درون فردی : شامل خود شکوفایی به استقلال و خود آگاهی عاطفی
بین فردی : همدلی و مسئولیت اجتماعی
سازگاری : شامل توان حل مسائل و آگاهی به واقعیت
مدیریت استرس : شامل کنترل تکانه ها و تحمل فشارها
خلق و خوی : شامل شادکامی و خوش بینی
عوامل هوش هیجانی

خود آگاهی عاطفی ( هیجانی ) (ES) : میزان آگاهی فرد از احساسات خویش و درک و فهم این احساسات را بررسی می کند
جراتمندی (AS) : ابراز احساسات ، باورها ، افکار و دفاع منطقی و مطلوب از حق و حقوق خویشتن را مورد بررسی قرار می دهد
حرمت نفس (SR): توان خود آگاهی و درک و پذیرش خویش و احترام به خود را بررسی می کند
خود شکوفایی (SA) : توانایی تشخیص استعدادهای ذاتی و استعداد انجام دادن کارهایی را که شخص می تواند و می خواهد و از انجام دادن آنها لذت می برد ، بررسی می کند .
استقلال(IN) : توانایی خود رهبری به خویشتن داری فکری و عملی و رهایی از وابستگی های هیجانی را بررسی می کند
هم حسی (EM): توان آگاهی از احساسات دیگران و درک و تحسین آن احساسات را بررسی می کند
مسئولیت اجتماعی (RE) : توانایی فرد را در معرض خود به عنوان عضوی مفید و سازنده و دارای حس همکاری در گروه اجتماعی خویش را مورد بررسی قرار می دهد .
روابط میان فردی (IR) : توانایی ایجاد و حفظ روابط رضایت بخش متقابل که نزدیکی عاطفی ، صمیمت و داد و ستد مهرآمیز از ویژگیهای آن است ، بررسی می کند
آزمون واقعیت (RT): توانایی ارزیابی رابطه بین تجربه عاطفی و عینیت های موجود را بررسی می کند
۱۰- انعطاف پذیری (FI) : توانایی کنار آمدن با هیجان ها ، افکار و رفتارهای فرد را در شرایط و موقعیت متغیرهای مختلف بررسی می کند

۱۱- حل مسئله (PS) : توانایی تشخیص و تعریف مشکلات و خلق و کارست راه حلهای موثر را مورد مطالعه قرار می دهد

۱۲- تحمل تنش ها (ST) : توان تحمل فرد را در برابر رویدادهای ناخوشایند و شرایط تنش زا و هیجان های شدید بررسی می کند

۱۳- کنترل تکانه ها (IC) : توانایی مقاومت فرد را در برابر تنش ها یا وسوسه و کنترل هیجان های خویش بررسی می کند

۱۴- خوش بینی (OP) : توانایی توجه به جنبه های روشن تر زندگی و حفظ نگرش مثبت را حتی هنگام وجود احساسات منفی و ناخوشایند مورد بررسی قرار می دهد

۱۵- نشاط (HA) : توانایی احساس رضایت از زندگی ، احساس رضایت از خود و دیگران ، سرزندگی و ابراز احساسات مثبت را بررسی می کند . متاسفانه در نظام فعلی ارزشیابی تحصیلی توجه چندانی به اندازه گیری هوش هیجانی در نتیجه تقویت آن در دانش آموزان نمی شود امید می رود رویکرد به ارزشیابی کیفی و مقیاس های کیفی و استفاده از فنون ارزشیابی توصیفی در تدوین برنامه درسی و ارزشیابی تحصیلی در آموزش و پرورش کشور به تدریج به اهمیت جنبه های غیر شناختی هوش در موفقیت تحصیلی دانش آموزان پی برده شود برای این کارهمانگونه که جلالی توصیه کرده تهیه و تدوین ابزارهای لازم جمعیت سنجش هوش هیجانی به منظور برنامه ریزی و هدایت دانش آموزان برای کسب موفقیت بیشتر لازم است

 

لذا پیشنهاد می شود این امر در دستور کار وزارت آموزش و پرورش قرار گیرد .

سنجش برای هوش هیجانی

با فکر کردن به باهوش ترین افرادی که می شناسید احتمالا چند خصیصیه ی بارزشان را به خاطر می آورید به احتمال زیاد این افراد با کمترین تلاش بالاترین نمره ها را در مدرسه می گرفتند آنها شغل های خوبی دارند ولی در ارتباط با همکارانشان موفق نیستند و یا اینکه دوستان زیادی دارند ولی در روابط جدی و شخصی شان کند عمل می کنند از موفق ترین افراد در زندگی شخصی تان نظاره کنید بی شک دایره ی دوستان این افراد بزرگ و متنوع است ارتباطات شخصی شان قوی زندگی خانوادگی شان مملو از افتخار و کامیابی است آنها نسبت به دیگران حتی نسبت به کسانی که تازه ملاقات می کنند علاقه نشان می دهند آنها رضایت بیشتری از شغل خود دارند ،احترام همسالانشان را بر می انگیزند و به خاطر خوب انجام دادن مسئولیت شغلشان از سرپرست خود امتیاز و ترفیع    می گیرند .

این افراد دارای عواطف بدون ریا ، احساسات بدون نخوت و اعتماد به نفس عاری از هر خود نمایی است تفاوت بین این افراد در میزان IQ که یا ضریت هوش و چیزی است که آن را EQ یا هوش هیجانی نامیده می شود هوش هیجانی شیوه ای پذیرفته شده برای ارزیابی موفقیت یک فرد است شیوه ای که امروزه در آمریکا روبه گسترش است .

