حقوق کودکان و نوجوانان در فقه اسلامی |
کودکان از نظر فقه اسلامی به سه گروه تقسیم میگردند:
۱- گروه اول کودکان یک تا هفت ساله میباشند که به جهت نداشتن قوهی تشخیص کاملاً فاقد مسئولیت کیفری هستند.
۲- کودکان بالاتر از ۷ سال تا سن بلوغ که از نظر جزایی مسئولیت در صورت ارتکاب جرم را ندارند ولی تأدیب خواهند شد.
۳- کودکان بالغ یعنی کودکانی که به سن شرعی رسیدهاند و در صورت ارتکاب جرم همانند بزرگسالان با آنان رفتار خواهد شد[۱].
از بین فرق اسلامی اهل سنت شافعیه و حنابله سن بلوغ را در زن و مرد۱۵ سال و مالکیه ۱۷ سال گفتهاند. حنفیه بلوغ پسر را در ۱۸ سالگی و در دختر ۱۷ سال ذکر نموده است. فقه امامیه غالباً سن بلوغ را در پسر ۱۵ سال و در دختر ۹ سال تمام قمری دانستهاند. اگرچه برخی از متأخرین شیعه بلوغ دختران را در ۱۳ سالگی هم محقق شمردهاند. برخی از فقهای امامیه بر همین منوال اجرای کیفر را علاوه بر شرط سنی، رشد را نیز لازم دانستهاند.
در حقیقت بر اساس تعالیم و ضوابط اسلامی قدرت تمیز و اختیار در ارتکاب عمل و انتساب آن بر اعمال و مسئولیت کیفری کودکان ضروری است.
آنچه که از مبانی فقه و حقوق اسلامی در بحث تکلیف و شرایط عامهی آن، چنین برداشت میگردد که: «مشهور بر آنند که تمام تکالیف الهی چه ایجابی و چه تحریمی، در مقام فعلیت، مشروط بر چند شرط است. قدر مسلم از آن شرایط عبارت است از:بلوغ، عقل، قدرت و التفات که شرایط عامهی تکلیف نامیده میشوند. پس دربارهی کودک، دیوانه و ناتوان، از آنجام دادن تکلیف و غافل حکم فعلی وجود ندارد».
همچنین مراد از کمال در فقه، بلوغ و عقل است که از شرایط عامهی تکلیف محسوب میشوند.
۳-۱۴- قتل فرزند توسط والدین از نگاه فقه اهل سنت و شیعه
در بین اهل سنت، فقه شافعی معتقد است که چنانچه پدری فرزند خود را بکشد کشته نمیشود. حنبلیها نیز همین اعتقاد را دارند. حنفی نیز بر همین نکته تأکید دارد و مالکی میگوید: «بنابر مذهب مالکی در صورتی که مردی دانسته و خواسته فرزندش را به قتل برساند همانند اینکه اورا شکنجه کرده و سر ببرد یا او را حبس کرده، از جمله مواردی است که عذری از او پذیرفته نمیشود و در صورتی که ادعای خطا کند موجب شبهه نمیشود. در این صورت بدون هیچگونه اختلافی همگان پدر را به فرزند، قصاص میکنند، ولی اگر به خاطر تأدیب مرتکب قتل فرزندش شود دو قول در مذهب است گروهی قائل به قصاص و گروهی دیگر قائل به عدم قصاص و تغلیظ دیه هستند[۲]».
در فقه امامیه نیز اعتقاد بر این است که مادر با کشتن فرزند قصاص میشود ولی در صورتی که پدر فرزند را بکشد فقط به دیه محکوم خواهد شد. از نظر حقوق اسلامی حیات جنینی دارای دو دورهی متمایز از یکدیگرند، به طوری که شروع دومین مرحله از مراحل تکوین جنین را آغاز حیات انسانی دانستهاند و به موجب آن برخی از فقها بر این باورند که در صورت سقط حمل در این مرحله، مشمول موارد قتل خواهند شد.
آنچه که از مجموع روایات و یا مستندات دوران صدر اسلام بر میآید این است که چنانچه پدری فرزندی
را به قتل میرساند، قصاص صورت نمیگرفته است.
