودمندی نگرانی، نشخوار فکری، نظارت بر تهدید و دیگر راهبردهای مشابه (وابستگی به مواد، سرکوب فکر و…) مربوط می‌شوند. دومین حوزه از باورهای فراشناختی منفی با اهمیت منفی و معنای رویدادهای شناختی درونی از قبیل افکار و باورهای متداول سروکار دارد. دو زیر مجموعه از فراباورهای منفی وجود دارد: آنهایی که به کنترل‌ناپذیری افکار مربوط می‌شوند و آنهایی که مربوط به خطر، اهمیت و معنای افکار هستند. این فراباورها به تداوم سندرم شناختی- توجهی منجر می‌شوند، زیرا به شکست در کنترل افکار می‌انجامند و باعث تعبیر و تفسیرهای منفی و تحریف شده از رویدادهای ذهنی می‌گردند. همچنین این فراباورها می‌توانند به ایجاد تجربیات هیجانی یا حالت‌های احساسی منجر شوند. اخیراً اولین تحقیقات در زمینه نقش باورهای فراشناختی در وابستگی به مواد توسط ولز و همکارانش صورت گرفته است. نتایج مطالعات اخیر آنها حاکی از آن است که بین باورهای فراشناختی و وابستگی به مواد رابطه وجود دارد. در یک مطالعه همبستگی که روی افراد دچار اختلال وابستگی به مواد صورت گرفته است، نتایج نشان داد که بین باورهای فراشناختی و وابستگی به مواد رابطه وجود دارد، خصوصاً که بین سه عامل فراشناختی (باورهای مثبت در مورد نگرانی‌، باورهای منفی در مورد نگرانی و باورها در مورد اطمینان‌ شناختی پایین) با وابستگی به مواد رابطه مثبت و معناداری وجود داشت و در مورد دو مقیاس بعدی (باورها در مورد نیاز به کنترل فکر، باورها در مورد خودآگاهی شناختی) رابطه ضعیفی وجود داشت. همچنین در دو تحقیق مقدماتی دیگر (اسپادا و همکاران ۲۰۰۷؛ اسپادا و ولز ۲۰۰۸) نشان دادند که افراد وابسته به مواد در مقایسه با افراد بهنجار در باورهای فراشناختی نمرات بالاتری را گزارش کردند در همین راستا ساعد و همکاران (۱۳۹۰) در پژوهشی با هدف مقایسه باورهای فراشناختی ناکارآمد در بین افراد وابسته و افراد غیروابسته به مواد بود. نتایج نشان داد که بین سطوح متغیر مستقل (معتاد/ عادی) در متغیر ترکیبی باورهای فراشناختی تفاوت معناداری مشاهده می‌شود و تحلیل مانوا نشان داد که افراد دچار اختلال وابستگی به مواد در باورهای فراشناختی ناکارآمد، نمرات بالاتری را کسب کردند. (ساعد و همکاران ۱۳۹۰، ۸۰-۷۷). این یافته همسو با نظریه فراشناختی عملکرد اجرایی خودتنظیمی در زمینه سبب‌شناختی اختلالات روان‌شناختی، به ویژه اختلال وابستگی به مواد و همچنین هماهنگ با نتایج تحقیقات اسپادا و همکاران (۲۰۰۷)، اسپادا (۲۰۰۸) و ولز (۲۰۰۶) می‌باشد. یافته‌های تحلیل تشخیصی نشان داده که از بین عوامل فراشناختی عامل «باورهای فراشناختی منفی در کنترل‌ناپذیری و خطر افکار» بیش از بقیه عوامل در اختلال وابستگی به مواد نقش دارند، که همسو با یافته‌های ولز (۲۰۰۹) و نظریه فراشناختی عملکرد اجرایی خودتنظیمی ولز و متیوس(۱۹۹۶) می‌باشد. از دیگر عوامل مهم در پیش‌بینی اختلال وابستگی به مواد «خودآگاهی شناختی» و «کنترل فکر» بود. اولین یافته این تحقیق (سهم عامل کنترل فکر) همسو با تحقیق اسپادا و همکاران (۲۰۰۷) ولی از نظر دو عامل (خودآگاهی شناختی و باورهای فراشناختی منفی) مغایر با نتایج تحقیق اسپادا و همکاران (۲۰۰۷) بود. افراد دارای اختلال وابستگی به مواد به دلیل باورهای فراشناختی خاصی که دارند (مثل باورهای فراشناختی در مورد کنترل فکر یا باورهای فراشناختی منفی و…) دچار آشفتگی هیجانی می‌شوند. این باورهای فراشناختی باعث می‌شوند که این افراد در موقعیت‌های مشکل‌ساز، دچار سندرم شناختی- توجهی گردند. با فعال شدن سندرم شناختی- توجهی که خود از باورهای فراشناختی ناشی می‌گردد، راهبردهای کنار آمدن مثل وابستگی به مواد فعال می‌گردد، از این رو بیش از پیش زمینه تداوم اختلال وابستگی به مواد در بیماران فراهم می‌گردد. پس طبق یافته‌های این تحقیق و تحقیقات پیشین، ضروری است که در زمینه سبب‌شناسی و درمان اختلالات وابستگی به مواد، به عوامل فراشناختی بیش از عوامل شناختی بها داده شود. پیامد اساسی مدل فراشناختی (فراشناخت به عنوان عامل محوری اختلال روانی) نتایج این تحقیقات، می‌تواند تلویحاً بیانگر این باشد که در فرایند درمان اختلال وابستگی به مواد نباید افکار و باورهای افراد را زیر سؤال ببریم یا دست به واقعیت‌آزمایی بزنیم. زیرا چنین تلاش‌هایی، هدر دادن وقت و انرژی است، بلکه هدف درمان، بررسی و تغییر چگونگی پاسخ‌دهی افراد معتاد در مورد باورهایشان نسبت به تفکرشان می‌باشد و اینکه باورهای فراشناختی منفی از جمله مؤلفه‌های فراشناختی نیرومندی محسوب می‌شود که با آسیب‌پذیری نسبت به اختلال وابستگی به مواد، رابطه مثبت و نیرومندی دارد. باورهای فراشناختی منفی، منعکس‌کننده نگرانی‌های فرد درباره کنترل‌ناپذیری و آسیب افکار می‌باشد. نتایج این گونه مطالعات می‌تواند نشان‌دهنده این باشد که افراد وابسته به مواد برای کنترل باورهای فراشناختی و حتی هیجانات خود به مصرف مواد اعتیادآور روی می‌آورند که این نتایج همسو با نتایج تحقیق ولز (۲۰۰۹) می‌باشد. می‌توان گفت که عامل ترکیبی «باور‌های فراشناختی منفی»، «کنترل فکر» و «خودآگاهی شناختی»، در آسیب‌پذیری نسبت به اختلال وابستگی به مواد از اهمیت ویژه‌ای برخوردار هستند و لذا می‌توان با مداخلات مناسب و برنامه‌های درمانی جهت اصلاح این عوامل فراشناختی، امکان کاهش وابستگی به مواد را فراهم ساخت. همچنین از طریق «تابع تشخیصی» می‌توان برای پیش‌بینی عضویت در گروه برای گروه جدیدی از موارد که عضویت آن‌ها در گروه مشخص نیست از این تابع استفاده کرد که نمره بالای فرد می‌تواند نشانه وجود اختلال وابستگی به مواد در فرد یا آسیب‌پذیری زیاد او نسبت به این اختلال در آینده باشد (ساعد و همکاران ۱۳۹۰).

