الف- تعهد درونی[۲] : از نظر آرجریس این نوع از تعهد درون اعضای سازمان نشأت می‌گیرند و به بیانی ساده‌تر افراد بر حسب نیازها و انگیزه‌های خود، به سازمان متعهد شده و در راستای اهداف سازمان تلاش  می‌نمایند. وی اذعان می‌دارد: این افراد در تعیین فعالیت‌ها و اهداف سازمانی نقش زیادی دارند و به دلیل دخالت در تعیین فعالیت‌های سازمان، یک تعهد درونی در آن‌ها برای انجام کار ایجاد می‌شود(انصاری و همکاران، ۱۳۸۹).
ب- تعهد بیرونی[۳] : این نوع از تعهد در حقیقت همان شرح وظایف، بایدها و نبایدهای سازمان برای کارکنان خود و قوانین موجود در سازمان می‌باشد که کارکنان خود را ملزم به رعایت آن دانسته و عدول از آن‌ها را به نوعی هنجارشکنی تلقی می کند. تعهد بیرونی یک توافق قراردادی میان سازمان و کارکنان است؛ به نحوی که شرایط کاری، اهداف و رفتارهای آنان از سوی سازمان تعیین و ازکارکنان انتظار می‌رود که فعالیت‌های سازمان را به نحو مطلوب انجام دهند. تعهد بیرونی به این دلیل، مهم تلقی می‌شود که کارکنان از خود اختیار نداشته چرا که امورات سازمان از قبل مشخص شده و فرد به این تصمیمات و وظایف محوله، پای‌بند است(آرجریس به نقل از انصاری و همکاران، ۱۳۸۹).

 

ابعاد تعهد سازمانی از دیدگاه بالفور و وکسلر[۴](۱۹۹۶)

بالفور و وکسلر(۱۹۹۶) برای تعهد سازمانی سه بعد در نظر گرفته‌اند که عبارتند از: تعهد مبادله‌ای، تعهد همانندسازی شده و تعهد پیوستگی.

الف- تعهد مبادله‌ای: در این بعد از تعهد فرد به محاسبه‌ی منافع و عایداتی نظیر حقوق، مزایا و ترفیع‌ها که در صورت ترک سازمان آن را از دست می‌دهد، می‌پردازد(میرو همکاران۲۰۰۲؛ پاول و میر[۵]، ۲۰۰۴ به نقل از اخباری و همکاران، ۱۳۸۹).

جزییات بیشتر درباره این پایان نامه :

 

پایان نامه:رابطه هوش اخلاقی با تعهد سازمانی و اعتماد سازمانی
ب-تعهد همانندسازی شده:  یکی دیگر از ابعاد تعهد سازمانی از دید بالفور و وکسلر است و آن را بر مبنای عضویت در سازمان که توسط عموم مورد احترام است و درکارکنان احساس غرور را ایجاد می‌کند، تعریف کرده‌اند. در این نوع تعهد، کارکنان در همه‌ی سطوح تمایل به مشارکت در تصمیمات مربوط به کار و نقششان در سازمان دارند (اسمیت و پترسون[۶]، ۱۹۸۸؛ وروم و جاگو[۷]، ۱۹۸۸ به نقل از اخباری و همکاران، ۱۳۸۹).

ج- تعهد پیوستگی:  بعد سوم تعهد سازمانی است که در این نوع تعهد اعضای یک سازمان، سازمان خود را مانند یک گروه پیوسته و مانند یک خانواده می‌دانند و در واقع احساس نوعی تعهد بر مبنای پیوند و رابطه به دلایل عقلانی و عاطفی است(عریضی و همکاران، ۱۳۸۶ به نقل از اخباری و همکاران، ۱۳۸۹).

 

ابعاد تعهد سازمانی از دیدگاه رضاییان

برخی از نویسندگان داخل کشور نیز برای تعهد سازمانی ابعادی را متصور شده‌اند که از جمله‌ی آنان رضاییان می‌باشد. وی در سال ۱۳۷۲ ابعاد و انواع تعهد سازمانی را به‌صورت زیر طبقه‌بندی کرده است:

الف- تعهد نسبت به سازمان؛

 

ب- تعهد نسبت به خود؛

ج-  تعهد نسبت به افراد و گروه کاری؛

تعهد نسبت به کار(طراویان، ۱۳۸۵).

