اس. سی رانگوالا خصوصیات عمومی سکونتگاههای غیررسمی را به شرح زیر بیان کرده است:
۱- سیما: عمدهترین نماد جهانی اسکانهای غیررسمی سیمای نامطلوب آن است که احساس، وجدان و چشم آدمی را میآزارد. ساختمانها تخریب شده و فرسوده نشان میدهند.
۲- بهداشت و سلامت: از ویژگیهای سکونتگاههای غیررسمی، استانداردهای پایین بهداشتی و بیتوجهی از سوی خدمات بهداشت عمومی مشخص میکند. همچنین اینگونه اسکانها به نواحی با نرخهای بالای مرگ و میر و بیماری اطلاق میشود.
۳- سطح درآمد: سکونتگاههای غیررسمی، ناحیهای فقیر نشین است و توسط گروههای اجتماعی با حداقل درآمد اشغال گردیده است.
۴- آیین و رفتار: به لحاظ اجتماعی، اسکانهای غیررسمی فاقد نظم و سازماندهی بوده و ممکن است ناحیهای دارای فساد و جرم وجنایت باشد.
۵- تراکم: سکونتگاههای غیررسمی، ناحیهای با مساکن متراکم یا مساکنی با تراکم انسانی بالا ویا در شرایط حادتر، استیلای هر دو حالت فوق است.
۶- شیوه زندگی: بسته به طریقی که اسکانهای غیررسمی شکل گرفته، شیوه زندگی ساکنان آن ممکن است به نحوی باشد که نسبت به سایرین احساس بیگانگی نموده یا به صورت آشنایان صمیمی درآیند (Rangwala, 2010:89-90)
از سوی دیگر سرینیواس سه ویژگی معین و کلی کالبدی، اجتماعی و قانونی را برای سکونتگاه های غیررسمی به شرح زیر در نظر گرفته است:
۱- خصوصیات کالبدی: سکونتگاههای غیررسمی به سبب شرایط غیرقانونی ماهیت خود، دارای خدمات و زیرساختهایی پایینتر از سطوح حداقل و مناسب میباشد. این خدمات شامل؛ شبکه ارتباطی، تأمین آب، بهداشت معابر, فاضلاب، مدارس، مراکز درمانی و مراکز خرید و فروش و غیره هستند.
۲- خصوصیات اقتصادی و اجتماعی: اغلب ساکنان سکونتگاههای غیررسمی به گروههای کمدرآمد تعلق دارند که یا به عنوان نیروی کارمزد و یا در بخشهای مختلف غیررسمی فعالیت میکنند.
۳- خصوصیات قانونی: خصوصیت عمدهای که اسکانهای غیررسمی را از سکونتگاههای رسمی جدا میسازد؛ مالکیت بر قطعه زمین مشخصی است که ساکنین بر روی آن مساکن خود را ساختهاند. این زمینها میتواند اراضی عمومی یا تصرف شده دولتی، یا قطعه زمینهای حاشیهای به مانند زمینهای محدوده ممنوعه خطوط راه آهن یا اراضی نا مطلوب باتلاقی باشد (Srinivas،۲۰:۲۰۱۱)
در نهایت با اتکا به مطالعات دانشگاهی و موارد پژوهشهای دههی اخیر، ویژگیهای سکونتگاههای غیر-رسمی را اینگونه می¬توان برشمرد: سکونتگاههایی درون یا مجاور شهرها (به ویژه شهرهای بزرگ)، دارای بافت کالبدی نابسامان و عمدتاً خودرو بوده و از واحدهای مسکونی بدون رعایت اصول فنی ساختمان (هر چند با مصالح متعارف) ساخته شده و فاقد مجوز رسمی میباشند. اغلب ساکنان آنها از اقشار کم درآمد با سابقهی اندک شهرنشینی هستند؛ که با آسیب های اجتماعی و اشتغال غیررسمی بیش از میانگین شهری که به آن وابستهاند، روبه رویند (صرافی،۲۶۶:۱۳۸۹).
