عوامل موثر در تکرار جرم در محیط کانون اصلاح و تربیت |
۱- عدم جداسازی کودکان و نوجوانان در محیط خوابگاه: زمینه ای برای بزه آموزی
همانگونه که در بخش اول[۱] اشاره شد کودکان و نوجوانانی که تصمیم قطعی قضایی درباره آنها صادر نشده و یا دادگاه به هر دلیلی تشخیص دهد که او نباید در خوابگاه عمومی اسکان داده شود، باید به قسمت نگهداری موقت فرستاده شود تا تصمیم قطعی قضایی درباره او صادر گردد. علت اصلی این حکم را میتوان اینگونه بیان کرد که کودکان و نوجوانانی که تصمیم قضایی درباره آنها نامعلوم است ممکن است بیگناه تشخیص داده شوند، یعنی مرتکب جرمی نشده باشند، پس باید در محیطی جدا از سایر کودکان و نوجوانان بزهکار نگهداری شود تا رفتار و تجربه های آنها تاثیر سوئی بر او نداشته باشد. این امر از نظر جرم شناسی و روانشناسی نیز مورد تایید است.[۲]
این بخش نگهداری موقت می تواند تاثیر فراوانی در شیوه اصلاح و تربیت کودکان و نوجوانان داشته باشد. این قسمت نه تنها برای کودک و نوجوانی که برای بار اول به کانون ارجاع داده شده اند و هنوز حکم قضایی درباره آنها صادر نشده است می تواند مفید باشد بلکه برای آن دسته از کودکان و نوجوانانی که حکم قضایی درباره آنها صادر شده ولی از نظر روحی و روانی با روش هایی آسانتر از سایرین می توانند مورد اصلاح قرار گیرند نیز باید استفاده شود. برای مثال مواردی که در مصاحبه های ششم، هفتم و هفدهم با آنها روبرو شدیم به راحتی میتوانستند با چندین جلسه روانکاوی مورد اصلاح قرار گیرند، زیرا از نظر شخصیتی به هیچ وجه شخصیت معارض با قانون را ندارند و یا به خاطر اشتباه قضایی به کانون ارجاع داده شده است (مصاحبه ششم) و یا از نظر شرایط خانوادگی و محیط زندگی در شرایط مطلوبی است و جرم او فقط یک اشتباه و خطا است و به راحتی می تواند شیوه های اصلاحی و تربیتی را پذیرا باشد. اما متاسفانه در محیط کانون بخشی به نام نگهداری موقت وجود ندارد و کودکان و نوجوانانی که به هر دلیل دستگیر میشوند چه حکم قطعی قضایی درباره آنها صادر شده باشد چه نشده باشد همه در یک خوابگاه نگهداری میشوند. همنشینی کودک و نوجوانی که ممکن است به دلایل اشتباه قضایی دستگیر و به کانون ارجاع داده شده با نوجوانان با سابقه می تواند آثار سوئی داشته باشد، بزهآموزی را می توان یکی از مهمترین این آثار دانست.
بزهآموزی نه تنها در میان تازهواردها با نوجوانان با سابقه ممکن است وجود داشته باشد بلکه در میان خود نوجوانان با سابقه نیز این احتمال وجود دارد.(مصاحبه شانزدهم) در این روند دیده شد که حتی نوجوانانی که برای مدت کوتاه در کانون نگهداری میشوند و شیوه های زیادی از (برای مثال) سرقت را نمی دانند توسط نوجوانان با سابقهتر مورد آموزش قرار می گیرند، که این در واقع زمینه بسیار مهمی برای تکرار جرم و حتی ارتقای سطح جرم را در آینده برای آنها ایجاد می کند.
«مطالعاتی که بر روی زندانیان گروه سنی ۱۸ تا ۲۵ سال در زندان فردیس تهران در مهرماه ۱۳۷۵ به عمل آمده، نشان می دهد که از مجموع ۱۴۰ نفر زندانی، ۱۰ نفر دارای سابقه اقامت در کانون اصلاح و تربیت و ۲۶ نفر دوبار سابقه و ۱۷ نفر سه بار سابقه داشته اند. همچنین در بین زندانیان گروه سنی ۲۵ تا ۳۵ ملاحظه گردید که از مجموع ۱۵۳ نفر زندانی، ۱۷ نفر از آنها، سابقه یک یا سه بار اقامت در کانون اصلاح و تربیت را داشته و ۳۸ نفر از یک تا ۸ بار سابقه زندان داشته اند.
