ازدواج سفید به معنای «همباشی» |
درباره تعریف ازدواج سفید میگویند: در این ازدواج که در غرب رایج است و به معنای «همباشی» نیز شناخته میشود؛ پیوندی است که به مدت زمان نامعلوم بین دو فرد برقرار میشود و فاقد مشروعیت اجتماعی و حقوقی است.
از نظر شرعی این ازدواج گناه محسوب میشود و از نگاه حقوقی و قانونی نیز، جرم است و همواره فرد با نوعی ترس و نگرانی از عواقب چنین ارتباطی دست و پنجه نرم میکند و این در حالی است که اگر این روابط ثبت شود، امکان اثبات متعلق بودن فرزند به پدر وجود دارد.[۱]
پس منظور از ازدواج سفید، زندگی مشترک زن و مرد بدون ازداوج رسمی است؛ یعنی: به گونه ای که زن و مرد بدون اینکه خطبه عقد یا صیغه بینشان جاری شود، برای زندگی زیر یک سقف میروند؛ البته معمولاً این اتفاق با آگاهی پدر و مادرها و خانواده هر دو طرف صورت میگیرد و آن دو مانند یک زن و شوهر با هم زندگی میکنند و نه همخانه، دوستانه و… و به علت اینکه جامعه ایران یک جامعه ایرانی ـ اسلامی میباشد و چنین پدیدههایی در آن به هیچ عنوان تعریف نشده است، به صورت مخفیانه انجام میشود. به همین منظور نیز، آماری درخصوص تعداد این نوع ازدواجها در دست نیست.
۱ـ۱۷ نکاح جهادی
جنـگ سوریـه سبـب شد تا بــرای اولیـن بار واژه ای به نـام جهـاد نـکاح به ادبیـات گـروههای سلـفی وارد شـود؛ جـهادی که صــرفا مخصوص زنان اسـت و درآن برای آســودگی خاطر سلفی ها، زنان خود را در اختیار آنها می گذارند. اولین بار هم یک روحانی وهابی سعودی این حکم را داد و بعدها منکرش شد.جهاد نکاح برای ارضای غرایز جنسی تروریستها رواج داده شد و از زنان مسلمان اهل سنت خواسته شده است تا خود را برای لذت های جنسی در اختیار تروریست ها و نیروهای نظامی مخالف دولت بشار اسد قرار دهند.[۲]
عـمده رسـانهها، شـروع ماجرای “جهـاد النــکاح” را فتوای منسوب به شیخ محمد عریـفی مبلغ مــذهبی اهل عربستان معرفی کردهاند. گفته میشد که شیخ عریفی در توییتر خود فتوا داده که زنان و دختران به “جهاد نکاح” بپیوندند. بعد از اینکه فتوای او در محافل عربی و اسلامی جنجال به پا کرد، حرفش را پس گرفت و در چندین تریبون مدعی شد که وی چنین فتوایی را صادر نکرده است. کسانی که این فتوا موجب خرسندی آنان شده و به آن عمل می کنند، به حرام شدن آن متقاعد نشدند و هنوز هم بسیاری از تروریست ها از یک سو؛ و زنان و دختران تاثیر گرفته از افکار سلفی و وهابی از سوی دیگر؛ برای شرکت در جهاد نکاح به سوریه می روند.[۳] همان طور که دیده شد تعرف مستقل از جهاد نکاحی و این که با کدام حکم شرعی اسلامی به این نکاح عمل میکنند دیده نشده است و همچنین با مراجعه به سایت های اهل سنت تعریفی مستقل از این ازدواج دیده نشده است فقط یک سری اخبار و گزارش هایی در خصوص این نوع نکاح در رسانهها دیده میشود که یک نوع بیدینی که هیچ ارتباطی با اسلام وازدواج اسلامی ندارد چون در این اخبار و سایت هایی که مراجعه میکنید مشاهده خواهید کرد که یک زن در روز به ازدواج چند مرد درمیآید که این موضوع مخالف احکام وارکان وشرایط ازدواج صحیح در اسلام است همان طور که بیان شد نکاح با زنی که در عده باشد یا زن شوهردار باطل است ، که نکاح جهادی همه این موارد را دارا میباشد.چنین نکاحی باتوجه به شرایط و ارکان ازدواج در اسلام باطل و زنا محسوب میشود .
