تفاوت جرایم زنان و مردان |
تحقیقات انجام شده حکایت از این دارند که جرایم زنان به ندرت متضمن خشونت بوده، و تقریباً همگی از جرایم کم اهمیت ترند. برخی فمینیست ها چون لنارد ( ۱۹۸۲ ) و اسمارت ( ۱۹۷۷) معتقدند که جرم شناسی سنتی برای جرایم زنان توضیح مناسبی ارائه نداده است، لذا، ارائه ی نظریه ای ویژه برای خلافکاری زنان را ضروری دانسته اند. به باور آنان، جرم شناسی سنتی بر پیش داوری مردانه مبتنی است؛ مردان آن را ساخته اند و موضوع آن مردان اند. آن ها مدعی اند یکی از موجبات جرایم زنان را می توان در جامعه پذیری نقش های جنسیتی و اشکال تسلط مردان بر جامعه یافت. خلاف کاری زنان از این رو به نسبت نادر و کوچک است که جامعه پذیری جنسیتی زنان در جهت ایفای نقش های کنش پذیر، دنباله رو و درجه ی دوم بسیار موفقیت آمیز است.[۱]
باکس [۲]طی تحقیقی در سال های اخیر معتقد است که بیشتر تحقیقات صورت گرفته در خصوص زنان و جرم، بر نوجوانانی متمرکز است که به موجب آمارهای رسمی، یک سوم تمام جرایم بزرگ را در انگلستان و ولز مرتکب می شوند. از این رو هنوز در این باره که چرا به نسبت کل جرایم بزرگی که مردان مرتکب می شوند، جرایم بزرگ زنان بزرگسال تا این اندازه ناچیز است، توضیحات اندکی وجود دارد .[۳]
یکی از خصوصیات ممتاز بزهکاری زنان، نقشی است که آ نها در جرایم خاص ایفا می نمایند. اسمارت در تحلیل خود میان «جرایم مرتبط با جنس »یعنی جرایمی که ممکن است افراد هر دو جنس به آن مبادرت ورزند، اما درعمل یک جنس بیشتر آن را مرتکب می شود و «جرایم خاص جنس » تمایزقائل می شوند.به رغم آ نکه، میان جرایم مردان و زنان اختلاف فاحشی وجود دارد، این عدم تناسب برحسب زمان و مکان و طبع جرایم متفاوت است. از آمار رسمی احکام صادره در خصوص جرایم ارتکابی چنین برمی آید که زنان برای انواع جرایم محکومیت می یابند، اما در جمعیت مجرمان، دو جنس مرد و زن به یک اندازه مشاهده نمی شوند.[۴]
پیناتل[۵] در تحقیقات خود در خصوص بزهکاری زنان به این نتیجه رسیده است که در جرایم علیه اشخاص؛ فعالیت های مجرمانه ی زنانه به مسموم کردن، سقط جنین و بچه کشی اختصاص دارد و در جرایم علیه اموال،جیب بری، سرقت از فروشگاه ها و اخفای اموال مسروقه از جرایم اختصاصی زنان اند؛ هر چند زنان کلاهبردار نیز کم نیستند. همچنین در جرایم علیه اخلاق؛ رها کردن کودک و تحریک به عیاشی صغار بیش از هر نوع جنایتی ازجرایم اختصاصی زنان است .در ادامه پس از بیان مهم ترین نظریه های موجود در حوزه ی جرایم زنان، تلاش می شود تا با لحاظ این نظریه ها، تحول جرایم زنان در ایران در دو ده هی اخیر بررسی شود.[۶]
مبحث چهارم: تحولات جرایم زنان در دهۀ اخیر
در این بخش، با بهره گرفتن از داده های آماری، تحول جرایم ارتکابی از سوی زنان در ایران بررسی می شود. آمارهای مورد استفاده، در دو سطح کشوری و استانی است. در سطح کشوری آمارهای موجود روند تحولات را ازسال ۱۳۶۰ به بعد نشان می دهد. اما آمار استانی مربوط به سال های ۱۳۷۵ به بعد است و در این سا ل ها استان ها با هم مقایسه می شوند.[۷]
