مبانی نظری و سازوکار نظام قانونگذاری پادشاهی متحده بریتانیا |
۳-۱- تاریخچه تشکیل پارلمان در انگلستان
پارلمانها قدیمیتر از برآمدن دموکراسیها هستند. تاریخ ظهور آنها به قرن دوازدهم و اروپای قرن وسطی باز میگردد. بسیاری از مقررات و رویههای امروزی مجالس قانونگذاری از تجارب تاریخی طولانی آنها سرچشمه میگیرد. از نظر ثبت و نگهداری این سوابق، به خصوص اعضاء مجلس عوام انگلستان نقش اساسی داشتهاند (لاونبرگ، ۱۳۸۳: ۱۲۰۹). در واقع قدیمیترین و ماندنیترین سنت پارلمانی متعلق به انگلیس و مقدمه آن فرمان مگناکارتاست. ویل دورانت، (مگناکارتا) را شیوهای میدانست «که پادشاهی بیچون و چرا را به یک پادشاهی محدود، قانونی و مشروطه دگرگون میساخت.» (دورانت، ۱۳۷۵: ۶۷۷). این فرمان دموکراسی مردمی را در انگلیس به وجود نیاورد، بلکه نجبا را برای مقاومت در مقابل قدرت پادشاه به رسمیت شناخت. از این منظر «کشمکش میان پادشاه مقتدر و اشراف ستیزه جو در قرون متمادی موجب استقرار حاکمیت قانون و از آن طریق، محدود کردن اقتدار هر دو بود.» (دورفمن، ۱۳۸۳: ۲۹۲)
مجالس قانونگذاری آرام آرام از دل شوراهای سلطنتی سربرآوردند. در ابتدا شورای کبیر انگلیس متشکل از نجبا، اشراف، روحانیون و صاحب منصبان عالی مقام به دربار پادشاه وابستگی داشت. در سال ۱۲۶۵ میلادی، این شورا نام پارلمان به خود گرفت و دارای اختیارات سیاسی، اقتصادی و قضایی شد. این شورا در آغاز قانونگذار نبود، ولی گهگاه پادشاه در این باره نیز با آن مشورت میکرد و درخواست مذاکرات پارلمانی میداد. (قاضی، ۱۳۸۰: ۲۰۸-۲۰۷)
ریشههای تأسیس پارلمان انگلستان به دوران انگلوساکسونها باز میگردد. ویلیام نرماندی در سال ۱۰۶۶ میلادی اقدام به ایجاد یک سیستم فئودالی نمود که در آن پیش از تصویب یک قانون از نظرات شخصیتهای صاحب نفوذ و کلیسا اطلاع حاصل میگردید. در سال ۱۲۱۵ میلادی ذینفعان حاکم پرنس جان را وادار کردند تا منشور کبیر (مگناکارتا) را بپذیرد. بر طبق این منشور، شاه نمیتوانست به طور خودسرانه، اقدام به خراج بندی و اخذ مالیات کند و پیش از هر اقدامی، ابتدا نظر سلطنتی را کسب میکرد. این شورا بعدها به تدریج به شکل پارلمان در آمد.
در سال ۱۲۶۵میلادی، سایمون دو مانتفورد، کنت ششم لستر نخستین انتخابات پارلمانی را برگزار کرد. در این انتخابات، حق رأی برای تمام حوزههای انتخاباتی در کشور یکسان بود و حتی برای زمیندارانی که سالیانه مبلغ ۴۰ شیلینگ بابت اجاره زمین هایشان میپرداختند نیز حق رأی در نظر گرفته شده بود. میزان حق رأی در قصباتی که دارای نماینده در پارلمان بودند. همین ساختار شکل دهنده «الگوی پارلمانی» بود که در سال۱۲۹۵ میلادی توسط ادوارد اول مورد پذیرش قرار گرفت. در زمان سلطنت ادوارد سوم پارلمان به دو مجلس مجزا تقسیم گردید: اولی شامل اشراف و مقامات عالی مذهبی و دیگری شامل شوالیهها و شهروندان میگردید. وضع قوانین و یا هر نوع مالیات، بدون جلب نظر هر دو مجلس و در عین حال پادشاه به تصویب نمیرسید.