باعث تعجب نیست که گفته شود جانی معروف به خفاش شب (غلامرضا خوشرو) به علت سرقت های
متعدد بیاهمیّت برای بار اول در سن ۱۴ سالگی به کانون اصلاح و تربیت فرستاده میشود. در مدت اقامت سه هفته ای در کانون با همسالانی که رفتار بزهکارانه داشته اند آشنا می شود و بعد از آن به تدریج تبدیل به سارق حرفهای میشود. پس از این که بار دوم به کانون اصلاح و تربیت میآید تا آخرین باری که زندانی میشود، مجموعا ۱۷ بار دستگیر و زندانی می شودو نهایتاً پس از یازده بار ارتکاب جرایم آدم ربایی، تجاوز به عنف، و قتل ۹ نفر از قربانیانش دستگیر و در سن ۲۸ سالگی به مجازات اعمالش میرسد.»[۳]
کودکان و نوجوانان کانون اصلاح و تربیت باید با دقت بیشتری مورد روانکاوی قرار گیرند تا بتوان گروه های اخلاقی مختلف را از هم تشخیص داد و در محیط کانون و بویژه خوابگاهها را براساس گروه ها دسته بندی کرد. زیرا این نوجوانان بیشترین زمان را برای انتقال تجارب در خوابگاه و محل استراحتشان دارند و اگر به گونهای خوابگاهها براساس شرایط اخلاقی و تجارب زندگی افراد از هم جدا شود میتوان جلوی بسیاری از تکرار جرمها را گرفت.
۲- «خلاف زندان»[۴]: مهمترین مانع اصلاحی و تربیتی
خلاف زندان اصطلاحی رایج در میان کودکان و نوجوانان کانون اصلاح و تربیت است. این اصطلاح به معنی خلافهایی است که در داخل زندان صورت میگیرد. برای مثال مصرف مواد مخدر و بالاخص قرصهای ترامادول که گاهی توسط ملاقات کنندگان، سربازان نگهبان کانون یا سایر افراد به داخل کانون آورده میشود.
براساس ماده ۱۹ آیین نامه اجرایی سازمان زندان ها و اقدامات تامینی و تربیتی، کانون اصلاح و تربیت مرکزی است جهت نگهداری، اصلاح و تربیت، تهذیب اطفال غیر بالغ و بزهکارانی که کمتر از ۱۸ سال سن دارند. در واقع می توان گفت که کانون اصلاح و تربیت باید به گونهای برنامه ریزی نماید که بتواند به اهداف اصلاحی و تربیتی که قانون برای او مقرر داشته است برسد. اهمیّت کانون اصلاح و تربیت به مراتب بیشتر از زندانهای بزرگسالان است. زیرا کانون باید کودکان و نوجوانان را اصلاح و تربیت نماید.کودکان و نوجوانانی که نیروی فعّال جامعه را تشکیل می دهند و در صورت عدم اصلاح و تربیت به موقع میتوانند نیروهای مخرّبی برای جامعه باشند که مشکلات فراوانی را برای افراد جامعه می توانند ایجاد کنند. البته اهمّ بودن وظیفه کانون به معنی بی اهمیتی وظایف سایر زندان ها نیست و تمامی این مراکز باید سعی در اصلاح افراد داشته باشند.
