نظرپردازان تربیت کودک : مارتین لوتر -کمینوس-جان لاک -فردریک فروبل و… |
۲-۲-۲- کمینوس
کمینوس در سال ۱۵۹۲ دیده به جهان گشود. او اهل چکسلواکی بود و زندگی خود را به عنوان معلم مدرسه و نویسنده سپری کرد و علاوه بر این به رسالت انسان، اعتقادی قوی داشت. او معتقد بود همه کودکان از فقیر تا غنی، دختر و پسر، باهوش و کم هوش، باید از خدمات آموزشی بهرهمند گردند. وی اولین کتاب مصور را برای کودکان به رشته تحریر درآورد و هدفش از آموزش، کسب دانش، اخلاق و مذهب بود و بر این اندیشه اصرار میورزید که آموزش باید، انسان را برای زندگی کردن آماده سازد. او اعتقاد داشت که بهترین دوره تربیت، دوره کودکی است که آغاز زندگی و بهار عمر است. سفارش می کرد که موضوعات درسی را باید متناسب با سن کودکان برگزید و به هیچ وجه نباید دروسی را که کودک از درک آنها عاجز است به او آموزش داد. او مخالف حفظ کردنِ طوطی وار مطالب بود و تاکید داشت که آموزش دروس باید مبتنی بر درک مطلب و حرکت از سمت یادگیریهای حرکتیِ ساده به سمت مهارتهای حرکتیِ پیچیده باشد. او در فرآیند یادگیری نقش کودکان را فعال فرض می کرد و معلم را راهنمای کودک در انجام این نقش فعال می دانست (نقیب زاده، ۱۳۷۶).
جزییات بیشتر درباره این پایان نامه :
پایان نامه تاثیر آموزش پیش دبستانی بر یادگیری مهارتهای روانی – حرکتی و سازگاری اجتماعی
۲-۲-۳- جان لاک
جان لاک در سال ۱۶۲۳ در انگلستان متولد شد و تا ۱۴ سالگی در خانه آموزش دید و موفق شد در ۲۰ سالگی به دانشگاه وارد شد. این فیلسوف انگلیسی اعتقاد داشت که درک و شناخت ناشی از تجارب شخصی، از محیط خارجی و اجتماعی حاصل می شود و ارائه دهنده فرضیه «لوح سفید» بود که براساس آن، بر اهمیت حواس در شکلگیری شناخت تاکید میکرد. او با ایدههایی که سرشت انسان را پلید و شرور میدانستند و آبشخور آنها دوران تاریک قرن بیستم بود، به شدت مخالفت می کرد و به پاکی طبیعت انسانی، اعتقادی راسخ داشت. (مفیدی، ۱۳۷۲؛ کرین، ۱۳۷۱). از نظر جان لاک، محیط، شکلدهنده شناخت انسان محسوب میشود و کاربرد این دیدگاه در اصول نوین آموزشی به خوبی منعکس شده است. انجام تمرینات حسی و حرکتی یکی از ویژگیهای برجسته کاربرد تئوری او در آموزش و پرورش است و کارهای مونته سوری تحت تاثیر ایدههای جان لاک شکل گرفتهاند. مفاهیمی نظیر تعلیم و تربیت جسمانی، یادگیری از طریق عادت، عدم تحلیل یادگیری، سودمندی احترام به کودک، پرورش استدلال و برهان، ریشه در تئوری جان لاک دارند. موثرترین راه برای تربیت کودک، عمل و رفتار است نه زبان و گفتار. وی پرداختن به ریاضی را بهترین راه اندیشهورزی می دانست و مسایل قابل توجه او عبارتند از مفیدی، ۱۳۷۲):
بدنِ سالم، زیربنای رشد عقل سالم است.
استفاده از تمرین و تکرار به منظور یادگیری و ایجاد عادات مطلوب در کودکان.
به کار نبردن روش های تحمیل و اجبار در یادگیری کودکان.
استفاده از بازی برای تسهیل یادگیری کودکان.
استفاده از مهر و محبت واقعی به عنوان راهی برای نفوذ بر فکر و ذهن
کودک.
۲-۲-۴- فردریک فروبل
فروبل (به نقل از کریمی، ۱۳۶۵) سخت تحت تاثیر افکار پستالوزی بود، تا جایی که او را استاد بزرگ خود می نامید. فروبل را به خاطر تلاشهایش در کشور آلمان به منظور ایجاد باغ کودکان، به عنوان بنیانگذار کودکستان میشناسند و همچنین اولین فردی است که برنامه آموزش و پرورش پیش از دبستان را به طور کامل و جامع طرح کرد و روش اجرای آن را تنظیم نمود. وی بر این اصل پافشاری میکرد که کودک، پاک به دنیا میآید و مهربانی را برای موفق شدن فنون تعلیم و تربیت شرط لازم و ضروری میدانست. فروبل (به نقل از نقیبزاده، ۱۳۷۶)، اولین وظیفه خطیر معلم را ایجاد و گسترش روابط کودک با محیط می دانست و او بیش از هر چیز بر فعالیت بازیهای خودانگیخته کودکان در رسیدن به این هدف تاکید داشت. او بازی را سمبلی از آزادی کودک میپنداشت. به دلیل تلاشهای فروبل بود که برای اولین بار، کودک، محور تعلیم و تربیت قرار گرفت و توجه ویژهای به این دوران مهم و سرنوشت ساز زندگی معطوف گردید. نقش معلم در این راستا، ایجاد تجارب و فعالیتهایی است که بچه ها را در بروز کیفیتهای ذاتی برای یادگیری آماده سازد. فروبل برای رشد آگاهی دو مرحله در نظر میگرفت که در اولین مرحله، آگاهی بر محیطی که کودک را فراگرفته و پس از اینکه کودک، مرحله اول را با موفقیت پشت سر گذاشت و توانست محیط اطراف خود را بشناسد، در مراحل بعدی از وجود خودش آگاه میشود که هدف تعلیم و تربیت نیز افزایش آگاهی سطح دوم یا خود آگاهی است.