هنگامیکه الیزابت اول انگلستان در سال۱۶۰۳ میلادی بدون وارث مشخص در گذشت جیمز ششم پادشاه اسکاتلند به عنوان پادشاه انگلستان از سوی پارلمان این کشور انتخاب شد و هر دو کشور تحت لوای سلطنت او در آمدند، ولی هر کدام پارلمان خود را حفظ نمودند. پس از آنکه چارلز یکم، جانشین جیمز شد، جنگهای سه پادشاهی را به راه انداخت، با مخالفت پارلمان انگلستان مواجه گردید و ادامه این مخالفتهای منجر به
جنگ داخلی انگلستان شد. چارلز در سال ۱۶۴۹ میلادی اعدام شد و مجلس لردها در زمان حکومت الیورکرامول منسوخ گردیده و مجلس عوام به کنترل کرامول در آمد. پس از مرگ کرامول، نهضت تجدید سلطنت انگلستان در سال ۱۶۶۰ میلادی پادشاهی و مجلس لردها را احیاء نمود.
از ترس جایگزینی کلیسای کاتولیک، انقلاب ۱۶۸۸ میلادی انگلستان به عزل جیمز دوم انگلستان (جیمز هفتم اسکاتلند) به نفع حکومت مشتری مری دوم و ویلیام سوم انجامید، کسانی که توافقشان بر سر اعلامیه حقوق بشر انگلستان آغازی بر استقرار دوره پادشاهی مشروطه گردید ولی در عین حال برتری پادشاه به قوت خود باقی بود. برای سومین بار، پارلمان سنتی که توسط پادشاه احضار نمیشد، برای تعیین جانشین لازم گردید.
انگلیسیها اولین ملتی هستند که حکومت پارلمان را به معنای امروزی آن در دنیا بنا نهادند، به طوری که میتوان این کشور را مهد حکومتهای پارلمانی جهان نامید. حکومت پارلمانی در انگلیس از ۷۰۰ سال قبل شروع و در این مدت تحولات شگرفی را به خود دیده است به طوری که فجایع دوران هاندی هشتم و یا ماری اسکات را میتوان از دورانها و تاریخ پارلمان انگلیس دانست. (طیب زاده، ۱۳۴۹: ۷۷)
۳-۲-آشنایی اجمالی با پارلمان بریتانیا
پارلمان بریتانیا بالاترین مرجع قانونگذاری در بریتانیای کبیر است. این پارلمان از دو بخش مجلس عوام و مجلس اعیان تشکیل شده که هر یک در سالنهای ویژه خود در کاخ وست مینستر تشکیل جلسه میدهند. مجلس عوام مهمترین مجلس در پارلمان است، اما هر دو مجلس مسئول وضع قوانین و مباحثه در مورد سیاستها هستند.
پارلمان بریتانیا یا پارلمان پادشاهی متحده بریتانیا و ایرلند شمالی بالاترین نهاد قانونگذاری در بریتانیای کبیر و متعلقات است. این پارلمان به تنهایی حق قانونی حکومت به سایر نواحی را دارد. بالاترین مقام در این پارلمان ملکه الیزابت دوم است، گرچه این مقام تشریفاتی است و ملکه از فعالیت سیاسی و هرگونه دخالت یا تصمیم گیری در امور کشوری منع شده است.
مجلس عوام مجلس نمایندگانی است که اعضاء آن هر ساله یک بار به طور مردم سالارانه از سوی مردم برگزیده میشوند. مجلس اعیان شامل روحانیون بلند پایه و لردها است؛ به طور کلی اعضاء مجلس اعیان توسط مردم انتخاب نمیشوند. این دو مجلس در تالارهای متفاوت در کاخ وست مینستر واقع در وست مینستر در لندن تشکیل جلسه میدهند. برای این تالارها نام «خانه مجلس» نیز استفاده میشود.
