نخست باید بر این نکته تأکید شود که اضطراب بر حسب تعریف، مستلزم وجود پاره ای از علایم جسمانی است چرا که هر حالت هیجانی دارای یک مؤلفه روانی و یک مولفه ی بدنی است. تحقیقاتی که به بررسی شاخص های فیزیولوژیکی اختلالهای اضطرابی پرداخته اند نشان می دهد که تغییر ضربان قلب، افزایش فشار خون و بحرانهای تنفس از علائم عمده ی اضطراب در سطح بدن می باشد، هم چنین تنگ شدن عروق موجب خشک شدن دهان و انقباض های مری احساس وجود گلوله ای را در گلو ایجاد می کند. پرش عضلات و اختلالهای خواب نیز در حالت اضطرابی به فراوانی به چشم می خورد.(نرابی نژاد ۱۳۷۰، ص ۱۸۵)
علت شاخص های فیزیولوژیکی اضطراب :
فعال شدن مکانیسم دفاعی بدن برای مبارزه یا فرار، ترشح آدرنالین از غدد فوق کلیوی را افزایش می دهد و موادی که از تجزیه آدرنالین در بدن جمع می شود «کاتکول آمین ها» نهایتاً بخش های مختلف بدن را تحت تأثیر بدن قرار می دهند و موجب بروز علایم فیزیولوژیکی ذکر شده در بالا می گردند. تلاش برای پرهیز از اضطراب، خود موجب اضطراب بیشتری می گردد. (همان منبع، ص ۱۸۶)
اضطراب در چه کسانی بیشتر است ؟
۱) در شرایط مساوی در دختران بیش از پسران و در زنان بیش از مردان می باشد.
۲) افرادی که در ناز و نعمت بسیار رشد کرده اند بیشتر در سنین نوجوانی دچار اضطراب می شوند.
۳) افرادی که حساسیت و زودرنجی دارند.
۴)کسانی که در محیط پر از تضاد رشد کرده اند.
۵)کسانی که ضعیف المزاج باشند.
۶) کسانی که از داشتن پدر و مادر محرومند.
۷-کسی که فکر می کند زیاد مورد انتقاد است و نقاط ضعف زیادی دارد. (محمد زاده، ۱۳۸۳ ص ۱۷۹)
علل مهم پیدایش اضطراب :
۱- استرس مرتبط با شغل : کسانی که در مشاغل حساس کار می کنند بیشتر در خطر ابتلا به اضطراب هستند.
۲- وجود بیماری های دیگر: مثل بیماریهای صعب العلاج و سرطانها.
۳- سرو صدا :کسانی که در مکانهای شلوغ و پر سروصدا کار می کنند بیشتر به اضطراب دچار می شوند.
۴- نحوه تربیت و خصوصیات روانی والدین. (همت خواه، ۱۳۸۰ ص ۴۳-۴۲)
اضطراب افراد در برابر فشار روانی و ایجاد اضطراب
گر چه برای انجام هر کاری درجاتی از اضطراب لازم است. در هر یک از افراد انسانی یک حد بالایی نسبت به فشار روانی وجود دارد که بدن می تواند تحمل کند. به تدریج که سطح فشار روانی در بدنمان افزایش یافت، در واقع به یک نقطه بحرانی می رسد، یعنی جایی که ظرفیت بدن از آن بیشتر تحمل ندارد و همین جاست که بدن پیام می دهد سطح فشار روانی بیش از حد بالا رفته این پیام به صورت نشانه های جسمی، روانی یا رفتاری خود را نشان می دهد (احمدوند ۱۳۸۴ ص ۱۸۱)
در بعضی نخستین پیام، سر درد و بی حوصله شدن و احساس خمودگی می باشد. این امر دارای اهمیت است که بیاموزیم واکنش ما به این پیام اولیه، کدام پاسخ فردی ویژه است. اگر پیام نادیده گرفته شود کم کم فشار روانی افزایش می یابد در این مرحله نشانه اصلی ممکن است بدتر شود به این صورت شخص به فشار روانی مزمن و بلند مدت گرفتار می گردد و ممکن است مثلاً زود رنج گردد و سپس دردهای سینه و آشفتگی های خواب یا نشانه های دیگر در او پدیدار شود. این پیامها یک راه با خبر شدن فرد است که سطح فشار روانی به طور ناخوشایندی افزایش یافته و باید کوشش شود برای کاهش فشار هر چه زودتر اقدام لازم صورت گیرد. (همان منبع، ص ۱۸۱)
