پایان نامه بررسی رابطه بین مولفههای محیط خانواده و سلامت عمومی زنان باردار |
بخش روش های توصیفی و استنباطی گزارش شده است. به منظور آزمون فرضیه های پژوهش و تعیین مؤلفههای معنادار در سلامت عمومی زنان باردار از همبستگی پیرسون تک متغیری و آزمون معناداری مربوط به آن، تحلیل رگرسیون چندگانه به روشهایEnter وStepwise Forward ، و آزمون معناداری ضرایب همبستگی چندگانه استفاده شده است.
فصل اول
کلیات پژوهش
مقدمه
خانواده ریشهدارترین و مقدسترین سازمان اجتماعی است که به اعتقاد جامعهشناسان در مقیاس کل دو وظیفه تولید نسل و تعیین هویت اجتماعی فرزندان را به عهده دارد و در مقیاس جزء اجتماعی کردن فرزندان و استقرار شخصیت بزرگسالان را نیز انجام میدهد. از دیدگاه روانشناسی هدف دیگر خانواده معاصر، شناخت نیازهای روانی و تلاش برای رفع این نیازهاست. با توجه به اهمیتی که جوامع امروز برای تداوم و بقاء خانواده و سلامت و سلامت عمومی افراد جامعه قائل هستند، بررسی مشکلات و عواملی که منجر به زوال خانواده و روابط نامناسب زن و شوهر میگردد (شوارتز وگنز، ۱۹۸۰، ترجمه، شهروزی ۱۳۸۱) از اولویت های جوامع به شمار می رود.
برآوردها نشان میدهند که در هر مقطع زمانی، تعداد زیادی از مردم با سلامت عمومی دچار مشکلاتی میشوند که ناخواسته بر روی زندگی فردی و اجتماعی آنها تأثیر گذاشته و موجب کاهش عملکرد مطلوب آنها میگردد. از سلامت عمومی تعاریف زیادی به عمل آمده که هر کدام با توجه به شرایط فرهنگی و اجتماعی هر جامعهای با دیگری متفاوت است. روانپزشکان، فردی را از لحاظ روان سالم میدانند که بین رفتار و کنترل او در مواجهه با مشکلات اجتماعی تعادل وجود داشته باشد. در تعادل و بهداشت روان، انسان به تنهایی مطرح نیست بلکه آنچه که مورد بحث است، پدیدههایی هستند که در اطراف او وجود دارند و بر مجموعه سیستم و نظام او اثر میگذارند و از آن تأثیر میپذیرند (لئونارد سایم ۱۹۷۸، ترجمه از شاملو، ۱۳۷۲).
از عوامل دیگری که سلامت عمومی و جسمی را متأثر میسازد، حمایت اجتماعی است. انسان در طول زندگی نیازمند محیطی صمیمی و نیز افرادی است که حامی او باشند. انسان برای این که سلامت و سازگاری خود را از لحاظ فیزیکی در روانشناختی حفظ کند، نیاز به روشهای مقابله دارد که برخی از آنها به صورت رسمی یعنی توسط مؤسسات مشاوره و مراکز سلامت عمومی و بعضی دیگر از جانب خانواده، دوستان و محیط اجتماعی وی تأمین میشوند و هر چه میزان دریافت کمک بیشتر باشد، سلامت عمومی فرد بیشتر و توانایی او در مقابله و سازش با مشکلات افزایش مییابد (لئونارد سایم، ۱۹۷۸، ترجمه شاملو، ۱۳۷۲).
بنابراین برخورداری از سلامت عمومی به عوامل متعددی بستگی دارد که مهمترین آنها احساس امنیت و خود ارزشمندی و فقدان اضطراب و افسردگی در محیط خانواده و اجتماع است. افرادی که دچار مسائل و مشکلات عصبی و روانی میشوند، مضطرب، افسرده، بلاتکلیف و بیهدف بوده و در خود فرو میروند و تداوم آن موجب مشکلاتی از قبیل آشفتگی و پریشانی فکر و عدم تعادل روانی میشوند. با توجه به موارد گفته شده و عنایت به نقش سلامت عمومی و تأثیر آن بر محیط خانواده، پژوهش حاضر در زمینه ارتباط به محیط خانواده و سلامت عمومی زنان باردار انجام میگیرد. به امید آنکه این پژوهش زمینهای برای انجام تحقیقات بیشتر و گستردهتر را فراهم آورد.
بیان مسئله
سلامت عمومی یکی از مقولههای مهم در مباحث روانشناسی و روانپزشکی بوده و به سبب اهمیت دوره بارداری، توجه به سلامت عمومی در زنان باردار از اهمیت خاصی برخوردار است. بیتردید عوامل متعددی بر سلامت عمومی افراد تأثیرگذارند، یکی از اصول اساسی در سلامت عمومی، شناسایی احتیاجات و محرکهایی است که به نوعی منشأ بروز رفتار و اعمال انسان هستند. احتیاجات ضروری انسان زنده فقط اکسیژن، آب و غذا نیستند بلکه احتیاجات روانی مانند احساس امنیت، آرامش، تعادل روانی، احساس پیشرفت و برتری همگی از اصول سلامت عمومی هستند. کارل منیجر[۱] میگوید: «سلامت عمومی عبارت است از حداکثر سازش فرد با جهان اطرافش به طوری که شادی و برداشت مفید و مؤثر و کامل وی را در پی داشته باشد». تودور[۲] (۱۹۶۶: به نقل از رسولی، ۸۰-۱۳۷۹) سلامت عمومی را ارتقای عملکرد اجتماعی[۳] و نداشتن علایم افسردگی[۴] و اضطراب[۵] تعریف کرده است.