۱ـ۱۸تعریف مذاهب خمسه
۱ـ۱۸ـ۱ معرفی مذهب إمامیه
بنیانگذار مذهب تشیع، خود نبی مکرم (صلی الله علیه وآله)
میباشد. در زمان رسول اکرم (صلی الله علیه وآله) از زبان ایشان روایات متعددی در خصوص کلمه شیعه علی (علیه السلام) مطرح بوده است. حدود ۴۲ روایت در منابع معتبر اهل سنت آمده که در آنها واژه «شیعه علی» از زبان پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله) استعمال شده است که از آن جمله، عبارتی میباشد که سیوطی در کتاب دُر المنثور آورده است در ذیل آیه هفتم سوره مبارکه بیّنه: «إِنَّ الَّذِینَ آَمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحَاتِ أُولَئِکَ هُمْ خَیْرُ الْبَرِیَّهِ» و نیز نقل است به فرموده رسول اکرم (صلی الله علیه وآله) که «أُولَئِکَ هُمْ خَیْرُ الْبَرِیَّهِ» درباره حضرت علی علیه السلام نازل شده است.
از جابر بن عبد الله انصاری نیز نقل میشود که گفته است: ما در کنار نبی مکرم (صلی الله علیه و آله) بودیم و امیرالمؤمنین (علیه السلام) آمد و پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) فرمود:
«وَأخرج ابْن عَسَاکِر عَن جَابر بن عبد الله قَالَ کُنَّا عِنْد النَّبِی صلى الله عَلَیْهِ وَسلم فَأقبل عَلیّ فَقَالَ النَّبِی صلى الله عَلَیْهِ وَسلم: وَالَّذِی نَفسِی بِیَدِهِ إِن هَذَا وشیعته لَهُم الفائزون یَوْم الْقِیَامَه».
همچنین روایات متعددی را بزرگان اهل سنت از اصحاب نبی مکرم (صلی الله علیه و آله) نقل کردهاند.
طبری به اسناد خودش در خصوص شأن نزول آیه هفتم از سوره مبارکه بیّنه از ابی الجارود از امام محمد باقر (علیه السلام) نقل میکند که پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود:
«أنتَ یا علی و شیعتکَ»؛ یعنی اینکه، مراد از این آیه، که بهترین انسان های روی زمین میباشند، ای علی! تو شیعیان تو هستند.[۴]
اما شیعه امامیه بزرگترین گروه از شیعیان هستند که به امام جعفر صادق (علیه سلام) منسوب میباشند و به امامت ۱۲ امام از اولاد حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) معتقدند. مذهب جعفری بر چهار اصل کتاب الله، سنت رسول اکرم (صلی الله علیه و آله)، اجماع و عقل مبتنی است، همچنین در این مذهب بیانات ائمه دوازدهگانه شیعه و عمدتاً بر احادیث منقول از امام صادق (علیه السلام) میباشد.[۵]
۱ـ۱۸ـ۲ معرفی اجمالی مذاهب اربعه
اولین مذهب از مذاهب چهارگانه اهل سنت، مذهب حنفی منتسب به امام ابوحنیفه نعمان بن ثابت بن زوطی مشهور به امام اعظم میباشد که بنابر قول مشهور متولد سال ۸۰ هجری در کوفه و در عصر عبدالمالک بن مروان خلیفه عموی و متوفای سال ۱۵۰ هجری در بغداد و شاگرد امام صادق علیه السلام است.
اجدادش در اصل ایرانی و اهل کابل یا ترمذ بودهاند. مشهورترین استاد وی حماد بن ابی سلیمان اشعری بوده است و از شاگردان ابوحنیفه نیز میتوان به ابو یوسف، ابو عبد الله محمد بن حسن شیبانی، زفر بن الهذیل و حسن بن زیاد لولویی کوفی اشاره کرد. او کتاب مستقلی را برای این مذهب تألیف نکرده است ولی شاگردانش مثل ابویوسف و محمد کتابهایی را تألیف کردهاند. اصحاب این مذهب را «اهل رأی» میخوانند.
در خصوص نحوه و منابع استنباط احکام، ابوحنیفه خود میگوید: برای استنباط احکام نخست به کتاب خدای تعالی مراجعه میکنم، اگر نتوانستم از کتاب خدا و سنت پیغمبر (صلی الله علیه و سلم) حکمی استنباط کنم، از گفتههای صحابه بهره میگیرم و بقیه را رها مینمایم و به قول دیگری عمل نمیکنم.
