در این فصل به بررسی کلیات تحقیق پرداخته می شود. ابتدا مساله اصلی تحقیق بیان می گردد، سپس اهمیت و ضرورت تحقیق مورد بررسی قرار می گیرد و در ادامه به اهداف اساسی تحقیق، سوالات و فرضیه های تحقیق، مدل تحقیق، جنبه جدید بودن و نوآوری تحقیق و تعریف واژه ها و اصطلاحات تخصصی تحقیق پرداخته شده و در انتها نیز ساختار تحقیق ذکر شده است.
 

جزییات بیشتر درباره این پایان نامه :

 

دانلود پایان نامه:بررسی رابطه بین اعتماد سازمانی، انتقال دانش، خلق دانش و نوآوری سازمانی (مطالعه موردی: بیمه آسیا)

 

 

 

 

 

 

1-1-     بیان مسأله
اعتماد یکی از موضوعات مهم در روابط انسانی و زندگی سازمانی است (یلماز،2008) . به طور کلی اگرچه رعایت مقررات اداری و ساختاری سازمان وروابط اداری بسیار مهم است، اعتماد  هم میان افراد سازمان امری مهم و قابل توجه است. اعتماداساس موفقیت در زندگی شخصی و روابط کاری می باشد و در واقع تمام روابط سازمانی بر مبنای اعتماد ایجاد می شود و نکته مهم این است که مدیریت و کارکنان باید به اهمیت اعتماد و چگونگی  ایجاد ،ترویج و ارتقاء آن در سازمان توجه نمایند (فیتذ روی،2007).

همچنین دنیای متغیر امروز ایجاب می کند که سازمان ها برای بقاء و رشد به دنبال ابزارهای نوین باشند. یکی از ابزارهایی که می تواند سازمان ها را در تأمین این اهداف یاری دهد، مدیریت دانش است. مدیریت دانش فرآیندی است که به سازمان ها کمک می کند اطلاعات و دانش مهم را بیابند، گزینش، سازماندهی و منتشر کنند و تخصصی است که برای فعالیت هایی مانند حل مشکلات، آموختن پویا و تصمیم گیری ضروری است (تسانگ هو، 2010). مدیریت دانش می تواند گستره ای از ویژگیهای عملکرد سازمانی را با قادر ساختن سازمان به «عملکرد هوشمندانه تر» بهبود بخشد(ویگ، 1999).

از دیگر سو در عصر حاضر سازمان ها به صورت فزایند های با محیط های پویا و در حال تغییر مواجه اند. بنابراین، به منظور بقا و پویایی خود مجبورند که خود را با تغییرات محیطی سازگار سازند. به  بیان دیگر، با توجه به سرعت شتابنده تغییرات و تحولات علمی، تکنولوژیک، اجتماعی، فرهنگی و … در عصر حاضر، سازمان هایی موفق و کارآمد محسوب می شوند که علاوه بر هماهنگی با تحولات جامعه امروزی، بتوانند مسیر تغییرات ودگرگونی ها را نیز در آینده پیش بینی کرده و قادر باشند که این تغییرات را در جهت ایجاد تحولات مطلوب برای ساختن آینده ای بهتر هدایت کنند. با وجود این، مشاهدات و مطالعات نشان می دهد که بسیاری از سازمان ها نه تنها نوآور و خلاق نیستند بلکه حتی در هماهنگی با تحولات و پیشرفت ها و

 

تغییرات عصر حاضر نیز ناتوان مانده و اغلب با شیوه‌های ناکارآمد سنتی اداره می شوند(آقاداود و همکاران، 1389: 10).