یکی از ویژگیهای نظام دموکراسی پارلمانی در بریتانیا، وجود رابطه تنگاتنگ میان قوه مجریه و قوه مقننه است: اعضاء دولت، کابینه و هیئت وزیران از میان نمایندگان مجلس انتخاب میشوند و نخست وزیر نیز خود یکی از نمایندگان مجلس عوام و رهبر حزب اکثریت است.
جزییات بیشتر درباره این پایان نامه :
پایان نامه : بررسی تطبیقی سازوکار و نظام قانونگذاری در جمهوری اسلامی ایران و پادشاهی متحده بریتانیا
ریشه پارلمانی کنونی در شوراهای آغاز سدههای میانه بوده، این شوراها وظیفه رایزنی حکومتی را بر عهده داشتند. به طور نظری، قدرت اصلی قانون گذاری در دست «ملکه حاضر در پارلمان» است ولی در زمان معاصر، قدرت واقعی به مجلس عوام واگذار شده و ملکه معمولاً طبق توصیه نخست وزیر عمل میکند و قدرت مجلس اعیان نیز محدود شده است.
پارلمان بریتانیا به عنوان «مادر مجالس» نیز نامیده میشود زیرا ارگانهای قانونگذاری بسیاری از کشورها به ویژه کشورهای همسو از روی الگوی آن تشکیل شده است. پارلمان بریتانیا همچنین بزرگترین ارگان قانونگذاری انگلیسی زبان در جهان است.
۳-۳- نگاهی اجمالی به نظام قانونگذاری انگلستان
نظام قانونگذاری در انگلیس متأثر از ساخت نظام سیاسی این کشور است. قوای سه گانه در انگلیس از یکدیگر منفک نیستند، تا آن جا که برخی از متخصصین حقوق اساسی حتی کاربرد تفکیک نسبی قوا را نیز برای توصیف نظام حکومتی بریتانیا مورد تردید قرار میدهند. نخست وزیر و وزراء از اعضاء مجلس عوام و مجلس اعیان عالیترین مرجع قضایی انگلیس است. حزب اکثریت عملاً دولت و مجلس را در اختیار دارد و دولت بیشترین سهم را در قانونگذاری و طرح لوایح بر عهده دارد. با این وجود نمایندگان نیز در مواردی میتوانند با ارائه لوایح شخصی ابتکار عمل را به دست گیرند.
هر چند که دولت ابتکار عمل در ارائه لوایح را در اختیار دارد و آنها را از طریق دفتر امور پارلمان در کابینه تنظیم و از کانالهای یکسان عبور میدهد اما مسیر و فرایندی که برای تصویب قانون وجود دارد به گونهای است که دانش و خرد جمعی از ابتدا تا انتها در آن لحاظ میشود. پیش نویس لوایح بر روی سایتهای کامپیوتری قرار گرفته، اظهار نظرهای گروههای ذی نفع جمع آوری و مورد توجه قرار میگیرند، رسانههای گروهی آنها را به بحث میگذارند، مراکز پژوهشی وابسته به دو مجلس آنها را بررسی و مورد اظهار نظر قرار میدهند، احزاب مخالف و گروههای ذی نفوذ مفاد آنها را به چالش میکشند و سرانجام در رفت و برگشت بین مجالس عوام و اعیان لوایح صیقل خورده و نهایی میشوند.
نظام پارلمانی به دلیل نبود قانون اساسی در انگلستان و نداشتن آیین نامه داخلی مدون بسیار منعطف است، اما به دلیل تعهد اخلاقی و اتکای جدی بر رویهها و سنتها از ثبات قابل توجهی برخوردار است. برآیند این دو خصیصه موجب شده است که تغییرات با کندی سیار اما با اطمینان از صحت و درستی آنها صورت گیرد.