با شناخت و ارزیابی عوامل بزه دیدگی زنان در زمینه جرایم جنسی، می توان سازوکار دقیق تری را برای پیشگیری از این دسته از جرایم ارائه کرد. عوامل متعددی در بزه دیدگی جنسی زنان مؤثر هستند که عبارتند از: رفتارهایی که امکان بزه دیدگی را افزایش می دهد. مانند رفتارها، گفتار و پوشش تحریک آمیز زنان، تسهیلاتی که خود زنان آگاهانه یا ناآگاهانه برای ارتکاب جرایم جنسی فراهم میکنند، مانند حضور آنها مکان های خلوت به خصوص در شب هنگام، که احتمال بزه دیدگی آنان را افزایش می دهد، نشان دادن علایمی از سوی زنان، مانند حرکات،اشارات و حالات خاص بدنی و بی حفاظ بودن زنان بزه دیده یا آماج بزه .با نگاه علت شناسانه به عوامل مؤثر در بزه دیدگی زنان در زمینه جرایم جنسی میتوان گفت که شیوه زندگی،فعالیت روزمره و نقش تأثیرگذار آنان برای مثال در قالب تحریک و تشویق بزهکاران بالقوه در ارتکاب جرایم جنسی؛ جذابیت زدایی از زنان به رو شهای مختلف مانند حجاب و پوشش مناسب، آسیب پذیری آنها را کمتر می کند.[۸]
اگر به موضوع پوشش، با رویکرد پیشگیری وضعی از جرایم جنسی بنگریم، می توانیم ادعا کنیم که یکی از دلایل آن کارکرد پیشگیرانه برای حمایت از زن در مقابل بزه دیدگی بوده است در ایران نیز از آنجا که حجاب امری الزامی از یک سو و تا حدود زیادی پذیرفته شده از سوی دیگر است،شرایطی فراهم شده است که گاه عدم رعایت پوشش از ناحیه زنان نوعی متفاوت بودن و جذابیت محسوب می شود و بعضاً آسیب پذیری و زمینه بزه دیدگی آنان را فراهم می کند.[۹] پس در کنار سایر عوامل، در کشور ما بدحجابی نیز ممکن است، زمینه بزه دیدگی جنسی زنان را فراهم کرده و آن را تسهیل نماید، همان گونه که گاهی عکس آن هم ممکن است مصداق پیدا کند. بدحجابی یکی از انحراف هایی است که به خاطر خطرناکی بالقو های که دارد در قانون مجازات اسلامی جرم انگاری شده است. این جرم که از آن به عنوان یکی از جرایم مانع یاد می شود، پشت کردن به هنجارهای اجتماعی ای است که مردم آنها را پذیرفته اند و فلسفه جرم انگاری آنها پیشگیری از سایر جرایم است. این دسته از جرایم در مقابل جرایم اصلی قرار دارند[۱۰]. بدین ترتیب، از آنجا که نوع پوشش زنان یکی از عوامل مهم در وقوع این دسته از جرایم می باشد، لذا جرم انگاری بدحجابی[۱۱] از این
منظر ضرورتی است که منتفع اصلی آن خود زنان خواهند بود، زیرا موجب پیشگیری از ارتکاب جرایم جنسی علیه ایشان می باشد .[۱۲]