از سویی در متون مدیریت راهبردی، نوآوری را به عنوان عامل مهم و حیاتی برای سازمان ها به منظور ایجاد ارزش و مزیت رقابتی پایدار در محیط پیچیده و متغیر امروزی می بینند. سازمان ها با نوآوری بیشتر، در پاسخ به محیط های متغیر و ایجاد و توسعه قابلیت های جدیدی که به آن ها اجازه دهد به عملکرد بهتری برسند موفق تر خواهند بود(مانتس و همکاران ، 2004: 209). نوآوری عمری به درازای عمر بشر دارد، زیرا بشر همواره به دنبال یافتن راه‌های جدید برای انجام کارهای خود بوده است. بدون نوآوری ، دنیایی که در آن زندگی می کنیم چهره ای کاملاً متفاوت خواهد داشت. امروزه با توجه به شرایط رقابتی، سازمان ها در معرض تحول و دگرگونی بوده و موفقیت نهایی و حتی گاهی بقای سازمان ها به میزان توانایی برنامه ریزان در ایجاد نوآوری و زمینه های اجرای آن و به کارگیری افکار و ایده های نو بستگی دارد. برای سازمانی که در محیط متغیر و بدون قطعیت به رقابت می پردازد، نوآوری (ایجاد، انتقال، واکنش و تغییر ایده ها) برای رشد، موفقیت و بقای سازمان عامل حیاتی به شمار می رود (ملاحسینی و برخوردار، 1386: 80). کنتر در تعریف خود از نوآوری برفرآیند آن تأکید کرده و نوآوری را فرآیند گردآوری هر نوع ایده جدید و مفید برای حل مسأله می خواند و معتقد است که نوآوری شامل شکل گرفتن ایده، پذیرش و اجرای ایده های جدید در فرآیند، محصولات و خدمات است (کنتر، 2007: 22).

اساسی ترین مشخصه سازمان های هوشمند قرن بیست و یکم، تاکید بر دانش و اطلاعات است. دانش ابزار قدرتمندی است که می تواند تغییرات را در جهان به وجود آورد و نوآوری را ممکن سازد از طرفی امروزه در جوامع مختلف و به تبع آن در سازمان افراد از عدم اعتماد به همکاران و مسئولان دولتی رنج می برند و همین عدم اعتماد، موجب کاهش تشریک مساعی کارکنان و مسئولان و همچنین انصراف آن ها از مشارکت با زیر دستان و نتیجه آن بی تفاوتی و بی انگیزشی افراد و کارکنان برای انتقال دانش می شود(قهرمانی، 1393).  همچنین اعتماد برای تسهیم دانش مهم است. اعتماد می تواند هم به سمت مدیران و هم به سمت همکاران هدایت شود و پیش نیاز تبادل در تسهیم دانش است. دریافت کننده دانش می بایستی بتواند به دقیق بودن اطلاعات اعتماد داشته باشد و فرستنده دانش نیز می بایستی مطمئن باشد که اطلاعات او به طور مناسب مورداستفاده قرار گیرد. هم اعتماد و هم تلافی برای شبکه های اجتماعی مشخص که در تسهیم دانش بسیار مهم هستند، ضروری است. یک محیط با اعتماد می بایستی هدایتگر انتقال دانش باشد، چون بدون آن یک سازمان مجبور است مجموعه قوانینی را برای حکومت بر هر تعامل ایجاد نماید. این بوروکراسی در حال رشد، زمان را کند می سازد و احتمال مشارکت کارکنان در تعاملات را کاهش می دهد. حتی شبکه های تسهیم دانش بین فردی نیز به اقتضای اعتماد فردی متکی هستند(رهنورد و صدر، 1388).

بنابراین با در نظر گرفتن موارد ذکر شده و نیز اهمیت این عوامل (اعتماد سازمانی، انتقال دانش، خلق دانش و نوآوری سازمانی) در سازمان ها، جهت بهبود وضعیت نوآوری و کشف فرصت ها، بهبود وضعیت مدیریت دانش(انتقال و خلق دانش) و اعتمادسازمانی و در نهایت ارتقاء همه جانبه عملکرد، بهره وری و ارائه خدمات بهتر در بیمه آسیا،  به نوعی می توان ادعا نمود که دغدغه محقق در تحقیق حاضر نیز بررسی رابطه بین اعتماد سازمانی، انتقال دانش، خلق دانش و نوآوری سازمانی  در بیمه آسیا شهر تهران می باشد، بنابراین مساله اصلی تحقیق این است که:

وضعیت بیمه آسیا از نظر اعتماد سازمانی، انتقال دانش، خلق دانش و نوآوری سازمانی چگونه بوده و  فواید، مزایا و نتایجی که با تمرکز بر رابطه بین اعتماد سازمانی، انتقال دانش، خلق دانش و نوآوری سازمانی  برای بیمه آسیا حاصل می شود چیست؟

