کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


اسفند 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
        1 2 3
4 5 6 7 8 9 10
11 12 13 14 15 16 17
18 19 20 21 22 23 24
25 26 27 28 29 30  


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



جستجو


 



درون فردی : شامل خود شکوفایی به استقلال و خود آگاهی عاطفی
بین فردی : همدلی و مسئولیت اجتماعی
سازگاری : شامل توان حل مسائل و آگاهی به واقعیت
مدیریت استرس : شامل کنترل تکانه ها و تحمل فشارها
خلق و خوی : شامل شادکامی و خوش بینی
عوامل هوش هیجانی

خود آگاهی عاطفی ( هیجانی ) (ES) : میزان آگاهی فرد از احساسات خویش و درک و فهم این احساسات را بررسی می کند
جراتمندی (AS) : ابراز احساسات ، باورها ، افکار و دفاع منطقی و مطلوب از حق و حقوق خویشتن را مورد بررسی قرار می دهد
حرمت نفس (SR): توان خود آگاهی و درک و پذیرش خویش و احترام به خود را بررسی می کند
خود شکوفایی (SA) : توانایی تشخیص استعدادهای ذاتی و استعداد انجام دادن کارهایی را که شخص می تواند و می خواهد و از انجام دادن آنها لذت می برد ، بررسی می کند .
استقلال(IN) : توانایی خود رهبری به خویشتن داری فکری و عملی و رهایی از وابستگی های هیجانی را بررسی می کند
هم حسی (EM): توان آگاهی از احساسات دیگران و درک و تحسین آن احساسات را بررسی می کند
مسئولیت اجتماعی (RE) : توانایی فرد را در معرض خود به عنوان عضوی مفید و سازنده و دارای حس همکاری در گروه اجتماعی خویش را مورد بررسی قرار می دهد .
روابط میان فردی (IR) : توانایی ایجاد و حفظ روابط رضایت بخش متقابل که نزدیکی عاطفی ، صمیمت و داد و ستد مهرآمیز از ویژگیهای آن است ، بررسی می کند
آزمون واقعیت (RT): توانایی ارزیابی رابطه بین تجربه عاطفی و عینیت های موجود را بررسی می کند
۱۰- انعطاف پذیری (FI) : توانایی کنار آمدن با هیجان ها ، افکار و رفتارهای فرد را در شرایط و موقعیت متغیرهای مختلف بررسی می کند

۱۱- حل مسئله (PS) : توانایی تشخیص و تعریف مشکلات و خلق و کارست راه حلهای موثر را مورد مطالعه قرار می دهد

۱۲- تحمل تنش ها (ST) : توان تحمل فرد را در برابر رویدادهای ناخوشایند و شرایط تنش زا و هیجان های شدید بررسی می کند

۱۳- کنترل تکانه ها (IC) : توانایی مقاومت فرد را در برابر تنش ها یا وسوسه و کنترل هیجان های خویش بررسی می کند

۱۴- خوش بینی (OP) : توانایی توجه به جنبه های روشن تر زندگی و حفظ نگرش مثبت را حتی هنگام وجود احساسات منفی و ناخوشایند مورد بررسی قرار می دهد

۱۵- نشاط (HA) : توانایی احساس رضایت از زندگی ، احساس رضایت از خود و دیگران ، سرزندگی و ابراز احساسات مثبت را بررسی می کند . متاسفانه در نظام فعلی ارزشیابی تحصیلی توجه چندانی به اندازه گیری هوش هیجانی در نتیجه تقویت آن در دانش آموزان نمی شود امید می رود رویکرد به ارزشیابی کیفی و مقیاس های کیفی و استفاده از فنون ارزشیابی توصیفی در تدوین برنامه درسی و ارزشیابی تحصیلی در آموزش و پرورش کشور به تدریج به اهمیت جنبه های غیر شناختی هوش در موفقیت تحصیلی دانش آموزان پی برده شود برای این کارهمانگونه که جلالی توصیه کرده تهیه و تدوین ابزارهای لازم جمعیت سنجش هوش هیجانی به منظور برنامه ریزی و هدایت دانش آموزان برای کسب موفقیت بیشتر لازم است

 

لذا پیشنهاد می شود این امر در دستور کار وزارت آموزش و پرورش قرار گیرد .

سنجش برای هوش هیجانی

با فکر کردن به باهوش ترین افرادی که می شناسید احتمالا چند خصیصیه ی بارزشان را به خاطر می آورید به احتمال زیاد این افراد با کمترین تلاش بالاترین نمره ها را در مدرسه می گرفتند آنها شغل های خوبی دارند ولی در ارتباط با همکارانشان موفق نیستند و یا اینکه دوستان زیادی دارند ولی در روابط جدی و شخصی شان کند عمل می کنند از موفق ترین افراد در زندگی شخصی تان نظاره کنید بی شک دایره ی دوستان این افراد بزرگ و متنوع است ارتباطات شخصی شان قوی زندگی خانوادگی شان مملو از افتخار و کامیابی است آنها نسبت به دیگران حتی نسبت به کسانی که تازه ملاقات می کنند علاقه نشان می دهند آنها رضایت بیشتری از شغل خود دارند ،احترام همسالانشان را بر می انگیزند و به خاطر خوب انجام دادن مسئولیت شغلشان از سرپرست خود امتیاز و ترفیع    می گیرند .

این افراد دارای عواطف بدون ریا ، احساسات بدون نخوت و اعتماد به نفس عاری از هر خود نمایی است تفاوت بین این افراد در میزان IQ که یا ضریت هوش و چیزی است که آن را EQ یا هوش هیجانی نامیده می شود هوش هیجانی شیوه ای پذیرفته شده برای ارزیابی موفقیت یک فرد است شیوه ای که امروزه در آمریکا روبه گسترش است .

در اندازه گیری هوش هیجانی بیشتر به توان بالقوه انجام کار توجه می شود تا حاصل کار یعنی بیشتر به فرآیند ها توجه داریم تا پیامدها نتایج پژوهشهای انجام شده در خصوص هوش هیجانی در خارج از کشور نشان داده است که مدارس موفق هستند که به ایجاد رابط مناسب بین دانش آموزان ، دانش آموزان و معلمان و دانش آموزان و سایر اعضای مدرسه کمک می کند .                   ( حدابی ۱۳۸۱)

۱
این نتایج با یافته های پژوهش دیگری در خصوص فرهنگ مدرسه در داخل کشور مشابهت دارد ( مغنی زادی ۱۳۸۰) دریافته های این پژوهش که در مقاله ای تحت عنوان : « ارتقای فرهنگ مدرسه بنایی برای اصلاح مدرسه در فصلنامه تعلیم و تربیت منتشر شده است بر این نکته تاکید شده است که مدرسه صرفا یک سازمان آموزشی نیست بلکه جامعه ای کوچک است که از طریق فعالیت و مشارکت دانش آموزان خود به عنوان عناصر اصلی بزرگسالان مدرسه سمت و سو و فرهنگ خاص خویش را پیدا می کند و دارای هویت است ( مغنی زاده ۱۳۸۱) با توجه به اهمیت هوش هیجانی و تازگی مطالب طرح شده بخشی از مقاله که در آن تعریف و بررسی پیشینه نظری هوش هیجانی و پیشینه ی مطالعات تجربی هوش غیر شناختی و تعریف مختصری از مولفه های اصلی هوش هیجانی و اجتماعی و عوامل تشکیل دهنده ی آن ارائه شده است ( جلالی ۱۳۸۱)