منابع تشریعیای که امام ابوحنیفه در استنباط مسائل به آنها اتکا مینمود، عبارت هستند از: قرآن، سنت نبوی، اتفاق نظر مجتهدان صحابه و دیگران، استحسان، اجماع، قیاس و عرف.[۶]
دومین مذهب در اهل سنت، مذهب مالکی نام دارد. شاخه مالکی از مذاهب فقهی و پیرو امام ابوعبدالله مالک بنانس معروف به امام دارالهجره و امام المدینه است. تاریخ ولادت وی را در سالهای ۹۰ تا ۹۵ هجری قمری در مدینه و وفاتش را در فاصله سالهای ۱۷۴ تا ۱۷۹ میدانند، اما قول مشهور برای تولد وی، سال ۹۳ هجری و برای وفات او، سال ۱۷۹ هجری میباشد.
منابع تشریع در فقه مالکی عبارت هستند از: قرآن کریم، عمل اهل مدینه، قول صحابی، مصالح مرسله، قیاس، سدّ ذرائع، اجماع، عرف و عادت، استحسان و استصحاب. او فقه فقهای هفتگانه را در مدینه فرا گرفت و سنت را همان چیزی میدانست که صحابه برآنند. بر عکس مؤسس حنفیه، امام مالک دارای کتاب است که معروفترین کتابهای او «المدونه الکبری» و «الموطأ» میباشد. پیروان این مذهب را «اهل حدیث» مینامند. از معروفترین شاگردان امام مالک میتوان به أبو عبد الله عبد الرحمن القاسم، عبد الله بن وهب بنمسلم و أشهب بن عبد العزیز القیس اشاره کرد.[۷]
شافعی نام سومین مذهب از مذاهب چهارگانه اهل سنت و جماعت است. بنیانگذار این مذهب، امام ابوعبدالله محمد بن ادریس شافعی قرشی است که ما بین سالهای ۱۴۶ تا ۱۵۰ هجری اما به قول مشهور در سال ۱۵۰ هجری در غزه به دنیا آمد ودر سال ۲۰۴ هجری در مصر وفات یافت. وی با ادغام کردن مذاهب حنفی و مالکی روشی نوین را بنا نهاد که از حدیث در آن بهره میجست. منابع تشریعیای در این مذهب قرآن کریم، سنت، اجـماع، قول صحابی و قیاس است ولی به استحسان و مصالح مرسله اعتنا نمیشود و آن را مردود میدانند. پیروان این مذهب را نیز «اهل حدیث» میگویند.
در این مذهب دو قول قدیم و جدید وجود دارد که استناد شافعی در فتاوی قدیم برخلاف قول جدید، به گفته صحابه بوده است. وی در سال ۱۹۵ هجری کتاب قدیم خود با نام «الحجه» را نوشت و شاگردانش قول جدید وی را کتابی با نام «الاُمّ» گردآوری نمودند. از معروفترین شاگردان امام شافعی میتوان به أبو یعقوب یوسف بنیحیی البویطی، أبو إبراهیم إسماعیل بنیحیی المزنی و الربیع بنعبد الجبار المرادی اشاره نمود.[۸]
مذهب حنبلی در میان مذاهب فقهی اهل سنت، از نظر پیدایش و پیروان، در رتبه چهارم است. مؤسس مذهب حنبلی، امام ابوعبدالله أحمد بن محمد بنحنبل شیبانی است که در سال ۱۶۴ هجری در شهر بغداد زاده شد و در سال ۲۴۱ هجری در همانجا دار فانی را وداع گفت. او ریشه عربی داشت.