۲-۴- علل پیدایش سکونتگاههای غیررسمی
مکانیسم ایجاد فضاهای مسالهدار شهری (اجتماعات غیررسمی) در قالب یک رابطه علت ومعلولی با بسیاری از جریانات و تصمیمات اتخاذشده در سطح جامعه ارتباط برقرار میکند، به عبارت دقیقتر ظهور فضاهای غیررسمی در ساختار شهری حکایت از ناسالم بودن ساختار اقتصادی داشته و نوعی دوگانگی را در عرصه زندگی شهری نشان میدهد (رفیعیان، ۱۳۹۰:۲۸۵) وضعیت اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی شهر، منعکس کننده توسعه آن است. شکلهای متراکم پیشرفت اقتصادی و اجتماعی موجب پنهان ماندن دوگانگی و ناهمگونی متداول بین ثروتمند و فقیر، یا برتری و عدم برتری در شهر میشود. ناهمگونیهای گسترده اجتماعی و اقتصادی بین ساکنان شهر، اغلب نتیجه عقب ماندگی یک کشور در عرصه رقابت اقتصادی در جهان میباشد. اما گذشته از این، پیآمد برنامهریزی داخلی کوتاه مدت نیز میباشد. این امر منجر به ازدیاد اسکانهای غیررسمی در شهرها، حتی در کشورهای با پتانسیل نسبتاً مطلوب اقتصادی میشود. اقتصاد کلان به حاشیه رانده شده، حکومت فقیر با سهم نابرابر سود همکاری اجتماعی، سازمان فضایی فاسد و فقیر پدیدههای اجتماعی از سطح کلان تا خرد دلایلی برای رویش سریع سکونتگاههای غیررسمی در نواحی شهری کشورهای در حال توسعه هستند (Nawagamuwa, et al, 2009:5). پژوهشی که توسط دکتر اسفندیار زبردست صورت گرفته است نشان میدهد که سیاستهای عمومی شامل؛ نظام برنامه ریزی شهری، نظام زمین شهری و سیاستهای مسکن، علتهای اصلی تشکیل و گسترش سکونتگاههای غیر رسمی (خودرو) در حاشیه مادر شهر تهران هستند (Zebardast, 2010:15) به هر حال در یک تحلیل کلی، در علت شکلگیری این سکونتگاهها میتوان به علل مختلفی اشاره کرد که اهم آنها به قرار زیر است:
۲-۴-۱- عوامل ساختاری جامعه:
در این رویکرد بحث ایجاد سکونتگاههای نابسامان شهری، در درون جریان تولید فقر و ساختار ناکارآمد حاکم بر جامعه تحلیل میشود. نظام کلان تولید فقر در سطح ملی، منطقهای و محلی و سازوکارهای تقویتکننده آن (توزیع ناعادلانه منابع قدرت و ثروت، عدم تعادل فضایی جمعیت و فعالیت و درآمد) ضمن بسترسازی برای ایجاد فضاهای نامناسب شهری، عامل اساسی در تقویت مداری آن محسوب میگردد. در این دیدگاه به دلیل برتری برخی از کانونهای بزرگ شهری (مناطق منتخب اقتصادی) و برخورداری آنها از فوائد جریان تولید و درآمد جامعه و درنتیجه انباشت سرمایه و جمعیت در این نواحی و تسلط اقتصاد دوگانه، طیف گستردهای از جمعیت که توان رقابت را نداشته به حاشیه رانده شده و نواحی نامساعد را جهت سکونت خود انتخاب میکنند. در کنار این فرایند مهاجرین تازهوارد و جویایکار به شهر نیز که از توان اقتصادی لازم برخوردار نمیباشند و در کوتاه مدت نمیتوانند جذب بازار رسمی اشتغال شهری شوند نیز فشار مضاعفی را بر منابع موجود شهر وارد ساخته و بازار کاذب غیررسمی شهر را بوجود میآورند. بدلیل عدم امکان رقابت گروههای کمدرآمد در بازار رسمی و جذابیت بازار غیررسمی، تامین نیازها از طریق این بازار صورت پذیرفته و در نتیجه تجلی آن در قالب سکونتگاههای نابسامان غیررسمی ظهور میکند. این دیدگاه رفع این عارضه را در تغییر ساختارهای تعادل بخش جامعه جستجو میکند و اعتقاد دارد تا عدم رفع موانع تولیدکننده فقر در جامعه نمیتوان انتظار تغییر این جریان را داشت. اقتصاد وابسته در اکثر کشورهای جهانسوم و تصمیمگیریهای سیاسی ناشی از آن، در این دیدگاه علت اصلی پیدایش سکونتگاههای ناپایدار شهری تلقی میشود.