ابعاد تعهد سازمانی از دیدگاه اتزیونی[۸]

ادگارد شاین(۱۹۷۳) انواع تعهد سازمانی را از منظر اتزیونی مطرح می کند که عبارتند از: تعهد توأم با احساس بیگانگی، تعهد مبتنی بر حسابگری، تعهد اخلاقی:

الف- تعهد توأم با احساس بیگانگی، بدین معنی که شخص از نظر روانی متعهد نمی‌باشد بلکه به دلیل اجبار با سازمان باقی می‌ماند.

ب – تعهد مبتنی بر حسابگری، به این معنا که فرد تا زمانی که سازمان محافظ منافع فردی وی بوده و با او منصفانه برخورد نماید با سازمان باقی خواهد ماند.

ج – تعهد اخلاقی، بدین منظور که شخص به‌طور ذاتی فردی متخلق بوده و ارزش ماموریت شغلی خود را به خاطر ارزشی که برای کار و سازمان قائل است، حفظ نموده و به همین جهت با سازمان باقی     می ماند. اتزیونی خاطر نشان می‌کند، نوع تعهد شخص تا حدود زیادی منوط به نوع قدرت و اختیاری است که مورد استفاده سازمان قرار می گیرد(مرزبان، ۱۳۸۹).

 

انواع تعهد سازمانی

انواع تعهد سازمانی از نظر هرسی و بلانچارد[۹]

هرسی و بلانچارد برای تعهد سازمانی پنج بعد درنظر گرفته‌اند که عبارتند از:

الف- تعهد نسبت به سازمان؛

ب- تعهد نسبت به مردم؛

ج- تعهد نسبت به شغل؛

د-تعهد نسبت به خود؛

ه- تعهد نسبت به مشتری(مدنی و زاهدی، ۱۳۸۴).

انواع تعهد سازمانی از نظر الحسینی

الحسینی(۱۳۸۰) برای تعهد سازمانی انواعی را تعریف می کند که عبارتند از:

الف- تعهد مکتبی: تعهد مکتبی از تعلق به یک جهان بینی به وجود می آید. میزان تقید فرد به الزامات نگرشی و گرایش مکتبی منجر به تعهد اصول گرایانه یا سازش کارانه و یا معتدل و معقول می‌شود.

ب- تعهد ملی: تعهد ملی، همان حس ناشی از وطن دوستی است که فرد طی آن مصالح ملی و میهنی خویش را ملاک رفتار خود قرار می‌دهد.

ج- تعهد خویشتن مدارانه: تعهد خویشتن مدارانه، از علاقه مندی بیش از اندازه فرد به منافع خود ناشی می‌شود و معمولاً افرادی که گرفتار کیش شخصیت و خود برتر بینی و یا بی توجه به منافع دیگران و سازمان هستند از آن برخوردارند، لذا به تناسب محور بودن منافع فردی و ناسازگاری آن با منافع سازمان، ناهنجاری های رفتاری بروز پیدا می کند.

د- تعهد گروهی: تعهد گروهی، وابستگی فرد به گروه و ترجیح اهداف گروه، مشخصه اصلی این نوع تعهد است. تعهد گروهی می تواند در جهت تقویت فعالیت های گروهی و یا پدیده گروه فکری، عمل کند. خاستگاه گروه اندیشی یا تعهد گروهی منفی، نیاز به حرمت داشتن، نیاز به اعتماد، کاهش فشار احساس گناه، نایل شدن به اهداف غیر رسمی و احساس پیروی از شخصیت مافوق است(الحسینی به نقل از باقری و تولایی، ۱۳۸۹).

[۱]-Cris Argyris, 1964

[۲]-  Internal Commitment

[۳]. External Commitment

[۴]. Balfour & Wechsler

[۵]. Pawel & Meyer

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...