غریزه شهوت مانند آتش سوزانی است که هر دم شعله می‌زند و از اعماق وجود انسان زبانه می‌کشد و اگر از حد خود تجاوز و طغیان کند و چنانچه جلوگیری برای او نباشد قدرت دارد که ریشه فضائل اخلاقی و صفات انسانی را سوزانده و برای ابد نابودی آدمی‌را اعلام کند . زمانی که شهوت تبدیل نشود در مزاج جوانان بنای طغیان و سرکشی را می‌گذارد و کشش های جنسی او را به جلو وا می دارد و تمایلات انسانی در نهادش سرکوب می‌شود با نتیجه اقدام می‌کند که به مقصود برسد در این زمینه ممکناست به دروغ و خیانت در امانت و عهد شکنی و جنایت و سایر اعمال خلاف انسانی از او سر بزند و جهت امتناع شهوت جنسی که زودگذر است کاخ سعادت ابدی خود را واژگون سازد ، اصولاً باید پسران و دختران جوانی که بنده شهوت و اسیر هوای نفس می‌باشند و در راه جلب لذت و ارضای تمایل جنسی به همه نوع ناپاکی ها دست می‌زنند و تمام جهات انسانیت را پشت پا زده و سرانجام در منجلاب بدبختی و فلاکت و در مرحله سقوط قرار می‌گیرند.[۱۹]

جوانانی که فعالیت جنسی دارند از احساس گناه و درگیری سخن می‌گویند ،‌خود را مورد استثمار یا طرد شدن می انگارند و یا وقتی می فهمند که از حیث عاطفی به بازی گرفته شده اند که دیر شده است!

در فرهنگ ما غریزه جنسی ،مترادف با ننگ و شرمساری قرار گرفته است و به عنوان موضوعی که مردم ابزار این حالت عاطفی و میل درونی را به عنوان یک رسوایی می پندارند که این طرز تلقی با فرهنگ کشور ها نیز مطابقت دارد.

ورمسر[۲۰]، عقیده ای مخالف را ابزار می دارد ننگ شمردن میل جنسی بهعنوان یک پاسخ دفاعی است و آدمی‌را وادار به پنهان کردن آن می نماید در حالیکه یک حالت درونی طبیعی است و به اشتباه به عنوان شرمساری تلقی می‌گردد.

محیط های به اصطلاح آزاد ، مانع پیدایش عشقهای سوزان و عمیق است در اینگونه محیط ها که زن به حالت ابتذال در آمده است یا فقط زمینه برای پیدایش هوسهای آنی و موقتی و هر جایی و هرزه شدن قلبها فراهم است این محیط ،محیط شهوت و هراس است نه محیط عشق به مفهومی‌که فیلسوفان و جامعه شناسان آنرا محترم می‌شمارند.[۲۱]

به محض پیدایش آثار بلوغ ، غریزه جنسی در سطح ظاهر می‌شود. این دیگر غریزه ابتدایی کودکانه نیست بلکه گرایش و علاقه ای از گونه دیگر است . غالباً جوانان ،‌از این تحول و گرایش دچار اضطراب می‌شوند.

غریزه جنسی زمانی خود را نشان می دهد که معمولاً نوجوانان تحت تأثیر تعلیم و تربیتی که دیده قرار دارد.[۲۲]

سن بلوغ سن اضطراب است در این دوره از تربیت ناچار باید پسران از دختران جدا در نظر گرفت اما در این دوره در دختر و پسر رغبت ها افزایش می یابد و شخصیت استوار می‌شود.

محرومیتهای جنسی بیش از حد و نیز شهواترانی زیاد باعث بروی انواع انحرافات جنسی در جوامع مختلف می‌گردد.[۲۳]

اشباع غریزه با رعایت اصل عفت و تقوا منافی نیست ،‌بلکه در سایه عفت و تقوی است که می‌توان غریزه را به حد کافی اشباع کرد و جلوی هیجان های بیجا و ناراحتیها و احساس محرومیت ها وسرکوبشدنهای ناشی از آن هیجانها را گرفت.[۲۴]

تربیت صحیح جنسی ،مانند تربیت و خصلت های دیگر انسان مسلماً به شرطی در هر قدم با موفقیت روبرو خواهدشد که زندگی خانوادگی به طور کلی به طرز صحیحی سازمان یافته باشد و فرد تحت تأثیر رهبری پدر ومادر در یک انسان واقعی بار آید.

