کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


دی 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30          


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



جستجو


 



موضوع استفاده از زور در داخل یک کشور ، خارج از شمول قواعد حقوق مخاصمات مسلحانه و حقوق بین الملل بشردوستانه است ، زیرا که این قواعد محدودیت های مخاصمات مسلحانه و حقوق بشردوستانه را تعیین می کنند که در کنوانسیون ژنو و پروتکل الحاقی آن ، مندرج می اشند . ( کوشا و نمامیان، ۱۳۸۷ )
ماده ۳ مشترک در یک عبارت پردازی کلی بدون اشاره مستقیم به تروریسم بسیاری از اقدامات تروریستی را عملاً ممنوع می کند . بر طبق آن با غیر نظامیان بایستی با اصول انسانیت رفتار شود . گروگانیری ، رفتار بی رحمانه ، آزاد و شکنجه و ………ممنوع است .

همچنین ماده ۴ ( پاراگراف ۲ ) و ماده ۱۳ ( پاراگراف ۲ ) پروتکل الحاقی دوم نیز موید این امر هستند . به موجب این مواد اعمال و تهدیدات خشونت آمیزی که هدف اولیه آن گسترش ترور و وحشت در میان جمعیت غیر نظامی باشد ممنوع است مواد ۴ و ۱۳ بصراحت از عناوین ترور و تروریسم استفاده می کنند .

البته اگر این اقدامات تروریسی در مخاصمه مسلحانه بین المللی منجر به نقض فاحش کنوانسیون ها و پروتکل الحاقی شوند می تواند جنایت جنگی تلقی شده و مشمول صلاحیت جهانی کشورهای عضو و یا حتی صلاحیت دیوان بین المللی کیفری واقع شوند .

سوال اصلی در این صوص این است که این تعهدات بر کدام یک از طرفیت بار می شود  در مخاصمه مسلحانه غیر بین المللی حداقل یک از طرفین دولت نیست . برای طرف دولتی کلیه تعهدات معاهده ای ( بر طبق اصل وفای به عهد ) و آن قسمت از قواعدی که جنبه عرفی یافته بار می شود . ماده ۳ و پروتکل دوم چنین تعهداتی را برای نیروهای مخالف دولت و اعضاء شان بار میکند . چرا که یکی از شرایط تلقی یک درگیری داخلی به عنوان یک مخاصمه مسلحانه توانایی طرفین به رعایت قواعد حقوق بشردوستانه می باشد . لذا بایستی اعضاء گروه های مخالف دولت نیز به ممنوعیت اقدامات تروریستی توجه کنند . فرمانده نیرو های مسلح مخالف به اجرا و رعایت این قواعد متعهد هستند و بایستی همه اقدامات لازم را برای اجرای قاعده ممنوعیت اقدامات تروریستی انجام دهند . این گروه ها بایستی اقدامات ضروری را برای پیگیری و مجازات مرتکبین اقدامات تروریستی بالاخص آن مرتکبینی که جزء نیروهای آنها تحت کنترل آنها می باشند انجام دهند .

لذا ممنوعیت انجام اقدامات تروریستی در یک مخاصمه مسلحانه غیر بین المللی برای هر دو طرف بار شود؛ چه دولت و چه سازمان های مسلح مخالف دولت .

در کل بایستی خاطر نشان ساخت که ممنوعیت توسل به اقدامات تروریستی منطقاً در حقوق مخاصمات مسلحانه غیر بین المللی نیز همچون مخاصمات مسلحانه بین المللی تثبیت شده است . در مخاصمه مسلحانه داخلی نیز اقدامات تروریستی ممنوع می باشد . این حتی در خصوص مخاصمات مسلحانه غیر بین المللی مهمتر نیز است چرا که مخاصمات مسلحانه بین المللی نیز عمدتاً مبتنی بر جنگ نامتقارن بوده و آبستن ارتکاب اقدامات تروریستی است .

دولتها اولاً بایستی هم از ارتکاب عمل تروریستی در مخاصمات مسلحانه غیر بین المللی اجتناب ورزند و ثانیاً کلیه تلاشهای لازم را برای جلوگیری از ارتکاب عمل تروریستی توسط افراد خصوصی یا در سرزمین تحت صلاحیتشان انجام  دادند . ( سلیمی ترکمانی، ۱۳۸۸ )

وضعیت بازداشت شدگان در جریان مخاصمه مسلحانه غیر بین المللی در چارچوب مبارزه با تروریسم

در مخاصمات مسلحانه غیر بین المللی وضعیت اسیر جنگی وجود ندارد . به عبارتی وضعیت رزمنده قانونی که مستحق مشارکت مستقیم در مخاصمه است . چرا که دولت ها تمایلی به اعطا مصونیت از رسیدگی ها به اعضاء نیروهای مخالف دولتی ندادند . لذا این گونه اشخاص در صورت دستگیری ممکن است بر طبق حقوق داخلی کشور دستگیر شوند . البته در چنین مواقعی نیز مفاد ماده ۳ مشترک ، پروتکل دوم الحاقی ، حقوق عرفی بشردوستانه و حقوق بشر مربوط به تضمین دادرسی عادلانه بایستی رعایت شود .

۳-۵ دیوان بین المللی کیفری و تروریسم
بعد از تشکیل دیوان کیفری بین المللی امید رفت که جرم تروریسم به عنوان یکی از جرایم تحت پوشش دیوان قرار بگیرد اما با اعمال نفوذ از سوی قدرتهای بزرگ و نبود یک معیار مشخص در خصوص تعریف تروریسم این امید به یأس تبدیل شد . اولین بازنگری اساسنامه دیوان کیفری بین المللی ، تمایل جدی به گنجاندن جرم تروریسم در اساسنامه بروز کرد لیکن به دلیل پیش گفته ناکام ماند و تحقق پیدا نکرد . در نتیجه تروریسم در همان قالب قدیمی یعنی با عنوان جرایم علیه بشریت ، جرایم جنگی و کشتار جمعی ( البته شامل تروریسم دولتی هم می شود ) در اساسنامه گنجانده شد ، در حالی که باید تروریسم را در خارج از قالبهای ویژه سیاسی تعریف کرد و معیارهای اساسی جرایمی را که مصداق تروریسم اند ، دقیقاً تعیین نمود . ( یه وس، ۱۳۸۲ )

جزییات بیشتر درباره این پایان نامه :

 

پایان نامه آثار و پیامدهای تروریسم بر حقوق مخاصمات مسلحانه بین المللی

 
 
در ادامه به دو بحث عمده در این خصوص می پردازیم

۱-اشکال و مظاهر خاص تروریسم بر اساس مواد اساسنامه دیوان بین المللی کیفری

پایان نامه ها

 

۲- صلاحیت دیوان بین المللی کیفری در خصوص تروریسم

همانگونه که آشکار شد ، به واسطه نبود تعریف حقوقی مورد توافق از تروریسم ، نمی توان واکنش کیفری در مواجهه با آن را به عنوان جرمی ذاتاً مستقل قلمداد کرد ، اما روشن است که می توان براساس کنوانسیون های بین المللی در قبال اشکال و مظاهر گوناگون تروریسم ، همچون هواپیما ربایی ، گروگان گیری ، اعمال خشونت در فرودگاه های غیر نظامی ، تصرف کشتی ها ، بمب گذاری های تروریستی ، تامین مالی تروریسم و تروریسم هسته ای ، مقابله کرد .

