مکره – نقض ضمان گیرنده مال مقبوض به عقد فاسد |
اگر گفته شود که گر چه مکره مال دیگری را با اختیار نگرفته و صرفاً اکراهی بوده لکن میتوان گفت که اکراه حکم تکلیفی را رفع میکند اما حکم وضعی که ضمان است همچنان باقی است. در جواب خواهیم گفت که حدیث رفع که میگوید: «رفع ما استکره علیه …» دلالت بر رفع حکم اکراهی میکند. این حدیث اعم است از رفع حکم تکلیفی و رفع حکم وضعی که بر مکلف حمل شده، پس اختصاصی به حکم تکلیفی ندارد. چرا که همانگونه که شیخ انصاری(ره) در کتاب بیع در استدلال به حدیث رفع در آنجا که از امام سؤال کردهاند که مردی به طلاق و عتق و … اکراه کردهاند، آیا طلاق یا عتق او صحیح است یا نه؟ امام(ع) در جواب فرمود: «خیر، زیرا «رفع ما استکره علیه» بیان نمودهاند که این استشهاد امام(ع) به این فقره حدیث رفع، این مطلب را میفهماند که حدیث رفع علاوه بر حکم تکلیفی به واسطه اکراه، حکم وضعی را هم به سبب اکراهی بودن رفع میکند.»[۲]
در این مورد تنها فقهای حنفی بحث کردهاند و در مورد اثر اکراه سخن گفتهاند. دانسته شد که در فقه حنفی معامله نادرست، فاسد یا باطل است و هر کدام احکام و آثار متفاوتی با هم دارند. ابنعابدین در خصوص فساد معامله به سبب اکراه اینگونه میگوید: «در صورتی که فساد به سبب اکراه باشد هیچ یک از تصرّفات مشتری نافذ نخواهد بود و بایع مورد معامله را در دست هر کس که باشد مطالبه میکند و تنها در صورت تلف شدن مبیع به مثل یا قیمت رجوع میکنند و این در مورد طرفیت عقد صادق است.»[۳]
[۱] ـ حسینى عاملى، سید جواد بن محمد، مفتاح الکرامهفی شرح قواعد العلاّمه، جلد ۶، ص ۲۲۸٫
[۲] ـ انصاری، مرتضی، المکاسب، جلد ۲، ص ۲۳۷٫
[۳] ـ ابن عابدین، محمد امین، رد المحتار علی الدر المختار، جلد ۴، ص ۱۲۵ و ۱۲۶٫
جزییات بیشتر درباره این پایان نامه :
فرم در حال بارگذاری ...
[یکشنبه 1399-01-31] [ 06:16:00 ق.ظ ]
|