در اندازه گیری هوش هیجانی بیشتر به توان بالقوه انجام کار توجه می شود تا حاصل کار یعنی بیشتر به فرآیند ها توجه داریم تا پیامدها نتایج پژوهشهای انجام شده در خصوص هوش هیجانی در خارج از کشور نشان داده است که مدارس موفق هستند که به ایجاد رابط مناسب بین دانش آموزان ، دانش آموزان و معلمان و دانش آموزان و سایر اعضای مدرسه کمک می کند .                   ( حدابی ۱۳۸۱)

۱
این نتایج با یافته های پژوهش دیگری در خصوص فرهنگ مدرسه در داخل کشور مشابهت دارد ( مغنی زادی ۱۳۸۰) دریافته های این پژوهش که در مقاله ای تحت عنوان : « ارتقای فرهنگ مدرسه بنایی برای اصلاح مدرسه در فصلنامه تعلیم و تربیت منتشر شده است بر این نکته تاکید شده است که مدرسه صرفا یک سازمان آموزشی نیست بلکه جامعه ای کوچک است که از طریق فعالیت و مشارکت دانش آموزان خود به عنوان عناصر اصلی بزرگسالان مدرسه سمت و سو و فرهنگ خاص خویش را پیدا می کند و دارای هویت است ( مغنی زاده ۱۳۸۱) با توجه به اهمیت هوش هیجانی و تازگی مطالب طرح شده بخشی از مقاله که در آن تعریف و بررسی پیشینه نظری هوش هیجانی و پیشینه ی مطالعات تجربی هوش غیر شناختی و تعریف مختصری از مولفه های اصلی هوش هیجانی و اجتماعی و عوامل تشکیل دهنده ی آن ارائه شده است ( جلالی ۱۳۸۱)

  لیست پایان نامه های روانشناسی

 
 
۱ ـ شماره مسلسل ۷۱
 

 

جایگاه هیجانات :

در انسان بادامه مغز خوشه ای بادامی شکل از ساختارهای به هم پیوسته ای است که در بالای ساقه مغز نزدیک انتهای حلقه لیمبیک قرار گرفته است در هر یک از دو نیمکره مغز یک بادامه قرار دارد که در طرفین سر جای گرفته اند بادامه مغز انسان در مقایسه با نزدیک ترین بستگان تکاملی آن یعنی نخستین ما تا حدودی بزرگتر است ( گلمن ۱۳۸۳)

هیپوکامت بادامه مغز دو قسمت مهم « مغز بویایی » اولیه بودند که در جریان تکامل موجب پیدایش قشرمخ و سپس قشر تازه مخ گردیدند هنوز هم این ساختارهای لیمبیک اکثر کارهای مربوط به یادگیری و به خاطر سپاری را انجام می دهند تخصص بادامه مغز در مسایل هیجانی است هر گاه بادامه مغز از سایر قسمت های مغز جدا شود بدین می انجامد که فرد به ناتوانی چشمیگیری در سنجش معنای هیجانی وقایع دچار شود که گاهی اوقات به این وضعیت کوری عاطفی می گویند (‌گلمن ۱۳۸۳) افرادی که به این حالت دچار می شود ارزیابی هیجانی و تسلط بر خویش را از دست می دهند بادامه مغز به عنوان مخزن خاطرات هیجانی عمل می کند و از همین رو اهمیت دارد زندگی بدون بادامه مغز زندگی ای عاری از معنای شخصی است فقط عاطفه نیست که به بادامه مغز وابسته است تمام هیجانهای انسان به آن بستگی دارد حیوان هایی که بادامه مغزشان برداشته شده یا پیوندهایش قطع شده است فاقد ترس و خشم هستند میلی به رقابت یا همکاری ندارند و دیگر جایگاهشان را در سلسله مراتب اجتماعی گونه خود را درک نمی کنند در این حیوان ها ، هیجان کم اثر می شود و یا از بین می رود ترشح اشک که نشانه ای هیجانی و مختص بشر است به وسیله بادامه مغز و ساختاری نزدیک آن به نام شکنج کمربندی تحریک می شود .

ما در مغز دو فکر و دو نوع هوش داریم ، هوش عقلانی و هوش هیجانی آنچه را در زندگی انجام می دهیم هر دوی آنها تعیین می کنند فقط هوشبهر مطرح نیست بلکه هوش هیجانی نیز حائز اهمیت است .

در واقع هوش نمی تواند بدون هوش هیجانی به بهترین وضع کار کند علی القاعده این که سیستم لیمبیک و قشر تازه مخ و نیز بادامه مغز و قشر پیش پیشانی مکمل هم می باشند به این معناست که هر کدام از آنها در زندگی فکری ما همکاری کامل دارند وقتی این همکاران به خوبی کنش متقابل داشته باشند هوش هیجانی و نیز قوای عقلانی پدیدار می شود ( گلمن ۱۳۸۳) با آگاهی بر این مطلب باور کهن کشاکش میان منطق و احساسات وارونه می شود این درست نیست که مانند اراسموس بخواهیم هیجان ها را کنار بگذاریم و منطق را جایگزین آن سازیم بلکه می خواهیم تعادلی هشیارانه میان این دو به وجود آوریم . کمال مطلوب باور کهن ، عقلی رها از نفوذ هیجان است اما باور جدید ما را به هماهنگ ساختن عقل و احساس توصیه می کند برای اینکه بتوانیم این مطلب را به خوبی در زندگی خود به کار گیریم باید در ابتدا دقیقاً دریابیم که استفاده از هوش هیجانی به چه معناست ( گلمن ۱۳۸۳)

چگونه حوزه هوش عاطفی شکل گرفت ( چگونه رواج پیدا کرد ) ؟

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...