1-2-     اهمیت و ضرورت انجام تحقیق
تأثیر اعتماد سازمانی در بهبود و رشد کارایی و اثربخشی سازمانی، در سازمان های با شبکه های دیوان سالارانه و مبتنی بر دانش، و نیز ایجاد همکاری میان فردی درون سازمانی بسیار اهمیت دارد (تیلر، 2003: 558). اعتماد، اثربخشی ارتباطات سازمانی، همکاری و تعاون سازمانی را افزایش می دهد. علاوه بر این، اعتماد از عوامل مهم و مؤثر بر اثربخشی رهبری، رضایت کارکنان، تعهد و عملکرد سازمانی است. در سازمان ها و شرکت هایی که ممکن است تعارض ها و ناسازگاری های کارگری و کوچک سازی، موجب کاهش اعتماد در بین روابط کارکنان و مدیران گردند، اعتماد درون سازمانی، بسیار اهمیت دارد(دیرکس و فرین، 2011). پیش بینی می شود که با افزایش اعتماد در سازمان و تأثیر آن بر تولید دانش، بتوان مفاهیم و ملزومات نظری و عملی شکلگیری دانش سازمانی مؤثر را ایجاد کرد. درک جامع و کامل از تأثیر انواع گوناگون اعتماد بر نوآوری، بسیار با ارزش و مفید است و مدیران سازمان ها باید با دقت بیشتری تأثیر انواع مختلف اعتماد سازمانی (لیاقت و شایستگی، خیر خواهی و اعتماد پذیری) را بر جنبه های مختلف نوآوری سازمانی مورد توجه قرار دهند. برای مثال، اگر شرکتی به توسعه نوآوری های رفتاری تمایل داشته باشد، خیرخواهی و اعتماد عمودی بین اشخاص، مهم است. در ضمن، انواع غیرشخصی اعتماد سازمانی می تواند با توسعه منابع انسانی و ساختارهای سازمانی تقویت گردد. بنابراین، ترکیبی از توسعه منابع انسانی و راهبرد ها، می تواند برای توسعه اعتماد غیرشخصی به منظور رشد نوآوری سازمانی استفاده گردد(الونن و همکاران، 2008: 161).

با ورود به هزاره سوم بسیاری از سازمان‏ها و تامین کنندگان آنها با شرایط رقابتی سخت و تنگاتنگ هم در سطح بازارهای جهانی که به سرعت در حال تغییر است و هم در سطح داخل مرزهای سازمان، روبرو هستند. مشتریان امروزی تقاضاهای بیشتر و جزئی تر داشته و به دنبال محصولات و خدمات ارزان تر، با کیفیت بالاتر و زمان تحویل سریع تر می باشند (فریتچ و وولنبرر، 2006).  در این شرایط مدیریت دانش به عنوان یک منبع مهم در زمینه ایجاد مزیت رقابتی شمرده می شود. در شرایط رقابتی کنونی، عوامل مؤثر بر موفقیت سازمان‏ها صرفاً مربوط به سرمایه، نیروی کار و مواد خام نمی باشند؛ بلکه وابسته به توانایی سازمان در تولید دانش میان همه اعضای سازمان می باشد (تسانگ هو، 2010). چرا که سازمان‏ها باید محیطی برای تسهیم، انتقال و تبادل دانش در میان اعضاء به وجود آورند و افراد را، در جهت با مفهوم کردن تعاملاتشان، آموزش دهند (نوناکا، 1995). بنابراین سازمان موفق سازمانی است که دائماَ دانش نوینی را خلق کرده ، آن را به طور گسترده در سراسر سازمان منتشر نموده و به سرعت چنین دانشی را در تولید محصولات جدید به کار بندد (شر پیتر و لی ویوید، 2004).

پیشرفت ها و تغییرات سریع در فناوری اطلاعات و ارتباطات، بالا رفتن سطح انتظارات جامعه، تقاضاهای جدید مشتریان، افزایش رقابت بین ارائه دهندگان خدمات و … همه و همه منجر به کاهش تقاضا برای خدمات سنتی وافزایش تقاضا برای خدمات جدید گردیده است؛ بنابراین نوآوری دارای اهمیت بسیاری است، اهمیت آن از جنبه فردی اینگونه است که عامل رشد و شکوفایی استعدادها و سوق دهنده به سوی خود شکوفایی است (جانسن و ون یپرن، 2004)، و از جنبه سازمانی عامل پیدایش سازمان؛ عامل تولیدات و خدمات ؛ عامل افزایش کمیت، تنوع تولیدات و خدمات؛ عامل افزایش کیفیت تولیدات و خدمات و موفقیت در رقابت؛ عامل کاهش هزینه ها، ضایعات و اتلاف منابع؛ عامل افزایش انگیزش کاری کارکنان سازمان؛ عامل ارتقای سطح بهداشت روانی و رضایت شغلی کارکنان سازمان؛ عامل ارتقای بهره وری سازمان؛ عامل موفقیت مجموعه مدیریت و کارکنان سازمان؛ عامل رشد و بالندگی سازمان؛ عامل تحریک و تشویق حس رقابت ؛ عامل کاهش بوروکراسی اداری؛کاهش پشت میزنشینی و مشوق عمل گرایی؛ عامل تحریک و مهیا کردن عوامل تولید است (آقاداود و همکاران، 1389).

