زدواج مِیسَر یا فرندی |
۱ـ۱۳ـ۳ میسر در لغت
میسر از الیسر به ضم «ی» و سکون «س» که به معنای سهولت و آسانی است که متضاد کلمه عُسر به معنای سختی و دشواری است.[۱]
با توجه به اعتراضها و اشکالهایی که عامه مردم به این ازدواج وارد نمودند، طراح ازدواج فرندی نام آن را به ازدواج مِیسَر تغییر داد.[۲]
۱ـ۱۳ـ۴ سبب نامیده شدن این ازدواج به ازدواج فرندی
نامیده شدن این ازدواج به ازدواج فرندی به پیشنهاد شیخ عبد المجید الزندانی[۳] میباشد. این نامگذاری حقیقی نیست بلکه، در برابر (boy friend, girl freind) دوست پسر و دوست دختر که در غرب رواج دارد، آمده است. گفتنی است، این گونه ازدواج ارتباطی با نکاح خدن در دوره جاهلیت ندارد.[۴]
در قرآن به نکاح خدن اشاره شده است، آنجا که میفرماید: «غیر مسفحت و لا متخذات اخدان» [۵] یعنی: خلوت کردن به طور سری[۶] و خدن: یعنی دوست زن که به طور پنهانی با وی زنا میکند.[۷] و همچنین «ذات الخدن من النساء»؛ یعنی: زنی که به طور پنهانی زنا میکند.[۸] و ابن جریر از ابنعباس نقل میکند: «المسافحات»؛ یعنی: زنانی که به طور آشکار زنا میکنند و «المتخذات اخدان»؛ یعنی: زنانی که فقط یک دوست دارند.[۹]
۱ـ۱۳ـ۵ حکم شرعی ازدواج فرندی
در اینکه حکم ازدواج فرندی چیست، سه نظر عمده وجود دارد :
الف) جواز: این ازدواج جایز است؛ به شرط اینکه در متن عقد چشمپوشی زن از حقوق خود به صورت موقت نوشته شود و به نیت طلاق نباشد. از جمله کسانی که این نظر را دارند، شیخ عبد المحسن العبیکان مشاور در وزارت عدل سعودیه و عضو مجلس شورا، شیخ عبد الحمید حمد عضو مجلس شورای اسلامی در دانمارک و شیخ ابو حسن رئیس گروه فتوی در الازهر میباشند.
استدلال این افراد بر این است که چون همه ارکان و شرایط آن، ازجمله: صیغه، موافقت ولی، حضور شاهدان و مهر کامل است، ازدواجی صحیح میباشد وگذشتن از حقوقی مانند: مسکن، شرط صحت نکاح نیست و هیچ ایرادی ندارد و وجود و عدم آن هیچ اثری بر ازدواج نخواهد داشت. همچنین بر این عقیدهاند که این ازدواج با روح شریعت و مقاصد عامه سازگار است زیرا به ازدواج و آسان گرفتن آن دعوت میکند.[۱۰]
ب) تردید: بعضی از اهل علم در حکم این ازدواج تردید کردهاند که از جمله میتوان شیخ سید طنطاوی و شیخ الازهر را نام برد. استدلال این افراد آن است که همه شرایط و ارکان این ازدواج کامل میباشد، پس نمیتوان آن را حرام دانست. در این نوع نکاح، زوجه باید از یک سری حقوق خود به طور موقت بگذرد، اما زوجین بعد از ازدواج، باید حقوق یکدیگر را رعایت کنند. همچنین دکتر محمد رأفت عثمان عضو مجمع بحوث اسلامی در الازهر اضافه میکند که باید حقوق بچههایی که از این ازدواج به وجود میآیند و همچنین مسائل تربیتی آنان که در خانه غیر مستقر هستند نیز، در نظر گرفته شود.[۱۱]