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 06:36:00 ق.ظ ]




جان اتکینسون (۱۹۵۷)معتقد بود که نیاز پیشرفت فقط تا اندازه ای رفتار پیشرفت را پیش بینی می کند. رفتار پیشرفت نه تنها به نیاز پیشرفت فرد بستگی دارد بلکه به احتمال موفقیت او در تکلیف و ارزش تشویق که او برای موفق شدن در آن تکلیف قائل است نیز وابسته است. از نظر اتکینسون احتمال موفقیت و ارزش تشویقی برای موفق شدن به صورت موقعیتی تعیین می شود؛ یعنی، برخی تکلیفها احتمال موفقیت زیاد دارند، در حالی که احتمال موفقیت تکالیف دیگر کم است. ضمناً برخی تکلیفها نسبت به تکالیف دیگر برای موفقیت مشوق بیشتری عرضه می کنند. برای مثال، کلاسهایی را در نظر بگیرید که هم اکنون در آنها شرکت می کنید. هر درسی احتمال موفقیت خودش را دارد. مثلاً، ریاضیات پیشرفته از آموزش فیزیک مقدماتی سختتر است و برای موفقیت هم ارزش تشویقی خودش را دارد، بدین معنی که، گرفتن نمره خوب در درسی که به رشته شما مربوط است معمولاً با ارزشتر از درسی است که به رشته شما مربوط نیست.
جزییات بیشتر درباره این پایان نامه :

 

پایان نامه:رابطه انگیزه پیشرفت، سبک های اسنادی و خودکارآمدی تحصیلی با انگیزش تحصیلی دانش آموزان

۲-۱-۶-نظریه مک کللند

طبق نظریه مک کللند، اتکینسون، کلارک و لوول (۱۹۵۳) انگیزه پیشرفت از آرزوهای فزاینده کودک ناشی می شود. وقتی کودکی با یک موقعیت جدید پیشرفت مثل یک معمای علمی برخورد می کند، هیچ انتظاری از توانایی خود برای حل آن ندارد. اگر این معما آن قدر مشکل نباشد و او بتواند به طور صحیح آن را حل کند او به زودی آرزوهای خاصی پیدا می کند و از این آرزوها لذت می برد. موفقیت در موقعیت پیشرفت و در پیش بینی نتیجه این موقعیت برای انگیزه حاصل از پیشرفت ایجاد تقویت مثبت می کند. سرانجام، کودک در حل معما به میزان صد در صد انتظار پیشرفت پیدا می کند. در این مرحله معما تازگی خود را از دست می دهد و حل آن به عنوان پیشرفت تلقی نمی شود. در این موقع مربی آگاه به پیشرفت باید موقعیت تازه و کمی پیچیده تری را ایجاد کند. در این صورت، کودک علاقه تازه ای به پیشرفت می یابد. کودک باید از موقعیت (تقویت مثبت) لذت ببرد. برای ایجاد لذت کودک را بایستی با موضوعها و موفقیتهایی که به تدریج پیچیده تر می شوند، اما با موفقیت توأم هستند، مواجه ساخت.