۳-۵-۱ تروریسم به عنوان جرم جنگی
تروریسم در برخی اسناد بین المللی خاص ، به طور ویژه به مثابه جرم جنگی طبقه بندی شده است . برای مثال ، بند نخست ماده ۳۳ کنوانسیون چهارم ژنو ، به صراحت اعلام می دارد :

(( جرایم جمعی و کلیه معیارهای رعب و وحشت یا تروریسم ممنوع است . ))

علاوه بر این ، بند دوم ماده ۵۱ پروتکل اول الحاقی به کنوانسیون های چهارگانه ژنو تصریح کرده است : (( اقدامات خشونت آمیز یا تهدید به خشونت که هدف اصلی از ارتکاب آنها ، اشاعه رعب و وحشت در میان جمعیت غیر نظامی باشد ، ممنوع است . ))

همچنین ، پاراگراف چهارم از بند دوم ماده ۴ پروتکل دوم الحاقی به کنوانسیون های چهارگانه ژنو در خصوص درگیری های مسلحانه غیر بین المللی ، مقرر می دارد : (( اِعمال اقدامات تروریستی علیه کسانی که نقش مستقیم در مخاصمات ندارند یا دیگر قادر به داشتن نقش مستقیم در مخاصمات نیستند ، ممنوع است . )) این در حالی است که بند دوم ماده ۱۳ پروتکل اخیر نسبت به اقدامات خشونت آمیز یا تهدید به خشونت که هدف اصلی از ارتکاب آن ایجاد و اشاعه رعب و و حشت در میان جمعیت غیر نظامی باشد ، قائل به ممنوعیت شده است .

همچنین ، بند چهارم ماده ۴ اساسنامه دادگاه کیفری بین المللی رواندا ، به طور ویژه تصریح می کند : (( اقدامات تروریستی ، ماده ۳ مشترک کنوانسیون های چهارگانه ژنو و پروتکل دوم الحاقی را نقض می کنند . ))

به علاوه ، وقتی مظاهر خاص تروریسم واجد عناصر جرم جنگی باشند ؛ یعنی در خلال درگیری مسلحانه یا در ارتباط با آن واقع شوند ، در چارچوب ماده ۴ اساسنامه دادگاه کیفری بین المللی رواندا ( در خصوص نقض ماده ۳ مشترک کنوانسیون های چهار گانه ژنو و پروتکل دوم الحاقی ) ، مواد ۲ و ۳ اساسنامه دادگاه کیفری بین المللی یوگسلاوی سابق ( در خصوص نقض فاحش کنوانسیون های چهارگانه ژنو و نقض مقررات یا عرف جنگ ) و ماده ۸ اساسنامه دیوان کیفری بین المللی قرار می گیرند

با این اوصاف ، شرایط لازم برای تحقق جرم جنگی شامل موارد ذیل می باشند :

۱ جرم باید در حین مخاصمه مسلحانه بین المللی یا داخلی صورت پذیرد . در غیر این صورت ، جرم ضد بشری قلمداد می گردد .

۲ فعل ارتکابی باید نقض فاحش و گسترده مقررات را در پی داشته باشد . بنابراین اقدامات خشونت آمیز پراکنده و انفرادی مبین احراز جرم جنگی نخواهد بود

۳ اقدامات ارتکابی باید در قالب برنامه و سیاست عمومی باشد . این شرط بیانگر عنصر معنوی جرم وآگاهی نسبت به آثار اقدام ارتکابی است

۳-۵-۲ تروریسم به عنوان نسل کشی
نسل کشی به اقدامات مجرمانه ای اطلاق می گردد که به قصد نابودی تمام یا بخشی از گروه های ملی ، قومی ،نژادی ، یا مذهبی صورت گیرد . اسناد بین المللی متعددی منجمله (( کنوانسیون پیشگیری و مجازات نسل کشی ( ۱۹۴۸ ) و (( اساسنامه رم )) در حمایت از موجودیت گروه های مزبور به تصویب رسیده که تدابیر تقنینی و قضایی لازم را برای پیشگیری از اقدامات فوق و محاکمه و مجازات عاملان آن مقرر نموده اند . این وضعیت تا جایی پیش رفته که شناسایی و محکومیت نسل کشی ، به عنوان جرم بین المللی مورد اهتمام در نظام حقوق بین الملل معاصر ، به مثابه قاعده آمره به رسمیت شناخته شده است .

به هر حال ، نسل کشی مفهومی ناظر به جرم خاص نیست ، بلکه شامل مجموعه ای از اقدامات مجرمانه است که به طور معمول در سطحی وسیع و گسترده ، به قصد نابودی کل یا بخشی از گروه های هدف صورت می پذیرد .از این رو ، به نظر می رسد اقدامات تروریستی ویژه ، در چارچوب شرایط و مصادیق نسل کشی ، قابل احراز باشند . هر چند بعید است چنین اعمالی واجد شرایط و مصادیق نسل کشی باشند ؛ یعنی با قصد نابودی کلی یا جزئی گروه ملی ، قومی ، نزادی ، یا مذهبی واقع شده باشند

بنابراین ، اطلاق اقدامات تروریستی به مثابه نسل کشی با توجه به مصادیق آن امکان پذیر نیست ؛ چرا که از حیث شیوه ارتکاب ، قصد و انگیزه و نیز مصادیق موجود در هر یک از اقدامات تروریستی و نسل کشی ، باید قائل به تفکیک شد . ( اقدامات داعش در خصوص اقلیت ایزدی مصداق حذف دسته جمعی یک گروه مذهبی و قومی می باشد که از طریق اقدامات تروریستی به انجام می رسد و می توان مسئولین و مرتکبین را با قوانین دیوان بین المللی کیفری ( اساسنامه رم ) مجازات نمود )

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[یکشنبه 1399-01-31] [ 05:46:00 ق.ظ ]




پیکراجتماع سالم‌،سلول های سالم رامی‌طلبدوبه هراندازه و میزان که افرادجامعه متحول شوندبه همان مقدارنیز می‌توان به تحول اجتماع امید داشت‌.
درقلمرواجتماع نیز‌،بااشخاصی که برمبنای ارزشهای غلط تربیت شده وبا آن خوگرفته اند‌،نمی‌توان

جامعه ای سالم بناکرد‌.لذا آمادگی وقابلیت وسلامت افراد ازشرایط اولیه یک اجتماع سالم می‌باشد.

برای برپایی واستقراریک چنین جامعه سالمی‌،اصلاح وتربیت افرادناسالم آن امری اجتناب ناپذیر است‌. وتنهااصلاح وتربیت است که قادر خواهدبودرفتاروشخصیت منفی این اشخاص رادگرگون نموده وآنهارامبدل به افرادی مثبت وقابل قبول برای جامعه نماید.

برای برقراری این اصلاح وتربیت‌،ضرورت ایجاب می‌نمایدکه ابتدا درباره تغییرافکاروگرایش های فکری این افراد اقدام شودزیراکه رفتارانسان به مقدارنسبتاً زیادی تحت تأثیرافکاروگرایش های اوقرار دارد.

درشرع انوراسلام وهمچنین قرآن که جامع ترین کتاب انسان سازی است روش های مختلفی برای این تغییرافکاروگرایش هاودرنتیجه تغییرشخصیت واصلاح افرادمعرفی شده است که ازمنحصربه فردترین این روش ها می‌توان از«توبه»یادکرد‌.

در آیات و روایات متعددی از توبه صحبت به میان آمده و انسان به آن تشویق و ترغیب شده و سقوط کیفر به صراحت در برخی از آنها مطرح شده است‌. اینکه انسان‌، در مسیر زندگی گاهی دچار خطا و لغزش می‌گردد نباید باعث شود که از رحمت الهی مایوس و ناامید شود‌، زیرا درهای رحمت خداوند همیشه به روی بندگان باز است‌. توبه از موضوعات مشترک میان علم اخلاق‌، کلام‌، فقه و حقوق است و در هرکدام از این علوم از یک جهت به آن نگریسته شده است‌.