همچنین در راستای اهمیت و ضرورت تحقیق حاضر می توان اینگونه بیان نمود که اعتماد به سرپرستان نیز در ایجاد رفتارهای نوآورانه زیردستان بسیار مؤثر است. علاوه بر این، چادهری کشف کرد که احساسات و شناخت مبتنی بر اعتماد، تأثیر مثبتی بر اشتراک دانش دارند. در پژوهشی مشابه، لوین و کراس کشف کردند که خیرخواهی و شایستگی مبتنی بر اعتماد، میان علاقه وافر به دانش، و درک و دریافت آن دانش رابطه ایجاد می کند (لوین و کروس، 2004). همچنین زولانسکی و همکارانش بیان کرده اند که ارزش اعتماد درک شده به منبع، موجب کارایی در انتقال دانش درون سازمان می گردد. در نهایت، موراداین، رنزل و ماتزلر ، کشف کردند که اعتماد با اشتراک دانش درون و بین گروه ها، ارتباط مثبت و معناداری دارد (موراداین و همکاران، 2005).

در جهت اهمیت موضوع حاضر می توان اینگونه بیان نمود که امروزه با بررسی تاریخی روند بوجود آمدن شرکت ها و سازمان ها در دهه‌های گذشته در می‌یابیم این شرکت ها و سازمان‌ها به علت عدم تطابق خود با روند تحولات اجتماعی و جهانی، همانند دایناسورهایی که تطبیق‌پذیری با محیط را از دست داده و محکوم به فنا شدند، دیگر کارایی لازم را در عرصه رقابت های اقتصادی ندارند. زیرا سازمان ها با ساختارهای سنتی توان و انعطاف لازم برای همسویی با تغییرات پیرامونی ناشی از جهانی شدن اقتصاد و پیچیدگی های ناشی از آن را ندارند و برای بقاء خود ناچارند تغییر ساختار دهند یا خود را به ابزارهایی مجهز کنند تا توان مقابله با تحولات جهانی را به دست آورند. یکی از مهمترین این ابزارها، توجه و تمرکز بر اعتماد سازمانی، انتقال دانش، خلق دانش و نوآوری سازمانی است.

انگیزه انتخاب موضوع حاضر را می توان اینگونه بیان نمود که محقق با جامعه آماری آشنایی داشته و از مسائل و مشکلات آن همچون مدیریت دانش و یادگیری ناکارآمد، عملکرد پایین سازمانی و عدم توجه به اعتماد و نوآوری سازمانی آگاهی دارد. همچنین با توجه به فضای رقابتی موجود حاکم در بین شرکت های بیمه ای  محقق بر آن شد تا با انجام تحقیقی با محوریت اعتماد سازمانی، انتقال دانش، خلق دانش و نوآوری سازمانی  گامی کوچک در راستای ارتقاء همه جانبه بهره وری برداشته باشد. هر چند اهمیت و ضرورت اعتماد سازمانی، انتقال دانش، خلق دانش و نوآوری سازمانی  بر همگان آشکار است، اما در فوق به برخی از آنها اشاره گردید، با توجه به موارد مطرح شده می توان اینگونه بیان نمود که انجام تحقیقی با عنوان بررسی رابطه بین اعتماد سازمانی، انتقال دانش، خلق دانش و نوآوری سازمانی  در بیمه آسیا شهر تهران دارای اهمیت بوده و ضرورت دارد.

1-3-     اهداف تحقیق
اهداف تحقیق به شرح زیر می باشند:

هدف اصلی:

هدف اصلی پژوهش حاضر تجزیه و تحلیل رابطه بین اعتماد سازمانی، انتقال دانش، خلق دانش و نوآوری سازمانی در راستای بهبود وضعیت نوآوری و کشف فرصت ها، بهبود وضعیت مدیریت دانش و اعتمادسازمانی  و در نهایت ارتقاء همه جانبه بهره وری در بیمه آسیا، می باشد.

