تمایز حمایت مالی از مراودات ترویجی – بازاریابی ورزشی (اسپانسری) |
در بسیاری موارد اعلام شده است که حمایت مالی مشتری را تا حدی مشابه تحت تاثیر قرار میدهد. اما نه برابر، شکلی که تبلیغات چطور در مشتریان تاثیر میگذارد. نیکولز، روسلو و لاسکی[۱] (۱۹۹۴) به تفضیل شرح دادند که همچنانکه مشتریان در معرض پیامهای ترویج کنندهی علامت تجاری یک حامیمالی قرار میگیرند، یک انتظاری وجود دارد که مشتریان تداعی معانی مطلوبی با آن علامت تجاری توسعه داده، آگاهی از علامت تجاری را در سطح بالایی از ذهن نگه داشته، ترجیح بزرگتری برای علامت تجاری داشته،از این رو، مشتری را به خرید علامت تجاری هدایت میکند(جان،۲۰۰۱).
یک تصور غلط رایج در نوشته جات این است که حمایت مالی اغلب به عنوان یک شکلی از تبلیغات تفسیر میشود. اگرچه حمایت مالی ممکن است در یک روش متشابه با تبلیغات کار کند، اساساً آن یک ابزار ترویجی مؤثر در شکل خودش[۲] است. حمایت مالی یک عنصر مشروع آمیخته مراودات شرکت در کنار ابزار سنتی تبلیغات، روابط عمومی، ترویج فروش و فروش شخصی[۳] است. بدلیل سختی تمایز قائل شدن تاثیر حمایت مالی از عناصر مراوداتی دیگر، مجزا سازی تاثیرات حمایت مالی پیچیده است. متعاقباً، بسیاری از بازاریابان حمایت مالی را ترکیب و در یکی از متغیرهای مراوداتی فوق الذکر دسته بندی میکنند(جان،۲۰۰۱).
۲-۱۰ تمایز حمایت مالی از مراودات ترویجی[۴] دیگر
اکثریت محققان معتقدند بهره بردن عمدی از تداعی معانی[۵] بین حمایت مالی کننده و حامی مالی شده، حمایت مالی را از نوع دوستی و یا قیومیت شرکت متمایز میکنند (سگارا، ۱۹۸۵؛ باکس، ۱۹۹۱؛ زنتس و دیمل، [۶]۱۹۹۱). بر همان اساس، بخشش شرکت باید از حمایت مالی متمایز شده باشد (بروهن[۷]، ۱۹۸۷)(بجورن،۲۰۱۱).
به طور فزاینده، تبلیغات و حمایت مالی به عنوان عناصر مکمل یک استراتژی مراودات منسجم ملاحظه شدهاند (سگارا، ۱۹۹۴). آنها تا حدی همان اهداف را سهیم میکنند (برای مثال آگاهی و تصویر). اما پیامشان را در روشهای متفاوت انتقال میدهند. پیامهای تبلیغاتی عموماً بیشتر مستقیم،روشن وصریح هستند و میتوانند راحت تر کنترل شوند. به عبارت دیگر، حمایت مالی میتواند بر موانع مراوداتی معین فائق بیاید و در واقع احتمالات انتخاب هدف نامحدود دارد(اردوگان و کیتچن[۸]، ۱۹۹۸) (بجورن،۲۰۱۱).
حمایت مالی و تبلیغات[۹]، زمانیکه حامیان مالی از بیلبوردها[۱۰] یا پشتیبانیهای ساده استفاده میکنند؛ در یک زمان اتفاق میافتند(والیسر[۱۱]، ۱۹۹۷). هم پوشانی جالب توجه دیگری بین تبلیغات و حمایت مالی با توجه به اشاعه[۱۲] حمایت مالی وجود دارد. در همان زمان حمایت مالی، عناصری از تبلیغات را ارائه میدهد، از قبیل خرید هم زمان[۱۳] از جایگاه رادیویی یا تلویزیونی، اما همچنان یک شکلی از تداعی معانی، اگرچه غیر مستقیم، با یک فعالیت یا رویداد است (بجورن،۲۰۱۱).
به طور فزاینده اشاعه حمایت مالی بوسیله حامیان مالی استفاده شده است تا یک تاثیر قویتر در هدف گیریشان کسب کنند، اما همچنین بین “کمین کنندهها”[۱۴] محبوب است. این نوع دوم، بوسیله پیوند خودشان با اشاعه یک رویداد، توسط بخش عمدهایی از عموم مردم به عنوان حامیان مالی درک شدهاند بدون اینکه حتی بهای حامی مالی را بپردازند. این دقیقاً دلیلی است که دربایکس و همکاران[۱۵] (۱۹۹۴) اشاعه حمایت مالی را از حمایت مالی استثناء کردند. از دید آنها، حمایت مالی باید “سرمایهگذاری مستقیم” در یک رویداد را شامل شود(بجورن،۲۰۱۱).
[۱] Nicholls, Roslow & laskey
[۲] in its own right
[۳] personal selling
[۴] promotional communication
[۵] association
[۶] Cégarra, Baux , Zentes & Deimel
[۷] Bruhn
[۸]Erdogan & Kitchen
[۹] advertising
[۱۰] billboard
[۱۱] Walliser
[۱۲] broadcast
[۱۳] buying airtime
[۱۴] ‘ambushers’
[۱۵] Derbaix et al
فرم در حال بارگذاری ...
[یکشنبه 1399-01-31] [ 12:09:00 ب.ظ ]
|