توبه می‌تواندبه عنوان بهترین روش درجهت نظارت برخودوبازسازی خویش برمبنای ارزشهای الهی و انسانی ایفای نقش نمایدوشخصیت ورفتارانسان راطوری تغییردهد که باردیگردردام خطاها وگناهان وموارد سوء گرفتارنشود وهمین امربه انسان کمک می‌کند که ارزش خود رابیشتر بشناسد واعتماد به نفس ورضایت رادروجود اوتقویت ودرنهایت موجب اصلاح وتربیت وی گردد‌.چیزی که غایت آمال مکاتب کیفری پیشرفته ی امروزمی‌باشد‌.

۲)بیان مساله

هنگامی‌که انسان مرتکب گناه وخطایی می‌شود درواقع ازفطرت خود که براساس پاکی آفریده شده دور افتاده وفاصله می‌گیرد‌.این دوری رفته رفته سبب بروز اضطراب واحساس کمبود دروجودوی می‌شود‌،تاجایی که اگراین عارضه درمان نشودواستمرارپیداکند منجر به تباهی وفسادانسان می‌گردد‌.

دین مبین اسلام وکتاب مقدس قرآن برای درمان این اضطراب وازبین بردن آن فاصله‌،روشی به نام توبه به ما ارائه می‌دهد‌.لذا وقتی که فرد عاصی توبه می‌کند‌،درابتدا توبه اش قبول‌،سپس گناهانش آمرزیده می‌شود ودر نهایت بارجعت به فطرت پاک خویش اظطراب واحساس کمبودوی نیز درمان می‌شود‌.

در همه جوامع بشری برای مرتکبین جرایم مختلف مجازاتهای مختلفی به حسب نوع و میزان جرم ارتکابی وضع گردیده و از سوی دیگر تحت شرایطی برای مجازات مجرمین تخفیف قائل شده و حتی گاهی اوقات مجازات را از وی ساقط کرده اند بنابراین قانونگذار گاه به دلیل ملاحظات سیاسی و یا گذشت شاکی‌، مصلحت و حفظ نظم اجتماعی نظر به عدم اجرای مجازات داشته است‌. طبعا عدم اجرای مجازات نقش

 

بسزایی در درمان مجرم و بستری برای حمایت دوباره او می‌شود چرا که مجرم به لحاظ موقعیت و ناهنجاری های اجتماعی ممکن است عملا مرتکب جرایمی‌شود که پس از آن از کرده خود پشیمان و توبه نماید‌. از این رو حسب پشیمانی حقیقی مجرم و توبه او بر طبق آیات و روایات وارده در این زمینه مجازات مسقط می‌شود‌. بر این اساس درکتب فقهی و حقوقی ضمن اشاره کردن به این مساله (توبه) را از دریچه و منظر جزایی و تاثیر آن در کیفر مجرمین مورد بررسی قرار داده اند‌. اما از آنجا موضوع توبه به طور پراکنده در کتب مذکور مطرح شده به نظر میرسد طرح چنین مباحثی به شکل منسجم و مطابق با نیاز جامعه ضروری است‌.

درقانون مجازات اسلامی‌کشورماکه براساس قرآن و تعلیمات اسلامی‌تدوین شده توبه درمواردی موجب سقوط مجازات می‌گردد‌،لذاعلاقه اینجانب مرابرآن داشت که در رابطه باتوبه وآثار مختلف آن درشرع وحقوق موضوعه به تحقیق وبررسی بپردازم‌.

 

 

۳)سؤالات تحقیق

الف)سوال اصلی

۱-نقش توبه در سقوط مجازات از منظر فقه و حقوق چه می‌باشد ؟

ب)-سوالات فرعی

۱-نقش توبه در سقوط مجازات در فقه جزایی اسلام چه می‌باشد ؟

۲-نقش توبه در سقوط مجازات در قانون مجازات اسلامی‌سال ۱۳۷۰ چه می‌باشد ؟

۳-نقش توبه در سقوط مجازات در قانون مجازات اسلامی‌سال ۱۳۹۰ چه می‌باشد ؟

۴-آیا توبه مجرم اصلی تاثیری بر مجازات شرکا و معاونین دارد ؟

۵-آیا توبه مجرم به مجازات تکمیلی و تبعی نیز سرایت می‌کند ؟

۴)فرضیات تحقیق

الف) فرضیه اصلی

۱-توبه به عنوان یک تاسیس فقهی ساقط کننده مجازات در فقه جزایی اسلام پذیرفته شده اما جایگاه خاصی در حقوق کیفری فرعی ندارد‌.

ب) فرضیه های فرعی

۱-توبه به عنوان تاسیس فقهی ساقط کننده مجازات در فقه جزایی اسلام پذیرفته شده است‌.

۲-در قانون مجازات اسلامی‌سال ۱۳۷۰ توبه صرفا بصورت استثنایی بعنوان عامل ساقط کننده مجازات پذیرفته شده است‌.

۳-در قانون مجازات اسلامی‌سال ۱۳۹۰ توبه به عنوان یک عامل اصلی ساقط کننده مجازات پذیرفته شده است.

۴-توبه امری شخصی است‌،بنابراین توبه مجرم اصلی تاثیری بر مجازات شرکا و معاونان جرم ندارد‌.

۵-توبه به طور مستقیم بر مجازات های تبعی و تکمیلی تاثیر ندارد‌، زیرا مجازات تبعی تابع مجازات اصلی و مجازات تکمیلی تحت شرایطی بسته به نظر قاضی می‌باشد‌.

۵)اهداف تحقیق

الف)هدف اصلی

۱)تعیین نقش توبه در سقوط مجازات از منظر فقه و حقوق با تاکید بر قانون مجازات جدید

ب)اهداف فرعی

۱)تعیین نقش توبه در سقوط مجازات از ونظر فقه جزایی اسلام

۲)تعیین نقش توبه در سقوط مجازات از منظر قانون مجازات اسلامی‌سال ۱۳۷۰

۳)تعیین نقش توبه در سقوط مجازات از منظر قانون مجازات اسلامی‌سال ۱۳۹۰

۴)بررسی تاثیر نقش توبه در مجازات های تکمیلی و تبعی

۵)بررسی تاثیر نقش توبه مجرم اصلی در مجازات شرکا و معاونان جرم

۶)روش تحقیق

این تحقیق از لحاظ روش به صورت تحلیلی و توصیفی می باشد و از لحاظ هدف به عنوان یک تحقیق کاربردی است و از لحاظ شیوه جمع آوری داده ها به صورت کتابخانه ای و اسنادی می باشد .

جزییات بیشتر درباره این پایان نامه :

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 05:45:00 ق.ظ ]




توبه حکمی‌، توبه ای است که بر فرض  صحت تحقق آن‌، عدالت و شهادت افراد‌، مورد قبول قرار می‌گیرد که با توجه به نوع معصیت‌،لازم است در باره آن مفصلتر بحث شود‌:
۱ – جرم ارتکاب افعال باشد

هر گاه جرم عبارت از ارتکاب افعال باشد‌، مانند فعل زنا‌، لواط‌، سرقت‌، شرب مسکر و…‌، توبه در این موارد عبارت از پشیمانی از گذشته  و انجام اعمال صالح است ؛ چنان که  در قرآن  کریم‌، در آیات بیشماری بر این موارد  تصریح شده است‌: در آیه ۷۰ سوره فرقان  در این باره آمده است‌: « مگر کسانی که توبه کردند و ایمان آوردند و عمل صالح انجام دادند‌، پس خداوند اعمال  زشت آنها را به نیکیها تبدیل می‌کند‌. »

اگر فرد مرتکب‌، صالح شود ‌، در این صورت‌، توبه اش صحیح است  و مدت زمانی که لازم است فرد در آن زمان‌، مرتکب اعمال گذشته نگردد، یکسال است ؛ البته بعضی از فقها  مدت آن را شش ماه دانسته اند‌.[۱]

که بعد از سپری شدن  این مدت‌، عدالت تائب ثابت شده و شهادتش پذیرفته می‌شود‌.