سیطره اندیشه تجربی و سودمندی بر حیات سیاسی و اجتماعی انگلیس باعث شده است که تغییرات در ابعاد خرد، به تدریج و در قالب مهندسی اجتماعی صورت گیرد. اجزای این نظام به تدریج و پس از تجربه و با وسواس بسیار در جای خود قرار گرفته اند. بنابراین با وجود آن که در موارد بسیاری عقلانی به نظر نمیرسند اما به دلیل سودمندی ادامه حیات میدهند. نوسازی در پارلمان انگلیس فرایندی کند دارد و تنها پس از انجام بررسیهای زیاد و تبدیل شدن آن به یک باور عمومی پذیرفته میشود. یکی از اصلیترین کارهای کمیته نوسازی پارلمانی در شرایط کنونی بررسی ساعت برگزاری جلسات مجلس عوام و امکان انتقال آن از بعدازظهرها به صبح است.
سطح دانش و اطلاعات دبیران کمیتههای مجلس عوام و همکاران آنها در حد چشمگیری قابل توجه است. آنها نه تنها برکار خود از نظر علمی و نظری تسلط دارند، بلکه در مورد فرایندهای قانونگذاری انگلستان و نقاط مثبت یا چالشهای آن نیز اظهار نظرهای ارزشمندی ابراز میدارند.
وجود مجلس اعیان به عنوان مرکزی برای تجمیع سرمایههای اجرایی، علمی و انسانی انگلستان و استقلال سیاسی و مالی آن از دولت و حوزههای انتخابیه باعث شده است که لوایح از جنبههای مختلف مورد بررسی تخصصی، کارشناسانه و آزادانه نمایندگان قرار گیرند و کیفیت محصولات نظام قانونگذاری ارتقاء یابند.
سنت در حیات و روابط سیاسی و اجتماعی انگلستان نقش و جایگاه بارزی بر عهده دارد. قوانین نیز تا اندازهای بسیار شکل مدون و مکتوب سنتها هستند. بالا بودن سرمایه اجتماعی ضرورت وضع قوانین و دخالت دولت برای تنظیم امور اجتماعی را کاهش داده است. فقدان قانون اساسی و آیین نامه مدون برای اداره جلسات مجلس عوام، اخلالی دراداره امور کشور و مجلس عوام ایجاد نمیکند. (پژوهش و قانونگذاری در انگلستان، ۱۳۸۱: ۱۱-۱۰)
۳-۴- نظام قانونگذاری انگلستان
نظام حقوقی انگلستان نظام کامن لا است و فتح نورمانها پایه و اساس کامن لا را در انگلستان ایجاد کرد. هدف نورمانها ایجاد قوانین جدید نبود بلکه هدف یکپارچه کردن قوانین موجود در سراسر کشور بود. کامن لا به معنای قانون یکسان برای همگان است. (زارعی، ۱۳۸۴: ۲۳)
۳-۴- ۱- اصول حاکمیت سیاسی
نظام بریتانیا فدرال نیست، بلکه نظامی بسیط و یکپارچه است. واحدهای بریتانیا توسط نهادهای مرکزی قوه مجریه اداره میشوند. معاهدات بینالمللی نمیتوانند قوانین داخلی بریتانیا را تغییر دهند. زیرا معاهدات بین دولتها منعقد میشود و اینکه آنها را ناقص حقوق داخلی بدانیم خلاصه این اصل است که قوه مجریه به تنهایی و مستقلاً نمیتواند قانون ساز باشد. البته میتوان از معاهدات جهت تفسیر قانون مصوب پارلمان استفاده کرد چرا که اصل بر این است پارلمان نمیخواهد تعهدات بینالمللی بریتانیا را نقض کند. شاه یا ملکه میتواند بدون رضایت پارلمان معاهده منعقد کند و ممکن است بتواند به صورت معاهده سرزمینی را واگذار کند و بدین ترتیب به صورت غیرمستقیم سیستم قانونی را متأثر کند. (زارعی، ۱۳۸۴: ۲۵-۲۴)
۳-۴- ۱-۱- قانون اساسی بریتانیای کبیر (منابع و ماهیت قانون اساسی انگلستان)
