سلین بر این باور است که جرم نتیجه­ی برخورد فرهنگ­ها و ناشی از تعارض موجود بین آنها است؛ یعنی تضاد موجود بین قوانین یک کشور و هنجارهای رفتاری[۳] خاص یک گروه قومی یا نژادی. هنگامی که تعارض فرهنگ­ها به وجود می­آید، اطاعت از هنجارهای خرده­فرهنگی می­توانند به عنوان عملکرد مجرمانه خود را نشان دهند. این نوع از تعارض­ها، فرهنگ­های موازی را به وجود می­آورند که باعث ایجاد دو گروه از هنجارهای متناقض و مغایر هم می­شوند. آشفتگی و تشویش آنان می ­تواند افراد را وادار کند که دست به ارتکاب جرایم بزنند(کسن[۴]، ۱۳۸۵: ۹۴-۹۵).
موضوع اصلی این واقعیت است که اغلب ما متعلق به چندین گروه اجتماعی هستیم. در یک جامعه­ی پیچیده، تعداد گروه هایی که افراد به آنها تعلق دارند – خانوادگی، همسالان، شغلی و مذهبی – فراوان است. تضاد هنجارها زمانی است که قواعد واگرای رفتار کم و بیش موقعیت خاص زندگی را مدیریت و هدایت می کنند که در آن شخص خود را می یابد. مطابق با دیدگاه سلین، تضاد فرهنگی زمانی رخ می دهد که قواعد بیان شده در قانون جنایی با هنجارهای رفتاری یک گروه خاص برخورد پیدا می کنند(سیگل، ۲۰۱۲: ۲۱۳).

سلین کمتر در پی اثبات نظریه­ خود است زیرا او تنها به ارائه­ مثال­هایی اکتفا می­ کند که تضاد موجود بین قوانین و هنجارهای رایج در درون گروه­های خاص را نشان می­ دهند. وی قانون ممنوعیت مصرف مشروبات الکلی در ایالات متحده­ی آمریکا را یادآوری می­ کند که در دهه­ی ۱۹۲۰ اجرا می­شد و مغایر با خواسته­ی تعداد بیشماری از آمریکایی­ها بود. وی همچنین به مشروعیت شرط­بندی، وجود برخی باورها در میان اقلیت­های قومی و نژادی که عنوان می­کردند تعرض به آبرو بایستی با خون پاک شود و یا خون با خون شسته می­شود و این­که فرد زناکار بایستی به مجازات مرگ محکوم شود و خرید و فروش کالاهای مسروقه در بین برخی از خانواده­های فقیر اشاره می­ کند(کسن: ۱۳۸۵: ۹۵).

 

 

۳-۲-۴-۱-۳-۲- نظریه­ خرده فرهنگ بزهکارانه آلبرت کوهن
 

کوهن[۵] در کتاب خود تحت عنوان پسران بزهکار[۶] (۱۹۵۵)، نظریه­ خرده فرهنگی را با تفکیک نمودن رفتار انحرافی جوانان از انحرافات اجتماعی بزرگسالان و تأکید بر بزهکاری پسران طبقات پایین تدوین کرد. کوهن در پاسخ به این سؤال که چرا خرده فرهنگ بزهکارانه وجود دارد و به جوانان منتقل می شود؟ نظریه­ای کلی درباره چگونگی پیدایش خرده فرهنگ بزهکار ارائه می دهد(احمدی، ۱۳۸۴: ۷۲). نظریه­ خرده فرهنگی به طور کلی استدلال می کند که رفتار بزهکارانه ریشه در واقعیت جمعی خرده فرهنگ بزهکارانه دارد. به همین خاطر، محققان باید پویایی های خاص فرهنگی که آن خرده فرهنگ-کدهای صحبت کردن و رفتار، سبک های لباس پوشیدن، عواطف مشترک، مسایل مشترک – را مشخص می کند، شناسایی کنند(فرل[۷]، ۲۰۰۹: ۲۲۵).