اگر برنامه های اصلاحی و تربیتی به صورت صحیح اجرا نشود، نه تنها نتیجهای نخواهد داشت، بلکه به معنی آن است که تمام انرژی و هزینه هایی که دولت برای اجرای این برنامه ها صرف کرده است بیهوده میباشد. متاسفانه در جریان مصاحبه هایی که با کودکان و نوجوانان صورت میگرفت به مواردی اشاره داشتند که با برنامه های کانون کاملاً در تضاد می باشد. نوجوانان از اصطلاح خلاف زندان برای بیان آن استفاده می کردند، آنها اشاره به ورود مواد مخدر و قرص های روانگردان توسط افرادی به داخل زندان داشتند که وظیفه نگهبانی از زندان و اهداف تربیتی آن دارند. ورود مواد به داخل زندان نه تنها می تواند برای نوجوانانی که باید در این مکان (اگر مصرف کننده مواد بودند) مصرف مواد را ترک کنند، بلکه برای آنانی که مواد مصرف نمیکنند نیز می تواند اعتیاد آور باشد. زیرا نوجوانان بویژه پسران علّت اصلی مصرف مواد در داخل کانون را نبود سرگرمی می دانند و برنامه های تکراری و نبود آزادی را توجیحی برای مصرف مواد و قرص در داخل زندان بیان می کنند. اما این سرگرمی می تواند بعد از آزادی ادامه داشته باشد و در واقع مکانی که باید به ترک مواد مخدر منجر شود زمینه ای برای مصرف را فراهم می کند.
این امر به عنوان معضل بزرگ باید مورد توجه قرار گیرد. زیرا کانون با بهره گرفتن از برنامه های آموزشی، فرهنگی، مذهبی، اعطای آزادی مشروط و راه های دیگر سعی در تربیت کودکان و نوجوانان دارد، اما امکان دسترسی به مواد به هر طریقی مانعی بسیار جدی در راه تحقق برنامه های کانون است.( مصاحبه دهم)
۳- بخش مراقبت بعد از خروج
مرکز مراقبت بعد از خروج در کانون اصلاح و تربیت مهمترین وظیفه را در مسیر اصلاح و تربیت ایفا مینماید. زیرا تمامی برنامه های چندین ماه کانون اصلاح و تربیت با تمام سختگیریها و تمام هزینهها زمانی به بار خواهد نشست که بعد از آزادی ،کودک و نوجوان بتواند در جامعه جذب شود و روند جامعهپذیر شدن او با زندگی مجدد در درون جامعه، با هنجارهای آن، تکمیل گردد.اما اگر کودکان و نوجوانان بعد از سپری شدن چند ماه در کانون و اجرای تمامی برنامه ها، بدون مراقبت و پشتیبانی دوباره در دل همان محیط اوّلیه رها شوند، تکرار جرم نتیجه طبیعی آن خواهد بود و این در واقع یک تالی فاسد را در جامعه ایجاد خواهد کرد.
بخش مراقبت پس از خروج باید با بررسی کامل پرونده شخصیتی کودکان و نوجوانان، به شرایطی که او را به سوی جرم سوق داده است، توجه نمایند. به گونه ای که اگر از شرایط مالی موجب گرایش به جرم شده با مشاوره و ایجاد فرصت های شغلی راه را برای کسب درآمد نوجوان هموار سازد، به گونهای که او به تنهایی در درون جامعه رها نشود و کانون را به عنوان حامی خود در همه جا احساس کند. یا اگر از نظر خانوادگی مشکلی مانند اعتیاد یا بیسرپرستی وجود داشته باشد، با بهره گرفتن از راههایی خاص زمینه را برای زندگی سالم نوجوان فراهم نماید. اما متاسفانه بخش مراقبت پس از خروج با وجود تمام برنامههایی که برای آن پیش بینی شده است، فعالیّت زیادی در این زمینهها انجام نمی دهد و علّت آن را عدم همکاری مددجویان بعد از آزادی از کانون و عدم امکان کمک به آنها بیان می کند. اما این رفتار کودکان و نوجوانان به نظر منطقی میرسد. زیرا بعد از چندین ماه محکومیت در محیط بسته کانون، علاقهای به بازگشت به این محیط و ارتباط دوباره با آن را ندارند. اما این وظیفه بخش مراقبت پس از خروج است که به دنبال آنها برود و شرایط آنها را مورد بررسی قرار دهند و بهترین راه را برای اصلاح شرایط زندگی آنها فراهم کنند.
این کم کاری به معنای بی نتیجه شدن تمام تلاش هایی است که برای اصلاح و تربیت کودکان و نوجوانان صورت می گیرد.
فرم در حال بارگذاری ...
[یکشنبه 1399-01-31] [ 03:48:00 ق.ظ ]
|