اگر مسائل جنسی برای نوجوانان حساب شده و کنترل شده باشد و او بتواند از راه صحیح که مورد قبول اجتماع او نیز هست با جنس مخالف خود ،روابط درست ومشروع برقرار کند ،هرگز با مشکل رو به رو نخواهد شد.[۲۵]

معاشرتهای آزاد و بی بند و بار پسران و دختران ، ازدواج را به صورت یک وظیفه و محدودیت در آورده است که باید آن را با توصیه های اخلاقی و یا احیاناً با اعمال زور بر جوانان تحمیل کرد . در سیستم روابط آزاد جنسی ، پیمان ازدواج به دوران آزادی پسر و  دختر خاتمه می دهد و آنها را ملزم می‌سازد که به یکدیگر وفادار باشند.[۲۶]

به عنوان نمونه ، جوانانی که با دخترانی آشنا می‌شوند و در نتیجه اعتمادشان از همه چیز و همه کس سلب می‌گردد و در اثر تحریک احساساتشان تصمیم به خود کشی می‌گیرند . جوانانی که احساس شدید و تازه ای پیدا کرده اند اغلب می‌توانند به موقع از شهوت روز افزون خود جلوگیری کنند.

گوی هوسخواهان معاشرت بیش از دو دوستی ساده است و آن احساس ،‌با عثل و اراده به جنگ بر می خیزد و اغلب نیز پیروز می‌شود . جوانان سست عنصر و ضعیف الاراده به زودی تحت سلطه هوسها و امیال جسمانی قرار می‌گیرند و درباره ارضای آن      می اندیشند.

آزادی بی بند و بار در زمینه جنسی موجب خطری برای جسم و روان و عاطفه و سببی برای بدبختی و فساد اجتماعی و عاملی برای به خطر افتادن سلامت نسل و خانواده است.[۲۷]

نیاز شدید جوانان به روابط جنسی بخصوص در سالهای جوانی که معمولاً به ادامه تحصیلات می‌گذرد و عدم امکان تشکیل خانواده مسئله مهمی است که نباید آنرا از خاطر ببریم شاید بیش از نود درصد دختران، با امید ازدواح با پسر یا مردی طرح آشنائی و دوستی می‌ریزند و چه بسا به خاطر همین امید، خیلی زود فریب خورده، خود را تسلیم می‌سازند. این دختران از روی ساده لوحی و خوش باوری تحت تاثیر عواطف زود گذر قرار گرفته، پیشنهاد پسران را برای دوستی می پذیرند. ولی غافل از آنند که عشق قبل از خواستگاری و تسلیم قبل از ازدواج رسمی، هرگز ثمره ای ندارد و آنها را به آرزویی که دارند نمی‌رساند. اما از آن طرف، کمتر مردی به خاطر ازدواج با دختری طرح دوستی می‌ریزد و عاقبت دوستی ها که بهانه ان ازدواج است،اغلب به فریب و کامجویی ازدختران منتهی می‌گردد و چون سرمایه یک دختر عفت است و بدون آن ارزش ندارد تسلیم او زمینه و آغازی است برای فحشا و رویی برای بازگشت به خانه پدر ندارد و این فرصت مناسبی است برای واسطه های جنسی که خیلی آسان دختر فریب خورده را به فحشا بکشاند.[۲۸]

آیا دوستی های قبل از ازدواج بر بهداشت روانی زندگی زناشویی تاثیر دارد؟

ادامه خواندن

سایت های دیگر:

پایان نامه ارشد : مقایسه میزان افسردگی در بین دانشجویان رشته روانشناسی و سایر رشته های تحصیلی دانشگاه پیام نور مرکز ساری
لیست همه پایان نامه های دانلودی در مورد رشد فروش
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...