نظریه های مختلف شاخص ها و مفهوم سازی های مختلفی از مکانیسم های دفاعی دارند:

دیدگاه کرنبرک [۲]: اتوکرنبرگ، اصطلاح سازمان شخصیتی مرزی را برای طیف وسیعی از بیمارانی بکار برد که دارای خصوصیاتی همچون فقدان احساس یکپارچگی هویت، ضعف خود، فقدان یکپارچگی فراخود و استفاده از مکانیسم های دفاعی ابتدایی نظیر دو نیم سازی و همانند سازی برون فکنانه و میل به انتقال به سمت تفکر فرایند اولیه است.

دیدگاه پلاچیک: نظریه رابرت پلاچیک (۱۹۷۹) به دفاع ها به عنوان ریشه هیجانات اساسی می نگرد. مکانیسم های دفاعی او نظریه وی شامل: واکنش وارونه، انکار، سرکوبی، پسرفت، جبران، فرافکنی، جابجایی و عقلی سازی اند (پلاچیک ۱۹۷۹، به نقل از نعمت ۱۳۸۷).

دیدگاه وایلانت: جرج وایلانت (۱۹۹۷، ۲۰۰۰) یکی از معروف ترین محققان در خصوص دفاع ها و      طبقه بندی و توصیف آنهاست. ولی دفاع ها را به سطوح تارسیستیک، نابالغ، نوروزی، و بالغ تقسیم می کند. این سطوح شامل:

سطح ۱: دفاع های نارسیستیک، دوپارگی؛ آرمانی سازی بدوی، فرافکنی، همانندسازی فرافکن، انکار و تحریف.

سطح ۲: دفاع های نابالغ، برونریزی، وقفه، خود بیمارپنداری، درون فکنی، رفتار پرخاشگرانه، فعل پذیر، فرافکنی، واپس روی، خیالباقی و بدن سازی.

جزییات بیشتر درباره این پایان نامه :

 

پایان نامه:بررسی رابطه بین اختلالات روانی و مکانیزم های دفاعی در دانشجویان
سطح۳ : دفاع های نوروزی، مهارکردن، جابجایی، تجزیه، برونی سازی، بازداری، سرکوبی، واکنش وارونه، جنسی سازی, دلیل تراشی، عقلی سازی، ناچیزانگاری.

سطح ۴: دفاع های سالم، ایثار و نوع دوستی، پیش بینی، ریاضت طلبی، طنز، والایی گرایی، فرو نشانی (قربانی، ۱۳۸۲).

در جدول زیر، چهار مقوله بندی وایلانت از دفاع های اصلی با مقداری پیرایش و افزایش ارائه شده است (قربانی،۱۳۸۲).

دفاع های نارسیستیک

تعمیم موضوعات خارجی به دو بخش کاملاً خوب و کاملاً بد. در این حالت فرد بصورت مکرر بین دو قطب نوسازی ناگهانی می کند. در این حالت خود شخص نیز از این فرایند حرکت بین کرانه ها بی بهره نیست. این دفاع امکان شکل گیری بک تصویر کامل، تحلیلی و متوازن را از موضوع سلب می کند.گرایش به ارزیابی کاملاً خوب و کاملاً بد موضوعات خارجی در اثر بزرگ نمایی نابهنجار و ویژگی های خوب و بد آنها. در اثر بزرگ نمایی ابعاد مثبت یک موضوع به عنوان یک قدرت مطلن و متعالی در نظر گرفته می شود و در بزرگ نمایی ابعاد منفی، یک موضوع تماماً بد دیده می شود.نسبت دادن ویژگی های فکری، احساسی و آرزوهای منفی و اضطراب خود به دیگر افراد. به طور مشخص درحالتهای هذیایی سایکوتیک، به خصوص نشانگان پارانویا، قابل مشاهده است. ادراک احساس خود در دیگران و عمل براساس ادراک یاد شده در شرایط بهنجار نیز مشاهده می شود.نسبت دادن خبرهای ناخواسته خود به موضوع خارجی همراه با همسان سازی با موضوع یاد شده. در این دفاع، حالت های آنکار شده درونی خود در دیگران ایجاد و در همان حال با  آن حالت همسان سازی می شود. فرد با تحریک دیگران، افکار و احساسات نفی شده خود را در آنها به وجود می آورد. سپس به عنوان واکنش به رفتار فرد مقابل، خود همان افکار و احساسات نفی شده را نشان می دهد. از این طریق هم نگرش منفی نسبت به موضوع خارجی شکل می گیرد و هم امکان مهار موضوع فراهم می گردد. در این حال موضوع خارجی تحت فشار قرار می گیرد تا تجربه ای مشابه تجربه فرد داشته باشد و از این طریق هم صفات منفی خود دور شود و هم خود امکان شناخت خود را توسط موضوع خارجی فراهم می سازد. در شکل گیری علائم اختلالات کنشی و روان تنی این دفاع با هدف مهار تکانه و خود تنبیهی بکار می رود.اجتناب از آگاهی نسبت به یک واقعیت دردناک. این دفاع می تواند رویداد، خاطره آن و یا عواطف همخوان با آن را شامل شود. اجتناب از پذیرش آن چه فرد دیده یا شنیده و یا یک تجربه، مواردی از این دفاع ها هستند. استفاده فزاینده از انکار می تواند آشکارساز یک سایکوز باشد.درک دگرگون واقعیت خارجی به منظور همسازی با نیازهای درونی. هذیان خود بزرگ بینی ازجمله این موارد دفاع است. تحریف های بسیار ضعیف نیز در شرایط بهنجار قابل مشاهده است.