«وضعیت پیش جنایی، مجموعه اوضاع و احول خارج از شخصیت بزهکار است که بر عمل مجرمانه مقدم هستند و سبب تدارک عمل مجرمانه می شوند و به قسمتی که برای شخص مفهوم و محسوس هستند اطلاق می شود. » در هر وضعیت پیش جنایی باید دو عنصر اساسی را تشخیص داد: واقعه یا یک رشته از وقایع که شکل گیری نقشه و طرح جنایی را در ذهن بزهکار موجب شده است و اوضاع و احوالی که تدارک و ارتکاب جرم را شامل شده است. نخستین عنصر، شامل بروز یک واقعه یا یک رشته وقایعی است که نقشه جنایی را ناگهان درذهن بزهکار آینده پدیدار می سازد، به عنوان مثال، پوشش نامناسب زنان که می تواند منشأ جرایم جنسی علیه آنان باشد. عنصر دوم برای وضعیت ما قبل جنایی در «وقایعی » استقرار دارد که بیش یا کم برای بزهکار آینده مطلوب هستند و او را در وضعیتی قرار می دهند تا نقشه جنایی خود را تحقق بخشد. [۱۳]تأثیر این اوضاع و احوال در «فعلیت یافتن » عمل مجرمانه قاطع است. بدون آن ها، نقشه جنایی، بی تردید، «نقشه » باقی خواهد ماند » بزه دیده واقع شدن زنان در جرایم جنسی به برخی شرایط در وضعیت پیش جنایی بستگی دارد. از همین رو،بر اساس نظریه کوهن و فلسون، زمانی بزه دیدگی احتمال بیشتری دارد که واقع شود که سه عامل در یک زمان ومکان با هم جمع شوند. این سه عامل عبارتند از:
الف) حضور مرتکبین با انگیزه[۱۴]
ب ) وجود آماج یا افراد مناسب[۱۵]
ج ) نبود محافظ یا مدافع برای اهداف یا افراد یا آماج محافظت نشده از این رو، برای بوجود آمدن بزه دیدگی زنان در زمینه جرایم جنسی موارد زیر باید تحقق یابند:
نخست آنکه بزهکار و بزه دیده باید موقعیت برخورد با یکدیگر در زمان و مکان را دارا باشند. دوم آنکه نوعی تنش یا ادعا میان آنان باید بوجود آمده باشد تا بر این اساس، بزهکار، بزه دیده را به چشم موضوعی مناسب برای بزه دیده واقع شدن بنگرد. سوم آنکه بزهکار باید تمایل و توانایی بکارگیری زور و تهدید برای دستیابی به هدف مورد نظر را داشته باشد. در نهایت آنکه شرایط باید طوری باشد که بزهکار، آن را موقعیت مناسبی برای استفاده یا تهدید به استفاده از زور در راه رسیدن به هدف، در نظر آورد.[۱۶]
[۱] مرتضوی، نسرین. بزه دیده شناسی زنان، مجله امنیت، سال اول، شماره ۳، ۱۳۷۶ .،ص۴۷
[۲] . Bocs
[۳] سلیمی، علی و داوری، محمد ( ١٣٨٠ ). جامعه شناسی کجروی، تهران: پژوهشکده حوزه،۱۳۹۲،ص۱۹
[۴] پیشگیری از جرم با تکیه بر رویکرد اجتماع محور پیشگیری اجتماعی از جرم١٣٨٧ . اداره کل مطالعات اجتماعی معاونت اجتماعی نیروی انتظامی جمهوری اسلامی )ایران، مرکز اطلاع رسانی فرماندهی انتظامی شهرستان پاکدشت،۱۳۹۱،ص۵۵
[۵] . Pinatle
[۶] همان،ص۵۰
[۷] . بیات، بهرام، شرافتی پور، جعفر و عبدی، نرگس ( ١٣٨٧ ). پیشگیری از جرم با تکیه بر رویکرد اجتماع محور. تهران: معاونت اجتماعی ناجا،ص۲۴
[۸] میر خلیلی، محمود. پیشگیری وضعی از نگاه آموزه های اسلام، مجله فقه و حقوق، سال اول، تابستان سال ۱۳۸۳،ص۱۷
[۹] بخشی فروزنده، علی، فصل نامه ی امنیت اجتماعی، شماره ی ۱، سال سوم،.۱۳۸۵،ص۴۶
جزییات بیشتر درباره این پایان نامه :
پایان نامه : بررسی جرم شناختی جرایم زنان و راه های پیشگیری از آن
فرم در حال بارگذاری ...
[یکشنبه 1399-01-31] [ 04:48:00 ق.ظ ]
|