بحث اصلی کوهن این است که عضویت در طبقه­ی اجتماعی با ارزش های اجتماعی و سبک های زندگی ارتباط دارد. ارزش طبقه­ی پایین از طریق آنچه که وی آن را تعامل و کنش طبقه – محور می نامد، به وجود می آید. با توجه به شیوه های تربیت کودک در طبقه­ی متوسط و طبقه کارگر(پایین)، احتمالاً افراد متعلق به طبقه پایین به کودکان می آموزند که رفتار باید خودانگیخته و پرخاشگرانه باشد. ارزش های این طبقه بر زمان حال با تأکید اندکی بر برنامه ریزی درازمدت تمرکز می کنند. اجتماعی شدن یا آموزش در طبقات پایین به ملایمت پیش می رود و کودک یاد می گیرد از دستورات پیروی کند. برخلاف این، کوهن بیان می کند که در طبقه ی متوسط، اجتماعی شدن و تربیت کودک با تأکید بر ارزشها و سبک های زندگی اغلب متضاد با مواردی است که در طبقه ی پایین مطرح می باشد. ارزش های طبقه متوسط شامل پویایی ذاتی و جاه طلبی، مسؤولیت پذیری فردی، پیشرفت و موفقیت، کامروایی معوق، کنترل رفتار خشن، تمرین تبعیت از قانون و احترام به اموال دیگران می باشد(برگ و استیوارت[۸]، ۲۰۰۹: ۲۲۹).

در حالی که دو نظام ارزشی طبقاتی متفاوت وجود دارد، در مدرسه عمدتاً ارزش های طبقه­ی متوسط حاکم است. در نتیجه جوانان متعلق به طبقه­ی پایین، خودشان را با معیارهای مقیاس طبقه­ی متوسط ارزیابی می کنند(شومیکر، ۱۳۸۹: ۱۸۰). جوانان طبقه­ی پایین که نه تنها با ارزشهای طبقه­ی متوسط خو نگرفته اند، بلکه کاملاً با آن بیگانه اند. بنابراین مدرسه به مکانی تبدیل می شود که شکست افراد را تضمین می کند. بر مبنای ارزشهای مدرسه، کسی موفق می شود که خصایص طبقه ی متوسط را داشته باشد، در حالی که جوانان طبقه­ی پایین فاقد چنین ویژگی هایی هستند و در رقابت با جوانان طبقه متوسط شکست می خورند. این شکست احساس ناکامی و سرخوردگی را در آنان ایجاد می کند، در نتیجه جوانان طبقه­ی پایین که دچار ناکامی شده اند، در منطقه هایی که زندگی می کنند، خرده فرهنگ های بزهکار را به وجود می آورند(ممتاز، ۱۳۸۱: ۱۰۰-۱۰۱).

کوهن اظهار داشت که بزهکاری پسران عمدتاً محصول شکاف انتظارات طبقه­ی متوسط از آنها و آنچه ایشان خودشان فکر می کردند می توانند انجام دهند می باشد. در واقع بزهکاری پسران طبقه­ی کارگر ناشی از فشار هدف – وسیله ای طبقه­ی متوسط بر آنها است و این در حالی است که خانواده به آنها کمک اندکی در انطباق با مدرسه و کسب تلقی مثبت نسبت به آن می کند. بنابراین، کوهن معتقد است نه تأکید

 

نامتوازن بر اهداف و وسایل فرهنگی، بلکه شکاف بین آنها موجبات انحراف پسران را فراهم می­نماید(محمدی اصل، ۱۳۸۵: ۱۷۳-۱۷۴).

 

 

۳-۲-۴-۱-۳-۳- نظریه­ فرهنگ طبقه پایین والتر میلر
 

میلر[۹] نیز از منظر خرده فرهنگی به رفتارهای بزهکارانه جوانان طبقه­ی پایین می پردازد. از نظر وی، نظام فرهنگی طبقه­ی پایین برحسب محتوای نمادین آن، یا چیزی که با عنوان علایق کانونی[۱۰] مطرح می شود، متمایز می گردد. علایق کانونی شبیه به ارزش هایی است که عناصر یک فرهنگ را نشان می دهد و توجه عمیقی را به خود جلب می کنند(برگ و استیوارت، ۲۰۰۹: ۲۳۰). نظریه­ میلر مبتنی بر ویژگی های طبقاتی جوانان طبقات پایین جامعه است و خرده فرهنگ های بزهکاری که بزهکاران طبقات پایین جامعه به وجود می آورند، پاسخ به خرده فرهنگ طبقه خود است(احمدی، ۱۳۸۴: ۷۴).

میلر معتقد است که پسران طبقه­ی پایین از خرده فرهنگ خود تبعیت می کنند. آنها زمانی در چشم جامعه­ی کلان، بزهکار جلوه می کنند که بخواهند رفتار مقبول خرده فرهنگ خود را در پرتو ارزش های این خرده فرهنگ ها نشان دهند(میلر، ۱۹۵۸ به نقل از، محمدی اصل، ۱۳۸۵: ۱۷۴).