  لیست پایان نامه های روانشناسی

 
 
۱ ـ شماره مسلسل ۷۱
 

 

جایگاه هیجانات :

در انسان بادامه مغز خوشه ای بادامی شکل از ساختارهای به هم پیوسته ای است که در بالای ساقه مغز نزدیک انتهای حلقه لیمبیک قرار گرفته است در هر یک از دو نیمکره مغز یک بادامه قرار دارد که در طرفین سر جای گرفته اند بادامه مغز انسان در مقایسه با نزدیک ترین بستگان تکاملی آن یعنی نخستین ما تا حدودی بزرگتر است ( گلمن ۱۳۸۳)

هیپوکامت بادامه مغز دو قسمت مهم « مغز بویایی » اولیه بودند که در جریان تکامل موجب پیدایش قشرمخ و سپس قشر تازه مخ گردیدند هنوز هم این ساختارهای لیمبیک اکثر کارهای مربوط به یادگیری و به خاطر سپاری را انجام می دهند تخصص بادامه مغز در مسایل هیجانی است هر گاه بادامه مغز از سایر قسمت های مغز جدا شود بدین می انجامد که فرد به ناتوانی چشمیگیری در سنجش معنای هیجانی وقایع دچار شود که گاهی اوقات به این وضعیت کوری عاطفی می گویند (‌گلمن ۱۳۸۳) افرادی که به این حالت دچار می شود ارزیابی هیجانی و تسلط بر خویش را از دست می دهند بادامه مغز به عنوان مخزن خاطرات هیجانی عمل می کند و از همین رو اهمیت دارد زندگی بدون بادامه مغز زندگی ای عاری از معنای شخصی است فقط عاطفه نیست که به بادامه مغز وابسته است تمام هیجانهای انسان به آن بستگی دارد حیوان هایی که بادامه مغزشان برداشته شده یا پیوندهایش قطع شده است فاقد ترس و خشم هستند میلی به رقابت یا همکاری ندارند و دیگر جایگاهشان را در سلسله مراتب اجتماعی گونه خود را درک نمی کنند در این حیوان ها ، هیجان کم اثر می شود و یا از بین می رود ترشح اشک که نشانه ای هیجانی و مختص بشر است به وسیله بادامه مغز و ساختاری نزدیک آن به نام شکنج کمربندی تحریک می شود .

ما در مغز دو فکر و دو نوع هوش داریم ، هوش عقلانی و هوش هیجانی آنچه را در زندگی انجام می دهیم هر دوی آنها تعیین می کنند فقط هوشبهر مطرح نیست بلکه هوش هیجانی نیز حائز اهمیت است .

در واقع هوش نمی تواند بدون هوش هیجانی به بهترین وضع کار کند علی القاعده این که سیستم لیمبیک و قشر تازه مخ و نیز بادامه مغز و قشر پیش پیشانی مکمل هم می باشند به این معناست که هر کدام از آنها در زندگی فکری ما همکاری کامل دارند وقتی این همکاران به خوبی کنش متقابل داشته باشند هوش هیجانی و نیز قوای عقلانی پدیدار می شود ( گلمن ۱۳۸۳) با آگاهی بر این مطلب باور کهن کشاکش میان منطق و احساسات وارونه می شود این درست نیست که مانند اراسموس بخواهیم هیجان ها را کنار بگذاریم و منطق را جایگزین آن سازیم بلکه می خواهیم تعادلی هشیارانه میان این دو به وجود آوریم . کمال مطلوب باور کهن ، عقلی رها از نفوذ هیجان است اما باور جدید ما را به هماهنگ ساختن عقل و احساس توصیه می کند برای اینکه بتوانیم این مطلب را به خوبی در زندگی خود به کار گیریم باید در ابتدا دقیقاً دریابیم که استفاده از هوش هیجانی به چه معناست ( گلمن ۱۳۸۳)

چگونه حوزه هوش عاطفی شکل گرفت ( چگونه رواج پیدا کرد ) ؟

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[یکشنبه 1399-01-31] [ 05:23:00 ق.ظ ]




جدا از مدل یا تعریف هوش عاطفی که مقیاسها بر اساس آنها متمایز می شدند دومین عامل عمده ی تفاوت در بین مقیاسها، شیوه ی اندازه گیری شان بود بسیاری از مقیاسهای فوق الذکر شیوه ی خویشتن داوری را مورد استفاده قرار می دادند مثلاً از نظر هوش عاطفی خود را چگونه ارزیابی می کنید شیوه های خویشتن داوری با اندازه گیری حاصل از مقیاسهای درجه بندی مشاهده گر متفاوت می باشد ( مثلا یک مشاهده گر شما را از نظر هوش عاطفی ارزیابی می نماید ) هر دوی این مقیاسها نسبت به آزمون های توانایی که پاسخ دهندگان به آن درست یا غلط پاسخ می دهند         ( مثل منظور از حسد چیست ؟ )  چیزهای متفاوتی را اندازه می گیرند اگر شخصی هوش عاطفی را به عنوان مجموعه ای از ناتوانایی خاص و مرتبط با صفات شخصیت در نظر بگیرد در آن صورت شیوه های خویشتن داری موثر است به عنوان مثال مقیاس اسکات و همکارانش                ( نقشه ضریب هوش عاطفی ) و نیز پرسشنامه هوش عاطفی تعداد زیادی سئوال مشابهه می پرسند ، مثلا آیا شما با عواطف خود صادق و روراست هستید ؟ آیا توانایی خوبی به حل مساله دارید ؟ و آیا خلق و خوی شما مثبت است چنین مقیاسهایی که همبستگی بسیار بالایی با خلق و خوی خوشایند ( و البته همبستگی منفی و خلق و خوی ناخوشایند ) دارند به طور اساسی احساسی بهزیستی و کامیابی خود ادراک شده ی شخص را اندازه گیری می نماید حقیقت این است که این مقیاسها روی مثبت بودن تاکید داشته و بیشتر این مقیاسها ، همسبتگی بسیار بالایی با ویژگی مثبت ( از نظر عاطفی ) دارند ( ۸% r تا ۵%= r بسته به مقیاس مورد استفاده                                             ( سیاروچی و همکاران ۱۳۸۴ )
به دلیل اینکه از نظر عاطفی مثبت بودن ، چیزهای خوب زیادی را پیش بینی می نماید بنابر این ممکن است تعداد زیادی از این مقیاسهای جدید نمونه ای از یک چرخه ی ازنو شکل گرفته شده باشد هنوز شواهد کافی در دست نیست تا نشان دهد که پیش بینی های مبتنی بر مقیاسهای ترکیبی ، فراتر از پیش بینی هایی که از طریق مثبت بودن عاطفی بدست آمده اند مشکل دیگری که در مورد فنون خود سنجی وجود دارد این است که این فنون باهوش اندازه گیری شده ی واقعی ارتباط چندانی ندارد حداقل در حوزه ی هوش IQ اندازه گیری شده همبستگی بالایی با مقدار هوش حاصل از فنون خود سنجی ندارد ( قبلا بین ۳% = r 0=r ) این حالت مثل این است که ما کلاسی را در نظر بگیریم که در این کلاس دانش آموزانی باهوش متوسط وجود دارند که فکر می کنند از دیگران باهوش تر هستند هم چنین دانش آموزانی دراین کلاس هستند که با هوش می باشند ولی به اندازه ی نسبت به خود بدبین اند که نمی توانند تواناییهای بالقوه خود را آشکار سازند و نیز دانش آموزانی وجود دارند که از توانایی ذهنی کمی برخوردار می باشند و نمی توانند مطالب را به خوبی درک نموده به سوالها پاسخ دهند یعنی بین IQ واقعی این سه گروه ارزیابی هایی که خود آنان از هوششان به عمل می آمدند هیچ تناسبی وجود ندارد (‌ سیاروچی و همکاران ۱۳۸۴)