ابن حنبل از خواص اصحاب و شاگردان امام شافعی بود که پس از جدا شدن از استادش، امام شافعی، مذهب جدیدی را در فقه پی نهاد که بنیادهای این فقه بر: کتاب الله، سنت، فتاوی صحابه، اجماع، قیاس، استصحاب، مصالح مرسله و سدّ ذرایع استوار بود. مهمترین اثر او «مسند» است. معروفترین شاگردان امام أحمد، الأثرم أبوبکر محمد بنهانی الخراسانی البغدادی، أحمد بنمحمد الحجاج المروزی و أبو القاسم عمد بنأبی علی الحسین الخرقی البغدادی میباشند. همچنین از مشاهیر نشر مذهب حنبلی باید به أحمد تقی الدین أحمد بنتیمیه معروف به ابن تیمیه اشاره کرد.[۹]
۱ـ۱۹ نظر علمای امامیه در مورد حکم شرعی ازدواج های نو ظهور
همانگونه که در قبل بیان شد، اکثر علمای اهل سنت در مورد حکم شرعی ازدواج های نوظهور نظر واحدی ندارند؛ عدهای به صحیح بودن ازدواج و عدهای به حرمت و تردید و توقف قائلند، اما برای آگاهی از نظر علمای امامیه در خصوص این مسئله (ازدواج های نو ظهور)، در ذیل، متن استفتا از برخی مراجع معظم امامیه در خصوص این مسئله بیان میشود:
۱ـ بر اساس فقه شیعه، آیا ازدواجهای مدنی و نوظهور صحیح هستند یا فاسد؟
۲ـ بر اساس فقه شیعه، حقوق کودکان ناشی از این ازدواجها چیست؟
جواب
۱ـ۱۹ـ۱ آیت الله العظمی علوی گرگانی (مد ظله):
«هر گونه ازدواجی که بدون صیغه شرعی الهی و با رعایت احکام شرعی آن نباشد باطل است و موجب محرمیت نمی شود و لازم است جوانان مسلمان از افتادن در دام شیطان و رفتن به سبک زندگی غربی اجتناب کنند و هر گونه رابطهای به این نحو حرام است.
فرزندانی که بدون صیغه شرعی و ازدواج اسلامی به دنیا بیایند ولد الزنا هستند گر چه زن و مرد وظیفه دارند او را حفظ و نگهداری و تربیت کنند».[۱۰]
۱ـ۱۹ـ۲ آیت الله العظمی سبحانی (مد ظله):
« لفظ عربی برای نکاح واجب است و اگر کسی نمیتواند لفظ را به عربی بخواند باید وکیل بگیرد تا او با لفظ عربی اقدام به انقعاد نکاح کند. اگر آن فرد نتوانست وکیل بگیرد و چارهای هم نداشت میتواند به زبان مادری خود لفظ شرعی مورد نیاز برای انجام نکاح را بخوانند. عقدی که بدون خواندن لفظ نکاح منعقد شود صحیح نیست . واگر ازدواج های نوظهور آنهایی که خطبهی عقد ندارند هر دو طرف به موضوع عدم صحت نکاح جاهل باشند وطی شبهه صورت گرفته است. پدر در اینجا باید نفقهی ولد حاصل از این نکاح را بدهد اما در ارث با مشکل برخورد میکنند. اما مسائل دیگر پدر و فرزندی حاکم است مثل اینکه فرزند دختر باشد پدر حق ازدواج با او را ندارد. از طرف دیگر اگر در همین ازدواجهای نوظهور یک طرف عالم به موضوع باشد یعنی بداند عقد باطل است ولد حاصل از این ازدواج ولد زناست. و از پدر ارث نمیبرد ولی حکم مصاهره وجود دارد». [۱۱]
۱ـ۱۹ـ۳ آیت الله شبیری زنجانی (مد ظله):
«هر ازدواجی که شرایط مذکور برای ازدواج شرعی را نداشته باشد باطل است. اگر مرد و زن ندانند که چنین ازدواجی باطل است و با یکدیگر ازدواج کنند بچهای که از آنان به دنیا آمده، حلال زاده است و تمام احکام اولاد را دارا میباشد، و اگر یکی از مرد و زن نداند که ازدواج باطل است، بین او و بچهای که به دنیا میآید تمام احکام اولاد جاری است، ولی دیگری که میدانسته ازدواج باطل است از بچه ارث نمیبرد و بچه هم از وی ارث نمیبرد ولی این دو هم به هم محرمند و احکام محرمیت را دارا میباشند، لذا میتوانند همچون دیگر محرمها به یکدیگر نگاه کنند و ازدواج آنها جایز نیست، و همانند دیگر فرزندان حق نفقه دارد».[۱۲]
فرم در حال بارگذاری ...
[یکشنبه 1399-01-31] [ 04:28:00 ق.ظ ]
|