دوپارگی
آرمانی سازی بدوی
فرافکنی
همسان سازی
انکار
تحریف
 

دفاع های نابالغ

تخلیه یک تکانه با آرزوی ناهشیار به شکل عمل به منظور گریز از آگاهی عاطفه همراه آن تکانه بصورت نگهانی و انفجاری بسوی عمل جهت داده می شود. در این حالت خیال پردازی های ناهشیار، به شکل تکانشی در رفتار تجلی می یابند و بدین ترتیب تکانه بازداری نشده بلکه ارضا می شود. به عبارت دیگر

پایان نامه

 

خود به خاطر رهاشدن از تنش ایجاد شده در پی افکار و احساس های به تعویق افتاده به تکانه تسلیم می شود.بازداری موقت و گذرا در تفکر. این دفاع ممکن است عواطف و تکانه ها را نیز شامل شود و شبیه سرکوبی است. با این تفاوت که وقفه در افکار و احساسات تنش ایجاد می کند.تبدیل ملامت و سرزنش ناشی از داغدیدگی و تنهایی، و یا تکانه های غیرقابل پذیرش پرخاشگری، به سرزنش خود و شکایت های جسمانی همچون درد، ضعف اعصاب و ناراحتی های جسمانی. در این دفاع، در یک بیماری با هدف و پس روی یا فرار اغراق می شود. در خود بیمارپنداری از مسئولیت اجتناب می شود احساس گناه مهار می گردد و تکانه های غریزی از خود رانده می شوند.در ونی سازی یک موضوع بیرونی، در کنار اهمیت درون فکنی برای تحول، به شکل یک دفاع نیز ظاهر می شود. در حالت دفاعی تمایز بین فرد و موضوع از بین می رود. درون فکنی موضوع عشق برای مثال درد ناشی از جدایی و خطر جدایی را مهار می کند. درون فکنی یک موضوع تهدیدآمیز سبب کاهش اضطراب می شود. زیرا خطر ناشی از پرخاشگری را درونی و تحت کنترل قرار می دهد. همسان سازی با پرخاشگری مثال بارزی از این پدیده است.ابراز غیرمستقیم به پرخاشگری به دیگران ازطریق ا نفعال؛ خودآزاری و آسیب به خود تجلی های این دفاع عبارت است از: شکست خوردن، طفره رفتن، بیمار شدن، و بطور کلی اعمالی که بیشتر به دیگران آسیب می زند تا خود فرد.اسناد نادرست و یا درک نادرست انگیزه ها, احساسات و افکار دیگران در سطحی بالاتر از فرافکنی نارسیستیک، مواردی همچون پیش داوری، طرد یک رابطه صمیمی به سبب حساسیت بیش از حد، یک خطر و یا حساسیت زیاد به بی عدالتی، در مقوله این سطح از فرافکنی قرار می گیرند.تلاش برای بازگشت به افکار، احساسات و واکنش های هیجانی مربوط به سطوح فروتر تحول به منظور گریز از تنش و تعارض که فرد در سطح تحولی حاضر با آن روبروست.استفاده از تخیل برای ارضای خیالی امیال ناکام شده و حل مشکلات در این دفاع از روابط بین شخصی صمیمی پرهیز و دیگران از خود رانده می شوند.تبدیل شدن پدیده های روان شناختی به نشانه های جسمانی و گرایش به واکنش براساس تظاهرات جسمانی به جای واکنش روانی. در بدنی سازی زدایی، افکار و عواطف جایگزین پاسخ های بدنی کودکانه می شود. در بدنی سازی مجدد، و پس روی به حالت های جسمانی ابتدایی در هنگام رویارویی با تعارضات حل نشده مشاهده می شود.