سازمان بهداشت جهانی[۶] (۱۹۴۸: به نقل از دی ماتئو و مارتین[۷]، ۲۰۰۲: کرتیس، ترجمه کریمی، ۱۳۸۰) سلامت را چنین تعریف کرده است: حالت کامل سلامت جسمانی، روانی و اجتماعی و نه فقط عدم حضور بیماری یا ضعف و سستی و شاخصهای سلامتی ارائه شده در سال ۲۰۰۰ عبارت بودهاند از حرمت انسان، استقلال، مسئولیت فردی و اجتماعی، سطح سواد، اشتغال، امنیت، پاسخگو بودن مسئولین، خدمات بهداشتی و درمانی که در بین ۱۹۴ کشور عضو، ایران رتبه ۹۶ را بدست آورده و در ارتباط با خدمات بهداشتی رتبه ۵۴/۱ را کسب کرد. به این ترتیب ملاحظه میشود که موضوع سلامتی افراد تنها در بیماری جسمی خلاصه نشده و به طور عمده در چارچوب سلامت عمومی و اجتماعی قرار میگیرد. اضطراب و افسردگی شایعترین مشکلات سلامت عمومی در جامعه هستند.
محیط خانواده[۸]، عامل مهمی در تأمین نیازهای روانی اعضای خانواده به ویژه همسران است. این عامل در بروز اختلالات نقش مهمی دارد. علاوه بر نقش مستقل محیط خانواده در آسیبشناسی اختلالات روانی، نقش مهمی در نحوه تأثیر سایر عوامل سبب شناختی دارد. به عنوان مثال، فقر در محیط خانوادگی مثبت، تأثیر منفی کمتری میگذارد (اسنیک[۹] و همکاران، ۲۰۰۷).
محیط خانواده، ویژگیهایی همانند میزان اتخاذ قوانین برای مدیریت خانواده، قدرت تصمیمگیری اعضای خانواده، میزان توجه اعضاء خانواده، سلامت عمومی و نوع تعاملات آن و توجه اعضای خانواده به ارزشهای اخلاقی، اجتماعی و فرهنگی را دربرمیگیرد (موس و موس، ۱۹۹۳).
هیچ مرحلهای از زندگی یک زن به اندازه دوران بارداری هیجانانگیزتر و شگفتانگیزتر نیست. در این زمان موجود زنده در بدن مادر بوجود میآید، رشد میکند و بالاخره پا به این دنیا میگذارد. در طول این مدت بدن مادر و روحیات او دستخوش تغییراتی میگردد که کاملاً بدیع و یگانه است (مارگارت و اسپین لای[۱۰]، ۱۹۹۸).
دوران بارداری از حساسترین دورههای زندگی زنان است و مهمترین زمان برای بروز اختلالات خلقی و اضطراب محسوب میگردد. دورهای که در آن سه حوزه وسیع روانی، اجتماعی و زیستی دچار تحول میشود. متأسفانه اکثر زنان ترجیح میدهند که غم و اندوه و ناراحتی خود را به تنهایی تحمل کنند، زیرا باور آنها این است که باید خودشان را همیشه سالم نشان دهند. اغلب خانوادهها و دوستان آنان مشتاق بازگشت صریح زن به وضعیت قبل از بارداری، و همان سطح کارکرد قبلی خوب او هستند (کاترین و ویسنر، ۲۰۰۳).
در دوران بارداری جنین تحت تأثیر حالات و روحیات مادر قرار دارد. سلامت عمومی و روحیات مادر نیز میتواند تحت تأثیر محیط خانواده قرار گیرد. مطالعات انجام شده حاکی از آن است که پژوهشی درباره ارتباط محیط خانواده و سلامت عمومی زنان باردار انجام نشده است و این پژوهش قصد دارد رابطه بین محیط خانواده و سلامت عمومی زنان باردار را بررسی نماید. بنابراین مسئله اصلی پژوهش حاضر آن است که آیا بین محیط خانواده و سلامت عمومی زنان باردار رابطهای وجود دارد؟
اهمیت و ضرورت پژوهش
سلامت عمومی از جمله مفاهیمی است که امروزه از اهمیت ویژهای برخوردار است، که دایره شمول موضوعات آن هر روز فراگیرتر میشود. عدم سازش و وجود اختلالات رفتار در جوامع انسانی بسیار مشهود و فراوان است و در هر طبقه و صنفی و در هر گروه و جمعی، اشخاص نامتعادلی زندگی میکنند. برخورداری از تعادل روانی به عوامل متعددی بستگی دارد که مهمترین آنها احساس امنیت، کارآمدی و ارزشمندی، فقدان اضطراب و افسردگی، عملکرد اجتماعی بالا و سلامت و شادابی جسمانی و روانی است. افرادی که دچار مسائل و مشکلات عصبی و روانی میشوند مضطرب، افسرده، بلاتکلیف، بیهدف و فرو رفته در خود میشوند و تداوم این اختلالات ممکن است شخصیت فرد را در هم بریزد و مشکلاتی از قبیل آشفتگی و پریشانی فکر و عدم تمرکز حواس و کاهش توان یادگیری و در عملکرد فرد اختلال ایجاد شود(علی نیاکروئی، ۱۳۸۲).
سایت های دیگر:
فرم در حال بارگذاری ...
[شنبه 1399-02-27] [ 12:58:00 ق.ظ ]
|