۲ – جرم گفتار باشد

از جمله جرایم مهم  در این مورد‌، ارتداد وقذف است‌.

گفتار چهارم:احکام توبه

در این گفتار ابتدا به بیان اینکه آیا توبه از واجبات است یا خیر پرداخته؟ ونظر امام خمینی (ره) را در این مورد نقل‌،وبعد این سؤال مطرح می‌شود که آیا توبه باید فورآ انجام شود یا نه؟ونظر شیخ بهایی (ره) رادر این مورد بیان نموده‌،سپس بحثی پیرامون عمومیت توبه داشته ودر آخرهم مراتب توبه را مطرح می‌نمائیم‌.

بند اول ) وجوب

دل انسان در ابتدا مانند صفحه ای سفید وشفاف وعاری از هر نوع آلودگی است‌.رفته رفته با ارتکاب  معاصی دردل کدورت ایجاد‌،و هر چه معاصی بیشتر گردد کدورت وسیاهی نیز افزون شده تا جایی که ظلمت تمامی‌آن را فرا می‌گیرد‌.

از آن جایی که روح و جسم انسان  امانتی است که از طرف خداوند برای مدت زمانی محدود در این دنیا نزد ما ودیعه گذارده شده وحفظ و ادای امانت نیز از واجبات است لذا  خیانت در آن  حرام  وسزاور  کیفر شمرده  شده‌،از طرفی چون خداوند رحمتش بر غضبش سبقت گرفته‌، لزومآ راه وروشی را برای زدودن  این سیاهی وتبدیل آن به سفیدی  به انسان می‌آموزد که هر آینه آدمی‌با تمسک به این روش بتواند خود را از عقوبت این خیانت که در امانت انجام داده برهاند‌. در فرهنگ اسلامی‌این روش خاص «توبه » نام دارد‌.

با این وجود همانگونه که نماز وروزه از واجبات شمرده شده وترک آن موجب عقوبت الهی است  توبه نیزاز واجبات است وترک آن میتواند عذاب الهی را به د نبال داشته  باشد‌.

از این رو می‌بینیم که خداوند در قرآن در آیات متعددی مؤمنان را برای رسیدن به رستگاری به توبه و بازگشت از گناه فرا می‌خواند‌.در این خصوص در سوره تحریم آیه۸ می‌فرماید‌:«یا ایها الذ ین امنو توبوا الی الله توبهَ نصوحآ عسی ربکم ان یکفر سیئا تکم‌….یعنی ای کسانی که ایمان آورده اید به درگاه خدا توبه نصوح (با خلوص ودوام)کنید باشد که خداوند گناهانتان را محو گرداند‌.»

از این فراخوان  قرآن می‌توان استفاده کرد که گناه وخطا مانع رستگاری انسان شده وباید با توبه این مانع را از سر راه برداشت وچون تمامی‌انسانها (به استثناء معصومین «ع») دارای لغزش وخطا می‌باشند عنداللزوم ضرورت وجوب توبه برای از بین بردن گناهان کاملاً روشن می‌گردد‌.

ضرورت وجوب توبه در فرمایشات معصومین علیها السلام نیز دیده می‌شود در این راستا پیامبر (ص) می‌فرمایند‌:

«التائب من الذ نب کمن لا ذَنب لَه یعنی توبه کننده از گناه مانند کسی است که گناه نکرده باشد‌.»[۲]

فقهای عظام نیز بر این مسئله تآکید ورزیده وآن رااز واجبات مسلم وقطعی می‌دانند‌.

شهید دستغیب (ره)در کتاب توبه در این باره بیا ن می‌دارد‌:

«توبه از گناهان چه کبیره وچه صغیره به اتفاق جمیع علما به حکم عقل واجب است چنانچه محقق طبرسی در تجرید الکلام وعلامه حلی در شرح آن فرموده اند که توبه دفع ضرر می‌شود ودفع ضرر هم عقلآ واجب است‌.»[۳]

امام خمینی (ره)در کتاب تحریر الوسیله در شرایط وجوب امر به معروف ونهی از منکر در این رابطه بیان می‌دارد‌:

«توبه کردن از گناه از واجبات است‌،پس اگر مرتکب حرامی‌شود یا واجبی را ترک  نماید‌،واجب است فورآ توبه نماید ودر صورتی که توبه کردنش معلوم نباشد واجب است او را امر به توبه نمایند و همچنین است  اگردر توبه اش شک باشد یا معلوم باشد که اصرار ندارد‌.نسبت به همان معصیت‌. انکار (امر یا نهی ) واجب نیست  لیکن نسبت به ترک توبه‌،واجب است‌.»[۴]

همانگونه که ملاحظه شد وجوب توبه امری ضروری و اجتناب ناپذیر است وعلاوه بر قرآن وسنت‌، اتفاق

 

نظر علما وفقها حاکی از وجوب توبه برای فرد گنهکار می‌باشد تا بدین وسیله سلامت روحی  وحیات اخروی خود را حفظ نماید‌.

بند دوم ) فوریت

بدون تردید از نظر عقل وشرع بر هر انسانی واجب است که جسم خود را از امراضی  که سلامت آن را تهدید  می‌کند حفظ نماید‌.

بنابراین دوری از مرض گناهان وخطاهای مهلک که حیات ابدی واخروی انسان راتهدید می‌کند به طریق اولی نه تنها واجب بلکه می‌بایست بدون فوت وقت ودر سریعترین زمان انجام شود‌.

به دیگر سخن می‌توان گفت که رفع ضرر گناهان واجب فوری است وقبل از این که زهر گناهان روح انسان راتباه سازد باید فورآ قیام به توبه نماید‌. سرور آزادگان امام حسین (ع)در این باره می‌فرماید‌:

«پیش از مرگ شتاب کن تا از گناهان بزرگی  که در آنی توبه کنی‌.»[۵]

همانگونه که ائمه علیهما السلام بر این امر تآکید ورزیده اند فقها ی عظام نیز به تبعیت از معصوم (ع) لزوم فوریت توبه را امری واجب شمرده اند‌.

در این مورد شیخ بهایی درشرح اربعین فرموه است‌:

«شکی در وجوب فوری توبه نیست‌.زیرا گناهان مانند  سم های ضرر رساننده به بدن است و چنانچه  برخورنده سم واجب است در معالجه  شتاب کند تا بدنش هلاک نشود واز بین نرود همچنین بر گنهکار  واجب است ترک گناه وسرعت در توبه ی آن‌،تا دینش  ضایع نگرد د وگنهکاری که در توبه  مسامحه کند وبه وقت دیگر اندازد  بین  دوخطر بزرگ  خود را قرار داده است که اگر از آن سالم بماند به دیگری مبتلا خواهد شد‌.

اول رسیدن مرگ ناگهانی بطوری که از خواب غفلت بیدار نشود…..

دوم آنکه به واسطه  پاک نکردن آلودگی خود به گناه به وسیله توبه  تاریکی و تیرگی  گناهان  بر دل زیاده شود  تابه حد رین(یعنی چرک)و طبع (مهر شده وبسته می‌گردد به طوری که هیچ حقی را نمی‌فهمد ونمی‌پذیرد) می‌رسد‌.»[۶]

بند سوم ) عمومیت

بیماری گناه وعوارض آن‌،همگانی است لیکن  درجات  آن متفاوت  می‌باشد‌،واگر آدمی‌ بخواهد در زندگی بر این بیماری فائق آید‌،می‌بایست با توبه وطلب آمرزش از خداوند خودرا به ساحل عافیت برساند‌.از اینروست که می‌بینیم وجوب توبه برای همه اشخاص در تمام  حالات عمومیت پیدا کرده  به طوری که می‌توان گفت این حکم از احدی بر داشته نشده است‌.