جزییات بیشتر درباره این پایان نامه :
دانلود پایان نامه ارشد:بررسی حقوقی فرزندخواندگی با تکیه بر قوانین حمایت از کودکان در ایران
۳-۱۵- حقوق کودک در جوامع اسلامی مبتنی بر مسایل فقه اسلامی
کودکی را یکی از عوامل رافع مسئولیت کیفری دانستهاند و جرایم ارتکابی به وسیلهی اطفال فاقد خصوصیات اجرای مجازات توجیه نمود. در مادهی ۴۹ قانون مجازات ایران نیز که از فقه اسلامی گرفته شده، آمده است:«اطفال در صورت ارتکاب جرم، مبرا از مسئولیت کیفری هستند و تربیت آنان با نظر دادگاه به عهدهی سرپرست اطفال و عندالاقتضاء کانون اصلاح و تربیت اطفال میباشد».
برخورد با حقوق کودک در جوامع اسلامی متفاوت است. در برخی از کشورها هنوز هم فرزندان ذکور را بر اناث ارجح میدانند. مثلاً حق تحصیل در مدارس را برای دختران محدود میکنند.
به جهت اینکه فقه اسلامی سن بلوغ دختر را ۹ سال قمری و سن بلوغ دختران را ۱۵ سال تمام قمری میداند. برخی کشورهای اسلامی موضوع را به سن مسئولیت ارتباط میدهند و کودکان دارای ۹ سال (دختر) و ۱۵ سال (پسر) را دارای سن مسئولیت میدانند. در حالی که تا ۱۵ سالگی غالباً تفکر کودکانه و احساسی حکمفرا است و در این سنین کودک به تفکر عقلانی نرسیده است. برخی از کشورها سن مسئولیت کیفری را همچنان ۱۸ سال ذکر نمودهاند.
این نکته در حوزهی تحول حقوق کودک در اسلام با اهمیت است، ، که اندیشمند فرانسوی به نام شارل ریموند در کتابی به نام حقوق اسلامی پیرامون پیشرفت حقوق کودک و عدم مسئولیت کیفری اطفال میگوید:«حقوق جزای اسلام دوازده قرن از حقوق ممالک اروپایی پیشرفتهتر است، زیرا زمانی که ما حیوانات و اجساد را محاکمه و مجازات مینمودیم در جزای اسلامی اصل عدم مسئولیت کودکان و افراد فاقد عقل و اختیار پذیرفته شده و مهمتر اینکه قاعدهی شخصی بودن مجازات پایگذاری گردیده است[۳]».
در بحث مراجع رسیدگی، به جرایم اطفال نیز ضوابط و مقررات دادگاههای کشورها اصلاح شده و مرجع رسیدگی دادگاه ویژهی اطفال تعیین گردیده است. هدف از اعمال چنین روشی و ایجاد مرجع جداگانه برای کودکان و نوجوانان، ناشی از شرایط شخصیتی آنان است. پیشنیهی موفق و تاریخی موضوع به کشورهایی نظیر امریکا، اتریش و برخی کشورهای دیگر بر میگردد که سازمان ملل نیز به تبع آن طی پیماننامهها و قطعنامههای کودک ضرورت پیشبینی پلیس اطفال و دادگاههای اطفال را خواستار شد، که سبب توسعه این حق برای کودکان و نوجوانان در اکثر کشورهای جهان، از جمله کشورهای اسلامی گردید.
از دیگر تحولات حقوق کودک علاوه بر موارد قبلی که بیان شد، غیر علنی و ساده بودن تشریفات دادرسی به جهت جلوگیری از لطمات و خسارتهای روحی و روانی است که اطاله ی دادرسی در شرایط سنی کودکان و نوجوانان ایجاد می کند. این موضوع نیز از طرف مجامع بینالمللی در پیماننامهها و قطعنامهها درخواست و کشورهای اسلامی نیز به تبع آن خود را با سایر تابعان حقوق بینالملل همراه نمودند.
فرم در حال بارگذاری ...
[یکشنبه 1399-01-31] [ 06:00:00 ق.ظ ]
|