۲-۴-۲- علل سازمانی:
در کنار دیدگاه ساختاری برخی از صاحبنظران، فقدان نظام یکپارچه مدیریت توسعه شهری و ناکارآمدبودن سیستم اداری جامعه را مولد اصلی بروز این سکونتگاهها تلقی میکنند. در اینجا ناکارآمدی سازمان اداری و مدیریتی حاکم بر جامعه و برنامهریزیهای بخشی موجود در آن، تولید کننده نابرابری تصور میشوند، و اعتقاد بر این است که برنامههای سازمانی پاسخگوی نیاز سکونتی اقشار کمدرآمد شهری نبوده و درنتیجه این گروهها، در شرایطی متفاوت و خارج از کنترل صورت میگیرد.
جزییات بیشتر درباره این پایان نامه ها :
۲-۴-۳- فقدان سیستمهای حمایتی و مشارکتی:
برخی دیگر علت اصلی پیدایش سکونتگاههای نابسامان شهری را ناکارآمدی نظامهای حمایتی (اعطای وامهای اعتباری و غیره) و ناتوانی بکارگیری توانمندیهای محلی تصور میکنند و آنرا عامل مهمی در ایجاد و تشدید این گرایش نامطلوب شهری میدانند به نظر اینان تقویت چتر حمایتهای اجتماعی و استفاده از ظرفیتهای مشارکت مردمی (درقالب نهادهای مردمی) میتواند عاملی در جهت کنترل این نواحی باشد.
۲-۴-۴- فعالیتهای باندهای (مافیایی) نامشروع زمین
عدم کنترل و نظارت بر مصرف درست زمین، که عامل کمیابی در نواحی شهری محسوب میگردد بهعنوان عاملی در ایجاد و گسترش سکونتگاههای غیر رسمی تلقی میشود. فقدان اهرمهای کنترلکننده در جهت به تعادل رساندن عوامل بازار و وجود مافیای نامشروع کنترلکننده زمینهای بیدفاع شهری، جریان تسخیر مناطق باز شهری را دامن زده و بصورت واگذاری غیر قانونی به افراد دیگر صورت میپذیرد. فعالیتهای غیرقانونی انجام شده بر روی زمینهای شهری و رانتهای حاصله از آن ضمن اینکه حکایت از فقدان اهرمهای نظارت قانونی بر منابع شهری دارد گویای گسیختگی سازمان فضایی شهر و نبود مدیریت مقتدر شهری است و لذا عاملی در جهت تشدید سکونتگاههای غیررسمی شهری محسوب میگردد.
نتیجه اینکه عوامل ذکرشده هر کدام به نوعی تلاش در جهت تبیین علت پیدایش این نواحی را دارد لیکن بنظر میرسد ذکر یک عامل صرف، تحلیلکننده مناسبی برای ابعاد مختلف موضوع نباشد و ترکیبی از عوامل مختلف که از سطوح کلان ملی و اتخاذ سیاستهای تشدید کننده نابرابری آغاز و تا سطوح محلی که عمدتاً به مدیریتهای اجرایی محلی مرتبط میشود بصورت توأمان به ایجاد این فضاها در مناطق شهری منجر میگردد. نکته قابل ذکر وجود گروهی از افراد سودجو و فرصتطلبی است که از آشفته بودن بازار حاصله، نهایت استفاده را برده و بیشترین بهره را میبرند ضمن اینکه باید به این مطلب نیز اشاره کرد تا رفع و یا کاهش شرایط ایجادکننده این نواحی، صرفا با تکیه بر فعالیتهای پروژه محور نمیتوان انتظار کاهش این معضل شهری را داشت (رفیعیان، ۱۳۹۰:۲۹۰)
[یکشنبه 1399-01-31] [ 03:19:00 ق.ظ ]
|