دایره عمومیت توبه آن قدر وسیع است که بجز خداوند‌،همه  بندگان را فرا می‌گیرد‌.حتی معصومین (ع) نیز که مرتکب گناه نمی‌شوند خود را مستغنی از توبه ندانسته اند‌.

در این راستا پیامبر اکرم(ص) می‌فرماید‌:

«دلم زنگار میزند مگر آنکه در شبانه روز هفتاد بار طلب آمرزش کنم»[۷]

ونیز مولی الموحدین حضرت علی (ع)در فرازی از دعای کمیل بیان می‌دارد‌:

«اللهم فاقبل عذری وارحم شدهَ ضُری وفُکنی من شَدِ وثاقی- یعنی ای خدا عذرم رابپذیر وبراین حال پریشانم ترحم فرما واز بند سخت گناهانم رهایی بخش‌.»

وآنجا که حضرت زین العابدین(ع) در مناجات نخستین خمسه عشر (مناجات توبه کنندگان) عرضه می‌دارد‌:« الهی الندم علی الذنب توبهَ فانی وعزتک من النادمین‌. یعنی خدایا اگر پشیمانی از گناه توبه است قسم به عزتت که من از پشیمانانم‌.»[۸]

از این روست که ملاحظه می‌شود قرآن مجید در یک خطاب عمومی‌می‌فرماید‌:«وتوبواالی الله جمیعاً‌.»[۹] در توضیح این آیه در کتاب الاخلاق می‌خوانیم‌:«هیچ کس از گناه  جوارح پاک نیست و اگر گاهی  از معصیت جوارح پاک شود به ذنوب قلبی مبتلا خواهد شد‌،واگر از آنها پاک شود از وسوسه شیطان که خیالات متفرقه رابه او تلقین می‌کند تااز یاد خدا  غافلش کند خالی نیست واگر از آنها خالی شود دچار  غفلت و قصور در شناخت خدا وصفات  وآثار او به حسب طاقت خویش می‌باشد‌.

اینها تمامی‌نقص بوده واسبابی  دارند‌،وترک این اسباب  فقط با اشتغال به اضداد آنها ممکن است‌،یعنی رجوع از یک  راه به ضد آن  ومنظور از توبه هم رجوع است وهیچ انسانی  را نمی‌توان تصور کرد  که از نقض  خالی باشد‌،آنچه هست در مقدار آن تفاوت دارند ولی در اصل نقص مشترک هستند‌.

نکته لازم تذکر این است که گناهان انبیاء واوصیاء مثل ما نیست‌،گناهان ما ترک  واجبات  وارتکاب  محرمات است  ولی گناهان آنها غفلت های آنی از یاد دائمی‌خدا واشتغال به مباحات است ‌.

جزییات بیشتر درباره این پایان نامه :

 

پایان نامه:تعیین نقش توبه در سقوط مجازات از منظر فقه و حقوق با تاکید بر قانون مجازات جدید 

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 05:45:00 ق.ظ ]




گفتار اول‌: توبه در کتاب
بند اول ) اهمیت توبه

در قرآن توبه از اهمیت زیادی برخوردار می‌باشد و در آیات متعددی از آن سخن به میان آمده است‌. به طوری که «واژه توبه و مشتقات آن نود و دوبار و کلمه استغفار و مشتقات آن چهل و پنج مرتبه ذکر شده است و در آیات متعدد دیگری نیز بدون ذکر این واژه ها به این مسئله اشاره شده است‌.»[۱]

این اهمیت زمانی به اوج خود می‌رسد که سوره ای از قرآن نیز به این نام مزین می‌گردد‌.

در خصوص علت نامگذاری این سوره بنام توبه چنین بیان شده است که‌:

«اولاً‌: کلمه توبه در این سوره با اشتقاقات مختلف هفده بار بکار رفته است و شانزده آیه توبه وجود دارد‌.

ثانیاً‌: دو جریان مهم پذیرفته شدن توبه یاران رسول خدا (ص) بیان شده است که در سال نهم هجری در حضور پیامبر (ص) در جنگ تبوک شرکت کرده بودند ولی در بحبوحۀ جنگ‌،تزلزل و قصد انصراف جنگ در دل بعضی از آنها خطور کرد سپس از این قصد و عمل منصرف شده و توبه کردند خداوند هم توبه آنها را پذیرفت و این مژده را با آیه لقد تاب الله النبی و المها جرین  الانصار‌…..به آنها ابلاغ فرمود.

دومی‌در آیه ۱۱۸ جریان پذریرفته شدن توبه سه نفر از مسلمانان که به بهانه واهی و شرکت در جنگ تبوک تخلف ورزیده و اینعمل باعث شد که همه افراد مدینه حتی همسر و فرزندانشان با آنها قطع رابطه کرده و آنها را در محاصره سیاسی و اجتماعی قرار دادند بطوری که زندگی برایشان تنگ گردید بدین جهت روی به درگاه خدا آورده و با توسل به رسول خدا (ص) توبه نموده و پس از گذشت پنجاه روز پذیرش توبه آنها با آیه ۱۱۸ و علی الثلاثه الذین خلفوا‌….به آنها بشارت داده شد‌.»[۲]

علاوه بر این دو مورد‌،موارد دیگری درباره آمرزش گناهان مومنان و پذیرفته شدن توبه آنان در این سوره آمده است بعلت رعایت اختصار از ذکر بقیه موارد خودداری می‌شود‌.

در اهمیت توبه همین بس که آغاز زندگی اولین پیامبر الهی حضرت آدم (ع) در روی زمین با توبه شروع [۳] و آخرین سوره ای هم که پیامبر اکرم (ص) نازل می‌شود آن حضرت را دعوت به استغفار و توبه می کند‌.[۴]

حال با توجه به مطالب گفته شده ابعاد توبه در قرآن را بررسی و ذکر می‌نمائیم‌.

بند دوم ) ابعاد مختلف توبه

خداوند در قرآن توبه را باب رحمت قرار داده و پیوسته از فضل خویش این باب را بروی بندگان مفتوح نگه داشته است‌. تا بدینوسیله افراد بشر در اثر ارتکاب گناه دچار یأس ونومیدی نشده و همیشه این باب را در برابر خود مشاهده و به نجات و خلاص شدن از معاصی امیدوار گردند‌.

با نگرش و تدقیق در آیات قرآن ابعادی از قبیل‌:

توبه آدم (ع) (بقره ۳۶) توبه افراد بی ایمان هنگام مشاهده مرگ (آل عمران ۸۹)‌. توبه کسی که مرتکب قتل خطئی شده است (نساء ۹۱) توسل در توبه (نساء ۶۱) توبه محارب و سارق (مائده آیات ۳۳-۳۸) توبه حضرت موسی (ع) بعلت درخواست دیدن خداوند با چشم (اعراف ۱۴۳)‌،توبه به عمل بد (مائده ۱۵۲) توبه نسبت به عملی که از روی نادانی صورت گرفته (انعام ۵۴)‌، توبه مشرک (توبه۲) توبه خداو بازگشت بسوی بنده (توبه ۱۴)‌،توبه فرار از جنگ حنین (توبه ۲۷) توبه تخلف از جنگ تبوک (توبه ۱۱۸)‌. دعوت زلیخای

مقاله - متن کامل - پایان نامه

 

مصری به توبه توسط همسرش عزیز مصر (یوسف ۲۸)‌، توبه منافق (احزاب ۲۴) ‌. توبه و ناامیدنشدن از رحمت حق (زمر آیات ۱۶-۵۳-۵۴) توبه پذیری خداوند (مومن ۳) بخشش گناهان توبه کننده (مومن ۸). توبه هنگام مشاهده مرگ و عدم پذیرش آن (مومن آیات ۸۵-۸۴) توبه پذیری خداوند (شوری ۲۵)‌، توبه از غیبت (حجرات ۱۰-۱۱)توبه افشاء سر (تحریم ۱۴)‌، توبه نصوح (تحریم ۸) توبه زناکار (نور ۳۰)‌. توبه سبب اصلاح امور دنیا (نوح ۱۰-  ۱۲ )‌،توبه بعنوان تبدیل کننده گناه به حسنه (فرقان ۷۰) و….. که سبب طرح مسئله توبه گردیده اند به وضوح روشن می‌شود‌.