علایق کانونی یا ارزش های خرده فرهنگ طبقه­ی پایین به شرح زیر است:

۱- دردسر طلبی[۱۱]: در اجتماعات طبقه­ی پایین، افراد براساس میزان درگیری واقعی یا بالقوه­شان در ایجاد دردسر و مشکل ارزیابی می شوند. رفتارهایی مانند درگیری و نزاع، مصرف مشروبات الکلی، و رفتارهای جنسی منجر به بروز دردسر می شوند.

۲- سرسختی[۱۲]: مردان طبقه­ی پایین در پی شناخته شدن و به دست آوردن شهرت به خاطر مبارزه طلبی و سرسختی شان هستند. آن ها از لطافت و نرم خویی اجتناب کرده و به جای آن به دنبال کسب توانایی فیزیکی، قابلیت درگیری و دعوا و مهارت ورزشی هستند. افرادی که نتوانند این توانایی ها را کسب کنند، باید ننگ صفاتی مانند ضعیف، بی عرضه و بی اراده و سست را بپذیرند.

۳- زرنگی[۱۳]: اعضای طبقه­ی پایین خواهان شناخته شدن به عنوان افرادی زیرک و زبل و همچنین باهوش و زیرک هستند. آن ها همچنین توانایی فریب مخالفان شان را دارای می­باشند. گرچه تحصیلات رسمی در میان آن ها ارزش به حساب نمی آید، اما داشتن تکنیک­های بقا و مهارت هایی برای بازی هایی مانند قمار، فریب دیگران و دانست راه هایی برای فرار از مجازات برای شان ضروری است.

۴- هیجان طلبی[۱۴]: اعضای طبقه­ی پایین تلاش می کنند تا به سرگرمی و هیجان دست یابند تا بدین وسیله زندگی بی روح و سرد خود را تغییر دهند. جستجو و تلاش برای هیجان طلبی ممکن است منجر به قماربازی، درگیری، مست شدن و فعالیت های جنسی گردد.

۵- تقدیرگرایی[۱۵]: شهروندان طبقه­ی پایین معتقدند که زندگی شان در دستان نیروهای معنوی قدرتمندی است که سرنوشت آن ها را رقم می زنند. خوش شانس بودن، به دست آوردن ثروت مناسب و بردن جوایز بزرگ از جمله رؤیاهای روزانه ی این افراد است.

۶- خودمختاری[۱۶]: مستقل بودن از نهادها و افرادی مانند پلیس، معلمان، والدین از ضروریات زندگی افراد طبقه­ی پایین محسوب شده و از دست دادن کنترل نوعی ضعف غیرقابل قبول برای آن ها به شمار می آید که با سرسختی شان ناسازگار است(سیگل، ۲۰۱۲: ۲۱۴).

جزییات بیشتر درباره این پایان نامه ها  :

 

پایان نامه : بررسی جامعه ­­شناختی مهارت­های اجتماعی و ارتباطی مؤثر بر بازدارندگی رفتارهای پرخطر جوانان
برای تحقق این ارزش ها است که پسران تجربه و کیفیات شخصی خاصی را پرورش می­ دهند و از این رهگذر به بزهکاری گرایش پیدا می کنند. آنها از این طریق زندگی را با والدین و همسالان شان تجربه نموده و جامعه پذیر می شوند. این جامعه پذیری هم از فرهنگ طبقه­ی متوسط متنفر است و این افراد به غفلت از هنجارها و ارزش های فرهنگ غالب می پردازند. بدین ترتیب، از نظر میلر، بزهکاری پسران محلات بدنام، محصول جامعه­پذیری در خرده­فرهنگ بزهکارانه خصوصاً در محلات بدنام است(محمدی اصل، ۱۳۸۵: ۱۷۴).

 

 

 

۳-۲-۴-۱-۳-۴- نظریه­ فرصت افتراقی ریچارد کلووارد و لوید اهلین
 

ریچارد کلووارد و لوید اهلین[۱۷]، در کار کلاسیک خود با عنوان بزهکاری و فرصت[۱۸](۱۹۶۰)، اصول نظریه­ فشار و بی سازمانی اجتماعی را با تصویری از یک خرده فرهنگ جنایی باندهای بزهکاری باهم ترکیب کردند. آن­ها در موافقت با نظریه­ کوهن، دریافتند که خرده فرهنگ­های مستقل بزهکاران در جامعه وجود دارد. از نظر کلووارد و اهلین، خرده فرهنگ بزهکارانه نوع خاصی از فعالیت های بزهکارانه است که از اصول و مقررات مورد نیاز برای تحقق اعمال مجرمانه در محدوده­ خود حمایت می کند(سیگل، ۲۰۱۲: ۲۱۷).

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...