البته مرتن تأکید می کند که واکنش همه­ی افراد نسبت به فشارهای اجتماعی به علت دسترسی نداشتن به فرصت های مشروع برای تحقق اهداف، مشابه نیست و همه­ی فرودستان برای دستیابی به اهداف مقبول اجتماعی دست به انحراف نمی زنند و هر کس به طریقی خود را با محیط سازگار می کند(صدیق سروستانی، ۱۳۹۰: ۴۴).
 

او پنج نوع واکنش را در ارتباط با فشارها و تنش های زندگی اجتماعی در ایالت متحده، شناسایی نمود که عبارت اند از: همنوایی[۴]، نوآوری[۵]، مناسک گرایی[۶]، کناره گیری[۷]، طغیان[۸]. قابل ذکر است که به جز همنوایی، چهار شیوه­ی دیگر، نابهنجار و انحرافی تلقی می شوند.

 

۱- همنوایی: رایج ترین واکنش از سوی افراد است. اگرچه، مرتن این موضوع را تبیین نکرد که چرا واکنش اکثریت اعضاء یک جامعه همنوایی است او فقط به ذکر این نکته پرداخت که بدون همنوایی، ثبات و پیوستگی اکثریت جامعه تداوم نمی یابد.

 

۲- نوآوری: از نظر مرتن، نوآوری وضعیتی است که بر اساس آن اهداف و ارزش های فرهنگی مطلوب و ناظر بر موفقیت، از سوی افراد جامعه پذیرفته می شود. با این حال، ساختارهای طبقاتی جامعه، متصلب و بسته می باشند. در چنین حالتی، افراد به نوعی انطباق نوآورانه و نابهنجار گرایش می یابند. نوآوری، رایج ترین واکنش نابهنجار و غیر طبیعی[۹] (بزهکارانه) در جرم‌شناسی است. که بر مبنای آن فرد کجرو از ابزارهای نامشروع برای دستیابی به اهداف مقبول و پذیرفته شده اجتماعی استفاده می کند. بسیاری از جرایم مالی و ملکی همانند (اختلاس، دزدی و سرقت) نمونه های بارزی از واکنش های نوآورانه می باشد. لذا این نوع واکنش نابهنجار، طیف وسیعی از بزهکاری اعم از جرایم یقه سفیدان، تا جرایم عمومی در میان اقشار پایین جامعه را شامل می شود. و عمدتا زمانی به وجود می آید که شکافی عمیق در جامعه بین اهداف و ابزار ایجاد گردد. علاوه بر این، به اعتقاد مرتن این نوع واکنش نوآورانه عمدتاً در میان افرادی که به طور نامناسبی اجتماعی گردیده اند، رایج می باشد.

جزییات بیشتر درباره این پایان نامه ها  :

 

 

 

پایان نامه : بررسی جامعه ­­شناختی مهارت­های اجتماعی و ارتباطی مؤثر بر بازدارندگی رفتارهای پرخطر جوانان

 
 

۳- مناسک گرایی: مرتن، مناسک گرایی را جایگزینی برای نوآوری می داند. از نظر او، مناسک­گرایی نوعی واکنش به فشارها و تنش های اجتماعی است که در قالب آن فرد ارزش های نهادی (ابزارها) را درونی ساخته و در سطحی گسترده با آن درگیر می شود. در حالی که اهداف فرهنگی و هنجارهای مرتبط با آن را انکار می کند. در قالب مناسب گرایی فرد نسبت به اهداف فرهنگی و مطلوب یک جامعه همانند (موفقیت مالی، تحرک اجتماعی سریع و آنچه که موجب رضایت فردی است) بی توجه است. این نوع واکنش عمدتاً در میان اعضاء طبقه متوسط رو به پایین مشاهده می شود. زیرا اعضاء این طبقات پیوسته از سوی والدین در جهت وفاداری و تبعیت از هنجارهای اجتماعی تحت فشار قرار دارند.

 

۴- کناره گیری: کناره گیری نوعی واکنش (یا انطباق نامناسب[۱۰]) است که در قالب آن افراد نه به ارزش های فرهنگی تقیدی دارند و نه با ابزارهای نهادی و هنجاری همنوایی می کنند. این شکل از انطباق عمدتا در میان افرادی که به دفعات در دستیابی به هدف دچار شکست شده یا قابلیت لازم جهت کسب اهداف مورد نظر جامعه را ندارند، ایجاد می شود. پیامد این امر، نفی و انکار اهداف و ابزارهای نهادی است. کسانی که در چنین وضعیتی قرار دارند، به معنی واقعی از خود بیگانه اند. زیرا، این افراد برغم حضوردر جامعه نسبت به اهداف و ارزش های آن تعهدی ندارند. این گروه از افراد شامل، بیمارانی روانی، ولگردها ، بی خانمان ها، مطرودین اجتماعی، الکلی های مزمن و معتادین می باشند. ویژگی این نوع از واکنش انطباقی، شخصی بودن و در انزوا بودن آن است. لذا، آن را نمی توان واکنشی عام و عمومی دانست.