ج) حرمت: عدهای هم به عدم حلال بودن آن معتقدند و به شدت با آن مخالف هستند که یکی از این افراد، دکتر فرید واصل مفتی سابق مصر است. وی بیان میکند که این ازدواج روابط درست زناشویی را محقق نمیکند و تنها هدف، ارضای شهوت است. زنی که ازدواج میکند، شریک همسر خود میشود که مسئولیت وحقوقی بر عهدهاش است، ولی ازدواج فرندی مقاصد شرعی ازدواج را محقق نمیکند.[۱۲]
۱ـ۱۴ ازدواج سیاحی
۱ـ۱۴ـ۱ سیاحی در لغت و اصطلاح
سیاحی به «السیاحه» و ماده آن در لغت، سیح و ساح به معنی رفتن و گشتن است. گفته میشود: «ساح فی الارض یا یسیح سیاحه و سیوحا و سیحا و سیحانا یا ذهب»، به معنی رفتن و همچنین به معنی «ذهب فی الارض للعباده و الترهب».[۱۳] در تاج العروس آمده است: «سیوح سیحان و السیح: فانه مطلق الذهاب فی الارض سواء کان للعباده او غیرها»[۱۴] در معجم الوسیط آمده است: «السائح: المنتقل فی البلاد للتنزه او للاستطاع و البحث و الکشف و نحو هذا و السیاح: المنتقل من بلد للتنزه او الاستطلاع و الکشف»[۱۵]
۱ـ۱۴ـ۲ حکم شرعی ازدواج سیاحی
ازدواج صیفی یا سیاحی به صورت شکلی و ظاهری هیچ مشکلی ندارد و همه ارکان و شرایط ازدواج صحیح را دارا میباشد، در اکثر اوقات هم در سند رسمی به ثبت میرسد و علاوه بر این اعلان هم میشود. اما نکته خاص آن این است که ازدواجی مستمر و دائم نیست و فقط برای مدت محدودی منعقد میشود. همچنین شبیه ازدواج به نیت طلاق است و رأی راجح عامه در مورد این ازدواج به صحت آن حکم میکنند و اگر در سند عقد آن به موقت بودن آن اشارهای نشده باشد، متعه محرمه است، ولی اگر موقت بودن آن ذکر شود، یعنی اجل مسمی داشته باشد، عقد شرعاً باطل است.[۱۶]
۱ـ۱۴ـ۳ مقصود از ازدواج سیاحی
ازدواج سیاح ازدواج است که همه ارکان وشرایط نکاح را دارا میباشد. مشخصه خاص این نوع نکاح این است که برای مدت محدود و بدون استمرار میباشد. این نکاح به این صورت منغقد میشود که بعضی از گردشگران کشوری با دختران کشور سیاحی ازدواج میکنند و اکثرشان نیتی برای استمرار این ازدواج ندارند و بعد از مدتی قصد طلاق خواهند داشت. در بیشتر موارد، این ازدواجها برای همان مدت تعطیلی استمرار دارند و از آنجا که این ازدواج بیشتر در فصل تابستان که زمان مرخصی و تعطیلات است صورت میگیرد، به آن ازدواج صیفی یا تابستانی نیز گفته میشود و سبب روی آوردن افراد به این نوع نکاح را دلایلی ازجمله بالا رفتن سن ازدواج، پایین بودن مستوای معیشتی، زیر خط فقر بودن اکثر مردم، وضع اقتصادی خیلی سخت، بالا بودن مهریهها و بالا بودن مخارج ازدواج دانستهاند.[۱۷]
۱ـ۱۵ ازدواج معاطاتی
۱ـ۱۵ـ۱ مفهوم معاطات
معاطات در لغت مصدر از باب مفاعله (عاطی، یعاطی، معاطاه) است. این کلمه از ریشه «ع.ط.و» است و در لغت به معنای تناول، بخشش و دهش میباشد.[۱۸] از اینرو، به مال بخشیده شده، «عطیّه» میگویند و جمع آن «عطایا» است. با توجه به خصوصیت باب مفاعله که بینالاثنین میباشد، معاطات به معنای آن است که میان دو نفر داد و ستدی واقع شود. فقها معمولاً معاطات را در باب بیع تعریف نمودهاند، ولی تفاوتی میان معاطات در بیع و سایر عقود وجود ندارد.