دومین رویکرد در زمینه ی اندازه گیری هوش عاطفی ، بهره گرفتن از مقیاسهای درجه بندی توسط مشاهده گر می باشد این رویکرد بر این باور دلالت دارد که می توان از هوش عاطفی به عنوان یک رفتار نام برد در مقیاسهای درجه بندی ، مشاهده گر که فرد را می شناسد مشخص می کند که فرد ازچه میزانی ازهوش عاطفی برخوردار است درموقعیت های سازمانی یک مشاهده گر به صورت کامل همه جانبه فرد را مورد ارزیابی قرار می دهد هم چنین مدیر یک موسسه بازخوردهای از همکاران ، زیر دستان و سرپرستان خود در مورد توانش هایی که فرض می شود به هوش عاطفی وی مرتبط باشند دریافت می دارد مقیاس ECI( سیاهه توانش های عاطفی ) نمونه ای از مقیاسهایی است که بر اساس تعاریف ترکیبی هوش عاطفی ساخته شده است آنچه در مورد فنون خود سنجی هوش گفته شد در مورد روش های درجه بندی مشاهده گران هم صادق است بدین معنا که برای مشاهده گران مشکل تا بتوانند راجع به هوش دیگران قضاوت کنند یک عملکرد ذهنی فوق العاده ممکن است فقط در ذهن مشاهده گر وجود داشته باشد ( یعنی واقعا این گونه نباشد ) علاوه بر این حتی بسیاری از مشاهده گران تیز بین و مجرب هم ممکن است نتوانند یک عملکرد ناشی از هوش بالا را از عملکرد ناشی از هوش متوسط که حاصل سخت کوشی ، شانس یا خلاقیت است از یکدیگر تشخیص بدهند در همه ی موارد مشابه تعجب آور نسبت که قضاوت های مشاهده گران در مورد هوش ، نتواند با هوش واقعی مرتبط یا هم خوان باشد                    ( در این ها یک استثناء وجود دارد و آن این که معلمان به عنوان مشاهده گر به خوبی می توانند هوش دانش آموزان خود را تخمین بزنند ( سیاروچی و همکاران ۱۳۸۴)

اگر کسی هوش عاطفی را به عنوان یک هوش پذیرفته باشد احتمالا به دنبال یک آزمون توانایی می گردد تا این هوش را اندازه گیری نماید در این نوع آزمونها آزمودنی به حل مسائلی                می پردازد که جوابهای صحیح یا غلط دارد برخی از ارزیابی های هوش عاطفی از روش های سنتی سنجش هوش بهره می گیرند در یکی از این نوع ارزیابی ها مثلا تصویری از یک چهره به آزمودنی ها نشان داده می شود تا آنان حالات عاطفی این چهره را حدس بزنند یا از آزمودنی ها خواسته می شود تا خشم را معنا کنند و دوباره آن توضیح دهنده تا مشخص شود که تا چه اندازه قادر به درک مفهوم خشم هستند نمونه های از این نوع مقیاسها ، آزمون هوش عاطفی چند عاملی (MEIS) و آزمون هوش عاطفی قادر است مایر ، سالووی و کارسر (MSCEIT) می باشد این آزمونها بیانگر این موضوع هستند که هوش عاطفی یکی از اقسام هوش است و

دانلود پایان نامه

 

با هوش شناختی تفاوت دارد و عامل پیش بین کننده ی مهمی است و با افزایش بین زیاد می شود این سئوال که هوش عاطفی درباره چه چیزی صحبت می کند سئوالی مهم و اساسی است زیر احتمالا پاسخ ها و رویکردهای مختلف در این موضوع موجب ارزیابی های کاملا متفاوتی  از شخص واحد می شود وقتی دو آزمون چیز واحدی را می سنجد افراد فکر می کنند که نمره مشابهی بر این دو آزمون بدست می آورند در حوزه ارزیابی هوش  ، شخصی که در مقیاس هوشی وکسلر بزرگسالان نمره ی بالایی کسب می کند که معمولا این چنین است بایستی در آزمون استنفورد بینه نمره ی بالایی کسب نماید به همین ترتیب شخص دیگری که در یک آزمون هوشی نمره ی پائینی کسب می کند در آزمون دیگر هم نمره اش پائین است این وضعیت در حوزه ی آزمونهای خصیصه های اجتماعی نیز صادق است قبلا فردی که در مقیاس برون گرایی آزمون شخصیتی آیزنگ نمره بالایی کسب می نماید در مقیاس برون گرایی آزمون NEO-PI نیز نمره بالایی بدست خواهد آورد یعنی هر دو آزمون می توانند افراد را به نحو یکسانی درجه بندی نماید ( سیاروچی و همکاران ۱۳۸۴) به احتمال زیاد چنین وضعیتی در مورد هوش عاطفی صدق نمی کند مقیاسهای مبتنی بر مدل توانایی با حداقل همبستگی ( ارتباط ) با مقیاسهایی که بر اساس مفاهیم تندرستی یا موفقیت می باشد خصیصه ها را مورد اندازه گیری قرار می دهند پژوهشها این گونه فرض می نمایند که روش های ارزیابی توانایی ، بیشتر قادر به ارزیابی توانایی یا ظرفیت پردازش اطلاعات عاطفی نمی باشند مقیاسهای خود سنجی مدلهای ترکیبی ممکن است برخی از این نوع اطلاعات را مورد استفاده قرار دهند مقیاسهای خود سنجی هم چنین مواردی چون خلق مثبت ، خوش بینی حرمت نفس و برون گرایی را به شکلی ابتدایی ، مورد ارزیابی قرار می دهند در حقیقت هم پوشی مقیاسهای ترکیبی با مقیاسهای سنتی خصیصه ای شخصیت ، آن قدر زیاد است که پژوهشگران به این نتیجه رسیده اند که چنین رویکردهای خود سنجی که در مقایسه با مقیاسهای موجود چیز جدیدی را اندازه گیری نمی کنند نهایتا به نظر می رسد در رویکردهای درجه بندی برای ارزیابی فشارهای اجتماعی اعمال شده بر افراد از جانب دیگران که با مسائلی چون موقعیت و اعتبار شغلی آنان ارتباط دارد از روش های ترکیبی استفاده می نمایند تفاوت مشخص و واضح بین مقیاسهای توانایی و روش های ارزیابی خود سنجی در حوزه ی ادبیات هوش موضوع مهمی محسوب می شود و هنوز حوزه هایی وجود دارند که در آنها بین هوش به عنوان یک توانایی و سایر ویژگی های شخصیتی ، هم پوششی وجود دارد مثلا هوش سنتی همبستگی پایین اما تعریف شده ای با ویژگی هایی چون کنجکاوی و سیالی ذهن دارد در زمینه ی هوش عاطفی ، همبستگی بین مقیاسهای توانایی و هم دلی خود سنجی شد با ۳۰/۰ تا ۰=r است و همبستگی پائین تری با فراتجربه های خلقی دارد هر چه همبستگی بین دو آزمون کمتر باشد بیانگر استقلال اساسی آنها از یکدیگر است با توجه به رابطه ی بسیار بالای مقیاسهای خود سنجی با یکدیگر و با خلق مثبت ۸۰/۰ تا ۵۰/۰=r و نیز از آن جایی که حالات خلقی پیش بینی کننده های خوبی برای موارد گوناگون ( مثلاً رضایت شغلی و سلامت روانی ) می باشد ، لازم است تا ما از طریق مقیاس خود ارزیابی و به طور تجربی خلق فعلی خود را کنترل کنیم اما قابل ذکر است که متاسفانه در این زمینه پژوهشهای چندانی صورت نگرفته است ( سیاروچی و همکاران ۱۳۸۴)