جزییات بیشتر درباره این پایان نامه :
پایان نامه درباره میزان اضطراب و اعتماد به نفس دانش آموزان دختر
اهمیت راهبردهای مقابله ای از جانب محققان سلامت با پذیرش عام روبرو شده است با این حال، تنوع سبک ها و راهبردهای مقابله ای تشخیص اینکه چه شیوه ای در کمک به بهبود بهتر است را مشکل می سازد. (آشتیانی، ۱۳۸۷ ص ۱۶۷)
۱- تن آرامی : با توجه به اینکه اضطراب به احساس تنیدگی، نگرانی و برانگیختگی کلی در شما منجر میشود، منطقی است که اگر آرام شوید راحتر می توانید با اضطراب مقابله کنید به دو طریق می توان از آرام سازی برای مقابله با اضطراب استفاده کرد، یکی از روش های مؤثر، متمرکز کردن توجه بر بدن خود می باشد، تنفس، ضربان قلب و سایر علایم برانگیختگی بدنی مانند تنیده شدن عضلات و تعرق، کف دست خود
را مورد توجه قرار دهید، هرگاه بدنتان علایم اضطراب مشاهده کردید وقت آن است که از مهارت خود آرام سازی استفاده کنید به عنوان مثال : فرض کنید در حال سخنرانی یا انجام دادن کاری در مقابل جمعیت هستید که بدنتان علایم اضطراب را نشان می دهد، به جای اینکه وحشت کنید و کنترل خود را از دست بدهید به خودتان بگویید« لازم است نفس عمیق بکشم و آرام باشم» (محمد خانی ۱۳۸۱، ص ۲۲۵)
۲- کنترل افکار نگران کننده : اضطراب ممکن است به شکل خیال پردازی ها یا تصاویر ذهنی، نشخوارهای فکری، افکار نگران کننده ای که کنار گذاشتن آنها غیر ممکن است بروز کند.(مبینی۱۳۸۴، ص ۵۴)
تفکر غیر منطقی، اضطراب را تشدید می کند و موجب می شود که به آسانی در دام یک دور باطل بیفتد ارزیابی غیر منطقی از یک رویداد زندگی، اضطراب بی جهتی را در شما ایجاد می کند، سپس این اضطراب به عنوان نشانه وجود یک اشکال تلقی می شود، متقابلاً ارزیابی غیر منطقی به وجود آمده است به مشکل درجه یکی که ارتباط با واقعیت ندارد تبدیل می شود، وقتی اضطراب بر شما غلبه می کند، مشکلات را آنقدر بزرگ تصور می کنید که ترس از اضطراب بیشتر از ترس واقعی از مشکل شما را تضعیف و ناتوان می سازد. (پور حسینی ۱۳۸۶ ص ۳۰۷)
۳- کنترل رژیم غذایی و ورزشی : افراد به راه های مختلفی به فشار روانی پاسخ می دهند، سیگار می کشند الکل می نوشند و بعضی نیز مصرف غذاهایشان کاهش یا افزایش می یابد. تمامی این رفتارها عیوبی را شکل میدهند، یعنی یک رفتار ناسازگارانه به فشار روانی موجب فشار بیشتری می گردد، به نمونه پرخوری توجه نمایید نتیجه پرخوری اضافه وزن است که این اضافه وزن منجر به افزایش فشار روانی و اضطراب می شود، شخصی با ۲۵ درصد اضافه وزن احتمال ابتلا به حمله قلبی، فشار خون، سکته ۵/۲ برابر افزایش می یابد. هم چنین با افزایش وزن خود آنگاه شخص پایین آمده موجب کاهش اعتماد به نفس می شود که به نوبه خود فشار روانی دیگری است، یک رژیم غذایی صحیح و دقت در جذب مواد مغزی مناسب می تواند جهت کمک به مداوا با فشار روانی مورد استفاده قرار گیرد، افرادی که تغذیه مناسبی دارند احساس خوبی نسبت به خودشان دارند. (بخشیپور، رودسری- ۱۳۸۰، ص ۱۹۶)