 

۵- طغیان: این وضعیت نشانگر بیگانگی از ابزارها و ارزش ها و اهداف مشروع است. در مقابل با عقب نشینی که عملی فردی است، طغیان اساسا عملی جمعی است. واکنش طغیانی (آشوب) زمانی شکل می گیرد که افراد اهداف فرهنگی یک جامعه و ابزارهای دستیابی به آنها را خود­مدارانه، اسطوره ای و خیالی ارزیابی کنند.در چنین حالتی، تعهد و وفاداری افراد نسبت به ارزشها و ابزارهای موجود جامعه کاهش می یابد. درنتیجه،اهداف و ارزش های جامعه با بحران مشروعیت مواجه می گردد. این امر، موجب شکل‌گیری اسطوره ها و آرمان های جدیدی در جامعه می شود که دارای دو کارکرد عمده است. نخست آنکه،اسطوره های جدید

 

جامعه، باید بتوانند عمده ترین دلایل و منابع شکست و ناکامی جامعه را در سطح کلان، شناسایی و مورد بررسی قرار دهند. ثانیاً، اسطوره های جدید باید به بنیان های جامعه ، روابط اجتماعی، لیاقت و شایستگی  فردی توجه نماید و بتواند ترکیب دقیقی از این شاخص ها و مؤلفه ها را شناسایی و ارائه نماید(بیرن و مزراشمیت، ۲۰۱۱: ۱۱۵-۱۱۷).

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

جدول ۱-۳- سنخ شناسی شیوه های سازگاری فردی

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

شیوه های انطباق
اهداف فرهنگی
ابزارهای نهادی
همنوایی
+
+
نوآوری
+

مناسک گرایی

+
کناره گیری


طغیان

 


 


 

منبع: (مرتن، ۱۹۶۹: ۲۶۳ به نقل از؛ بیرن و مزراشمیت، ۲۰۱۱: ۱۱۶).

 

نکته: علامت مثبت یعنی پذیرش و قبول، علامت منفی یعنی رد، علامت مثبت و منفی در کنار هم یعنی رد ارزش های موجود و جایگزین کردن ارزش های جدید(مقوله ی طغیان).

 

 

 

یکی از امتیازات نظریه­ مرتن این است که او مفهوم آنومی دورکیم را نه فقط در تبیین خودکشی به عنوان یک نوع انحراف اجتماعی استفاده کرد، بلکه این مفهوم را در مورد انواع جرم و بزهکاری به کار برد. در حالی که دورکیم در نظریه­ آنومی صرفاً به عوامل اجتماعی توجه نموده است، برخی بر این باور هستند که تفسیر مرتن در مورد آنومی نظریه ای دو عاملی است که هم بر برانگیزنده های فردی و هم بر ساختار اجتماعی تأکید نموده است. در ارتباط با الگوی کنش متقابل، مرتن موضوع محرومیت نسبی[۱۱] را مطرح می کند که به مقایسه­ آنچه موقعیت اجتماعی فرد را به ارتباطات وی با دیگران که در برخی از جنبه ها مشابه او هستند مرتبط می سازد برمی گردد. براساس منطق محرومیت نسبی، فقرا یا کسانی که در طبقه­ی پایین قرار دارند، نباید با آنان که در شرایط زندگی طبقات متوسط یا بالاتر قرار دارند مقایسه شوند. فقرا و دیگر طبقات اجتماعی باید خود را با کسانی که با آنها سروکار دارند یا معاشر آنها هستند مقایسه کنند. شدت و گستردگی محرومیت نسبی در جامعه، زمینه­ شکل گیری آنومی و به تبع آن شیوع انحرافات اجتماعی است. مرتن احساس جدا شدن فرد از گروه را آنومی ساده نامیده است و با یک نگرش سیستمی، عدم ادغام نظام های ارزشی در یکدیگر را آنومی شدید می نامد(احمدی، ۱۳۸۴: ۵۲-۵۳).

 

 

۱٫ Merton
 

۲٫ Strain Theory
 

[۳]. Parker & Mowen

۱. Conformity
 

۲. Innovation
 

۳. Ritualism

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...