  لیست پایان نامه های روانشناسی

آیا هوش عاطفی بهترین عامل پیش بینی کننده ی موفقیت در زندگی می باشد ؟

اولین نظریه ای که در مورد هوش عاطفی ارائه شد که در زمان خودش بحث های زیادی به دنبال داشت فقط ادعا می نمود که واقعا این نوع هوش وجود دارد ده سال بعد که هنوز این دعا مورد بحث بود و بر خلاف حمایت های دریغ و فراوانی که از آن می شد ادعای دیگری مطرح شد مبنی بر این که نه تنها هوش عاطفی وجود دارد بلکه قادر به پیش بینی اموری چون حساسیت اجتماعی پایداری و سلامت عمومی نیز می باشد ادعاهای فوق الذکر به پذیرش و اقبال عمومی مفهوم هوش عاطفی کمک زیادی کرد من و همکارانم هیچ گاه چنین ادعاهائی نداشتیم که هوش عاطفی به اندازه IQ و یا حتی بیشتر از آن قادر به پیش بینی موفقیت در زندگی می باشد بلکه ادعایی ما این است که هوش به عنوان یک عامل پیش بینی کننده معتبر برای موفقیت تحصیلی و برخی اوقات برای موفقیت شغلی می باشد والستر مایکل یکی از منتقدان روش های ارزیابی شخصیت در سال ۱۹۶۷ هوش را به عنوان یک وسیله ی قوی و نیرومند مورد نقادی موشکافانه و دقیق خود قرار داد چرا که هوش به طور متوسط می تواند میزان پیشرفت تحصیلی را پیش بینی نماید یعنی در سطح ۵/۰=r هم چنین همبستگی بین پرستیژ یک شغل ( که توسط مشاهده گران درجه بندی می شود ) با هوش متوسط افراد شاغل در آن شغل در حدود ۸۰/۰=r می باشد

این ادعا که هوش عاطفی عامل پیش بینی کننده ی خوبی برای باهوش بودن است و بایستی همبستگی بین این دو  ۵۰/۰=r تا ۸۰/۰=r باشد ، ادعای پوچ و بی معنایی است تلاش جهت فراهم نمودن شواهد کافی و معتبر در مورد ادعای عامه پسندی که در کتاب هوش عاطفی در سال ۱۹۹۵ ذکر شده مایوس کننده بود مثلا گزارش تهیه شده توسط موسسه ی بل که بیان می داشت مهندسانی ( به عنوان آزمودنی ) که از نظر هوش عاطفی در حد بالایی بودند ، کار آمد تر از سایرین بودند از این جهت زیر سئوال رفت که این مطالعه هیچ نوع اندازه گیری روان شناختی را شامل نمی شد در عوض نکته ی قابل توجه در این مطالعه این بود که مهندسان کار آمد در مقایسه با همتا خود اطلاعات شغلی یکسان و مشابهی داشتند گرچه داشتن اطلاعات مشترک و مشابه ممکن است جزئی از هوش عاطفی باشد در عین حال می تواند مربوط به برون گرایی ، مصلحت اندیشی یا شایستگی های عمومی باشد چیزی که در این گزارش مورد اشاره قرار نگرفته است              ( سیاروچی و همکاران ۱۳۸۴)

شاید چنین ادعایی عامه پسند ، در راستای تغییر نام زیرکانه و فرصت طلبانه ی مقیاسهای خود سنجی به عنوان مقیاسهای هوش عاطفی بود که موجب شد برخی روان شناسان ، موضوع هوش عاطفی را به طور کامل رد نماید البته چنین غفلت ها وردکردن موضوع به طور کامل ، دیدگاهی فوق العاده منفی گرایانه می باشد مثلا طی مقاله ای در مجله ی « شخصیت و روانشناسی اجتماعی ، دیویس » استانکوف و روبرتز نوشتند : ادعاهای اخیر مبنی بر این که هوش عاطفی اثرات فوق العاده ای دارد ، بایستی مورد بررسی های دقیق روان سنجی قرار گیرد                                                ( سیاروچی و همکاران ۱۳۸۴)

به جای کم شدن و از بین رفتن چنین ادعاهایی ، در حقیقت میزان این گونه ادعاها دو چندان شده است ، مثلا در کتاب گلمن نوشته شده بود : هوش عاطفی ، دو برابر مهم تر از IQ و سایر مهارتهای ذهنی می باشد این گونه ادعاها در مقاله های گوناگون تکرار شده بود مدارک بدست آمده نشان می دهند که یافته های ارائه شده در آن زمان بر اساس یک سری مطالعاتی بود که بر روی توصیف های شغلی صورت گرفته بود تا بر اساس آن نشان داده شود که هوش عاطفی دو برابر مهم تر از مهارتهای فنی است و قدرت پیش بینی کننده بهتری دارد مبتنی ساختن این گونه ادعاها بر اساس مطالعات است و بی پایه ، تاسف بار است از طریق مطالعه ترجیهات شغلی                نمی توان به بهترین نحو عملکرد شغلی را ارزیابی نمود ، زیرا در این نوع اندازه گیری ها ، آنچه مورد سنجش قرار می گیرد تعدادی کلمه  و عبارت و آگهی های شغلی می باشد و شگفت آور نیست که تعداد زیادی از این نمونه کلمات و عبارات در مقوله های هوش عاطفی که توسط گلمن ارائه شد دیده شود ، همان طور که قبلا گفته شد در سال ۱۹۹۸ گلمن فهرست خصیصه های هوش عاطفی مورد نظر خود را به ۲۵ خصیصه افزایش داد در این فهرست طولانی تقریبا هیچ موردی بر حسب IQ را نگرفت و همه موارد از درک سیاسی گرفته تا تنوع طلبی همگی جزء هوش عاطفی محسوب می شدند اجازه دهید به موضوع قبلی بر گردیم محتوای آگهی های شغلی لزوما منعکس کننده ی موفقیت به معنای واقعی نیست چنین محتوایی ممکن است از چند صفت و خصیصه خاص گرفته شده باشد درک این که چه چیزی واقعا موفقیت را پیش بینی می نماید مستلزم استفاده از مقیاسهای واقعی شخصیت و نیز پیش بینی بر اساس عملکرد شغلی می باشد با عنایت به مطالب فوق می توان گفت شواهد کمی مبنی بر این که هوش عاطفی بهترین پیش بینی موفقیت در زندگی است در دست می باشد چه رسد به این که اهمیتی در برابر IQ داشته باشد این موضوع ما را به سئوال آخر رهنمون می سازد یعنی این که چرا هوش عاطفی مهم است چرا هوش عاطفی مهم است ؟