برون ریزی
وقفه
خودبیمار پنداری
درون فکنی
رفتار پرخاشگرانه فعل پذیر
فرافکنی
واپس روی
خیالبافی
بدنی سازی
 

دفاع های نوروزی

تلاش فزاینده و تقلا برای مهار و تنظیم رویدادها و موضوعات در محیط به منظور کاهش اضطراب و حل تعارضات درونی.هیجان یا کشاننده نیروگذاری شده از یک فکر یا موضوع ، یا موضوع دیگر منتقل می شود که در برخی جبنه ها شبیه موضوع یا فکر اولیه است. جابجایی امکان تجسم فکر یا موضوع اصلی را در قالب فکر یا موضوعی که ناراحتی کمتری ایجاد می کند، فراهم می سازد. انتقال یکی از موارد بارز این دفاع است.تغییر موقت، اما شدید در شخصیت یا حس هویت به منظور گریز از استیصال هیجانی. مانند واکنش های تبدیلی هسته ی تبدیلی در این دفاع ها گروهی از فرایندهای روانی از بقیه سازمان روانی جدا می شوند و درنتیجه ارتباط و هماهنگی میان آنها از بین می رود.مفهومی شبیه اما گسترده تر از فرافکنی که در آن مولفه های شخصیت خود در دنیای بیرون و یا موضوعات خارجی دیده می شود. در این حالت تعارضات، تکانه ها، طبقات، سبک تفکر و یا علل بروز آنها به دنیای بیرون نسبت داده می شوند.کارکردهای من محدود یا طرد می شوند این دفاع ها ممکن است درخصوص یک کارکرد، و یا ترکیبی از آن اعمال گردد و هدف آ ن نیز گریز از اضطرابی است که از تعارض بین تکانه ها و احساسات، وجدان و یا نیروهای محیطی و موضوعات بیرونی ایجاد می شود.راندن یک فکر یا احساس از جمله هوشیاری، در سرکوبی اولیه افکار و احساسات پیش از حضور در آگاهی فرد سرکوب می شوند و در سرکوبی ثانویه, فکر و احساساتی که قبلاً در سطح آگاهی هشیارانه تجزیه شده اند، سرکوب می گردند. افکار و احساسات سرکوب شده در واقع فراموش نمی شوند، بلکه فرد در سطح ناهشیار به آنها آگاه است. درواقع سرکوبی ایجاد شده ایجاد وقفه در آگاهی هشیارانه به یک فکر و احساس است.جدایی فکر و تجسم از عواطف همخوان با آن و سرکوب کردن آن عواطف. مجزاسازی اجتماعی نیز بر مفهوم فقدان موضوعات ارتباطی پوشش می دهد.دگرگونی یک احساس، یا تکانه به متضاد خود. یکی از مشخصه های نوروز و وسواس است اما در حالت های دیگر نوروزی نیز دیده می شود. به عبارتی دیگر تجلی احساس متضاد در این دفاع معمولاً حالتی افراطی و وسواس گونه دارد. استفاده فزاینده از این دفاع در سطوح ابتدایی تحول، زمینه شکل گیری این دفاع را به عنوان یک صفت شخصیتی، همچون خوی وسواسی، فراهم می آورد.یک موضوع یا کارکرد هیجانی و رفتاری، اهمیت جنسی پیدا می کند. این امر در خصوص پدیده های صورت می گیرد که قبلاً ماهیت جنسی نداشته اند و یا در سطح پائین تری چنین ماهیتی داشته اند. این دفاع با هدف پیشگیری از اضطراب همخوان با احساسات ممنوع بکار می رود.توضیح و تبیین عقلانی افکار، باورها, احساسات و اعمال با هدف توجیه آنها که در غیراینصورت قابل قبول نخواهند بود. پدیده هایی که موضوع این دفاع هستند ماهیتی احساسی و تکانه ای دارند, اما در اثر بکارگیری این دفاع در ظاهر ماهیتی عقلانی و منطقی می یابند.استفاده فزاینده از فرایندهای عقلانی برای گریز از تجربه ها و بیان تکانه ها و احساسات. این دفاع تلاش فزاینده ای برای بی روح ساختن یک پدیده هیجان انگیز است و با هدف گریز از صحبت با دیگران، توجه به واقعیت بیرونی و برای گریز از بیان احساسات درونی و تاکید بیش از اندازه بر جزئیات نامربوط (نشخوار ذهنی) برای فرار از درک کلی پدیده تبدیل به رویایی عقلانی می شود و فرد با هدف گریز از احساسات، به جای حس کردن، فکر می کند.کم اهمیت جلوه دادن فکر و احساس، مشکلات درونی، رویدادهای محیطی و یا مسائل و مشکلات موضوعات بیرونی.

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...