– نظریه سالیون[۳۳]:

 

ویژگی های سلامت روانشناختی از دیدگاه وی عبارتند از:

 

۱-شخصیت برخورد از سلامت روانشناختی «انعطافپذیری» است و با توجه به موقعیتهای بین فردی نوین ، در روابط­اش با دیگران به طور متناسب تغییرپذیر است.۲- فرد سالم قادر به تمایزگذاری بین افزایش و کاهش «تنش» است و رفتار او درجهت کاهش تنش معطوف می­ شود.۳- به گفته سالیون شخصیت سالم بایستی بنا به گفته چارلز اسپیرمن درحال «آموزش و فراگیری روابط و ارتباطات »باشد. ۴-زندگی شخص برخوردارازسلامت روان، دارای جهت یافتگی است. بدین معنی که امیالش را به نحوی یکپارچه می‌سازد که منجر به رضایتمندی شود یا اضطراب او را نسبتاً کم کند یا ازبین ببرد. ما برای این شخصیت سالم کسی است که دستگاه روانی او حداقل تنش را داشته باشد و چنین فردی معمولاً روابط اجتماعی انعطاف‌پذیر، واقعی و اعتماد‌آمیز دارد (سالیوان، ۱۹۵۳).

 

– نظریه ی کارل راجرز[۳۴]:

 

به عقیده راجرز آفرینندگی مهمترین میل ذاتی انسان سالم است، همچنین شیوه­ای خاصی که موجب تکامل و سلامت فرد می شود و به میزان قسمتی بستگی دارد که کودک در شیرخوارگی دریافت ‌کرده‌است. ارضای توجه مثبت غیر مشروط و دریافت غیر مشروط محبت و تأیید دیگران برای رشد و تکامل سلامت روانی افراد با اهمیت است.شخصیت های سالم فاقد نقاب و ماسک هستند و با خودشان رو راست هستند. چنین افرادی آمادگی تجربه را دارند.

 

به عقیده راجرز اساسی ترین خصوصیت سالم زندگی هستی دارا است یعنی آماده است که در هر تجربه ساختاری را در یابد و بر اساس مقتضیات تجربه لحظه بعدی به سادگی دگرگون شود. انسان سالم به ارگانیزم خودش اعتماد می‌کند. هر چه سلامت روان انسان بیشتر باشد آزادی عمل و انتخاب بیشتری را احساس و تجربه می‌کند، انسان سالم محدودیت فکری و عمل خویشتن را آزادانه انتخاب می‌کند. انسان سالم آفرینش‌گری دارد زیرا انسان خلاق با محدودیت های اجتماعی و فرهنگی هماهنگی وسازش منفعلانه ندارد، تدافعی نیست و به تمجید وستایش دیگران نیز دلخوش نمی کند.

 

– نظریه ی آلبرت الیس[۳۵]:

 

الیس در پیدایش بیماری عاطفی یا سلامت روانشناختی هر سه عامل فیزیولوژیکی، جسمانی و روانشناختی را مورد توجه قرار می‌دهد. الیس از لحاظ گرایش‌های انسانی تا حدودی زیاد با مازلو شباهت دارد. به نظر او سلامت روانی انسان از تمایلات ذاتی و نامطلوب هر انسانی برای نیاز مفرط به برتری از دیگران و همه فن حریف شدن، توسل به عقاید احمقانه و بدبینانه، پرداختن به تفکرات آرزو مندانه و توقع خوش رفتاری و خوبی مداوم ‌از دیگران، محکومیت خویشتن و تمایلات عمیق به زود رنجی و آشفتگی ناشی می شود. اگر انسان ‌به این تمایلات طبیعی و در عین حال ناسالم خودش نرسد، دیگران و دنیای خارج را مورد سرزنش و نکوهش قرار می‌دهد. الیس معتقد است که افکار منطقی ‌و عقلی به عواقب و پیامدهای منطقی منتهی می شود و در نتیجه به سلامت روانی فرد ختم می شود. به طور خلاصه ویژگی‌های سلامت روانشناختی ازدیدگاه الیس عبارتند از:

 

۱-عشق ورزیدن به دیگران و جویای محبت آنان شدن، اما فرد سالم در جستن محبت دیگران افراط نمی کند.

 

۲-انجام دادن کار به خاطر نفس کار نه به خاطر دیگران لذت بردن از فعالیت خود نه از نتایج آن، فرد سالم با این عمل به سوی کمال حرکت می‌کند.