پاسخ به این سئوال که چرا هوش عاطفی اهمیت دارد تا حد زیادی بستگی به موضوعی دارد که هوش عاطفی درباره اش صحبت می کند نسخه های ترکیبی هوش عاطفی در حقیقت نسخه های تجدید نظر شده ی مقیاسهای شخصیت اما با برچسب هوش عاطفی می باشد به عبارت دیگر هوش عاطفی ازطریق ارزیابی نسبی شخصیت ، سازمانهای علاقه مند به پیش بینی عملکرد خوب را به خود راغب ساخته است پس می توان گفت به دلیل برخورداری از ارزش بالقوه همه روش های ارزیابی شخصیت نمی توانند بد باشند و با کمی دقت پی خواهیم برد که مقیاسهای خود سنجی هوش عاطفی احتمالا ترکیبی از خصیصه های شخصیتی از قبیل برون گرایی ، جامعه پذیری ، عزت نفس ، خوش بینی و تعدادی ویژگی جدید هم چون تجارب فراخلقی می باشد گرچه بخش های عمده ی چنین مقیاسهایی « هوش » یا عاطفه و یا حتی هوش عاطفی به مفهومی که در این جا مورد اشاره قرار گرفت ، توجه چندانی نداشتند ولی دارا توانایی یکسانی نسبت پیش بینی خصیصه های اصل شخصیت که تحت عنوان جدیدی ارزیابی می شدند بوند این در حالی است که خصیصه های اصل شخصیت همگی بد نبودند ولی متاسفانه تا سالهای اخیر کمتر مورد توجه قرار              می گرفتند ( سیاروچی و همکاران ۱۳۸۴)

در حقیقت بین ابزار خود سنجی هوش عاطفی و رضایت شغلی و بعضا عملکرد شغلی روابطی به دست آمده است اما هیچ کدام از این ها مهم تر از هوش نسیتند و این جای امیدواری است گرچه طی سالهای گذشته یافته های به دست آمده اند مبنی بر این که از طریق مقیاسهای خود سنجی هوش عاطفی می توان موفقیت را پیش بینی نمود و هوش عاطفی مهم ترین عامل پیش بینی موفقیت صاحبان حرف می باشد با این حال استفاده از چنین مقیاسهای خود سنجی نیازمند کنترل همه ی سطوح احساسهای خوشایند ـ  ناخوشایند ، درون گرایی – برون گرایی ، خوش بینی و موارد مشابه می باشد تا از این طریق بتوان نتایج را به روشنی تعبیر و تفسیر نمود                                      ( سیاروچی و همکاران ۱۳۸۴)

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 05:23:00 ق.ظ ]




اما پژوهش های جدید در حوزه روان شناسی و عصب شناسی تصاویر متفاوتی ارائه می کنند چرا که نقش عاطفه را مفید و حیاتی و پیچیده تر از نظام شناختی می دانند البته بحث در خصوص این دو نقطه نظر متضاد قدیم و جدید مورد نظر و هدف ما نیست . بلکه بهتر است بگوئیم عاطفه ممکن است تسهیل کننده یا مختل کننده تفکر و واکنش های ما باشد بنابر این تفکر عاطفی هم می تواند نشانه پرهوشی و سازگاری باشد و هم نشانه کم هوشی و ناسازگاری آن چه که ما را یاری می دهد این است که بدانیم چگونه چرا و چه زمانی چنین تاثیرات عاطفی به وقوع می پیوندند ( همان منابع)
تا حال برایتان پیش آمده که یک موضوع خواندنی و یا تماشای یک فیلم یا یک سخنرانی ، غرق شده باشید ؟ حتما تجربیاتی از این دست داشته اید حالت غرق شدگی حالتی است که در آن توجه و تمرکز به طور خودکار و فعال عمل می کنند حالت خوبی که می توان از موهبت یادگیری در حد بالایی بهره مند شد چگونه ؟ این حالت پیش می آید ؟ یکی از خرده مقیاسهای هوش عاطفی که در تست بار آن مطرح می شود شادکامی و نشاط است زمانی که موضوع مورد نظر دارای سطح دشواریی بسیار کم یا سطح دشواری بسیار بالا باشد میزان نشاط به توجه به موضوع به حداقل نزول می کند و اگر سطح دشواری نه آن چنان ساده باشد که موجب کسالت شود و نه آن چنان دشوار که باعث بی میلی گردد .

تجربه های عاطفی ما بر نحوه ذخیره سازی اطلاعات در حافظه مربوط می شود حالات عاطفی نقشی تعیین کننده ای بر نحوه ی پردازش و اندوزش محتوای اطلاعات ایفا می کند حالات عاطفی مثبت مانند ، تصویر ذهنی مثبت و توجه به فواید مطالبی که می آموزیم هدف موضوع تسهیل دشواری از طریق پرسش ، شناخت میزان نگرانی و استرس حین مطالعه و حذف یا کنترل آن ، عادت به میان استنباط های خود از موضوع به دیگران شناخت احساسی که از درک موضوع حاصل می شود و قبل آن به صورت درون نگری توجه به این واقعیت که شما حق دارید چنین احساسی داشته باشید ولی پاسخ به چرایی آن و مطرح کردن دلایل آن به آنهایی که فکر می کنید با نظر شما موافق نیستند ، همه اینها در حافظه نقش تعیین کننده ای دارند مراقب فریفتگی و یا بازیگری احساسات خود در حین توجه باشید .

فکر می کنید چه عاملی در فیلم زیبای بچه های آسمان ساخته مجید مجیدی این فیلم دوباره نامزد جایزه اسکار کرده است ؟  به نقش عاطفی یا همان غیرت و انگیزه ای که برای بدست آوردن یک جفت کفش و خوشحال نمودن خواهر علی کوچولو باعث موفقیت او در مسابقه دو گردید                 ( سالار کیا ۱۳۸۵)

تحریک عواطف در جمعیت مثبت منجر به تقویت انگیزه و مبارزه برای رسیدن به هدف می شود گاهی بی توجهی به نقش عواطف در برانگیختگی ، مانع حرکت و درک موقعیت های زندگی می گردد

مادرانی که بار سنگین  زندگی  را به تنهایی بر دوش می کشند و حاضر به تحمل سخت ترین تلاش ها و رنجهای زندگی هستند تا مبادا فرزندانشان طعم تلخ فقر و محرومیت را بچشند غافل اند از اینکه کودکان خود را در این مبارزه انسان ساز شریک نکنند آنها چگونه می توانند قدر این زحمت ها را بفهمند تا حداقل انگیزه ای برای تغییر رفتار خود یا از طریق درس خواندن یا کارکردن بدست آورد انگیزه برای موفقیت مستلزم آگاهی از سلسله مراتب انگیزه هاست همه موجودات زنده برای حفظ بقای خود انگیزه حیات دارند این انگیزه را  (active) یا عمل برای زنده ماندن می نامیم سپس در مقابل  محرکهای بی شمار ، عکس العملهایی

 