بریتانیا قانون اساسی مکتوب ندارد و قانون اساسی بریتانیا ماهیتی نرم دارد و به همین دلیل بریتانیاییها معتقدند که قانون اساسی آن کشور، خود را با نیازهای اجتماعی و سیاسی وفق میدهد. مسائل سیاسی مستقیماً توسط دادگاهها اعمال نمیشود ولی نقش حساسی در قانون اساسی بریتانیا ایفاء میکنند که بخش مهم این مسائل سیاسی به صورت کنوانسیون یا عرف حقوقی و سیاسی در آمده اند. البته شاید بهتر باشد بگوییم قانون اساسی بریتانیا نیمه مکتوب است و نه غیر مکتوب، چرا که بخشی از اصول آن مکتوب است ولی به دلیل آن که بخش عمدهای از اصول قانون اساسی بریتانیا مکتوب نیست، این قانون اساسی غیر مکتوب دانسته شده است. (زارعی، ۱۳۸۴: ۲۵)
۳-۴- ۱-۲- اعتبار قانون اساسی
حقوقدانان بریتانیا در مورد اعتبار قانون اساسی پیرو تئوری «اثباتی» یا «تحقیقی» هستند و معتقدند برای اینکه قانون اساسی قانونی یا معتبر باشد باید کاملاً مؤثر بوده و قواعدش با هم همخوانی داشته باشند.
قانون اساسی بالاترین قانون هر کشور است و قوانین عادی اعتبار خود را از آن میگیرند. بنابراین هر کسی که قوانین عادی را میپذیرد لزوماً باید اعتبار قانون اساسی را بپذیرد. به این اصل «نرم کلی» گفته میشود. (زارعی، ۱۳۸۴: ۲۶- ۲۵)
۳-۴- ۱-۳- منابع قانون اساسی
منابع قانون اساسی بریتانیا به قرار زیر است:
الف – اصول کلی حقوق
اصول کلی به قانون و سیاست تقسیم میشوند. اصول کلی اساسیترین فرضیات سیاسی را که در کشور خاصی اعمال میشوند را بیان میکنند. در مورد بریتانیا به نظر میرسد که اصول کلی همان چیزی هستند که «پارلمان میگوید قانون است». (زارعی، ۱۳۸۴: ۲۶)
ب- ارزشهای اخلاقی و سیاست کلی
ارزشهای اخلاقی و سیاسی بیشتر برای تفسیر قوانین و به طور کلی تفسیر به کار میروند و به صورت مساوی بر سیاستها و قوانین اعمال میشوند مثل آزادی بیان و دیگر حقوق و آزادی ها. (زارعی، ۱۳۸۴: ۲۶)
ج- قوانین
قوانین (حقوق موضوعه) شامل قوانین پارلمان، مقررات و آیین نامههایی که توسط وزیران و دیگر مقامهایی که پارلمان به آنها صلاحیت قانونگذاری تفویض کرده است وضع میشوند، به طور استثنایی اسناد قانونی که مقام سلطنت به موجب اختیارات ویژه خود صادر میکند و از سال ۱۹۷۳، مقرراتی که توسط ارکان اتحادیه اروپایی وضع میشوند. (واوینگ، ۱۳۸۵: ۳۲۲)
قوانین خود به سه دسته تقسیم میشوند که عبارتند از:
قانون مصوب پارلمان
قانون مصوب پارلمان یعنی قوانینی که توسط پارلمان تصویب میشود و مهمترین قوانین به شمار میروند. (زارعی، ۱۳۸۴: ۲۷)
۲- کامن لا
کامن لا نظام حقوقی انگلستان را از نظام حقوقی سایر کشورها متمایز میکند. کامن لا توسط قضات (رویه قضایی) ایجاد شده است و به صورت مکتوب نیست. کامن لا بیشتر به صورت مجموعهای از اصول و مفاهیم است. (زارعی، ۱۳۸۴: ۲۷)
کامن لا عبارتند از قوانین و عرفهای انگلستان که از زمانهای گذشته توسط قضات در سیستمهای قضایی مربوط به پروندههای خاصی که در برابر آنها مطرح شده بود به عنوان قواعد حقوقی اعلام شده است. (واوینگ، ۱۳۸۵: ۳۲۸)
۳- قوانین و رسوم پارلمان
هر یک از مجالس پارلمان قدرت اختصاصی برای کنترل اعمال و ورویههای داخلی خود را دارند. همچنین اعیان بالاترین مرجع تجدید نظر در نظام دادگاههای عادی است و پارلمان اقتدار خاصی در اعمال قواعد خود دارد.