 

۳-طبیعی بودن، ناکام شدن و در صورت عدم توانایی مقابله با ناکامی انسان سالم آن را می پذیرد. انسان سالم درهنگام ناکامی موقعیت را تخریب نمی کند بلکه سعی دارد آن را به صورت عینی ادراک نماید.

 

۴-نسبت ندادن شکست‌ها به عوامل بیرونی، چون موارد بیرونی به خودی خود موجب اختلال و ناسلامتی نمی شوند مگر این که فرد تلقین به نفس نماید.

 

۵-عدم ترس شدید از خطرهای بالقوه، انسان سالم سعی می نمایند تا حد امکان احتمال خطررا کاهش دهد ولی از آن بیش از حد بینماک و هراسناک نمی شود.

 

۶-تلاش برای کسب استقلال و مسئولیت و عدم روگردانی ازکمکهای دیگران در صورت لزوم.

 

۷-انجام وظیفه محوله از خصوصیات انسان سالم است. فرد سالم زندگی را همراه با مسئولیت و حل مشکلات آن لذت می‌داند.

 

۸-فرد سالم بیش از آن که به گذشته فکر کند به حال و وضعیت موجود یعنی«اینجا واکنون» توجه دارد.

 

۹-کمک کردن به دیگران و نگران ‌در مورد مشکلات دیگران، در صورت عدم توفیق کمک به دیگران وضعیت آن ها و مشکل آنان را می پذیرد.

 

۱۰-فرد سالم برای هر مشکل راه حلهای مختلفی را درنظر دارد و سعی دارد که بهترین راه حل در حد توانش انتخاب کند.به نظر فرد سالم راه حلهای موجود نسبی هستند و بر حسب موقعیت تغییر پذیر هستند.

 

۱۱-فرد سالم ، نگرش ها و رفتارش« الزام و اجبار» ندارد و می‌تواند خودش را از قید و بندها رها نماید و در جهت سلامتی نفس حرکت کند(محرابی، ۱۳۸۷).

 

۲-۹- نظریات نوین مبتنی بر شناخت درمانی:

 

افراد دارای سلامت روان معتقد به یک سیستم اعتقادی و ارزشی هستند و خصوصیات نظام و اعتقاد او نیز منطبق با ادراک او از واقعیات است. طرز تفکر چنین فردی فاقد خصوصیات تعمیم پذیری، مبالغه کردن، فیلتر ذهنی و… است. فرد دارای سلامت روانشناختی به جنبه‌های مثبت خود به اندازه کافی و به صورت واقع بینانه توجه می کند. چنین فردی در حیطه طبیعی خودش گام بر می‌دارد ونهایتاً صادقانه مسئولیت رفتار و تفکرش را می پذیرد(اوی، ۱۹۹۳)

 

– نظریه ی ویلیام گلاس[۳۶]:

 

انسان سالم بنابر به نظریه گلاس کسی است که دارای ویژگی های زیر می‌باشد:

 

۱-واقعیت را انکار نکند ودرد ورنج موقعیت ها را با انکار کردن نادیده نگیرد، بلکه با واقعیت ها به صورت واقع گرایانه ای روبرو شود.

 

۲-هویت موفق داشته باشد. یعنی هم عشق و محبت بورزد و هم عشق و محبت دریافت کند. هم احساس ارزشمندی کند و هم دیگران احساس ارزشمندی او را تأیید کنند.

 

۳-مسئولیت زندگی و رفتارش را بپذیرد و به شکل مسئولانه رفتار کند. پذیرش مسئولیت کامل‌ترین نشانه سلامت روانشناختی است.

 

۴-توجه او به لذت دراز مدت تر،منطقی تر و منطبق با موقعیت باشد.

 

۵- بر زمان حال وآینده تأکید نماید نه بر گذشته و تأکید او بر آینده نیز جنبه دور نگری داشته باشد نه به صورت خیال پردازی باشد. واقعیت درمانی گلاس نیز بر سه اصل: قبول واقعیت، قضاوت در درستی یا نادرستی رفتار و پذیرش مسئولیت رفتار و اعمال استوار است و چنانچه در شخص این سه اصل تحقق یابد نشانگر سلامت روان- شناختی است(گلاس، ۱۹۶۵).

 

– نظریه اسکنیر[۳۷]:

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...