به صورت واکنش ارائه می شود که به آن ( reaction) می گوئیم اما انگیزه سوم که حاصل آگاهی انسان از خود است و تفکر و تعمق در پاسخ به این سئوال که برای چه آمده ایم و به کجا خواهیم رفت این انگیزه که از زیر بنای معنوی و فکری بالایی برخوردار باشد چگونه حاصل می شود زمانی که هوش هیجانی در مرحله ای از کنترل قرار گیرد که هیجانات اجازه درون نگری عمیق را در انسان فراهم سازد این مرحله از انگیزه را ( proaction) می گوئیم که منجر به خودشکوفایی استعدادها ، ظرفیت ها و توانائیهای انسان می گردد ( سالار کیا ۱۳۸۵)

  لیست پایان نامه های روانشناسی

هوش عاطفی می توان به ما در زندگی کردن در لحظه حال بسیار کمک کند حالات عاطفی ما غالبا ما را از زمان حال غافل نگه می دارند و نسبت به آینده مبالغه آمیز و تحریف شده عمل می کنند آیا از خودتان تاکنون سئوال کرده اید که چرا بعضی از خاطرات گذشته از گذشته شیرین تر هستند ؟احساس شما در آن زمان با احساس شما در این زمان فرق می کند شما در گذشته متوجه احساسات خود نبودید ولی الان که آن را مرور می کنید چیزی جز احساس خوب در لحظه حال به شما نشاط نمی دهد

مایروسالووی و همکارانش در کتاب هوش عاطفی آورده اند هوش عاطفی عبارتند از :

توانایی ادراک  عاطفی در جهت دستیابی به عواطف سازنده که به کمک آنها بتوان به ارزیابی افکار و فهم عواطف و دانش عاطفی خود پرداخت و موجبات پرورش احساسات و رشد هوش خود را فراهم ساخت هوش عاطفی در تقابل با هوش شناختی نیست بلکه در تعامل با آن است اما تغییر عقاید عقلانی بسیار ساده تر از احساسی است عقاید عقلانی با ابراز علمی و تجربی و روابط علت و معلولی و روش های تحقیق قابل تغییر است مثلا در گذشته اعتقاد بر خیلی از مسائل علمی طور دیگری بود اینکه زمین دور خورشید می گردید یا اینکه سطح زمین صاف است و یا نظریه هایی که با فیزیک کلاسیک قابل توجیه نبوده ، ولی امروزه با فیزیک کوانتومی قابل فهم شده است ، مبین این واقعیت است سیالی و شفافیت عقاید عقلانی برگشت ناپذیر بوده و مقاومت در برابر آن غیر ممکن است اما عقاید احساسی که شامل باورها و عادت های هیجانی مانند اندوه ، ترس ، شادمانی ، عشق شگفتی ، نفرت ، شرم ، خشم ، امید ، ایمان ، شهامت ، بخشندگی‌ ، یقین ، متانت ،خودپسندی ، تنبلی ، بی حالی ، و… هستند چگونه تغییر می یابند هوش هیجانی به دنبال تغییر آنها نیست بلکه درصد شناخت و تنظیم آنهاست قبلا خشم زیاد ومستمر باعث بروز بیماریهای قلبی و خشم بسیار کم یا سرکوب آن باعث فعال شدن سلولهای سرطانی می گردد هوش هیجانی به مامی گوید اندازه خشم ، مکان آن زمان آن و دلیل آن باید کنترل شده باشد قدرت احساسات را نباید دست کم بگیریم . در تغییر خود و دیگران شناخت این واقعیت بسیار مهم است ما نیاز به بروز احساساتی داریم تا این احساسات خود را با آن درک کنیم این فرا احساس از تولیدات هوش هیجانی است که همواره به ما کمک می کند نسبت های عقل و احساس خود و دیگران را در روابطمان در نظر داشته باشیم وقتی کسی پرخاشگری می کند هوش هیجانی می گوید او حتما دارای جهت گیری ادراکی عمیقی است پس می توان به جای نفرت در اکثر مواقع دلسوزی را نسبت به او به خودمان افزایش دهیم خشم مانند آتشی است که اگر اطرافش را خلوت نکنیم امکان انفجار در هر لحظه قوی تر می شود پس اگر خشم را روی خشم قرار دهیم باعث پر شدن کاسه صبر می شود باید با هوش هیجانی مواظب لبریز شدن آن باشیم .

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 05:22:00 ق.ظ ]




محور II شامل مجموعه اختلال هایی هستند که بیانگر ویژگی های بادوام شخصیت یا توانایی های فرد هستند. یک مجموعه از این اختلال ها، اختلال های شخصیت هستند. این اختلال ها، صفات شخصیتی هستند که انعطاف ناپذیر و ناسازگارانه بوده و باعث می شوند که فرد دچار پریشانی شده و یا در توانایی او برای انجام دادن تکالیف روزمره ی زندگی، اختلال زیادی ایجاد شود. دومین مولفه محور II، عقب ماندگی ذهنی است. با اینکه عقب ماندگی ذهنی از یک نظر مانند سایر اختلال هایی که در DSM-IV-TR یافت می شود «اختلال» نیست، ولی بر رفتار، شخصیت، و عملکرد شناختی تاثیر زیادی می گذارد.
برای اینکه از تفاوت های موجود بین محور I و محور II آگاه شوید، دو نمونه ی بالینی زیر را در نظر بگیرید. یک مورد خانم ۲۹ ساله ای به نام جوانیتاست که بعد از تولد اولین فرزندش به قدری نسبت به مقاصد دیگران مشکوک می شود که حتی به خویشاوندان نزدیک خود اعتماد نمی کند. او بعد از یکماه درمان، به عملکرد عادی بر می گردد و نشانه هایش از بین می روند. در مورد جوانیتا تشخیص اختلال محور I داده می شود، زیرا او به اختلالی مبتلاست که می توان آنرا پوششی بر شخصیت سالم او درنظر گرفت. در مقابل، حساسیت زیاد نسبت به انتقاد و ترس از برقراری روابط صمیمانه که خانم ۲۹ ساله دیگری به نام جین نشان می دهد، به نحوه برداشت او از دنیا مربوط می شود که از دوران نوجوانی خصیصه ی او بوده است. او تصمیم گرفته است درگیر روابط صمیمانه نشود و از کسانیکه بیش از حد به او علاقه مند می شوند، فاصله بگیرد. درصورتیکه که او تحت درمان قرا رگیرد، این گرایش های دیرینه، تشخیص محور II را ایجاب می کنند.

یک نفر می تواند از تشخیص های محور I و II برخوردار شود. برای مثال، لئون گرفتار سوء مصرف مواد است و بنابر خصلت، به دیگران بسیار وابسته است. احتمالاً لئون طبق محورهای I و II تشخیص داده می شود. طبق محور I، تشخیص سوء مصرف مواد و طبق محور II، تشخیص اختلال شخصیت وابسته برای او مقرر می شود. به عبارت دیگر، سوء مصرف مواد او اختلال انگاشته می شود و اختلال شخصیت وی بخشی از منش او محسوب می گردد.