۲-۱-۷-انگیزه پیشرفت

اصطلاح انگیزش از فعل لاتین movere به معنی حرکت دادن مشتق شده است مفهوم کلی جنبش (تحرک) منعکس کننده این تصور عام است که انگیزش چیزی است که ما را به جنبش و تحرک وادار و کمک می کند تا تکلیف خود را کامل کنیم (شهر آرای۱۳۸۶).

انگیزش به حالت های درونی ارگانیزم که موجب هدایت رفتار او به سوی نوعی هدف می شود اشاره می کند. به طور کلی، انگیزش را می توان به عنوان نیروی محرک فعالیت های انسان و عامل جهت دهنده آن تعریف کرد. انگیزش را به موتور و فرمان اتومبیل تشبیه کرده اند و در این مقایسه نیرو وجهت، مفاهیم عمده انگیزش هستند. بنابراین انگیزش عامل فعال ساز رفتار انسان است (سیف، ۱۳۷۹).

انگیزه اصطلاحی است که غالباً با انگیزش مترادف به کار می رود. با این حال می توان انگیزه را دقیق تر از انگیزش و به عنوان حالت مشخصی که سبب ایجاد رفتاری معین می شود تعریف کرد. به سخن دیگر انگیزش عامل کلی مولد رفتار به حساب می آید در حالی که انگیزه حالت اختصاصی رفتار یک شخص می باشد. مثلاً وقتی که می پرسیم چرا فلان شخص رفتار خاصی را انجام داد به دنبال انگیزه او هستیم.(همان)

گیج و برلاینر (۱۹۹۲) انگیزه پیشرفت را به صورت یک میل یا علاقه کلی به موفقیت کلی یا موفقیت در زمینه ی فعالیت خاص تعریف کرده اند (سیف۱۳۸۴).

انگیزه پیشرفت بعنوان یکی از انگیزه های مهم اجتماعی و یکی از ویژگی های شخصیتی هر فرد است که بین افراد متفاوت است و بر اساس آن می توان رفتارهای خاصی را پیش بینی نمود.

انگیزه پیشرفت گرایشی است برای ارزیابی همه جانبه عملکرد خود با توجه به عالی ترین معیارها، تلاش برای موفقیت در عملکرد و برخورداری از لذتی که با موفقیت در عملکرد همراه است.

روبینز (۱۹۹۳) انگیزه پیشرفت را سائقی برای پیشی گرفتن بر دیگران، دستیابی به پیشرفت با توجه ملاک های مشخص و تلاش جهت کسب موفقیت می داند و معتقد است کسی که دارای انگیزه پیشرفت است این تمایل را دارد که کارش را به خوبی انجام دهد و به صورت خود جوش به ارزیابی عملکرد خود بپردازد. رفتارهای پیشرفت گرای افراد نشانه هایی از انگیزه پیشرفت آنان است.

کورمن (۱۹۷۷) انگیزه پیشرفت را عبارت از آرزو برای پیشی گرفتن در یک رفتار ویژه می داند که آن رفتار ویژه به صورت ملاک یا معیار در آمده باشد

۲-۱-۸-زمینه اجتماعی انگیزه پیشرفت

هنگام توصیف انگیزه پیشرفت ضروری است که زمینه‌های اجتماعی آن توجه شود. هر فرد تلاش می‌کند به نحوی به وظائف مورد نظر خویش عمل کند ولی از آنجا که این امر در یک محیط اجتماعی اتفاق می‌افتد.

مقاله - متن کامل - پایان نامه

 

مفاهیمی از قبیل تشریک مساعی ، رقابت ، تشکیل گروه ، اهداف گروه و پیشرفت گروهی نیز مطرح می‌شود. در میان آثار اجتماعی انگیزه پیشرفت می‌توان به آثار مثبت اجتماعی آن اشاره کرد که مورد توجه بیشتری قرار می‌گیرند. با توجه به اینکه بیشتر افراد جامعه موفقیت در انجام وظائف را یک هدف مثبت در نظر می‌گیرند و در این زمینه تلاش می‌کنند در نتیجه به آثار مثبتی از قبیل فزونی انتظار موفقیتهای بعدی غرور و صلاحیت بیشتر دست می‌یابند. بنابراین موفقیت دارای آثار مثبت اجتماعی است. (شهرآرای، ۱۳۸۶)

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 06:35:00 ق.ظ ]
 
مداحی های محرم