۱ـ۱۵ـ۲ منظور از نکاح معاطاتی
نکاح معاطاتی یعنی نکاحی که فقط به اعلام توافق و تراضی طرفین بسنده میشود و فاقد ایجاب و قبول لفظی باشد.[۱۹] نکاح معاطاتی بدون عقد و لفظ است و مرد و زن میگویند من راضی، تو راضی و بدون اینکه عقدی خوانده شود، با هم نزدیکی میکنند، مانند زنا که دو طرف راضی به آن هستند. ازدواج معاطاتی را هیچ فقیهی قبول ندارد.[۲۰]
۱ـ۱۵ـ۳ نظریه صحت نکاح معاطاتی
نظریه صحت نکاح معاطاتی در فقه امامیه جایگاهی ندارد و تقریباً هیچ یک از فقهای صاحب نام، نکاح معاطاتی را صحیح نمیدانند؛ البته صاحب جواهر، صحت نکاح به الفاظ غیرمخصوص را به فیض کاشانی و گروهی از ظاهریه نسبت داده و اظهار داشته است:
«نعم ربما ظهر من الکاشانی و بعض الظاهریه من أصحابنا الاکتفاء بحصول الرضا من الطرفین و وقوع اللفظ الدال على النکاح و الإنکاح».[۲۱]
بعضی نویسندگان از این عبارت چنین برداشت کردهاند که فیض کاشانی و برخی از ظاهریه نکاح معاطاتی را صحیح میدانند،[۲۲]در حالی که این برداشت نادرست است و عبارت صاحب جواهر ربطی به این مطلب ندارد. در واقع باید گفت که نکاح معاطاتی، نکاح بدون ایجاب و قبول لفظی است، در حالی که عبارت صاحب جواهر مربوط به احتمال صحت نکاح به الفاظ غیرمخصوص میباشد؛ یعنی: رابطه خاصی که ناشی از رضایت باطنی طرفین میباشد و این تراضی با الفاظی اعلام میشود که مورد تأیید شرع مقدس نیست. در سالهای اخیر، بعضی اشخاص نظریه صحت نکاح معاطاتی را مطرح کردهاند. از جمله اینکه: عقد یا قرارداد ازدواج به هر زبانی که باشد درست است و اگر هم بدون لفظ ویژهاش که «انکحتُ» یا نکاح کردم باشد، در صورتی که جریانی میان زن و مرد انجام گردد ـ چه با نوشتن یا گفتن یا اشاره یا هر طور دیگر که به روشنی دلالت بر انجام ازدواج کند ـ کافی است. برای مثال: کفش روی کفش گذاردن یا شیرینی به یکدیگر تعارف کردن یا هر اشاره و عملی دیگر که در عرف انجام دادن آنها دلیل بر انجام ازدواج است، همینها کافی میباشد و دیگر به صیغهای ـ چه عربی و چه به زبان دیگر ـ نیاز ندارد. عمده این است که معلوم باشد قضیه رفیقبازی و زنا در کار نیست بلکه، مقصود زناشویی و تشکیل زندگی جدید است ـ چه دائمی و چه موقت.[۲۳]
۱ـ۱۵ـ۴ نظریه بطلان نکاح معاطاتی
نظریه بطلان نکاح معاطاتی در فقه امامیه از اعتبار زیادی برخوردار است. تقریباً تمام فقهایی که متعرض بحث نکاح شدهاند، بر لزوم لفظی بودن ایجاب و قبول تأکید نمودهاند. به عنوان نمونه، امام خمینی (قدس سره الشریف) در این خصوص اظهار داشتهاند:
«النکاح على قسمین: دائم و منقطع، و کل منهما یحتاج إلى عقد مشتمل على إیجاب و قبول لفظین»؛[۲۴] یعنی: نکاح بر دو قسم دایم و منقطع میباشد و هر کدام محتاج عقدی است که مشتمل بر ایجاب و قبول لفظی باشد. ایشان در ادامه تأکید مینمایند که تنها رضایت قلبی طرفین کفـایت نمیکند و معاطاتی که در غالب معاملات جریان دارد، در عقد نکاح کفایت نمـیکند. عبارتی که نقل شد یا مـشابه آن در بسیـاری از منابع فقهی مشاهده میشود.[۲۵]
از نظر فقهای معاصر نیز نکاح مـعاطاتی اعـتباری ندارد و آنان نـوعاً ایجاب و قبول لفظ را لازم شمردهاند؛ به عنوان مثال آیت الله بهجت (رحمه الله علیه) در پاسخ سؤالی در مورد نـکاح معـاطات اظهار داشـتهاست:
«معاطات در مورد نکاح نیست».[۲۶]
آیتالله مکارم شیرازی (مد ظله) نیز در این خصوص گفتهاست:
«چیزی به نام ازدواج معاطاتی نداریم و چنین ازدواجی باطل است».[۲۷]
مـرحوم آیت الله گلپایگانی (رحمه الله علیه) نیز اظهار داشتهاست:
«حرام و زنا است».[۲۸]
آیت الله خامنهای (مد ظله العالی) گفتهاند:
«مشروع نیست».[۲۹]
و آیتالله صافی گلپایگانی (دامه برکاته) مینویسد:
«در نکاح، معاطات جاری نیست».[۳۰]
فرم در حال بارگذاری ...
[یکشنبه 1399-01-31] [ 04:28:00 ق.ظ ]
|