جزییات بیشتر درباره این پایان نامه :

 

پایان نامه:بررسی رابطه بین اختلالات روانی و مکانیزم های دفاعی در دانشجویان
 

جدول ۲-۲ اختلال های محور I در DSM-IV-TR

شرحنمونه هایی از تشخیصاختلال هایی که معمولاً درطول سالهای پیشین زندگی ایجاد می شوند و عمدتاً رشد و رسش نابهنجار را شامل می شونداختلال های یادگیری

اختلال های مهارت حرکتی، اختلالهای ارتباطی، اختلال های رشد فراگیر (مانند اختلال اوتیستیک)

اختلال های کاستی توجه و اختلالهای رفتار ایذایی

اختلالهای تغذیه و خوردن در نوباوگی و اوایل کودکی

اختلال های تیک

اختلال های دفع

اختلال هایی که شامل نقایصی در شناخت هستند و در اثر مصرف مواد یا بیماری های جسمانی ایجاد می شونددلیریوم

زوال عقل (مثل آلزایمر)

اختلال یادزدودگی

اختلال هایی که با نشانه های روانی مشخص می شوند و آنها را پیامد فیزیولوژیکی بیماری جسمانی می دانندتغییر شخصیت ناشی از بیماری جسمانی

اختلال خُلقی ناشی از بیماری جسمانی

کژکاری جنسی ناشی از بیماری جسمانی

اختلال هایی که با مصرف یا سوء مصرف مواد ارتباط دارنداختلال های مصرف مواد (مانند وابستگی به مواد و سوء مصرف مواد)

اختلال هایی که مصرف مواد آنها را ایجاد می کنند (مانند مسمومیت ناشی از مصرف مواد و ترک مصرف مواد)

اختلال هایی که نشانه های روان پریشی را در بردارند (مانند تحریف در ادراک واقعیت، اختلال در تفکر، رفتار، عاطفه و انگیزش)اسکیزوفرنی

اختلال اسکیزوفرنیفرم

اختلال اسکیزوافکتیو

اختلال هذیانی

اختلال روان پریشی کوتاه مدت

اختلال هایی که آشفتگی در خلُق را دربردارنداختلال افسردگی اساسی

اختلال افسرده خویی

اختلال دوقطبی

 

اختلال ادواری خویی

اختلال هایی که تجربه اضطراب، نگرانی، یا دلشوره را دربردارند و به رفتارهایی منجر می شوند که از فرد مبتلا در برابر مضطرب شدن، محافظت می کنند.اختلال وحشتزدگی

آگورافوبی

فوبی خاص

فوبی اجتماعی

اختلال وسواس فکری- عملی

اختلال استرس پس از آسیب

اختلال اضطراب فراگیر

اختلال هایی که شکایت های مکرر از نشانه های جسمانی یا نگرانی های جسمانی را شامل می شوند که یافته های پزشکی آنها را تائید نمی کننداختلال جسمانی کردن

اختلال تبدیلی

اختلال درد

خودبیماری انگاری

اختلال بدشکلی بدن

اختلال هایی که در آنها، نشانه های جسمانی یا روانی عمداً به منظور ایفای نقش بیمار ایجاد می شوند.اختلال ساختگی

اختلال ساختگی بوسیله مجاورت

اختلال هایی که در آنها، انسجام طبیعی هشیاری، حافظه، هویت یا ادراک، مختل شده اند.یادزدودگی تجزیه ای

گریز تجزیه ای

اختلال هویت تجزیه ای

اختلال مسخ شخصیت

اختلال هایی که آشفتگی در ابراز یا تجربه میل جنسی بهنجار را در بر دارندکژکاری های جنسی (ماننداختلال انگیختگی جنسی، اختلال ارگاسمی، اختلال درد جنسی)

نابهنجاری های جنسی (نظیر یادگارپرستی، بچه بازی، تماشاگری جنسی)

اختلال هویت جنسی

اختلال هایی که با آشفتگی های شدید در رفتار خوردن مشخص می شوندبی اشتهایی عصبی

پرخوری عصبی

اختلال هایی که با آشفتگی مکرر در الگوهای عادی خواب مشخص می شوند.بدخوابی ها (مانند بیخوابی، خواب زدگی)

نابهنجاری های خواب (مانند اختلال کابوس، اختلال خوابگردی)

اختلال هایی که با ابراز مکرر رفتارهای تکانشی مشخص می شوند که باعث آسیب رساندن به خود و دیگران می شوند.اختلال انفجاری متناوب

دزدی بیمارگون

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 05:22:00 ق.ظ ]




اختلال دوقطبی و اختلال ادواری خویی نوسان هایی را در خُلق شامل می شوند. اختلال دوقطبی تجربه شدید و بسیار اخلالگر شعف یا سرخوشی شدید به نام دوره مینک را در بردارد که با تفکر، رفتار، و تهییج پذیری بسیار شدید مشخص می شود که اختلال زیادی به بار می آورند. دوره مخلوط شامل نشانه های مینک و دوره افسردگی اساسی است که به سرعت جابجا می شوند. اختلال ادواری خویی، نوسان بین ملالت و حالت های ملایمتری به نام دوره های هیپومنیک را شامل می شود. در اختلال دوقطبی نوع I فرد یک یا چند دوره منیک را تجربه می کند که احتمالاً اما نه لزوماً، به یک یا چند دوره افسردگی اساسی مبتلا شده است. در اختلال دوقطبی نوع II فرد یک یا چند دوره ی افسردگی و حداقل یک دوره ی هیپومنیک دارد.
جزییات بیشتر درباره این پایان نامه :

 

پایان نامه:بررسی رابطه بین اختلالات روانی و مکانیزم های دفاعی در دانشجویان
اختلال های خُلقی برحسب رویکردهای زیستی، روان شناختی، اجتماعی- فرهنگی توجیه شدها ند. قاطع ترین شواهدی که از مدل زیستی اختلال های خُلقی حمایت می کنند به نقش وراثت مربوط می شود و به این واقعیت اشاره دارد که این اختلال ها در خانواده ها جریان دارند. نظریه های زیستی روی عملکرد انتقال دهنده ی عصبی و هورمون ها تاکید می کنندد. نظریه های روان شناختی از رویکردهای روان کاوی قدیمی فراتر رفته و روی جنبه های رفتاری، شناختی، میان فردی اختلال  خُلقی تاکید دارند. در دیدگاه رفتاری، فرض بر این است که افسردگی از کاهش تقویت های مثبت، نارسایی مهارت های اجتماعی، یا ا ختلال ناشی از تجربیات استرس زای زندگی ایجاد می شود. طبق دیدگاه شناختی افراد افسرده با فعال کردن یک رشته افکار بنام مثلث شناختی به تجربه های استرس زا پاسخ می دهند، نظر منفی نسبت به خود، دنیا، و آینده. تحریف های شناختی خطاهایی هستند که افراد هنگام نتیجه گیری از تجربیات، و بکارگیری قواعد غیرمنطقی مانند استنباط های دلبخواهی یا تعمیم مفرط, مرتکب انها می شوند. نظریه میان فردی، اختلال های خُلقی را بصورت عملکرد اجتماعی آشفته توجیه می کند.

درمان های اختلال های خلقی نیز براساس دیدگاه های زیستی، روان شناختی، اجتماعی- فرهنگی قرار دارند. داروی ضد افسردگی رایج ترین درمان تنی برای افراد افسرده است و لیتیوم کربنات پرمصرف ترین دارو برای افراد مبتلا به اختلال دوقطبی است. در مواردیکه افسردگی توانکاه باشد و فرد به مانی حاد مبتلا باشد، متخصص بالینی ممکن است درمان با تشنج برقی را توصیه کند. مداخله های روان شناختی که در درمان افراد مبتلا به اختلال های خلقی بیشترین تاثیر را دارند آنهایی هستند که براساس رویکردهای رفتاری و شناختی استوارند. مداخله های اجتماعی- فرهنگی و میان فردی  محدوده ی سیستم میان فردی،مانند رابطه ی صمیمانه، روی درمان نشان های خلقی تمرکز می کنند.