علیرغم ابعاد متنوع و مختلف مذکور‌،نقطه قابل توجه بین همه آنها بحث پذیرش توبه است که از اهمیت و جایگاه خاصی برخوردار می‌باشد‌. زیرا تمام ارزش و جایگاه والایی که برای توبه ذکر شده در گرو قبولی آن می‌باشد‌.و چنانچه توبه ای مورد قبول واقع نشود هیچ ارزشی برای آن منظور نمی‌شود و در واقع می‌توان گفت توبه ای صورت نگرفته است لذا بحث پذیرش توبه را از نظر قرآن مطرح و آن را مورد بررسی قرار می‌دهیم‌.

بند سوم ) پذیرش توبه

در رابطه با پذیرش توبه عمده سوالاتی که مطرح شود این است که‌: ۱- اصولاً آیا توبه پذیرفته می‌شود یا خیر؟ و ۲- در صورت پذیرفته شدن‌،فرصت آن تا چه موقع می‌باشد ۳- آیا توبه ی هست که پذیرفته نشود ؟

در این زمینه آیات قرآن و روایات وارده از سوی معصومین علیهما السلام روشنگر و مبین هر سه سؤال می‌باشند که به بررسی و شرح آنها می‌پردازیم‌.

در پاسخ به سؤال اول (قبول توبه ) خداوند متعال در قرآن می‌فرماید‌: «الم یعلموا ان الله هو یقبل التوبه عن عباده »[۵] یعنی آیا نمی‌دانند این خداوند است کهتوبه بندگان را می‌پذیرد ؟ از این آیه می‌توان استفاده کرد که اولاً مقام پذیرش توبه صرفاً مختص ذات باریتعالی است و توبه پذیر تنها خداوند می‌باشد‌.در ثانی همان طور که خداوند امر به توبه فرموده و همه بندگان را دعوت به این مهم نموده‌،خود نیز از روی لطف وکرم پذیرش و قبول آن را ضمانت کرده است و در واقع هر توبه صحیحی را می‌پذیرد‌.

نزدیک همین معنی‌،خداوند در آیه دیگری می‌فرماید‌:

«و هو الذی یقبل التوبه عن عباده و یعفوا عن سیئات »[۶] یعنی اوست خدایی که توبه بندگان را می‌پذیرد و گناهان را می‌بخشد‌.

علاوه بر پذیرش توبه ازاین آیهاستفاده می‌شود که به محض قبول توبه از سوی خداوند گناهان فرد نیز بخشیده می‌شود‌.

قریب به همین مضمون در آیه شریفه دیگر آمده است‌:

«الا من تاب و آمن و عمل صالحاً فاولئک یبدل الله سیئاتهم حسنات»[۷] یعنی مگر آن کسانی که از گناه توبه کنند و با ایمان به خدا عمل صالح بجا آورند پس خداوند گناهان آنها را تبدیل به ثواب گرداند‌.

از این آیه می‌توان چنین استنباط کرد که توبه نه تنها موجب محو گناهان می‌شود بلکه چهرۀ عمل را نیز تغییر داده و سیئات و گناهان را تبدیل به حسنات و نیکی می‌کند‌.

یه دیگر سخن می‌توان بیان داشت که در این مرحله خداوند لطف و منتش را نسبت به فرد تائب تمام و کمال می‌گرداند‌.

در واقع چنین توبه کننده ای است که خداوند دست لطف و مرحمت خود را برسرش کشیده و گناهانش را می‌آمرزد و اورا مقدم بر پاکیزگان می‌داند‌.

در کتاب اخلاق و خود سازی در ذیل آیه مبارکه «ان الله یحب التوابین و یحب المتطهرین»[۸]می‌خوانیم‌:

«خداوند در این آیه توابین را بر متطهذین مقدم آورده است‌. پروردگار عالم گنهکاری را که خدا را بخواند به اندازه ای دوست دارد که از جانب خداوند خطاب می‌شود‌: یا رسول الله بعد از آنکه سلام مرا له به او رساندی بگو بر خود واجب کرده ام که تو را بپذیرم‌،اگر توبه کنی علاوه بر اینکه می‌پذیرم دست عنایت و رحیمتم هم بر سر توست و با نوازش و تلطف تو را می‌پذیرم‌.»[۹]

توبه واقعی بقدری نزد خداوند محبوب و با ارزش است که خداوند بندگان گنهکار و عاصی را مژده و بشارت به عفو و بخشش گناهان اعم از صغیره و کبیره نموده و آنان را از یأس و نومیدی نهی می کند‌.

در این رابطه در قرآن می‌خوانیم‌: «قل یا عبادی الذین اسرفوا عَلی انفسهم لا تفنظو من رحمه الله ان الله یغفر الذنوب جمیعاً انه هُو الغفور الرحیم »[۱۰]

یعنی (ای رسول رحمت) بدان بنده گانم که (بعصیان ) اسراف بر نفس خود کردند بگو از رحمت خدا ناامید می‌باشید البته خداوند همه گناهان را (چون توبه کنید ) خواهد بخشید که او را خدایی بسیار آمرزنده و مهربان است‌.

جزییات بیشتر درباره این پایان نامه :

 

پایان نامه:تعیین نقش توبه در سقوط مجازات از منظر فقه و حقوق با تاکید بر قانون مجازات جدید 
 
در تفسیر منهاج الصادقین در ذیل این آیه چنین آمده است‌: «در این آیه شریفه چند لطیفه وجود دارد یکی اینکه فرمود «یا عبادی » که متضمن لطف خطاب است ونفرمود «یا ایها العُصاه» یعنی ای گناهکاران‌،دیگر اینکه فرمود «اسرفوا » که باز مشتمل بر رفق در خطاب است و نفرمود «اصطئوا» که این خود ارزش بسیار بالایی دارد که مثل پدری انسانی را خطاب می‌کند تا اینکه بهعمق گناه پی ببرد و توبه را مورد توجه قرار دهد‌.

سوم اینکه فرمود‌: «لا تقنطوا» که صریحاً دلالت بر نهی از نومیدی و حرام بودن یأس از آمرزش خداوند دارد‌،چهارم اینکه موکد فرمود آن را به جمله «ان الله یغفر الذنوب» که عمومیت دارد آمرزش خود را به تمامی‌گناهان‌،پنجم اینکه فرمود «جمیعاً»و آن را مخصوص به بعضی نکرد و ششم آنکه مجدداً تأکید بر «انه هو الغفور الرحیم » نمود‌.»[۱۱]

در پاسخ به سؤال دوم و سوم یعنی زمان پذیرش توبه و توبه ای که پذیرفته نمی‌شود باید گفت انسان تا در دنیا زندگی می‌کند و مرگ به وی روی نیاورده  مهلت برای توبه کردن دارد و تنها هنگامی‌که در چنگال مرگ گرفتار شد و هیچ امیدی به نجات نداشت و در واقع مرگ را مشاهده کرد‌،توبه مورد قبول نمی‌شود‌. در قرآن در آیات متعددی به این نکته صراحتاً اشاره شده که ذیلاً به بررسی و شرح تعدادی از آنها می‌پردازیم‌.

