سبکهای دلبستگی |
نظریه دلبستگی که اولین بار در زمینه رشد کودکان به کار رفت، اخیراً برای روابط دلبستگی بزرگسالان به کار رفته است و تأثیر عظیمی بر ایجاد زوج درمانی هیجانمحور داشته است . اولین بار هازن در ۱۹۸۷ مطرح کرد که سبکهای دلبستگی منعکسکننده تمایزات اساسی در بازنماییهای ذهنی عشق رمانتیک بزرگسالان هستند . صیادپور (۱۳۸۴) با اشاره به پژوهشهای انجام شده در این زمینه بیان می کند که افراد ایمن با ابراز صمیمیت و بیان عواطف خود بر پایه عشق و دوستی شرایطی را فراهم میآورند که موجب برخورداری بیشتر آنان از احساس رضایت میشود؛ در حالیکه افراد پرهیزی و دوسوگرا، با فاصله گرفتن عاطفی و اضطراب، کیفیت ارتباط زناشوئی را منفی ارزشگذاری می کنند.
فردیت و تمایز خود
طبق نظر برادشاو (۱۳۷۲) باور “زن و شوهر نیمه بهتر یکدیگرند” در واقع نشاندهنده اشتباه فرهنگی در زمینه ازدواج است. نقشهای جنسی انعطافپذیر در این فرهنگ به این معتقد است که با کنار هم گذاردن دو نیمه انسان یک شخصیت کامل ایجاد میشود.
۲-۳ـ شادکامی زناشوئی
در سالهای اولیه علم روانشناسی بیشتر روی هیجانات منفی مانند افسردگی و اضطراب به جای هیجانات مثبت مانند رضایت از زندگی و شادکامی تمرکز داشت و کتابهای زیادی رنج و بدبختی که بشر در طول دوران زندگی متحمل شده را مورد تحلیل قرار دادهاند. امروزه این وضعیت تغییر کرده و مقاله های روانشناسی مربوط به سعادت و شادمانی و خوشبختی و رضایت از زندگی چند برابر شده است. جامعه شناسان، برنامهریزان و افراد غیرمتخصص نیز علاقه روزافزونی به شناسایی شرایط، ویژگیها و نگرشهایی که به کیفیت زندگی زناشوئی و بهویژه کیفیت زندگی کاری را تعیین می کنند نشان می دهند ( شریفی درآمدی،۱۳۸۰). به اعتقاد آرگیل(۱۳۸۳) مهمترین هدف زندگی ما، رسیدن به شادی است. چه انسان معتقد به اصول مذهبی باشد یا نباشد و هر مذهبی که داشته باشد حرکت و فعالیت انسان برای دستیافتن به شادی است.
آیزنک (۱۳۷۵، ترجمه فیروزبخت و بیگی) با اقتباس از تعریف برادبورن، شادکامی را حداکثر عاطفه مثبت و حداقل عاطفه منفی تعریف کرده است که احتمالاً کاربردیترین تعریف شادکامی است. کانت شادکامی را ارضای تمامی امیال میداند. شادی نه تنها به سطح بالایی از عاطفه یا هیجان مثبت بستگی دارد بلکه به سنجش عمیقتر رضایت کلی از زندگی وابسته است. هیجانات بسیار مثبت ممکن است کوتاه مدت باشد اما رضایت می تواند درازمدت باشد، بنابراین میتوان هدفی واقعبینانهتر برای وجود انسان باشد.
جزییات بیشتر درباره این پایان نامه :
پایان نامه ارشد:نقش پیش بینی کنندگی انعطاف پذیری شناختی و هوش معنوی در خوشنودی زناشوی در دانشجویان
به اعتقاد آرگیل (۱۳۸۳، ترجمه گوهری و همکاران) شادکامی سه جزء اساسی دارد که عبارتند از هیجانات مثبت، رضایت از زندگی و فقدان عواطف منفی، همچنین روابط مثبت با دیگران، هدفمند بودن زندگی، رشد شخصی و دوست داشتن دیگران از اجزای شادمانی هستند. به اعتقاد آرگیل خلقهای منفی متعددی وجود دارند (از قبیل خشم، اضطراب، افسردگی و …) اما در حقیقت فقط یک خلق مثبت وجود دارد که با عنوان شادی از آن یاد میشود. شوارتز (۱۹۹۱، به نقل از رئیسی ۱۳۸۳) معتقدند که افراد شادکام کسانی هستند که در پردازش اطلاعات در جهت خوشبینی و خوشحالی سوگیری دارند. یعنی اطلاعات را طوری پردازش و تفسیر می کنند که به شادکامی آنها منجر میشود. از طرفی بیشتر پژوهشها از جمله آرگیل و لو (۱۹۹۰)، فارنهام و چنگ (۱۹۹۷)، هوتارد معتقد است که شادکامی یک ویژگی شخصیتی است و در بسیاری از پژوهشها نظیر فرانسیس و همکاران (۱۹۹۸) شادمانی را معادل برونگرایی یا ثبات در نظریه آیزنک دانسته اند (علیپور و همکاران، ۱۳۷۹، به نقل از رئیسی، ۱۳۸۳).
آرگیل (۲۰۰۷) شادکامی را به چگونگی ارزیابی فرد از زندگیشان مرتبط میداند. شادی شامل متغیرهایی از قبیل رضایت از زندگی، رضایت از ازدواج، فقدان افسردگی، اضطراب، وجود خلق و خو و هیجانات مثبت است. از نظر دنیر ارزیابی شخصی در مورد زندگی خود انجام میدهد می تواند به دو صورت باشد:
ارزیابی عاطفی: آن نوع ارزیابی است که به شکل احساسات و عواطف است مانند قضاوت در مورد عواطف خوشایند (مانند لذت) یا ناخوشایند (مانند افسردگی) و احساسات و هیجاناتی که فرد در تعامل با زندگیاش تجربه می کند. وی بهزیستی ذهن را معادل با واژه شادی میداند و معتقد است که بهزیستی ذهن شامل ارزیابیهای شناختی انعکاسی فرد در برابر اتفاقات مختلف زندگی فرد میباشد.
[۱]-Hazen
[۲]-Bradshav
[۳]-Ayzenk
[۴]-Argeyl
[۵]- Shoartz
[۶] -Lo
[۷] -Farenham
[۸]-Cheng
[۹]-Hotard
فرم در حال بارگذاری ...
[یکشنبه 1399-01-31] [ 07:36:00 ق.ظ ]
|