اهداف فرعی:

بررسی رابطه بین اعتماد سازمانی و انتقال دانش در بیمه آسیا.
بررسی رابطه بین اعتماد سازمانی و خلق دانش در بیمه آسیا.
بررسی رابطه بین اعتماد سازمانی و نوآوری سازمانی در بیمه آسیا.
بررسی رابطه بین انتقال دانش و خلق دانش در بیمه آسیا.
بررسی رابطه بین انتقال دانش و نوآوری سازمانی در بیمه آسیا.
بررسی رابطه بین خلق دانش و نوآوری سازمانی در بیمه آسیا.
 

 

 

1-4-     چارچوب نظری تحقیق
طی دهه اخیر، مشاهده شده است که سازمان­ها با چالشی جدید مواجه بوده‌اند از جمله ویژگی‌های چالشی افزایش رقابت، افزایش نرخ تولید، نوآوری فرآیند و خدمات و افزایش تاکید بر مدیریت زمان قابل ذکر هستند (وانگ، 2011). علاوه بر این، به نظر می‌رسد که تداوم رقابت بیشتر وابسته به چگونگی ارتقاء و مدیریت قابلیت‌های نوآوری سازمان باشد. افزایش نوآوری برآورده ساختن نیازهای مشتری، ربودن بازارهای جدید، کاهش هزینه‌ها افزایش نرمش پذیری تولید و غیره را میسر می‌سازد. نوآوری که در محیط سازمانی رخ می‌دهد تحت عنوان نوآوری سازمانی اطلاق می‌شود که می‌تواند به تفسیر گیرندگان در بهینه‌سازی عملکرد سیستم از طریق، صرف منابع و تلاش بیشتر بر روی عوامل شناسایی شده مهم یاری رساند (وانگ، 2011). چرا که در جهان امروز به ویژه جهان سازمان ها، دستخوش تغییر و تحولات شگرف و مداوم است و تمامی ابعاد سازمان ها از محیط داخلی تا محیط خارجی، از عوامل انسانی تا غیر انسانی و … همگی با شتابی خیره کننده در حال تبدیل از حالتی به حالت دیگرند (جیانگ و لی، 2008). در چنین شرایطی و با توجه به افزایش روز افزون شدّت رقابت میان سازمان ها در قرن کنونی، آن ها همواره به دنبال راه هایی برای کسب مزیت رقابتی و پیروزی در میدان رقابت می باشند. نوآوری یکی از ابزار های کسب مزیت رقابتی برای مدیران سازمان های کنونی به شمار می‏آید که در این راستا باید به تقویت توان نوآوری سازمان ها و شرکت ها پرداخت که اولین قدم در این مسیر، شناخت عوامل مؤثر بر روی نوآوری سازمانی شرکت‏ها می باشد که در این راستا در تحقیق حاضر قصد داریم که به بررسی رابطه بین اعتماد سازمانی، انتقال دانش، خلق دانش و نوآوری سازمانی در شرکت بیمه آسیا بپردازیم که در ادامه به مدل مفهومی مورد نظر تحقیق اشاره می شود.

 

 

 

 

 

 

1-5-     مدل تحقیق
هر مدل مفهومی به عنوان نقطه شروع و مبنایی جهت انجام مطالعات و تحقیقات است، به گونه ای که متغیرهای مورد نظر تحقیق و روابط میان آنها را مشخص می کند. به عبارت دیگر می توان گفت که به صورت ایده آل مدل مفهومی یا همان نقشه ذهنی و ایزار تحلیلی یک استراتژی جهت شروع و انجام تحقیق است به گونه ای که انتظار می رود در حین اجرای تحقیق متغیرها روابط و تعاملات بین آنها مورد بررسی و آزمون قرار گرفته و حسب ضرورت تعدیلاتی در آنها انجام شده است و عواملی نیز از آنها کم و یا به آنها اضافه شود (سکاران، 1390). هدف تحقیق حاضر بررسی رابطه بین اعتماد سازمانی، انتقال دانش، خلق دانش و نوآوری سازمانی  در بیمه آسیا شهر تهران می باشد، لذا متغیر‌های تحقیق را می توان به شرح زیر نام برد:

عامل بیمه؛ عامل سیاست داخلی؛ عامل درون سازمانی؛ عامل  ساختاری .

 

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...