آیه شریفه قرآن در این زمینه می‌فرماید‌: «و لیست التوبه للّذین یعلمون السیئات حتی اذا حضراحداهم الموت قال انی تُبت الان و لا الذین یموتون و هم کفار‌.»[۱۲] یعنی کسی که به اعمال زشت تمام عمر اشتغال ورزد تا آنگاه که مشاهده مرگ کند در آن ساعات پشیمان شود و گوید اکنون توبه کردم‌،توبه چنین کسی پذیرفته نخواهد شد چنانکه هر کس به حال کفر بمیرد نیزتوبه اش قبول نشود‌.

از این آیه استفاده می‌شود که توبه صرفاً پشیمانی نیست و کسی که مرگ را به چشم خود می‌بیند و سپس توبه می کند توبه حقیقی نکرده بلکه فقط یک عمل ظاهری و تشریفاتی انجام داده است و علت عدم قبول توبه در ساعت معاینه را قرآن این چنین بیان می‌دارد‌:«فلمّا راَؤا بأسنا قالو امنا بالله وحده و کفرنا بما کنا مشرکین» یعنی همین که انتقام ما را دیدند در آن حال (از کفر و شرک پشیمان شده و می‌خواهند توبه کنند )گفتند ما بخدا ایمان آوردیم‌. و در آیه بعد قرآن اضافه می کند اما ایمانشان پس از دیدن مرگ و مشاهده عذاب ما به آنها سودی نبخشید‌.»[۱۳]

یا در سوره یونس آیات ۹۱-۹۰ خداوند درباره فرعون که هنگام مشاهده مرگ اظهار توبه نمود می‌فرماید‌:

«تا چون هنگام غرق او فرا رسید (آن زمان از کردار زشت خویش پشیمان شده ) گفت‌: اینک من ایمان آوردم و شهادت می‌دهم که حقاً جز آن کسی که بنی اسرائیل به ایمان آورده خدایی نیست و من هم تسلیم فرمان او هستم‌.

به اودر آن حال غرق خطاب شد که اکنون باید ایمان بیاوری در صورتی که پیش از این عمری به کفر و نافرمانی زیستی و از مردم بدکار بودی‌.»[۱۴]

البته این آیات با روایاتی که می‌گوید توبه تا آخرین نفس پذیرفته می‌شود منافاتی ندارد‌. زیرا منظور از آن روایات لحظاتی است که هنوز نشانه های قطعی مرگ را مشاهده نکرده و به اصطلاح دید برزخی پیدا نکرده اند

دسته دیگری که خداوند توبه آنان را نمی‌پذیرد کسانی هستند که بعد از ایمان کافر می‌شوند‌. در سوره آل عمران درباره این افراد سخن به میان آمده آنجا که می‌فرماید‌:

«همانا آنانکه بعد از ایمان کافر شدند و بر کفر خویش افزودند هرگز توبه آنها پذیرفته نخواهد شد و به حقیقت گمراهان هم آنان خواهند بود »[۱۵]

با توجه به مطالب فوق بنظر می‌رسد علت عدم پذیرش و قبول توبه افراد فوق الذکر این است که توبه آنها از روی آگاهی و اختیار صورت نگرفته و حقیقتاً پشیمان نشده اند بلکه در حالت اضطرار مجبور به اظهار توبه گردیده و توبه آنها انقلاب درونی و تحول واقعی نبوده و لق لقه زبانی بیش نیست و لذا چنانچه به آنها فرصت داده شود مجدداً به همان حالت و گناه اولیه رجعت می‌نمایند‌.در نهایت می‌توان چنین نتیجه گرفت‌: همان گونه که اعتراف واقرار متهم در حالت اظطرار از نظر شرع مسموع نبوده و مردود است لذا توبه چنین افرادی هم که در حالت اظطرار صورت گرفته ظاهری بوده و فاقد اعتبار می‌باشد و جان کلام اینکه مورد پذیرش و قبول قرار نخواهد گرفت‌.

[۱]‌. حسینی‌، سید علی‌،مجله معرفت فتوبه و جایگاه بلند آن در عرفان شماره ۶‌،۱۳۷۸،ص ۲۳‌.

[۲]‌. هاشم زاده هریسی‌،هاشم‌، شناخت سوره های قرآن‌، ناشر انتشارات کتابخانه صدر‌،۱۳۷۳،ص ۱۷۹‌.

[۳]‌. سوره بقره آیه ۳۷

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 05:44:00 ق.ظ ]




در تفسیر این آیه قصه ها و سرگذشتها به آینه ای تعبیر شده که انسانهای صاحب اندیشه می‌توانند عوامل پیروزی و شکست‌،خوشبختی و بدبختی سربلندی و ذلت و تجربیات اقوام پیشین را در آن ببینند آینه ای که مشاهده آن‌،عمر کوتاه مدت هر انسانی را به اندازه عمر تمام بشریت طولانی می‌کند‌.[۱]
بشر مردی عیاش و دائم الخمر بود‌،شب را به آواز و ترانه و رقص به زور می‌آورد روزی اما کاظم (ع) از آنجا عبور می‌کرد که صدای آواز و رقص بگوش حضرت رسید در آن هنگام کنیزی از خانه بیرون شد حضرت به او فرمود‌: بگو ببینم صاحب این خانه مردی آزاد است یا بنده کنیز گفت‌: آزاد است‌. حضرت فرمود‌: باید هم چنین باشد اگر بنده بود از مولایش ترس داشت و هر گز گرد چنین کارهای زشتی نمی‌گشت امام (ع) بعد از این جملات راه خود را پیش گرفت و کنیز هم بخانه برگشت بشر بر سر سفره شراب نشسته بود‌،از کنیز علت دیر آمدن را سؤال کرد کنیز جریان ملاقات خود با امام (ع) را نقل کرد‌.بشر به مجرد شنیدن آن جملات پای برهنه به بیرون دوید تا به امام (ع) رسید و با گریه و زاری و اظهار ندامت به وسیله امام (ع) به این فیض عظیم (توبه) نایل گشت و از آن به بعد به بشر حافی معروف شد یعنی بشر پابرهنه چون با حال پابرهنگی به فیض توبه رسیده بود‌.

از آثار توبه بشر نوشته اند که وی در آن زمان که با پای برهنه در بغداد سیر می‌نمود هیچ چارپایی در کوچه و بازارسرگین نینداخت تا اینکه پاهای بشر آلوده نشود. پس از سی سال که از توبه بشر گذشت روزی شخصی در یکی از کوچه بغداد سرگین اسب مشاهده کرد‌.

بی اختیار فریاد زد‌: ای مردم آگاه باشید که بشر از دنیا رفته است همینکه مردم جستجو کردند دیدند وی جان سپرده است‌.از کسی که خبر فوت بشر را داده بود سؤال کردند از چه راه بر فوت بشر اطلاع یافتی ؟ گفت‌: تا وقتی که بشر بن حارث بر مرکب زندگی استوار بود هیچ چارپایی به احترامش در کوچه و بازار سرگین نمی‌انداخت ولی امروز که سرگین اسب مشاهده کردم از این رو دانستم بشر به رحمت ایزدی پیوسته است‌.[۲]

در کتاب تفسیر نمونه این واقعه عجیب و بی سابقه در ذیل آیه ۵۴ از سوره بقره بدین گونه بیان شده که‌: موسی بعد از بازگشت از کوه طور مشاهده می‌کند جمعیتی از بنی اسرائیل گوساله سامری را به عنوان معبود خویش می‌پرستید لذا سخت ناراحت شده و به قوم خویش خطاب می‌کند که در اثر پرستش گوساله به خود ظلم کرده و می‌بایست توبه نمایند‌. آن هم توبه ای مخصوص که شمشیر را بدست گیرند و یکدیگر را بکشند !…

در اینجا بایست تصمیم گرفته شده و شدت عملی به خرج داده شود و تنها با اجرای صیغه توبه بر زبان نباید قناعت گردد‌،لذا دستور شدیدی از طرف خداوند صادر شد و ضمن دستور توبه و بازگشت به توحید‌،فرمان اعدام جمعی از گناهکاران صادر گردید‌.