اگرچه برای افرادیکه دست به خودکشی می زنند طبقه تشخیصی رسمی وجود ندارد خیلی از افراد خودکشی گرا اختلال خلقی دارند و برخی به اختلال های روانی شدید دیگری مبتلا هستند. اقدام خودکشی با         دیدگاه های زیستی، روان شناختی، اجتماعی – فرهنگی توجیه می شود. درمان درمانجویان خودکشی گرا بسته به زمینه، قصد و مهلک بودن اقدام خودکشی تفاوت دارد . اغلب روش های مداخله، حمایت و درمان رهنمودی را شامل می شود.

اسکیزوفرنی و اختلال های مربوط

اسکیزوفرنی اختلالی است که دامنه ای از نشانه ها را شامل میشود. این نشانه ها عبارتند از آشفتگی در محتوای فکر، شکل فکر، ادراک، عاطفه، درک خود، انگیزش، رفتار، عملکرد میان فردی. آشفتگی بارزی که حداقل ۶ ماه ادامه یافته باشد برای تشخیص ضروری است. در این دوره ی شش ماهه، مرحله فعال نشانه ها، مانند      هذیان ها، توهمات، گفتار آشفته، رفتار آشفته، و نشانه های منفی وجود دارد. معمولاً قبل از مرحله ی فعال، مرحله ی پیش نشانه ای و بدنبال آن، مرحله ی باقیمانده واقع می شوند. مرحله ی پیش نشانه ای با رفتارهای ناسازگارانه، مانند انزوای اجتماعی، ناتوانی در کارکردن بصورت ثمربخش، رفتار عجیب و غریب، نظافت شخصی نامناسب، تهییج پذیری نامناسب، فکر و گفتار عجیب وغریب، عقاید غیرعادی، تجربیات ادراکی عجیب، و کاهش انرژی و ابتکار عمل مشخص می شود. مرحله ی باقیمانده، تداوم علائم آشفتگی مشابه با رفتارهای مرحله ی پیش نشانه ای را شامل می شود.

چند نوع اسکیزوفرنی مشخص شده اند. نوع کاتاتونیک با رفتارهای حرکتی غیرعادی مشخص می شود، درحالیکه نوع آشفته نشانه هایی ازجمله گفتار آشفته، رفتار آشفته، و عاطفه ی سطحی یا نامناسب را شامل     می شود. افراد متبلا به اسکیزوفرنی، نوع پارانوید، به یک یا چند هذیان غیرعادی اشتغال ذهنی دارند یا اینکه دارای توهماتی هستند که با موضوع مورد آزار و اذیت قرارگرفتن ارتباط دارند، اما گفتار یا رفتار آنها آشفته نیست. تشخیص نوع نامتمایز زمانی بکار می رود که فرد مجموعه ی نشانه های اسکیزوفرنی را آشکار سازد، ولی ملاک های پارانوید، کاتاتونیک، یا نوع آشفته را برآورده نکند. اصطلاح نوع باقیمانده در مورد کسانی به کار می رود که مبتلا به اسکیزوفرنی تشخیص داده شده اند و علائم طولانی اختلال دیگری غیر از نشانه های راون پریشی را نشان میدهند.

علاوه بر طبقه بندی اسکیزوفرنی به انواع مختلف، این اختلال برحسب ابعاد هم درنظر گرفته می شود،

 

        روان پریش، منفی و آشفته. عامل روان پریش به مواردی مربوط می شودکه فرد هذیان ها و توهمات بارزی را تجربه کند، عامل منفی در مورد آن دسته از اختلال هایی بکار می رود که با نشانه های منفی مشخص می شوند (مانند عاطفه سطحی، فقدان تکلم و فقدان اراده). عامل آشفته، گفتار آشفته، رفتار آشفته و عاطفه ی نامناسب را شامل می شود. فرض بر این است که هریک از این نمودهای نشانه، بیانگر اختلال مغزی زیربنایی متفاوتی است و هرکدام به درمان متفاوتی نیاز دارد.

چند نوع اختلال با نشانه های مشابه با نشانه های اسکیزوفرنی وجود دارند که اختلال روان پریشی کوتاه مدت، اختلال اسکیزوفرنیفرم، اختلال اسکیزوافکتیو، اختلال های هذیانی، و اختلال روان پریشی مشترک از آن جمله هستند. اختلال روان پریشی کوتاه مدت با شروع ناگهانی نشانه های روان پریشی مشخص می شود که بین یک روز تا یک ماه ادامه می یابند؛ این اختلال با استرس زایی بارز، بدون استرس زایی بارز، یا با شروع پس از زایمان مشخص می شود. در حالت اختلال اسکیزوفرنیفرم، افراد به دوره روان پریشی ۱ تا ۶ ماهه دچار          می شوند. تشخیص اختلال اسکیزوافکتیو برای کسانی مقرر می شود که به آشفتگی خُلقی شدید (دوره ی افسردگی اساسی، دوره منیک، یا دوره ی مخلوط) همراه با حداقل دو نشانه ی اسکیزوفرنی مبتلا هستند. اختلال هذیانی در افرادی تشخیص داده می شود که هذیان های بدون کیفیت عجیب و غریب دارند که دست کم یک ماه ادامه داشته و عملکرد آنها بصورت دیگری آشفته نیست. در اختلال روان پریشی مشترک، فرد دچار    هذیان هایی می شود که با هذیان از پیش ایجاد شده ی فردی که با او رابطه ی نزدیکی دارد، مشابه است.

نظریه های مربوط به علت اسکیزوفرنی روی تعامل عوامل زیستی و تجربه تمرکز می کنند و به مفهوم آسیب پذیری توجه خاصی دارند. احتمالاً افراد برای ابتلا به اسکیزوفرنی آمادگی زیستی دارند، اما این اختلال فقط زمانی ایجاد می شودکه شرایط محیطی خاصی فراهم باشد. پژوهشگران زیستی روی نابهنجاری های ساختار و عملکرد مغز، آمادگی های ژنتیکی، شاخص های زیستی، وعوامل استرس زای زیستی تاکید دارند. رایج ترین مداخله های روان شناختی برای افراد مبتلا به اسکیزوفرنی آنهایی هستند که از رویکرد رفتاری بدست آمده اند. در این رویکرد فرض می شود که بیشترین مشکلاتی که افراد مبتلا به اسکیزوفرنی با آنها مواجه می شوند، ناشی از فراگیری الگوهای رفتارهای غیرعادی و ناسازگارانه است. پژوهشگرانی که در حیطه سیستم های خانواده کار می کنند، بر «سیستم» نقش ها، تعامل ها، الگوهای ارتباطی در محیط خانواده ای که فرد مبتلا به اسکیزوفرنی در آن پرورش می یابد، تمرکز دارند. مدل های جامع درمان درحال حاضر، درمان های زیستی، مداخله های     روان شناختی، عمدتاً به شکل فنون رفتاری، و مداخله های اجتماعی- فرهنگی را شامل می شوند که بر محیط درمانی و خانواده درمانی تمرکز دارند.

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 05:21:00 ق.ظ ]