بعد رفتاری مقاومت در برابر تغییر: لوین(۱۹۴۷-۱۹۵۱) نخستین اندیشمند شناخته شده ای است که به صورت رسمی درباره مقاومت در برابر تغییر قلم فرسایی کرده است. او ملهم از نظریه میدانی [۴] خود، مقاومت را رفتاری ناشی از نیروهای مقاومت ک کننده در برابر نیروهای اعمال ک کننده تغییر میداند. به زعم وی، مادام که نیروهای اعمال ک کننده تغییر نتوانند نیروهای مقاومت ک کننده را کاهش دهند، راه برای تغییر هموار نخواهد شد
دو تن دیگر از اندیشمندانی که مقاله شان با عنوان «غلبه بر مقاومت در برابر تغییر » یکی از اثرگذارترین آثار برجای مانده در حوزه مطالعات مقاومت در برابر تغییر ،محسوب میشود، کُچ و فرنچ( ۱۹۴۸) هستند. در نظر ایشان، مقاومت متغیری رفتاری و دارای دو قطب است؛ با این توضیح که کارکنان دو نوع رفتار از خود بروز میدهند: رفتارهای مطلوب یا موافق (پالوده از مقاومت) و رفتارهای نامطلوب یا مخالف (مقاومت آلود) Coch& French, 1948) ، نقل از هادوی نژاد و همکاران، ۱۳۸۸، ص۱۱۷ )

زندر (۱۹۵۰) ، نیز در زمره صاحبنظران متقدمی است که به بعد رفتاری مقاومت در برابر تغییر اذعان داشته است. وی معتقد است گاه مقاومت در برابر تغییر میتواند در قالب رفتارهای سیاسی ظهور کند ( Zander, 1950  ، نقل از همان)

برخی از متأخرینی که صبغه رفتاری مقاومت در برابر تغییر را مورد توجه قرار دادهاند، معتقدند مقاومت در برابر تغییر، نوع خاصی از کنش (انجام عمل جهت مقابله با تغییر) و ناکنش[۵]( استنکاف از انجام تغییر)  است. (  Brower & Abolafia,  ۱۹۹۵،، نقل از همان) عدهای از آنها به شکل خاصی از مقاومت (فریب دادن فرادستان )اذعان داشته اند(   Shapiro, Lewicki, & Devine,  ۱۹۹۵، نقل از همان)

و عده ای  دیگر نیز در تعریف مقاومت، آن را کنشی ارادی در برابر تغییر میدانند  Ashforth & Mael, 1998) ، نقل از همان)

بعد هیجانی مقاومت در برابر تغیییر: کچ و فرنچ (۱۹۴۸) در تبیین رفتارهای مقاومت آلود، آنها را محصول ناکامی [۶]کارکنان در اثر به هم خوردن وضع موجود، و نیز مسأله ای انگیزشی معرفی
کرده اند. براون و فاربر (۱۹۵۱) ناکامی را محصول وجود موانعی میدانند که فرد را از دستیابی به هدفش باز میدارند  Brower & Abolafia, 1995) ، نقل از همان)

زندر نیز به این بعد از مقاومت اشاره کرده است؛ وی معتقد است ابهام در تغییر برای کسانی که در معرض آن واقع شده اند، واکنش سخت هیجانی آنها را به دنبال خواهد داشت. (Zander, 1950) آرجریس و شان (۱۹۸۷) معتقدند مقاومت در برابر تغییر از ناکامی و جریانهای دفاعی برمیخیزد. به زعم کنترل (۱۹۸۵)، مقاومت هیجانی کارکنان به سبب عدم اطمینان فراروی کارکنان و از دست دادن کنترل ایشان بر امور پدید میآید. گرسیک (۱۹۹۱) علاوه بر ترس از عدم اطمینان، دلهره از ضرر محتمل ناشی از تغییر را نیز از جمله دلایل مقاومت هیجانی کارکنان در برابر تغییر برمیشمرد. کشمن (۱۹۹۸) نیز همین تعبیر را دارد و مقاومت در برابر تغییر را دفاع در برابر ترس از ضرر میداند؛ وی بر این باور است که اگر انسانها احساس کنند تغییر موجب زوال داشته ها و موقعیت فعلی ایشان
می شود، به دلیل اینکه آینده برای آنها ناشناخته است، توانمندیهای خود را در مسیر حرکت به سوی چنین آتیه ای محدود میکنند ( Cashman, 1998، نقل از همان)

 

[۱] behavioral

[۲] emotional

[۳] cognitive

[۴] field theory

[۵] inaction

[۶] rustration

 

 

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...