اما این فرمان به نحو خاصی می‌بایست اجرا شود‌،یعنی خود آنها باید شمشیر بدست گرفته و یکدیگر را اعدام نمایند‌. در شب تاریکی موسی ( ع) دستور داد غسل نموده کفن بپوشند و صف کشیده و جمعی از گناهکاران بدست خودشان اعدام شوند‌.

ولی در اینجا یک سؤال پیش می‌آید که چرا خداوند دستور چنین توبه مشکلی را داد ؟در صورتی که می‌توانست بدون خونریزی توبه آنان را قبول فرماید‌.

پاسخ روشن است زیرا مسئله انحراف از اصل توحید و گرایش به بت پرستی مسئله ساده ای نبود که به این آسانی قابل گذشت باشد‌،آن هم بعد از مشاهده آن همه دلایل حسی و معجزات روشنی که به هنگام نجات بنی اسرائیل نشان دادهشد که جای هچگونه ابهامی‌باقی نمی‌گذاشت‌.

لذا باید شدت عمل به خرج داده شود بطوری که در طی قرون و اعصار آثار آن در خود آنها و اقوام آینده باقی بماند‌. تا خود آنها و آیندگان برای همیشه چنین افکاری را از سر بدر کنند‌.[۳]

جزییات بیشتر درباره این پایان نامه :

 

پایان نامه:تعیین نقش توبه در سقوط مجازات از منظر فقه و حقوق با تاکید بر قانون مجازات جدید 
 
در المیزان مرحوم علامه طباطبایی ذیل آیه ۱۳۵ سوره آل عمران [۴] آمده‌: «این آیه شریفه دربارۀ بهلول نباش نازل شده است‌.»[۵]که ما چگونگی ماجرا را به نقل از کتاب منازل الاخره بیان می‌نمائیم‌:

«شیخ صدوق روایت کرده‌،روزی معاذبن جبل جوانی را که گریان بود به رسول خدا (ص) معرفی‌، حضرت علت گریه را جویا شده جوان عرض می کند‌:‌………….هفت سال بود که قبرها را می‌شکافم و کفن مرده ها را می‌دزدیدم‌،پس دختری از انصار مرد‌، او را دفن کردند چون شب شد رفتم قبر را شکافته کفنش را برداشتم و او را کنار قبر عریان گذاشتم‌. در این حال شیطان مرا وسوسه کرد تا اینکه با او وطی کردم و برگشتم ناگاه صدایی از پشت سر خود شنیدم که می‌گفت‌: ای جوان وای برتو از حاکم روز قیامت‌،روزی که من و توبه مخاصمه نزد او بایستیم‌،که مرا چنین عریان گذاشتی از قبرم بدر آوردی و کفنم را دزدیدی و مرا گذاشتی که با جنابت محشور شوم‌،پس وای بر تو از آتش جهنم‌. سپس جوان عرض کردم من با این اعمال گمان ندارم بوی بهشت بشنوم هرگز‌. حضرت فرمود‌: دور شو ای فاسق که می‌ترسم به آتش تو بسوزم چه بسیار نزدیکی تو به جهنم‌. جوان بیرون شد در حالی که فریاد می‌زد‌: پروردگارا این بنده تو بهلول است که در خدمت تو ایستاده‌،تو

 

مرا می‌شناسی و گناه مرا می‌دانی خداوندا پشیمان شدم و به نزد پیغمبرت رفتم و اظهار توبه کردم‌،مرا دور کرد‌،پس سؤال می‌کنم از تو به حق نامهای بزرگوارت که مرا ناامید نگردانی و از رحمت خود مایوس نکنی‌. تا چهل شبانه روز این را می‌گفت و می‌گریست تا خداوند آیه مذکور را بر قبولی توبه او فرستاد‌. سپس پیامبر باتفاق اصحاب به نزد او رفت و فرمود‌: ای بهلول‌، بشارت با تو را که آزاد کرده خدایی از آتش جهنم‌. سپس به صحابه فرمود‌: تدارک کنید گناهان را چنانچه بهلول کرد و آیه را بر او خواند و او را به بهشت بشارت فرمود.»[۶]

حال سوالی که ممکن است به ذهن متبادر شود این است که چرا رسول خدا (ص) که رحمت للعالمین است بهلول را از خود راند و او را بیرون کرد ؟

جواب سوال در کتاب رساله لقاء الله چنین بیان شده است‌:

«سر راندن رسول خدا (ص) جوان را آن بود که حضرت دید وضع روحی وی خیلی وخیم است و انقلاب درونی شدیدی لازم دارد تا بتواند حال او را اصلاح کند و این چنین انقلاب جز با نومیدی از خلق حتی رسول الله (ص) و انقطاع تام و کلی الی الله صورت پذیر نیست لذا به حکم رحمت للعالمین بودن او را نزد خویش براند تا از خلقتش بریده و به خدایش پیوند دهد‌.»[۷]

«شیخ الاسلام احمد جام – عارف معروف – در جوانی تن پرور‌،عشرت طلب و باده خوار بود‌. او دوستانی داشت که هر شب در خانه یکی گرد می‌آمدند‌، مجلسی می‌آراستند و تا دمیدن صبح به شراب خواری مشغول می‌شدند‌.

هر دو ماه نوبت به یکی می‌رسید‌، اتفاقاً روزی که فردایش نوبت احمد جام بود‌،ناگهان دلش به نور معروف روشن شد و تائب گشت اما چون بیم کرد در آن روز به یارانش بگوید که توبه کرده است‌،گمان می‌کنند که به این بهانه می‌خواهد از میزبانی فرار کند‌،فلذا چنان که رسمشان بود‌،همه گونه خوردنی فراهم آورد و چند مشک کوچک شراب آماده ساخت‌.

چون یارانش به نشاط نشستند‌،سر مشک را باز کردند‌،به جای شراب شربت به پیمانه می‌ریخت‌. همه در شگفت ماندند‌. احمد جام ناچار راز خود را برایشان افشا کرد و گفت‌: من دیروز تائب شده ام اما برای اینکه مرا به گریز از میزبانی متهم نکنید‌، از همان شراب که همیشه می‌خوردیم مشک ها را پر نمودم و خواست خداست که به شربت مبدل شده است‌. جمله یاران باده خوارش در اندیشه شدند و بعد از مدتی همگی توبه نموده و به راه خدا رفتند‌.»[۸]

[۱]‌. ر. ک  به نفسیر نمونه فج۱۰‌،ص ۱۰۰، ناصر مکارم شیرازی و همکاران‌،ناشر دارالکتب الاسلامیه تهران‌،۱۳۷۹

[۲]‌. مرتضوی لنگرودی‌،سید محمد مهدی‌،داستان پشیمان شدگان انتشارات علامه قم‌،بی تا‌،صص ۱۳۶تا ۱۳۹ بالخیص

[۳]‌. مکارم شیرازی‌،ناصر‌،تفسیر نمونهه ج اول‌،ناشر دارلکتب الاسلامیه‌،۱۳۶۵ ص ۲۲۵ با تلخیص

[۴]‌. و الذین اذا فعلو فاحشه الخ‌.. و کسانی که هر گاه کار زشتی مرتکب شوند و یا ظلمی‌بخود کنند خدا را به یاد آورند و استغفار کنند که جز خدا هیچ کس نمی‌تواند را بیامرزد (پس آنان ) اصرار بر کار زشت نکنند در حالی که زشتی گاه را می‌دانند‌.

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 05:44:00 ق.ظ ]
 
مداحی های محرم