۴- کنوانسیون ها
کنوانسیونها قواعدی هستند که از اعمال سیاستمداران نشأت میگیرند و بیشتر قواعد قانون اساسی بریتانیا را تشکیل میدهند بنا بر نظریه «دایسی» کنوانسیونها شامل برداشتها، عادات و اعمالی میشوند که میتوانند رفتار مرضی از اعضاء حاکمیت، وزراء مشاور یا سایر مقامات رسمی را کنترل کنند، ولی در واقع اینها قانون نیستند چرا که اعمال آنها توسط پارلمان یا دادگاهها تضمین نمیشوند. (زارعی، ۱۳۸۴: ۲۷)
تحت تأثیر دیدگاه دایسی، رایجترین عنوان این پدیده کنوانسیون قانون اساسی است. جان مکینتاش کنوانسیون را به مثابه رویهای سیاسی که به صورت عمومی پذیرفته شده و معمولاً موارد اجرا یا سوابق موفقیت آمیزی دارد توصیف کرده است. (واوینگ، ۱۳۸۵: ۳۳۳-۳۳۲)
۵- سایر موارد
این موارد شامل اعمال سیاسی و اداری و قواعد احزاب سیاسی است.
۳-۴-۲- اصول بنیادین نظام قانونگذاری انگلستان
۳-۴-۲-۱- دموکراسی
دموکراسی معنای گوناگونی دارد که یکی از آنها انتخاب مستقیم دولت از سوی ملت است. این تعریف در بریتانیا جایی ندارد. معنای دیگر دموکراسی آن است که دولت پیشنهادی با رضایت مردم انتخاب شود و این تعریف از دموکراسی در نظام سیاسی انگلستان تعریف قابل قبولی است، بر این اساس عموم شهروندان، اعضاء مجلس عوام را انتخاب میکنند و ملکه نمیتواند بدون رضایت مجلس عوام قانونی را تصویب نماید. تعیین بودجه نیز وابسته به مجلس است. ملکه و مجلس اعیان منتخب مردم نیستند ولی نمیتوانند خلاف خواست مجلس عوام که منتخب مردم است رفتار کنند.
در بریتانیا دموکراسی ویژگیهای خاصی دارد از جمله تفویض اختیار کامل قانونگذاری توسط مجلس عوام یا حق مجلس اعیان دروتو کامل برای انحلال انتخابات و افزایش عمر پارلمان و همچنین اینکه ملکه میتواند لایحه مصوب دو مجلس را امضاء نکند. به علاوه قدرت فوق العاده قوه مجریه در انگلستان خطر جدی علیه دموکراسی در آن کشور است. (زارعی، ۱۳۸۴: ۲۸)
فرم در حال بارگذاری ...
[یکشنبه 1399-01-31] [ 05:13:00 ق.ظ ]
|