۴- استفاده از رویارویی مثبت : استفاده از رویارویی مثبت برای مقابله با اضطراب دو دلیل خوب وجود دارد. اول اینکه مواجهه و رویارویی راهی است برای حساسیت زدایی خود نسبت به افراد، مکانها و تکالیفی که زندگی را برای ما دشوار می کند. دوم : رویارویی مثبت با مسائل بر خودپندارهی شما تأثیر میگذارد (پور حسینی، ۱۳۸۶، ص ۳۱۰- ۳۰۹)
ترس از امتحان و انجام کار:
فرهنگ ما بر رقابت و موفقیت تأکید زیاد دارد. به خوب انجام دادن کار ایرادی نیست. اما اشکال اینجاست که به اعتقاد بسیاری از اشخاص موفقیت، تنها کلید خوشبختی و عزت نفس است این افرادمعتقدند برای اینکه مورد مهم و پذیرش دیگران واقع شوند باید به گونه ای برجسته و کامل باشند این طرز تلقی می تواند اضطراب تولید کند؛
ممکن است در حال مطالعه یا امتحان مضطرب شوید که اصطلاحاً به آن «ترس ا امتحان» می گویند این اضطراب دو علت دارد که یکی مسلم و دیگری نهفته است ترس از شکست علت مسلم این قبیل اضطرابات است مثلاً احساس می کنید اگر موفق نشوید پیش دیگران عقیده می شوید. (قراچه داغی ۱۳۸۵، ص ۳۹۳)
علت دوم و پنهان ترس از انجام کار اینست که احتمالاً هدف های شما با هدفهای واقعی شما یکی نیستند ممکن است اضطراب شما به این دلیل باشد که خود را به حرکت در جهتی مجبور می کنید مناسب شما نیست. (همان منبع، ص ۳۹۴)
اضطراب کی و به چه کسانی ضربه می زند؟
چنین نیست که استرس گروه سنی خاصی را برگزیند و از سایر گروه های سنی دیگر درگذرد، هر سنی استرس های خاص خود را دارد در نتیجه اگر ما اغلب موقعیت هایی را که استرس در آن ها عامل اولیه است بررسی کنیم در می یابیم که می توانند در هر دوره زندگی آغاز گردند، لیکن اگر به سنی که بیماری اضطراب برای اولین بار شروع می شود توجه کنیم آن را گسترش یافته در تمامی سنین نمی یابیم بلکه اکثریت حالات در اواخر نوجوانی و سالهای اولیه بعد از بیست سالگی شروع می گردند و شروع بیماری در سنین قبل از ۱۵ و بعد از ۳۵ سال نسبتاً نادر است. (حدیدی ۱۳۸۳، ص ۲۱)
پژوهشها نشان داده اند که اثرات زیان بخش مشکلات روزمره در افرادی که تا به حال تحت استرس نبوده اند. (مونر ۱۹۸۲) افراد مضطرب و نیز کسانی که در حالت آشفتگی روانی تا در مقابله مؤثر نیستند شدیدتر است، فشارهای روانی ناشی از مسائل روزمره برای افرادی که دارای عزت نفس بالا هستند و از سیستم حیاتی خوبی برخوردارند کمتر است. (محمد خانی ۱۳۸۱، ص ۵۴)
اضطراب در دوره های مختلف :
در چهار سال اول زندگی فقدان جهت مادری یا محدودیت از آن و به موقع نرسیدن غذا سبب اضطراب بچه میشود. قبل از بلوغ عدم آشنایی بچه با مهارت های اجتماعی، فرار از برخورد به مسئله یا مانع، بی لیاقتی فردی و عدم توفیق در اجرای نقشی که از لحاظ مونث یا مذکر بودن جامعه به عهده فرد میگذارد سبب پیدایش اضطراب در بچه ها می شود، در دوره بلوغ اجرای استقلال شخصی، حالت تعرض و جمله تمایلات جنسی محافظت بدن و آشنایی به مهارتهای عقلانی و حرفه ای سبب بوجود آمدن اضطراب در افراد است. (شریعتمداری ۱۳۸۵، ص ۲۷۸)