فروبل (به نقل از کول، ۱۳۸۰) طرح آموزش خود را بر مبنای بازی بنا نهاد و از طریق بازی به هدف هماهنگی دست، چشم و فکر کودکان دست می یافت و برای رسیدن به این هدف از هدیه دادن به کودکان استفاده میکرد. هدایای فروبل یک سری ابزارهای قابل دستکاری بودند که کودک ضمن بازی با آنها درباره اشکال، اعداد و اندازهگیری، تجاربی را به دست میآورد که بازی با این هدایا باعث تقویت و رشد خلاقیت و مهارتهای هوشی کودکان میشد. فروبل، محیط را به گونهای فراهم می کرد که کودکان بتوانند به خمیربازی، مدل سازی، نقطه بازی، مهره بازی، نقاشی، رنگآمیزی، باغبانی بپردازند و علاوه بر این در فضای باز، بازیهای دسته جمعی انجام دهند. او آموزش مهارتهای دستی را عاملی برای بیان افکار،ابداع و اختراع در امر تربیت میدانست و مطالعه طبیعت از طریق گردشهای علمی و آشنایی با محیط پیرامون از اهداف فروبل بود. او عقیده داشت که برای افزایش تجارب و آگاهی کودکان باید آنها را به محیط اطراف برد و کودکان را با آن آشنا ساخت. به بازی در طبیعت اهمیت خاصی قایل بود و اعتقاد راسخی داشت که مرحله پیش از دبستان، گامی اساسی و بنیادی در تجربه تربیتی کوکان است. برخی از اهداف و روششناسی وی را میتوان به شرح زیر خلاصه کرد:
هدف آموزش و پرورش، شکوفا کردن رشد طبیعی کودکان است، بنابراین برنامه درسی، باید کودک محور بوده و بر پایه طبیعت کودک بنا شود.
به فردیت کودک باید احترام گذاشته شود.
برنامههای درسی باید بین آزادی و نظم (ساختار) تعادلی برقرار کند.
بازی نقشی جدی در رشد کودک دارد و تمایل طبیعی کودک بوده و همچنین وسیلهای برای رسیدن به اهداف گفته شده است.
۲-۲-۵- پستالوزی
پستالوزی یکی از اصلاح طلبان تعلیم و تربیت بود که استفاده از اشیاء طبیعی و ملموس را در بارور کردن قدرت مشاهده، استدلال منطقی در سنین اولیه رشد کودک مورد تاکید قرار داده بود. وی در واقع آغازگر نهضت کودکستان بود که بعدها این اندیشه توسط فروبل دنبال شد. پستالوزی در خانه خودش، مکانی را برای نگهداری کودکان بیسرپرست تهیه کرده بود و شکلگیری این اندیشه را مدیون پدرش بود، زیرا پدر پستالوزی بر نیکی طبیعت انسان تاکید داشت و معتقد بود که تعلیم و تربیت، مجرای کاربست این طبیعت نیکوست و در عین حال، تعلیم و تربیت رایگان را بهترین شیوه برای درمان دردهای جامعه و تحول میدانست (نقیبزاده، ۱۳۷۶).
پستالوزی، تحت تاثیر افکار روسو، مبنی بر بازگشت به طبیعت بود و اعتقاد داشت که محیط زندگی، آموزش علمی و آموزش خواندن و نوشتن باید در یکدیگر تلفیق شود و ایجاد تجارب حسی نه تنها میتواند در رسیدن به این هدف معلمان را یاری دهد، بلکه پتانسیلهای طبیعی کودک را نیز فعال میسازد. او بر این نکته تاکید داشت که تدریس باید، دانشآموز محوری باشد، نه موضوع محور. میتوان اندیشههای پستالوزی را به شرح زیر خلاصه کرد (به نقل از مفیدی، ۱۳۷۲):
تاکید بر آموزش به طبقات تنگدست و فقرا.
محبت راهی است برای جلب اعتماد کودک.
نقشِ کلیدی مادر در تربیت کودک.
فرم در حال بارگذاری ...
[یکشنبه 1399-01-31] [ 07:33:00 ق.ظ ]
|